#دلنوشته
✍🏻 مطلب زیر در وبلاگ کریمانه با عنوان "ابوذر تنها یک نام نیست!" منتشر شده است👇
فقط و فقط کسانی #رسول_مولتان را میخوانند و از روایت بیآلایش همسری مدبر و شجاع که آمیزهای از احساس و عاطفهی مادری را بر قامت تمام قد تدبیر و استقامت پوشانده است، لحظات پرغرور اما اشکآلود میسازند که بویی از تنهایی ابوذرها بردهاند. نبض قلم #زینب_عرفانیان، این بار حیثیت مرگ را به بازی گرفته و تصویری از یک #شهید_بین_المللی با استانداردهای جهانی در عین تکیه بر ندای عالمگیر #وحدت مسلمین، ساخته است.
آنان که مثل من با #دا سوختند و با #حکایت_زمستان پژمردند، اکنون به استقبال غربت «رسول مولتان» بروند. آنجا میخوانند که چگونه حالتی است وقتی پس از شکنندهترین بیمهریها، از دیار غربت، رایزن رسمی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تکه کاغذی، بغضهایش را اینگونه مظلومانه در صراحت قلمش میریزد که:
«برای من حقیر تا کنون "ابوذر" فقط یک نام بوده و "ربذه" فقط یک مکان. و اینک آرام آرام ذرهای فهیمدهام که "ابوذر تنها یک نام نیست" بلکه روحی است به بلندای همه غریبان و بیکسان، و ربذه تنها یک مکان محدود نیست بلکه فضایی است برای تمام غریبان. و حقیقتاً چه عالمی است، این عالم ابوذر و ربذه که هم یک بیابان بیکسی است و هم بارش عطر کرامت.
…گفتنی بسیار است اما نمیدانم از چه بگویم و از کجا؟ همینقدر بگویم که از ایران پا به بیرون میگذاری غریبی #شیعه و غربت شیعیان را با تمام وجودت حس میکنی و کلاً مسلمانان را گونهای دیگر میبینی، بریده از محتوای اسلام و چسبیده به بعضی از ظواهر…»
🔗 متن کامل را در سایت #شهید_رحیمی بخوانید:
http://shahidrahimi.com/1956/
🇮🇷 @ShahidRahimi
✍🏻 مطلب زیر در وبلاگ کریمانه با عنوان "ابوذر تنها یک نام نیست!" منتشر شده است👇
فقط و فقط کسانی #رسول_مولتان را میخوانند و از روایت بیآلایش همسری مدبر و شجاع که آمیزهای از احساس و عاطفهی مادری را بر قامت تمام قد تدبیر و استقامت پوشانده است، لحظات پرغرور اما اشکآلود میسازند که بویی از تنهایی ابوذرها بردهاند. نبض قلم #زینب_عرفانیان، این بار حیثیت مرگ را به بازی گرفته و تصویری از یک #شهید_بین_المللی با استانداردهای جهانی در عین تکیه بر ندای عالمگیر #وحدت مسلمین، ساخته است.
آنان که مثل من با #دا سوختند و با #حکایت_زمستان پژمردند، اکنون به استقبال غربت «رسول مولتان» بروند. آنجا میخوانند که چگونه حالتی است وقتی پس از شکنندهترین بیمهریها، از دیار غربت، رایزن رسمی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تکه کاغذی، بغضهایش را اینگونه مظلومانه در صراحت قلمش میریزد که:
«برای من حقیر تا کنون "ابوذر" فقط یک نام بوده و "ربذه" فقط یک مکان. و اینک آرام آرام ذرهای فهیمدهام که "ابوذر تنها یک نام نیست" بلکه روحی است به بلندای همه غریبان و بیکسان، و ربذه تنها یک مکان محدود نیست بلکه فضایی است برای تمام غریبان. و حقیقتاً چه عالمی است، این عالم ابوذر و ربذه که هم یک بیابان بیکسی است و هم بارش عطر کرامت.
…گفتنی بسیار است اما نمیدانم از چه بگویم و از کجا؟ همینقدر بگویم که از ایران پا به بیرون میگذاری غریبی #شیعه و غربت شیعیان را با تمام وجودت حس میکنی و کلاً مسلمانان را گونهای دیگر میبینی، بریده از محتوای اسلام و چسبیده به بعضی از ظواهر…»
🔗 متن کامل را در سایت #شهید_رحیمی بخوانید:
http://shahidrahimi.com/1956/
🇮🇷 @ShahidRahimi