شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.36K photos
721 videos
14 files
2.06K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
ShahrestanAdab@gmail.com
Download Telegram
شهرستان ادب
Photo
🔻زیارت‌نامه
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت سید و سالار شهیدان #امام_حسین علیه‌السلام، در تازه‌ترین مطلب پرونده #ادبیات_عاشورایی شما را به خواندن شعری عاشورایی از #قربان_ولیئی در رثای این امام عزیز دعوت می‌کنیم)

◾️سلام بر نفسِ تو به گاه جان دادن
سلام بر حرکاتت به وقت افتادن

سلام، آیۀ جاری صدای عطشانت
سلام، رود خروشان نور ، چشمانت

سلام سبز درخشان، سپید روینده
سلام چشمۀ خونت همیشه پوینده

سلام نام غریبت همیشه حزن آور
سلام خون خداوند، روح پیغمبر

فرود آمده بودی که عشق برخیزد
چکید خون نجیبت که شور انگیزد

تپید جسم تو در خون که رود باقی ماند
برید دشنه گلویت، سرود باقی ماند

شکفت خندۀ نازت بلا که می آمد
گرفت اوج نمازت بلا که می آمد

خزید دشنۀ دشمن که گم کند نامت
رسول نشر تو گردید، دشنه، شد رامت

به شوق درکِ تو، شمشیر دست و پا می زد
به بانگِ العطش، آتش به خیمه ها می زد

شبِ غلیظِ زمین را شکست چشمانت
خمیده کرد فلک را ستاره بارانت

خدای من، چه شکوهی، چه اقتداری داشت
چه وسعتی، چه حضوری، چه برگ و باری داشت

تناوری که نگنجید در جهان، بر جست
سپندوار به چشمانِ آسمان بنشست

رسیده بود و خدا چید سیب گلگونش
رسیده بود و زمین بود تشنۀ خونش

فرات، تشنه گذشت و خجل به دریا زد
ندید ،هر که تو را دید دل به دریا زد

فرات تشنه گذشت و شهید جاری بود
چقدر زخم عطش بر فرات کاری بود

هنوز هق هق گریه است در گلوی فرات
که در حضور خدا رفت آبروی فرات

تپید جسم تو در خون که رود باقی ماند
برید دشنه گلویت، سرود باقی ماند

گلوی ناز تو را ... آه من چه می گویم
فراتر از کلماتی سخن چه می گویم

نخواه تشنه بمیرم، نمی نگاهم کن
بگو که راه کدام است، سر به راهم کن

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻هنوز
(در هفتمین روز شهادت سید و سالار شهیدان #امام_حسین علیه‌السلام،‌ پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب را با شعری از از شهید #سیداسماعیل_بلخی، عالم و مبارز سرشناس افغانستانی به‎‌روز می‌کنیم)

▪️ای کشته‌ای که اسم تو مشکل‌گشا هنوز
با قصۀ عجیب تو خلق آشنا هنوز

روید مگر ز خاک تو گل‌های پاک عشق
کآرد صبا ز کوی تو بوی وفا هنوز

طی زمان نبرد ترا یاد هیچ‌کس
هر دل جدا ز بهر تو گیرد عزا هنوز

آزاده‌ای که مجمع آزادگان دهر
هرجا شمرده‌اند تو را مقتدا هنوز

چون پیروی زعزم تو شد اصل ارتقا
اسم ملل برند از آن ارتقا هنوز

اقوام را قیام تو درس شجاعت است
جاری‌ست فیض عام تو ای رهنما هنوز

بعد از تو بس شهید به دوران گذشتـه انـد
میدان مشق عشق بود کربلا هنوز

سـردادی و قبول اسارت نکرده‌ای
زان داستان ، نَجُست کسی انتها هنوز

بر آن کسان که پیش تو لب تشنه مرده‌اند
تا بعد حشر است ز حق مرحبا هنوز

آب حیات تشنه ‌جگر بر لب فرات
یا رب چه رمزهاست درین ماجرا هنوز

کوته‌نظر یزید جوی هم نبرد سود
جز نام بد نماند از آن ناروا هنوز

زان طفل شیرخوار که بردی به بزم دوست
دارند افتخار همه انبیاء هنوز

مشکی به‌کف، سکینه ز عباس آب خواست
پشت فلک دوتا است از آن التجا هنوز

از سوزش خیام و اسیری اهل بیت
در خلد ماتم است به خیرالنسا هنوز

زینب چو دید نعش برادر به روی خاک
لرزند کاینات از آن وااَخا هنوز

با اشک و آه گفت که ما عترت خلیل
زین بیش حاضریم به راه رضا هنوز

بلخی و همرهان که به زندان کابل‌اند
شوری ز مسلک تو نماید به پا هنوز

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻طور توحید
(شعری از زنده‌یاد #یاور_همدانی به مناسبت میلاد سرور آزادگان، حضرت #امام_حسین علیه‌السلام)

▪️ای تجلیگاه انوار حقیقت خاک تو
در تجلی طور توحید است خاک پاک تو

کعبۀ اهل ولا، ای سرزمین کربلا
توتیای دیدۀ دل خاک تو، خاشاک تو

می‌زند دل هر چه باداباد در دریای عشق‌
تشنۀ آب فرات از خاک آتشناک تو

آفتاب از عرش خواهد همچو فرش ره نهد
سر به پای تکسوار چابک و چالاک تو

با فروغ مهر هفتاد و دو خورشیدت به خاک‌
رنگ می‌بازد از آفاق انجم افلاک تو

سروران را سروری دارد که دارد بر سر او
تاج «کرَّمنا» به عزت خواجۀ «لولاک» تو

آسمان باید که خون از ابر بارد بر زمین‌
زانکه در گوش فلک پیچیده شد پژواک تو

رهرو حق از سر اخلاص کی افتد ز پای‌
برندارد دست تا از حلقۀ فتراک تو

دشت تو گلگشت ما دست و دل از جان شستگان‌
باغ داغستان لاله، لعل‌گون از خاک تو

راهی راه رهایی را کجا باک از هلاک‌
جان هلاک با حقیقت رهرو بی‌باک تو

در دیار درد و دوری، دیری از غم خون گریست
«یاور» سر در گریبان و گریبان چاک تو

☑️ @ShahrestanAdab
🔻رندان تشنه لب
(یادداشتی در مناسبت شعر #حافظ با #امام_حسین علیه‌السلام، به قلم #حسین_زحمتکش)

▪️«...از این دست آیات و روایات زیادی وجود دارد که اشاره به تمامی آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد اما آن‌چه واضح است این است که حضرت حافظ به دلایلی که شاید به اقتضای زمانه یا شاید به دلیل تربیت قرآنی وی بوده است از آوردن عبارت‌های مستقیم امتناع می‌ورزد که همین امر دایره همذات پنداری را در اشعار او به طرز حیرت‌آوری گسترش می‌دهد تا جایی که تقریباً کسی را نمی‌توان یافت که غزلی از حضرتش را بخواند و بیتی متناسب با حال خویش در آن نیابد و هم‌اینکه این به اشارت سخن گفتن و استعاری غزل سرودن شعر او را عمق بخشیده و گاهی معانی بسیار لطیف و والایی را در لایه‌ای چندم پنهان می‌کند که جز اهلش بدان دست نیابند.

ردّ پای حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و آموزه‌های آن حضرت در شعر حافظ در ابیات فراوانی دیده می‌شود. ما در این مقال برآنیم که به چند نمونه از این ابیات به همراه توضیحی کوتاه اشاره کنیم. کشف آنچه باقی می‌ماند به عهده خوانندگان و حافظ‌پژوهان عزیز...»

🔗 متن این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

#ادبیات_عاشورایی
☑️ @ShahrestanAdab
🔸شش‌گوشه
(شعری از #اعظم_سعادتمند به مناسبت سالروز ولادت #امام_حسین علیه‌السلام)

🔹نامت دلیل محکم مرگ و حیات من
مهرت ثبات داده به اضلاع ذات من

باران دوست‌داشتنت بی‌مضایقه
بخشیده است جان به جماد و نبات من

محتاج عشق هیچ کسی جز تو نیستم
شش‌گوشۀ غمت همۀ کائنات من

در این شب قدیمیِ هر لحظه بیم موج
نورت همیشه آمده بهر نجات من

در راه کربلای تو افتاده اتفاق
ای مهربان، عزیزترین خاطرات من

هی‌ می‌نویسم از تو و هی سبز می‌شوم
چشمت چه ریخته است مگر در دوات من

با یاد جمعۀ حرمت جور دیگری است
اشک دعای ندبه و آه سمات من

💠 #لیلی_آذر اثر خانم سعادتمند را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.

#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from محمدحسين موسوى تبار
🔸«نوای شور عراق»
( قصیده‌ای از مرحوم مرحوم آیت‌الله #محمدحسین_غروی_اصفهانی در ثنای #امام_حسین (ع) )

🔹«بیا به بزم حسینی و بشنو از عشّاق
به گوش هوش، نوای حجاز و شور عراق
بکن مشاهدۀ شاهدان شهد سخن
بنوش می ز کف ساقیان سیمین‌ساق
به یاد مولد سبط دوم، امام سوم
فتاده غلغله از شش جهت ز سبع طباق
فلک ز ثابت و سیّار از برای نثار
نهد لئالی منثوره را عَلَی الأطباق...»

💠 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
آب را بستند بر ما، در هوایت مانده‌ایم
شام تاسوعاست، ما در کربلایت مانده‌ایم
ما همان‌ دلدادگان تو، همان دلبستگان
تا ببینی‌مان به جان، اهل وفایت مانده‌ایم
خیمه‌های سوگ هر سو در خیابانها به پاست
قرن‌ها این‌گونه گرد خیمه‌هایت مانده‌ایم
طعنه بسیار است، می‌گویند اینها های‌وهوست
در میان طعنه‌ها اهل عزایت مانده‌ایم
خواهرت دلگرم خواهد شد به ما، ما هشت سال
در هجوم زخم‌ها در جبهه‌هایت مانده‌ایم
در دفاعِ از حرم، جانبازی ما را ببین
اینچنین در بیعت تو، جان‌فدایت مانده‌ایم
روز عاشورا دوباره غیرت ما دیدنی‌ست
می‌رود سرهایمان امّا به پایت مانده‌ایم

#محرم
#امام_حسین
#علی‌محمد_مؤدب
@shahrestanadab
راوی نخست:
- تشنه‌ای و دشنه‌ای...
این خلاصۀ هر آنچه بود

راوی درست:
- می‌وزد هنوز رودرود
از گلوی او سرود

چند نیمایی عاشورایی بخوانید از علی داودی و کتاب «شبیه» که دفتر نیمایی‌های عاشورایی اوست:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12428/

#محرم
#امام_حسین
#علی_داودی
#کتاب_شبیه
@shahrestanadab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از جلسات «چهارشنبه‌های شعر» شهرستان ادب
شعرخوانی زینب بندری

#محرم
#امام_حسین
#حضرت_علی‌اکبر
#زینب_بندری
@shahrestanadab
...پس یاد کردم از عطش او؛ برادرم
آن دم که چشم داشت به این سو، برادرم
- این سو که بود؟
- تشنگی من کنار شط
- آن سو؟
- دریغ، تشنه‌تر از او، برادرم
آمد -کمرشکسته چنان مادر- و نشست
امّا گرفته دست به پهلو، برادرم
نالید، بین خون دو دست بریده‌اش
بی‌مشک و بی‌علم زده زانو برادرم
فرق عمودخورده، کمرگاه تاشده
آب‌آور شکافته‌ابرو، برادرم
شیرآهن، آبدیده‌تن، آهونگاه من
بازوبریده، ببر بلاجو، برادرم
شطّ شهید، خیمۀ خونین، درفش درد
اینها تویی تمام ولی کو برادرم؟
تذهیبی از مکرّر زخمی به دست تیغ
بر پشت و پای و پاشنه و رو برادرم
بعداز تو برکُنند بگو خیمه‌های من
سر با کدام تکیه و بازو؟ برادرم!
داغ تو را زمانه مگر داوری کند
با سنجۀ کدام ترازو؟ برادرم!
داغ همیشه‌ای‌ست به جان برادرت
ای یادکرده از عطش او برادرم

می‌گفت و می‌گریست سرم را به دامنش
از خون خضاب‌کردۀ گیسو برادرم...


#علیرضا_رجبعلی‌زاده_کاشانی
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_عباس
@shahrestanadab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعرخوانی میثم یوسفی
در «چهارشنبه‌های شعر» شهرستان ادب

#میثم_یوسفی
#محرم
#امام_حسین
@shahrestanadab
از کی غروب غمگین بود؟ از کی غروب غمگین شد؟
این‌گونه بود از آغاز؟ یا نه، نبود، بعد این شد؟...

در آستانۀ غروب عاشورا، غزل عباس چشامی را باز می‌خوانیم:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12430/

#عباس_چشامی
#محرم
#امام_حسین
@shahrestanadab
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود
این حرف‌های مرثیه‌خوانان دروغ بود
ای کاش این روایت پُرغم سند نداشت
بر نیزه‌ها نشاندن قرآن دروغ بود
ای کاش گرگِ تاخته بر یوسف حجاز
مانند گرگِ قصۀ کنعان دروغ بود
حیف از شکوفه‌ها و دریغ از بهار، کاش
بر جان باغ، داغ زمستان دروغ بود

#محمدمهدی_سیار
#محرم
#امام_حسین
@shahrestanadab
کوچه‌ها هنوز
از دعا و گریۀ کسی معطر است،
کوچه‌ها هنوز
داغدار مادر است،
کوچه‌ها هنوز
یادگار غربت برادر است،
کوچه‌ها هنوز
در به خنده وا نکرده‌اند،
اخم کوچه‌ها هنوز
درهم است.
تا ابد محرم است

نشانی نشر شهرستان ادب در ایتا:
@shahrestaneadabpub
#شبیه
#علی_داوودی
#انتشارات_شهرستان_ادب
#عاشورا #ادبیات_عاشورایی #ادبیات_آئینی #امام_حسین #قیام_عاشورا #نیمایی #نیمایی_عاشورایی #شعر_معاصر #انتشارات_شهرستان_ادب #ادب_بوک
سر تو بر سر نی‌ها هنوز جلوه‌گر است
که در میانۀ سرها سرت همیشه سر است
اگر به نام اسیر و اگر به نام امیر
دلم به پای همین تک‌چراغ در سفر است
هنوز سردر هر خانه‌ای سیاهۀ توست
اگر سیاهی چشمم هنوز هم به در است
مدینه، کرببلا، طوس؛ ما و ماتم تو
یکی‌ست داغ، اگر بر سر است یا جگر است
اگر شکایت قرآن وگر حکایت نی
به هر زبان شنوی روضۀ پیامبر است
هنوز کوچه‌به‌کوچه غم تو در گذر است
مدار روز و شب من محرم و صفر است

#ماه_صفر
#امام_حسین
#علی_داودی
@shahrestanadab
ولادت کشتی نجات بشریت و بشیر باغ بهشت، امام حسین(ع) مبارک باد.

#اعیاد_شعبانیه
#امام_حسین
#حسن_روح‌الامین
@shahrestanadab
صد مرده زنده می‌شود از ذکر یا حسین...

#اعیاد_شعبانیه
#امام_حسین
@shahrestanadab
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی، بی‌جرم و بی‌جنایت...

#محرم
#امام_حسین
#حافظ
@shahrestanadab
آن را که ز درد دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
هر گاه ز خاک کربلا سبحه کنند
در گردش آن، چکیدن خونی هست

#محرم
#امام_حسین
#بیدل
@shahrestanadab
تا گلو گريه كند، بغض فراهم شده است
چشم‌ها بس که مطهر شده، زمزم شده است
نه فقط شاعر اين شعر عزا پوشيده‌ست
غزلم نیز عزادار محرم شده است
ظهر داغی‌ست، عطش‌ريزی روحم گوياست
از سرم سایهٔ طوبانفسی كم شده است
هر كه دارد هوسش، نه! عطشش، بسم الله
راه عشق است و به اين قاعده ملزم شده است
سوگواران شما، مرثيه‌خوان خويش‌اند
بی‌سبب نيست كه عالم، همه ماتم شده است
«من ملك بودم و فردوس برين...» می‌داند
اين ملك شور كه را داشت، كه آدم شده است
من نه مداحم و نه مرثيه‌سازم اما
سرفراز آن كه به طوفان شما خم شده است

#اربعین
#امام_حسین
#محمدعلی_بهمنی
@shahrestanadab