حس آدم های جتلَگِ همیشه درحال سفر رو دارم. تا میام به محیط عادت کنم، دوباره همه چیز عوض میشه.
عاشق پلیلیستشم، از آهنگای دهه هشتاد سامی بیگی و گلپری جون، تا ریمیکس های جدید تلگرام و اینستاگرام، آهنگای عروسی و آهنگ های خوشساخت دهه چهل و پنجاه توش پیدا میشه..😂
❤4
🕊️✨Seti Days🪂🌱
Armin Nosrati – Golpari Jon
انگار اینو وسط عروسی خونده.
من 1,2,3 میگم، بیاین وسط💃💃💃💃
من 1,2,3 میگم، بیاین وسط💃💃💃💃
میخوام امروز یکم برنامه ریزی کنم واسه زمستون. تاجایی که دست منه سعی میکنم خوب و مفید پیش برم🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
POVزندگی توی شمال🌿☔:
-میخوای فیلم بگیری؟😌
+میخوای دعوا بگیری؟😎
-میخوای فیلم بگیری؟😌
+میخوای دعوا بگیری؟😎
❤3
🕊️✨Seti Days🪂🌱
میخوام امروز یکم برنامه ریزی کنم واسه زمستون. تاجایی که دست منه سعی میکنم خوب و مفید پیش برم🦋
دیروز انقدر خسته شدم که این انجام نشد، ولی امروز دلم میخواد یه پاکسازی دیجیتال داشته باشم. عکس و فیلم، چنلها، محتواهایی که ذخیره کردم و... هر چیزی که بتونم رو پاک کنم یا بریزم روی لپتاپ.
امروز اگه یکی دو پارت از رمانم هم بازنویسی کنم محشر میشه :)
میام بهتون خبر میدم.
امروز اگه یکی دو پارت از رمانم هم بازنویسی کنم محشر میشه :)
میام بهتون خبر میدم.
❤2
🕊️✨Seti Days🪂🌱
کتاب بعدی که میخوام شروع کنم🤌🥲🦋✨ یادگاری از دهکده کتابِ شهرمون..
دارم کمالگرای مضطرب رو میخونم و خودم در چه حالم؟
درگیر کمالگراییِ منفیِ شدیدم🫠
از تو چه خبر؟ چیکار میکنی؟ بیا صحبت کنیم باهم✨🦋
درگیر کمالگراییِ منفیِ شدیدم🫠
از تو چه خبر؟ چیکار میکنی؟ بیا صحبت کنیم باهم✨🦋
❤3
Forwarded from 𝖽𝖺𝗂𝗅𝗒 𝖽𝗈𝗌𝖾 𝗈𝖿 𝖻𝗈𝗈𝗄𝗌 🐈⬛️
💌 Readers favorite Romance ;
— Greate Big Beautiful Life by Emily Henry ༉
نوشتن زندگینامهی زنی مرموز که انگار خودش یه رمان زندهست.
— Greate Big Beautiful Life by Emily Henry ༉
امیلی هنری بابت کتاب های رومنسش همتون باهاش اشنایی دارید ، و خیلی از کتاب هاش رو یا شنیدید و یا خوندید . اثار معروفش book lovers , beach read , happy place و ... هستن.
امیلی هنری جز کساییه که قلم خیلی قشنگی تو نوشتن رومنس داره و اگر از قبل طرفدار نوشته هاش بودید این بارهم قراره حسابی خوش بگذره .داستان دربارهی دو نویسندهست که سر یک فرصت خیلی خاص با هم رقابت میکنن
نوشتن زندگینامهی زنی مرموز که انگار خودش یه رمان زندهست.
عاشق خوندن اینجور داستان هام❤️
امیدوارم بتونم خرس سیاه کمالطلبی رو بندازم توی یه قفس بزرگ، پرتش کنم اعماق ذهنم و با خیال راحت به نوشتن برسم🤌🥲اون روز عیدِ منه✨
امیدوارم بتونم خرس سیاه کمالطلبی رو بندازم توی یه قفس بزرگ، پرتش کنم اعماق ذهنم و با خیال راحت به نوشتن برسم🤌🥲اون روز عیدِ منه✨
👍1
🕊️✨Seti Days🪂🌱
Photo
دو روزه دارم یه حس دور اما عمیق رو تجربه میکنم.
آخرین بار که همچین حسی داشتم، آلا، ساشا، اشکان و پریسا پشت درِ خونه ی آقای محسنی توی سرمای پاییز منتظر بودن تا دیده و خونده بشن و داستانشون روایت بشه.
اونموقع هم نمیدونستم اسم داستان قراره چی باشه، کجا باشه و به چه سمتی بره؛ تنها چیزی که میدونستم، حس و حالی بود که هر کدومشون داشتن تجربه میکردن..
هنوز آشفتگی رو کامل و طوری که خرس سیاه کمالطلبیم رو خوشحال کنه، روایت نکردم.
اما دو روزه به شکل عجیبی یه جمله و یه حس و حالی که براش کلمه پیدا نکردم، ته ذهنمه.
«تو مثل نیلوفرِ مردابی.. نیلوفرِ مرداب»
نمیدونم قراره واسه یه قصه ی جدید قلم به دست بگیرم یا نه، اونم وسط شرایطی که هیچی هنوز ثابت و مشخص نیست. اما نمیدونم چی شد که این حس، خودش رو به گوش شما رسوند..
ایشالا هرچی که هست، خِیره🥲🤍✨
یکشنبه ۱۴۰۴/۱۰/۷
آخرین بار که همچین حسی داشتم، آلا، ساشا، اشکان و پریسا پشت درِ خونه ی آقای محسنی توی سرمای پاییز منتظر بودن تا دیده و خونده بشن و داستانشون روایت بشه.
اونموقع هم نمیدونستم اسم داستان قراره چی باشه، کجا باشه و به چه سمتی بره؛ تنها چیزی که میدونستم، حس و حالی بود که هر کدومشون داشتن تجربه میکردن..
هنوز آشفتگی رو کامل و طوری که خرس سیاه کمالطلبیم رو خوشحال کنه، روایت نکردم.
اما دو روزه به شکل عجیبی یه جمله و یه حس و حالی که براش کلمه پیدا نکردم، ته ذهنمه.
«تو مثل نیلوفرِ مردابی.. نیلوفرِ مرداب»
نمیدونم قراره واسه یه قصه ی جدید قلم به دست بگیرم یا نه، اونم وسط شرایطی که هیچی هنوز ثابت و مشخص نیست. اما نمیدونم چی شد که این حس، خودش رو به گوش شما رسوند..
ایشالا هرچی که هست، خِیره🥲🤍✨
یکشنبه ۱۴۰۴/۱۰/۷
❤5
برنامه ی امروز تمیزکاری بود.
تمیزکاری خونه✅
تمیزکاری موبایل(گالری، چنل ها، سوشالمدیا)
تمیزکاری خونه✅
تمیزکاری موبایل(گالری، چنل ها، سوشالمدیا)