Forwarded from SocioMedia
از وبسایتِ #نقد_جامعهشناختی | اختصاصی
.
زیستسیاست در ایّامِ ویروسِ کرونا
نوشتۀ: دانیله لورنتسینی
ترجمۀ نیکو سرخوش
.
تعجبی ندارد که تمام آثاری که از انگارهی زیستسیاست برای مواجهه با پاندمی ویروس کرونا استفاده کردهاند درعمل از همان مجموعه ایدههای نسبتاً مبهم و تکراری بهرهگرفتهاند، حال آنکه سایر بصیرتهای فوکویی (که بیشک جالبترند) مغفول ماندهاست. بنابراین به دو بصیرت از این بصیرتها اشاره میکنم و با برخی ملاحظات روششناختی نتیجهگیری میکنم که مرادمان از «پاسخ» به «بحران» کنونی چیست.
.
متن کامل در:
🔺 https://naqdejameshenakhti.ir/archives/509
و
🔺https://bit.ly/2XYtnZo
.
🆔 @SocioMedia
.
زیستسیاست در ایّامِ ویروسِ کرونا
نوشتۀ: دانیله لورنتسینی
ترجمۀ نیکو سرخوش
.
تعجبی ندارد که تمام آثاری که از انگارهی زیستسیاست برای مواجهه با پاندمی ویروس کرونا استفاده کردهاند درعمل از همان مجموعه ایدههای نسبتاً مبهم و تکراری بهرهگرفتهاند، حال آنکه سایر بصیرتهای فوکویی (که بیشک جالبترند) مغفول ماندهاست. بنابراین به دو بصیرت از این بصیرتها اشاره میکنم و با برخی ملاحظات روششناختی نتیجهگیری میکنم که مرادمان از «پاسخ» به «بحران» کنونی چیست.
.
متن کامل در:
🔺 https://naqdejameshenakhti.ir/archives/509
و
🔺https://bit.ly/2XYtnZo
.
🆔 @SocioMedia
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝مصاحبه مجله کیهان فرهنگی با مرحوم استاد شریعتی.
✅استاد محمد تقی شریعتی مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت؛
ازمتن:
✅تقریبا حدود چهل و پنج، شش سال پیش در میان مسافران معدود کاری چاپاری که از تهران به مشهد می آمد، جوانی هفده، هجده ساله که از مزینان سوار شده بود. در همینت عالم زاد های روستایی وارد شهری می شد که در چشم او ، شهر يخدم او و دانش و زیبایی بود.
✅حرم، قلب، زرین شهر که از عشق مي تپد و در کنارشه مدرسه که از آن علم می تابد، عبداء و مقصدی را نشان مي دهد که وی می رود تا زندگی جدید خویش را در این میان آغاز کند: مدرسه و حرم، علم و عشق او فرزند خاندانی است که با چنین آب و نانی زندگی کردهاند. همه قبیله وی عالمان دین بودند، و پدرانش به سراغ این دو مایه حیات، جون او، در جوانی از مزینان به مشهد آمده اند و پس از آنکه برای عمری، از این خرمن و چشمه، ذخیره اندوخته اند و به آب و نانی رسیدهاند، دریغشان آمده است که از آنچه در مدرسه علم و آستانه مشق آموختند در بازار داغ آن ایساهم، به نام و نانی بفروشند. از أبادی شهر، به روستای کویر بازگشته اند و زندگی را پاره آورد خویش، پسر برده اند و به خدا، مردم آزادگی و فقر، وفادار ماندهاند ..
✅و اکنون محمد تقی شریعتی، فرزند این خاندان باز راهی سفر شده است، از مزینان، به مشهد. آنچه به همراه آورده است، تمامی آن چیزی است که پدرش به کوشش بسیار توانسته است برای فرزندش فراهم سازد. جز لباسی که بر تن دارد، یکدست لباس اضافه و هشت تومان پول، و در شهر که پیاده می شود، بعد از مخارج بین راه و کرانه گاری فقط چهار تومان برایش مانده است و اکنون، طلبه ای است در مدرسه فاضل خان، هم حجرة برادرش... دو برادر ، در طلبگی زبانزد بودند، بر روی کتاب می خفنند و بر روی کتاب بیدار می شدند.
✅محمد تقی شریعتی، که اکنون در سن جوان و جوشالی است که در حوزه، تازه شکفته است. هنگامی به برگ و بار می نشیند که پائیز آغاز شده است.
✅سالهای جوانی، هزار و سیصد و ده و دوازده است و او که اکنون فاضلی مذهبی است، نه می تواند آن چنان که می خواست بماند و نه می خواهد. آن چنان که می خواستند - پرود، و نه دیگر با همه کجمداری ایام - مردم را آن چنان تباه می یابد که مسئولیت را تنها در انسان ماندن خویش بیند و بر سنت اجدادی به عزلت کویر بگریزد، چه کند؟
@bazmeghodsian
🆔 @MostafaTajzadeh
📌برای خواندن متن کامل روی فایل پیوست را دانلود کنید.
✅استاد محمد تقی شریعتی مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت؛
ازمتن:
✅تقریبا حدود چهل و پنج، شش سال پیش در میان مسافران معدود کاری چاپاری که از تهران به مشهد می آمد، جوانی هفده، هجده ساله که از مزینان سوار شده بود. در همینت عالم زاد های روستایی وارد شهری می شد که در چشم او ، شهر يخدم او و دانش و زیبایی بود.
✅حرم، قلب، زرین شهر که از عشق مي تپد و در کنارشه مدرسه که از آن علم می تابد، عبداء و مقصدی را نشان مي دهد که وی می رود تا زندگی جدید خویش را در این میان آغاز کند: مدرسه و حرم، علم و عشق او فرزند خاندانی است که با چنین آب و نانی زندگی کردهاند. همه قبیله وی عالمان دین بودند، و پدرانش به سراغ این دو مایه حیات، جون او، در جوانی از مزینان به مشهد آمده اند و پس از آنکه برای عمری، از این خرمن و چشمه، ذخیره اندوخته اند و به آب و نانی رسیدهاند، دریغشان آمده است که از آنچه در مدرسه علم و آستانه مشق آموختند در بازار داغ آن ایساهم، به نام و نانی بفروشند. از أبادی شهر، به روستای کویر بازگشته اند و زندگی را پاره آورد خویش، پسر برده اند و به خدا، مردم آزادگی و فقر، وفادار ماندهاند ..
✅و اکنون محمد تقی شریعتی، فرزند این خاندان باز راهی سفر شده است، از مزینان، به مشهد. آنچه به همراه آورده است، تمامی آن چیزی است که پدرش به کوشش بسیار توانسته است برای فرزندش فراهم سازد. جز لباسی که بر تن دارد، یکدست لباس اضافه و هشت تومان پول، و در شهر که پیاده می شود، بعد از مخارج بین راه و کرانه گاری فقط چهار تومان برایش مانده است و اکنون، طلبه ای است در مدرسه فاضل خان، هم حجرة برادرش... دو برادر ، در طلبگی زبانزد بودند، بر روی کتاب می خفنند و بر روی کتاب بیدار می شدند.
✅محمد تقی شریعتی، که اکنون در سن جوان و جوشالی است که در حوزه، تازه شکفته است. هنگامی به برگ و بار می نشیند که پائیز آغاز شده است.
✅سالهای جوانی، هزار و سیصد و ده و دوازده است و او که اکنون فاضلی مذهبی است، نه می تواند آن چنان که می خواست بماند و نه می خواهد. آن چنان که می خواستند - پرود، و نه دیگر با همه کجمداری ایام - مردم را آن چنان تباه می یابد که مسئولیت را تنها در انسان ماندن خویش بیند و بر سنت اجدادی به عزلت کویر بگریزد، چه کند؟
@bazmeghodsian
🆔 @MostafaTajzadeh
📌برای خواندن متن کامل روی فایل پیوست را دانلود کنید.
Telegram
attach 📎
Forwarded from ملی مذهبی
یوسفی اشکوری
جلوگیری از سخنرانی من در مراسم ترحیم محمدتقی شریعتی در مشهد
در یادداشت پیشین اشارتی رفت به درگذشت مرحوم محمدتقی شریعتی در سال 66 در مشهد. گفته شد که من و چند تن از دوستان از تهران برای حضور در مراسم تشییع به مشهد رفتیم. در مراسم با شکوه تشییع عده ای حکومتی با حمله فیزیکی به جمعیت مراسم و آشفتن آن جنازه را در اختیار گرفته و در واقع دزدیده و آن را برخلاف نظر بازماندگان در صحن امام رضا به خاک سپردند. می خواستند پس از آن همه آزار و جفا در حق شریعتی و خانواده اش از جنازه او نیز ابزاری برای کسب مقبولیت بسازند. روز بعد به دعوت خانواده، چند دقیقه ای در مراسم ترحیم در مسجد بنّاها سخن گفتم که شرح آن گفته شد.
قرار بود روز بعد به تهران بازگردیم اما با اصرار خواسته شد که بمانم و در مراسم دیگری که در یک مسجد دیگر (نام مسجد را اکنون به یاد نمی آورم) سخن بگویم. پذیرفتم و آقای عبدالکریم شریعتی قول داد بلیط هواپیمای ما را تغییر دهد و به روز بعد موکول کند که چنین شد.
ختم حوالی عصر بود. صبح بار دیگر به منزل استاد شریعتی رفتیم. عموم خانواده حضور داشتند. در آنجا دریافتیم که مسئولان حکومتی و امنیتی سخت با سخنرانی من مخالف اند و طبق معمول خواسته شان را از طریق عضو غیر خودی خانواده منتقل می کنند. وقتی دریافتیم که مخالفت جدی است، به عبدالکریم گفتم نخواهند گذاشت و بهتر است از آن بگذرید؛ چرا که ممکن است به نحو خوبی تمام نشود. اما او قبول نکرد.
تا عصر مرتب پیغام می رسید که از سخنرانی منصرف شوم. پیش از حرکت به سوی مسجد به تهدید متوسل شدند. با این همه، در عین حال که یقین داشتیم مانع خواهند شد و چه بسا به دستگیری من منتهی شود، تصمیم گرفتیم در مسجد حضور پیدا کنیم ولی سخنرانی نکنم تا از این طریق حداقل مردم بفهمند که چه خبر است و چگونه مقامات حکومتی مانع سخنرانی شده اند. می خواستیم برای آقایان بدون هزینه نباشد.
همراه دوستان وارد مسجد شدیم. بیرون و درون مسجد کاملا آشفته و امنیتی بود. به طور محسوسی گماشتگان حکومتی حضور داشتند. در سالن مسجد جمعیت زیادی نبود. به احتمال زیاد به دلیل فضای ناامن و ملتهب حاکم شماری از مردم ترسیده و نیامده بودند. دلیل آن نیز حضور محسوس گروههایی از مردم در بیرون مسجد و پیرامون آن بود.
وقتی داخل مسجد شدیم دیدم آقا جلال آشتیانی نیز در کنار محراب نشسته است. خیلی خوشحال شدم هم از دیدن ایشان و هم به ویژه اندیشیدم که حضور شخصیتی روحانی و محترمی چون آشتیانی می تواند از سنگینی فضا بکاهد و شاید مانع اقدامات مأموران شود. آشتیانی را سالها از دور می شناختم و از منزلت علمی و فلسفی و عرفانی او کم و بیش آگاه بودم و آن روز برای اولین بار وی را از نزدیک می دیدم. کنار ایشان نشستم و گرم احوالپرسی کرد. اما سخنی در باب مشکل جاری به میان نیاورد. ظاهرا تمایلی به دخالت نداشت.
سرانجام وقت رفتن به منبر فرارسید. من بلند شده و به جای حرکت به سوی منبر، همراه دوستان به سوی درب خروجی مسجد حرکت کردیم. مردم با تعجب نگاه می کردند. عده ای بلند شده و به من نزدیک شده و با شگفتی سئوال می کردند چه شده و چرا منبر نرفته ام و من تقریبا با صدای بلند اعلام کردم که مانع سخنرانی من شده اند. مردم که یا بی خبر مانده بودند و یا از جدی بودن مخالفت چندان آگاه نبودند، همراه من شده و اصرار داشتند که برگردم و به برنامه ادامه دهم ولی موافقت نکردم. عده ای تا پای اتومبیل آمدند. نمی دانم عبدالکریم هم در مسجد بود یا نه.
سوار اتومبیل شدیم تا به فرودگاه برویم. از وقتی از مسجد خارج شدیم، هر لحظه منتظر حضور مأموران امنیتی بوده و احتمال دستگیری می دادیم. با این حال، به فرودگاه رسیدیم و در آنجا هم خوشبختانه خبری نشد. در هواپیما آقای هادی خانیکی را دیدم. او هم در مراسم ها حضور داشت. او گفت تصمیم دارند ویژه نامه ای برای شریعتی در «کیهان فرهنگی» منتشر کنند و از من خواست تا مقاله ای برای این نشریه بنویسم که نوشتم. با عنوان «سقراط خراسان» که البته این عنوان را از محمدرضا حکیمی خراسانی وام گرفته بودم.
پنجشنبه 4 اردیبهشت 99 #یوسفی_اشکوری #تاری
جلوگیری از سخنرانی من در مراسم ترحیم محمدتقی شریعتی در مشهد
در یادداشت پیشین اشارتی رفت به درگذشت مرحوم محمدتقی شریعتی در سال 66 در مشهد. گفته شد که من و چند تن از دوستان از تهران برای حضور در مراسم تشییع به مشهد رفتیم. در مراسم با شکوه تشییع عده ای حکومتی با حمله فیزیکی به جمعیت مراسم و آشفتن آن جنازه را در اختیار گرفته و در واقع دزدیده و آن را برخلاف نظر بازماندگان در صحن امام رضا به خاک سپردند. می خواستند پس از آن همه آزار و جفا در حق شریعتی و خانواده اش از جنازه او نیز ابزاری برای کسب مقبولیت بسازند. روز بعد به دعوت خانواده، چند دقیقه ای در مراسم ترحیم در مسجد بنّاها سخن گفتم که شرح آن گفته شد.
قرار بود روز بعد به تهران بازگردیم اما با اصرار خواسته شد که بمانم و در مراسم دیگری که در یک مسجد دیگر (نام مسجد را اکنون به یاد نمی آورم) سخن بگویم. پذیرفتم و آقای عبدالکریم شریعتی قول داد بلیط هواپیمای ما را تغییر دهد و به روز بعد موکول کند که چنین شد.
ختم حوالی عصر بود. صبح بار دیگر به منزل استاد شریعتی رفتیم. عموم خانواده حضور داشتند. در آنجا دریافتیم که مسئولان حکومتی و امنیتی سخت با سخنرانی من مخالف اند و طبق معمول خواسته شان را از طریق عضو غیر خودی خانواده منتقل می کنند. وقتی دریافتیم که مخالفت جدی است، به عبدالکریم گفتم نخواهند گذاشت و بهتر است از آن بگذرید؛ چرا که ممکن است به نحو خوبی تمام نشود. اما او قبول نکرد.
تا عصر مرتب پیغام می رسید که از سخنرانی منصرف شوم. پیش از حرکت به سوی مسجد به تهدید متوسل شدند. با این همه، در عین حال که یقین داشتیم مانع خواهند شد و چه بسا به دستگیری من منتهی شود، تصمیم گرفتیم در مسجد حضور پیدا کنیم ولی سخنرانی نکنم تا از این طریق حداقل مردم بفهمند که چه خبر است و چگونه مقامات حکومتی مانع سخنرانی شده اند. می خواستیم برای آقایان بدون هزینه نباشد.
همراه دوستان وارد مسجد شدیم. بیرون و درون مسجد کاملا آشفته و امنیتی بود. به طور محسوسی گماشتگان حکومتی حضور داشتند. در سالن مسجد جمعیت زیادی نبود. به احتمال زیاد به دلیل فضای ناامن و ملتهب حاکم شماری از مردم ترسیده و نیامده بودند. دلیل آن نیز حضور محسوس گروههایی از مردم در بیرون مسجد و پیرامون آن بود.
وقتی داخل مسجد شدیم دیدم آقا جلال آشتیانی نیز در کنار محراب نشسته است. خیلی خوشحال شدم هم از دیدن ایشان و هم به ویژه اندیشیدم که حضور شخصیتی روحانی و محترمی چون آشتیانی می تواند از سنگینی فضا بکاهد و شاید مانع اقدامات مأموران شود. آشتیانی را سالها از دور می شناختم و از منزلت علمی و فلسفی و عرفانی او کم و بیش آگاه بودم و آن روز برای اولین بار وی را از نزدیک می دیدم. کنار ایشان نشستم و گرم احوالپرسی کرد. اما سخنی در باب مشکل جاری به میان نیاورد. ظاهرا تمایلی به دخالت نداشت.
سرانجام وقت رفتن به منبر فرارسید. من بلند شده و به جای حرکت به سوی منبر، همراه دوستان به سوی درب خروجی مسجد حرکت کردیم. مردم با تعجب نگاه می کردند. عده ای بلند شده و به من نزدیک شده و با شگفتی سئوال می کردند چه شده و چرا منبر نرفته ام و من تقریبا با صدای بلند اعلام کردم که مانع سخنرانی من شده اند. مردم که یا بی خبر مانده بودند و یا از جدی بودن مخالفت چندان آگاه نبودند، همراه من شده و اصرار داشتند که برگردم و به برنامه ادامه دهم ولی موافقت نکردم. عده ای تا پای اتومبیل آمدند. نمی دانم عبدالکریم هم در مسجد بود یا نه.
سوار اتومبیل شدیم تا به فرودگاه برویم. از وقتی از مسجد خارج شدیم، هر لحظه منتظر حضور مأموران امنیتی بوده و احتمال دستگیری می دادیم. با این حال، به فرودگاه رسیدیم و در آنجا هم خوشبختانه خبری نشد. در هواپیما آقای هادی خانیکی را دیدم. او هم در مراسم ها حضور داشت. او گفت تصمیم دارند ویژه نامه ای برای شریعتی در «کیهان فرهنگی» منتشر کنند و از من خواست تا مقاله ای برای این نشریه بنویسم که نوشتم. با عنوان «سقراط خراسان» که البته این عنوان را از محمدرضا حکیمی خراسانی وام گرفته بودم.
پنجشنبه 4 اردیبهشت 99 #یوسفی_اشکوری #تاری
Forwarded from Emdad-Pooran
بنام خداوند خیر، زیبائی و حقیقت
در پی شیوع ویروس کووید ۱۹ (کرونا) در کشورمان، به همت و پشتیبانی نیکوکاران حامی امدادگری جهت رفع نیاز مندی های کادر پزشکی، با نظارت مستقیم و تائیدیه بهداشتی پزشکان و متخصصین رسمی، کارگروه امداد-پوران، شریعتی موفق به تهیه و توزیع برخی اقلام مورد نیاز کادر درمانی گردید :
۸۷۷ لباس گان و ایزوله
۵۰۰ ماسک N95
۲۰۰ شیلد محافظ صورت
۱۰۰۰ جفت دستکش لیتکس
۵۰۰ کلاه جراحی
۴۰ بطری الکل ضد عفونی کننده
از این مقدار ۶۶۲ عدد لباس گان و ایزوله، در تهران به بیمارستان های شریعت رضوی و فیاض بخش و کلینیک ابوریحان تحویل داده شد و مابقی در استان ایلام، شهرستان آبدانان، بیمارستان رسول اکرم، و نیز درمانگاههای روستاهای اطراف توزیع شد.
کار-گروه «امداد-پوران (شریعتی)» بدینوسیله مراتب تشکر و قدردانی خود را خطاب به کلیهٔ خیرین نکوکار حامی و همراهان ارجمند که این امر انسانی و بشردوستانه را محقق ساختند، اعلام میدارد.
@Emdad_Shariati_Pooran
http://instagram.com/emdadpou
در پی شیوع ویروس کووید ۱۹ (کرونا) در کشورمان، به همت و پشتیبانی نیکوکاران حامی امدادگری جهت رفع نیاز مندی های کادر پزشکی، با نظارت مستقیم و تائیدیه بهداشتی پزشکان و متخصصین رسمی، کارگروه امداد-پوران، شریعتی موفق به تهیه و توزیع برخی اقلام مورد نیاز کادر درمانی گردید :
۸۷۷ لباس گان و ایزوله
۵۰۰ ماسک N95
۲۰۰ شیلد محافظ صورت
۱۰۰۰ جفت دستکش لیتکس
۵۰۰ کلاه جراحی
۴۰ بطری الکل ضد عفونی کننده
از این مقدار ۶۶۲ عدد لباس گان و ایزوله، در تهران به بیمارستان های شریعت رضوی و فیاض بخش و کلینیک ابوریحان تحویل داده شد و مابقی در استان ایلام، شهرستان آبدانان، بیمارستان رسول اکرم، و نیز درمانگاههای روستاهای اطراف توزیع شد.
کار-گروه «امداد-پوران (شریعتی)» بدینوسیله مراتب تشکر و قدردانی خود را خطاب به کلیهٔ خیرین نکوکار حامی و همراهان ارجمند که این امر انسانی و بشردوستانه را محقق ساختند، اعلام میدارد.
@Emdad_Shariati_Pooran
http://instagram.com/emdadpou
Forwarded from Emdad-Pooran
🍂 بهنام آنکه هستی نام ازو یافت
🍁رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند
#کارگروه_امداد_پوران_شریعتی، همچنان استوار بر تعهدات خویش، در حال حاضر عزم خود را در حوزهٔ امدادرسانی جزم نموده تا در راستای کمکرسانی به اقشار وسیع آسیبدیده از فاجعهٔ جهانی کرونا در میهنمان به تهیه و توزیع اقلام ضروری و حیاتی بپردازد.
در این راستا اقدام به تهیه و ارسال اقلام بهداشتی و محافظتی در برابر بیماری کرونا به مناطق دوردستی نموده که از امکانات کمتری برخوردارند؛ و از جمله در استان ایلام و شهرستان آبدانان که برای نمونه، مورد توجه و کار ویژهٔ این کارگروه واقع شده اقدام نموده و اقلام ذیل را ارسال و با کمک همرهان ساکن این شهرستان توزیع نمودند.
اقلام در میان مکانهای ذیل توزیع گردید:
-بیمارستان رسول اکرم (ص) تمامی بخش ها درمعرض آلودگی
- درمانگاه شبانه روزی ابن سینا
- درمانگاه شهر مورموری
- درمانگاه سرابباغ
- درمانگاه هزارانی
-کادر های درمانی و داروخانه ها سطح شهر
- پاکبان های خدوم شهرداری آبدانان
-تعداد ۲۵۰ دست لباس ایزوله و گان
- تعداد ۵۰۰ عدد ماسک N95
-تعداد۴۰ بطری الکل ضدعفونی کننده
-تعداد ۲۰۰ عدد شیلد محافظ صورت
-تعداد ۱۰۰۰ عدد دستکش لیتکس
-تعداد ۵۰۰ عدد کلاه جراحی
و به این امید که دست در دست یکدیگر از این شرایط سخت و این آفت ملی و مصیبت انسانی بهسلامت بگذریم.
🌱🌿🍀
#کارگروه_امداد_پوران_شریعتی
#گزارش
#کرونا
#ایلام_آبدانان
🆔@Emdad_Shariati_Pooran
🆔http://instagram.com/emdadpou
https://telegra.ph/گزارش-04-23
🍁رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند
#کارگروه_امداد_پوران_شریعتی، همچنان استوار بر تعهدات خویش، در حال حاضر عزم خود را در حوزهٔ امدادرسانی جزم نموده تا در راستای کمکرسانی به اقشار وسیع آسیبدیده از فاجعهٔ جهانی کرونا در میهنمان به تهیه و توزیع اقلام ضروری و حیاتی بپردازد.
در این راستا اقدام به تهیه و ارسال اقلام بهداشتی و محافظتی در برابر بیماری کرونا به مناطق دوردستی نموده که از امکانات کمتری برخوردارند؛ و از جمله در استان ایلام و شهرستان آبدانان که برای نمونه، مورد توجه و کار ویژهٔ این کارگروه واقع شده اقدام نموده و اقلام ذیل را ارسال و با کمک همرهان ساکن این شهرستان توزیع نمودند.
اقلام در میان مکانهای ذیل توزیع گردید:
-بیمارستان رسول اکرم (ص) تمامی بخش ها درمعرض آلودگی
- درمانگاه شبانه روزی ابن سینا
- درمانگاه شهر مورموری
- درمانگاه سرابباغ
- درمانگاه هزارانی
-کادر های درمانی و داروخانه ها سطح شهر
- پاکبان های خدوم شهرداری آبدانان
-تعداد ۲۵۰ دست لباس ایزوله و گان
- تعداد ۵۰۰ عدد ماسک N95
-تعداد۴۰ بطری الکل ضدعفونی کننده
-تعداد ۲۰۰ عدد شیلد محافظ صورت
-تعداد ۱۰۰۰ عدد دستکش لیتکس
-تعداد ۵۰۰ عدد کلاه جراحی
و به این امید که دست در دست یکدیگر از این شرایط سخت و این آفت ملی و مصیبت انسانی بهسلامت بگذریم.
🌱🌿🍀
#کارگروه_امداد_پوران_شریعتی
#گزارش
#کرونا
#ایلام_آبدانان
🆔@Emdad_Shariati_Pooran
🆔http://instagram.com/emdadpou
https://telegra.ph/گزارش-04-23
Telegraph
گزارش
🍂 بهنام آنکه هستی نام ازو یافت🍁رسید مژده که ایام غم نخواهد ماندچنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند#کارگروه_امداد_پوران_شریعتی، همچنان استوار بر تعهدات خویش، در حال حاضر عزم خود را در حوزهٔ امدادرسانی جزم نموده تا در راستای کمکرسانی به اقشار وسیع آسیبدیده…
Forwarded from محمدرضا حکیمی
🔷🗒برگزاري مناسك هاي مذهبي در نسبت با حيات اجتماعي
🖋استاد محمدرضا حکیمی
🔆 «یکی از ابتکارهای استاد شریعتی، برگزاری راهپیمایی از کانون نشر حقایق اسلامی به طرف صحن مطهر امام رضا در ماه محرم بود. این عزاداری با نظمی خاص و به صورت راهپیمایی بود. در صف اول، روحانیون و در صف دوم، دانشگاهیان و فرهنگیان بودند. مضامینی خوانده می شد، اشاره به مسائل روز بود و اعتراض علیه ظلم. همچنین پرچم ها و پلاکاردهایی که در دست بود مشتمل بر سخنانی از امام حسین در ضرورت مبارزه با زورگویان بود. این گونه عزاداری و راهپیمایی فقط در عاشورای سال ۱۳۵۷ در تهران برگزار شد که منجر به سقوط رژیم پهلوی گردید. »
🔆استاد شریعتی زندگی را با فقر و قناعت و مناعت گذرانده بود. نه فقط از راه دین ارتزاق نمی کرد. بلکه خرج دین نیز می کرد. »
📌بخشی از مصاحبه با استاد محمد رضا حکیمی- برگرفته از مجموعه «یاد استاد»
🔴 | @mohamadrezahakimi
🖋استاد محمدرضا حکیمی
🔆 «یکی از ابتکارهای استاد شریعتی، برگزاری راهپیمایی از کانون نشر حقایق اسلامی به طرف صحن مطهر امام رضا در ماه محرم بود. این عزاداری با نظمی خاص و به صورت راهپیمایی بود. در صف اول، روحانیون و در صف دوم، دانشگاهیان و فرهنگیان بودند. مضامینی خوانده می شد، اشاره به مسائل روز بود و اعتراض علیه ظلم. همچنین پرچم ها و پلاکاردهایی که در دست بود مشتمل بر سخنانی از امام حسین در ضرورت مبارزه با زورگویان بود. این گونه عزاداری و راهپیمایی فقط در عاشورای سال ۱۳۵۷ در تهران برگزار شد که منجر به سقوط رژیم پهلوی گردید. »
🔆استاد شریعتی زندگی را با فقر و قناعت و مناعت گذرانده بود. نه فقط از راه دین ارتزاق نمی کرد. بلکه خرج دین نیز می کرد. »
📌بخشی از مصاحبه با استاد محمد رضا حکیمی- برگرفته از مجموعه «یاد استاد»
🔴 | @mohamadrezahakimi
Forwarded from کمپین بچههای آسمان
Forwarded from کمپین بچههای آسمان
🎯برنامه در دو فاز تعریف شده است:
📌فاز اول برای کارگران روزمزد که توسط ۳ تیم در حال شناسایی هستند و اطلاعاتشان اخذ و سپس اولویت بندی می شوند و بر مبنای نیازها و ضرورتها تا سقف صد خانواده و هر بسته غذایی و اقلام بهداشتی به ارزش دویست هزار تومان در نظر گرفتیم.
📌فاز دوم برای خانوادههای شناساییشده منطقه بسکابادی و دو کوره آجرپزی منطقه میامی هست که چندین ساله شناساییشده و هرکدام نزدیک پنجاه خانوار هستند و مجموعاً صد خانوار در فاز دوم به ارزش هر بسته غذایی و اقلام بهداشتی همان دویست هزار تومان می شود.
♦️بدین ترتیب مجموعاً دویست خانواده، ارزش هر بسته دویست هزار تومان و بودجه کل لازم چهل میلیون تومان است.
📍نکته قابلذکر: شناسایی دقیق کارگران روزمزد و خانوادههای نیازمند حتماً بدینصورت است که طی روزهای اخیر فقط از یک حامی کمک گرفته باشند.
—————————
🍀 @bachehaye_aseman17
📌فاز اول برای کارگران روزمزد که توسط ۳ تیم در حال شناسایی هستند و اطلاعاتشان اخذ و سپس اولویت بندی می شوند و بر مبنای نیازها و ضرورتها تا سقف صد خانواده و هر بسته غذایی و اقلام بهداشتی به ارزش دویست هزار تومان در نظر گرفتیم.
📌فاز دوم برای خانوادههای شناساییشده منطقه بسکابادی و دو کوره آجرپزی منطقه میامی هست که چندین ساله شناساییشده و هرکدام نزدیک پنجاه خانوار هستند و مجموعاً صد خانوار در فاز دوم به ارزش هر بسته غذایی و اقلام بهداشتی همان دویست هزار تومان می شود.
♦️بدین ترتیب مجموعاً دویست خانواده، ارزش هر بسته دویست هزار تومان و بودجه کل لازم چهل میلیون تومان است.
📍نکته قابلذکر: شناسایی دقیق کارگران روزمزد و خانوادههای نیازمند حتماً بدینصورت است که طی روزهای اخیر فقط از یک حامی کمک گرفته باشند.
—————————
🍀 @bachehaye_aseman17
Forwarded from کمپین بچههای آسمان
🔉سازمان مردم نهاد سپهرداد توس با همکاری کمپین بچه های آسمان برگزار میکنند:
✨ #شبهای_سپید
🔵(طرح توزیع بسته های مواد غذایی و پک های بهداشتی برای کارگران روزمزد شناسایی شده و خانواده های تحت پوشش منطقه ی محروم بسکابادی)
✔️بر آنیمکه در این روزهای سخت به سنت سالیان گذشته برای انسان و رنجهایش دوباره گرد هم آییم. تا با همدلی ،همراهی و با هم بودن از بار رنج مضاعف این روزهای سخت اندکی بکاهیم.کمک های نقدی شما عزیزان در فاز اول در قالب پک های بسته بندی مواد غذایی(برنج،روغن،ماکارونی،رب،عدس،سویاومرغ)و پک های بهداشتی(دستکش،ماسک و مایع ضدعفونی)برای کارگران روزمزدی که این روزها بدلیل نبودن کار در شرایط سختی به سر میبرند،استفاده خواهد شد.در فاز دوم هم این پک های غذایی و بهداشتی در اختیار خانواده های محروم شناسایی شده منطقه بسکابادی قرار خواهد گرفت.باشد که سهممان از اینکنش جمعی لبخندی اندک و آسایشی کوتاه برای این عزیزان و خیر بازگشت شده اش به زندگی یک یک مان باشد.
گزارش روزانه ی واریزی های مالی،خریدهای انجام شده،بسته بندی و توزیع را میتوانید از کانال تلگرامی ما پیگیری نمایید.
💳شماره کارت ،شماره شبا وشماره حساب سمن سپهرداد توس برای واریز کمک های نقدی:
شماره کارت:
6362_1470_1001_4239
شماره شبا:
IR720620000000302085334005
شماره حساب بانک آینده:
0302085334005
به نامموسسه سپهرداد طوس شرق
🔈ضمنا برای هرگونه پرسش،پیشنهاد و انتقادی پیرامون طرح #شبهای_سپید و همکاری با ما میتوانید با آی دی های زیر در تلگرام یا شماره تماس های قید شده همراه باشید.
@ehsansharif
📱09368539669
@reza_elhi
📱+989397792710
@akramikaveh
📱+989364166751
@Seyedmehrdad
📱+989370537688
@sadeq_slami
📱+989159923455
—————————
🍀 @bachehaye_aseman17
✨ #شبهای_سپید
🔵(طرح توزیع بسته های مواد غذایی و پک های بهداشتی برای کارگران روزمزد شناسایی شده و خانواده های تحت پوشش منطقه ی محروم بسکابادی)
✔️بر آنیمکه در این روزهای سخت به سنت سالیان گذشته برای انسان و رنجهایش دوباره گرد هم آییم. تا با همدلی ،همراهی و با هم بودن از بار رنج مضاعف این روزهای سخت اندکی بکاهیم.کمک های نقدی شما عزیزان در فاز اول در قالب پک های بسته بندی مواد غذایی(برنج،روغن،ماکارونی،رب،عدس،سویاومرغ)و پک های بهداشتی(دستکش،ماسک و مایع ضدعفونی)برای کارگران روزمزدی که این روزها بدلیل نبودن کار در شرایط سختی به سر میبرند،استفاده خواهد شد.در فاز دوم هم این پک های غذایی و بهداشتی در اختیار خانواده های محروم شناسایی شده منطقه بسکابادی قرار خواهد گرفت.باشد که سهممان از اینکنش جمعی لبخندی اندک و آسایشی کوتاه برای این عزیزان و خیر بازگشت شده اش به زندگی یک یک مان باشد.
گزارش روزانه ی واریزی های مالی،خریدهای انجام شده،بسته بندی و توزیع را میتوانید از کانال تلگرامی ما پیگیری نمایید.
💳شماره کارت ،شماره شبا وشماره حساب سمن سپهرداد توس برای واریز کمک های نقدی:
شماره کارت:
6362_1470_1001_4239
شماره شبا:
IR720620000000302085334005
شماره حساب بانک آینده:
0302085334005
به نامموسسه سپهرداد طوس شرق
🔈ضمنا برای هرگونه پرسش،پیشنهاد و انتقادی پیرامون طرح #شبهای_سپید و همکاری با ما میتوانید با آی دی های زیر در تلگرام یا شماره تماس های قید شده همراه باشید.
@ehsansharif
📱09368539669
@reza_elhi
📱+989397792710
@akramikaveh
📱+989364166751
@Seyedmehrdad
📱+989370537688
@sadeq_slami
📱+989159923455
—————————
🍀 @bachehaye_aseman17
🔷🔸نگاهی تحلیلی به بحران کرونا
🖋عباس منوچهری
🔹طبیبان این روزها به ما می گویند تهدید اصلی کرونا برای بشر سرعت شیوع آن است و لذا راه پیش گیری از آن «دوری از هم دیگر» است. یعنی کرونا ویروسی است که با هم بودن آنسانی را بر نمی تابد و برای نابودی آدمها در میان آنها تکثیر می شود و عمل می کند. شاید به همین جهت است که بر حیوانات تاثیری ندارد. یعنی کرونا ویروسی ضد انسانی، و به همان معنا ضد مدنی است. به این معنا کرونا یک عامل بیماری زایِ ضد زندگی مدنی است، بیش از آنکه ضد حیات جسمانی باشد. این قضیه می تواند آدمی را به فراست اندازد که بپرسد آیا میان کرونا با عواملی که در تاریخ باعث رنج و مصیبت بشر بوده اند، یعنی عواملی که تفرقه میان مردم و مردمان را «شرط لازم برای بقاء خود می کنند»، شباهتی وجود دارد یا خیر. هابرماس از نهاد های قدرت و ثروت به عنوان دو ستون سلطه نام می برد که با مخدوش کردن سیستماتیک ارتباطات انسانی به وسیله ابزار اقناعی، بر جهانِ زیستِ مشترک مسلط می شوند و بهره خود را می برند. از طرف دیگر، مثلث کرونائیِ زر و زور و تزویر را علی شریعتی چونان سه عامل ضد انسانی و به همان معنا ضد مدنی معرفی می کند. دراصالت سود طلبی سرمایه داری، در تزویر تحجر، و در زور محوری بجای محوریت خرد نیک، چیزی جز نا – بودگی ببار نمی آید، در حالیکه «بودن» و خوب زیستن همانا با دیگران بودن است و خیر یکدیگر خواستن.
🔸 ویروس کرونا محصول اعمال بشر فایده گرای معاصر است، چه در آزمایشگاه بوده باشد چه در دل طبیعت. امروزه زمین و آسمان در عصر سرمایه داری متاخر مقهور فایده طلبی و ابزار انگاری همه چیز توسط تکنولوژی و ایدئولوژی سرمایه داری در افراطی ترین شکل آن است. جهش ویروسی کرونا چه بسا در محدوده الزامات و قوانین طبیعت اتفاق افتاده اما نه ضرورتا بدون علت بیرون از فرآیندهای طبیعی. مگر آسیب دیدگی لایه اوزون یک فرآیند طبیعی است، مگر انواع آلودگی ها در طبیعت، یا گرم شدن زمین فر ایندهای طبیعی هستند؟
🔹اگر این، بقول شریعتی، «تاریخ اکنون» اعتباری داشته باشد، آیا اینبار سرمایه داری فرصت خواهد داشت که به سر «عقل» بیاید. شاید بد نباشد که تا فرصت هست آینده پژوهان گشتلی کمی غیر گشتلی بیاندیشند و ببیند آینده چگونه می تواند متفاوت و غیر «ویروسی» باشد. و گرنه بر شاخه نشستن و از بن بریدن به نقطه انفصال مطلق میرسد و اینبار گشتل دیگر نمی تواند مثل قبل گرد آورد و کنترل کند.
#کرونا
#یادداشت
#عباس_منوچهری
🆔 @Shariati40
📌 برای مطالعه کامل این مقاله به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
http://tinyurl.com/y8sdht8m
🖋عباس منوچهری
🔹طبیبان این روزها به ما می گویند تهدید اصلی کرونا برای بشر سرعت شیوع آن است و لذا راه پیش گیری از آن «دوری از هم دیگر» است. یعنی کرونا ویروسی است که با هم بودن آنسانی را بر نمی تابد و برای نابودی آدمها در میان آنها تکثیر می شود و عمل می کند. شاید به همین جهت است که بر حیوانات تاثیری ندارد. یعنی کرونا ویروسی ضد انسانی، و به همان معنا ضد مدنی است. به این معنا کرونا یک عامل بیماری زایِ ضد زندگی مدنی است، بیش از آنکه ضد حیات جسمانی باشد. این قضیه می تواند آدمی را به فراست اندازد که بپرسد آیا میان کرونا با عواملی که در تاریخ باعث رنج و مصیبت بشر بوده اند، یعنی عواملی که تفرقه میان مردم و مردمان را «شرط لازم برای بقاء خود می کنند»، شباهتی وجود دارد یا خیر. هابرماس از نهاد های قدرت و ثروت به عنوان دو ستون سلطه نام می برد که با مخدوش کردن سیستماتیک ارتباطات انسانی به وسیله ابزار اقناعی، بر جهانِ زیستِ مشترک مسلط می شوند و بهره خود را می برند. از طرف دیگر، مثلث کرونائیِ زر و زور و تزویر را علی شریعتی چونان سه عامل ضد انسانی و به همان معنا ضد مدنی معرفی می کند. دراصالت سود طلبی سرمایه داری، در تزویر تحجر، و در زور محوری بجای محوریت خرد نیک، چیزی جز نا – بودگی ببار نمی آید، در حالیکه «بودن» و خوب زیستن همانا با دیگران بودن است و خیر یکدیگر خواستن.
🔸 ویروس کرونا محصول اعمال بشر فایده گرای معاصر است، چه در آزمایشگاه بوده باشد چه در دل طبیعت. امروزه زمین و آسمان در عصر سرمایه داری متاخر مقهور فایده طلبی و ابزار انگاری همه چیز توسط تکنولوژی و ایدئولوژی سرمایه داری در افراطی ترین شکل آن است. جهش ویروسی کرونا چه بسا در محدوده الزامات و قوانین طبیعت اتفاق افتاده اما نه ضرورتا بدون علت بیرون از فرآیندهای طبیعی. مگر آسیب دیدگی لایه اوزون یک فرآیند طبیعی است، مگر انواع آلودگی ها در طبیعت، یا گرم شدن زمین فر ایندهای طبیعی هستند؟
🔹اگر این، بقول شریعتی، «تاریخ اکنون» اعتباری داشته باشد، آیا اینبار سرمایه داری فرصت خواهد داشت که به سر «عقل» بیاید. شاید بد نباشد که تا فرصت هست آینده پژوهان گشتلی کمی غیر گشتلی بیاندیشند و ببیند آینده چگونه می تواند متفاوت و غیر «ویروسی» باشد. و گرنه بر شاخه نشستن و از بن بریدن به نقطه انفصال مطلق میرسد و اینبار گشتل دیگر نمی تواند مثل قبل گرد آورد و کنترل کند.
#کرونا
#یادداشت
#عباس_منوچهری
🆔 @Shariati40
📌 برای مطالعه کامل این مقاله به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
http://tinyurl.com/y8sdht8m
Telegraph
نگاهی تحلیلی به بحران کرونا
عباس منوچهری برای ارسطو «شهر – کشور» همانا فضای، نه مکانِ، با هم زیستن آدمی است. به عبارت دیگر در شهر بودن نحوه بودن و زیستن انسان است. به این معنا «شهر» همان «عالمِ زیست» پدیدار شناسان است که می گویند: هستی آدمی همانا «در عالم بودگی» است. لذا، موجودی مدنی…
اِی کاش دُخترَکانِ اِی کاش
به استاد محمد رضا حکیمی
وَ به یادِ آن بر باد رفته دُخترَکِ ایلامی
چون دُخترَکانِ بَر باد رَفتۀ دیگر
او نیز
نَشکُفته پَژمُرده
آیندۀ بی سودَ ش را
سودا کرده است
یِکسَر
با مَرگ
*
مَرگ ی نورَس و نا رُسته
*
آینده ای
در گُذشته
*
نُقطۀ پایانی
بَر
داستانی
نا نِوِشته
*
چون دُخترَکانِ بَر باد رَفتۀ دیگر
او نیز
بی آنکه
بدانیم
نام و نشانَ ش
چیست
دیگر
در میانِ ما
نیست
*
وَ مرگِ خود خواسته اَش
اینَک
پاسُخ ی
به این پُرسِشِ تکراری ست :
آینده را
به رَغمِ خویش
مُچالِه تَر از پیش
تُفالِه تَر از پیش
هر روز
در دیروز
دوره کردن
نامَ ش
آیا
زندگی ست ؟
*
روز همه روز
به کارِ فرو بستۀ خویش
خَسته تَر از پیش
نِگریستن
وَ شب همه شب
در پَستویِ شَرمِ خویش
خاموش تَر از پیش
گریستن
نامَ ش
آیا
زندگی ست ؟
*
مَرگ ی چُنین خود خواسته
کابوسی ست هَمزادِ فَقر هَمپایِ فَقر
که رُؤیا یِ عاشقانۀ دُخترَکان را
حَتّا در خواب
نَقشِ بَر آب می کُنَد
*
چون دُخترَکانِ بَر باد رَفتۀ دیگر
او نیز
باد به دَست
از آن همه گَنج های باد آورده
نَصیبی
نَبُرده است
*
ای کاش
دُخترَکانِ ای کاش
پِدَران ی می داشتند
که
فَقر را
تقدیرِ ناگزیرِ خویش
نمی اِنگاشتند
وَ در برابرِ این دَردِ آشکار
ابوذَر وار
قامَت
بَر می اَفراشتند
وَ دَرین خاکِ غَمناک
بَذرِ عدالت
می کاشتند ...
سعید شهرتاش
هشتم اردیبهشت ماه 99
به استاد محمد رضا حکیمی
وَ به یادِ آن بر باد رفته دُخترَکِ ایلامی
چون دُخترَکانِ بَر باد رَفتۀ دیگر
او نیز
نَشکُفته پَژمُرده
آیندۀ بی سودَ ش را
سودا کرده است
یِکسَر
با مَرگ
*
مَرگ ی نورَس و نا رُسته
*
آینده ای
در گُذشته
*
نُقطۀ پایانی
بَر
داستانی
نا نِوِشته
*
چون دُخترَکانِ بَر باد رَفتۀ دیگر
او نیز
بی آنکه
بدانیم
نام و نشانَ ش
چیست
دیگر
در میانِ ما
نیست
*
وَ مرگِ خود خواسته اَش
اینَک
پاسُخ ی
به این پُرسِشِ تکراری ست :
آینده را
به رَغمِ خویش
مُچالِه تَر از پیش
تُفالِه تَر از پیش
هر روز
در دیروز
دوره کردن
نامَ ش
آیا
زندگی ست ؟
*
روز همه روز
به کارِ فرو بستۀ خویش
خَسته تَر از پیش
نِگریستن
وَ شب همه شب
در پَستویِ شَرمِ خویش
خاموش تَر از پیش
گریستن
نامَ ش
آیا
زندگی ست ؟
*
مَرگ ی چُنین خود خواسته
کابوسی ست هَمزادِ فَقر هَمپایِ فَقر
که رُؤیا یِ عاشقانۀ دُخترَکان را
حَتّا در خواب
نَقشِ بَر آب می کُنَد
*
چون دُخترَکانِ بَر باد رَفتۀ دیگر
او نیز
باد به دَست
از آن همه گَنج های باد آورده
نَصیبی
نَبُرده است
*
ای کاش
دُخترَکانِ ای کاش
پِدَران ی می داشتند
که
فَقر را
تقدیرِ ناگزیرِ خویش
نمی اِنگاشتند
وَ در برابرِ این دَردِ آشکار
ابوذَر وار
قامَت
بَر می اَفراشتند
وَ دَرین خاکِ غَمناک
بَذرِ عدالت
می کاشتند ...
سعید شهرتاش
هشتم اردیبهشت ماه 99
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆جستجویی در شب قدر
🔆گفتاری پیرامون عرفان انسان گرا
🎙سخنران پژوهشگر ادیان: علی طهماسبی
📌زمان :پنج شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ _شب ۲۱ رمضان
⏱ساعت: ۲۲
🖥 بصورت زنده از صفحه اینستاگرام بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی مشاهده کنید
📌آدرس صفحه بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
🔆 @shariati_foundation
🔆https://www.instagram.com/shariati_foundation/
#سخنرانی
#برنامه_زنده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆گفتاری پیرامون عرفان انسان گرا
🎙سخنران پژوهشگر ادیان: علی طهماسبی
📌زمان :پنج شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ _شب ۲۱ رمضان
⏱ساعت: ۲۲
🖥 بصورت زنده از صفحه اینستاگرام بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی مشاهده کنید
📌آدرس صفحه بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
🔆 @shariati_foundation
🔆https://www.instagram.com/shariati_foundation/
#سخنرانی
#برنامه_زنده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from انگاره | رسانه علوم اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی
✅ چشمانِ بستهی عصیانِ متافیزیکی-تاریخی بر عصیانِ الهیاتی
🖋 نرگس سوری
📍 ماکس وبر در بحث از "افسونزدایی" که در وهلهی اول چنین به نظر میرسد که یک ویژگی بارز دنیای عقلانی شدهی مدرن است، بر این مسئله اساسی تأکید میکند که روند عظیم افسونزدایی از جهان در تاریخ مذاهب با پیامبرانِ عبرانی آغاز شد؛ چراکه این پیامبرانِ کاریزماتیک در جدال با دین عامه یا آنچه وبر از آن تحت عنوان دینِ طبقهی دهقان یاد میکند به نفی اعتقادات جادویی پرداختند و کلیه شیوههای جادویی برای رستگاری را به مثابهی "خرافه و گناه" نفی کردند.
مشابه این منطق نظری را در مورد مسئلهی "عصیان" که به زعم آلبر کامو خصیصه بارز دورهی مدرن در دو قرن اخیر است،می توان به کار بست. او طبق نظر شلر میپذیرد که در سایهی نظریهی سیاسی آزادی، آگاهی بشر نسبت خود و حقوق طبیعیاش بیشتر شده است. این آگاهی نسبت به خویشتن منشأ ناخشنودیهایی شده که عصیان انسان مدرن را میتوان در آن ردیابی کرد
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8312
#نویسنده_مهمان
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نرگس سوری
📍 ماکس وبر در بحث از "افسونزدایی" که در وهلهی اول چنین به نظر میرسد که یک ویژگی بارز دنیای عقلانی شدهی مدرن است، بر این مسئله اساسی تأکید میکند که روند عظیم افسونزدایی از جهان در تاریخ مذاهب با پیامبرانِ عبرانی آغاز شد؛ چراکه این پیامبرانِ کاریزماتیک در جدال با دین عامه یا آنچه وبر از آن تحت عنوان دینِ طبقهی دهقان یاد میکند به نفی اعتقادات جادویی پرداختند و کلیه شیوههای جادویی برای رستگاری را به مثابهی "خرافه و گناه" نفی کردند.
مشابه این منطق نظری را در مورد مسئلهی "عصیان" که به زعم آلبر کامو خصیصه بارز دورهی مدرن در دو قرن اخیر است،می توان به کار بست. او طبق نظر شلر میپذیرد که در سایهی نظریهی سیاسی آزادی، آگاهی بشر نسبت خود و حقوق طبیعیاش بیشتر شده است. این آگاهی نسبت به خویشتن منشأ ناخشنودیهایی شده که عصیان انسان مدرن را میتوان در آن ردیابی کرد
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8312
#نویسنده_مهمان
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
نیایش
آه !
اِی یگانۀ من !
اِی دَردِ جاودانۀ من !
بیزارم ازین :
بیگانه ماندن
وَ درماندن
مرا به رَفتن
گِرِه بِزَن !
*
آه !
اِی نشانۀ من !
هیهاتِ بیکرانۀ من !
بیزارم ازین :
بیهوده پَژمُردن
وَ مُردَن
مرا به رَستن
گِرِه بِزَن !
*
به من بگو
چه گونه می توان
همه پَر شد
تا پرواز
همه نِی
تا آواز
همه نیاز
تا نَماز
*
آه !
اِی تَرانۀ من !
*
خوشا آغاز ...
سعید شهرتاش
اردیبهشت 99
لیلة القدر
آه !
اِی یگانۀ من !
اِی دَردِ جاودانۀ من !
بیزارم ازین :
بیگانه ماندن
وَ درماندن
مرا به رَفتن
گِرِه بِزَن !
*
آه !
اِی نشانۀ من !
هیهاتِ بیکرانۀ من !
بیزارم ازین :
بیهوده پَژمُردن
وَ مُردَن
مرا به رَستن
گِرِه بِزَن !
*
به من بگو
چه گونه می توان
همه پَر شد
تا پرواز
همه نِی
تا آواز
همه نیاز
تا نَماز
*
آه !
اِی تَرانۀ من !
*
خوشا آغاز ...
سعید شهرتاش
اردیبهشت 99
لیلة القدر