Forwarded from ملی مذهبی
[Forwarded from تقي رحماني]
آیا محمد اقتدار گرای منصوب و عارف مسلح بود؟
✍🏿تقی رحمانی
♦️ابتدا بگویم که اقتدار گرائی در ردیف فاشیست و توتالیتاریسم است و مدل حکومتی در دنیای جدید است. با این معیار ها حکومت و رهبر مدینه 1400 سال پیش را تحلیل نمی کنند.این دید اوج پس و پیش کردن تاریخ است.
♦️بعد هم باید اضافه کنم که نسل اول روشنفکران مسلمان صاف کاران خوبی بودند، بازرگان چنین بود. نسل دوم جوشکاران ورزیده ای بودند مانند شریعتی، نسل سوم تراشکاران پر سروصدایی هستند که یکی از انان دکتر سروش است.منتها وی عرفان نظری و هم فلسفه تحلیلی را به کار می گیرد تا به نیازی پاسخ دهد که بیشتر مسئله ساز است تا پاسخ.مسئله سازی خوب است اما به شرطی که مسئله را پاسخ ندانیم.
♦️به راستی از نواندیشی دینی که قصد اصلاح دینی دارد با دید گاه خواب های انبیا و بحث های عرفانی چه چیز به نام اصلاح دینی می ماند؟اما بحث اخیر سروش، محمد را اقتدار گرا و در جلسه دوم محمد را عارف مسلح منصوب برای اقتدار تحقق خداوندی دانست. بحثی که بازی با کلمات است و هم بحران انسان متشرعی که سوالات جدید وی را به بحران بیشتری رسانده است.
@Mellimazzhabi
📌متن کامل
آیا محمد اقتدار گرای منصوب و عارف مسلح بود؟
✍🏿تقی رحمانی
♦️ابتدا بگویم که اقتدار گرائی در ردیف فاشیست و توتالیتاریسم است و مدل حکومتی در دنیای جدید است. با این معیار ها حکومت و رهبر مدینه 1400 سال پیش را تحلیل نمی کنند.این دید اوج پس و پیش کردن تاریخ است.
♦️بعد هم باید اضافه کنم که نسل اول روشنفکران مسلمان صاف کاران خوبی بودند، بازرگان چنین بود. نسل دوم جوشکاران ورزیده ای بودند مانند شریعتی، نسل سوم تراشکاران پر سروصدایی هستند که یکی از انان دکتر سروش است.منتها وی عرفان نظری و هم فلسفه تحلیلی را به کار می گیرد تا به نیازی پاسخ دهد که بیشتر مسئله ساز است تا پاسخ.مسئله سازی خوب است اما به شرطی که مسئله را پاسخ ندانیم.
♦️به راستی از نواندیشی دینی که قصد اصلاح دینی دارد با دید گاه خواب های انبیا و بحث های عرفانی چه چیز به نام اصلاح دینی می ماند؟اما بحث اخیر سروش، محمد را اقتدار گرا و در جلسه دوم محمد را عارف مسلح منصوب برای اقتدار تحقق خداوندی دانست. بحثی که بازی با کلمات است و هم بحران انسان متشرعی که سوالات جدید وی را به بحران بیشتری رسانده است.
@Mellimazzhabi
📌متن کامل
Telegraph
آیا محمد اقتدار گرای منصوب و عارف مسلح بود؟
ابتدا بگویم که اقتدار گرائی در ردیف فاشیست و توتالیتاریسم است و مدل حکومتی در دنیای جدید است. با این معیار ها حکومت و رهبر مدینه 1400 سال پیش را تحلیل نمی کنند.این دید اوج پس و پیش کردن تاریخ است. بعد هم باید اضافه کنم که نسل اول روشنفکران مسلمان صاف کاران…
Forwarded from سیدجواد میری مینق
علی شریعتی و بسط چارچوب کلاسیک های جامعه شناسی
یکی از دغدغه هایم در حوزه جامعه شناسی تامل در باب بسط گفتمان آلترناتیو در چارچوب جامعه شناسی بوده است و کند و کاو- به قول صمد بهرنگی- در باب ایده ها و مفاهیم شریعتی از این روی بوده است. در طی این سال هایی که در ایران بوده ام بحث هایی درباره جوانب گوناگون شریعتی داشته ام که در کنفرانس های داخلی و خارجی آنها را مطرح کرده ام. اکنون فرصتی ایجاد شد تا بتوانم آنها را نظم و نسقی بدهم و در مدتی که در روسیه هستم کتاب خود را آماده کنم و توسط انتشارات Ekpyrosis در آمریکا آن را به چاپ برسانم. چارچوب کتاب و فصول آن به شرح ذیل است:
Ali Shariati: Expanding the Sociological Canon
SeyedJavad Miri
Table of Contents
Preface
Chapter 1: Novel Concept-Formation in the Shariatian Social Theory
Introduction
Dislocated Society: Don’t get Lost in Translation!
Misplaced or Dislocated Society
Social Time and Chronological Time
Universalizing the concept of “dislocated society”
Chapter 2: Ali Shariati’s Reading of Ibn Khaldun
Introduction
On the Founding Father of “PhilosophyofHistory”
Society and History Reconceptualized
Ibn Khaldun and the Driving Forces of History
Conclusion
Chapter 3: Ali Shariati’s Critique of Durkheim’s Sociology of Religion
Introduction
Relocating Durkheimian Sociology of Religion
Repositioning Theology in the Durkheimian Sociology
Reconsidering the Question of “Origins of Religion”
Contraditions in Durkheim’s Position on Religion
Conclusion
Chapter 4: Revisiting Indigenization of Sociology in Iran: An Inquiry into Shariati’s Distinction between Subject and Indigenous
Introduction
Ali Shariati and the Question of Indigenization
Chapter 5: Ali Shariati and His Interpretation of Frantz Fanon
Fanon: from past to present
Civilization and Modernism
The Original Theses of Fanon
The Colonized and the Colonizer
Chapter 6: Shariati’s Reading of Karl Marx: An Iranian Perspective
Introduction
A note on Hamid Algar’s Making of Shariati
If Marx and Pope did not Exist
Marx on Social Life and Diversities of Religious Forms
Inverse Reading of Karl Marx
Conclusion
Chapter 7: Rereading Shariati’s approach to Shiism
Introduction
Shiism as a Movement and as an Institution
The Creativity of the Safavid Movement
Sassanid Shiism and the Concept of “Prophet King”
Chapter 8: Revisiting the Indian Vedic Tradition: A Shariatian Approach
Introduction
Veda as a special kind of awareness
The Path towards Redemption
The First Doubt
Annihilation of Self
Atman: A Conceptual Makeover
Revisiting the Notion of Brahman
@seyedjavadmiri
یکی از دغدغه هایم در حوزه جامعه شناسی تامل در باب بسط گفتمان آلترناتیو در چارچوب جامعه شناسی بوده است و کند و کاو- به قول صمد بهرنگی- در باب ایده ها و مفاهیم شریعتی از این روی بوده است. در طی این سال هایی که در ایران بوده ام بحث هایی درباره جوانب گوناگون شریعتی داشته ام که در کنفرانس های داخلی و خارجی آنها را مطرح کرده ام. اکنون فرصتی ایجاد شد تا بتوانم آنها را نظم و نسقی بدهم و در مدتی که در روسیه هستم کتاب خود را آماده کنم و توسط انتشارات Ekpyrosis در آمریکا آن را به چاپ برسانم. چارچوب کتاب و فصول آن به شرح ذیل است:
Ali Shariati: Expanding the Sociological Canon
SeyedJavad Miri
Table of Contents
Preface
Chapter 1: Novel Concept-Formation in the Shariatian Social Theory
Introduction
Dislocated Society: Don’t get Lost in Translation!
Misplaced or Dislocated Society
Social Time and Chronological Time
Universalizing the concept of “dislocated society”
Chapter 2: Ali Shariati’s Reading of Ibn Khaldun
Introduction
On the Founding Father of “PhilosophyofHistory”
Society and History Reconceptualized
Ibn Khaldun and the Driving Forces of History
Conclusion
Chapter 3: Ali Shariati’s Critique of Durkheim’s Sociology of Religion
Introduction
Relocating Durkheimian Sociology of Religion
Repositioning Theology in the Durkheimian Sociology
Reconsidering the Question of “Origins of Religion”
Contraditions in Durkheim’s Position on Religion
Conclusion
Chapter 4: Revisiting Indigenization of Sociology in Iran: An Inquiry into Shariati’s Distinction between Subject and Indigenous
Introduction
Ali Shariati and the Question of Indigenization
Chapter 5: Ali Shariati and His Interpretation of Frantz Fanon
Fanon: from past to present
Civilization and Modernism
The Original Theses of Fanon
The Colonized and the Colonizer
Chapter 6: Shariati’s Reading of Karl Marx: An Iranian Perspective
Introduction
A note on Hamid Algar’s Making of Shariati
If Marx and Pope did not Exist
Marx on Social Life and Diversities of Religious Forms
Inverse Reading of Karl Marx
Conclusion
Chapter 7: Rereading Shariati’s approach to Shiism
Introduction
Shiism as a Movement and as an Institution
The Creativity of the Safavid Movement
Sassanid Shiism and the Concept of “Prophet King”
Chapter 8: Revisiting the Indian Vedic Tradition: A Shariatian Approach
Introduction
Veda as a special kind of awareness
The Path towards Redemption
The First Doubt
Annihilation of Self
Atman: A Conceptual Makeover
Revisiting the Notion of Brahman
@seyedjavadmiri
تسلیت جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مناسبت
درگذشت مرحوم محمود شاددلبصیر، فعال ملی-مذهبی
انا لله وانا الیه راجعون
♦️درگذشت جناب آقای محمود شاددلبصیر، فعال ملی- مذهبی را به اطلاع دوستان و همفکران میرسانیم. او شصت سال در خط و مرام دکتر محمد مصدق زیست و مبارزه کرد. او از این دنیا جز یک مغازهی کتابفروشی نداشت که بارها کتابهایش به تاراج رفت و پس از مدتی آنرا به موسسه محک هدیه کرد.
♦️از نسلی بود که استقلال، ازادی وعدالت وکرامت انسانی را پاس میداشتند، آن را ترویج و برای تحقق آن هزینه پرداخت میکردند. او همچون دوست و یار قدیمیاش مهندس سحابی سمبل سیاستورزی اخلاقی بود. ضمن تسلیت رحلت این مرد بزرگ به اقوام و دوستان و همفکرانش برای او علو درجات آرزو میکنیم.
هفدهم دیماه هزاروسیصدونودونه
📌 هادی احتظاظی - رضا آقاخانی - محمدرضا آهنی- مینا بادلی - ابوالفضل بازرگان - موریس باقری - محمدحسین بنیاسدی - مسعود پدرام - فاطمه پزشک - منصور پورابراهیمی - حبیبالله پیمان - محمد توسلی - درخشنده تیموریان - حسین ثاقب - فرشته جمشیدی - حمید حدیثی - علی حدیثی - بهزاد حقپناه- ولی حقشناس - ابوالفضل حکیمی - ابراهیم خوشسیرت- واحده خوشسیرت - یاسر خوشسیرت - رضا دبیر - اسحق راستی - صادق ربانی - علیرضا رجایی - محترم رحمانی - جواد رحیمپور - حمیدرضا رسولیان - بهمن رضاخانی - احد رضایی - امیرر ضایی - محمد رضایی - حسین رفیعی - رضا رئیسطوسی - رقیه زارعپورحیدری - اعظم زارعیان - حامد سحابی - فریدون سحابی - تقی شامخی - احسان شریعتی - مهدی شریعتی - نادر شکرریز - فیروزه صابر - هاشم صباغیان - کیوان صمیمی - حمیدرضا عابدیان - احد عبدالحسینوند - زریندخت عطایی(سحابی) - روئین عطوفت - محمود عمرانی - علیاصغر غروی - منیژه فتحی - غفار فرزدی - علیفرید یحیایی - عزیز قاسمپور - علی قاسمی - محمدرضا کارخانهچین - رحمان کارگشا - آذر کیش - فاطمه گوارایی - محسن محققی - حمید محمدنژاد - نرگس محمدی - محمّد محمّدیاردهالی - سعید مدنی- مینو مرتاضیلنگرودی - فرید مرجایی - رضا مظهری - احمد معصومی - خسرو منصوریان - عباس منوچهری - عبدالله مومنی - لطفالله میثمی - نظامالدین قهاری - هادی هادیزادهیزدی-سیدمحمود هاشمی - یاسمین یامینی - محمود بهشتیلنگرودی - آدینه بیگی - تیمور باقریکودکانی - حسن نورزاد
درگذشت مرحوم محمود شاددلبصیر، فعال ملی-مذهبی
انا لله وانا الیه راجعون
♦️درگذشت جناب آقای محمود شاددلبصیر، فعال ملی- مذهبی را به اطلاع دوستان و همفکران میرسانیم. او شصت سال در خط و مرام دکتر محمد مصدق زیست و مبارزه کرد. او از این دنیا جز یک مغازهی کتابفروشی نداشت که بارها کتابهایش به تاراج رفت و پس از مدتی آنرا به موسسه محک هدیه کرد.
♦️از نسلی بود که استقلال، ازادی وعدالت وکرامت انسانی را پاس میداشتند، آن را ترویج و برای تحقق آن هزینه پرداخت میکردند. او همچون دوست و یار قدیمیاش مهندس سحابی سمبل سیاستورزی اخلاقی بود. ضمن تسلیت رحلت این مرد بزرگ به اقوام و دوستان و همفکرانش برای او علو درجات آرزو میکنیم.
هفدهم دیماه هزاروسیصدونودونه
📌 هادی احتظاظی - رضا آقاخانی - محمدرضا آهنی- مینا بادلی - ابوالفضل بازرگان - موریس باقری - محمدحسین بنیاسدی - مسعود پدرام - فاطمه پزشک - منصور پورابراهیمی - حبیبالله پیمان - محمد توسلی - درخشنده تیموریان - حسین ثاقب - فرشته جمشیدی - حمید حدیثی - علی حدیثی - بهزاد حقپناه- ولی حقشناس - ابوالفضل حکیمی - ابراهیم خوشسیرت- واحده خوشسیرت - یاسر خوشسیرت - رضا دبیر - اسحق راستی - صادق ربانی - علیرضا رجایی - محترم رحمانی - جواد رحیمپور - حمیدرضا رسولیان - بهمن رضاخانی - احد رضایی - امیرر ضایی - محمد رضایی - حسین رفیعی - رضا رئیسطوسی - رقیه زارعپورحیدری - اعظم زارعیان - حامد سحابی - فریدون سحابی - تقی شامخی - احسان شریعتی - مهدی شریعتی - نادر شکرریز - فیروزه صابر - هاشم صباغیان - کیوان صمیمی - حمیدرضا عابدیان - احد عبدالحسینوند - زریندخت عطایی(سحابی) - روئین عطوفت - محمود عمرانی - علیاصغر غروی - منیژه فتحی - غفار فرزدی - علیفرید یحیایی - عزیز قاسمپور - علی قاسمی - محمدرضا کارخانهچین - رحمان کارگشا - آذر کیش - فاطمه گوارایی - محسن محققی - حمید محمدنژاد - نرگس محمدی - محمّد محمّدیاردهالی - سعید مدنی- مینو مرتاضیلنگرودی - فرید مرجایی - رضا مظهری - احمد معصومی - خسرو منصوریان - عباس منوچهری - عبدالله مومنی - لطفالله میثمی - نظامالدین قهاری - هادی هادیزادهیزدی-سیدمحمود هاشمی - یاسمین یامینی - محمود بهشتیلنگرودی - آدینه بیگی - تیمور باقریکودکانی - حسن نورزاد
نامه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی به مولوی عبدالحمید
حضرت شیخ الاسلام مولوی عبدالحمید
با سلام و آرزوی سلامتی شما
نامه اعتراضی و سراسر خیرخواهی جنابعالی درباره نقض مکرر حقوق شهروندیِ هموطنان اهل سنت که نشاندهنده رنج و سختی و تبعیض ناروا بر خواهران و برادران اهل سنت در طول چهلساله اخیر است، مایه تاسف عمیق ما بود. همه آنچه ما از خلال مبانی و یافته های دینی، انسانی و حقوق بشری دریافته ایم پیامی جز برابریِ حقوق همه انسانها فارغ از عقیده، دین، مذهب و قومیت نداشته است. انسانی که ما میشناسیم کلمه را آموخت تا کرامت ببیند و عزت و شان او در برابر همه دیگر مخلوقات فارغ از هر گونه تبعیض و نابرابری حفظ شود. از این گذشته انقلاب ۱۳۵۷ که اینک در آستانه چهل و سومین سال وقوع آن قرار داریم آرمان رهایی، آزادگی و انسانیت را جستجو میکرد و حقوق شهروندی را سر لوحه خود قرار داده بود و البته امروز صادقترین انقلابیون آن زمان نیز نسبت به انحراف از آرمانهای بلند و انسانی آن انقلاب معترضاند و روند تغییرات را تایید نمیکنند. برخورداری همه اقوام ایرانی از حقوق شهروندی و همه ایرانیان اعم از زرتشتی، مسیحی، یهودی ، مسلمان اعم از شیعه، سنی، درویش و پیروان آیین بهایی، و اعم از موافق ، مخالف و منتقدِ حاکمیت، در ردیف بدیهیترین اصول دینی، ملی و انسانی است که متاسفانه امروزه بشدّت نقض میشود.
ما امید داریم که به واسطه انسانهای شریف، مومن ، ایرانی و آزادهای چون شما دیر یا زود ملت ایران بار دیگر در مسیر آرمانهای بزرگ آزادی، عدالت و توسعه و رفاه برای همه ایرانیان فارغ از عقیده، دین ، مذهب و قومیت و امثال آن حرکت خواهد کرد و بساط ظلم وتبعیض علیه هموطنان اهل سنت برچیده خواهد شد. ما تردیدی نداریم که به رغم همه بیدادها و مظالم ، به یمن نقش مصلحانه و موثر شما در میان جماعت اهل سنت بویژه اهالی خطه بزرگ سیستان و بلوچستان، عشق به ایران و تلاش برای حفظ تمامیت ارضی در روح و دل مردم پایدار خواهد ماند. از همین رو ضمن همدردی با شما و خواهران و برادران اهل سنت از حضرت حق میخواهیم تا شما را نه فقط برای جماعت اهل سنت که برای ایران و ایرانیان حفظ کند.
هاشم آقاجری – محمد ابراهیمزاده – هادی احتظاظی – مجید الهامی – بهمن احمدیامویی – حسن اسدیزیدآبادی – ابوالفضل بازرگان – محمدحسین بنیاسدی – قربان بهزادیاننژاد – علیرضا بهشتیحسینی – علیرضا بهشتیشیرازی- مصطفی تاجزاده – محمد توسلی – جلال جلالیزاده – بهزاد حقپناه – ابوالفضل حکیمی – ابراهیم خوشسیرت – محمد داوری- محمود دردکشان – خسر و دلیرثانی – معصومهدهقان – صادقربانی – علیرضارجایی- بهمن رضا خانی – احد رضایی – حسین رفیعی – رضا رئیسطوسی – حامد سحابی – فریدون سحابی – پروانه سلحشوری – سیدمحمد سیفزاده – تقی شامخی – احسان شریعتی- فیروزه صابر – هاشم صباغیان – طاهره طالقانی – علیرضا علویتبار – محمد علی عمویی – علی اصغر غروی – غفار فرزدی – علی فرید یحیایی- ابوالفضل قدیانی – نظام الدین قهاری – محمدرضا کارخانهچین – رحمن کارگشا – علی گرجی – فاطمه گوارایی – فخرالسادات محتشمی پور – محسن محققی – محمد محمدی اردهالی – نرگس محمدی – مهدی محمودیان – سعید مدنی – احمد معصومی – احمد منتظری – آذر منصوری – خسرو منصوریان – عباس منوچهری – عبدالله مومنی – نسرین نافعی – صدیقه وسمقی – هادی هادیزادهیزدی.
حضرت شیخ الاسلام مولوی عبدالحمید
با سلام و آرزوی سلامتی شما
نامه اعتراضی و سراسر خیرخواهی جنابعالی درباره نقض مکرر حقوق شهروندیِ هموطنان اهل سنت که نشاندهنده رنج و سختی و تبعیض ناروا بر خواهران و برادران اهل سنت در طول چهلساله اخیر است، مایه تاسف عمیق ما بود. همه آنچه ما از خلال مبانی و یافته های دینی، انسانی و حقوق بشری دریافته ایم پیامی جز برابریِ حقوق همه انسانها فارغ از عقیده، دین، مذهب و قومیت نداشته است. انسانی که ما میشناسیم کلمه را آموخت تا کرامت ببیند و عزت و شان او در برابر همه دیگر مخلوقات فارغ از هر گونه تبعیض و نابرابری حفظ شود. از این گذشته انقلاب ۱۳۵۷ که اینک در آستانه چهل و سومین سال وقوع آن قرار داریم آرمان رهایی، آزادگی و انسانیت را جستجو میکرد و حقوق شهروندی را سر لوحه خود قرار داده بود و البته امروز صادقترین انقلابیون آن زمان نیز نسبت به انحراف از آرمانهای بلند و انسانی آن انقلاب معترضاند و روند تغییرات را تایید نمیکنند. برخورداری همه اقوام ایرانی از حقوق شهروندی و همه ایرانیان اعم از زرتشتی، مسیحی، یهودی ، مسلمان اعم از شیعه، سنی، درویش و پیروان آیین بهایی، و اعم از موافق ، مخالف و منتقدِ حاکمیت، در ردیف بدیهیترین اصول دینی، ملی و انسانی است که متاسفانه امروزه بشدّت نقض میشود.
ما امید داریم که به واسطه انسانهای شریف، مومن ، ایرانی و آزادهای چون شما دیر یا زود ملت ایران بار دیگر در مسیر آرمانهای بزرگ آزادی، عدالت و توسعه و رفاه برای همه ایرانیان فارغ از عقیده، دین ، مذهب و قومیت و امثال آن حرکت خواهد کرد و بساط ظلم وتبعیض علیه هموطنان اهل سنت برچیده خواهد شد. ما تردیدی نداریم که به رغم همه بیدادها و مظالم ، به یمن نقش مصلحانه و موثر شما در میان جماعت اهل سنت بویژه اهالی خطه بزرگ سیستان و بلوچستان، عشق به ایران و تلاش برای حفظ تمامیت ارضی در روح و دل مردم پایدار خواهد ماند. از همین رو ضمن همدردی با شما و خواهران و برادران اهل سنت از حضرت حق میخواهیم تا شما را نه فقط برای جماعت اهل سنت که برای ایران و ایرانیان حفظ کند.
هاشم آقاجری – محمد ابراهیمزاده – هادی احتظاظی – مجید الهامی – بهمن احمدیامویی – حسن اسدیزیدآبادی – ابوالفضل بازرگان – محمدحسین بنیاسدی – قربان بهزادیاننژاد – علیرضا بهشتیحسینی – علیرضا بهشتیشیرازی- مصطفی تاجزاده – محمد توسلی – جلال جلالیزاده – بهزاد حقپناه – ابوالفضل حکیمی – ابراهیم خوشسیرت – محمد داوری- محمود دردکشان – خسر و دلیرثانی – معصومهدهقان – صادقربانی – علیرضارجایی- بهمن رضا خانی – احد رضایی – حسین رفیعی – رضا رئیسطوسی – حامد سحابی – فریدون سحابی – پروانه سلحشوری – سیدمحمد سیفزاده – تقی شامخی – احسان شریعتی- فیروزه صابر – هاشم صباغیان – طاهره طالقانی – علیرضا علویتبار – محمد علی عمویی – علی اصغر غروی – غفار فرزدی – علی فرید یحیایی- ابوالفضل قدیانی – نظام الدین قهاری – محمدرضا کارخانهچین – رحمن کارگشا – علی گرجی – فاطمه گوارایی – فخرالسادات محتشمی پور – محسن محققی – محمد محمدی اردهالی – نرگس محمدی – مهدی محمودیان – سعید مدنی – احمد معصومی – احمد منتظری – آذر منصوری – خسرو منصوریان – عباس منوچهری – عبدالله مومنی – نسرین نافعی – صدیقه وسمقی – هادی هادیزادهیزدی.
بانوی بی اُفق
به آن بی نشان
بی خویش
تنها و پُر سؤال
دیری ست
از همه سو
به جستجوی او
برآمده ام
در دُوارِ دایره وارِ اُفق
مَفصَلِ آسمان و زمین
این دور ترین نقطۀ زمین
از من
وَ نزدیک ترین دایرۀ آسمان
به او
*
آن دورِ نزدیک را
کُجا باید جُست ؟
از کدام راه باید رفت ؟
بگو تا بِرَوَم
چگونه باید شد ؟
بگو تا بِشَوَم
نِشان و نِشانیَ ش چیست ؟
می پُرسَم از افق
با تمامِ نِگاهَم
با تمامِ حَسرَت و آهَم
وَ افق
می خوانَدَم به خود :
به سوی من آی !
اگر می توانی
با من هَم افق شو !
*
پیش می روم
سَر از پا نشناخته
در زمین و زمان
هَروَله کُنان
وَ افق
هربار
درین آزمونِ دشوار
خنده زنان
دور می شود از من
هم اندازۀ گام هایم
وَ من
باز
در درجۀ صِفرِ عَزیمتَ م
شَرمسار
می ایستم
به ناچار
*
عَبَث را
ناممکن را
احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
می نِشینَم
این بار
به مُراقِبه
به مُکاشِفه
وَ خاموش
چَشم بر هم می نَهَم
وَ به درون می روم
مَگر از درون
راهی بیابم
برای پُرسشهای بی جَوابم
وَ خَلاء را احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
دیگر بار بَرمی خیزم
وَ به سوی قِبلِه جَهَت می گیرم
اینک
نیک می دانم
که بی نشانی
نشانۀ توست
تو را بی افق
باید جُست
وَ اینک
به هَرکُجا که می نِگرَم
از افق سَرشار می شوم
که افق
حَدِّ اِدراکِ منَ ست از تو
*
بانوی بی افق
بالا بُلَندِ اَهورایی
ای آسمانی – زمینی
ای کاش
ای کاش
ما مَرگ زَدِگان را نیز
به نیم نگاهی
ببینی ...
سعید شهرتاش
سی ام بهمن ماه 96
به آن بی نشان
بی خویش
تنها و پُر سؤال
دیری ست
از همه سو
به جستجوی او
برآمده ام
در دُوارِ دایره وارِ اُفق
مَفصَلِ آسمان و زمین
این دور ترین نقطۀ زمین
از من
وَ نزدیک ترین دایرۀ آسمان
به او
*
آن دورِ نزدیک را
کُجا باید جُست ؟
از کدام راه باید رفت ؟
بگو تا بِرَوَم
چگونه باید شد ؟
بگو تا بِشَوَم
نِشان و نِشانیَ ش چیست ؟
می پُرسَم از افق
با تمامِ نِگاهَم
با تمامِ حَسرَت و آهَم
وَ افق
می خوانَدَم به خود :
به سوی من آی !
اگر می توانی
با من هَم افق شو !
*
پیش می روم
سَر از پا نشناخته
در زمین و زمان
هَروَله کُنان
وَ افق
هربار
درین آزمونِ دشوار
خنده زنان
دور می شود از من
هم اندازۀ گام هایم
وَ من
باز
در درجۀ صِفرِ عَزیمتَ م
شَرمسار
می ایستم
به ناچار
*
عَبَث را
ناممکن را
احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
می نِشینَم
این بار
به مُراقِبه
به مُکاشِفه
وَ خاموش
چَشم بر هم می نَهَم
وَ به درون می روم
مَگر از درون
راهی بیابم
برای پُرسشهای بی جَوابم
وَ خَلاء را احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
دیگر بار بَرمی خیزم
وَ به سوی قِبلِه جَهَت می گیرم
اینک
نیک می دانم
که بی نشانی
نشانۀ توست
تو را بی افق
باید جُست
وَ اینک
به هَرکُجا که می نِگرَم
از افق سَرشار می شوم
که افق
حَدِّ اِدراکِ منَ ست از تو
*
بانوی بی افق
بالا بُلَندِ اَهورایی
ای آسمانی – زمینی
ای کاش
ای کاش
ما مَرگ زَدِگان را نیز
به نیم نگاهی
ببینی ...
سعید شهرتاش
سی ام بهمن ماه 96
Forwarded from صبح ما
🔰چرا ویروس کرونا سیاسی شده است؟ پاسخ احسان شریعتی
🔸دربارهی سیاسی شدن این ویروس جامعهی طبی باید صحبت کند و بگوید چرا ویروس کرونا سیاسی میشود؟ واکسن و ویروس کرونا یک موضوع علمی است. این موضوع یک ریشهای دارد؛ از همان ابتدا این موضوع مطرح بود که آیا چین، انسان و یا آزمایشگاههایی در چین این ویروس را به وجود آوردهاند و یا به اصطلاح از دست آنها در رفته است و در نهایت رفته رفته به آن ویروس چینی گفتند. در ادامه تحلیل کردند که آمریکاییها هم در آزمایشگاههای چینی برای ساخت داروهای خاص سرمایهگذاری کردهاند. عدهای هم میگفتند چینیها از قدیم خفاش میخوردند الان چرا این ویروس آمد. بعد هم گفتند این ویروس تنها در چین نبود و در چند نقطه در جهان کشف شده بود. اینها حرفهایی بود که دربارهی این ویروس مطرح شده بود.
🔸موضوع بعدی مدیریت اجتماعی و سیاسی این موضوع است که سیاسیتر از بقیهی قسمتهای این ماجراست. اینکه نقش دولت و جامعه در کنترل این بحران چیست؟ شهروندان با دیگر شهروندان چگونه باید برخورد کنند؟ برای مثال یکی از دلایل شکست ترامپ مدیریت بد ویروس کرونا بود. چون از نظر اقتصادی موفق بود و تمام قراردادهای جهانی را به نفع آمریکا برهم زد. در نتیجه اقتصاد آمریکا بهتر شده است و در کوتاه مدت به نفع آنها بود. مدیریت بد کرونا و تبغیض نژادی یک شورشی را در آمریکا به دنبال داشت و دیدند دولت وظیفهی خود را انجام نمیدهد. پس ویروس سیاسی میشود چون مدیریت سیاسی است، سیل، زلزله و کرونا ریشهی طبیعی دارد اما مدیریت آن سیاسی است.
🔸وقتی در ایران سیل آمد و کلی خسارت ایجاد شد به دلیل رویکرد غلط عمران و شهرسازی بود که همهی مسیلها را مسدود کرده بودند و آن فاجعه در شیراز به وجود آمد. یعنی در مسیر طبیعی آب شهرسازی کردند یا در تهران روی گسلها تراکمسازی کردهاند و شهرداری از این طریق کسب درآمد میکند. این به مدیریت شهری سیاسی بر میگردد. نحوه مدیریت مهم است مثلا در ژاپن و ایران زلزلهی طبیعی میآید؛ اینکه در آنجا چگونه با آن برخورد میکنیم، مهم است. اینکه در آنجا چقدر خسارت وارد میشود و در ایران چقدر؟ بنابراین این مسائل طبیعت ربط به سیاست پیدا میکند.
🔸برخی میگویند این موضوعات سیاسی نیست و طبیعی است، من با آن موافق نیستم. اینها سیاسی میشود چون شیوههای مدیریتی متفاوت میشود. گاهی موضوع حقوقی هم میشود آیا مردم حق ندارند که به اصطلاح به بهترین درمان و داروها دسترسی داشته باشند؟ این حق همگانی است، بنابراین چه ما نخواهیم و یا نگذارند به واکسن برسیم. حالا چه نظام ایران واکسن را نخواست و چه آنها ندهند. هردوی آن برخورد سیاسی است و محکوم است.
🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=8086
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔸دربارهی سیاسی شدن این ویروس جامعهی طبی باید صحبت کند و بگوید چرا ویروس کرونا سیاسی میشود؟ واکسن و ویروس کرونا یک موضوع علمی است. این موضوع یک ریشهای دارد؛ از همان ابتدا این موضوع مطرح بود که آیا چین، انسان و یا آزمایشگاههایی در چین این ویروس را به وجود آوردهاند و یا به اصطلاح از دست آنها در رفته است و در نهایت رفته رفته به آن ویروس چینی گفتند. در ادامه تحلیل کردند که آمریکاییها هم در آزمایشگاههای چینی برای ساخت داروهای خاص سرمایهگذاری کردهاند. عدهای هم میگفتند چینیها از قدیم خفاش میخوردند الان چرا این ویروس آمد. بعد هم گفتند این ویروس تنها در چین نبود و در چند نقطه در جهان کشف شده بود. اینها حرفهایی بود که دربارهی این ویروس مطرح شده بود.
🔸موضوع بعدی مدیریت اجتماعی و سیاسی این موضوع است که سیاسیتر از بقیهی قسمتهای این ماجراست. اینکه نقش دولت و جامعه در کنترل این بحران چیست؟ شهروندان با دیگر شهروندان چگونه باید برخورد کنند؟ برای مثال یکی از دلایل شکست ترامپ مدیریت بد ویروس کرونا بود. چون از نظر اقتصادی موفق بود و تمام قراردادهای جهانی را به نفع آمریکا برهم زد. در نتیجه اقتصاد آمریکا بهتر شده است و در کوتاه مدت به نفع آنها بود. مدیریت بد کرونا و تبغیض نژادی یک شورشی را در آمریکا به دنبال داشت و دیدند دولت وظیفهی خود را انجام نمیدهد. پس ویروس سیاسی میشود چون مدیریت سیاسی است، سیل، زلزله و کرونا ریشهی طبیعی دارد اما مدیریت آن سیاسی است.
🔸وقتی در ایران سیل آمد و کلی خسارت ایجاد شد به دلیل رویکرد غلط عمران و شهرسازی بود که همهی مسیلها را مسدود کرده بودند و آن فاجعه در شیراز به وجود آمد. یعنی در مسیر طبیعی آب شهرسازی کردند یا در تهران روی گسلها تراکمسازی کردهاند و شهرداری از این طریق کسب درآمد میکند. این به مدیریت شهری سیاسی بر میگردد. نحوه مدیریت مهم است مثلا در ژاپن و ایران زلزلهی طبیعی میآید؛ اینکه در آنجا چگونه با آن برخورد میکنیم، مهم است. اینکه در آنجا چقدر خسارت وارد میشود و در ایران چقدر؟ بنابراین این مسائل طبیعت ربط به سیاست پیدا میکند.
🔸برخی میگویند این موضوعات سیاسی نیست و طبیعی است، من با آن موافق نیستم. اینها سیاسی میشود چون شیوههای مدیریتی متفاوت میشود. گاهی موضوع حقوقی هم میشود آیا مردم حق ندارند که به اصطلاح به بهترین درمان و داروها دسترسی داشته باشند؟ این حق همگانی است، بنابراین چه ما نخواهیم و یا نگذارند به واکسن برسیم. حالا چه نظام ایران واکسن را نخواست و چه آنها ندهند. هردوی آن برخورد سیاسی است و محکوم است.
🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=8086
#صبح_ما
@sobhema_ir
پایگاه خبری صبح ما
چرا ویروس کرونا سیاسی شده است؟ پاسخ احسان شریعتی - پایگاه خبری صبح ما
وقتی در ایران سیل آمد و کلی خسارت ایجاد شد به دلیل رویکرد غلط عمران و شهرسازی بود که همهی مسیلها را مسدود کرده بودند و آن فاجعه در شیراز به وجود آمد. یعنی در مسیر طبیعی آب شهرسازی کردند یا در تهران روی گسلها تراکمسازی کردهاند و شهرداری از این طریق کسب…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆سخنرانی دکتر هاشم آقاجری
🔆پیرامون دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در نسبت دین و قدرت:
🔆"پیامبر اقتدارگرا "
🔹بخش نخست : نقد روش شناختی
🔹🔸سلسله نشست های مجازی " سمپوزیوم نو شریعتی"
#پیامبر_اقتدارگرا
#نقد_روش_شناختی
#سخنرانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🔆پیرامون دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در نسبت دین و قدرت:
🔆"پیامبر اقتدارگرا "
🔹بخش نخست : نقد روش شناختی
🔹🔸سلسله نشست های مجازی " سمپوزیوم نو شریعتی"
#پیامبر_اقتدارگرا
#نقد_روش_شناختی
#سخنرانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆گذر از نیستان
🔆گفتگوی سوسن شریعتی با احسان شریعتی
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆«کویر» هم مفهومی است منفی و هم مفهومی مثبت؛ و شریعتی این تعبیر را به هر دو معنای کلمه بهکار می برد. از یکسو تعریف منفی آن که نقد نیهیلیسم شرقی است. کویر جایی است مواجه با خشکسالی و نیستشدن آبادانی؛ کویر با آب و آبادی در تضاد است. وقتی میگوییم «تاریخ ما یک کویراست»، یعنی مانند کویر بیثبات است. بهقول هگل: «تمدن در شرق بر شن بنا شده است.» امروز کوهی در برابرمان ایستاده و فردا میآییم و می بینیم اثری از او برجا نمانده. متافیزیک شرقی هم برخلاف متافیزیک غربی که بر ثبوت تکیه دارد، بر اقیانوسی درحال صیرورت و شدن دائمی مبتنی است. کویر جایی است که در او هستی نیست میشود چنانکه روزی نیستی در چنین جایی هست شد. محل نزاع و شدن دایمی است.
📌مطالعه کامل گفتگو در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27978
#گفتگو
#گذر_از_نیستان
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔆گفتگوی سوسن شریعتی با احسان شریعتی
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆«کویر» هم مفهومی است منفی و هم مفهومی مثبت؛ و شریعتی این تعبیر را به هر دو معنای کلمه بهکار می برد. از یکسو تعریف منفی آن که نقد نیهیلیسم شرقی است. کویر جایی است مواجه با خشکسالی و نیستشدن آبادانی؛ کویر با آب و آبادی در تضاد است. وقتی میگوییم «تاریخ ما یک کویراست»، یعنی مانند کویر بیثبات است. بهقول هگل: «تمدن در شرق بر شن بنا شده است.» امروز کوهی در برابرمان ایستاده و فردا میآییم و می بینیم اثری از او برجا نمانده. متافیزیک شرقی هم برخلاف متافیزیک غربی که بر ثبوت تکیه دارد، بر اقیانوسی درحال صیرورت و شدن دائمی مبتنی است. کویر جایی است که در او هستی نیست میشود چنانکه روزی نیستی در چنین جایی هست شد. محل نزاع و شدن دایمی است.
📌مطالعه کامل گفتگو در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27978
#گفتگو
#گذر_از_نیستان
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆((معبد)): امکان معنویت در جهان پر از تصادم
🖋جواد کاشی
📌هفته نامه کرگدن _ آذر ۱۳۹۹
🔆در متن می گوید: «چشم در چشم تاریکی پیش می رفتم…چشم در چشم روز پیش می رفتم..» یعنی به رژیم حقیقت هیچکدام تسلیم نیستم. آنچه مرا نجات می دهد فقط ایمان است که نمی دانم موضوع آن چیست. از نظر من این مهم نیست که این متن درونی ترین احساسات شریعتی باشد، آنچه که مهم است این است که سوژه چگونه در تلاقی دوجهان، رژیم معنوی خود را دارد بازسازی می کند. اهمیت کانون این تلاقی چیست؟ اهمیتش در این است که به شریعتی امکان استعلاء از ثقل یک فرهنگ 25 هزارساله را می دهد. بدون روح مدرنیته امکان استعلاء از ثقل این فرهنگ نبود و به این معنا دارد مدرنیته را ستایش می کند: «من همچنان در ثقل این 25 سال مانده بودم»…
📌مطالعه کامل یادداشت در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27996
#معنویت
#معبد
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋جواد کاشی
📌هفته نامه کرگدن _ آذر ۱۳۹۹
🔆در متن می گوید: «چشم در چشم تاریکی پیش می رفتم…چشم در چشم روز پیش می رفتم..» یعنی به رژیم حقیقت هیچکدام تسلیم نیستم. آنچه مرا نجات می دهد فقط ایمان است که نمی دانم موضوع آن چیست. از نظر من این مهم نیست که این متن درونی ترین احساسات شریعتی باشد، آنچه که مهم است این است که سوژه چگونه در تلاقی دوجهان، رژیم معنوی خود را دارد بازسازی می کند. اهمیت کانون این تلاقی چیست؟ اهمیتش در این است که به شریعتی امکان استعلاء از ثقل یک فرهنگ 25 هزارساله را می دهد. بدون روح مدرنیته امکان استعلاء از ثقل این فرهنگ نبود و به این معنا دارد مدرنیته را ستایش می کند: «من همچنان در ثقل این 25 سال مانده بودم»…
📌مطالعه کامل یادداشت در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27996
#معنویت
#معبد
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆قدرت درد ، اعجاز دل ، هدایت نیاز
🖋هادی خانیکی
📌هفته نامه کرگدن _ آذر ۱۳۹۹
🔆در میانه تحولات درازدامن این دوران که میتواند به غلبه «فردیت» و «ارزشهای مادی» بینجامد و قدرت و ثروت و منزلت را به موجبات بیرونقی و کمرنگی اخلاق دیگردوستانه تبدیل کند، من از «معبد» و «آدمها و حرفها»ی کویر هنوز میتوانم افقهای باز پیدا کنم. نمیتوان در جهانی بسته متوقف شد و درِ گفتوگو با خویش و دیگری را بست. بلکه باید و میتوان از آن منظر کویری در مسیر کشف و خلق آدمها و فرصتهای نو گام برداشت. آدمهایی که از نوع چهارمند یعنی « وقتی غایباند بیشتر هستند تا وقتی که حاضرند» و «حرفهای اصیل در مخاطبه با این آدمها و این فرصتها و این فضاهاست»، حرفهایی که برای «شنیدن» زده نمیشوند، حرفهایی که برای «زدن» زده میشوند.
📌مطالعه کامل یادداشت در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27980
#قدرت_درد
#اعجاز_دل
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋هادی خانیکی
📌هفته نامه کرگدن _ آذر ۱۳۹۹
🔆در میانه تحولات درازدامن این دوران که میتواند به غلبه «فردیت» و «ارزشهای مادی» بینجامد و قدرت و ثروت و منزلت را به موجبات بیرونقی و کمرنگی اخلاق دیگردوستانه تبدیل کند، من از «معبد» و «آدمها و حرفها»ی کویر هنوز میتوانم افقهای باز پیدا کنم. نمیتوان در جهانی بسته متوقف شد و درِ گفتوگو با خویش و دیگری را بست. بلکه باید و میتوان از آن منظر کویری در مسیر کشف و خلق آدمها و فرصتهای نو گام برداشت. آدمهایی که از نوع چهارمند یعنی « وقتی غایباند بیشتر هستند تا وقتی که حاضرند» و «حرفهای اصیل در مخاطبه با این آدمها و این فرصتها و این فضاهاست»، حرفهایی که برای «شنیدن» زده نمیشوند، حرفهایی که برای «زدن» زده میشوند.
📌مطالعه کامل یادداشت در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27980
#قدرت_درد
#اعجاز_دل
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
وَ باز در آغاز
به مهندس مهدی بازرگان
ما را بِبَخش
*
نمی خواستیم
بدانیم
به کجا می رَویم
نمی خواستیم
ببینیم
چه می شَویم
*
آن روز ها
آنچه نمی خواستیم
سُلطۀ طاغوت
بود و بَس
*
ما را ببخش
*
وقتی
به خود آمدیم
که دیگر
کار از کار گذشته بود
وَ یگانگی مان
از دست رفته بود
وَ از پشیمانی چه سود
*
وَ تو خود
از آغاز
به روشنی آفتاب
می دیدی
که در آن گیر و دار
این راهِ سَنگلاخِ پُرآواز
رو به کُجاست
*
چراغِ راهِ تو
هَمسانِ آن پیرِ احمد آبادی
آزادی بود
آرمان ی
خواستنی
وَ هنوز
دست نیافتنی
همان که
عُمری
تمام قَد
به دفاعِ از آن
برخاسته بودی
وَ هم چُنان
پایدار و مردُم مَدار
در برابرِ بیدادِ استبداد
وَ در برابرِ این شِرکِ نو بنیاد
ایستاده بودی
*
وَ ما
خام دَستانِ در شُمار بسیار
این راهِ طی شده را
نخواستیم که ببینیم
آن چُنان که تو دیدی
*
وَ کور کورانه
با شعارِ « مرگ بَر ...»
از زندگی
دور شدیم
وَ دور تر
چندان که
دیگر
جُز مرگ
هیچ ندیدیم
وَ مرگ
مِعیارِ همه چیزِمان شد
وَ بدین سان
معنای زندگی را
از یاد بردیم
وَ از آن پس
کارِمان شد این :
بی هیچ گِرِهی بَر جَبین
به مرگِ خویش نگریستن
وَ در عَزای خویش گریستن
وَ سرانجام
خسته و دست بسته
رضا دادیم
به قضای مرگ
مرگِ همه چیز
مرگِ همه کس
مرگِ شادی و لبخند
مرگِ مهربانی و پیوند
مرگِ هوای تازه و تازگی
مرگِ هنر های زیبا و آفرینندگی
مرگِ تالاب وچشمه و دریاچه و رود
مرگِ شعرِ ناب وغزل وَغزلواره وَ سرود
مرگِ نوا های جان فَزا و ترانه های شور انگیزِ خُنیاگَران
مرگِ دِلخوشی های ساده و بی بهانۀ مردمان
مرگِ قصه هایِ شبانۀ مادر بزرگ ها تا خمیازه های خواب هایِ شیرینِ کودکان
مرگِ عرق ریزان ها و نَفَس نَفَس زدن هایِ شبانروزان و هراسانِ کولبَران
مرگِ تَبَسُّم های غَمگُسار و پَری وارِ زنان به هنگامِ از در درآمدنِ همسَران
مرگِ میراث های برجای ماندۀ نیاکان و رها شده در زیر آسمان
مرگِ ایمان هایِ تابناک با زخم هایِ تازۀ چاک چاک
مرگِ وِجدان های پاک و غمناکِ خُفته در خاکِ نَمناک
مرگِ هر آنچه انسانی و انسانیت در غرقابِ خود پرستی ها
مرگِ هر آنچه طبیعی و طبیعت در مَنجِلابِ دراز دستی ها
مرگِ انتخاب هایِ خِرَد بُنیاد و اراده هایِ نو اندیشِ آزاد
مرگِ دوستی هایِ بی شائبه و گرمایِ دست هایِ اعتماد
مرگِ هر آنچه عاطفه و اخلاق در سراشیبِ بی رَحمِ پرخاشگری ها
مرگِ زبان ها و فرهنگ هایِ رَنگ رَنگِ اقوام در حِصارِ تاریکِ تنگ نظری ها
مرگِ اندیشه هایِ خَلّاقِ افق ساز در هزار تویِ زَمان فرسودِ گرانجانی ها
مرگِ مَغز های مُهاجِر به هر کجا که نه اینجا
مرگِ یاد ها و نُماد ها در تُندبادِ ویرانگرِ بیداد ها
مرگِ سرمایه هایِ ملیِ نسل ها از خیانتِ پاکدست ها
*
مرگ هایی از این دست
نه آن چیزهایی بود
که تو می خواستی
ای مردِ پارسایی و راستی
*
ما را ببخش
ای پیرِ نهضتِ آزادی
اینجا اگر
نه آبَ ست و نه آبادی
*
اینک این ما
و این وطنِ ویران
نامَش ایران
*
ما را ببخش
که آزموده را
باز
آزمودیم
وَ باز
رسیدیم
به همان جای اَوّل
که بودیم
*
وَ
باز
در آغاز
*
وَ
باز
روز از نو
و روزی از نو
وَ این بار
بی تو
سعید شهرتاش
30 دی ماه 96
به مهندس مهدی بازرگان
ما را بِبَخش
*
نمی خواستیم
بدانیم
به کجا می رَویم
نمی خواستیم
ببینیم
چه می شَویم
*
آن روز ها
آنچه نمی خواستیم
سُلطۀ طاغوت
بود و بَس
*
ما را ببخش
*
وقتی
به خود آمدیم
که دیگر
کار از کار گذشته بود
وَ یگانگی مان
از دست رفته بود
وَ از پشیمانی چه سود
*
وَ تو خود
از آغاز
به روشنی آفتاب
می دیدی
که در آن گیر و دار
این راهِ سَنگلاخِ پُرآواز
رو به کُجاست
*
چراغِ راهِ تو
هَمسانِ آن پیرِ احمد آبادی
آزادی بود
آرمان ی
خواستنی
وَ هنوز
دست نیافتنی
همان که
عُمری
تمام قَد
به دفاعِ از آن
برخاسته بودی
وَ هم چُنان
پایدار و مردُم مَدار
در برابرِ بیدادِ استبداد
وَ در برابرِ این شِرکِ نو بنیاد
ایستاده بودی
*
وَ ما
خام دَستانِ در شُمار بسیار
این راهِ طی شده را
نخواستیم که ببینیم
آن چُنان که تو دیدی
*
وَ کور کورانه
با شعارِ « مرگ بَر ...»
از زندگی
دور شدیم
وَ دور تر
چندان که
دیگر
جُز مرگ
هیچ ندیدیم
وَ مرگ
مِعیارِ همه چیزِمان شد
وَ بدین سان
معنای زندگی را
از یاد بردیم
وَ از آن پس
کارِمان شد این :
بی هیچ گِرِهی بَر جَبین
به مرگِ خویش نگریستن
وَ در عَزای خویش گریستن
وَ سرانجام
خسته و دست بسته
رضا دادیم
به قضای مرگ
مرگِ همه چیز
مرگِ همه کس
مرگِ شادی و لبخند
مرگِ مهربانی و پیوند
مرگِ هوای تازه و تازگی
مرگِ هنر های زیبا و آفرینندگی
مرگِ تالاب وچشمه و دریاچه و رود
مرگِ شعرِ ناب وغزل وَغزلواره وَ سرود
مرگِ نوا های جان فَزا و ترانه های شور انگیزِ خُنیاگَران
مرگِ دِلخوشی های ساده و بی بهانۀ مردمان
مرگِ قصه هایِ شبانۀ مادر بزرگ ها تا خمیازه های خواب هایِ شیرینِ کودکان
مرگِ عرق ریزان ها و نَفَس نَفَس زدن هایِ شبانروزان و هراسانِ کولبَران
مرگِ تَبَسُّم های غَمگُسار و پَری وارِ زنان به هنگامِ از در درآمدنِ همسَران
مرگِ میراث های برجای ماندۀ نیاکان و رها شده در زیر آسمان
مرگِ ایمان هایِ تابناک با زخم هایِ تازۀ چاک چاک
مرگِ وِجدان های پاک و غمناکِ خُفته در خاکِ نَمناک
مرگِ هر آنچه انسانی و انسانیت در غرقابِ خود پرستی ها
مرگِ هر آنچه طبیعی و طبیعت در مَنجِلابِ دراز دستی ها
مرگِ انتخاب هایِ خِرَد بُنیاد و اراده هایِ نو اندیشِ آزاد
مرگِ دوستی هایِ بی شائبه و گرمایِ دست هایِ اعتماد
مرگِ هر آنچه عاطفه و اخلاق در سراشیبِ بی رَحمِ پرخاشگری ها
مرگِ زبان ها و فرهنگ هایِ رَنگ رَنگِ اقوام در حِصارِ تاریکِ تنگ نظری ها
مرگِ اندیشه هایِ خَلّاقِ افق ساز در هزار تویِ زَمان فرسودِ گرانجانی ها
مرگِ مَغز های مُهاجِر به هر کجا که نه اینجا
مرگِ یاد ها و نُماد ها در تُندبادِ ویرانگرِ بیداد ها
مرگِ سرمایه هایِ ملیِ نسل ها از خیانتِ پاکدست ها
*
مرگ هایی از این دست
نه آن چیزهایی بود
که تو می خواستی
ای مردِ پارسایی و راستی
*
ما را ببخش
ای پیرِ نهضتِ آزادی
اینجا اگر
نه آبَ ست و نه آبادی
*
اینک این ما
و این وطنِ ویران
نامَش ایران
*
ما را ببخش
که آزموده را
باز
آزمودیم
وَ باز
رسیدیم
به همان جای اَوّل
که بودیم
*
وَ
باز
در آغاز
*
وَ
باز
روز از نو
و روزی از نو
وَ این بار
بی تو
سعید شهرتاش
30 دی ماه 96
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆تلاقی انسان و خدا در برزخ معبد
🖋حسین مصباحیان
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆منصفانه از اینرو این است که در خواندن کویر ،با در خواستهای شریعتی ، که با تواضع و گاه با تضرع بیان شده اند، همدلی شود. خواننده کویر باید بیننده باشد تا خواننده. با متن به گونه ای مواجه نشود که گویی “نامه ای را میخواند”، بلکه چنان که گوئی “سرگذشتی را میبیند”. ” و تو، چند گامی از حاشیه به درون آی… تا به بوی سخنم، نه به دلالت الفاظم… راه یابی.” و بدان که “هر دلی عقل خویش را دارد”، و ” بنا به جنس عقلی که دارد دنیا را میبیند.”
📌مطالعه کامل متن در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27998
#انسان
#برزخ
#خدا
#معبد
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋حسین مصباحیان
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆منصفانه از اینرو این است که در خواندن کویر ،با در خواستهای شریعتی ، که با تواضع و گاه با تضرع بیان شده اند، همدلی شود. خواننده کویر باید بیننده باشد تا خواننده. با متن به گونه ای مواجه نشود که گویی “نامه ای را میخواند”، بلکه چنان که گوئی “سرگذشتی را میبیند”. ” و تو، چند گامی از حاشیه به درون آی… تا به بوی سخنم، نه به دلالت الفاظم… راه یابی.” و بدان که “هر دلی عقل خویش را دارد”، و ” بنا به جنس عقلی که دارد دنیا را میبیند.”
📌مطالعه کامل متن در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27998
#انسان
#برزخ
#خدا
#معبد
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆در کویر انسان با خدا سخن می گوید
🖋سارا شریعتی
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆کویر در کار شریعتی نیز اسم رمز دنیای درونی، باطنی و مخفی اوست. دنیایی که در آن، “خود “در برابر کل “مردم” قرار می گیرد. در عین حال، این مفهوم زمانی که در حوزه ی دین به کار گرفته می شود، به دنیای ممنوع و جریان اصلاح دینی اشاره دارد که همواره در معرض تعقیب و تکفیر است. شواهد این ادعا بسیارست. اشاره ی شریعتی به ریشه های پروتستانی شاندل: ” پدرش از خانواده علماي روحاني فرقه پروتستان بود”(گفت و گوها ص 27)، تقابلی که در کویریات وی میان نوع آرمانی پیامبری در تقابل با نوع نهادینه و دین رسمی قائل است: “در پاسخ به این سوال که “تازگي عليه کوير هياهو بپا کردهاند که شما در اين کتاب ادعاي پيغمبري کردهايد!”، پاسخ می دهد: فعلاً که از اين کار منصرف شدهام، چون تاريخ نشان داده است که پيغمبر بودن و امام بودن صرف ندارد، يک عمر رنج و زحمت است و آخرش هم شهادت!
📌مطالعه کامل متن در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27982
#انسان
#کویر
#خدا
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🖋سارا شریعتی
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆کویر در کار شریعتی نیز اسم رمز دنیای درونی، باطنی و مخفی اوست. دنیایی که در آن، “خود “در برابر کل “مردم” قرار می گیرد. در عین حال، این مفهوم زمانی که در حوزه ی دین به کار گرفته می شود، به دنیای ممنوع و جریان اصلاح دینی اشاره دارد که همواره در معرض تعقیب و تکفیر است. شواهد این ادعا بسیارست. اشاره ی شریعتی به ریشه های پروتستانی شاندل: ” پدرش از خانواده علماي روحاني فرقه پروتستان بود”(گفت و گوها ص 27)، تقابلی که در کویریات وی میان نوع آرمانی پیامبری در تقابل با نوع نهادینه و دین رسمی قائل است: “در پاسخ به این سوال که “تازگي عليه کوير هياهو بپا کردهاند که شما در اين کتاب ادعاي پيغمبري کردهايد!”، پاسخ می دهد: فعلاً که از اين کار منصرف شدهام، چون تاريخ نشان داده است که پيغمبر بودن و امام بودن صرف ندارد، يک عمر رنج و زحمت است و آخرش هم شهادت!
📌مطالعه کامل متن در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27982
#انسان
#کویر
#خدا
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from ایکنا اصفهان
✅ بازرگان پدر جریان روشنفکری دینی است / ایدئولوژی را به یک امر اهریمنی بدل نکنیم
مقصود فراستخواه، در گفتوگوی تفصیلی با ایکنا در اصفهان:
🔸شریعتی مثل یک کالا نیست که تاریخ انقضا داشته باشد که بگوییم امروز تاریخ انقضای او به اتمام رسیده است.پویاییهایی در شریعتی وجود دارد که اگر امروز زنده بود میتوانست برخورد و مواجهه خلاقانهتری با مسائل امروزی داشته باشد.
🔸از دل کتاب امت و امامت شریعتی و یا از بحث دموکراسی متعهد و هدایت شده و سوسیالیسم و اندیشه چپ، آزادی به معنای لیبرالی و به آن صورت که در اندیشه و ایدئولوژی بازار رقابتی و اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد نئولیبرالی وجود دارد، بیرون نمیآید.
🔸اینکه بگوییم آزادی فقط منحصر به این معناست که مانعی در برابر ما وجود نداشته باشد، یک نوع آزادی مربوط به طبقه متوسط است، زیرا بسیاری از طبقات پایین و فرودست جامعه که امکانی برای مشارکت اجتماعی ندارند، از آزادی بیبهره میمانند.
🔸اگر شایگان فقط در دهه 40 و 50 میماند و ادامه پیدا نمیکرد، اساساً شایگانهای بعدی و نسخههای بعدی آن بروز و ظهور پیدا نمیکرد و فقط امروز درباره شایگان دهه 40 و 50 قضاوت میکردیم، اما میبینیم شایگان چند سال بیشتر زنده ماند و نسخههای تازهای پیدا کرد. شریعتی نیز این ظرفیت و پویایی را داشت.
🔸شریعتی فرزند روزگار خودش بود و به شکل له و علیه نباید شریعتی را از دوره خودش جدا کرد و او را به جایگاه خداوندگاران و عرصه فراتاریخ و فراگفتمانی سوق داد، شریعتی هیچ وقت فراتاریخی نیست، همانطور که بازرگان نیز فراتاریخی نیست. نباید با شریعتی به شکل آناکرونیک برخورد کرد.
🔸ایدئولوژی را نباید به یک امر اهریمنی بدل کنیم، به گونهای که هر کسی به ایدئولوژی نزدیک شود، پلید شود. نباید از ایدئولوژی چماقی درست کرد که از طریق آن متفکرانی مثل شریعتی را منکوب کرد..
🔸شریعتی دین را به گونهای صورتبندی کرد که به یک ایدئولوژی سیاسی و مسلک اجتماعی بدل شود و این راه را برای صورتبندیهای ایدئولوژیک کردن از دین هموار کرد.
🔸بازرگان و شریعتی متفکرانی دو زیستی بودند، یعنی میخواستند هم مسلمان باشند و به فرهنگ و تاریخ دینی تعلق داشته باشند و هم اینکه آزادی، دموکراسی، عدالت و ملیت و دیگر رهیافتهای دنیای مدرن را دنبال کنند.
🔸جنگی که بین شریعتی و بازرگان برپا میکنیم، بین آنها وجود نداشت و خودشان یک نحله بودند و با هم صلحآمیز زندگی و کار و تلاش میکردند، هر چند دیدگاههای متفاوتی داشته، متعلق به گفتمانهای متفاوتی بودند.
🔸امروز پوزیتیویسم به نوعی فحش آب کشیده تبدیل شده است و من نمیخواهم این انگ را به بازرگان بزنم، هر چند خودم در مورد پوزیتیویسم خیلی کار کردهام و انتقادهای جدی به آن دارم، ولی میتوانم بگویم که بازرگان علمگرا بود و میخواست میان علم و دین سازش و مصالحه ایجاد کند، منتها این علم نزد بازرگان، علوم طبیعی و تجربی محسوب میشد و در آن دوره نیز روشهای اثباتگرایانه یا همان عینیتگرایی و پوزیتیویسم حاکم بود.
🔸ما میتوانیم مؤمنانه به قرآن مراجعه کنیم و از آن الهام بگیریم، ولی قرآن یک کتاب علمی، ریاضی با ساختار علمی و ریاضی نیست و اگر هم امکان دریافت معرفتی از قرآن وجود داشته باشد، نباید خیلی افراطی فکر کنیم که میتوانیم از قرآن نوعی معرفت منسجم علمی به شکل اجتماعی، پوزیتیویستی، ریاضی یا هر خوانش دیگر استخراج کنیم. این نوعی کمالگرایی معرفتشناختی است.
🔸من معتقدم که در روشنفکری دینی، نوعی کمالگرایی معرفتشناختی نهفته است، یعنی از دین معرفتی به دست آوریم که در حد کمال، حقیقت را برای ما مشخص کند. در کار بازرگان در خصوص قرآن نیز نوعی کمالگرایی معرفتشناختی وجود دارد که با ساختار ریاضی در قرآن آن را صورتبندی کرده است.
🔸نمیتوان کل آزادیخواهی و دموکراسی را در چارچوب دین محدود و صورتبندی کنیم و بخواهیم از دین چارچوب کاملی برای علم، دموکراسی و عقل استخراج و قرآن را به کتاب عقلی، فلسفی و علمی تبدیل کنیم. چنین کارهایی نوعی کمالگرایی معرفتشناختی و رفتار غیر روشمند با متون دینی است.
باید به جای اینکه روشنفکر دینی باشیم، روشنفکر دیندار و مومن باشیم، یعنی متدین و مسلمانی روشنفکر باشیم. روشنفکر مسلمان جدای از روشنفکر اسلامی است. مبنای روشنفکری دینی این است که محدودیتهای دین را بر گرده روشنفکری تحمیل کند، اما اگر بگوید من مسلمان هستم، ولی روشنفکر هم هستم، قضیه متفاوت میشود. به نظر من روشنفکران آینده، دینداران روشنفکران خواهند بود تا اینکه روشنفکر دینی.
🔸 نمیتوان دین را به علم و علم را به دین تحمیل کرد. نمیتوان علم را به محدوده دین آورد و آن را با منطق دینی بیان کرد و دین را هم نمیتوان کاملا با منطق علمی و عقلی بیان کرد، چه این منطق علمی، علم جامعهشناسی یا اقتصاد باشد و چه علم طبیعی تجربی.
https://isfahan.iqna.ir/00GZCI
@iqna_isfahan
مقصود فراستخواه، در گفتوگوی تفصیلی با ایکنا در اصفهان:
🔸شریعتی مثل یک کالا نیست که تاریخ انقضا داشته باشد که بگوییم امروز تاریخ انقضای او به اتمام رسیده است.پویاییهایی در شریعتی وجود دارد که اگر امروز زنده بود میتوانست برخورد و مواجهه خلاقانهتری با مسائل امروزی داشته باشد.
🔸از دل کتاب امت و امامت شریعتی و یا از بحث دموکراسی متعهد و هدایت شده و سوسیالیسم و اندیشه چپ، آزادی به معنای لیبرالی و به آن صورت که در اندیشه و ایدئولوژی بازار رقابتی و اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد نئولیبرالی وجود دارد، بیرون نمیآید.
🔸اینکه بگوییم آزادی فقط منحصر به این معناست که مانعی در برابر ما وجود نداشته باشد، یک نوع آزادی مربوط به طبقه متوسط است، زیرا بسیاری از طبقات پایین و فرودست جامعه که امکانی برای مشارکت اجتماعی ندارند، از آزادی بیبهره میمانند.
🔸اگر شایگان فقط در دهه 40 و 50 میماند و ادامه پیدا نمیکرد، اساساً شایگانهای بعدی و نسخههای بعدی آن بروز و ظهور پیدا نمیکرد و فقط امروز درباره شایگان دهه 40 و 50 قضاوت میکردیم، اما میبینیم شایگان چند سال بیشتر زنده ماند و نسخههای تازهای پیدا کرد. شریعتی نیز این ظرفیت و پویایی را داشت.
🔸شریعتی فرزند روزگار خودش بود و به شکل له و علیه نباید شریعتی را از دوره خودش جدا کرد و او را به جایگاه خداوندگاران و عرصه فراتاریخ و فراگفتمانی سوق داد، شریعتی هیچ وقت فراتاریخی نیست، همانطور که بازرگان نیز فراتاریخی نیست. نباید با شریعتی به شکل آناکرونیک برخورد کرد.
🔸ایدئولوژی را نباید به یک امر اهریمنی بدل کنیم، به گونهای که هر کسی به ایدئولوژی نزدیک شود، پلید شود. نباید از ایدئولوژی چماقی درست کرد که از طریق آن متفکرانی مثل شریعتی را منکوب کرد..
🔸شریعتی دین را به گونهای صورتبندی کرد که به یک ایدئولوژی سیاسی و مسلک اجتماعی بدل شود و این راه را برای صورتبندیهای ایدئولوژیک کردن از دین هموار کرد.
🔸بازرگان و شریعتی متفکرانی دو زیستی بودند، یعنی میخواستند هم مسلمان باشند و به فرهنگ و تاریخ دینی تعلق داشته باشند و هم اینکه آزادی، دموکراسی، عدالت و ملیت و دیگر رهیافتهای دنیای مدرن را دنبال کنند.
🔸جنگی که بین شریعتی و بازرگان برپا میکنیم، بین آنها وجود نداشت و خودشان یک نحله بودند و با هم صلحآمیز زندگی و کار و تلاش میکردند، هر چند دیدگاههای متفاوتی داشته، متعلق به گفتمانهای متفاوتی بودند.
🔸امروز پوزیتیویسم به نوعی فحش آب کشیده تبدیل شده است و من نمیخواهم این انگ را به بازرگان بزنم، هر چند خودم در مورد پوزیتیویسم خیلی کار کردهام و انتقادهای جدی به آن دارم، ولی میتوانم بگویم که بازرگان علمگرا بود و میخواست میان علم و دین سازش و مصالحه ایجاد کند، منتها این علم نزد بازرگان، علوم طبیعی و تجربی محسوب میشد و در آن دوره نیز روشهای اثباتگرایانه یا همان عینیتگرایی و پوزیتیویسم حاکم بود.
🔸ما میتوانیم مؤمنانه به قرآن مراجعه کنیم و از آن الهام بگیریم، ولی قرآن یک کتاب علمی، ریاضی با ساختار علمی و ریاضی نیست و اگر هم امکان دریافت معرفتی از قرآن وجود داشته باشد، نباید خیلی افراطی فکر کنیم که میتوانیم از قرآن نوعی معرفت منسجم علمی به شکل اجتماعی، پوزیتیویستی، ریاضی یا هر خوانش دیگر استخراج کنیم. این نوعی کمالگرایی معرفتشناختی است.
🔸من معتقدم که در روشنفکری دینی، نوعی کمالگرایی معرفتشناختی نهفته است، یعنی از دین معرفتی به دست آوریم که در حد کمال، حقیقت را برای ما مشخص کند. در کار بازرگان در خصوص قرآن نیز نوعی کمالگرایی معرفتشناختی وجود دارد که با ساختار ریاضی در قرآن آن را صورتبندی کرده است.
🔸نمیتوان کل آزادیخواهی و دموکراسی را در چارچوب دین محدود و صورتبندی کنیم و بخواهیم از دین چارچوب کاملی برای علم، دموکراسی و عقل استخراج و قرآن را به کتاب عقلی، فلسفی و علمی تبدیل کنیم. چنین کارهایی نوعی کمالگرایی معرفتشناختی و رفتار غیر روشمند با متون دینی است.
باید به جای اینکه روشنفکر دینی باشیم، روشنفکر دیندار و مومن باشیم، یعنی متدین و مسلمانی روشنفکر باشیم. روشنفکر مسلمان جدای از روشنفکر اسلامی است. مبنای روشنفکری دینی این است که محدودیتهای دین را بر گرده روشنفکری تحمیل کند، اما اگر بگوید من مسلمان هستم، ولی روشنفکر هم هستم، قضیه متفاوت میشود. به نظر من روشنفکران آینده، دینداران روشنفکران خواهند بود تا اینکه روشنفکر دینی.
🔸 نمیتوان دین را به علم و علم را به دین تحمیل کرد. نمیتوان علم را به محدوده دین آورد و آن را با منطق دینی بیان کرد و دین را هم نمیتوان کاملا با منطق علمی و عقلی بیان کرد، چه این منطق علمی، علم جامعهشناسی یا اقتصاد باشد و چه علم طبیعی تجربی.
https://isfahan.iqna.ir/00GZCI
@iqna_isfahan
iqna.ir | خبرگزاری بین المللی قرآن
بازرگان پدر جریان روشنفکری دینی است / شریعتی کالا نیست که تاریخ انقضا داشته باشد
مقصود فراستخواه، جامعهشناس و پژوهشگر دینی معتقد است: کسی نگفته که شریعتی پدر جریان روشنفکری دینی است، ولی اتفاقاً خیلیها درباره بازرگان گفتهاند اگر سیدجمال را نیای شریعتی و روشنفکری دینی بدانیم، بازرگان نیز پدر جریان روشنفکری است و واقعاً نیز همینطور…
Forwarded from بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
🔸 مراسم بیست و ششمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان
🔹 مهندس بازرگان و اصلاحات جامعه محور
@Bonyadbazargan
▫️ با حضور و سخنرانی:
محمد توسلی
دبیرکل نهضت آزادی ایران
مصطفی تاجزاده
فعال سیاسی اصلاحطلب
فاطمه گوارایی
فعال حقوق زنان و فعال ملی مذهبی
حسین نورانی نژاد
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران
🗒 زمان: پنجشنبه دوم بهمنماه ۱۳۹۹ ساعت ۱۸ الی ۲۰
به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا، مراسم به صورت آنلاین و بهصورت ویدئو کنفرانس برگزار میشود.
👈 جهت حضور و مشارکت در برنامه، در روز و ساعت مقرر، از لینک زیر استفاده فرمایید:
www.skyroom.online/ch/bonyadbazargan1399/bonyadbazargan
#مهندس_مهدی_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_بازرگان
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
▫️مشاهده در سایت آپارات
https://aparat.com/v/f3edg
🔹 مهندس بازرگان و اصلاحات جامعه محور
@Bonyadbazargan
▫️ با حضور و سخنرانی:
محمد توسلی
دبیرکل نهضت آزادی ایران
مصطفی تاجزاده
فعال سیاسی اصلاحطلب
فاطمه گوارایی
فعال حقوق زنان و فعال ملی مذهبی
حسین نورانی نژاد
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران
🗒 زمان: پنجشنبه دوم بهمنماه ۱۳۹۹ ساعت ۱۸ الی ۲۰
به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا، مراسم به صورت آنلاین و بهصورت ویدئو کنفرانس برگزار میشود.
👈 جهت حضور و مشارکت در برنامه، در روز و ساعت مقرر، از لینک زیر استفاده فرمایید:
www.skyroom.online/ch/bonyadbazargan1399/bonyadbazargan
#مهندس_مهدی_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_بازرگان
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
▫️مشاهده در سایت آپارات
https://aparat.com/v/f3edg
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆معبد ؛ حکایت شکفتن دل
🖋امیر رضایی
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆می توان گفت کتاب کویر فقط کتابی اخلاقی و معنوی و فلسفی با بن مایه های عمیق انسانی و سرشار از نمادهای شاعرانه و ادیبانه نیست بلکه «پی بردن» به آن «خود»ی است که در اعماق وجود هر انسانی نهفته است؛ «خود»ی که نقطه اتصال یا کانون اصلی اتصال با امر قدسی است. پس از این اتصال، سالک سعی در تقویت و تشدید این حضور در «قلب» ش می کند و این کار با عبادت (کنش درونی)امکان پذیر است. هر قدر این حضور در امر قدسی به مدد عبادت در «قلب» او قوی تر و شدید تر می شود، امر قدسی دورتر و دور تر می شود.
📌مطالعه کامل متن در وبسایت فرهنگی دکتر شریعتی
https://drshariati.org/?p=27995
#معبد
#حکایت
#شکفتن_دل
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋امیر رضایی
📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹
🔆می توان گفت کتاب کویر فقط کتابی اخلاقی و معنوی و فلسفی با بن مایه های عمیق انسانی و سرشار از نمادهای شاعرانه و ادیبانه نیست بلکه «پی بردن» به آن «خود»ی است که در اعماق وجود هر انسانی نهفته است؛ «خود»ی که نقطه اتصال یا کانون اصلی اتصال با امر قدسی است. پس از این اتصال، سالک سعی در تقویت و تشدید این حضور در «قلب» ش می کند و این کار با عبادت (کنش درونی)امکان پذیر است. هر قدر این حضور در امر قدسی به مدد عبادت در «قلب» او قوی تر و شدید تر می شود، امر قدسی دورتر و دور تر می شود.
📌مطالعه کامل متن در وبسایت فرهنگی دکتر شریعتی
https://drshariati.org/?p=27995
#معبد
#حکایت
#شکفتن_دل
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
گفتگو با احسان_شریعتی
نقد جریان دانشجویی پس از انقلاب
به همت انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه زنجان
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
گفتگو با احسان_شریعتی
نقد جریان دانشجویی پس از انقلاب
به همت انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه زنجان
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎