🎙علی طهماسبی:
🔆 یلدا شبی است كه به هر حال گرد هم بودن و باهم بودن در آن مطرح است و میتواند نشانهی بيداری جمع در برابر تاريكی و ستم باشد. نشانهی بيداری در برابر ظلم باشد.
🔆دقت كنيد كه ظلم و ظلمت از يک ريشه هستند و گزند و سوز و تاريکی شب يلدا میتواند نمادی از گزند و تاریکی در جامعهی ستم گرفته هم باشد؛ وقتی كه هراس از هجوم ظلمت بيشتر میشود، بايد بيدار بود و يلدا را گرامی داشت تا شايد در پس تولد مهر، ظلمت، ستم و تجاوز مغلوب شود.
#کوتاه_سخن
#علی_طهماسبی
#شب_یلدا
🆔 @Shariati40
🔆 یلدا شبی است كه به هر حال گرد هم بودن و باهم بودن در آن مطرح است و میتواند نشانهی بيداری جمع در برابر تاريكی و ستم باشد. نشانهی بيداری در برابر ظلم باشد.
🔆دقت كنيد كه ظلم و ظلمت از يک ريشه هستند و گزند و سوز و تاريکی شب يلدا میتواند نمادی از گزند و تاریکی در جامعهی ستم گرفته هم باشد؛ وقتی كه هراس از هجوم ظلمت بيشتر میشود، بايد بيدار بود و يلدا را گرامی داشت تا شايد در پس تولد مهر، ظلمت، ستم و تجاوز مغلوب شود.
#کوتاه_سخن
#علی_طهماسبی
#شب_یلدا
🆔 @Shariati40
🔷🔸علی طهماسبی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔸به یاد فروغ، و تقدیم به نرگس عزیز، کسی که صدای دادخواهیاش از دیوار ستبر زندان هم عبور می کند و نقبی به سوی نور می زند.
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🆔 @tahmasbiali
ادامه در لینک زیر می باشد_________http://www.ali-tahmasbi.com/index.php/2018-03-28-10-12-13/2/37-2018-03-28-21-12-25
🔸به یاد فروغ، و تقدیم به نرگس عزیز، کسی که صدای دادخواهیاش از دیوار ستبر زندان هم عبور می کند و نقبی به سوی نور می زند.
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🆔 @tahmasbiali
ادامه در لینک زیر می باشد_________http://www.ali-tahmasbi.com/index.php/2018-03-28-10-12-13/2/37-2018-03-28-21-12-25
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸یک توضیح مطبوعاتی ضروری
🔸امروز در کیوسک شمارهٔ این ماه «فرهنگ امروز» را دیدم که برروی جلدش نوشته بود: «گفتگو با...» فلانی، با عنوان «باید فردید را جدی گرفت»! تعجب کردم؛ تا آنکه پیامک کارگردان مستند سینمایی «تئوریسین خشونت»، آقای محسن کوقان، را دریافتم که نوشته بودند مصاحبه گذشتهمان دربارهٔ فردید را، بیاطلاع حقیر، برای انتشار به این نشریه دادهاند (زیرا در آن مستند بخش انتقادی نظرات من دربارهٔ فردید نیآمده بود).
🔹هفتهٔ پیش هم در کیوسک دیده بودم که روزنامهٔ «سازندگی»، گفتگوی نشست «انصاف نیوز» دربارهٔ «چیستی و مصداق نولیبرالیسم در ایران» را زیر عنوان «بیچاره نئولیبرالیسم»، «مناظرهٔ« دو روشنفکر «لیبرال» و «رادیکال» (به چه معنا؟)، منتشر کرده است و باز تعجب کرده بودم؛ زیرا از اول قرار ما این بود که شکل آن گفتگو «مناظره» نباشد، و تا بهحال ندیده بودم که نشریهای در «تیتر» و در اعلام موضوع یک نشست هم اینجور موضع بگیرد و یکطرفه به قاضی برود!
🔸درهرحال، از آنجا که متون منتشرشده خود در این نشریات را تا کنون ندیدهام و نمیدانم چه اشتباهات و اغلاط محتملی در مکتوبسازی آن گفتگوهای برگرفته از منابع دیگر میتواند وجود داشته باشد، از این بابت مسئولیتی متوجه این جانب نخواهد بود!
🔹 ...، زیرا در مملکت ما «حقوق مؤلف» هم مانند حقوق کارگران زیاد محترم نیست!
#احسان_شریعتی
#مطبوعات
#اخلاق_حرفه_ای
#روزنامه_سازندگی
#فرهنگ_امروز
✅ @Dr_ehsanshariati
🔸امروز در کیوسک شمارهٔ این ماه «فرهنگ امروز» را دیدم که برروی جلدش نوشته بود: «گفتگو با...» فلانی، با عنوان «باید فردید را جدی گرفت»! تعجب کردم؛ تا آنکه پیامک کارگردان مستند سینمایی «تئوریسین خشونت»، آقای محسن کوقان، را دریافتم که نوشته بودند مصاحبه گذشتهمان دربارهٔ فردید را، بیاطلاع حقیر، برای انتشار به این نشریه دادهاند (زیرا در آن مستند بخش انتقادی نظرات من دربارهٔ فردید نیآمده بود).
🔹هفتهٔ پیش هم در کیوسک دیده بودم که روزنامهٔ «سازندگی»، گفتگوی نشست «انصاف نیوز» دربارهٔ «چیستی و مصداق نولیبرالیسم در ایران» را زیر عنوان «بیچاره نئولیبرالیسم»، «مناظرهٔ« دو روشنفکر «لیبرال» و «رادیکال» (به چه معنا؟)، منتشر کرده است و باز تعجب کرده بودم؛ زیرا از اول قرار ما این بود که شکل آن گفتگو «مناظره» نباشد، و تا بهحال ندیده بودم که نشریهای در «تیتر» و در اعلام موضوع یک نشست هم اینجور موضع بگیرد و یکطرفه به قاضی برود!
🔸درهرحال، از آنجا که متون منتشرشده خود در این نشریات را تا کنون ندیدهام و نمیدانم چه اشتباهات و اغلاط محتملی در مکتوبسازی آن گفتگوهای برگرفته از منابع دیگر میتواند وجود داشته باشد، از این بابت مسئولیتی متوجه این جانب نخواهد بود!
🔹 ...، زیرا در مملکت ما «حقوق مؤلف» هم مانند حقوق کارگران زیاد محترم نیست!
#احسان_شریعتی
#مطبوعات
#اخلاق_حرفه_ای
#روزنامه_سازندگی
#فرهنگ_امروز
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸«شهر موطن»
🖋سوسن شریعتی
🔸« در اطلاعیه ای که زندان اوین منتشر کرده آمده :« انتقال خانم نرگس محمدی همراه ضرب و شتم او صحت ندارد. او به زندان زنجان با دستور مرجع قضایی به عنوان شهر موطن منتقل شده است». روزنامه شرق -8 دی 1398
محتسب داند که وطن مثل یار می ماند: این دارد و آن نیز هم: وطن مادر دارد، ریشه و خاطره کسی بودن، احساس امنیت بخش تعلق داشتن، چشمانی که منتظر تو اند، دل هایی که برای تو می تپند، آغوش های باز، سینه های فراخ، صبوری های اسطوره ای، زبان مشترک، قصه های مادربزرگ، طبیعت بی دریغ، کویر پر اسرار، کوه های برافراشته، دشت های فراخ، شعر و اسطوره و طنز، لحظات پر افتخار.
🔹البته وطن آن نیز هم دارد: تابستان های طولانی طاقت فرسا، بهاران کوتاه، زمستان های آلوده، رنج های فراموش، حافظه های تنها، بغض های فرو خورده، مادران سوگوار، پدران یتیم. وطن زندان دارد، مجازات دارد و انگشت اشاره ای که مدام تو را بر سر جایت می نشاند. قرن ها است. شاید به همین دلیل است که بازگشت به موطن همیشه با طیب خاطر صورت نمی گیرد. با ضرب و شتم هم نباشد باید به ضرب و زور و دستور مرجع قضایی به «شهر موطن» برگردی.
🔸همین شباهت میان یار و وطن است که ما را دلگرم می کند به وعده حافظ شیرازی: «درد از او است و درمان نیز هم.»
#نرگس_محمدی
#رنج_ها
#زندان
#شهر_موطن
#یادداشت_اختصاصی
#سوسن_شریعتی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🖋سوسن شریعتی
🔸« در اطلاعیه ای که زندان اوین منتشر کرده آمده :« انتقال خانم نرگس محمدی همراه ضرب و شتم او صحت ندارد. او به زندان زنجان با دستور مرجع قضایی به عنوان شهر موطن منتقل شده است». روزنامه شرق -8 دی 1398
محتسب داند که وطن مثل یار می ماند: این دارد و آن نیز هم: وطن مادر دارد، ریشه و خاطره کسی بودن، احساس امنیت بخش تعلق داشتن، چشمانی که منتظر تو اند، دل هایی که برای تو می تپند، آغوش های باز، سینه های فراخ، صبوری های اسطوره ای، زبان مشترک، قصه های مادربزرگ، طبیعت بی دریغ، کویر پر اسرار، کوه های برافراشته، دشت های فراخ، شعر و اسطوره و طنز، لحظات پر افتخار.
🔹البته وطن آن نیز هم دارد: تابستان های طولانی طاقت فرسا، بهاران کوتاه، زمستان های آلوده، رنج های فراموش، حافظه های تنها، بغض های فرو خورده، مادران سوگوار، پدران یتیم. وطن زندان دارد، مجازات دارد و انگشت اشاره ای که مدام تو را بر سر جایت می نشاند. قرن ها است. شاید به همین دلیل است که بازگشت به موطن همیشه با طیب خاطر صورت نمی گیرد. با ضرب و شتم هم نباشد باید به ضرب و زور و دستور مرجع قضایی به «شهر موطن» برگردی.
🔸همین شباهت میان یار و وطن است که ما را دلگرم می کند به وعده حافظ شیرازی: «درد از او است و درمان نیز هم.»
#نرگس_محمدی
#رنج_ها
#زندان
#شهر_موطن
#یادداشت_اختصاصی
#سوسن_شریعتی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
Telegram
🖇 attach
🔍نگاه اهل فرهنگ
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸كاهنان همان هستند كه بودند. دولت مردان هم نقش پيلاطوس را فراموش نكردهاند كه با كاسهي آبي دستهاي خويش را از گناه زمانه بشويند تا خود را از خونهاي به ناحق ريخته شده و حقوق پايمال شده تبرئه بدانند.
🔸باراباس دزد هم سر عقل آمده، راه شرافتمندانهي سرمايه داري را پيش گرفته و براي كريسمس هديه هاي تازه به بازار ميآورد تا خلق خدا عهد جديد را باور كنند.
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸كاهنان همان هستند كه بودند. دولت مردان هم نقش پيلاطوس را فراموش نكردهاند كه با كاسهي آبي دستهاي خويش را از گناه زمانه بشويند تا خود را از خونهاي به ناحق ريخته شده و حقوق پايمال شده تبرئه بدانند.
🔸باراباس دزد هم سر عقل آمده، راه شرافتمندانهي سرمايه داري را پيش گرفته و براي كريسمس هديه هاي تازه به بازار ميآورد تا خلق خدا عهد جديد را باور كنند.
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸در برابر تروریسم دولتی حاکم بر جهان و تحریک رسمی به جنگافروزی در منطقه
🖋احسان شریعتی
🔸اقدام تروریستی دولت ترامپ شکستن خط سرخ تازهای بود در عرصهٔ نقض آشکار حقوق بینالملل، تجاوز به سیادت ملی یک کشور، و تحریک آشکار به آغاز جنگ با کشوری دیگر در منطقهٔ سراسر ملتهب خاورمیانه. هدف سیاسی از این ترور «رسمی» کدام بود؟ کشتار جمعی سپهبد سلیمانی بههمراه میزبانانش از دولت عراق، سردار سپاهی که علاوه بر نبرد در جبهههای دفاع از کشورش، با ایفای نقشی درخشان در سقوط خلافت داعش به نامی مشهور در منطقه تبدیل شده بود، جز «اعلام» جنگی دیگر چه معنایی میتوانست داشت؟ آنگاه که سوداگران بر عرصهٔ سیاست مسلط میشوند، جنگ دیگر «تداوم سیاست به وسایلی دیگر» نیست، بلکه بهعکس، سیاست در اینجا، تداوم جنگی میشود که، برغم استفاده از ابزار نظامی، اغراضی بازاری را تعقیب میکند (ترکیب تهدید و پیشنهاد مذاکره)، قرار دادن کشوری بر سر دو راهی دور انتقام و انهدام از سویی، و تسلیم به شروط تحمیلی قدرتی فائق بهلحاظ فنآوری، از دیگرسو. و در هر دو حال، سودآور بودن این تعامل نامعمول انگیزهٔ اصلی سیاسی از این نوع تهوّرهای نظامی است.
🔹بر صفحهٔ شطرنج چنین موقعیت خطیری، اینک هشیاری و محاسبهٔ دقیق هر گونه اقدام متقابلِ متناسب، امری حیاتی است و از واکنشهای احساسی، نفرتپراکنی و خشونت کور، کاری بخردانه و کارا ساخته نیست. مقاومت هوشمندانه، ترکیبی است از دو عنصر قدرت(نمایی بویژه نظامی) و سیاست(بویژه دیپلوماتیک). و اما پیشتر از همه، مستظهر بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون، و متکی بودن بهشیوهٔ قانونمدار و اجتناب از روشهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه در برون. همین دو شرط پیشبینی و پیشگیری لازم و ضروری، دو ملاک تضمین و توفیق نهایی است، و نه توهمات امپراطوریگستری، خواه از نوع شاهنشاهی، و خواه خلافتی یا صفوی مفهوم، با هر رنگ و صبغهٔ سیاسی، عقیدتی، قومی، و فرقهای. پس اتخاذ سیاست صلحطلبی بینالمللی، بویژه میان همسایگان در منطقهٔ خاورمیانه، و اتکا بر مردمسالاری بر اساس نوعی دوستی مدنی (مبتنی بر شناسایی تنوع و تفاوت)؛ دو راهکار اصلی برای برونرفت از بحران کنونی، خروج از حصر و تحریمها و ورود به دور باطل خشونت، تخریب و کشتار. چه، بهتعبیر دیوجانس، «بهترین راه انتقام گرفتن از دشمنان چیست؟ احترامبرانگیز نمودن خود».
🔸میهن ما پس از تحمل یک دوره طولانی حصر و تحریم، امروزه در معرض جنگی خانمانسوز با ابعادی پیشبینیناپذیر قرار گرفته است. نقش کلیهٔ قشرهای آگاه و متعهد ملی و مردمی در ساماندهی کارزار و کمپینی بینالمللی علیه جنگافروزی، تروریسم (بويژه) دولتی، کشتار جمعی و انهدام زیرساختهای حیاتی کشور، ارتکاب جنایت جنگی، از جمله توحش تخریب آثار فرهنگی و تمدنی، و ورود به دور بیپایان خشونت کور، میتواند در برابر سیطرهٔ نیروهای جهل و جنون، جور و افراط، بر جهان و منطقهٔ ما، بازدازنده و کارا باشد.
#خشونت
#جنگ
#تروریسم
#جبهه_ملی_مردمی
#تشکیل_کمپین_صلح_بین_المللی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸اقدام تروریستی دولت ترامپ شکستن خط سرخ تازهای بود در عرصهٔ نقض آشکار حقوق بینالملل، تجاوز به سیادت ملی یک کشور، و تحریک آشکار به آغاز جنگ با کشوری دیگر در منطقهٔ سراسر ملتهب خاورمیانه. هدف سیاسی از این ترور «رسمی» کدام بود؟ کشتار جمعی سپهبد سلیمانی بههمراه میزبانانش از دولت عراق، سردار سپاهی که علاوه بر نبرد در جبهههای دفاع از کشورش، با ایفای نقشی درخشان در سقوط خلافت داعش به نامی مشهور در منطقه تبدیل شده بود، جز «اعلام» جنگی دیگر چه معنایی میتوانست داشت؟ آنگاه که سوداگران بر عرصهٔ سیاست مسلط میشوند، جنگ دیگر «تداوم سیاست به وسایلی دیگر» نیست، بلکه بهعکس، سیاست در اینجا، تداوم جنگی میشود که، برغم استفاده از ابزار نظامی، اغراضی بازاری را تعقیب میکند (ترکیب تهدید و پیشنهاد مذاکره)، قرار دادن کشوری بر سر دو راهی دور انتقام و انهدام از سویی، و تسلیم به شروط تحمیلی قدرتی فائق بهلحاظ فنآوری، از دیگرسو. و در هر دو حال، سودآور بودن این تعامل نامعمول انگیزهٔ اصلی سیاسی از این نوع تهوّرهای نظامی است.
🔹بر صفحهٔ شطرنج چنین موقعیت خطیری، اینک هشیاری و محاسبهٔ دقیق هر گونه اقدام متقابلِ متناسب، امری حیاتی است و از واکنشهای احساسی، نفرتپراکنی و خشونت کور، کاری بخردانه و کارا ساخته نیست. مقاومت هوشمندانه، ترکیبی است از دو عنصر قدرت(نمایی بویژه نظامی) و سیاست(بویژه دیپلوماتیک). و اما پیشتر از همه، مستظهر بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون، و متکی بودن بهشیوهٔ قانونمدار و اجتناب از روشهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه در برون. همین دو شرط پیشبینی و پیشگیری لازم و ضروری، دو ملاک تضمین و توفیق نهایی است، و نه توهمات امپراطوریگستری، خواه از نوع شاهنشاهی، و خواه خلافتی یا صفوی مفهوم، با هر رنگ و صبغهٔ سیاسی، عقیدتی، قومی، و فرقهای. پس اتخاذ سیاست صلحطلبی بینالمللی، بویژه میان همسایگان در منطقهٔ خاورمیانه، و اتکا بر مردمسالاری بر اساس نوعی دوستی مدنی (مبتنی بر شناسایی تنوع و تفاوت)؛ دو راهکار اصلی برای برونرفت از بحران کنونی، خروج از حصر و تحریمها و ورود به دور باطل خشونت، تخریب و کشتار. چه، بهتعبیر دیوجانس، «بهترین راه انتقام گرفتن از دشمنان چیست؟ احترامبرانگیز نمودن خود».
🔸میهن ما پس از تحمل یک دوره طولانی حصر و تحریم، امروزه در معرض جنگی خانمانسوز با ابعادی پیشبینیناپذیر قرار گرفته است. نقش کلیهٔ قشرهای آگاه و متعهد ملی و مردمی در ساماندهی کارزار و کمپینی بینالمللی علیه جنگافروزی، تروریسم (بويژه) دولتی، کشتار جمعی و انهدام زیرساختهای حیاتی کشور، ارتکاب جنایت جنگی، از جمله توحش تخریب آثار فرهنگی و تمدنی، و ورود به دور بیپایان خشونت کور، میتواند در برابر سیطرهٔ نیروهای جهل و جنون، جور و افراط، بر جهان و منطقهٔ ما، بازدازنده و کارا باشد.
#خشونت
#جنگ
#تروریسم
#جبهه_ملی_مردمی
#تشکیل_کمپین_صلح_بین_المللی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔍نگاه اهل فرهنگ
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پذیرفتن خطای خود البته عاقلانهترین کار است، اما نکتهای در اینجا هست که چون نمک پاشیدن روی زخمِ ناسور ما میماند، اگر دخالت کارشناسان خارجی و ذینفع در پروندهی سقوط هواپیمای اوکراینی نمی بود، باز هم ماجرا به همین رفتار عاقلانه و پذیرفتن خطا منجر میشد؟
🔸اشک و اندوه در سوگ آنان که پر پر شدند، و نفرین بر آنان که بر خطاهای خود سرپوشی از نیرنگ و دروغ نهادند و می نهنند
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پذیرفتن خطای خود البته عاقلانهترین کار است، اما نکتهای در اینجا هست که چون نمک پاشیدن روی زخمِ ناسور ما میماند، اگر دخالت کارشناسان خارجی و ذینفع در پروندهی سقوط هواپیمای اوکراینی نمی بود، باز هم ماجرا به همین رفتار عاقلانه و پذیرفتن خطا منجر میشد؟
🔸اشک و اندوه در سوگ آنان که پر پر شدند، و نفرین بر آنان که بر خطاهای خود سرپوشی از نیرنگ و دروغ نهادند و می نهنند
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
ما را بَسَ ست
به قربانیان سفر های هوایی
مرگی
چه خوب و راحت و آسان
در آسمان
*
پَروازِ مُستقیم
یکراست تا بهشت
اینَ ست سرنوشت
*
اما چرا
همیشه و هَر جا
مرگَ ست سَهمِ ما ؟
*
یک بار هم که شده
این مرگ را
خودتان
نوش جان کنید
این خوابِ راحَت و شیرین را
خودتان
امتحان کنید
*
ما را بَسَ ست
*
مِن بَعد
این خوابِ خوش
وَ گُوارا
ارزانیِ شما
سعید شهرتاش
به قربانیان سفر های هوایی
مرگی
چه خوب و راحت و آسان
در آسمان
*
پَروازِ مُستقیم
یکراست تا بهشت
اینَ ست سرنوشت
*
اما چرا
همیشه و هَر جا
مرگَ ست سَهمِ ما ؟
*
یک بار هم که شده
این مرگ را
خودتان
نوش جان کنید
این خوابِ راحَت و شیرین را
خودتان
امتحان کنید
*
ما را بَسَ ست
*
مِن بَعد
این خوابِ خوش
وَ گُوارا
ارزانیِ شما
سعید شهرتاش
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«در دامگه سانحه»
🖋احسان شریعتی
🔸پس از چند روز کتمان حقیقت توسط مسئولان سیاسی در برابر اتهامات و ارائهٔ قراين در سطح بینالمللی، بالاخره، مسئولان نظامی واقعیت را با اعتراف به «خطای انسانی» فاش ساختند. مسئولان دولتی در این روزها یا از مسبب حادثه خبر نداشتند که در اینصورت غیرمسئولانه در چنین مقامی نشستهاند و میبایست استعفا دهند، و یا عامدانه به مردم و به جهانیان دروغ میگفتهاند که اشتراکشان در جرم اثبات و مضاعف میشود. سپس، مسئولان نظامی میباید پاسخ دهند که با توجه به نزدیکی پادگانها و مراکز نظامی به فرودگاهها، امکان تکرار خطا توسط کاربدستان کارناشناس، گزاف بودن هزینههای غرامت از جیب ملت، و از همه مهمتر کشتار جمعی ناشی از امکان گسترش نظارتناپذیر چنین جنگ و جدالها، واکنش خودبخودی ابزار و آلات و ادوات نظامی به هر احساس تهدیدی و عدم ممانعت از استمرار زندگی و پروازهای عادی، با کدام پشتوانه به استقبال جُغد جنگ و مرغوای او میشتابند؟ مگر نه که بهقول شیخِ اجل «ترا که خانه نئین است بازی نه اینست!» «مسئولان» ما، بویژه از نوع سیاسی و حقوقی کلمه که امروز بیش از دیروز از سوی مردم و افکار عمومی در ایران و جهان زیر «سؤال» قرار گرفتهاند آیا «پاسخگو» هم خواهند بود؟ نمیدانیم و خواهیم دید.
🔹از منظر اخلاقی اما هر یک از ما شهروندان این سرزمین نیز به نوبهٔ خود مسئولیم؛ بویژه اهل فرهنگ و اندیشه و قلم و بالأخص اهل «تعهد» به عدالت و آزادی انسان و مردم. ما مسئولیم زیرا میبایست و میشایست که تمام حقیقت را رویاروی هر قدرتی به مردم بگوییم و حقیقت همچون برترین مصلحت اینک این است که ارایهٔ بدیلهای منفی گفتمانی و رفتاری، در برابر نواستعمار و استبداد و ارتجاع و...، در کشور و در منطقه و در جهان، عین خدمت به همین نظامهای سلطه و اقتدار خواهد بود و چنانکه پیشتر نوشته بودیم، دو شرط پیشبینی و پیشگیری لازم و دو ملاک مصونیت و توفیق نهایی مبارزه واقعی با جنگافروزی نواستعماری، پشتگرم بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون و متکی بودن بهشیوهٔ قانونمدارانه و اجتناب از روشهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه در برون است؛ و نه توهمات امپراطوریگستری.
🔸 تنها آن سیاست خارجی ملی و مردمی، معقول و مقبول تواند بود که با عزیمت از مصالح ملی و منطقهای، در همه جا، در کنار مردم و همسو با حاکمیت قانون و عدالت در سطح ملی و بینالمللی حرکت کند؛ از سیاست یک بام و دو هوا بپرهیزد و با شعار صلح و همزیستی، تنشزدایی میان ملتها و بویژه همسایگان، در برابر تجاوز، جنگافروزی و توسعهطلبی، به میدان رقابت ارزشها و مبارزه برای ارجشناسی متقابل پای نهد.
🔹فاجعهٔ سرنگون هواپیمای مسافربری را که خانوادهها و از جمله والدین دانشجویانمان را داغدار ساخت، سوگمندانه تسلیت میگوییم و برای بازماندگان صبر و پایداری آرزو میکنیم. هر یک از ما و فرزندانمان میتوانست یکی از قربانیان هر روزین این وضعیت مختل و ساختارهای معیوب باشد و در هر تصادم سادهای توسط سامانههای نابسامان وسائط نقلیه و درگیریهای نظامی کشته شود؛ فجایعی که در وجدان ملی و مردمی ما می مانند و هرگز فراموش نمی شوند.
#دروغ
#فاجعه_سرنگونی
#اعتماد
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸پس از چند روز کتمان حقیقت توسط مسئولان سیاسی در برابر اتهامات و ارائهٔ قراين در سطح بینالمللی، بالاخره، مسئولان نظامی واقعیت را با اعتراف به «خطای انسانی» فاش ساختند. مسئولان دولتی در این روزها یا از مسبب حادثه خبر نداشتند که در اینصورت غیرمسئولانه در چنین مقامی نشستهاند و میبایست استعفا دهند، و یا عامدانه به مردم و به جهانیان دروغ میگفتهاند که اشتراکشان در جرم اثبات و مضاعف میشود. سپس، مسئولان نظامی میباید پاسخ دهند که با توجه به نزدیکی پادگانها و مراکز نظامی به فرودگاهها، امکان تکرار خطا توسط کاربدستان کارناشناس، گزاف بودن هزینههای غرامت از جیب ملت، و از همه مهمتر کشتار جمعی ناشی از امکان گسترش نظارتناپذیر چنین جنگ و جدالها، واکنش خودبخودی ابزار و آلات و ادوات نظامی به هر احساس تهدیدی و عدم ممانعت از استمرار زندگی و پروازهای عادی، با کدام پشتوانه به استقبال جُغد جنگ و مرغوای او میشتابند؟ مگر نه که بهقول شیخِ اجل «ترا که خانه نئین است بازی نه اینست!» «مسئولان» ما، بویژه از نوع سیاسی و حقوقی کلمه که امروز بیش از دیروز از سوی مردم و افکار عمومی در ایران و جهان زیر «سؤال» قرار گرفتهاند آیا «پاسخگو» هم خواهند بود؟ نمیدانیم و خواهیم دید.
🔹از منظر اخلاقی اما هر یک از ما شهروندان این سرزمین نیز به نوبهٔ خود مسئولیم؛ بویژه اهل فرهنگ و اندیشه و قلم و بالأخص اهل «تعهد» به عدالت و آزادی انسان و مردم. ما مسئولیم زیرا میبایست و میشایست که تمام حقیقت را رویاروی هر قدرتی به مردم بگوییم و حقیقت همچون برترین مصلحت اینک این است که ارایهٔ بدیلهای منفی گفتمانی و رفتاری، در برابر نواستعمار و استبداد و ارتجاع و...، در کشور و در منطقه و در جهان، عین خدمت به همین نظامهای سلطه و اقتدار خواهد بود و چنانکه پیشتر نوشته بودیم، دو شرط پیشبینی و پیشگیری لازم و دو ملاک مصونیت و توفیق نهایی مبارزه واقعی با جنگافروزی نواستعماری، پشتگرم بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون و متکی بودن بهشیوهٔ قانونمدارانه و اجتناب از روشهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه در برون است؛ و نه توهمات امپراطوریگستری.
🔸 تنها آن سیاست خارجی ملی و مردمی، معقول و مقبول تواند بود که با عزیمت از مصالح ملی و منطقهای، در همه جا، در کنار مردم و همسو با حاکمیت قانون و عدالت در سطح ملی و بینالمللی حرکت کند؛ از سیاست یک بام و دو هوا بپرهیزد و با شعار صلح و همزیستی، تنشزدایی میان ملتها و بویژه همسایگان، در برابر تجاوز، جنگافروزی و توسعهطلبی، به میدان رقابت ارزشها و مبارزه برای ارجشناسی متقابل پای نهد.
🔹فاجعهٔ سرنگون هواپیمای مسافربری را که خانوادهها و از جمله والدین دانشجویانمان را داغدار ساخت، سوگمندانه تسلیت میگوییم و برای بازماندگان صبر و پایداری آرزو میکنیم. هر یک از ما و فرزندانمان میتوانست یکی از قربانیان هر روزین این وضعیت مختل و ساختارهای معیوب باشد و در هر تصادم سادهای توسط سامانههای نابسامان وسائط نقلیه و درگیریهای نظامی کشته شود؛ فجایعی که در وجدان ملی و مردمی ما می مانند و هرگز فراموش نمی شوند.
#دروغ
#فاجعه_سرنگونی
#اعتماد
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from در هواي حقوق بشر
بیانیه_جمعی_از_اعضای_کمیسیون_حقوق.pdf
423.2 KB
بیانیه مورخ 21 دی ماه 98 جمعی از اعضای کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز درباره فاجعه هولناک سرنگون کردنِ هواپیمای اوکراینی
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆بنیاد مهندس مهدی بازرگان برگزار می کند ؛ بزرگداشت بیست و پنجمین سال مهندس مهدی بازرگان با عنوان؛
🔆 "بازرگان، اصلاحات و نقد انقلاب"
🖥 کلیپ معرفی سخنرانان و شرکتکنندگان در میزگرد
📌 زمان: ۲۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵ الی ۱۹:۳۰
📌مکان: کانون توحید
#بزرگداشت_مهندس_مهدی_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🆔 @Bonyadbazargan
🔆 "بازرگان، اصلاحات و نقد انقلاب"
🖥 کلیپ معرفی سخنرانان و شرکتکنندگان در میزگرد
📌 زمان: ۲۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵ الی ۱۹:۳۰
📌مکان: کانون توحید
#بزرگداشت_مهندس_مهدی_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🆔 @Bonyadbazargan
وَ باز در آغاز
به مهندس مهدی بازرگان
ما را بِبَخش
*
نمی خواستیم
بدانیم
به کجا می رَویم
نمی خواستیم
ببینیم
چه می شَویم
*
آن روز ها
آنچه نمی خواستیم
سُلطۀ طاغوت
بود و بَس
*
ما را ببخش
*
وقتی
به خود آمدیم
که دیگر
کار از کار گذشته بود
وَ یگانگی مان
از دست رفته بود
وَ از پشیمانی چه سود
*
وَ تو خود
از آغاز
به روشنی آفتاب
می دیدی
که در آن گیر و دار
این راهِ سَنگلاخِ پُرآواز
رو به کُجاست
*
چراغِ راهِ تو
هَمسانِ آن پیرِ احمد آبادی
آزادی بود
آرمان ی
خواستنی
وَ هنوز
دست نیافتنی
همان که
عُمری
تمام قَد
به دفاعِ از آن
برخاسته بودی
وَ هم چُنان
پایدار و مردُم مَدار
در برابرِ بیدادِ استبداد
وَ در برابرِ این شِرکِ نو بنیاد
ایستاده بودی
*
وَ ما
خام دَستانِ در شُمار بسیار
این راهِ طی شده را
نخواستیم که ببینیم
آن چُنان که تو دیدی
*
وَ کور کورانه
با شعارِ « مرگ بَر ...»
از زندگی
دور شدیم
وَ دور تر
چندان که
دیگر
جُز مرگ
هیچ ندیدیم
وَ مرگ
مِعیارِ همه چیزِمان شد
وَ بدین سان
معنای زندگی را
از یاد بردیم
و از آن پس
کارِمان شد این :
بی هیچ گِرِهی بَر جَبین
به مرگِ خویش نگریستن
و در عَزای خویش گریستن
وَ سرانجام
خسته و دست بسته
رضا دادیم
به قضای مرگ
مرگِ همه چیز
مرگِ همه کس
مرگِ شادی و لبخند
مرگِ مهربانی و پیوند
مرگِ هوای تازه و تازگی
مرگِ هنر های زیبا و آفرینندگی
مرگِ تالاب وچشمه و دریاچه و رود
مرگِ شعرِ ناب وغزل وغزلواره و سرود
مرگِ نوا های جان فَزا و ترانه های شور انگیزِ خُنیاگَران
مرگِ دِلخوشی های ساده و بی بهانۀ مردمان
مرگِ قصه هایِ شبانۀ مادر بزرگ ها تا خمیازه های خواب هایِ شیرینِ کودکان
مرگِ عرق ریزان ها و نَفَس نَفَس زدن هایِ شبانروزان و هراسانِ کولبَران
مرگِ تَبَسُّم های غَمگُسار و پَری وارِ زنان به هنگامِ از در درآمدنِ همسَران
مرگِ میراث های برجای ماندۀ نیاکان و رها شده در زیر آسمان
مرگِ ایمان هایِ تابناک با زخم هایِ تازۀ چاک چاک
مرگِ وِجدان های پاک و غمناکِ خُفته در خاکِ نَمناک
مرگِ هر آنچه انسانی و انسانیت در غرقابِ خود پرستی ها
مرگِ هر آنچه طبیعی و طبیعت در مَنجِلابِ دراز دستی ها
مرگِ انتخاب های خِرَد بُنیاد و اراده های نو اندیشِ آزاد
مرگِ دوستی های بی شائبه و گرمایِ دست هایِ اعتماد
مرگِ هر آنچه عاطفه و اخلاق در سراشیبِ بی رَحمِ پرخاشگری ها
مرگِ زبان ها و فرهنگ هایِ رَنگ رَنگِ اقوام در حِصارِ تاریکِ تنگ نظری ها
مرگِ اندیشه هایِ خَلّاقِ افق ساز در هزار توی زَمان فرسودِ گرانجانی ها
مرگِ مَغز های مُهاجِر به هر کجا که نه اینجا
مرگِ یاد ها و نُماد ها در تُندبادِ ویرانگرِ بیداد ها
مرگِ سرمایه هایِ ملیِ نسل ها از خیانتِ پاکدست ها
*
مرگ هایی از این دست
نه آن چیزهایی بود
که تو می خواستی
ای مردِ پارسایی و راستی
*
ما را ببخش
ای پیرِ نهضتِ آزادی
اینجا اگر
نه آبَ ست و نه آبادی
*
اینک این ما
و این وطنِ ویران
نامَش ایران
*
ما را ببخش
که آزموده را
باز
آزمودیم
وَ باز
رسیدیم
به همان جای اَوّل
که بودیم
*
وَ
باز
در آغاز
*
وَ
باز
روز از نو
و روزی از نو
وَ این بار
بی تو
سعید شهرتاش
30 دی ماه 96
به مهندس مهدی بازرگان
ما را بِبَخش
*
نمی خواستیم
بدانیم
به کجا می رَویم
نمی خواستیم
ببینیم
چه می شَویم
*
آن روز ها
آنچه نمی خواستیم
سُلطۀ طاغوت
بود و بَس
*
ما را ببخش
*
وقتی
به خود آمدیم
که دیگر
کار از کار گذشته بود
وَ یگانگی مان
از دست رفته بود
وَ از پشیمانی چه سود
*
وَ تو خود
از آغاز
به روشنی آفتاب
می دیدی
که در آن گیر و دار
این راهِ سَنگلاخِ پُرآواز
رو به کُجاست
*
چراغِ راهِ تو
هَمسانِ آن پیرِ احمد آبادی
آزادی بود
آرمان ی
خواستنی
وَ هنوز
دست نیافتنی
همان که
عُمری
تمام قَد
به دفاعِ از آن
برخاسته بودی
وَ هم چُنان
پایدار و مردُم مَدار
در برابرِ بیدادِ استبداد
وَ در برابرِ این شِرکِ نو بنیاد
ایستاده بودی
*
وَ ما
خام دَستانِ در شُمار بسیار
این راهِ طی شده را
نخواستیم که ببینیم
آن چُنان که تو دیدی
*
وَ کور کورانه
با شعارِ « مرگ بَر ...»
از زندگی
دور شدیم
وَ دور تر
چندان که
دیگر
جُز مرگ
هیچ ندیدیم
وَ مرگ
مِعیارِ همه چیزِمان شد
وَ بدین سان
معنای زندگی را
از یاد بردیم
و از آن پس
کارِمان شد این :
بی هیچ گِرِهی بَر جَبین
به مرگِ خویش نگریستن
و در عَزای خویش گریستن
وَ سرانجام
خسته و دست بسته
رضا دادیم
به قضای مرگ
مرگِ همه چیز
مرگِ همه کس
مرگِ شادی و لبخند
مرگِ مهربانی و پیوند
مرگِ هوای تازه و تازگی
مرگِ هنر های زیبا و آفرینندگی
مرگِ تالاب وچشمه و دریاچه و رود
مرگِ شعرِ ناب وغزل وغزلواره و سرود
مرگِ نوا های جان فَزا و ترانه های شور انگیزِ خُنیاگَران
مرگِ دِلخوشی های ساده و بی بهانۀ مردمان
مرگِ قصه هایِ شبانۀ مادر بزرگ ها تا خمیازه های خواب هایِ شیرینِ کودکان
مرگِ عرق ریزان ها و نَفَس نَفَس زدن هایِ شبانروزان و هراسانِ کولبَران
مرگِ تَبَسُّم های غَمگُسار و پَری وارِ زنان به هنگامِ از در درآمدنِ همسَران
مرگِ میراث های برجای ماندۀ نیاکان و رها شده در زیر آسمان
مرگِ ایمان هایِ تابناک با زخم هایِ تازۀ چاک چاک
مرگِ وِجدان های پاک و غمناکِ خُفته در خاکِ نَمناک
مرگِ هر آنچه انسانی و انسانیت در غرقابِ خود پرستی ها
مرگِ هر آنچه طبیعی و طبیعت در مَنجِلابِ دراز دستی ها
مرگِ انتخاب های خِرَد بُنیاد و اراده های نو اندیشِ آزاد
مرگِ دوستی های بی شائبه و گرمایِ دست هایِ اعتماد
مرگِ هر آنچه عاطفه و اخلاق در سراشیبِ بی رَحمِ پرخاشگری ها
مرگِ زبان ها و فرهنگ هایِ رَنگ رَنگِ اقوام در حِصارِ تاریکِ تنگ نظری ها
مرگِ اندیشه هایِ خَلّاقِ افق ساز در هزار توی زَمان فرسودِ گرانجانی ها
مرگِ مَغز های مُهاجِر به هر کجا که نه اینجا
مرگِ یاد ها و نُماد ها در تُندبادِ ویرانگرِ بیداد ها
مرگِ سرمایه هایِ ملیِ نسل ها از خیانتِ پاکدست ها
*
مرگ هایی از این دست
نه آن چیزهایی بود
که تو می خواستی
ای مردِ پارسایی و راستی
*
ما را ببخش
ای پیرِ نهضتِ آزادی
اینجا اگر
نه آبَ ست و نه آبادی
*
اینک این ما
و این وطنِ ویران
نامَش ایران
*
ما را ببخش
که آزموده را
باز
آزمودیم
وَ باز
رسیدیم
به همان جای اَوّل
که بودیم
*
وَ
باز
در آغاز
*
وَ
باز
روز از نو
و روزی از نو
وَ این بار
بی تو
سعید شهرتاش
30 دی ماه 96
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒 شریعتی جنگ در سه جبهه
🖋 مهندس مهدي بازرگان
📌منبع: مقدمهی کتاب «دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیت ها
🔸تاریخ: تیرماه ۱۳۶۵ ً
🔆دکتر شریعتی، آنطور که در مختصر ارتباط و اطلاعات خودم از ایشان داشتم و دورادور میشناختم، پس از طی تحصیلات متوسطه و عالی و در پانزده سالی که «وارد کار» شد، مثل انقلاب ایران دو حرکت داشت. حرکت اولش که مقارن سالهای مبارزات ملی، مذهبی و مارکسیستی در ایران بود، و از تحصیلات دانشگاهی جامعهشناسی او در فرانسه که در بحبوبهی نهضت آزادیبخش الجزایر و آشنایی او با بزرگانی چون ژان پل سارتر و لوئی ماسینیون شکل میگرفت، حرکتی بود برای مبارزه علیه استبداد و استعمار، یا استفاده و اتکاء به اسلام. اما حرکت دوم او بصورت مبارزه و انقلابی درآمد بیشتر بقصد اصلاح فرهنگ و آئین ما و دفاع از اسلام در برابر سردمداران زر و زور و تزویر. مخصوصاً سومی آن چنین درگیری خود بخود پیش آمد و گوئی که آنرا ضروریتر میدانست.
🔆با عبارت کوتاهتر، حرکت اول شریعتی روآوردن به اسلام برای مبارزه با استبداد و استعمار بود (همانطور که بعضی از مبارزین روشنفکر ما و الجزیرهایها این کار را کرده بودند) و حرکت دوم او روآوردن به مبارزه و تحقیق برای تصفیه اسلام بود. اولی بازگشت به خویشتن خویش در جلوه اعتقادی و اجتماعی آن یعنی اسلام و ایران بود و دومی تصفیه و تعالی مسلمانان ایران، از رکود و خرافات، خرافاتی که در اثر نادانی یا نادرستی، در جلوه دنیا و دین، با اتحاد سردمداران زر و زور تزویر، در اسلام و در مسلمانی ایرانیان بوجود آمد. تشیع علوی را تبدیل به تشیع صفوی کرده و مجلسیها را بجای ابوذرها نشانده بود.
🔆جنگ در سه جبهه
به این ترتیب دکتر شریعتی در سه جبهه وارد جنگ شد. در سخنرانیها و در کتابها به هر سه دسته میتاخت و تصفیه ملت و دولت و دیانت را در سه جهت میخواست. چنین وسعت دید و قدرت دید برای او نقطه قوت و نشانه مزیت بود ولی نقطه ضعف و مایه هلاکت نیز شد. حریف اول و جبههی زر یا سرمایهداران که در زمان و مکان ما بیشتر حالت وزن شعر و مد روز را داشت، اگر کنار بگذاریم بسیار طبیعی بود که دو حریف دیگر یعنی ساواک استبداد و سروران ارتجاع، سخت درگیرش شوند. حربه اولي که زندان بود و اخراج از خدمت و با حربه سنتی دومی یعنی تکفیر و تهمت، همکاری نمود."
📌متن کامل در لینک زیر👇👇
https://drshariati.org/?p=21035
#مهدی_بازرگان
#یادمان_مهندس_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋 مهندس مهدي بازرگان
📌منبع: مقدمهی کتاب «دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیت ها
🔸تاریخ: تیرماه ۱۳۶۵ ً
🔆دکتر شریعتی، آنطور که در مختصر ارتباط و اطلاعات خودم از ایشان داشتم و دورادور میشناختم، پس از طی تحصیلات متوسطه و عالی و در پانزده سالی که «وارد کار» شد، مثل انقلاب ایران دو حرکت داشت. حرکت اولش که مقارن سالهای مبارزات ملی، مذهبی و مارکسیستی در ایران بود، و از تحصیلات دانشگاهی جامعهشناسی او در فرانسه که در بحبوبهی نهضت آزادیبخش الجزایر و آشنایی او با بزرگانی چون ژان پل سارتر و لوئی ماسینیون شکل میگرفت، حرکتی بود برای مبارزه علیه استبداد و استعمار، یا استفاده و اتکاء به اسلام. اما حرکت دوم او بصورت مبارزه و انقلابی درآمد بیشتر بقصد اصلاح فرهنگ و آئین ما و دفاع از اسلام در برابر سردمداران زر و زور و تزویر. مخصوصاً سومی آن چنین درگیری خود بخود پیش آمد و گوئی که آنرا ضروریتر میدانست.
🔆با عبارت کوتاهتر، حرکت اول شریعتی روآوردن به اسلام برای مبارزه با استبداد و استعمار بود (همانطور که بعضی از مبارزین روشنفکر ما و الجزیرهایها این کار را کرده بودند) و حرکت دوم او روآوردن به مبارزه و تحقیق برای تصفیه اسلام بود. اولی بازگشت به خویشتن خویش در جلوه اعتقادی و اجتماعی آن یعنی اسلام و ایران بود و دومی تصفیه و تعالی مسلمانان ایران، از رکود و خرافات، خرافاتی که در اثر نادانی یا نادرستی، در جلوه دنیا و دین، با اتحاد سردمداران زر و زور تزویر، در اسلام و در مسلمانی ایرانیان بوجود آمد. تشیع علوی را تبدیل به تشیع صفوی کرده و مجلسیها را بجای ابوذرها نشانده بود.
🔆جنگ در سه جبهه
به این ترتیب دکتر شریعتی در سه جبهه وارد جنگ شد. در سخنرانیها و در کتابها به هر سه دسته میتاخت و تصفیه ملت و دولت و دیانت را در سه جهت میخواست. چنین وسعت دید و قدرت دید برای او نقطه قوت و نشانه مزیت بود ولی نقطه ضعف و مایه هلاکت نیز شد. حریف اول و جبههی زر یا سرمایهداران که در زمان و مکان ما بیشتر حالت وزن شعر و مد روز را داشت، اگر کنار بگذاریم بسیار طبیعی بود که دو حریف دیگر یعنی ساواک استبداد و سروران ارتجاع، سخت درگیرش شوند. حربه اولي که زندان بود و اخراج از خدمت و با حربه سنتی دومی یعنی تکفیر و تهمت، همکاری نمود."
📌متن کامل در لینک زیر👇👇
https://drshariati.org/?p=21035
#مهدی_بازرگان
#یادمان_مهندس_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
پیام تسلیت روئین عطوفت از زندان اوین: فقدان سرمایههای انسانی جبرانناپذیر است
🔺«روئین عطوفت» زندانی ملی- مذهبی و عضو موسس «شورای طرح رنگینکمان جامعه» در پیامی از زندان اوین، درگذشت جمعی از هموطنان در حادثه حمله موشکی سپاه به پرواز۷۵۲ را تسلیت گفت. آقای عطوفت که در بند ۷ اوین محبوس است، در هشتمین سال دستگیری از مشکلات جسمی شدید رنج میبرد و به همین دلیل پیام تسلیت خود را با تاخیر به خارج از زندان فرستاده است.
🔺در پیام روئین عطوفت آمده است: «خبر درگذشت مسافران بیگناه هواپیمای اوکراینی، چه هموطنان ایرانی و چه شهروندان غیرایرانی، باعث درد و اندوه جانکاه همه ما شد. بهویژه اینکه علاوه بر کودکان معصوم، گروهی از دانشجویان نخبه نیز در این پرواز بودند و از دست رفتن این سرمایههای انسانی فقدانی جبرانناپذیر است.»
🔺آقای عطوفت که به ۱۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از فعالیت یا عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و همچنین فعالیت در فضای مجازی و رسانهها محکوم شده؛ در حالی هشتمین سال زندان را میگذراند که به دلیل عفونت دندان و گسترش آن در بدنش با مشکلات جسمی شدیدی دست به گریبان است، ولی مسئولان قضایی با آزادی مشروط یا حتی مرخصی استعلاجی او موافقت نکردهاند.
🔺پیشتر هم در مورد سایر زندانیانی که از بیماریهای حاد رنج میبرند دیده شده که با عدم رسیدگی عمدی به آنها، بیماری گسترش پیدا کرده و سلامت زندانیان به شکل جدی به خطر افتاده است. مسئولیت سلامت زندانیان و اطمینان از حفظ حقوق قانونی آنان به عهده سازمان زندانها و مراجع قضایی تصمیم گیرنده است. / کانون مدافعان حقوق بشر
✅ @Sahamnewsorg
🔺«روئین عطوفت» زندانی ملی- مذهبی و عضو موسس «شورای طرح رنگینکمان جامعه» در پیامی از زندان اوین، درگذشت جمعی از هموطنان در حادثه حمله موشکی سپاه به پرواز۷۵۲ را تسلیت گفت. آقای عطوفت که در بند ۷ اوین محبوس است، در هشتمین سال دستگیری از مشکلات جسمی شدید رنج میبرد و به همین دلیل پیام تسلیت خود را با تاخیر به خارج از زندان فرستاده است.
🔺در پیام روئین عطوفت آمده است: «خبر درگذشت مسافران بیگناه هواپیمای اوکراینی، چه هموطنان ایرانی و چه شهروندان غیرایرانی، باعث درد و اندوه جانکاه همه ما شد. بهویژه اینکه علاوه بر کودکان معصوم، گروهی از دانشجویان نخبه نیز در این پرواز بودند و از دست رفتن این سرمایههای انسانی فقدانی جبرانناپذیر است.»
🔺آقای عطوفت که به ۱۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از فعالیت یا عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و همچنین فعالیت در فضای مجازی و رسانهها محکوم شده؛ در حالی هشتمین سال زندان را میگذراند که به دلیل عفونت دندان و گسترش آن در بدنش با مشکلات جسمی شدیدی دست به گریبان است، ولی مسئولان قضایی با آزادی مشروط یا حتی مرخصی استعلاجی او موافقت نکردهاند.
🔺پیشتر هم در مورد سایر زندانیانی که از بیماریهای حاد رنج میبرند دیده شده که با عدم رسیدگی عمدی به آنها، بیماری گسترش پیدا کرده و سلامت زندانیان به شکل جدی به خطر افتاده است. مسئولیت سلامت زندانیان و اطمینان از حفظ حقوق قانونی آنان به عهده سازمان زندانها و مراجع قضایی تصمیم گیرنده است. / کانون مدافعان حقوق بشر
✅ @Sahamnewsorg
به نام خداوند هستی بخش
خبردار شدیم با پیشنهاد آزادی مشروط همسرم برای چندمین باراز طرف دادستانی مخالفت شده است.
در تاریخ 23/10/98 ابلاغیه ای از طرف دادیار زندان اوین به همسرم رویین تحویل داده شد .
متن ابلاغیه چنین است:
" با توجه به عدم احراز اینکه در آینده ، نامبرده مرتکب بزه نخواهد شد ( عدم تحقق شرایط ماده 58 قانون مجازات اسلامی مصوبه ی سال 1392) حوزه ی دادستانی با پیشنهاد آزادی مشروط رویین عطوفت به دادگاه صادر کننده ی حکم قطعی ، مخالفت نموده است.
حال این سوال ها برای من پیش می آید که :
- آیا کسی که منتقد و معترض به روش مدیریتی کشوراست ، بزهکارمی باشد !؟
- چه طور می توانید واژه ی بزه را به همین راحتی در مورد یک زندانی سیاسی درد مند که دغدغه ای جز درد ازمردم و وکشورش را ندارد به کار ببرید ؟ در حالیکه بزهکاران واقعی ( دزدان ، اختلاس گران و رانت خواران وووو.... ) درشهر به راحتی می گردند وکسی با آنها کاری ندارد؟
- ازکجا نیت خوانی کرده واحراز!!! نموده اند که وی به بزه !!! نامعلوم ، ادامه خواهد داد؟
زمانی که این ابلاغیه را شنیدم یاد شعر « مست و هشیار » پروین اعتصامی افتادم !
البته نه گوش شنوایی است ونه پاسخ مطلوبی!
لازم به ذکر است : همسرم رویین عطوفت در سال 27/11/ 91به اتهام تاسیس شورای رنگین کمان در راستای همکاری و عضویت در ملی — مذهبی به 11 سال حبس در دادگاه محکوم شده بود. که با نقض حکم دیوان عالی کشور در دادگاه هم عرض، حکم همسرم رویین عطوفت از 11 سال به 5 سال تقلیل یافت وهم اکنون دربند 7 زندان اوین ، پنجمین سال محکومیتش را می گذراند.
دراین سال های متمادی که همسرم حبس در اوین است فقط 3 بار مرخصی آمده است. و دیگر نه آزادی مشروط ، نه مرخصی و نه حتی مرخصی استعلاجی شامل همسرم روئین نشده و نمی شود
رقیه زارع پور
🆔 @Shariati40
خبردار شدیم با پیشنهاد آزادی مشروط همسرم برای چندمین باراز طرف دادستانی مخالفت شده است.
در تاریخ 23/10/98 ابلاغیه ای از طرف دادیار زندان اوین به همسرم رویین تحویل داده شد .
متن ابلاغیه چنین است:
" با توجه به عدم احراز اینکه در آینده ، نامبرده مرتکب بزه نخواهد شد ( عدم تحقق شرایط ماده 58 قانون مجازات اسلامی مصوبه ی سال 1392) حوزه ی دادستانی با پیشنهاد آزادی مشروط رویین عطوفت به دادگاه صادر کننده ی حکم قطعی ، مخالفت نموده است.
حال این سوال ها برای من پیش می آید که :
- آیا کسی که منتقد و معترض به روش مدیریتی کشوراست ، بزهکارمی باشد !؟
- چه طور می توانید واژه ی بزه را به همین راحتی در مورد یک زندانی سیاسی درد مند که دغدغه ای جز درد ازمردم و وکشورش را ندارد به کار ببرید ؟ در حالیکه بزهکاران واقعی ( دزدان ، اختلاس گران و رانت خواران وووو.... ) درشهر به راحتی می گردند وکسی با آنها کاری ندارد؟
- ازکجا نیت خوانی کرده واحراز!!! نموده اند که وی به بزه !!! نامعلوم ، ادامه خواهد داد؟
زمانی که این ابلاغیه را شنیدم یاد شعر « مست و هشیار » پروین اعتصامی افتادم !
البته نه گوش شنوایی است ونه پاسخ مطلوبی!
لازم به ذکر است : همسرم رویین عطوفت در سال 27/11/ 91به اتهام تاسیس شورای رنگین کمان در راستای همکاری و عضویت در ملی — مذهبی به 11 سال حبس در دادگاه محکوم شده بود. که با نقض حکم دیوان عالی کشور در دادگاه هم عرض، حکم همسرم رویین عطوفت از 11 سال به 5 سال تقلیل یافت وهم اکنون دربند 7 زندان اوین ، پنجمین سال محکومیتش را می گذراند.
دراین سال های متمادی که همسرم حبس در اوین است فقط 3 بار مرخصی آمده است. و دیگر نه آزادی مشروط ، نه مرخصی و نه حتی مرخصی استعلاجی شامل همسرم روئین نشده و نمی شود
رقیه زارع پور
🆔 @Shariati40
Audio
🔷 بزرگداشت بیست و پنجمین سال درگذشت مهندس مهدی بازرگان با عنوان "بازرگان، اصلاحات و نقد انقلاب"
📌 فایل کامل صوتی سخنرانی خانم دکتر سارا شریعتی
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
📌 فایل کامل صوتی سخنرانی خانم دکتر سارا شریعتی
🔷 کانال بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸 بازرگان: یک قرن روشنفکری دینی در ایران، در آزمون قدرت
🔹 سارا شریعتی
@nehzatazadiiran
📌 مهدی بازرگان جدا از نقش سیاسی، یک میراث پر بار فکری نیز دارد. وی یکی از چهره های "اندیشه سیاسی اسلام قرن بیستم" و یکی از "موثرترین نویسندگان ادبیات تجددطلبی" در ایران است. بازرگان همچنین، مولف یک مجموعه آثار بیست و چند جلدی است که شامل اولین آثار از 1315 تا آخرین مباحث وی در 1373 است، حدود شصت سال درهم تنیدگی زندگی و اندیشه. جدا از سهم وی در زمینه ی تفسیر و پژوهش های قرآنی، بسیاری از مفاهیم و مباحث فکری را برای اولین بار بازرگان مطرح کرد. وی اولین نویسنده ی یک رساله در مورد کار است، از اولین کسانی که به اجتماع به عنوان یک حوزه ی مستقل اندیشید، از اولین هایی که به مباحثی چون خلق و خو و آداب ایرانی پرداخت، اولین کسی که مفهوم ایدئولوژی را وارد ادبیات فکری کرد. از این رو ضرورت دارد، مستقل از نقش سیاسی ایشان، تاملی در میراث فکری بازرگان نیز داشته باشیم.
📌 نخست دین: در اندیشه بازرگان دین مفهومی حاضر و پایدار است. از آغاز تا پایان زندگی. برخی از شارحین وی، به دو دوره در زندگی دینی بازرگان توجه کرده اند. دوره ی اول را پیوستگی دین و سیاست دانسته اند و دوره ی دوم را، نزدیک به دو دهه پس از انقلاب، دین منهای سیاست. از نظر من، زندگی های دینی بازرگان را می توان در سه دوره ی به هم پیوسته پی گیری کرد. به سختی می توان از گسست یا تجدید نظر در اندیشه ی دینی وی نام برد چرا که عناصر موجود در دوره سوم را در دوره اول نیز می توان یافت. در هر دوره، وجهی از دین در اندیشه ی وی برجسته می شود و به نظرم بهتر است از اصطلاح برجسته سازی استفاده کنیم تا گسست.
📌با نگاهی به این سه دوره می توان چنین جمعبندی کرد: پروژه ی اصلاح دینی بازرگان، پروژه ی خرافه زدایی از دین و عقلانی سازی بود و بر عقل، علم و تجربه علمی تاکید می کرد. اما این پروژه، گرچه رویکرد جدیدی را در مطالعات دینی وارد کرد اما همچنان وامدار سنت و نهاد تاریخی دین باقی ماند و طرح یک تجدید بنا مبتنی بر واگشایی و بازسازی را پی نریخت و گرچه با اندیشیدن به دین و مطالعات قرآنی خارج از نهاد مشروع دین، آغازگر جریان روشنفکری دینی، نهضت عقلانی سازی و بکارگیری علم و تجربه در فهم دین بود و از اندیشه ی دینی انحصار زدایی کرد اما تفکر دینی وی همچنان در زیر "سایبان مقدس" سنت تاریخی دین باقی ماند.
📌 اخلاق: دومین محور اخلاق است که در اندیشه ی بازرگان جوان در صورت "اخلاق کار" برجسته می شود. او اشاره می کند که در ایران سخن وری و سخن دانی اهمیت می یابد در حالیکه کاردانی و کارشناسی چندان ارزشگذاری نمی شوند. در این دوره او راز پیشرفت را در کار، روحیه ی کارپردازی، فعالیت اقتصادی، تولید و صنعت می داند. "سر عقب ماندگی جوامع اسلامی" را در فقدان روحیه کار پردازی می داند. از نظر وی مبارزه با عقب ماندگی با استقلال اقتصادی ممکن می شود و از این رو، مهندسی را انتخاب می کند و می نویسد: " هدفم در انتخاب رشته ترمودینامیک و مهندسی، ساخت کارخانه های صنعتی و مدارس فنی در بازگشت به ایران بود".
📌 جامعه: سومین محور و رکن پروژه ی فکری وی جامعه است. تامل وی در مفهوم اجتماع و تاکید وی بر کار اجتماعی را می بایست با توجهش به تحلیل او از استبداد تاریخی ارزیابی کرد. اگر در بحث اخلاق کار، تاکید وی بر استقلال اقتصادی است، در اینجا تاکیدش بر آزادی است. از نظر وی استبداد تاریخی جامعه را ناتوان ساخته و می بایست به توانمندسازی جامعه پرداخت.
📌امروز که ما بیست و پنج سال از بازرگان فاصله گرفته ایم و در یک دوره ی چهارم به سر می بریم، دوره ای که از آن، تحت عنوان دوره ی "ظهور مساله جدید اجتماعی" نام می برند، تداوم این پروژه ی ناتمام ضروریست. تا جامعه ی قطعه قطعه شده خود را، نه با ساخت دوقطبی های مرگبار، بلکه با آرمان پردازی و کارپردازی جمعی دوباره جمع کنیم و انسجام ببخشیم تا جامعه خود، قدرتی "برابر قدرت" گردد.
@nehzatazadiiran
📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه کنید: 👇
https://bit.ly/36cHtXr
🔹 سارا شریعتی
@nehzatazadiiran
📌 مهدی بازرگان جدا از نقش سیاسی، یک میراث پر بار فکری نیز دارد. وی یکی از چهره های "اندیشه سیاسی اسلام قرن بیستم" و یکی از "موثرترین نویسندگان ادبیات تجددطلبی" در ایران است. بازرگان همچنین، مولف یک مجموعه آثار بیست و چند جلدی است که شامل اولین آثار از 1315 تا آخرین مباحث وی در 1373 است، حدود شصت سال درهم تنیدگی زندگی و اندیشه. جدا از سهم وی در زمینه ی تفسیر و پژوهش های قرآنی، بسیاری از مفاهیم و مباحث فکری را برای اولین بار بازرگان مطرح کرد. وی اولین نویسنده ی یک رساله در مورد کار است، از اولین کسانی که به اجتماع به عنوان یک حوزه ی مستقل اندیشید، از اولین هایی که به مباحثی چون خلق و خو و آداب ایرانی پرداخت، اولین کسی که مفهوم ایدئولوژی را وارد ادبیات فکری کرد. از این رو ضرورت دارد، مستقل از نقش سیاسی ایشان، تاملی در میراث فکری بازرگان نیز داشته باشیم.
📌 نخست دین: در اندیشه بازرگان دین مفهومی حاضر و پایدار است. از آغاز تا پایان زندگی. برخی از شارحین وی، به دو دوره در زندگی دینی بازرگان توجه کرده اند. دوره ی اول را پیوستگی دین و سیاست دانسته اند و دوره ی دوم را، نزدیک به دو دهه پس از انقلاب، دین منهای سیاست. از نظر من، زندگی های دینی بازرگان را می توان در سه دوره ی به هم پیوسته پی گیری کرد. به سختی می توان از گسست یا تجدید نظر در اندیشه ی دینی وی نام برد چرا که عناصر موجود در دوره سوم را در دوره اول نیز می توان یافت. در هر دوره، وجهی از دین در اندیشه ی وی برجسته می شود و به نظرم بهتر است از اصطلاح برجسته سازی استفاده کنیم تا گسست.
📌با نگاهی به این سه دوره می توان چنین جمعبندی کرد: پروژه ی اصلاح دینی بازرگان، پروژه ی خرافه زدایی از دین و عقلانی سازی بود و بر عقل، علم و تجربه علمی تاکید می کرد. اما این پروژه، گرچه رویکرد جدیدی را در مطالعات دینی وارد کرد اما همچنان وامدار سنت و نهاد تاریخی دین باقی ماند و طرح یک تجدید بنا مبتنی بر واگشایی و بازسازی را پی نریخت و گرچه با اندیشیدن به دین و مطالعات قرآنی خارج از نهاد مشروع دین، آغازگر جریان روشنفکری دینی، نهضت عقلانی سازی و بکارگیری علم و تجربه در فهم دین بود و از اندیشه ی دینی انحصار زدایی کرد اما تفکر دینی وی همچنان در زیر "سایبان مقدس" سنت تاریخی دین باقی ماند.
📌 اخلاق: دومین محور اخلاق است که در اندیشه ی بازرگان جوان در صورت "اخلاق کار" برجسته می شود. او اشاره می کند که در ایران سخن وری و سخن دانی اهمیت می یابد در حالیکه کاردانی و کارشناسی چندان ارزشگذاری نمی شوند. در این دوره او راز پیشرفت را در کار، روحیه ی کارپردازی، فعالیت اقتصادی، تولید و صنعت می داند. "سر عقب ماندگی جوامع اسلامی" را در فقدان روحیه کار پردازی می داند. از نظر وی مبارزه با عقب ماندگی با استقلال اقتصادی ممکن می شود و از این رو، مهندسی را انتخاب می کند و می نویسد: " هدفم در انتخاب رشته ترمودینامیک و مهندسی، ساخت کارخانه های صنعتی و مدارس فنی در بازگشت به ایران بود".
📌 جامعه: سومین محور و رکن پروژه ی فکری وی جامعه است. تامل وی در مفهوم اجتماع و تاکید وی بر کار اجتماعی را می بایست با توجهش به تحلیل او از استبداد تاریخی ارزیابی کرد. اگر در بحث اخلاق کار، تاکید وی بر استقلال اقتصادی است، در اینجا تاکیدش بر آزادی است. از نظر وی استبداد تاریخی جامعه را ناتوان ساخته و می بایست به توانمندسازی جامعه پرداخت.
📌امروز که ما بیست و پنج سال از بازرگان فاصله گرفته ایم و در یک دوره ی چهارم به سر می بریم، دوره ای که از آن، تحت عنوان دوره ی "ظهور مساله جدید اجتماعی" نام می برند، تداوم این پروژه ی ناتمام ضروریست. تا جامعه ی قطعه قطعه شده خود را، نه با ساخت دوقطبی های مرگبار، بلکه با آرمان پردازی و کارپردازی جمعی دوباره جمع کنیم و انسجام ببخشیم تا جامعه خود، قدرتی "برابر قدرت" گردد.
@nehzatazadiiran
📎 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه کنید: 👇
https://bit.ly/36cHtXr
Telegraph
بازرگان: يك قرن روشنفكرى دينى در ايران، در آزمون قدرت
سارا شريعتى عنوان بحث من، یک قرن روشنفکری دینی در آزمون قدرت است. نخست نگاهی به یک قرن روشنفکری دینی در زندگی مهندس بازرگان خواهم داشتکه چهره ی شاخص اولین نسل این نحله است و در بخش دوم بحثی در این مورد که چطور پروژه فکری بازرگان به طور خاص و روشنفکری دینی به…
Forwarded from چشمانداز ایران
بانوی بی اُفق
به آن بی نشان
بی خویش
تنها و پُر سؤال
دیری ست
از همه سو
به جستجویِ او
برآمده ام
در دُوارِ دایره وارِ اُفق
مَفصَلِ آسمان و زمین
این دور ترین نقطۀ زمین
از من
وَ نزدیک ترین دایرۀ آسمان
به او
*
آن دورِ نزدیک را
کُجا باید جُست ؟
از کدام راه باید رفت ؟
بگو تا بِرَوَم
چگونه باید شد ؟
بگو تا بِشَوَم
نِشان و نِشانی اش چیست ؟
می پُرسَم از افق
با تمامِ نِگاهم
با تمامِ حَسرَت و آهم
وَ افق
می خواندم به خود:
به سوی من آی !
اگر می توانی
با من هَم افق شو !
*
پیش می رَوَم
سَر از پا نشناخته
در زمین و زمان
هَروَله کُنان
وَ افق
هربار
در این آزمونِ دشوار
خنده زنان
دور می شود از من
هم اندازۀ گام هایم
وَ من
باز
در درجۀ صِفرِ عَزیمتَ م
شَرمسار
می ایستم
به ناچار
*
عَبَث را
ناممکن را
احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
می نِشینَم
این بار
به مُراقِبه
به مُکاشِفه
وَ خاموش
چشم بر هم می نَهَم
وَ به درون می رَوَم
مَگر از درون
راهی بیابم
برای پُرسشهای بی جَوابَم
وَ خَلاء را احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
دیگر بار بَرمیخیزم
وَ به سوی قِبلِه جَهَت می گیرم
اینَک
نیک می دانم
که بی نشانی
نشانۀ توست
تو را بی افق
باید جُست
وَ اینک
به هَرکُجا که می نِگرَم
از افق سَرشار می شوم
که افق
حَدِّ اِدراکِ منَ ست از تو
*
بانوی بی افق
بالا بُلَندِ اَهورایی
ای آسمانی – زمینی
ایکاش
ایکاش
ما مَرگ زَدِگان را نیز
به نیم نگاهی
ببینی ...
سعید شهرتاش
سی ام بهمن ماه 96
به آن بی نشان
بی خویش
تنها و پُر سؤال
دیری ست
از همه سو
به جستجویِ او
برآمده ام
در دُوارِ دایره وارِ اُفق
مَفصَلِ آسمان و زمین
این دور ترین نقطۀ زمین
از من
وَ نزدیک ترین دایرۀ آسمان
به او
*
آن دورِ نزدیک را
کُجا باید جُست ؟
از کدام راه باید رفت ؟
بگو تا بِرَوَم
چگونه باید شد ؟
بگو تا بِشَوَم
نِشان و نِشانی اش چیست ؟
می پُرسَم از افق
با تمامِ نِگاهم
با تمامِ حَسرَت و آهم
وَ افق
می خواندم به خود:
به سوی من آی !
اگر می توانی
با من هَم افق شو !
*
پیش می رَوَم
سَر از پا نشناخته
در زمین و زمان
هَروَله کُنان
وَ افق
هربار
در این آزمونِ دشوار
خنده زنان
دور می شود از من
هم اندازۀ گام هایم
وَ من
باز
در درجۀ صِفرِ عَزیمتَ م
شَرمسار
می ایستم
به ناچار
*
عَبَث را
ناممکن را
احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
می نِشینَم
این بار
به مُراقِبه
به مُکاشِفه
وَ خاموش
چشم بر هم می نَهَم
وَ به درون می رَوَم
مَگر از درون
راهی بیابم
برای پُرسشهای بی جَوابَم
وَ خَلاء را احساس می کنم
با تمامِ وجودم
*
دیگر بار بَرمیخیزم
وَ به سوی قِبلِه جَهَت می گیرم
اینَک
نیک می دانم
که بی نشانی
نشانۀ توست
تو را بی افق
باید جُست
وَ اینک
به هَرکُجا که می نِگرَم
از افق سَرشار می شوم
که افق
حَدِّ اِدراکِ منَ ست از تو
*
بانوی بی افق
بالا بُلَندِ اَهورایی
ای آسمانی – زمینی
ایکاش
ایکاش
ما مَرگ زَدِگان را نیز
به نیم نگاهی
ببینی ...
سعید شهرتاش
سی ام بهمن ماه 96