اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from ایران فردا
🔴در اندیشه‌ی اعدام‌ها و طناب دار!

🔷علی طهماسبی

@iranfardamag


◾️ در اعدام و کشتار دیگران توانا هستند، اما کیست بتواند اعدام شدگان را جان ببخشد و به زندگی بازگرداند؟ شاید بر این گمانه هستند که فنای دیگران تضمین بقای خودشان باشد، اما کدام جبار و ستمگری را در تاریخ می‌شناسید که مرگ دیگران سبب بقای او شده باشد؟


🔸 طرفه این که وقتی حاکمان ستمگر حتی یکی را به ستم کشته باشند، اندیشه و روانشان چنان دژخیم می‌شود که از اعدام و قتل همگان هم پروا نمی‌کنند. این نکته را شاید خوانده یا شنیده باشید که گفته بود: کسی که دیگری را به ستم کشته باشد چنان است که همگان را کشته است. اگر این سخن سنجیده باشد که هست، پس بر همگان است که در برابر فرمانروایان طناب دار چاره‌ای بیاندیشند.




#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#علی_طهماسبی

http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
▪️پیام تسلیت بیش از ۶۰۰ نفر از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به دکتر علیرضا رجایی

@iranfardamag
▪️به‌نام هستی‌بخش



بعد از اين نور به آفاق دهم از دل خويش
كه به خورشيد رسيديم و غبار آخر شد

▪️بانوی روشن‌ضمیر "صدیقه راحت‌طلب " (رجایی) مادر والامقام دوستان گرانقدر آقای مهندس محمدرضا و آقایان دکتر غلامرضا و دکتر علیرضا رجایی؛ دل از دنیای فانی برکند و با توشه‌باری از عشق و مهربانی و خیرخواهی ندای هاتف را به‌جان پذیرا شد و به‌شوق دیدار معبود، به سرای حق شتافت و در جوار ابرار و صدیقین آرام گرفت.

▪️درگذشت این بانوی بزرگوار که آیات مهرش تا بی‌کران روان بود را، به فرزندان برومند ایشان و خانواده‌های سرافراز رجایی و راحت‌طلب تسلیت عرض می‌کنیم.

▪️ گرامی داشت :
زمان : چهارشنبه ۱۸ بهمن۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۳۰ الی ۲۰
مکان : میدان فاطمی ، مسجد نور



▪️اسامی :

هاشم آقاجری, رضا آقاجانی, مسعود آقایی, بهمن آقایی, محمود آقائی, ابوطالب آدینه‌وند, خسرو آذربایجانی , پرویز آذربایجانی , فاطمه آدینه‌وند, فاطمه آذری‌قمی, اسماعیل آزادی, حسن آصالح, حمید آصفی, زهرا آقاخانی, محمود آقامحمدی, عبدالرحیم آقامحمدی, بهروز آقامحمدی, حسین آقامحمدی‌رهنانی, سیدیعقوب آل‌شفیعی‌فومنی, محسن‌ آویژگان, محمدرضا آهنی, حمیده ابراهیمی, حسنعلی ابوطالبی, ربابه ابوفاضلی, منصوره اتفاق, هادی احتظاضی, سیداحمدرضا احمدپور, وحید احمدی, رضا احمدی, سیدمهدی احمدی, زینب احمدی, طاهره احمدی, شهروز احمدی, پیمان احمدی, سیدغفور احمدی‌ونهری, بهمن ارجمند, مهران ارژنگ , حسین ارغوانی, احمدرضا اسدی, کمال اسعدی, حسین اسلامی, حاجی اسماعیلی, رضا اشرفی‌مهابادی, حسن اشفاق, محبوبه اعرج‌شیروانی, فهیمه افشاری, فرزانه افشاری, عباس اقبال, علیرضا اکبرزادگان, اعظم اکبرزاده , حیدر اکبری, کاظم اکرمی, مرتضی الویری, سیدعبدالمجید الهامی, امیرحسین امامی, مصطفی امامی, مرتضی امیری‌جرقویه, عبدالله انصاری, مصطفی ایزدی, علی باباچاهی, مرتضی باباصفری, هاشم باروتی , مسعود باریکانی , ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, محسن باستانی , عباس باقرصاد, مجتبی ‌باقری, زهره باقری, آرزو باهر, محمدباقر بختیار, اکبر بدیع‌زادگان, مجتبی بدیعی, احمد بدیعی, احترام براتی‌منش, سهیلا بردی, سعید بزرگی, صادق بندی‌زاده, حسن‌علی بنکدار, محمدحسین بنی‌اسدی, مریم بهادری, عماد بهاور, جلال بهرامی , حمید بهشتی, صدرالدین بهشتی‌نژاد, محبوبه بهمنی, بهنام بیات, صفا بیطرف, فاطمه بیگدلی‌آذری‌قمی, مطهره پارسی, مهدی پاک‌نژاد, محسن پاینده, مسعود پدرام, اصغر پدریان, مرتضی پدریان‌جونی, عباس‌ پشمی, وحید پوراسماعیلی, عباس پوراظهری, عباس پورحسینی, پارسا پورغفارمغفرتي, محمد پهلوانی, مسعود پیران, حبیب‌الله پیمان, مهدی پیوندزنی, مصطفی تاجزاده, امیر تاکی, محمدرضا تحویلداری, سونیا ترکمان, منصوره تشکری, علی تک‌فلاح, سیدمحمدباقر تلغری‌زاده, مصطفی تنها, فرهاد توانا, محمد توسلی , محمد توکل, مرتضی توکل, عباس توکل, خالد توکلی, مجید تولایی, رضا تیموری, درخشنده تیموریان, احمد ثاراللهی, حسین ثاقب, حسین جزایری, معصومه جزایری, محمد جعفری, هاشم جعفری, آمنه جعفری, سیدمحمدمهدی جعفری, سیدکمال جلال‌الدینی, بهروز جلوانی, محمد جمادی , همایون جنتی, هاشم جواهری, ماری چگنی, حسینعلی چهره‌ساز, رضا حاجی, ناصر حاجیان, یونس حاجیزاده, محمد حبیبی, سیدابراهیم حجازی‌چایچیان, غلامرضا حجتی, حیدرعلی حجتی, حسین حدادنژاد, حمید حدیثی, مرتضی حسن‌زاده, فاطمه حسنلو, محمدعلی حسن‌نژاد, حبیب حسن‌نژاد, سیدمحمود حسینی, سیدابوالفضل حسینی, خلیل حسینی‌عطار, سیدعبدالعلی حسینیون, تقی حق‌بین‌آذر, بهزاد حق‌پناه, علیرضا حق‌شناس, جمشید حقگو, ابوالفضل حکیمی, عبدالله حکیمی, مصطفی حمصیان, رضا حمصیان, علی حمصیان, پگاه حمیدیان, فتح‌الله‌ حنیف‌زاده, زهرا حیدرپور, زهرا حیدرزاده, محمد حیدرزاده , حمیده حیدری, احمد خاتون‌آبادی, بهجت خاکی, رحمت‌الله خالقی, مژگان خانزاده, امیر خرم, مصطفی خسروشاهی, شیرین خسروشاهی, اسماعیل خسروی, سعید خسروی, محمد خسروی, محمدعلی ‌خسرویان, محمود خطیبی , محمد خلیلی, محمود خواجه‌نژاد, ابراهیم خوش‌سیرت, محمد خیراللهی, بهرام خیری, احمد دادخواهی, مهدی دادخواهی, اکبر دانش‌سرارودی, ناصر دانشفر, مصطفی دانشگر , حجت دانشمند, نعمت‌الله دانشمند, محمد داوری, رضا دبیر, جمال درب‌امامی, محمود دردکشان, ملیحه دردکشان, فاطمه دردکشان, محمد دردکشان, جواد دردکشان, سعید درودی, احمد درویشی, امیرخسرو دلیرثانی, سیدمحسن دوازده امامی, معصومه دهقان......


متن و اسامی کامل:


https://cutt.ly/SwXXLb3L

#تسلیت
#ایران_فردا
#علیرضا_رجایی

http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴هم‌دلان و آزادی‌خواهان روزگار ما
@iranfardamag

🔹رسولان لابد خیمه‌ی اجتماع را معبد آزادی و کرامت انسان می‌سازند که مفهوم دعوت به تغییر و تبدیل ارزش‌های روزگاران منتهی می‌شود. بعثت پیامبر نوآمده، در همه‌ی ادیان کهن ، آوازی پنهان و رمز گون دارد ، در پس پشت جدال آدمی با سنت‌های پیشین ، که لفظ مقدس را به سنگ لحد مبدل کرده‌اند . همواره پیامبران مبعوثِ خَلَف ، میراث انبیاء سَلَف را از غبار الهیات سیطره بخش و قانون شده سترده‌اند تا دین بتواند به مرز‌های آزادی و بیان رهایی واصل شود و پرتوهای نور زمان بر لغت‌های دعوت بتابد. از این بابت است که در کتاب مبین به رسول امین محمد نهیب می‌زند:

🔸فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ [پس یادآور باش كه تو تنها یاد آورنده‏‌اى ، تو بر آنان مسلط نیستی] زیرا که نبوت میوه‌ی شجره‌ی طیبه‌ی انسان زیستمند در خاک است تا آزموده‌های مردم را چندان نیرومند سازد که کلام خداوند خوانده شود. خدای اگر کنز خفی(گنجی پنهان) بود و خواست در وجه بشر متبارک خوانده شود و نمایان گردد ، رسول هم در بطن بشر وجه خداوندگاری‌ی وی را می‌جوید ، چون او نمی‌سزد که فراتر از نقش همبند یا اسوه‌‌ای نیک با عباد الله ( ناس)برای خویشتن طلب کرده باشد .

🔹بعثت محمد پیامبر را در این عصر عسرت و خشم، سزاست که در جستن طریقت امید به زندگی و آزادی فهمید تا حقیقت نبوت در بطن بشرِ اکنون و معاصر ما ، بار دیگر دعوتی به زدودن ابزار سیطره به نام دین را ممکن گرداند.

🔸عید مبعث عید انسان باشد اگر _ زیرا مُذَکِّر ، رسول است و رسولان هم از جزوی از جمعیت آدمیانند _ نبی خود نیز شامل پیام خداوند است ، و نه چیزی برتر که رسول امین در قرآن گفته است : من نیز چون شما ابناء بشر هستم . او نیز در سیر تکوین و تحول همقدم با مردمانش رخسار حقیقت را نمایان می‌کند و در شعف بیداردلی و رهایی، از رنج جستجو و پیکار برای رستگاری نمی‌هراسد.

🔹این ایام مبعث را که وجه جمیل بشارت را نمایش می‌دهد بر دل غمدیده‌ی انسان امروز ایرانی و غیر ایرانی که بی محابا در معرض ستم عریان قرار گرفته‌اند مبارک می‌خوانیم ، باشد که دست‌های ما به هم برسد و تقرب آغوش دور شده‌ی معناهای راستین و ستم‌زدوده میسر گردد .

🔸بیایید آرزو کنیم رنج بشر کاهش یابد و روح رحمت بر جان ما بوزد ، زیرا پیغام پیغامبران بعثت نغمه‌ی لطیف کاستن از درد جانکاه زخم های روان و جراحت‌های تن در روزگار سخت ستم است.

🔹عید مبعث مبارک‌تان باشد!

🔺ایران فردا


#مبعث
#ایران_فردا

https://cutt.ly/MwCllEaW
http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴پیچ و خم نسبت زنان و انقلاب ۱۳۵۷

🔷شیما کاشی

@iranfardamag

▪️این پرسش که آیا انقلاب ۵۷ باعث پیشرفت یا پسرفت وضعیت دسترسی زنان به حقوق برابر شد را احتمالا همه بارها شنیده‌ایم. در پاسخ به این پرسش بحث‌ها و گمان‌هایی طرح شده است که نتایج برخی از آن‌ها با یکدیگر تمایزات قابل توجهی دارد. برخی معتقدند این انقلاب منجر به محدود شدن و پسرفت جایگاه اجتماعی زنان شد و برخی معتقدند این رخداد به صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث رشد کلی جایگاه اجتماعی زنان در ایران و افزایش مشارکت آن‌ها در حیات عمومی شد. آیا می‌توان به این پرسش که انقلاب باعث پیشرفت یا پسرفت زنان شد پاسخی تک خطی داد؟ به نظر می‌رسد برای مشارکت در این بحث، باید خود این شکل از پرسش را به پرسش کشید. پرسش ما از کدام یک از شاخص‌های وضعیت زنان است؟ میزان دسترسی به آموزش؟ مشارکت اقتصادی؟ مشارکت سیاسی؟ آزادی‌های اجتماعی؟ آیا باید برخی از این موارد را اولویت داد و اگر چنین است کدام یک؟ مقصود ما کدام دوره در چهار دهه گذشته است؟ تغییر در هر یک از این شاخص‌ها تا چه میزان وابسته به رخداد انقلاب بوده است و تا چه حد متاثر از تحولات جهانی در گذر زمان؟

🔸در ابتدا، ترسیمی سریع و کلی از وضعیت زنان در این سال‌ها می‌تواند کمک کننده باشد. در خصوص میزان دسترسی به آموزش، پس از انقلاب شاهد یک موج افزایشی میزان سواد هم در زنان و هم مردان بودیم و همزمان، فاصله میان نرخ باسوادی در میان زنان و مردان نیز در طول سه دهه به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. به گفته محمدزاده، رییس سازمان نهضت سوادآموزی، ۷۷ درصد فعالیت‌های سوادآموزی به زنان اختصاص داشت و تفاوت نرخ باسوادی از۲۳.۴% در سال ۱۳۵۵ به ۶.۸% در سال ۱۳۹۵ کاهش یافت و در سال ۹۸، نرخ باسوادی زنان در ایران به ۹۳.۵ رسیده است. این عدد، کم و بیش برابر با نرخ سواد زنان در بعضی کشورهای منطقه مانند اردن، عربستان، ترکیه و کمی کمتر از نرخ سواد زنان در امارات متحده عربی است. در خصوص تحصیلات عالی، از نیمه دهه هفتاد به بعد، سهم زنان در ورود به دوره کاردانی و کارشناسی به صورت قابل توجهی افزایش می‌یابد. به نحوی که در سال ۱۳۷۷ میزان قبولی دختران از پسران پیشی گرفت.

▪️این روند به همین ترتیب ادامه داشت تا اینکه از نیمه دهه هشتاد و در دولت محمد احمدی نژاد، مقامات دولتی و حاکمیتی از این وضعیت ابراز نگرانی کردند. با ایجاد سهمیه‌بندی‌های جنسیتی متعدد و ایجاد محدودیت برای زنان در ورود به برخی رشته‌ها و بومی‌گزینی، شاهد تلاش‌های فراوانی برای تغییر این نسبت و کاهش ورود زنان به دانشگاه‌ها بودیم. با وجود اینکه ورودی زنان در دوره کارشناسی و کاردانی در دوره‌هایی برابر یا بیشتر از مردان بوده است، اما این درخصوص تحصیلات تکمیلی صدق نمی‌کند. در نتیجه، بر مبنای آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، همچنان کمتر از نیمی از جمعیت دانشجویان را زنان تشکیل می‌دهند. به علاوه، رتبه ایران در نسبت دانشجویان زن به مرد پایین‌تر از کشورهای همسایه عربی مانند قطر، کویت، بحرین، عمان، امارات متحده عربی است. این عدد در قطر حدود ۱.۸۶ و در ایران حدود ۰.۹۷ است.

🔸در مجموع، در خصوص دسترسی به آموزش می‌توان گفت پس از انقلاب سرعت رشد نرخ باسوادی در میان زنان بیشتر، شکاف جنسیتی کمتر و سهم آن‌ها در آموزش عالی بیشتر شد. اما در عین حال، از میانه دهه هشتاد، قوانین مختلفی برای کاهش سهم زنان دانشجو و عدم دسترسی آن‌ها به برخی رشته‌ها وضع شد. به علاوه، جز در قیاس با افغانستان، بسیاری کشورهای منطقه و کشورهای همسایه از جمله کشورهای عربی نیز وضعیتی مشابه ایران و یا بهتر از آن دارند. به علاوه، باید توجه کرد که دهه‌های هشتاد و نود میلادی، دوران رشد ناگهانی تحصیلات دانشگاهی در میان زنان برخی کشورهای دیگر منطقه مانند عراق و سوریه نیز بوده است.

▪️در خصوص نرخ مشارکت اقتصادی، بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت اقتصادی زنان ۱۴.۶ است که این یعنی ایران از بین ۱۴۶ کشور جهان در این زمینه، رتبه ۱۴۴ را دارد. رتبه ایران در این زمینه به شکل قابل توجهی پایین‌تر از بسیاری کشورهای همسایه مانند قطر، عربستان، امارات متحده، کویت و عمان است. به طور مثال در عربستان، نرخ مشارکت زنان هم در بازار کار و هم در بخش سرمایه چیزی حدود دو برابر ایران است. این به آن معناست که بازار اشتغال ایران همچنان در قبضه مردان است. نابرابری در حوزه اشتغال را در آمارهای دیگری مانند نرخ بیکاری، نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی، فاصله دستمزد زنان و مردان و میزان دسترسی زنان به موقعیت‌های بالاتر شغلی نیز شاهدیم و در همه این زمینه‌ها، وضعیت زنان ایران از برخی کشورهای همسایه به شکل قابل توجهی بدتر است.....


متن کامل:

https://cutt.ly/fwVAcRXv

#ایران_فردا
#شیما_کاشی
#زنان_و_انقلاب۵۷
#انقلاب۵۷_و_مسئله‌ی_زن

http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴اعدام؛ بازدارندگی از راه ارعاب!

🔷احسان شریعتی


@iranfardamag

1️⃣ چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله ای سیاسی تبدیل شده است؟

▪️زیرا هدف از اعدام ها نه الزاما به قصد حقوقی تنبیه فردی یا مجازات اشخاص به جرم جنایتی که خود انجام داده یا نداده اند، بلکه به منظور دادن درس عبرتی به دیگران و با هدف سیاسی بازدارندگی از راه ارعاب صورت می گیرد. در شکل حقوقی هم امروزه هدف و معنای قصاص دیگر نه تکرار همان جرم و جنایت به همان نحو، که جبران مافات، تاوان از دست رفته، ترمیم و جایگزین ساختن ازدست رفته ها، پاسخ گو نمودن مجرمان بالفعل و بالقوه حال و آینده است. و نه پاک کردن صورت مساله با حذف فیزیکی موضوع و نفس!

2️⃣ تداوم اعدام های سیاسی چه تاثیری بر جامعه جنبشی ایران و نیز نوع کنشگری فعالان سیاسی خواهد گذاشت؟

🔸تکرار و تداوم این سیاست، در اساس، امکان هر گونه کنشگری سیاسی و سیاست نه به معنای تنبیه و نظارت یا حفظ قدرت به هر قیمت، بلکه به معنای گفتگو برای مشارکت شهروندان در رقم زدن سرنوشت خویش در شهر را از میان می برد و سایه سهمناک سکوت را بر دولتشهر می گسترد و نفرت و حس انتقام را به تدریج متراکم می کند که در یک گردنه یا بزنگاه تاریخی به شکل انفجار یا انقلاب ناگهان رخ می نماید.


#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#احسان_شریعتی

https://cutt.ly/ewVAL5MM
http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
❇️بیانیه‌ی تحلیلی بیش از ۲۷۵ نفر از فعّالان سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات !

@iranfardamag

🔴انتخابات و مرزبندی‌های ناگزیر

🔷به‌نام هستی‌بخش


▪️ دوازدهمین دوره‌‌ی انتخابات مجلس در شرایطی برگزار می‌شود که موقعیت و مقامِ نیمه‌جانِ نهادِ انتخابات در قیاس با مراحل قبل، وضع اَسف‌بارتری یافته‌است. از پیِ بُن‌بست اصلاحات و جرّاحی و حذف کامل منتقدان، بویژه از مقطع انتخاباتی سال۱۴۰۰ و سیاست یک‌پارچه‌سازی و حتّی ردِ صلاحیتِ گسترده‌ی نامزدهای "نه‌به‌اندازه‌کافی خودی"، (با فیلتر کردن و به‌کارگیری ابزارِ همیشگیِ «نظارتِ استصوابی»)، بیش از گذشته از حضور و مشارکت نیروها و جریان‌های گوناگون در انتخابات پیش‌رو جلوگیری شده‌است. به همین علت، اکنون انگیزه‌یِ عمومیِ شرکت در این نمایش انتخاباتی بشدت کاهش یافته‌است به‌گونه‌ای که حتّی بیشتر جریان‌های اصلاح‌طلب نیز این بار از ادامه‌ی شرکت در آن مأیوس و منصرف گشته‌اند.

🔸حق رأیِ جمهورِ شهروندان، از حقوقِ بنیادین و منبعِ مشروعیت‌ِ هر نظامِ دموکراتیک و "قانون‌-بنیاد" است و دوره‌هایِ انتخاباتی نیز تنها به‌میزان اثرگذاری در تعیین‌ سرنوشتِ میهن و نحوه‌ی مدیریتِ کلانِ کشور است که اهمیت می‌یابند، از این رو، با فقدانِ حضورِ گرایش‌های گوناگون و نبود تنوع و بویژه احزاب و جریان‌های ریشه‌دار که خواست‌ها و مطالباتِ قشرهای مختلف مردم‌ را نمایندگی می‌کنند،‌ انتخابات معنا و موضوعیتش را از دست می‌دهد؛ همان چیزی که اینک آشکارا شاهد آن هستیم.

▪️ سیاست شکست‌خورده "مشارکت و حضور در صحنه‌ی انتخاباتی -در هر حالت و به هر قیمت"- با انگیزه‌ی پرهیز از انزوا به گواهی آزمون‌های مکرر و تجربه‌های تلخ تاریخی در دهه‌های اخیر هیچ‌گونه توفیقی نداشته‌است. بویژه گرایش موسوم به «مصلحت گرایی» نه تنها نتیجه و دستاورد پُرباری به ارمغان نیاورده که خود عملاً به استمرارِ استبداد و انسداد منجرشده‌است زیرا بنا به یک اصل کلّی، درهم‌ ریختن مرزها و مخدوش کردن چشم‌اندازها و میدان منازعه، به تشدیدِ سردرگمی و توهّم می‌انجامد. اکنون پرسش این است که آیا با این اوصاف شرکت در چنین انتخاباتی، لغو و بیهوده نیست؟ و آیا برگزاری چنین انتخاباتی مصداق بارز تضییع حقوق بسیاری از مردم و حیف و میل شدن میلیاردها و میلیاردها تومان دارایی کشور نیست؟

🔸در چنین بستری، خط‌مشیِ اصولیِ اکثرِ نیروهای مستقل و مردمی، از یک‌سو مرزبندیِ روشن و بدون‌مجامله با سیاست‌های افراطیِ راست‌گرایانه‌ زیر نقابِ اعتدال‌طلبی است و از سوی دیگر، نقد چپ‌نماییِ خشونت‌گراست که ناگزیر به جنگ‌های داخلی و مداخله‌گریِ خارجی می‌انجامد. درواقع، آن‌چه امروز با عنوان تغییر و دگرگون‌خواهی بنیادین و پیگیرانه و به‌ شکل و شیوه‌ی مدنی و خشونت‌پرهیزِ «گام به گام» مطرح است هرگز نباید به‌ معنای سازشکاری بر سر حقوق مصرّح شهروندان در دو زمینه اساسی آزادی و عدالت تفسیر شود.

▪️در وضع کلّیِ امروز ایران که با اضمحلال نهاد انتخابات روبرو هستیم، نخستین پیش‌شرطِ برگزاریِ هرگونه انتخابات واقعی، سالم و عادلانه، ساماندهی عمومی، پیرامونِ خواست و مطالبه‌ی ملّیِ تامین و تضمینِ آزادی بیان و فعالیتِ احزاب، اجتماعات، مطبوعات و رسانه‌ها، تشکل‌های مردم نهاد، حضور نیروهای مخالف و منتقد (اپوزیسیون) و سرانجام، نظارتِ نیروهای مستقل و بی‌طرف بر نحوه‌ی برگزاری و اعلام نتایجِ انتخابات است. بدین سان، طرحِ مطالباتِ عملی و ارائه‌یِ بدیل‌هایِ علمی و دانش‌بنیان -در راستایِ برون‌رفت از دالانِ هزارتوی تنگناها- گام نخست در جهتِ رویاروییِ جدی با بحران‌های حادی است که اینک به فاز نقد اجتماعی رادیکال‌تر یا مرحله‌ی جهشی خویش نزدیک می‌شوند:

🔸از مشکلاتِ حیاتیِ محیط‌زیست گرفته تا تشدیدِ تورم و گرانی و معضلِ عظیمِ معیشتی؛ از انزوایِ دیپلماتیک و تشدیدِ روزافزونِ تحریم‌ها تا تقویتِ دائمِ خطرِ گسترشِ جنگ به منطقه و کشور؛ از افزایشِ پیوسته‌ی جوّ ناامنی، درگیری‌های منطقه‌ای و خطرِ جنگِ داخلی تا مداخله‌گری خارجی؛ از ادامه‌ی سیاستِ حصر و حبس و محدودیتِ بیان و ابرازِ عقیده تا تحمیلِ پوشش و حجاب و ..، تا تکرّرِ اعدام‌ها؛ بحران‌هایی که جملگی صلح و امنیت، حاکمیتِ قانون و حیاتِ اجتماعی میهنِ ما را تهدید می‌کنند.

▪️ما امضا کنندگان این بیانیه، برخود فرض می‌دانیم در انتخابات پیشِ‌رو که صراحتاً در تقابل با حق حاکمیت عمومی مردم مهندسی شده‌است، شرکت‌نکنیم و به این صحنه‌آرایی تن ‌درندهیم.

🔸سخن‌ آخر این‌که بدون احیای راستین نهاد انتخابات، حضور و مشارکت واقعی رخ نخواهد نمود و عرصه ی سیاسی رسمی سرنوشتی بهتر از دریاچه ی خشکیده ی ارومیه نخواهد داشت!


🔺متن و اسامی کامل:

B2n.ir/y91781

#انتخابات
#ایران_فردا
#بیانیه‌ی_تحلیلی

http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴نقش عاملیت زنان از آن ۸ مارس تا این ۸ مارس!

🔶فاطمه گوارایی

@iranfardamag

🔹به فاصله ۲۲ روز بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ نخستین واکنش اعتراضی نسبت به آغاز روند تضییق حقوق شهروندی و تحدید آزادی‌های اجتماعی توسط زنان صورت گرفت. این اعتراضات با واکنش‌های بسیاری همراه و در نهایت هم به ظاهر به خاموشی گرایید اما هیچگاه از حافظه جمعی زنان سرزمینمان پاک نشد تا جایی که بعد از چهار دهه، بحث و گفتگو درباره چرایی این رویداد و چگونگی خاموشی آن علی الخصوص با رویداد جنبش زن زندگی آزادی همچنان ادامه دارد.

زمینه های رخداد مارس ۵۷

🔸روند هویت خواهی زنان ایران و تلاش برای ایفای نقش مستقل و برابر، فرایندی بوده است که قبل از مشروطه آغاز و با گذرانیدن دو جنبش و انقلاب بزرگ مشروطیت و ۱۳۵۷و نیز فراز و نشیب‌های بسیار تا به امروز ادامه و اکنون در منزلگاه "زن زندگی آزادی" ماواء یافته است .

🔹نخستین نشانه‌های یک حرکت جمعی در نهضت مشروطه با افزایش آگاهی از وضعیت زنان در فراسوی مرزها پدیدار و بستر و زمینه لازم برای آن فراهم گردید .و دستاوردهای گرانقدری نیز با خود به همراه داشت.

🔸حق حضور ومشارکت زنان در عرصه عمومی ، مشارکت در تظاهرات‌های اعتراضی ، راه‌اندازی نهضت آموزش زنان با ایجاد مدارس دخترانه در سراسر کشور در راستای حق تحصیل زنان به عنوان فراگیرترین خواسته فعالان زن در آن دوره ، راه‌اندازی نشریات زنانه ، شکل‌گیری انجمن‌های زنان برای اعتراض به جایگاه فرودست زنان و پیگیری مطالبات برابری خواهانه ، اعتراض به نداشتن حق رای زنان از طریق نگارش مقالات در روزنامه ها و نیز کشاندن این خواست به صحن مجلس در دوره دوم ، و نیز‌شکل گیری نخستین تلاش‌های فردی برای کاستن از میزان حجاب رسمی و .... از جمله این دستاوردها می باشد .

🔹در دوران پهلوی اول نیز به رغم تلاش برای تغییر وضعیت زنان از طریق اصلاحات حکومتی ، تمامی فعالیت‌های مستقل زنان - حتی زنانی که از اصلاحات حکومتی حمایت می‌کردند- کنترل و سرکوب می‌شد. در این دوران فعالیت گروه‌های مستقل زنان عمر کوتاهی داشت. تلاش برای نهادسازی دولتی و سازماندهی زنان و هدایت مطالبات و فعالیت‌های آنها در این نهادهای رسمی همراه با اقدام جنجالی ابلاغ فرمان کشف حجاب از جمله اقدامات در این دوران بود. اقدامی که از همراهی بخش‌هایی از فعالان زنان آن دوران از سویی و نیز مخالفت بخش‌هایی دیگری از آنان در سوی دیگر برخوردار شد. زنان در این دوران از آموزش بهتر برخوردار شدند ولی تغییر قوانین خانواده و برخورداری از حق رای و آزادی در انتخاب پوشش چیزی نبود که حتی به رغم تحمیل و ابلاغ حکومت به این آسانی قابل دستیابی باشد .

🔸در دوره اول پهلوی دوم نیز تشکل‌های زنان نتوانستند گامی جدی برای تغییر وضعیت حقوقی ، سیاسی و اجتماعی زنان بردارند اما، زمینه برای فعالیت سازمان یافته‌تر زنان و پیگیری خواسته‌های آنها فراهم‌تر شد. تشکل‌های صنفی و رفاهی زنان نیز به تدریج برای تغییر وضعیت اجتماعی ، صنفی و رفاهی زنان شکل گرفت. تساوی حقوق زن و مرد و حق شرکت زنان در انتخابات، آرام آرام به سازمان‌ها و تشکل‌های سیاسی و اجتماعی راه یافت. در این مرحله فعالان زن به ضرورت ائتلاف با یکدیگر برای پیشبرد اهداف مشترکشان پی بردند.

🔹در راستای این تلاش ها، متعاقب انتشار لایحه ی انتخابات دولت دکتر محمد مصدق در روزنامه ها -آذر ۱۳۳۱-برای اخذ نظرات اصلاحی جامعه‌ی مدنی بخش‌هایی از جامعه‌ی زنان به شدت با عدم پیش بینی حق رای برای نسوان در این لایحه به مخالفت برخاسته و صدای اعتراض شان را بلند کردند. صدای اعتراض زنان در این رابطه آنقدر بلند بود که سرانجام سخنگوی کابینه از آمادگی دولت برای اعمال تغییرات اصلاحی در لایحه سخن به میان آورد اما این بار هم برغم تهیه طوماری با امضای یکصد هزارنفر در حمایت از حق رای زنان، بدلیل ایجاد شکاف، بحران و انحراف در صف مبارزه ی ضد استعماری با شرکت نفت و امپریالیسم انگلستان ماجرا مسکوت گذاشته شد.

🔸در دوره دوم حکومت پهلوی دوم در بعد از کودتای ۲۸ مرداد۳۲ ، فعالیت زنان در محدوده‌های مجاز ادامه یافت و در پیروی از دکترین کندی در امریکا با انجام انقلاب به اصلاح سفید در ۱۲ اسفند ۴۱ ماده واحده ممنوعیت حق رای زنان برداشته شد. اما این رفع مانع نتوانست به یک دستاورد مثبت زنان تعبیر گردد .

🔹حق رای خواسته‌ای بود که از مشروطه بدین سو توسط زنان مورد درخواست و پیگیری قرار داشت . اما شرایط سیاسی سال‌های ۳۲ به بعد و مخالفت با حکومت برآمده از کودتا هم از سوی نیروهای بنیادگرا ، ارتجاعی و سنتی و هم از سوی نیروهای ترقی خواه ،ملی ، ملی مذهبی و چپ از زوایای مختلف بر پیچیدگی شرایط افزوده بود......


متن کامل:

https://cutt.ly/yw1Gr6JM

#۸_مارس
#ایران_فردا
#عاملیت_زنان
#فاطمه_گوارایی
#زن_زندگی_آزادی

http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴 بهار و فلسفه‌ی شکست!

🔷 علیرضا رجایی

@iranfardamag

🔸در آستانه بهار احساس شکستی همه‌ جانبه در همه‌جا به‌چشم می‌خورد و این با تحوّل نویدبخشی که ما ایرانیان از هر بهار انتظار داریم در تعارض است. درعین‌حال هیچ انسانی به هر میزان ساده‌اندیش، گمان‌نمی‌کند امکان حیات طیّبه‌ای که جای هیچ زخم وجراحتی بر بدنش نباشد، امکان‌پذیر است.

▪️ جدا از دلایل بی‌شماری که برای شکست می‌شناسیم -و بی‌خردی مزمن و‌مهلک تنها یکی از آنهاست- کم نیستند نویسندگانی که جهان فلسفی خویش یا دیگران را در مواجهه با "شکست" قرار می‌دهند تا به دریافتی شاید بنیادین‌تر از وضع عجالتاً گریزناپذیری که ناکامی حاصل آن است، دست یابند. نویسنده‌ای در پاسخ به این پرسش که اساساً چرا فلسفه باید به شکست بپردازد، می‌نویسد: "فلسفه در جایگاهی ایستاده‌ که برای پرداختن به شکست، بهترین جاست، از آن‌روی که آن را خوب می‌شناسد. تاریخ فلسفه غرب چیزی نیست جز سلسله‌ای طول و دراز از شکست‌ها...هر نسل جدیدی که در فلسفه ظهور می‌کند وظیفه خود می‌داند که شکست‌های نسل پیشین را نشان دهد...ایمانوئل لویناس(در مصاحبه‌ای با ریچارد کرنی) با لحنی فراموش نشدنی می‌گوید:«بهترین چیز فلسفه این است که شکست می‌خورد»... [درواقع] می‌توان گفت فلسفه پیروز می‌شود امّا به قدری که شکست می‌خورد"[۱].

🔸 "بنجامین براتون"، استاد دانشگاه و پژوهشگر در فلسفه سیاسی نیز در مقاله‌ای توضیح می‌دهد که چگونه از نظر وی فلسفه در آزمون همه‌گیری شکست‌خورد. براتون -ضمن نقد شیوه مواجهه‌ی فیلسوف مشهور ایتالیایی جورجیو آگامبن با پدیده کرونا- می‌نویسد در طول دوره شیوع کرونا "وقتی جامعه نومیدانه نیازمند این بودکه تصویر معناداری ازکلّ ماجرا پیدا کند، فلسفه‌ نتوانست کاری انجام دهد". وی می‌افزاید از همان اوّلین مواضع آگامبن علیه قرنطینه‌سازی‌ "فیلسوف فرانسوی ژان‌لوک نانسی به ما‌ هشدار داد که به حرف‌های دوستش، آگامبن، توجه نکنیم و این که اگر خودش از توصیه پزشکی آگامبن‌ پیروی کرده‌بود که‌ می‌گفت قلب مصنوعی نگذار تا به حال مرده‌بود"[۲].

▪️ در تابستان سال گذشته، فصلنامه سیاست‌نامه مقاله مهمّی از دکتر رضا داوری، استاد نامدار فلسفه، به مناسبت نودسالگی وی منتشر کرد. عنوان مقاله این بود: "شکست خوردم و شکست را می‌پذیرم". در بخشی از مقاله، داوری به ارزیابی ناصحیح خود از انقلاب سال ۵۷ اشاره می‌کند و‌می‌نویسد: "من اشتباه کرده بودم و گفته بودم انقلاب صرفاً سیاسی نیست، بلکه می‌تواند آغازی دیگر باشد!...این معنی...شاید در مذاق سران انقلاب هم خوش نیامده باشد...حکومت‌ها هر چه باشند، به نظر اهمیت نمی‌دهند و ارباب ایدئولوژی نیز همه اهل خشونت‌اند، حتی اگر لیبرال‌دمکرات و نئولیبرال باشند، و بالاخره این‌که در جهان توسعه‌نیافته، تفاوت‌ها بسیار کم است، خواص عوامند و عوام نیز بدون زحمت و به‌آسانی در زمره خواص درمی‌آیند ! روشنفکران اگر نه به اندازه حکومتیان، کم و بیش مثل آنان خشونت دارند و اگر خشونتشان محدود در لفظ و الفاظ ظاهر می‌شود، از آن است که قدرت دیگری برای اعمال خشونت ندارند. از آزادی گفتنشان هم مثل از تقوا گفتن گروه رقیب، حرف است. حساب کسانی را که از دین و معرفت و حقوق مردمان و آزادی و مصلحت کشور با دل و جان دفاع می‌کنند، باید از داعیه‌های سوفسطائیان مدعی آزادی‌خواهی و دفاع از حقوق مردم و حاکمان خشن جدا کرد".

🔸داوری در بخش دیگری از این‌مقاله بحران "چه باید کرد"‌ و خلاءِ بی‌پاسخی به آن را مطرح می‌کند و می‌نویسد:‌ "در جایی و زمانی که افق آینده روشن نیست، پرسش «چه باید کرد» هم نمی‌تواند مطرح ‌شود؛ زیرا هیچ‌کس وظیفه‌ای برای خود نمی‌شناسد؛ همه خیال می‌کنند که راه صلاح را می‌شناسند و اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم که هیچ کس یا هیچ یک از مقام‌های مسئول و مدعی نمی‌دانند که چه باید بکنند...مشکل اساسی‌تر این است که فهمیدن و فهماندنِ همبستگی و پیوستگی امور به یکدیگر و لزوم رسیدن به یک نظر کلی بخصوص در جهان توسعه‌نیافته، بسیار دشوار است و من که کوشیدم تا حدی که در توان دارم آن را بفهمم و بفهمانم، از عهده برنیامدم...آیا این درد بزرگی نیست که کسی هر چه می‌کند، کلنگش به سنگ بخورد و اثری بر کار و گفتار و حتی فریادش مترتب نشود؟ ولی این هم یک تجربه است و این تجربه در فلسفه امر ناآشنایی نیست. من شکست خورده‌ام و شکست را می‌پذیرم. درک و قبول شکست می‌تواند راهی به درک زمان و دمساز شدن با آن داشته باشد".

▪️ رضا داوری بحران جامعه ایدئولوژی‌زده را بحرانی فراگیر می‌بیند که هردو جبهه‌ی باقدرتان و بی‌قدرتان را دربرگرفته‌است: "اکنون به «نظر» کاری ندارند، بلکه همه چیز در «ایدئولوژی» منحل شده و اصل این است که: هر کس با ما نیست، بر ماست.....


متن کامل:
https://cutt.ly/vw2UMoW1


#ایران_فردا
#علیرضا_رجایی
#بهار_و_فلسفه‌ی_شکست
http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴 بهار و فلسفه‌ی شکست!

🔷 علیرضا رجایی

@iranfardamag

🔸در آستانه بهار احساس شکستی همه‌ جانبه در همه‌جا به‌چشم می‌خورد و این با تحوّل نویدبخشی که ما ایرانیان از هر بهار انتظار داریم در تعارض است. درعین‌حال هیچ انسانی به هر میزان ساده‌اندیش، گمان‌نمی‌کند امکان حیات طیّبه‌ای که جای هیچ زخم وجراحتی بر بدنش نباشد، امکان‌پذیر است.

▪️ جدا از دلایل بی‌شماری که برای شکست می‌شناسیم -و بی‌خردی مزمن و‌مهلک تنها یکی از آنهاست- کم نیستند نویسندگانی که جهان فلسفی خویش یا دیگران را در مواجهه با "شکست" قرار می‌دهند تا به دریافتی شاید بنیادین‌تر از وضع عجالتاً گریزناپذیری که ناکامی حاصل آن است، دست یابند. نویسنده‌ای در پاسخ به این پرسش که اساساً چرا فلسفه باید به شکست بپردازد، می‌نویسد: "فلسفه در جایگاهی ایستاده‌ که برای پرداختن به شکست، بهترین جاست، از آن‌روی که آن را خوب می‌شناسد. تاریخ فلسفه غرب چیزی نیست جز سلسله‌ای طول و دراز از شکست‌ها...هر نسل جدیدی که در فلسفه ظهور می‌کند وظیفه خود می‌داند که شکست‌های نسل پیشین را نشان دهد...ایمانوئل لویناس(در مصاحبه‌ای با ریچارد کرنی) با لحنی فراموش نشدنی می‌گوید:«بهترین چیز فلسفه این است که شکست می‌خورد»... [درواقع] می‌توان گفت فلسفه پیروز می‌شود امّا به قدری که شکست می‌خورد"[۱].

🔸 "بنجامین براتون"، استاد دانشگاه و پژوهشگر در فلسفه سیاسی نیز در مقاله‌ای توضیح می‌دهد که چگونه از نظر وی فلسفه در آزمون همه‌گیری شکست‌خورد. براتون -ضمن نقد شیوه مواجهه‌ی فیلسوف مشهور ایتالیایی جورجیو آگامبن با پدیده کرونا- می‌نویسد در طول دوره شیوع کرونا "وقتی جامعه نومیدانه نیازمند این بودکه تصویر معناداری ازکلّ ماجرا پیدا کند، فلسفه‌ نتوانست کاری انجام دهد". وی می‌افزاید از همان اوّلین مواضع آگامبن علیه قرنطینه‌سازی‌ "فیلسوف فرانسوی ژان‌لوک نانسی به ما‌ هشدار داد که به حرف‌های دوستش، آگامبن، توجه نکنیم و این که اگر خودش از توصیه پزشکی آگامبن‌ پیروی کرده‌بود که‌ می‌گفت قلب مصنوعی نگذار تا به حال مرده‌بود"[۲].

▪️ در تابستان سال گذشته، فصلنامه سیاست‌نامه مقاله مهمّی از دکتر رضا داوری، استاد نامدار فلسفه، به مناسبت نودسالگی وی منتشر کرد. عنوان مقاله این بود: "شکست خوردم و شکست را می‌پذیرم". در بخشی از مقاله، داوری به ارزیابی ناصحیح خود از انقلاب سال ۵۷ اشاره می‌کند و‌می‌نویسد: "من اشتباه کرده بودم و گفته بودم انقلاب صرفاً سیاسی نیست، بلکه می‌تواند آغازی دیگر باشد!...این معنی...شاید در مذاق سران انقلاب هم خوش نیامده باشد...حکومت‌ها هر چه باشند، به نظر اهمیت نمی‌دهند و ارباب ایدئولوژی نیز همه اهل خشونت‌اند، حتی اگر لیبرال‌دمکرات و نئولیبرال باشند، و بالاخره این‌که در جهان توسعه‌نیافته، تفاوت‌ها بسیار کم است، خواص عوامند و عوام نیز بدون زحمت و به‌آسانی در زمره خواص درمی‌آیند ! روشنفکران اگر نه به اندازه حکومتیان، کم و بیش مثل آنان خشونت دارند و اگر خشونتشان محدود در لفظ و الفاظ ظاهر می‌شود، از آن است که قدرت دیگری برای اعمال خشونت ندارند. از آزادی گفتنشان هم مثل از تقوا گفتن گروه رقیب، حرف است. حساب کسانی را که از دین و معرفت و حقوق مردمان و آزادی و مصلحت کشور با دل و جان دفاع می‌کنند، باید از داعیه‌های سوفسطائیان مدعی آزادی‌خواهی و دفاع از حقوق مردم و حاکمان خشن جدا کرد".

🔸داوری در بخش دیگری از این‌مقاله بحران "چه باید کرد"‌ و خلاءِ بی‌پاسخی به آن را مطرح می‌کند و می‌نویسد:‌ "در جایی و زمانی که افق آینده روشن نیست، پرسش «چه باید کرد» هم نمی‌تواند مطرح ‌شود؛ زیرا هیچ‌کس وظیفه‌ای برای خود نمی‌شناسد؛ همه خیال می‌کنند که راه صلاح را می‌شناسند و اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم که هیچ کس یا هیچ یک از مقام‌های مسئول و مدعی نمی‌دانند که چه باید بکنند...مشکل اساسی‌تر این است که فهمیدن و فهماندنِ همبستگی و پیوستگی امور به یکدیگر و لزوم رسیدن به یک نظر کلی بخصوص در جهان توسعه‌نیافته، بسیار دشوار است و من که کوشیدم تا حدی که در توان دارم آن را بفهمم و بفهمانم، از عهده برنیامدم...آیا این درد بزرگی نیست که کسی هر چه می‌کند، کلنگش به سنگ بخورد و اثری بر کار و گفتار و حتی فریادش مترتب نشود؟ ولی این هم یک تجربه است و این تجربه در فلسفه امر ناآشنایی نیست. من شکست خورده‌ام و شکست را می‌پذیرم. درک و قبول شکست می‌تواند راهی به درک زمان و دمساز شدن با آن داشته باشد".

▪️ رضا داوری بحران جامعه ایدئولوژی‌زده را بحرانی فراگیر می‌بیند که هردو جبهه‌ی باقدرتان و بی‌قدرتان را دربرگرفته‌است: "اکنون به «نظر» کاری ندارند، بلکه همه چیز در «ایدئولوژی» منحل شده و اصل این است که: هر کس با ما نیست، بر ماست.....


متن کامل:
https://cutt.ly/vw2UMoW1


#ایران_فردا
#علیرضا_رجایی
#بهار_و_فلسفه‌ی_شکست
http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴 تلاش امیدبخش برای یافتن راه‌های خروج*

🔹از : امیل دورکیم
🔸ترجمه‌ی: سارا شریعتی

@iranfardamag

▪️ قدرت خلاق آرمانهای ما تضعیف شده است. چرا که جوامع ما در حال گذار از یک دوره تزلزل عمیق هستند. به یک معنا جوامع ما می توانند به این تزلزلی که متحملش می شوند مفتخر باشند چرا که این تزلزل از این ناشی می شود که آنها با گذشتن از یک دورهٔ تعادل که در آن می توانستند به یمن گذشته خود زندگی راحتی داشته باشند، ناگزیر از تجدید خود هستند و خویشتن را به سختی و با درد جست و جو می کنند.

🔸 آرمانها و الهه هایی که تجسم این آرمانها بودند امروزه در حال مرگند .چرا که دیگر به قدر کافی پاسخگوی نیازهای جدیدی که در حال شکل گیری اند نیستند و آرمانهای جدیدی که برای ما و جهت دادن به زندگی ما لازمند، هنوز به دنیا نیامده اند . بدین ترتیب ما در دوره ای واسط زندگی می کنیم، دورۀ سردی اخلاقی که مبین جلوه های متنوعی هستند که ما هر لحظه شاهدان مضطرب یا مغموم آنهاییم. اما کیست که احساس نکند در اعماق جوامع، حیات متراکمی در حال تکوین است، حیاتی که در صدد جست و جوی راههای خروج خود است و بالاخره هم این راه ها را خواهد یافت و این همان چیزی است که به ما دلگرمی می دهد .

▪️ ما در پی عدالت برتری هستیم که هیچ کدام از احکام موجود به نحو رضایت بخشی بیانگر آن نیستند اما این امیال تاریکی که در درون ما جریان دارند سرانجام روزی به خود آگاه تر خواهند شد در صورت های معینی خود را تعریف خواهند کرد، انسانها حول این دستورالعمل گرد خواهند آمد و مرکز تبلور اعتقادات جدیدی می شوند.

🔸 و اما در مورد آنچه به وجه صوری این عقاید مربوط می شود باید گفت که این چیزی است که جست و جوی فهم و دریافتش بی فایده خواهد بود. آیا آنها، عام مجرد و انتزاعی خواهند ماند؟ آیا در چهره انسانهایی که تجسم و نماینده این اعتقادات خواهند بود نمود خواهند یافت؟ اینها حوادث غیر قابل پیش بینی تاریخی هستند.

▪️ تنها چیزی که اهمیت دارد این است که فراسوی سرمای اخلاقی که بر سطح زندگی اجتماعی ما حکمفرماست منابع سوختی را که جوامع ما حامل آن اند احساس کنیم. حتی می توان از این پیشتر رفت و با کمی دقت گفت که در چه منطقه ای از جامعه این نیروهای جدید مشخصاً در حال شکل گیری هستند؛در طبقات مردمی.
--------------------------
منبع:
Durkheim, F. (1969) "Le sentiment religieux à l'heure actuelle", Archives des sciences sociale des religions (A. S. R), No. 27.
*"احساس مذهبی در عصر حاضر" ، متن سخنرانی امیل دورکیم ، ترجمه‌ی دکتر سارا شریعتی، مجله جامعه شناسی ایران، دوره پنجم ، شماره ۲


#ایران_فردا
#سارا_شریعتی
#امیل_دورکیم

https://cutt.ly/Yw35WzwG
http://t.me/iranfardamag
🔹🔸