وبسایت فرهنگی صدانت
24.3K subscribers
778 photos
361 videos
75 files
2.38K links
صدانت؛ صدای اندیشه

آدرس وبسایت:
www.3danet.ir

اینستاگرام صدانت:
instagram.com/3danet

کانال رسمی صدانت:
@Sedanet

صدانت تی‌وی:
@Sedanettv

بایگانی صدانت:
@sedanet1

آگاهی از نشست‌های فرهنگی:
@News_sedanet
Download Telegram
وبسایت فرهنگی صدانت
🍂انقلاب به‌مثابه‌ی رخ‌داد: درنگی در پرسش از «دست‌آوردهای انقلاب»🍂 #محمدمهدی_مجاهدی همان‌طور که درباره‌ی دست‌آورد‌های یک زلزله نمی‌شود سخن معناداری گفت، از دست‌آوردهای «انقلاب» دست‌کم به‌معنای کلاسیک آن، هم نمی‌شود سراغ گرفت. انقلاب‌های علمی هم حکم‌شان…
🍂انقلاب‌ها: پیامدهای برنامه‌ریزی‌نشده‌ی کنش‌های برنامه‌ریزی‌شده🍂
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی

چندی پیش یادداشتی با عنوان “«انقلاب به‌مثابه‌ی رخ‌داد: درنگی در پرسش از «دست‌آوردهای انقلاب»” نوشتم. شماری از دوستان نقدها و نظرهای خود را از سر لطف درباره‌ی آن نوشته برایم فرستادند. از جمله آقای دکتر سیدعلی میرموسوی، رئیس دانشکده‌ی علوم سیاسی دانشگاه مفید، پرسش‌هایی نقادانه را مطرح کردند که زمینه‌ای شد برای تشریح بیشتر آن‌چه در آن یادداشت نخستین نوشته بودم. با سپاس از ایشان و دیگر دوستانی که پرسش‌هایی مشابه را با من در میان نهاده بودند، آن پرسش‌ها و نیز پاسخ‌‌های خود را این‌جا برای بهره‌گیری بیش‌تر از نقد و نظر دوستان منتشر می کنم...

متن کامل این نوشتار👇
goo.gl/IsCzXb
🌾 @sedanet | @MMojahedi
☘️ مقالات دوگانه روشن‌فکری دینی
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی (استاد مدعو دانشگاه برلین)
متن همراه با pdf

قسمت اول: اخلاق روشن‌فکری دینی | شهریور 90
goo.gl/HaCYdt
قسمت دوم: رهایی‌بخشیِ روشن‌فکری دینی | مهر 90
goo.gl/57Vvzk

🌾 @sedanet | @MMojahedi
☘️ نقد #محمدمهدی_مجاهدی بر سخنان #مصطفی_ملکیان پیرامون راه تحمل پذیر کردن فقر با نظر به منش علی بن ابی طالب

سابقاً در فضای مجازی فایل صوتی‌ای از مصطفی ملکیان منتشر شده بود که ایشان در آن پیرامون فقر و تبعیض و شیوه‌ی حکمرانی علی‌بن‌ابی‌طالب صحبت می‌کنند... (1)
(لازم به ذکر است که آن صوت قسمتی از یک سخنرانی در سال 72 است که به اعتقاد عده‌ای، ایشان از برخی مواضع خود در آن زمان گذر کرده‌اند.)

محمدمهدی مجاهدی (استاد مدعو دانشگاه برلین) در نوشتاری به نقد دیدگاه ملکیان در آن فایل صوتی پرداخته است.(2)

قسمتی از نقد محمدمهدی مجاهدی :

"پیام اصلی سخن ایشان ظاهرا یک نکته‌ی مؤکد و مکرر بیش نیست: تراز زندگی حاکمان و نزدیکان ایشان باید با تراز زندگی فقیرترین افراد جامعه هم‌سان باشد، تا فقرا با نظر کردن به تراز زندگی ایشان تسلی روانی بگیرند و رنج تفاوت تراز زندگی خود با تراز زندگی دیگران را آسان‌تر تحمل کنند...خوب، این نسخه شاید در «اجتماعی» قبیله‌ای با مناسباتی بسیار بدوی می‌توانسته است تا حدودی مؤثر افتد، خصوصا با فهمی که از عدالت به معنای مساوات داشتند، اما واقعیت این است که در ساختار «جامعه» و دولت‌‌-‌ملت مدرن، با تفکیک قوا و تقسیم وظایف و کارکردها و جاری شدن امور در جویبار نهاد‌های سیاسی و اجتماعی، شکل و سبک و شیوه‌ و تراز زندگی خصوصی حکم‌رانان (از جمله سر و وضع و جامه و مرکب و منزل‌شان)، امری به‌شدت حاشیه‌ای و فرعی و بی‌اهمیت شده است...

متأسفانه این نگاه حاکم‌مدارانه به سیاست و حکومت، نه‌تنها زمینه‌ی سربرآوردن اندیشه‌های سیاسی فردمحورانه شده است، بلکه هم‌چنین زمینه‌ی سوء استفاده‌های مردم‌فریبانه‌ی بسیاری نیز شده است، از حکومت‌هایی فاسد نظیر حکومت چاوز گرفته تا اقران او در اقطار عالم که نان و پنیر می‌خوردند و بر بوریا می‌خفتند و مردم را هم‌زمان به خاکستر می‌نشانند..."

متن کامل نوشته انتقادی ایشان همراه با فایل صوتی سخنان ملکیان:
(1) → goo.gl/PRN5Dn
(2) → goo.gl/QPMIy4

🌾 @MMojahedi|@sedanet
☘️ تنها پنجره‌ی روشن امید: چرا به روحانی رأی می‌دهم؟
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی

«چرا به روحانی رأی می‌دهم؟» پاسخ این پرسش شاید دشوار می‌بود اگر رقبای روحانی کسانی دیگر بودند، یا شرایط کشور طوری دیگر بود. رأی به روحانی رأی به عادی‌سازی تنظیمی برای خاتمه دادن به روند «تقسیم بر دو منهای یک» میان نیروهای سیاسی کشور است. این روند یعنی تقسیم جامعه‌ی سیاسی کشور به دو قسمت و سپس حذف یکی از دو قسمت. روندی که روزی باید متوقف شود.

بگذارید این نکته را با ارجاع به جریان‌شناسی سیاسی کشور اندکی توضیح دهم.

جریانهای ریز و درشت سیاسی کشور را به نظر من میشود در دو جریان کلان خلاصه کرد: استثناطلبی و عادیسازی.

استثناطلبی که جریان سه‌ضلعی است و در سه حوزه‌ی (۱) ساخت دولت، (۲) سیاست و روابط بین‌الملل، و (۳) نیروهای سیاسی سه معنای متفاوت دارد به شرحی اجمالی که در پی می‌آید.

(۱) ساخت دولت استثناطلبی خود را متکفل حل بحران هژمونی در هسته‌ی سخت بلوک اصلی حاکمیت میداند، و به‌علاوه، مردم و مشارکت‌جویی مردم و نخبگان مدعی و منتقد را مزاحم برقراری هژمونی فراگیر خود میشمارد.

(۲) استثناطلبی در تراز سیاست و روابط بین‌الملل اجمالا به ترکیب سه باور درباره‌ی ویژگیهای منحصربه‌فرد یک واحد ملی گفته میشود: الف. تاریخ و روند شکل‌گیری این واحد ملی آن را از همه‌ی دیگر واحدهای ملی متفاوت و متمایز کرده است. ب. این واحد ملی مأموریتی تاریخی برای گسترش و جاانداختن ارزشهایی ویژه در سراسر جهان دارد. پ. ویژگیهای الف و ب در کنار هم جایگاه و شأن و منزلتی برتر به آن کشور بخشیده است که بر اساس آن یک دولت میتواند خود را مستثنای قوانین عام تاریخی و حاکم بر واحدهای ملی و سرشت و سرنوشت آنها و نیز مستثنای قواعد حقوق بین‌الملل بداند و روابط و مناسبات خود با دیگر واحدهای ملی را در سطحی همتراز با آنها تعریف نکند و خود را در افقی برتر از مناسبات معمول جهانی بنشاند.

(۳) در جامعه‌شناسی سیاسی، استثناطلبی وصف برخی نیروهای سیاسی درون ساحَت اجتماعی دولت و ساخْت سخت قدرت است. نیروهای استثناطلب اولاً، قوانین بازی سیاسی را نه به عنوان چارچوب فعالیت سیاسی خود، بلکه صرفاً تا آنجا محترم و معتبر و لازم‌المراعات میشمارند که پیروزی آنها را در رقابت با دیگر جریانهای سیاسی تضمین کند. هدف پیروزی است، چه با التزام به قانون و چه با استفاده از ابزارهای فراقانونی. ثانیاً، تعریف و تأمین منافع ملی را تابعی از دنبال کردن اهدافی و مأموریتهایی جهانی و تاریخی به شمار می‌آورند و در صورتی که منافع ملی و برنامه‌های کارشناسانه برای تأمین منافع ملی با دنبال کردن برنامه‌ها و مأموریتهای تاریخی و جهانی تعارضی پیدا کند، اولویت را به دومی میدهند نه به اولی. و ثالثاً، در یارگیری و عضوپذیری سیاسی معیارهایی حذفی و انحصارگرایانه را حاکم میکنند، چنان که مطابق آنها وفاداری و سرسپردگیِ فارغ از نقادی و بی‌چون‌وچرای اعضا تضمین شود...

متن کامل این نوشتار👇
goo.gl/MU1TYP
🌾 @sedanet | @MMojahedi
☘️ پاسخ ایرانی به مسأله‌ای جهانی: انتخابات اردیبهشت ۱۳۹۶ ایران و مسأله‌ی «بومی‌سازی» دانش سیاسی
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی

رفتار انتخاباتی مردم ایران در دو انتخابات اردیبهشت ۱۳۹۶ را می‌توانیم به‌مثابه‌ی نمونه‌ای موفق از پیروزی پوپولیسم مردم‌گرا بر پوپولیسم مردم‌فریب مطالعه کنیم.

پس از برگسیت و هم پس از شکست پوپولیسم مردم‌گرای برنی سندرز از پوپولیسم مردم‌فریب دانلد ترامپ و نیز پس از پیروزی مردم‌فریبی مسلح اردوغان در ترکیه، و در کنار دیگر رویداد‌های وحشتناک مشابه در سراسر جهان، یکی از روز‌آمدترین و دشوارترین پرسش‌هایی که الآن مدتی است ذهن عالمان علوم سیاسی و کنش‌گران سیاسی را باز جداً در سراسر جهان به خود مشغول کرده است، همان پرسش دیرین افلاطون است که آیا دموکراسی انتخاباتی و نمایندگی و اکثریتی را می‌شود از آفت سهمگین پوپولیسم نجات داد. پاسخ افلاطون البته منفی بود، و همین هم دلیل مخالفت او با دموکراسی بود.

ولی کسانی که در مرزهای دانش‌وری و کنش‌گری سیاسی روزگار ما هنوز معتقد اند نجات دموکراسی انتخاباتی و نمایندگی و اکثریتی از چنگال پوپولیسم آدمی‌خوار مردم‌فریب هم‌چنان ممکن و مقدور است، به مواردی مانند شکست استثناطلبان در فرانسه و هلند و حالا ایران به چشم نمونه‌هایی درس‌آموز برای مطالعه‌ و کشف سازوکارهایی کار‌آمد برای شکست پوپولیسم مردم‌فریب می‌نگرند.

ما ایرانیان و خصوصاً مشتغلان به علوم سیاسی و علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی و نظریه‌ سیاسی باید مطالعه‌ی این تجربه‌ی نزدیک و دست‌اول و ارجمند را جدی بگیریم و با بررسی وجوه گوناگون آن، به‌ویژه در مقایسه‌ با تجریه‌های مشابه، زمینه‌ای برای مشارکتی سودمند در جریان رشد دانش سیاسی بسازیم.

اگر دانش سیاس بومی یا بومی‌سازی دانش سیاسی معنایی محصل و مجال حصول داشته باشد، نمی‌تواند چیزی جز جدی گرفتن همین تجربه‌های ایرانی و اندیشیدن به آن‌ها در تراز جهانی برای حل مسأله‌هایی باشد که صرفاً مسأله‌ی ذهنی ما نیست، بلکه‌ مسأله‌ای عینی و جهانی است.


🌾 @sedanet | @mmojahedi
☘️ میزگرد مهرنامه با موضوع جامعه‌شناسی سیاسی پوپولیسم
با حضور #حمیدرضا_جلائی_پور و #محمدمهدی_مجاهدی
مهرنامه 50 - فایل pdf 👇
goo.gl/SucUVt

🌾 @sedanet
🌾 @mmojahedi
🌾 @hamidrezajalaeipour
☘️ اخلاق مواجهه با تروریسم
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی

سم نو حالا با گستاخی، از نزدیک‌ترین فاصله‌ی ممکن، چشم در چشم ما ایرانیان دوخته است. مدتی بود که ما هم در گوشه‌گوشه‌ی منطقه‌ی خاورمیانه چشم در چشم سایه مغاک تروریسم نو دوخته بودیم. نیازی به مرور نیچه و فهم او از تهدید و فاجعه نیست تا بفهمیم اندیشیدن به اخلاقِ مواجهه با تروریسم امری فانتزی و برای اوقات فراغت نیست؛ چنان که دیدن و فهمیدن درون‌مایه‌ی عمیقاً سیاسیِ نهفته در فاجعه‌ی پلاسکو یک نظرورزی دلخواهانه نبود / نیست؛ و باز همان‌طور که فهمیدن معنا و فحوای عمیقاً سیاسیِ ممنوعیتِ پخش ربنا پیش از افطار و نیز نقد توجیهاتی که عضو شورای نظارت بر صداوسیما بر این ممنوعیت آورده بود، تذوقی از سر دغدغه‌های صرفاً زیبایی‌شناختی نیست / نبود.

اکنون ما ایرانیان زشتی بی‌زنهار و درشتی تروریسم نو و آدمی خوار را در کانون امنیتِ ایران، یعنی هم در قلب دموکراسی و هم در نماد‌واره‌ی تأسیس نظام (یعنی آرام‌گاه امام) حس می کنیم. حس این همه زشتی و تهدید و خطر را باید از سطح زیبایی‌شناختی به سطح تأمل نقادانه‌ی سیاسی و اخلاقی ارتقا دهیم، تا از این تجربه‌ی گران، که به قیمت جان های گرامی برخی هم‌وطنان ما و ترک برداشتن چینی نازک احساس امنیت عمومی حاصل شده است، چیزی بیاموزیم، تا بهایی که ناگزیر پرداخته‌ایم، به‌گزاف هدر نرود.

این روی‌داد تروریستی از برخی جهات منحصربه‌فرد ولی مثل هر روی‌داد تروریستی دیگری، تکان‌دهنده است. وضعیت‌هایی تکان‌دهنده مانند مواجهه با تهدید‌های تروریستی، فرصتی مغتنم برای بازسنجی‌های اخلاقی است. درمورد جزئیات و کلیات این روی‌داد و عبرت‌آموزی امنیتی‌ـ‌سیاسی از آن، باید منتظر اخبار و اطلاعات و داده‌های رسمی و نقادی‌شده ماند.

اما برای برگرفتن عبرتی اخلاقی‌ـ‌سیاسی از این روی‌داد، می‌توان پرسید:

۱. اخلاق عام حاکم بر مواجهه با تروریسم چیست؟
۲. از این روی‌داد خاص چه می‌شود آموخت؟

این نوشته تنها دربار‌ی پرسش عام نخست است...

متن کامل این نوشتار 👇
goo.gl/qoWB4g
🌾 @sedanet | @MMojahedi
☘️ شریعتی: میان اسلام سیاسی و اسلام‌گرایی
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی

اسلام سیاسی و اسلام‌گرایی را برخی مانند دو اصطلاح مترادف استفاده می‌کنند. ولی با تدقیق این دو اصطلاح، می‌توان از آن‌ها برای تمایز نهادن میان دو جریان بسیار متفاوت در جهان اسلام معاصر بهره گرفت.
اسلام سیاسی هرچند گونه‌ای هویت‌یابی مدرن است، به‌مثابه‌ی روی‌کردی تفسیری و اجتهادی ریشه‌های بلند تاریخی دارد، و به این معنا یک‌سره پدیده‌ی دوران مدرن نیست. اسلام سیاسی مرام همه‌ی مسلمانانی است که به‌درجات گوناگون معتقدند اند در اسلام هنوز راهی به رهایی در پاره‌ای عرصه‌های زندگی اجتماعی مسلمانان هست. به تعبیر دیگر، در نگاه مسلمانانی که به اسلام سیاسی باور دارند، اسلام به رابطه‌ای صرفاً خصوصی و شخصی با الله و فقط برای فلاح اخروی محدود نمی‌شود، بلکه در اسلام هم‌چنین راه‌حل‌هایی برای پاره‌ای (و نه همه‌ی) مسائل سیاسی و مشکلات زندگی جمعی مسمانان (و نه همه‌ی آدمیان) در دوران جدید هم هست...

متن کامل این نوشتار 👇
goo.gl/zrYJ7i
🌾 @sedanet | @MMojahedi
☘️ فرودستی زنان: تبعیض جنسیت‌بنیاد دربرابر سیاست برای زندگی
✍️ #محمدمهدی_مجاهدی
منبع: ماهنامه زنان امروز (شماره 24)

🔅پرسش از فرادستی و فرودستی، خواهی‌نخواهی و ناخودآگاه یا خودآگاه، پرسش از امر سیاسی است. درک امر سیاسی مگر چیست جز درجاتی گوناگون از این آگاهی و اشراف مرکب: اشراف بر وضعیتی که در آن، دو سوی رابطه در دو تراز قدرت نشسته‌اند، یکی فرادست، دیگری فرودست؛ و آگاهی بر این که این اختلافِ ترازِ قدرت همیشه میلی روان به‌سوی سلطه‌ی جانب فرادست بر جانب فرودست دارد؟ و این بنیادی‌ترین معنای همان سلطه‌ای است که اگر درجاتی از آن، هرچند خفیف و خفی، در میان نباشد، نه‌تنها موضوع سیاست، بلکه موضوع اغلب روابط و مناسبات انسانی، از هم می‌پاشد.

🔅تاریخ بشر تا جایی که چشم گذشته‌نگر ما کار میکند، صحنه‌ی مناسبات سلطه‌ی ناشی از همین گونه ناهم‌ترازی‌ها ست. زمانه‌ی ما نیز مستثنا نیست. در زمانه‌ی ما، البته دامنه و پیچیدگی و آشکارگی فرودستی زنان در خاورمیانه و آمریکای لاتین و بخش‌هایی از آفریقا و آسیا، با دامنه و پیچیدگی و آشکارگی فرودستی زنان در اروپا و آمریکا و اقیانوسیه تفاوت‌هایی معنادار یافته است. اما هنوز و همچنان، فرودستی عینی و واقعی زنان امری تقریباً جهانی است.

🔅این فرودستی در زمانه و زمینه‌ای که زیست‌بوم سیاسی ما ایرانیان و همسایگان فرهنگی ما در سراسر جهان است، مصادیق رنگارنگ و پرشمار دارد، از جمله منع ساختاری زنان از دست‌یابی به مناصب عالی سیاسی، یا فرودستی زنان نسبت به مردان در چشم قانون شرعی یا عرفی، یا در بازار کار، یا در ترازوی منزلت اجتماعی، یا در نظام خانواده. ولی این‌ها هیچ یک پدیده‌هایی صرفاً حقوقی و قانونی یا فرهنگی و اجتماعی یا فقهی و شرعی نیستند.

🔅این فرودستی نهادینه و ساختاری پیش و بیش از هرچیز دیگر بیانگر مناسبات قدرت جنسیت‌بنیادی است که بند نافش به تبعیضی بدوی و آغازین وصل است، تبعیضی که در سازوکارِ شکل‌گیریِ امرِ سیاسی بر مدارِ اختلافِ ترازِ قدرت میان جنس مرد و جنس زن نهفته است. پر شدن هاویه‌ی این تبعیض، و برقراری عدالت مادی و منزلتی میان جنس زن و جنس مرد همان، و تَرَک برداشتن شیشه‌ی عمر دیرینه‌ترین مناسبات قدرت همان.

🔅دشواری مسأله‌ی تبعیض بر ضد زنان این است که بر افتادن تبعیض جنسیت‌بنیاد تنها هنگامی میتواند از دامنه‌ی مبهم امید و آرزو فرود آید و بر زمین سفت و سخت واقعیت گام بگذارد که در جامعه‌ی ما امکانی نو برای تولد امر سیاسی و فهم آن فراهم آید تا هم امر سیاسی، و هم ادراک ما از آن، از تراز قدرت غریزی و دیرینه و اولیه فراتر بنشیند. ما و همسایگان فرهنگی ما در سراسر جهان در زمانه و زمینه‌ای زندگی می‌کنیم که امر سیاسی و ادراک ما از آن هنوز به‌شدت غریزی است. در حالی که هم‌زمان تجربه‌هایی نو از امر سیاسی و سیاست در دیگر جامعه‌ها دهه‌ها ست جوانه زده و اکنون شکوفا شده است.

🔅به تعبیر دیگر، مسأله‌ی کلیدی این است که تبعیض جنسیتی صرفاً یکی از ویژگی‌های این دست پیکره‌های سیاسی و بدنه‌های اجتماعی و سامانه‌های شرعی و حقوقی، که زندگی‌شان می‌کنیم، نیست، بلکه عنصر مقوم و سلول بنیادین آنها و اصلی‌ترین و «طبیعی»ترین و بازیافت‌پذیرترین منبع تولید قدرت و ثروت و هویت آنها ست؛ شیشه‌ی عمر و راز بقای آنها ست.

🔅با این‌حال، بسیاری از کنش‌گران و فعالان حقوق زنان که رنج بردن از تبعیض جنسیت‌بنیاد بخشی از تجربه‌ی زیسته‌ی ایشان است و نسبت به آن وقوف کامل و بلکه علم حضوری دارند، از وجه درشت و زبر و زمخت این «واقعیت بنیادین» که سراپا و به‌معنای عمیق و دقیق کلمه، سیاسی است، غافل اند یا بر آن چشم می‌پوشند و از آن تغافل و تجاهل می‌ورزند، و در عوض، همه‌ی همت خود را صَرفِ نقدهای تفسیری و اصلاحات فقهی و شرعی و الهیاتی و حقوقی و قانونی می‌کنند.

🔅روشن فکران دینی اگر ندرتاً و تصادفاً از حجاب کورجنسی درآمده باشند، خود و خوانندگان‌شان را به بازنگری‌های فقهی و تفسیری در متن‌های دینی درباره‌ی تبعیض بر ضد زنان سرگرم و دل‌مشغول کرده‌اند. روشن‌فکران غیردینی هم اغلب از آرمان رفع تبعیض جنسیتی سلاحی سرد و ناکارآمد ساخته اند تا به دل‌گرمی آن، زنان را دربرابر بدنه‌ی سیاسی یا بدنه‌ی متدین جامعه برانگیزند، و این‌چنین با افزودن بر تنوع و دامنه‌ی تضادهای اجتماعی و سیاسی، عملاً مبارزه با تبعیض را ناخواسته در جایگاه عضوی وارداتی و پیوندی نشانده‌اند، که بدنه‌ی اجتماع و سیاست (و از جمله پاره‌ای مهم از بخش زنانه‌ی آن) آن را داوطلبانه پس می‌زنند ...

فایل pdf این نوشتار👇
3danet.ir/WG0y9
🌾 @sedanet | @mmojahedi
🍂 مردمان بندگان دنیا یند ...
ترجمه‌ی منظوم سخنی از امام حسین‌ ـ‌ علیه ‌السلام

✍️ #محمدمهدی_مجاهدی

🔅پنج‌شنبه، دوم محرم، شصت و یک سال پس از هجرت، روزی بود که بنا بر روایات تاریخی امام حسین و جمعی از خانواده و یاران‌اش ـ علیهم السلام ـ که از راه کوفه باز داشته شده بودند، به اجبار حرّ بن یزید و نظامیان هم‌راه‌اش به کربلا وارد شدند. امام ـ علیه السلام ـ همان روز یا فردای آن برای حاضران خطبه‌ای خواندند.

🔅در بخشی از این سخن‌رانی، امام حسین سخنی تکان‌دهنده را درباره‌ی توده‌ی دین‌داران در میان می‌گذارد و با این سخن از جامعه‌شناسی دینی خود پرده بر می‌دارد. این بیان امام تعبیری کم‌نظیر از بصیرتی قرآنی است، ولی به‌مثابه‌ی تشخیصی جامعه‌شناختی درباره‌ی جامعه‌ی متدینان و عمق اندک نفوذ و رسوخ دین در زندگی اهل دیانت، هم‌چنان سخنی خلاف انتظار و درنگ‌برانگیز است، آن هم از زبان پیشوایی دینی که جان بر سر آرمان نهاد. این اولیای پاک‌باز رازدانانه و رازدارانه با وجود چنین تشخیصی جامعه‌شناختی که درباره‌ی عمق اندک نفوذ دین در زندگی اهل دیانت داشتند، باز جان بر سر آرمان احیای هدایت نبوی مردمان می‌نهادند.
طنین سنگین این سخن به‌ویژه به دلیل فاش گفتن رازی است که اهل دیانت آن را پوشیده می‌خواهند و نهان می‌کنند. آن سخن در اصل عربی چنین نقل شده است:

اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا
وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ
يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ
فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ

🔅سالی و اندی پیش‌ از این، کوشیدم مضمون کم‌نظیر و شیوه‌ی شیوای این سخن را در ترجمه‌ا‌ی منظوم به قدر وسع تضمین کنم:

مردمان بندگان دنیا یند
دین‌شان بر سر زبان باشد

از دیانت سخن بسی گویند
تا که دنیای‌شان روان باشد

لیک از دین کناره می‌جویند
چون‌که هنگام امتحان باشد

سه‌شنبه، ۲ محرم ۱۴۳۸، ۱۳ مهر ۱۳۹۵

🌾 @sedanet | @MMojahedi