Forwarded from Emdad-Pooran
گزارش تصویری از نمایشگاه تبادل و فروش کتاب بنفع هموطنان آسیب دیده در سیل (خوزستان روستاهای شهرستان شادگان)، توسط کارگروه امداد-شریعتی،پوران.
با تشکر و قدردانی از یکایک همراهانی که ما را در این اقدام فرهنگی در راستای همبستگی اجتماعی یاری رساندند.
📌برای مشاهده تصاویر به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
#گزارش
#پوران_شریعت_رضوی
🆔@Emdad_Shariati_Pooran
https://telegra.ph/گزارش-تصویری-از-نمایشگاه-تبادل-و-فروش-کتاب-بنفع-هموطنان-آسیب-دیده-در-سیل-خوزستان-روستاهای-شهرستان-شادگان-توسط-کارگروه-امداد-شریع-06-30
با تشکر و قدردانی از یکایک همراهانی که ما را در این اقدام فرهنگی در راستای همبستگی اجتماعی یاری رساندند.
📌برای مشاهده تصاویر به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
#گزارش
#پوران_شریعت_رضوی
🆔@Emdad_Shariati_Pooran
https://telegra.ph/گزارش-تصویری-از-نمایشگاه-تبادل-و-فروش-کتاب-بنفع-هموطنان-آسیب-دیده-در-سیل-خوزستان-روستاهای-شهرستان-شادگان-توسط-کارگروه-امداد-شریع-06-30
Telegraph
گزارش تصویری از نمایشگاه تبادل و فروش کتاب بنفع هموطنان آسیب دیده در سیل (خوزستان روستاهای شهرستان شادگان)، توسط کارگروه امداد…
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🎙«شریعتی و پرسش های زمانه ما»
🔸گزارشی کوتاه از مراسم بزرگداشت شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد
📌زمان: ۲ تیر ۱۳۹۸
🔆انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی مشهد با همکاری انجمن ایرانی تاریخ شعبه منطقه ای خراسان، انجمن علوم سیاسی ایران شعبه خراسان و انجمن جامعه شناسی ایران شعبه خراسان به مناسبت چهل و دومین سلگرد درگذشت شریعتی « استاد دانشگاه فردوسی مشهد» مراسمی را تحت عنوان« شریعتی و پرسش های زمانه ما » با سخنرانی سوسن شریعتی برگزار کرد. این مراسم با مدیریت دکتر مهدی نجف زاده و حضور برخی از اساتید دانشگاه و دانشجویان این دانشکده در تاریخ ۲ تیر ماه ۱۳۹۸ در تالار شریعتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی بر گزار شد.
🔆سوسن شریعتی سخنرانی خود را با دو تشکر آغاز کرد: تشکر از انجمن مدرسین که فرصتی برای سخن گفتن از شریعتی را فراهم کرده است و تشکر از شریعتی که پنجاه سال است فرصت صحبت کردن درباره «ما« را ممکن ساخت؛ واسطه ای شده است برای اندیشیدن به خود. چه وقتی نقد شده و چه وقتی تأیید شده . وی شریعتی را «دماسنج»ی فرهنگی، سیاسی و فرهنگی دانست که طی چهل سال اخیر علی رغم تفاوت ها و تغییراتی که جامعه از سر گذرانده است (در سطح جهانی: رشد بنیاد گرایی ، سلطه نئولیبرالیزم و.. سطح بومیک پیروزی حکومت دینی و.)توانسته گرایش عمومی جامعه را از طریق نسبتی که هر بار مخاطبینش با او برقرار کرده اند و جایگاهی را که به خود اختصاص داده نشان دهد. نقدها و بررسی های متنوع و گاه پر تناقضی که به او شده در عین حال هر بار حساسیت های جامعه را نیز نشان می دهد. طی چهل سال گسست از شریعتی صورت نگرفته که امروز بتوان از بازگشت صحبت کرد. از همین رو باید از دلایل بقاء شریعتی صحبت کرد و نه بازگشت به شریعتی.
📌سوسن شریعتی دلایل این تداوم را در ۴ عنوان چنین برشمرد:
🔆آنچه موجب شده است اندیشه های شریعتی تخته بند زمانه نباشد وجود چند خصیصه در این نوع نگاه و رویکرد به انسان و جامعه و جهان است:
🔆الف: درک شریعتی از دوره. درک شریعتی از دوره یکپارچه نیست بلکه دوره در نگاه او تابع دینامیک های متفاوت زمانی است( زمان اقتصادی-زمان فرهنگی...)شریعتی دوره را عبارت از همزیستی چند ناهمزمان می داند که الزاما از ریتم واحدی تبعیت نمی کنند. دوره سیستمی بسته نیست ، معطوف به زمان کوتاه نیست و برای تشخیص و دادن پاسخ به این پرسش که ما در کجای تاریخ ایستاده ایم زمان تاریخی و زمان تقویمی را با هم صرف می کند. رفرم دینی پاسخی است به زمان تاریخی ما که به تعبیر شریعتی در پایان قرون وسطی و آغاز عصر مدرن است و نقد مدرنیته محقق اروپا-محور پاسخی است به زمان تقویمی و اکنونی ما. از همین منظر است که شریعتی با دو متشبه در می افتد: متشبه به دین که نامش سنت است و متشبه به امر مدرن که کپی برداری است و تک صدایی و تک الگویی.
🔆ب: سوسن شریعتی خصلت دوم اندیشه و رویکرد شریعتی را «چند ضلعی بودن « آن دانست که جنسی دموکراتیک به آن می دهد و مشارکت دیگری را با هر بار تفسیر جدید ، اجتناب ناپذیر می کند.
🔆ج: نقد سه گانه سلطه (زر و زور و تزویر) با نگاهی ایدئولوژیک که همانا نقد ایده های سلطه یافته است خصلت دیگر تفکر شریعتی است. با همین رویکرد سه گانه است که به اندیشه او وجهی اعتراضی، دینامیک و در حرکت می دهد.
🔆د: سوسن شریعتی اندیشه شریعتی را متهم به وجه صرف سلبی دانست اما شریعتی با طرح اندازی سه گانه «عرفان، برابری، آزادی» در تلاش برای ارايه یک آلترناتیو است. آلترناتیوی که با کلید واژه «ابداع خویشتن» تعریف می شود. آزاد سازی آزادی، عدالت اجتماعی و خویشتنی که نه متکی بر نوستالژی دیروزی و نه فراموشی میراث بلکه با استخراج و تصفیه دیروز (مذهب و تاریخ و میراث فرهنگی) و نیز تخیلی گشوده ابداع می شود. «بازگشت » به خویشتن در نگاه شریعتی باید با «عصیان علیه خویشتن» صرف شود تا جامعه ای دیگر، نوع دیگری از انسان مذهبی و نظم دیگر جهانی سر زند. خویشتنی دیگر برای بین المللی دیگر.
#سخنرانی
#دانشگاه_فردوسی
#سوسن_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔸گزارشی کوتاه از مراسم بزرگداشت شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد
📌زمان: ۲ تیر ۱۳۹۸
🔆انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی مشهد با همکاری انجمن ایرانی تاریخ شعبه منطقه ای خراسان، انجمن علوم سیاسی ایران شعبه خراسان و انجمن جامعه شناسی ایران شعبه خراسان به مناسبت چهل و دومین سلگرد درگذشت شریعتی « استاد دانشگاه فردوسی مشهد» مراسمی را تحت عنوان« شریعتی و پرسش های زمانه ما » با سخنرانی سوسن شریعتی برگزار کرد. این مراسم با مدیریت دکتر مهدی نجف زاده و حضور برخی از اساتید دانشگاه و دانشجویان این دانشکده در تاریخ ۲ تیر ماه ۱۳۹۸ در تالار شریعتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی بر گزار شد.
🔆سوسن شریعتی سخنرانی خود را با دو تشکر آغاز کرد: تشکر از انجمن مدرسین که فرصتی برای سخن گفتن از شریعتی را فراهم کرده است و تشکر از شریعتی که پنجاه سال است فرصت صحبت کردن درباره «ما« را ممکن ساخت؛ واسطه ای شده است برای اندیشیدن به خود. چه وقتی نقد شده و چه وقتی تأیید شده . وی شریعتی را «دماسنج»ی فرهنگی، سیاسی و فرهنگی دانست که طی چهل سال اخیر علی رغم تفاوت ها و تغییراتی که جامعه از سر گذرانده است (در سطح جهانی: رشد بنیاد گرایی ، سلطه نئولیبرالیزم و.. سطح بومیک پیروزی حکومت دینی و.)توانسته گرایش عمومی جامعه را از طریق نسبتی که هر بار مخاطبینش با او برقرار کرده اند و جایگاهی را که به خود اختصاص داده نشان دهد. نقدها و بررسی های متنوع و گاه پر تناقضی که به او شده در عین حال هر بار حساسیت های جامعه را نیز نشان می دهد. طی چهل سال گسست از شریعتی صورت نگرفته که امروز بتوان از بازگشت صحبت کرد. از همین رو باید از دلایل بقاء شریعتی صحبت کرد و نه بازگشت به شریعتی.
📌سوسن شریعتی دلایل این تداوم را در ۴ عنوان چنین برشمرد:
🔆آنچه موجب شده است اندیشه های شریعتی تخته بند زمانه نباشد وجود چند خصیصه در این نوع نگاه و رویکرد به انسان و جامعه و جهان است:
🔆الف: درک شریعتی از دوره. درک شریعتی از دوره یکپارچه نیست بلکه دوره در نگاه او تابع دینامیک های متفاوت زمانی است( زمان اقتصادی-زمان فرهنگی...)شریعتی دوره را عبارت از همزیستی چند ناهمزمان می داند که الزاما از ریتم واحدی تبعیت نمی کنند. دوره سیستمی بسته نیست ، معطوف به زمان کوتاه نیست و برای تشخیص و دادن پاسخ به این پرسش که ما در کجای تاریخ ایستاده ایم زمان تاریخی و زمان تقویمی را با هم صرف می کند. رفرم دینی پاسخی است به زمان تاریخی ما که به تعبیر شریعتی در پایان قرون وسطی و آغاز عصر مدرن است و نقد مدرنیته محقق اروپا-محور پاسخی است به زمان تقویمی و اکنونی ما. از همین منظر است که شریعتی با دو متشبه در می افتد: متشبه به دین که نامش سنت است و متشبه به امر مدرن که کپی برداری است و تک صدایی و تک الگویی.
🔆ب: سوسن شریعتی خصلت دوم اندیشه و رویکرد شریعتی را «چند ضلعی بودن « آن دانست که جنسی دموکراتیک به آن می دهد و مشارکت دیگری را با هر بار تفسیر جدید ، اجتناب ناپذیر می کند.
🔆ج: نقد سه گانه سلطه (زر و زور و تزویر) با نگاهی ایدئولوژیک که همانا نقد ایده های سلطه یافته است خصلت دیگر تفکر شریعتی است. با همین رویکرد سه گانه است که به اندیشه او وجهی اعتراضی، دینامیک و در حرکت می دهد.
🔆د: سوسن شریعتی اندیشه شریعتی را متهم به وجه صرف سلبی دانست اما شریعتی با طرح اندازی سه گانه «عرفان، برابری، آزادی» در تلاش برای ارايه یک آلترناتیو است. آلترناتیوی که با کلید واژه «ابداع خویشتن» تعریف می شود. آزاد سازی آزادی، عدالت اجتماعی و خویشتنی که نه متکی بر نوستالژی دیروزی و نه فراموشی میراث بلکه با استخراج و تصفیه دیروز (مذهب و تاریخ و میراث فرهنگی) و نیز تخیلی گشوده ابداع می شود. «بازگشت » به خویشتن در نگاه شریعتی باید با «عصیان علیه خویشتن» صرف شود تا جامعه ای دیگر، نوع دیگری از انسان مذهبی و نظم دیگر جهانی سر زند. خویشتنی دیگر برای بین المللی دیگر.
#سخنرانی
#دانشگاه_فردوسی
#سوسن_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸نقد یا نق؟
🖋احسان شریعتی
🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، بهجای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبیگری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفینگری عامیانه تهوعآور میشود. اگر دقت کنیم در سالهای اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکتهای سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپنها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونهاش شعبان بیمخیسم شاهپرستانه بود و پس از انقلاب بهشکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.
🔹یکی دیگر از جلوههای این فضای زوال اخلاقی بهجای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را بهصورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت میزند، بیعدالتی و تجملگرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش میشود.»
#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، بهجای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبیگری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفینگری عامیانه تهوعآور میشود. اگر دقت کنیم در سالهای اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکتهای سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپنها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونهاش شعبان بیمخیسم شاهپرستانه بود و پس از انقلاب بهشکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.
🔹یکی دیگر از جلوههای این فضای زوال اخلاقی بهجای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را بهصورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت میزند، بیعدالتی و تجملگرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش میشود.»
#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒قلم توتم من است
🖋علی شریعتی
🔆«قلم توتم من است. توتم ما است. به قلمم سوگند. به خون سیاهی که از حلقومش میچکد سوگند. به رشحهٔ خونی که از زبانش میتراود سوگند. به ضجههای دردی که از سینهاش برمیآید سوگند ... که توتم مقدسم را نمیفروشم، نمیکشم، گوشت و خونش را نمیخورم، بهدست زورش تسلیم نمیکنم ، به کیسهٔ زرش نمیبخشم ، به سرانگشت تزویرش نمیسپارم، دستم را قلم میکنم و قلمم را از دست نمیگذارم ! »
📌 «توتمپرستی»، م.آ. ۱۳ (هبوط در کویر)، تهران: چاپخش، چ ۱۳، ۱۳۷۷، ص ۶۶۵
#قلم
#توتم
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋علی شریعتی
🔆«قلم توتم من است. توتم ما است. به قلمم سوگند. به خون سیاهی که از حلقومش میچکد سوگند. به رشحهٔ خونی که از زبانش میتراود سوگند. به ضجههای دردی که از سینهاش برمیآید سوگند ... که توتم مقدسم را نمیفروشم، نمیکشم، گوشت و خونش را نمیخورم، بهدست زورش تسلیم نمیکنم ، به کیسهٔ زرش نمیبخشم ، به سرانگشت تزویرش نمیسپارم، دستم را قلم میکنم و قلمم را از دست نمیگذارم ! »
📌 «توتمپرستی»، م.آ. ۱۳ (هبوط در کویر)، تهران: چاپخش، چ ۱۳، ۱۳۷۷، ص ۶۶۵
#قلم
#توتم
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆چهار دهه نقد و بررسی اندیشه شریعتی
_________
🔆فعالیتهای شریعتی در حسینیه ارشاد از سال 1347 و به خصوص اوجگیری آن در سال 1350 واکنشهای بسیاری را از جانب طیفها و جریانهای مختلفی را در پی داشت.
🔆نقد دینداریهای موجود، نقد نهاد رسمی دین، و تکیه بر ضرورت بازخوانی منابع معرفت دینی، و داشتن رویکرد انتقادی به میراث ایرانی-اسلامی، اعتراضهای برخی محافل سنتی و روحانی را برانگیخت. اسناد ساواک نشان میدهد که در بسیاری از مساجد و تکایا، حمله به شریعتی موضوع روز بوده است. فتاوی، جزوات، و کتابهایی که علیه او منتشر شده بود به شکل گسترده در این محافل پخش و تکثیر میشد.
🔆تکتک این کتابها به تنهایی محتوای قابل توجهی ندارند با این حال نمونههایی هستند از نوعی واکنش عصبی در برابر یک دگراندیش دینی.
🔷🗒خرد داوری کند
📌قاسم اسلامی؛ تهران، بینا،چاپ اول [۱۳۵۶]، ۲۷۰ صفحه وزیری.
🔸🔹 کتاب" خرد داوری کند " نقدی است بر اراءشریعتی در باره تشیع. گذشته از لحن تند و زننده کتاب، نویسنده شریعتی را از مخالفین تشیع میداند. عناوینی چند از کتاب عبارتند از : «اعتراض بر دفترچه انتظار مذهب اعتراض»، «اعتراض بر دفتر چه تشیع علوی و تشیع صفوی»، «اهانت به رسول گرامی اسلام»، «جسارت به پرچمداران تشیع»، «حمله کودکان مغرضانه به روحانیت»، «خود را به مانند پیمبران معرفی کردن»، « مدعی وحی شده»، «نماز و روزه و حج و مراسم عزاداری را به مسخره گرفته است»، و….
📚برگرفته از «کتابشناسی توصیفی دکتر علی شریعتی» نوشته محمد اسفندیاری
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#اندیشه_شریعتی
#خرد_داوری_کند
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
_________
🔆فعالیتهای شریعتی در حسینیه ارشاد از سال 1347 و به خصوص اوجگیری آن در سال 1350 واکنشهای بسیاری را از جانب طیفها و جریانهای مختلفی را در پی داشت.
🔆نقد دینداریهای موجود، نقد نهاد رسمی دین، و تکیه بر ضرورت بازخوانی منابع معرفت دینی، و داشتن رویکرد انتقادی به میراث ایرانی-اسلامی، اعتراضهای برخی محافل سنتی و روحانی را برانگیخت. اسناد ساواک نشان میدهد که در بسیاری از مساجد و تکایا، حمله به شریعتی موضوع روز بوده است. فتاوی، جزوات، و کتابهایی که علیه او منتشر شده بود به شکل گسترده در این محافل پخش و تکثیر میشد.
🔆تکتک این کتابها به تنهایی محتوای قابل توجهی ندارند با این حال نمونههایی هستند از نوعی واکنش عصبی در برابر یک دگراندیش دینی.
🔷🗒خرد داوری کند
📌قاسم اسلامی؛ تهران، بینا،چاپ اول [۱۳۵۶]، ۲۷۰ صفحه وزیری.
🔸🔹 کتاب" خرد داوری کند " نقدی است بر اراءشریعتی در باره تشیع. گذشته از لحن تند و زننده کتاب، نویسنده شریعتی را از مخالفین تشیع میداند. عناوینی چند از کتاب عبارتند از : «اعتراض بر دفترچه انتظار مذهب اعتراض»، «اعتراض بر دفتر چه تشیع علوی و تشیع صفوی»، «اهانت به رسول گرامی اسلام»، «جسارت به پرچمداران تشیع»، «حمله کودکان مغرضانه به روحانیت»، «خود را به مانند پیمبران معرفی کردن»، « مدعی وحی شده»، «نماز و روزه و حج و مراسم عزاداری را به مسخره گرفته است»، و….
📚برگرفته از «کتابشناسی توصیفی دکتر علی شریعتی» نوشته محمد اسفندیاری
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#اندیشه_شریعتی
#خرد_داوری_کند
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند
📌گفتوگوی (تلفنی) «اعتماد» با احسان شريعتي درباره نقش «رسانهٔ ملی» که در صفحه اول امروز این روزنامه با عنوان «تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند»، بهصورت خلاصه منتشر شده است:
🔸ابتدا بايد دانست كه سياست تبليغاتي و خبري هر قدرت و كشور و نهادي چيست؟برخي رسانهها «حرفهای»تر اند و براي اثبات آن، خود را حقيقتجو نشان ميدهند و براي اعتبار خود از جناحها و صداهاي مختلف استفاده ميكنند. در كنار اينها، رسانههايي هم هستند كه خط تبليغاتي و ايدئولوژيك آشكاري دارند و به روشی بدوی یا ابتدايي موضع ميگيرند. برای نمونه، خود خبرنگار از كسي كه از او پرسش ميكند، بيشتر موضع دارد! اين رويكرد که حرفهاي نيست رسانه را بياعتبار ميكند. پس در ابتدا ديد سياست خبري و فرهنگي عمومي كه صداوسيماي ملي تعقيب ميكند، چيست؟ متاسفانه از گذشته خط خاصي بر صداوسيما حاكم بوده كه حتي نميتوان گفت اين خط كل حاكميت است بلكه چيزي جناحي است.
🔹 اگر برنامه تاريخي فكري و حتي فرهنگي از رسانه پخش شود، چون از يك خط خاص پيروي ميكند، بياعتبار است و این حتي در خنثيترين بحثهاي علمي و فلسفي و مذهبي و عقيدتي هم اين خط رسوخ كرده و سانسور ايجاد ميكند. مثلا يك برنامه تاريخي از تلويزيون پخش ميشود اما مثل كتابهاي درسي آموزش و پرورش، نوعي تحريف تاريخ در آن وجود دارد كه به دليل سلايق و تحليلهاي خاص، اين خط فرمايشي بايد اعمال شود.
🔸 به قول فرانسويها «ایماژ دو مارک» یا برچسب برند تبليغاتي هر كالايي مهم است: با رويكردهايي كه صداوسيما دارد روي آن هم اين مهربر پیشانی آن خورده و به دليل خطي بودن و زنده نبودن برنامهها نميتوانيد در تلويزيون شركت كنيد. پيش از اين برنامهها و مستندهاي مختلفي را ديدهايم كه در آنها حرفهاي فرد تقطيع ميشود و ماهيت موضوع تغيير ميكند. مستندي در سينما ساخته ميشود درباره بازرگان، حتی با دوستان او، که عليه بازرگان است! روشنفكران و نيروهاي فرهنگي به تلويزيون نميروند، چون اين برچسب كه تلويزيون جاي معتبري نيست، وجود دارد. ممكن است از شما سوءاستفاده شود يا حرفهايتان ناقص بيان شود. حنای اینگونه سیاستهای فرهنگی مسخرهٔ استفاده از روشنفکران و دگراندیشان علیه همدیگر و در انتها علیه خودشان، دیگر رنگی ندارد!
🔹 اين روش ابتدايي در موضعگيريها بویژه در مسائل علمي و عقيدتي و..، روش حرفهای نيست. بحث از جايگاهي است كه يك رسانه رسمي دارد و مدعی است که «ملی» است. اگر صداوسيمای ملی بياعتبار باشد، يعني استدلال شما سست و شكننده است و خودتان دارید تيشه به ريشه خود میزنيد! بهجاي فيلترينگ و پارازيت برنامههاي معتبرتری بسازند و از منتقدان دعوت كنند در آنها شركت كنند تا مدافعان اصلي کشور افكار عمومي باشند و مثلا جنگطلبان و توطئهگران موفق نشوند و گرنه باختهاند. و در صورتی ميتواند اعتباري در جهان ايجاد كند که به قول مردم «ميلي» نباشد بلکه ملی - يعني براي همهٔ مردم- باشد. شما ميبينيد كه يك روحاني كه تسلطي بر تحقیق تاريخی ندارد هر هفته در تلويزيون از تاريخ ميگويد و آنرا تحريف ميكند. دهها مثال ديگر هم در اين زمينه وجود دارد كه نوعي كاريكارتور از رسانه ميسازد.
🔸 اين رویکرد ساده-و-سطحياندیشانهٔ خطی-تبلیعاتی در ساير برنامهها هم ديده ميشود: در زمينه مذهبي ميبينيم كه در همه اعياد و ولادتها و رحلتها از يك نوع برنامهسازي استفاده ميشود؛ تلويزيون در برنامههاي مناسبتي بيشتر سراغ سبك مداحي هيجاني ميرود و كمتر به محتوا اهميت ميدهد درحالي كه بايد تاريخ وقايع را بررسي كند و اطلاعات به مخاطب بدهد كه بهطور مثال حضرت فاطمه كه شخصيت مهم تاريخ اسلام است، چه كسي بوده است، اما حجمي از مناسبتها و مراسم بيمحتوا در دهه فاطميه از صداوسيما پخش ميشود. در برنامههاي علمي و هنری از نوابغي که داريم و در جهان ميدرخشند، در تلويزيون حرفي به ميان نميآيد. فيلمهاي ما در جشنوارهها جايزه ميگيرند اما در تلويزيون خبرشان منعكس نميشود.
🔹 بحث يك مسوول و يك نفر و برنامه نيست. يك رويكرد و سياست عمومی و غالب در اين رسانه است كه باعث ميشود برای من روشنفکر و محقق نوعی كسر شأن باشد كه آنجا بروم. وقتي گزارشهاي غلط در تلويزيون انعكاس يابد امر به مسوولان مشتبه ميشود كه همه چيز خوب است. رويكرد امروز تلويزيون «پروپاگاند» است، يعني ترويج و تبليغ عقايد از پيش پذيرفته كه مشكلش اين است كه بر اثر تكرار امر را بر خود گوينده مشتبه ميكند.
📌لینک کامل مصاحبه در سایت روزنامه اعتماد
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/128318/تلويزيون-تيشه-به-ريشه-خود-نزند
#رسانه_ملی
#مصاحبه
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌گفتوگوی (تلفنی) «اعتماد» با احسان شريعتي درباره نقش «رسانهٔ ملی» که در صفحه اول امروز این روزنامه با عنوان «تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند»، بهصورت خلاصه منتشر شده است:
🔸ابتدا بايد دانست كه سياست تبليغاتي و خبري هر قدرت و كشور و نهادي چيست؟برخي رسانهها «حرفهای»تر اند و براي اثبات آن، خود را حقيقتجو نشان ميدهند و براي اعتبار خود از جناحها و صداهاي مختلف استفاده ميكنند. در كنار اينها، رسانههايي هم هستند كه خط تبليغاتي و ايدئولوژيك آشكاري دارند و به روشی بدوی یا ابتدايي موضع ميگيرند. برای نمونه، خود خبرنگار از كسي كه از او پرسش ميكند، بيشتر موضع دارد! اين رويكرد که حرفهاي نيست رسانه را بياعتبار ميكند. پس در ابتدا ديد سياست خبري و فرهنگي عمومي كه صداوسيماي ملي تعقيب ميكند، چيست؟ متاسفانه از گذشته خط خاصي بر صداوسيما حاكم بوده كه حتي نميتوان گفت اين خط كل حاكميت است بلكه چيزي جناحي است.
🔹 اگر برنامه تاريخي فكري و حتي فرهنگي از رسانه پخش شود، چون از يك خط خاص پيروي ميكند، بياعتبار است و این حتي در خنثيترين بحثهاي علمي و فلسفي و مذهبي و عقيدتي هم اين خط رسوخ كرده و سانسور ايجاد ميكند. مثلا يك برنامه تاريخي از تلويزيون پخش ميشود اما مثل كتابهاي درسي آموزش و پرورش، نوعي تحريف تاريخ در آن وجود دارد كه به دليل سلايق و تحليلهاي خاص، اين خط فرمايشي بايد اعمال شود.
🔸 به قول فرانسويها «ایماژ دو مارک» یا برچسب برند تبليغاتي هر كالايي مهم است: با رويكردهايي كه صداوسيما دارد روي آن هم اين مهربر پیشانی آن خورده و به دليل خطي بودن و زنده نبودن برنامهها نميتوانيد در تلويزيون شركت كنيد. پيش از اين برنامهها و مستندهاي مختلفي را ديدهايم كه در آنها حرفهاي فرد تقطيع ميشود و ماهيت موضوع تغيير ميكند. مستندي در سينما ساخته ميشود درباره بازرگان، حتی با دوستان او، که عليه بازرگان است! روشنفكران و نيروهاي فرهنگي به تلويزيون نميروند، چون اين برچسب كه تلويزيون جاي معتبري نيست، وجود دارد. ممكن است از شما سوءاستفاده شود يا حرفهايتان ناقص بيان شود. حنای اینگونه سیاستهای فرهنگی مسخرهٔ استفاده از روشنفکران و دگراندیشان علیه همدیگر و در انتها علیه خودشان، دیگر رنگی ندارد!
🔹 اين روش ابتدايي در موضعگيريها بویژه در مسائل علمي و عقيدتي و..، روش حرفهای نيست. بحث از جايگاهي است كه يك رسانه رسمي دارد و مدعی است که «ملی» است. اگر صداوسيمای ملی بياعتبار باشد، يعني استدلال شما سست و شكننده است و خودتان دارید تيشه به ريشه خود میزنيد! بهجاي فيلترينگ و پارازيت برنامههاي معتبرتری بسازند و از منتقدان دعوت كنند در آنها شركت كنند تا مدافعان اصلي کشور افكار عمومي باشند و مثلا جنگطلبان و توطئهگران موفق نشوند و گرنه باختهاند. و در صورتی ميتواند اعتباري در جهان ايجاد كند که به قول مردم «ميلي» نباشد بلکه ملی - يعني براي همهٔ مردم- باشد. شما ميبينيد كه يك روحاني كه تسلطي بر تحقیق تاريخی ندارد هر هفته در تلويزيون از تاريخ ميگويد و آنرا تحريف ميكند. دهها مثال ديگر هم در اين زمينه وجود دارد كه نوعي كاريكارتور از رسانه ميسازد.
🔸 اين رویکرد ساده-و-سطحياندیشانهٔ خطی-تبلیعاتی در ساير برنامهها هم ديده ميشود: در زمينه مذهبي ميبينيم كه در همه اعياد و ولادتها و رحلتها از يك نوع برنامهسازي استفاده ميشود؛ تلويزيون در برنامههاي مناسبتي بيشتر سراغ سبك مداحي هيجاني ميرود و كمتر به محتوا اهميت ميدهد درحالي كه بايد تاريخ وقايع را بررسي كند و اطلاعات به مخاطب بدهد كه بهطور مثال حضرت فاطمه كه شخصيت مهم تاريخ اسلام است، چه كسي بوده است، اما حجمي از مناسبتها و مراسم بيمحتوا در دهه فاطميه از صداوسيما پخش ميشود. در برنامههاي علمي و هنری از نوابغي که داريم و در جهان ميدرخشند، در تلويزيون حرفي به ميان نميآيد. فيلمهاي ما در جشنوارهها جايزه ميگيرند اما در تلويزيون خبرشان منعكس نميشود.
🔹 بحث يك مسوول و يك نفر و برنامه نيست. يك رويكرد و سياست عمومی و غالب در اين رسانه است كه باعث ميشود برای من روشنفکر و محقق نوعی كسر شأن باشد كه آنجا بروم. وقتي گزارشهاي غلط در تلويزيون انعكاس يابد امر به مسوولان مشتبه ميشود كه همه چيز خوب است. رويكرد امروز تلويزيون «پروپاگاند» است، يعني ترويج و تبليغ عقايد از پيش پذيرفته كه مشكلش اين است كه بر اثر تكرار امر را بر خود گوينده مشتبه ميكند.
📌لینک کامل مصاحبه در سایت روزنامه اعتماد
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/128318/تلويزيون-تيشه-به-ريشه-خود-نزند
#رسانه_ملی
#مصاحبه
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from سخنرانیها
✍️ سارا شریعتی
🖋 فعالیتاجتماعیقربانیاستبداد تاریخی
🔸فعالیت داوطلبانه به عنوان یک ضرورت مدنی مطرح می شود، می گویند ما فرهنگ کار جمعی نداریم، فرهنگ مشارکت نداریم، @sokhanranihaa نمی خواهم به این مساله وارد شوم، اما می گویم که مهم ترین مانع برای فعالیت های اجتماعی ما استبداد تاریخی و سیاسی است که به ما اجازه فعالیت های مشارکتی نمی دهد. ما نمی توانیم بدون توجه به عوامل سیاسی، موضوعات را مطرح کنیم.
🔹 مدرنیته سیاسی یعنی تقویت جامعه مدنی در برابر قدرت سیاسی. جامعه قوی می تواند نقش ضد قدرت را در برابر قدرت سیاسی ایفا کند. نباید یک اجتماع، نقش قربانی را ایفا کند. حالا چرا خودش را قربانی می داند؟ چون جامعه ما ضعیف است،حوزه فعالیت های داوطلبانه در ایران به شدت ضعیف است، @sokhanranihaa یکی از دلایلش این است که تمام جریانات سیاسی کشورهای دیگر، وارد کشور ما شد، جز جریانات اجتماعی. امر اجتماعی در جامعه ما هنوز متولد نشده است.
🔸 به نظر می رسد کار خیر و نیکوکاری، تغییر نقش و کارکرد داده است، الان تعریف کار خیرخواهانه این نیست که پول توزیع شود، بلکه اشکال غیرمادی آن مطرح است، مثل نذر کتاب، دارو و … یعنی از شکل سنتی آن خارج شده است، هم اکنون نیروهای بیشتری به سمت کارهای اجتماعی و نیکوکارانه آمده اند.
🔹 کار خیر و نیکوکارانه، امروزه، دیگر صرفا جنبه اقتصادی ندارد، آنچه ما از آن دفاع می کنیم از بخش غیراقتصادی فعالیت داوطلبانه است، این بخش برای افرادی است که فرصت ورود به جامعه را نداشته اند، مثل برخی از زنان.
🔸امر خیر و نیکوکارانه، فرهنگ نوعدوستی را در مقابل فرهنگ خودخواهانه قرار می دهد، کار داوطلبانه باعث می شود تا مواجهه مستقیمی با اجتماع و واقعیتهای آن ایجاد شود، هسته اولیه بسیاری از جنبش های اجتماعی از یک فعالیت خیرخواهانه شروع شده است.
🔹پیوند حوزه اجتماع و اخلاق نکته دیگری است که بر این اساس ، جامعه ضعیف، اخلاقیات ضعیفی هم دارد.
🔸امروز مساله کشورهای جهان سوم، بیشتر از هر زمان دیگری، مسائل اجتماعی و نابرابری هاست، مسائل اجتماعی نیاز به پاسخ اجتماعی دارد نه سیاسی. باید نیروهای میانجی میان قدرت سیاسی و جامعه مدنی ایجاد کرد. این نیروها از طریق فعالیت های نیکوکارانه و اجتماعی سازمانهای مردم نهاد می توانند شکل بگیرند.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🖋 فعالیتاجتماعیقربانیاستبداد تاریخی
🔸فعالیت داوطلبانه به عنوان یک ضرورت مدنی مطرح می شود، می گویند ما فرهنگ کار جمعی نداریم، فرهنگ مشارکت نداریم، @sokhanranihaa نمی خواهم به این مساله وارد شوم، اما می گویم که مهم ترین مانع برای فعالیت های اجتماعی ما استبداد تاریخی و سیاسی است که به ما اجازه فعالیت های مشارکتی نمی دهد. ما نمی توانیم بدون توجه به عوامل سیاسی، موضوعات را مطرح کنیم.
🔹 مدرنیته سیاسی یعنی تقویت جامعه مدنی در برابر قدرت سیاسی. جامعه قوی می تواند نقش ضد قدرت را در برابر قدرت سیاسی ایفا کند. نباید یک اجتماع، نقش قربانی را ایفا کند. حالا چرا خودش را قربانی می داند؟ چون جامعه ما ضعیف است،حوزه فعالیت های داوطلبانه در ایران به شدت ضعیف است، @sokhanranihaa یکی از دلایلش این است که تمام جریانات سیاسی کشورهای دیگر، وارد کشور ما شد، جز جریانات اجتماعی. امر اجتماعی در جامعه ما هنوز متولد نشده است.
🔸 به نظر می رسد کار خیر و نیکوکاری، تغییر نقش و کارکرد داده است، الان تعریف کار خیرخواهانه این نیست که پول توزیع شود، بلکه اشکال غیرمادی آن مطرح است، مثل نذر کتاب، دارو و … یعنی از شکل سنتی آن خارج شده است، هم اکنون نیروهای بیشتری به سمت کارهای اجتماعی و نیکوکارانه آمده اند.
🔹 کار خیر و نیکوکارانه، امروزه، دیگر صرفا جنبه اقتصادی ندارد، آنچه ما از آن دفاع می کنیم از بخش غیراقتصادی فعالیت داوطلبانه است، این بخش برای افرادی است که فرصت ورود به جامعه را نداشته اند، مثل برخی از زنان.
🔸امر خیر و نیکوکارانه، فرهنگ نوعدوستی را در مقابل فرهنگ خودخواهانه قرار می دهد، کار داوطلبانه باعث می شود تا مواجهه مستقیمی با اجتماع و واقعیتهای آن ایجاد شود، هسته اولیه بسیاری از جنبش های اجتماعی از یک فعالیت خیرخواهانه شروع شده است.
🔹پیوند حوزه اجتماع و اخلاق نکته دیگری است که بر این اساس ، جامعه ضعیف، اخلاقیات ضعیفی هم دارد.
🔸امروز مساله کشورهای جهان سوم، بیشتر از هر زمان دیگری، مسائل اجتماعی و نابرابری هاست، مسائل اجتماعی نیاز به پاسخ اجتماعی دارد نه سیاسی. باید نیروهای میانجی میان قدرت سیاسی و جامعه مدنی ایجاد کرد. این نیروها از طریق فعالیت های نیکوکارانه و اجتماعی سازمانهای مردم نهاد می توانند شکل بگیرند.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from موسی اکرمی (Musa Akrami)
⏪⏪ دوستان مجلۀ قلمیاران از من خواستند با آنان گفتوگویی داشته باشم در بارۀ دکتر علی شریعتی. ابتدا نپذیرفتم. من پس از انقلاب هیچ نوشته یا گفتهئی در بارۀ ایشان منتشر نکرده بودم.
⏪ نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند دقت و احساس مسئولیت درخور است تا سخن به سنحیدگی گفته آید و در دام تأیید کامل یا نفی کامل نیفتیم.
⏪ به هر روی، با اصرار دوستان، برگزاری نشست برای «گفتو گو» را پذیرفتم که انجام شد. متن پیاده شده در کوتاهترین فرصتی که برایم در نظر گرفته شده بود ویراسته شد و در اختیار دوستان قلمیاران قرار گرفت.
⏪ ظاهراً این مصاحبه نیز گرفتار بلای «مسئله»ی کاغذ شد و کمی بیش از یک سوم مطلب به گونهئی انتشار یافت که علیرغم باورم به حسن نیتی که نزد دوستان سراغ داشتم ناگزیر شدم به اطلاعشان برسانم که متأسفانه کلیت مطلب به گونهئی ناقص و مخدوش منتشر شده است. البته دوستان از سر لطف کوشیدند در برابر گلایۀ من گریزناپذیری کوتاهسازی متن را توجیه کنند.
⏪ اینک که به هر روی آن گفتوگو در هیجدهمین شمارۀ «قلمیاران»، تیرماه 1398، در 5 صفحه (صص 78-82) منتشر شده دوستان پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز لطف کردهاند متن کامل کفتوگو را بازنشر داده اند.
⏪ گفتنی است که این همۀ سخن من در بارۀ پدیدۀ شگرفی در جامعۀ ما به نام «دکتر علی شریعتی» نیست. این به هر حال توصیف گذرای کسی است که نگاههائی همان سان گذرا بر بخشهائی از قلهئی بلند انداخته است و با همان شتابزدگی چشمان اندیشه و احساسش هم زیباییهایش را دیده است هم ترسانگیزیها و وهمآفرینیهایش را. ⏪ در ضمن عنوان گفتوگو را من گذاشته بودم: «ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی، چونان تجلی ساحتهائی از هستی تاریخی گریزناپذیر ما».🌹🌷🌷🌹 http://farhangemrooz.com/news/59616/%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%80-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C
⏪ نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند دقت و احساس مسئولیت درخور است تا سخن به سنحیدگی گفته آید و در دام تأیید کامل یا نفی کامل نیفتیم.
⏪ به هر روی، با اصرار دوستان، برگزاری نشست برای «گفتو گو» را پذیرفتم که انجام شد. متن پیاده شده در کوتاهترین فرصتی که برایم در نظر گرفته شده بود ویراسته شد و در اختیار دوستان قلمیاران قرار گرفت.
⏪ ظاهراً این مصاحبه نیز گرفتار بلای «مسئله»ی کاغذ شد و کمی بیش از یک سوم مطلب به گونهئی انتشار یافت که علیرغم باورم به حسن نیتی که نزد دوستان سراغ داشتم ناگزیر شدم به اطلاعشان برسانم که متأسفانه کلیت مطلب به گونهئی ناقص و مخدوش منتشر شده است. البته دوستان از سر لطف کوشیدند در برابر گلایۀ من گریزناپذیری کوتاهسازی متن را توجیه کنند.
⏪ اینک که به هر روی آن گفتوگو در هیجدهمین شمارۀ «قلمیاران»، تیرماه 1398، در 5 صفحه (صص 78-82) منتشر شده دوستان پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز لطف کردهاند متن کامل کفتوگو را بازنشر داده اند.
⏪ گفتنی است که این همۀ سخن من در بارۀ پدیدۀ شگرفی در جامعۀ ما به نام «دکتر علی شریعتی» نیست. این به هر حال توصیف گذرای کسی است که نگاههائی همان سان گذرا بر بخشهائی از قلهئی بلند انداخته است و با همان شتابزدگی چشمان اندیشه و احساسش هم زیباییهایش را دیده است هم ترسانگیزیها و وهمآفرینیهایش را. ⏪ در ضمن عنوان گفتوگو را من گذاشته بودم: «ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی، چونان تجلی ساحتهائی از هستی تاریخی گریزناپذیر ما».🌹🌷🌷🌹 http://farhangemrooz.com/news/59616/%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%87%D9%85%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%80-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C
Farhangemrooz
ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی
بی گمان نمیتوان گفت که دکتر شریعتی در روی آوری به جنبش انقلابی یک آدم غیرانقلابی یا ضد انقلابی یا مرتجع است. او بالاخره دارد همۀ تحولات و رویدادهای سیاسی را دنبال میکند. ولی اگر میتوان او را انقلابی به معنای کنشگر حرفهئی سیاسی در راه براندازی حکومت موجود…
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
شعر سفر عُسرت از مهدی اخوان ثالث
با صدای #علی_شریعتی و شهرام ناظری
موجها خوابیده اند ، آرام و رام
طبل طوفان از نوا افتاده است
چشمه های شعله ور خشکیده اند
آبها از آسیاب افتاده است
@sokhanranihaa
در مزار آباد شهر بی تپش
وای جغدی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی خروش و بی فغان
خشمناکان بی فغان و بی خروش
آهها در سینه ها گم کرده راه
مرغکان سرشان به زیر بالها
در سکوت جاودان مدفون شده است
هر چه غوغا بود و قیل و قالها
آبها از آسیا افتاده است
دارها برچیده ، خونها شسته اند
جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
پشکبنهای پلیدی رسته اند
مشتهای آسمان کوب قوی
وا شده ست و گونه گون رسوا شده ست
یا نهان سیلی زنان یا آشکار
کاسه ی پست گداییها شده ست
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان
و آنچه بود ، آش دهن سوزی نبود
این شب است ، آری ، شبی بس هولناک
لیک پشت تپه هم روزی نبود
باز ما ماندیم و شهر بی تپش
و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست
گاه می گویم فغانی بر کشم
باز میبینم صدایم کوته است
باز می بینم که پشت میله ها
مادرم استاده ، با چشمان تر
ناله اش گم گشته در فریادها
گویدم گویی که من لالم ، تو کر
آخر انگشتی کند چون خامه ای
دست دیگر را به سان نامه ای
گویدم بنویس و راحت شو به رمز
تو عجب دیوانه و خود کامه ای
من سری بالا زنم چون مکیان
از پس نوشیدن هر جرعه آب
مادرم جنباند از افسوس سر
هر چه از آن گوید ، این بیند جواب
گوید آخر ...پیرهاتان نیز ... هم
گویمش اما جوانان مانده اند
گویدم اینها دروغند و فریب
گویم آنها بس به گوشم خوانده ام
گوید اما خواهرت ، طفلت ، زنت...؟
من نهم دندان غفلت بر جگر
چشم هم اینجا دم از کوری زند
گوش کز حرف نخستین بود کر
گاه رفتن گویدم نومیدوار
وآخرین حرفش که : این جهل است و لج
قلعه ها شد فتح ، سقف آمد فرود
و آخرین حرفم ستون است و فرج
می شود چشمش پر از اشک و به خویش
می دهد امید دیدار مرا
من به اشکش خیره از این سوی و باز
دزد مسکین بُرده سیگار مرا
آبها از آسیا افتاده ، لیک
باز ما ماندیم و خوان این و آن
میهمان باده و افیون و بنگ
از عطای دشمنان و دوستان
آبها از آسیا افتاده ، لیک
باز ما ماندیم و عدل ایزدی
وآنچه گویی گویدم هر شب زنم
باز هم مست و تهی دست آمدی؟
آن که در خونش طلا بود و شرف
شانه ای بالا تکاند و جام زد
چتر پولادین و نا پیدا به دست
رو به ساحلهای دیگر گام زد
در شگفت از این غبار بی سوار
خشمگین ، ما نا شریفان مانده ایم
آبها از آسیاافتاده ، لیک
باز ما با موج و توفان مانده ایم
هر که آمد بار خود را بست و رفت
ما همان بد بخت و خوار و بی نصیب
ز آن چه حاصل ، جز با دروغ و جز دروغ؟
زین چه حاصل ، جز فریب و جز فریب ؟
باز می گویند : فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود
کاوه ای پیدا نخواهد شد ، امید
کاشکی اسکندری پیدا شود
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
شعر سفر عُسرت از مهدی اخوان ثالث
با صدای #علی_شریعتی و شهرام ناظری
موجها خوابیده اند ، آرام و رام
طبل طوفان از نوا افتاده است
چشمه های شعله ور خشکیده اند
آبها از آسیاب افتاده است
@sokhanranihaa
در مزار آباد شهر بی تپش
وای جغدی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی خروش و بی فغان
خشمناکان بی فغان و بی خروش
آهها در سینه ها گم کرده راه
مرغکان سرشان به زیر بالها
در سکوت جاودان مدفون شده است
هر چه غوغا بود و قیل و قالها
آبها از آسیا افتاده است
دارها برچیده ، خونها شسته اند
جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
پشکبنهای پلیدی رسته اند
مشتهای آسمان کوب قوی
وا شده ست و گونه گون رسوا شده ست
یا نهان سیلی زنان یا آشکار
کاسه ی پست گداییها شده ست
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان
و آنچه بود ، آش دهن سوزی نبود
این شب است ، آری ، شبی بس هولناک
لیک پشت تپه هم روزی نبود
باز ما ماندیم و شهر بی تپش
و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست
گاه می گویم فغانی بر کشم
باز میبینم صدایم کوته است
باز می بینم که پشت میله ها
مادرم استاده ، با چشمان تر
ناله اش گم گشته در فریادها
گویدم گویی که من لالم ، تو کر
آخر انگشتی کند چون خامه ای
دست دیگر را به سان نامه ای
گویدم بنویس و راحت شو به رمز
تو عجب دیوانه و خود کامه ای
من سری بالا زنم چون مکیان
از پس نوشیدن هر جرعه آب
مادرم جنباند از افسوس سر
هر چه از آن گوید ، این بیند جواب
گوید آخر ...پیرهاتان نیز ... هم
گویمش اما جوانان مانده اند
گویدم اینها دروغند و فریب
گویم آنها بس به گوشم خوانده ام
گوید اما خواهرت ، طفلت ، زنت...؟
من نهم دندان غفلت بر جگر
چشم هم اینجا دم از کوری زند
گوش کز حرف نخستین بود کر
گاه رفتن گویدم نومیدوار
وآخرین حرفش که : این جهل است و لج
قلعه ها شد فتح ، سقف آمد فرود
و آخرین حرفم ستون است و فرج
می شود چشمش پر از اشک و به خویش
می دهد امید دیدار مرا
من به اشکش خیره از این سوی و باز
دزد مسکین بُرده سیگار مرا
آبها از آسیا افتاده ، لیک
باز ما ماندیم و خوان این و آن
میهمان باده و افیون و بنگ
از عطای دشمنان و دوستان
آبها از آسیا افتاده ، لیک
باز ما ماندیم و عدل ایزدی
وآنچه گویی گویدم هر شب زنم
باز هم مست و تهی دست آمدی؟
آن که در خونش طلا بود و شرف
شانه ای بالا تکاند و جام زد
چتر پولادین و نا پیدا به دست
رو به ساحلهای دیگر گام زد
در شگفت از این غبار بی سوار
خشمگین ، ما نا شریفان مانده ایم
آبها از آسیاافتاده ، لیک
باز ما با موج و توفان مانده ایم
هر که آمد بار خود را بست و رفت
ما همان بد بخت و خوار و بی نصیب
ز آن چه حاصل ، جز با دروغ و جز دروغ؟
زین چه حاصل ، جز فریب و جز فریب ؟
باز می گویند : فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود
کاوه ای پیدا نخواهد شد ، امید
کاشکی اسکندری پیدا شود
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
Forwarded from کانال رسمی رحمتاله بیگدلی
✅ #قلمیاران یا #قلمکاران؟
رحمتاله بیگدلی: شماره ۱۸ ماهنامه موسوم به #قلمیاران، #پروندهای در باره #دکتر_علی_شریعتی منتشر کرده است که از فرط بیمایگی باید آن را #پروندهسازی نامید!
بهتر است نام نشریه هم به #قلمکاران تغییر یابد؛
چون واقعا #آش_شلهقلمکاری را تدارک دیدهاند!
💠 شماره ۱۸ قلمیاران
سخنران مجاهد، پروندهای در نقد علی شریعتی؛ شریعتی مقلد سورل، شریعتی و عقل عقیم او، مردی سفید با صورتک سیاه، شریعتی کپی برابر اصل فردید، احیاگر ایدئولوژی الموتی در ایران
🆔 کانال رسمی رحمتاله بیگدلی:
🆔 @rahmatollah_bigdeli
رحمتاله بیگدلی: شماره ۱۸ ماهنامه موسوم به #قلمیاران، #پروندهای در باره #دکتر_علی_شریعتی منتشر کرده است که از فرط بیمایگی باید آن را #پروندهسازی نامید!
بهتر است نام نشریه هم به #قلمکاران تغییر یابد؛
چون واقعا #آش_شلهقلمکاری را تدارک دیدهاند!
💠 شماره ۱۸ قلمیاران
سخنران مجاهد، پروندهای در نقد علی شریعتی؛ شریعتی مقلد سورل، شریعتی و عقل عقیم او، مردی سفید با صورتک سیاه، شریعتی کپی برابر اصل فردید، احیاگر ایدئولوژی الموتی در ایران
🆔 کانال رسمی رحمتاله بیگدلی:
🆔 @rahmatollah_bigdeli
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸» ما را بهخاطر بیاور! «
🖋احسان شریعتی
🔸فاجعهٔ کوی دانشگاه و شهادت عزتالله ابراهیمنژاد، رخدادی فراموشناشدنی در حافظهٔ دانشگاه و حلقهای از تسلسل ادوار مقاومت و مبارزهٔ جنبش دانشجویی در راه استقلال و آزادی، در برابر استعمار و استبداد، از ۱۶ آذر ۳۲ تا ۱۸ تیر ۷۸
#هیجدهم_تیر
#کوی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استبداد_استعمار
#کوتاه_نوشته
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸فاجعهٔ کوی دانشگاه و شهادت عزتالله ابراهیمنژاد، رخدادی فراموشناشدنی در حافظهٔ دانشگاه و حلقهای از تسلسل ادوار مقاومت و مبارزهٔ جنبش دانشجویی در راه استقلال و آزادی، در برابر استعمار و استبداد، از ۱۶ آذر ۳۲ تا ۱۸ تیر ۷۸
#هیجدهم_تیر
#کوی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استبداد_استعمار
#کوتاه_نوشته
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
به خاطر بِسپارید
به دانشجویانِ کوی دانشگاه
آیندگانِ پَس از ما !
که
به دانشگاه
پای
می گذارید
از ما
نیز
دَرین روزِ سال
یاد آرید
*
هجدهِ تیر ماه را
چون شانزدهِ آذر
به خاطر بِسپارید
*
این روز
نیز
روزِ دانشجو ست
*
روزی که
پنجره های باز
نا خواسته
بسته شدند
*
وَ شیشه های مَنظره
نا خواسته
شکسته شدند
*
روزی که
جزوه ها و کتاب های درسی
به دستِ ناخواندِگان
مُچاله شدند
*
وَ قِصه هایِِ غُصۀ ما
به تمامی
در یک ریش تراشِِ ساده
خُلاصه شدند
*
روزی که
چَشم به راهان
اذانِ صُبح را
با آه و ناله
نیمه کاره
رها کردند
وَ دو گانه را
قَد قامَت نَبَسته هنوز
تَشَهُّد گفتند
وَ در خونِ خویش خُفتند
*
روزی که
نامه هایِ خبر
دیگر
هیچ گاه
به مَقصَد نَرِسیدَند
*
وَ زَنگ هایِ بازگشت
دیگر
هیچ گاه
رویِ لَبخَند را نَدیدَند
*
آیندگانِ پس از ما !
از خویش بپرسید :
به کدامین گناه
ما را
کُشتند ؟
وَ چرا هر سال
با اِنکار
باز
می کُشَند ؟
*
آیندگانِ پس از ما !
بر این خاک
خون ها شَتَک زده است
آهسته گام بردارید
وَ حُرمتِ این روز را
نِگه دارید
*
هجدهِ تیر ماه را
چون شانزدهِ آذر
به خاطر بِسپارید
*
این روز
نیز
روزِ دانشجو ست ...
سعید شهرتاش
18 تیر ماه 98
به دانشجویانِ کوی دانشگاه
آیندگانِ پَس از ما !
که
به دانشگاه
پای
می گذارید
از ما
نیز
دَرین روزِ سال
یاد آرید
*
هجدهِ تیر ماه را
چون شانزدهِ آذر
به خاطر بِسپارید
*
این روز
نیز
روزِ دانشجو ست
*
روزی که
پنجره های باز
نا خواسته
بسته شدند
*
وَ شیشه های مَنظره
نا خواسته
شکسته شدند
*
روزی که
جزوه ها و کتاب های درسی
به دستِ ناخواندِگان
مُچاله شدند
*
وَ قِصه هایِِ غُصۀ ما
به تمامی
در یک ریش تراشِِ ساده
خُلاصه شدند
*
روزی که
چَشم به راهان
اذانِ صُبح را
با آه و ناله
نیمه کاره
رها کردند
وَ دو گانه را
قَد قامَت نَبَسته هنوز
تَشَهُّد گفتند
وَ در خونِ خویش خُفتند
*
روزی که
نامه هایِ خبر
دیگر
هیچ گاه
به مَقصَد نَرِسیدَند
*
وَ زَنگ هایِ بازگشت
دیگر
هیچ گاه
رویِ لَبخَند را نَدیدَند
*
آیندگانِ پس از ما !
از خویش بپرسید :
به کدامین گناه
ما را
کُشتند ؟
وَ چرا هر سال
با اِنکار
باز
می کُشَند ؟
*
آیندگانِ پس از ما !
بر این خاک
خون ها شَتَک زده است
آهسته گام بردارید
وَ حُرمتِ این روز را
نِگه دارید
*
هجدهِ تیر ماه را
چون شانزدهِ آذر
به خاطر بِسپارید
*
این روز
نیز
روزِ دانشجو ست ...
سعید شهرتاش
18 تیر ماه 98
ما را به خاطر بیاور
مارا که تازه جوانانی بیست ودو ساله بودیم
شور عشق در سینه داشتیم و
پبش ازآن که عاشق شویم
سینه بر خاک سوده مردیم
ما را به خاطر بیاور
مارا که سینه سرخانی خنیاگر بودیم
و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار
پبش از آنکه آوازه خوان شویم
بر شاخه تکیده از تکیه گاه خویش
جان وا سپردیم
به خاطر دارم
پیام تان را, سرنوشت تان را
که همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهای صامت سینه سرخان سینه بر سیخ
و تجسر آرزوهای بیست ودوساله گان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان
شاید بیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله می میرم
شعر از زندهیاد
عزت ابراهیمنژاد
شهید کوی دانشگاه
۱۸ تیرماه ۱۳۷۸
مارا که تازه جوانانی بیست ودو ساله بودیم
شور عشق در سینه داشتیم و
پبش ازآن که عاشق شویم
سینه بر خاک سوده مردیم
ما را به خاطر بیاور
مارا که سینه سرخانی خنیاگر بودیم
و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار
پبش از آنکه آوازه خوان شویم
بر شاخه تکیده از تکیه گاه خویش
جان وا سپردیم
به خاطر دارم
پیام تان را, سرنوشت تان را
که همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهای صامت سینه سرخان سینه بر سیخ
و تجسر آرزوهای بیست ودوساله گان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان
شاید بیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله می میرم
شعر از زندهیاد
عزت ابراهیمنژاد
شهید کوی دانشگاه
۱۸ تیرماه ۱۳۷۸
Forwarded from کانال رسمی رحمتاله بیگدلی
✅ توضیح دکتر موسی اکرمی* در باره انتشار مخدوش و محذوف گفتوگوی وی در باره دکتر علی شریعتی در ماهنامه قلمیاران
⏪ دوستان مجلۀ قلمیاران از من خواستند با آنان گفتوگویی داشته باشم در بارۀ دکتر علی شریعتی. ابتدا نپذیرفتم. من پس از انقلاب هیچ نوشته یا گفتهای در بارۀ ایشان منتشر نکرده بودم.
⏪ نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند دقت و احساس مسوولیت درخور است تا سخن بهسنجیدگی گفته آید و در دام تأیید کامل یا نفی کامل نیافتیم.
⏪ بههر روی، با اصرار دوستان، برگزاری نشست برای «گفتوگو» را پذیرفتم که انجام شد. متن پیادهشده در کوتاهترین فرصتی که برایم در نظر گرفته شده بود ویراسته شد و در اختیار دوستان قلمیاران قرار گرفت.
⏪ ظاهراً این مصاحبه نیز گرفتار بلای «مساله»ی کاغذ شد و کمی بیش از یکسوم مطلب بهگونهای انتشار یافت که علیرغم باورم به حسن نیتی که نزد دوستان سراغ داشتم ناگزیر شدم به اطلاعشان برسانم که متأسفانه کلیت مطلب بهگونهای ناقص و مخدوش منتشر شده است. البته دوستان از سر لطف کوشیدند در برابر گلایۀ من گریزناپذیری کوتاهسازی متن را توجیه کنند.
⏪ اینک که بههر روی آن گفتوگو در هیجدهمین شمارهی «قلمیاران»، تیرماه ۱۳۹۸، در ۵ صفحه (صص ۷۸-۸۲) منتشر شده، دوستان پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز لطف کردهاند متن کامل گفتوگو را بازنشر دادهاند.
⏪ گفتنی است که این همهی سخن من در بارهی پدیدهی شگرفی در جامعهی ما بهنام «دکتر علی شریعتی» نیست. این بههر حال، توصیف گذرای کسی است که نگاههایی همانسان گذرا بر بخشهایی از قلهای بلند انداخته است و با همان شتابزدگی چشمان اندیشه و احساسش هم زیباییهایش را دیده است هم ترسانگیزیها و وهمآفرینیهایش را.
⏪ در ضمن عنوان گفتوگو را من گذاشته بودم: «ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی، چونان تجلی ساحتهایی از هستی تاریخی گریزناپذیر ما.»
** دکتر موسی اکرمی استاد تمام، نویسنده، مترجم و ویراستار در گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است.
این استاد دانشگاه علاوه بر تخصص در رشته فیزیک و فلسفه در زمینه جریانهای گوناگون فکری پیش از انقلاب، مطالعات جدی دارد.
🆔 @rahmatollah_bigdeli
🔻لینک یادداشت دکتر اکرمی در کانال تلگرامی ایشان:
https://t.me/musaakrami/4576
🔻لینک متن کامل گفتوگو در پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز:
🆔 http://yon.ir/cRa0g
⏪ دوستان مجلۀ قلمیاران از من خواستند با آنان گفتوگویی داشته باشم در بارۀ دکتر علی شریعتی. ابتدا نپذیرفتم. من پس از انقلاب هیچ نوشته یا گفتهای در بارۀ ایشان منتشر نکرده بودم.
⏪ نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند دقت و احساس مسوولیت درخور است تا سخن بهسنجیدگی گفته آید و در دام تأیید کامل یا نفی کامل نیافتیم.
⏪ بههر روی، با اصرار دوستان، برگزاری نشست برای «گفتوگو» را پذیرفتم که انجام شد. متن پیادهشده در کوتاهترین فرصتی که برایم در نظر گرفته شده بود ویراسته شد و در اختیار دوستان قلمیاران قرار گرفت.
⏪ ظاهراً این مصاحبه نیز گرفتار بلای «مساله»ی کاغذ شد و کمی بیش از یکسوم مطلب بهگونهای انتشار یافت که علیرغم باورم به حسن نیتی که نزد دوستان سراغ داشتم ناگزیر شدم به اطلاعشان برسانم که متأسفانه کلیت مطلب بهگونهای ناقص و مخدوش منتشر شده است. البته دوستان از سر لطف کوشیدند در برابر گلایۀ من گریزناپذیری کوتاهسازی متن را توجیه کنند.
⏪ اینک که بههر روی آن گفتوگو در هیجدهمین شمارهی «قلمیاران»، تیرماه ۱۳۹۸، در ۵ صفحه (صص ۷۸-۸۲) منتشر شده، دوستان پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز لطف کردهاند متن کامل گفتوگو را بازنشر دادهاند.
⏪ گفتنی است که این همهی سخن من در بارهی پدیدهی شگرفی در جامعهی ما بهنام «دکتر علی شریعتی» نیست. این بههر حال، توصیف گذرای کسی است که نگاههایی همانسان گذرا بر بخشهایی از قلهای بلند انداخته است و با همان شتابزدگی چشمان اندیشه و احساسش هم زیباییهایش را دیده است هم ترسانگیزیها و وهمآفرینیهایش را.
⏪ در ضمن عنوان گفتوگو را من گذاشته بودم: «ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی، چونان تجلی ساحتهایی از هستی تاریخی گریزناپذیر ما.»
** دکتر موسی اکرمی استاد تمام، نویسنده، مترجم و ویراستار در گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است.
این استاد دانشگاه علاوه بر تخصص در رشته فیزیک و فلسفه در زمینه جریانهای گوناگون فکری پیش از انقلاب، مطالعات جدی دارد.
🆔 @rahmatollah_bigdeli
🔻لینک یادداشت دکتر اکرمی در کانال تلگرامی ایشان:
https://t.me/musaakrami/4576
🔻لینک متن کامل گفتوگو در پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز:
🆔 http://yon.ir/cRa0g
Telegram
موسی اکرمی
⏪⏪ دوستان مجلۀ قلمیاران از من خواستند با آنان گفتوگویی داشته باشم در بارۀ دکتر علی شریعتی. ابتدا نپذیرفتم. من پس از انقلاب هیچ نوشته یا گفتهئی در بارۀ ایشان منتشر نکرده بودم.
⏪ نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند…
⏪ نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند…
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒«ننویسنده»!
🖋 سوسن شریعتی
🔆«ننویسندگی !چه کار سخت و خستهکنندهای است! ...سه چهار روز است احساس میکنم که گویی به کار سخت و رنجآوری مشغولم، سختتر و تلختر از هر کاری، خستهکنندهتر از هر عملی، آن هم چه کاری! هیچ تعطیلبردار نیست. ساعتی و لحظهای بیکاری و استراحت ندارد. شبانهروزی است. یک دقیقه مهلت نمیدهد! بیطاقتم کرده است. در عمرم از کاری اینچنین کوفته نشدهام، اینچنین به فغانم نیاورده است. اصلاً هیچوقت نمیدانستم، احساس نکرده بودم که ننوشتن هم کاری است و حالا میفهمم که چه کار طاقتفرسایی است. سه چهار روز است که مداوم، بدون لحظهای بیکاری، دقیقهای استراحت دارم نمینویسم! امشب دیگر به زانو درآمدم. گفتم چند صفحهای استراحت کنم، چند سطری نفس بکشم و حالم که کمی بهتر شد باز بروم سر ننوشتن. »
📌(علی شریعتی-گفتگوهای تنهایی)
🔆شریعتی از سال های نوجوانی تا آخرین لحظات زندگی اش که در آغاز میانسالگی به پایان رسید با کلمات سر و کار داشته است: در مجموع بیست و سه سال؛ بیست و سه سالی که تعطیل بردار نبوده است : با نوشتن در روزنامه خراسان در دهه سی آغاز می شود و در سال 56 با نوشتن رساله های ممنوعه( خودسازی انقلابی)به پایان می رسد. مجموعه این بیست و سه سال می شود. حدود16000صفحه مطلب؛ از نامه نگاری گرفته تا شعر، از سخنرانی تا مکتوب؛ از ترجمه تا تألیف. او تا به آخر عمر به هر دری می زند برای شنیده شدن و خوانده شدن. اولین تمرین های او برای نوشتن در حوزه عمومی به روزنامه خراسان در دهه سی بر می گردد؛ حول و حوش بیست سالگی . در این ایام مقالات او هم به ادبیات ربطی پیدا می کنند و هم به حوزه دین (مکتب واسطه) ؛ هم شعر می گوید، هم ترجمه می کند( ابوذر، در نقد و ادب،..). در سال های اقامت در اروپا نیز کار به همین منوال است.
🔆او به نوشتن مقالات کوتاه در ارگان دانشجویان ایرانی «ایران آزاد» و «نامه پارسی» ادامه می دهد و البته ترجمه «نیایش» اثر الکسیس کارل. با ورود به ایران و در همان سال های آغازین اقامت در مشهد (نیمه دوم دهه چهل) نخستین اثر خود را به نام «کویر» به چاپ می رساند. «هبوط » نیز در همین ایام نوشته می شود و نیز تمامی متونی که پس از مرگش به نام «گفتگوهای تنهایی» به چاپ رسیده اند و البته باز هم مقالاتی در نشریات ادبی چون هیرمند. تا قبل از آغاز سخنرانی در حسینیه ارشاد در سن 33 سالگی هیچ کس او را به عنوان سخنران نمی شناسد. بیشترین آثار مکتوب او در فاصله زمانی میان ۴۷ تا ۵۲ نوشته شده اند و از قضا در زمانی که به عنوان سخنران در حسینیه ارشاد مشغول به ایراد سخن است. اما بر خلاف تصور عمومی از میان 6600 صفحه اثر مکتوب فقط 2228 صفحه به متون کویریاتی اختصاص دارد و ۴۳۷۲ صفحه باقیمانده به حوزه اندیشه، دین و جامعه مربوط می شود. (« ما و اقبال»، «بازگشت به کدام خویش»، «حج»، «نیایش»، «حسین وارث آدم» و...)شریعتی از سال ۴۷ در رفت و آمد مدام میان تهران و مشهد است و کمی پس از استقرار در تهران دستگیر می شود. زیست موقتی و نداشتن خلوتی مستقر بی تردید پراتیک نوشتن را تحت تاثیر این موقعیت اورژانسی قرار می دهد. شریعتی می نویسد علی رغم اضطرار و اضطراب، علی رغم دربدری، علی رغم زمان تنگ و نبود امکانات. چه چیز می نویسد؟ شطحیات؟ علمی-پژوهشی؟ مقید به فرمات دانشگاهی؟ رساله های ادبی؟ با رفرانس؟ از جنس اندیشه؟ از نوع دین؟
شریعتی به هنگام مرگ 43 سال داشت و از خود حدود 16000صفحه متن مکتوب و شفاهی برجای گذاشت. در این میان ۶۶۰۰ صفحه به آثار مکتوب او اختصاص دارد که به شکل کتاب، رساله، نامه و مقالات کوتاه به چاپ رسیده است. نه وقتی می نوشت نویسندگانی بود و نه وقتی سخنرانی می کرد وعظ. چهل سال بحث و گفتگو پیرامون بركات و ضربات اندیشه ها ي او براي من معاصر ايراني اين گفته را تأييد مي كند.
او یک ننویسنده بود!
#ننویسنده
#علی_شریعتی
#نویسنده
#آثار_مکتوب
#یادداشت
#سوسن_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📸عکس پیوست : دست نوشته علی شریعتی از گفتگوهای تنهایی
🖋 سوسن شریعتی
🔆«ننویسندگی !چه کار سخت و خستهکنندهای است! ...سه چهار روز است احساس میکنم که گویی به کار سخت و رنجآوری مشغولم، سختتر و تلختر از هر کاری، خستهکنندهتر از هر عملی، آن هم چه کاری! هیچ تعطیلبردار نیست. ساعتی و لحظهای بیکاری و استراحت ندارد. شبانهروزی است. یک دقیقه مهلت نمیدهد! بیطاقتم کرده است. در عمرم از کاری اینچنین کوفته نشدهام، اینچنین به فغانم نیاورده است. اصلاً هیچوقت نمیدانستم، احساس نکرده بودم که ننوشتن هم کاری است و حالا میفهمم که چه کار طاقتفرسایی است. سه چهار روز است که مداوم، بدون لحظهای بیکاری، دقیقهای استراحت دارم نمینویسم! امشب دیگر به زانو درآمدم. گفتم چند صفحهای استراحت کنم، چند سطری نفس بکشم و حالم که کمی بهتر شد باز بروم سر ننوشتن. »
📌(علی شریعتی-گفتگوهای تنهایی)
🔆شریعتی از سال های نوجوانی تا آخرین لحظات زندگی اش که در آغاز میانسالگی به پایان رسید با کلمات سر و کار داشته است: در مجموع بیست و سه سال؛ بیست و سه سالی که تعطیل بردار نبوده است : با نوشتن در روزنامه خراسان در دهه سی آغاز می شود و در سال 56 با نوشتن رساله های ممنوعه( خودسازی انقلابی)به پایان می رسد. مجموعه این بیست و سه سال می شود. حدود16000صفحه مطلب؛ از نامه نگاری گرفته تا شعر، از سخنرانی تا مکتوب؛ از ترجمه تا تألیف. او تا به آخر عمر به هر دری می زند برای شنیده شدن و خوانده شدن. اولین تمرین های او برای نوشتن در حوزه عمومی به روزنامه خراسان در دهه سی بر می گردد؛ حول و حوش بیست سالگی . در این ایام مقالات او هم به ادبیات ربطی پیدا می کنند و هم به حوزه دین (مکتب واسطه) ؛ هم شعر می گوید، هم ترجمه می کند( ابوذر، در نقد و ادب،..). در سال های اقامت در اروپا نیز کار به همین منوال است.
🔆او به نوشتن مقالات کوتاه در ارگان دانشجویان ایرانی «ایران آزاد» و «نامه پارسی» ادامه می دهد و البته ترجمه «نیایش» اثر الکسیس کارل. با ورود به ایران و در همان سال های آغازین اقامت در مشهد (نیمه دوم دهه چهل) نخستین اثر خود را به نام «کویر» به چاپ می رساند. «هبوط » نیز در همین ایام نوشته می شود و نیز تمامی متونی که پس از مرگش به نام «گفتگوهای تنهایی» به چاپ رسیده اند و البته باز هم مقالاتی در نشریات ادبی چون هیرمند. تا قبل از آغاز سخنرانی در حسینیه ارشاد در سن 33 سالگی هیچ کس او را به عنوان سخنران نمی شناسد. بیشترین آثار مکتوب او در فاصله زمانی میان ۴۷ تا ۵۲ نوشته شده اند و از قضا در زمانی که به عنوان سخنران در حسینیه ارشاد مشغول به ایراد سخن است. اما بر خلاف تصور عمومی از میان 6600 صفحه اثر مکتوب فقط 2228 صفحه به متون کویریاتی اختصاص دارد و ۴۳۷۲ صفحه باقیمانده به حوزه اندیشه، دین و جامعه مربوط می شود. (« ما و اقبال»، «بازگشت به کدام خویش»، «حج»، «نیایش»، «حسین وارث آدم» و...)شریعتی از سال ۴۷ در رفت و آمد مدام میان تهران و مشهد است و کمی پس از استقرار در تهران دستگیر می شود. زیست موقتی و نداشتن خلوتی مستقر بی تردید پراتیک نوشتن را تحت تاثیر این موقعیت اورژانسی قرار می دهد. شریعتی می نویسد علی رغم اضطرار و اضطراب، علی رغم دربدری، علی رغم زمان تنگ و نبود امکانات. چه چیز می نویسد؟ شطحیات؟ علمی-پژوهشی؟ مقید به فرمات دانشگاهی؟ رساله های ادبی؟ با رفرانس؟ از جنس اندیشه؟ از نوع دین؟
شریعتی به هنگام مرگ 43 سال داشت و از خود حدود 16000صفحه متن مکتوب و شفاهی برجای گذاشت. در این میان ۶۶۰۰ صفحه به آثار مکتوب او اختصاص دارد که به شکل کتاب، رساله، نامه و مقالات کوتاه به چاپ رسیده است. نه وقتی می نوشت نویسندگانی بود و نه وقتی سخنرانی می کرد وعظ. چهل سال بحث و گفتگو پیرامون بركات و ضربات اندیشه ها ي او براي من معاصر ايراني اين گفته را تأييد مي كند.
او یک ننویسنده بود!
#ننویسنده
#علی_شریعتی
#نویسنده
#آثار_مکتوب
#یادداشت
#سوسن_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📸عکس پیوست : دست نوشته علی شریعتی از گفتگوهای تنهایی
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📸 نخستین چاپ کتاب کویر
🔆کتاب" کویر" در دو هزار نسخه در۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۹ در چاپخانه طوس مشهد به چاپ رسید.
🔆شریعتی خود در مقدمه این کتاب می نویسد:
📌"این کتاب بث الشکوی های یک روح کویری است و این کویر، هم جهان من است و هم تاریخ من و هم میهن من و هم دل من، خویشتن غریب من، زیستن بایر و آتشناک من و بالاخره داستان من و این کویر تشنه و مرموز و گدازان و منتظر و غمگین "بودن"!(ص۲۰)
#آثار_مکتوب
#علی_شریعتی
#نویسنده
#کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆کتاب" کویر" در دو هزار نسخه در۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۹ در چاپخانه طوس مشهد به چاپ رسید.
🔆شریعتی خود در مقدمه این کتاب می نویسد:
📌"این کتاب بث الشکوی های یک روح کویری است و این کویر، هم جهان من است و هم تاریخ من و هم میهن من و هم دل من، خویشتن غریب من، زیستن بایر و آتشناک من و بالاخره داستان من و این کویر تشنه و مرموز و گدازان و منتظر و غمگین "بودن"!(ص۲۰)
#آثار_مکتوب
#علی_شریعتی
#نویسنده
#کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📸 نخستین جلد کتاب اسلام شناسی
🔆کتاب " اسلام شناسی" در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ در چاپخانه طوس مشهد در تیراژ دو هزار به چاپ می رسد.
🔆 بخش اعظم این کتاب ۶۲۷ صفحه ای دروس شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد است که توسط دانشجویان ضبط می شده و به تمامی توسط شریعتی ویراستاری دوباره شده است. " سیمای محمد" تنها متن نوشته شده این مجموعه است که در کتاب " محمد خاتم پیامبران" قبل از این مجموعه به چاپ رسیده بوده است. شریعتی این کتاب را تقدیم می کند به:
🔆"کسانی که خود کاری نمی کنند و از اینکه دیگری کاری کند آزرده می شوند".
#آثار_مکتوب
#اسلام_شناسی
#نویسنده
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆کتاب " اسلام شناسی" در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ در چاپخانه طوس مشهد در تیراژ دو هزار به چاپ می رسد.
🔆 بخش اعظم این کتاب ۶۲۷ صفحه ای دروس شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد است که توسط دانشجویان ضبط می شده و به تمامی توسط شریعتی ویراستاری دوباره شده است. " سیمای محمد" تنها متن نوشته شده این مجموعه است که در کتاب " محمد خاتم پیامبران" قبل از این مجموعه به چاپ رسیده بوده است. شریعتی این کتاب را تقدیم می کند به:
🔆"کسانی که خود کاری نمی کنند و از اینکه دیگری کاری کند آزرده می شوند".
#آثار_مکتوب
#اسلام_شناسی
#نویسنده
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب"
🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:
🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین سالهی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.
🔆ما فارسیزبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایهداران ادب در جهان بشمار میآئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، میبالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزلها بریدهاند هنوز نوسفریم.
🔆در سالهای اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهمهائی برداشتهاند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینهها، بخصوص زمینههای اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم میخورد زیرا صاحبنظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار میآیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانهاند و از کشاکشها و گرایشهای بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائیشناسی و روانشناسی ادبی و غیره هست بیخبر، و ناچار کمیت اندیشهشان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمیتوانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمهی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر میکنند، ترجمه حرف میزنند، ترجمه تألیف میکنند! ترجمه قضاوت میکنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل میکنند و حتی ترجمه دیندارند و ترجمه بیدین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه میگویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار میگردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایهی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
________________
📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
___________
#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
_______________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:
🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین سالهی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.
🔆ما فارسیزبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایهداران ادب در جهان بشمار میآئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، میبالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزلها بریدهاند هنوز نوسفریم.
🔆در سالهای اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهمهائی برداشتهاند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینهها، بخصوص زمینههای اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم میخورد زیرا صاحبنظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار میآیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانهاند و از کشاکشها و گرایشهای بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائیشناسی و روانشناسی ادبی و غیره هست بیخبر، و ناچار کمیت اندیشهشان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمیتوانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمهی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر میکنند، ترجمه حرف میزنند، ترجمه تألیف میکنند! ترجمه قضاوت میکنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل میکنند و حتی ترجمه دیندارند و ترجمه بیدین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه میگویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار میگردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایهی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
________________
📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
___________
#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
_______________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
Telegraph
مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب"
استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فیالنقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجهی آن واداشتند و آنچه اکنون میبینید ترجمهی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین…
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📸 نشریه هیرمند
🔆شریعتی پس از بازگشت به ایران تا پایان دههی چهل در برخی مجلات و جنگها ادبی و فرهنگی مشهد و تهران همچنان حضور دارد اما با اوجگیری فعالیتهایش در حسینیه ارشاد فعالیت او در زمینه رونامه نگاری به صفر میرسد.
🔆نشریه ادبی و هنری «هیرمند»، صاحب امتیاز و مدیر مسئول عبدالمجید مجید فیاض در سال ۱۳۴۶ در مشهد به چاپ رسید، عنوان این نشریه «ادبیات و هنر زمان» است. این شماره از نشریه با همکاری دکتر علی شریعتی، دکتر محمدحبیب الهی، دکتر اسماعیل خوئی، م – سرشک، قاسم صنعوی، اصغر الهی، مهندس عبداله طلوع، رضا دانشور، رضا نواب پور، و…. به چاپ رسیده است . مقاله شریعتی با عنوان « شعر چیست» ترجمهی است از خلاصه کتاب «ادب چیست» ژان پل سارتر.
#آثار_مکتوب
#علی_شریعتی
#نشریه_هیرمند
#روزنامه_نگاری
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆شریعتی پس از بازگشت به ایران تا پایان دههی چهل در برخی مجلات و جنگها ادبی و فرهنگی مشهد و تهران همچنان حضور دارد اما با اوجگیری فعالیتهایش در حسینیه ارشاد فعالیت او در زمینه رونامه نگاری به صفر میرسد.
🔆نشریه ادبی و هنری «هیرمند»، صاحب امتیاز و مدیر مسئول عبدالمجید مجید فیاض در سال ۱۳۴۶ در مشهد به چاپ رسید، عنوان این نشریه «ادبیات و هنر زمان» است. این شماره از نشریه با همکاری دکتر علی شریعتی، دکتر محمدحبیب الهی، دکتر اسماعیل خوئی، م – سرشک، قاسم صنعوی، اصغر الهی، مهندس عبداله طلوع، رضا دانشور، رضا نواب پور، و…. به چاپ رسیده است . مقاله شریعتی با عنوان « شعر چیست» ترجمهی است از خلاصه کتاب «ادب چیست» ژان پل سارتر.
#آثار_مکتوب
#علی_شریعتی
#نشریه_هیرمند
#روزنامه_نگاری
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸"کوشنده نهضت ملی و سخنگوی دولت انقلاب، که با شکیبایی نمونه و تلاش خویش برای اعاده حیثیت در برابر مصائب ناشی از تحمل اتهامات ناروا، به نماد مظلومیت و پایداری یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی پس از انقلاب بدل شد..."
📌 از متن تسليت خانواده شريعتي،به مناسبت درگذشت مهندس عباس امیر انتظام
🔹🔸اولین سالگرد درگذشت مهندس عباس امیرانتظام
#عباس_امیر_انتظام
#اولین_سالگرد_اسوه_صبر
#زندانی_سیاسی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 از متن تسليت خانواده شريعتي،به مناسبت درگذشت مهندس عباس امیر انتظام
🔹🔸اولین سالگرد درگذشت مهندس عباس امیرانتظام
#عباس_امیر_انتظام
#اولین_سالگرد_اسوه_صبر
#زندانی_سیاسی
✅ @Dr_ehsanshariati