فریاد بر اینستاگرام
حدود دو هفته پیش دیدم کارها زیاده. زورم به هیچجا نرسید جز اینستاگرام و لینکدین روی موبایل. حذف کردم.
دیده بودم گاهی دوستانم این کار رو میکنند. ولی فکر نمیکردم تاثیر عجیبی داشته باشه.
البته لینکدین رو روی کامپیوتر سر میزدم. ولی اینستاگرام کامل بسته بود. تا دیروز؛ که دستم رفت و نصب کردم.
با چیزهایی که از دیروز دیدم،
این حس رو دارم که در این دو هفته واقعا چیزی برای از دست دادن نبوده. بر خلاف چیزی که پلتفرمها میخوان به ما القا کنند که اگر به آنها سر نزنیم، چیزهایی رو از دست میدیم (محتواهای جالب. سرگرمکننده. استوریهای دوستانمون و ...).
قبل اینکه اینها رو اینجا بنویسم، کمی فکر کردم.
و دوباره اینستاگرام رو حذف کردم!
@secondarynotes
حدود دو هفته پیش دیدم کارها زیاده. زورم به هیچجا نرسید جز اینستاگرام و لینکدین روی موبایل. حذف کردم.
دیده بودم گاهی دوستانم این کار رو میکنند. ولی فکر نمیکردم تاثیر عجیبی داشته باشه.
البته لینکدین رو روی کامپیوتر سر میزدم. ولی اینستاگرام کامل بسته بود. تا دیروز؛ که دستم رفت و نصب کردم.
با چیزهایی که از دیروز دیدم،
این حس رو دارم که در این دو هفته واقعا چیزی برای از دست دادن نبوده. بر خلاف چیزی که پلتفرمها میخوان به ما القا کنند که اگر به آنها سر نزنیم، چیزهایی رو از دست میدیم (محتواهای جالب. سرگرمکننده. استوریهای دوستانمون و ...).
قبل اینکه اینها رو اینجا بنویسم، کمی فکر کردم.
و دوباره اینستاگرام رو حذف کردم!
@secondarynotes
سابقه مداخله بریتانیا در چین
فصل سی از کتاب برج و میدان به تاریخ چین در قرن ۱۹ اشاره داره و خونبارترین اتفاق اون دوران، که در چین اتفاق میوفته: شورش تایپینگ.
عکس قسمتی از کتاب رو به نظرم رسید اینجا به اشتراک بگذارم. فقط با این توضیح کوتاه که نگاه بریتانیای قرن نوزدهمی به کشوری سابقا قوی، و جدیدا تضعیف شده، رو نشون میده.
@secondarynotes
فصل سی از کتاب برج و میدان به تاریخ چین در قرن ۱۹ اشاره داره و خونبارترین اتفاق اون دوران، که در چین اتفاق میوفته: شورش تایپینگ.
عکس قسمتی از کتاب رو به نظرم رسید اینجا به اشتراک بگذارم. فقط با این توضیح کوتاه که نگاه بریتانیای قرن نوزدهمی به کشوری سابقا قوی، و جدیدا تضعیف شده، رو نشون میده.
@secondarynotes
استراتژی و GPT
ذهنم درباره یه تصمیم جلو نمیرفت، گفتم بذار ببینم چتجیپیتی میتونه ایده بده برای فکر کردن.
حواسم بود که توی انگلیسی باهوشتره. سعی کردم شرایط رو توضیح بدم و چیزی گفتم شبیه اینکه:
ببین من میخوام یه تصمیم استراتژیک بگیرم که بین کار الف و ب انتخاب کنم. مثل یه استراتژیست بهم کمک کن.
خیلی حرف زد و تحلیل کرد. آخرش گفت:
به نظرم هر دو مهمن و کنار هم بهصورت balanced ادامهشون بده.
بهش گفتم:
آقا. من خودم میدونم هر دو مهمن که گیر کردم. ولی مگه استراتژی نمیگه که انتخاب هر دو گزینه، معمولا انتخابی امن، حالخوبکن و البته اشتباهه؟
@secondarynotes
ذهنم درباره یه تصمیم جلو نمیرفت، گفتم بذار ببینم چتجیپیتی میتونه ایده بده برای فکر کردن.
حواسم بود که توی انگلیسی باهوشتره. سعی کردم شرایط رو توضیح بدم و چیزی گفتم شبیه اینکه:
ببین من میخوام یه تصمیم استراتژیک بگیرم که بین کار الف و ب انتخاب کنم. مثل یه استراتژیست بهم کمک کن.
خیلی حرف زد و تحلیل کرد. آخرش گفت:
به نظرم هر دو مهمن و کنار هم بهصورت balanced ادامهشون بده.
بهش گفتم:
آقا. من خودم میدونم هر دو مهمن که گیر کردم. ولی مگه استراتژی نمیگه که انتخاب هر دو گزینه، معمولا انتخابی امن، حالخوبکن و البته اشتباهه؟
@secondarynotes
همهجا، شبکه
در کتاب «برج و میدان» به پایان بخش ششم رسیدم. حوالی صفحه ۳۲۰. اما لازمه چند روزی چیز دیگهای رو پیش ببرم.
گفتم بلاگ معرفی کتاب تا اینجای کار رو تا حدی مرتب کنم.
یکی به خاطر اینکه موضوع در ذهن خودم منسجمتر بشه،
و دوم به علت اینکه کتاب چاپتمام هست، اما هنوز در برخی کتابفروشیها (و یک نسخه هم در دیجیکالا) موجود است. شاید بخواهید تهیه کنید.
بخشی از بلاگ:
لینک به بلاگ:
معرفی کتاب برج و میدان (در حال تکمیل)
@secondarynotes
در کتاب «برج و میدان» به پایان بخش ششم رسیدم. حوالی صفحه ۳۲۰. اما لازمه چند روزی چیز دیگهای رو پیش ببرم.
گفتم بلاگ معرفی کتاب تا اینجای کار رو تا حدی مرتب کنم.
یکی به خاطر اینکه موضوع در ذهن خودم منسجمتر بشه،
و دوم به علت اینکه کتاب چاپتمام هست، اما هنوز در برخی کتابفروشیها (و یک نسخه هم در دیجیکالا) موجود است. شاید بخواهید تهیه کنید.
بخشی از بلاگ:
نگاه ما به دنیا، معمولا سلسله مراتبی است.
وقتی اسم کشوری را برای اولین بار میشنویم، بلافاصله از خود میپرسیم که رییسجمهور یا پادشاه آن چه تفکری دارد؟ در کسبوکارها هم مدیر عامل را، که در راس هرم ساختار است، بسیار مهم در نظر میگیریم.
این نگاهها هر چند اشتباه نیستند – اما کامل هم نیستند.
نوع نگاه دیگری به دنیا وجود دارد که پیشنهاد میکند برای فهم و تحلیل بهتر سیستمهای اجتماعی، به «شبکهها / networks» هم توجه داشته باشیم. مدل ذهنیای که خواندن کتاب برج و میدان تلاش میکند در ما تقویت کند: با بررسی تاریخ از منظر شبکهها...
لینک به بلاگ:
معرفی کتاب برج و میدان (در حال تکمیل)
@secondarynotes
مخالفم، ولی باشه
در کار تیمی این ایدهآلگرایانهست که بخوایم همیشه در تصمیمگیری همه با هم موافق باشن. میشه ساعتها حرف زده بشه و بازم احتمال اینکه نظرها یکی نشه، کاملا وجود داره.
اما راه دیگه اینه که «بعد از بررسی به مقدار لازم»، از رویکرد disagree and commit استفاده بشه. در این ایده، حرف کسی که اطلاعات بیشتری درباره مسئله داره، شهود بیشتری درباره موضوع داره، یا مسئول اجرایی مستقیم هست که قراره با تبعات تصمیم درگیر بشه، مبنای تصمیم قرار میگیره و بقیه متعهد میشن که کمک کنند.
در واقع عدم توافق در زمان تصمیمگیری قابل قبوله و حتی تشویق میشه، تا جنبههای مسئله به خوبی واکاوی بشه. اما در زمان اجرا، همه متعهد به رسیدن به هدف جمعی میشن.
واقعیت اینه که در عمل استفاده از این رویکرد ملاحظات زیادی داره و در یک توصیه یک خطی، قطعا جا نمیشه.
به همین علت، دوست داشتم یک بلاگ بنویسم که مفصل باشه. ولی از اونجا که ممکنه بزودی فرصت نشه، این بخش کوتاه از مصاحبه جف بزوس با لکس فریدمن، تا حد خوبی این ایده رو پوشش میده:
(تا دقیقه ۱.۴۵)
https://www.youtube.com/watch?v=Afoh23PHVP0&t=6s
@secondarynotes
در کار تیمی این ایدهآلگرایانهست که بخوایم همیشه در تصمیمگیری همه با هم موافق باشن. میشه ساعتها حرف زده بشه و بازم احتمال اینکه نظرها یکی نشه، کاملا وجود داره.
اما راه دیگه اینه که «بعد از بررسی به مقدار لازم»، از رویکرد disagree and commit استفاده بشه. در این ایده، حرف کسی که اطلاعات بیشتری درباره مسئله داره، شهود بیشتری درباره موضوع داره، یا مسئول اجرایی مستقیم هست که قراره با تبعات تصمیم درگیر بشه، مبنای تصمیم قرار میگیره و بقیه متعهد میشن که کمک کنند.
در واقع عدم توافق در زمان تصمیمگیری قابل قبوله و حتی تشویق میشه، تا جنبههای مسئله به خوبی واکاوی بشه. اما در زمان اجرا، همه متعهد به رسیدن به هدف جمعی میشن.
واقعیت اینه که در عمل استفاده از این رویکرد ملاحظات زیادی داره و در یک توصیه یک خطی، قطعا جا نمیشه.
به همین علت، دوست داشتم یک بلاگ بنویسم که مفصل باشه. ولی از اونجا که ممکنه بزودی فرصت نشه، این بخش کوتاه از مصاحبه جف بزوس با لکس فریدمن، تا حد خوبی این ایده رو پوشش میده:
(تا دقیقه ۱.۴۵)
https://www.youtube.com/watch?v=Afoh23PHVP0&t=6s
@secondarynotes
معرفی دوره آموزشی “فکر کردن به کمک نوشتن” سایت متمم
(بلاگ جدید)
دیشب آخرین درس از مطالب مربوط به این دوره رو خواندم.
دوره نسبتا کوتاهی است. مجموعا شانزده درس بیشتر ندارد (تا حالا). و برای من که شاید ۱۰ سال است سعی میکنم با نوشتن فکر کنم، بخشهای آموزنده و مفید زیادی داشت.
سعی کردم در یک بلاگ کوتاه درباره آن بنویسم. شاید دلیلی بشود و شما هم بخواهید شروع کنید.
لینک دوره که اگر خواستید، مستقیما به متمم بروید: دورهٔ آموزش فکر کردن به کمک نوشتن (لینک به متمم)
—-
بخشهای اولیه بلاگ:
> ادامه نوشته: معرفی دوره “فکر کردن به کمک نوشتن”
@secondarynotes
(بلاگ جدید)
دیشب آخرین درس از مطالب مربوط به این دوره رو خواندم.
دوره نسبتا کوتاهی است. مجموعا شانزده درس بیشتر ندارد (تا حالا). و برای من که شاید ۱۰ سال است سعی میکنم با نوشتن فکر کنم، بخشهای آموزنده و مفید زیادی داشت.
سعی کردم در یک بلاگ کوتاه درباره آن بنویسم. شاید دلیلی بشود و شما هم بخواهید شروع کنید.
لینک دوره که اگر خواستید، مستقیما به متمم بروید: دورهٔ آموزش فکر کردن به کمک نوشتن (لینک به متمم)
—-
بخشهای اولیه بلاگ:
چقدر از افکار و تحلیلهایتان را آگاهانه انجام میدهید؟ و چقدر تراوشاتی ذهنی هستند که بعد از چند ساعت فراموش میشوند؟
«فکر کردن» از آن دست کارهایی است که معمولا سهل انگاشته میشود. به ادبیات کانمن، ما معمولا کنترل افکار، تصمیمات و بطور کلی زندگیمان را به دست تفکر سریع (یا همان سیستم یک) میسپاریم، و کمتر با این سوال خودمان را به چالش میکشیم که واقعا چطور میشود بهتر فکر کرد؟...
> ادامه نوشته: معرفی دوره “فکر کردن به کمک نوشتن”
@secondarynotes
❤1
چرا رشد کسبوکارها متوقف میشود؟
(بلاگ جدید)
با خودم فکر میکردم که برای معرفی بلاگ، عکس بالا رو بفرستم و ازتون بپرسم با خواندن کمی از این متن، حدس بزنید چند سال از زمان نوشتن این حرفها میگذره.
البته در پایین عکس، سال انتشار نوشته شده: سال ۱۹۷۵.
«نزدیکبینی بازاریابی» یه مقاله کاملا کلاسیک محسوب میشه. البته موضوعی که مطرح میکنه انقدر ریشهای هست که بعد گذشت دهها سال، هنوز تازه بمونه.
بخش ابتدایی این بلاگ:
> ادامه نوشته: mrzamani.com/نزدیک-بینی-بازاریابی
@secondarynotes
(بلاگ جدید)
با خودم فکر میکردم که برای معرفی بلاگ، عکس بالا رو بفرستم و ازتون بپرسم با خواندن کمی از این متن، حدس بزنید چند سال از زمان نوشتن این حرفها میگذره.
البته در پایین عکس، سال انتشار نوشته شده: سال ۱۹۷۵.
«نزدیکبینی بازاریابی» یه مقاله کاملا کلاسیک محسوب میشه. البته موضوعی که مطرح میکنه انقدر ریشهای هست که بعد گذشت دهها سال، هنوز تازه بمونه.
بخش ابتدایی این بلاگ:
در سال ۲۰۲۵ هستیم.
هر روز خبر ترند تازه شکل گرفتهای به گوش میرسد. موجهایی که کسبوکارهای تازهتاسیس با سروصدای زیاد درست میکنند؛ در صنعت رمز ارزها، هوش مصنوعی، و … .
اما همزمان، بعضی صنایع هم که قبلا برای خودشان برو-بیایی داشتند، این روزها رو به افولاند. یا کاملا منسوخ شدهاند.
سوالی که میشود پرسید این است که:
چه میشود که کسبوکارها و صنایعی که تصور میکنیم رشدشان ابدی است، از صحنه روزگار محو میشوند؟...
> ادامه نوشته: mrzamani.com/نزدیک-بینی-بازاریابی
@secondarynotes
❤1👍1
دوره کاهش اعتماد به نفس
دنیل کانمن و گری کلین، هر دو در زمینه تصمیمگیری واقعا غول محسوب میشن، البته با دو نگاه کاملا متفاوت:
- کانمن میگه بسیاری از خطاهای تصمیمگیری به خاطر اون «سیستمِ عجولِ تنبلِ سریع» در ذهن ماست. همون که بهش میگه: سیستم ۱.
- اما کلین معتقده ما در زندگی خیلی شهودی تصمیم میگیریم. به جای این حرفها و ایراد گرفتن ازش، بیاید ببینیم چطور میتونیم بهترش کنیم.
حالا این دو مدل فکری کاملا متفاوت رو نگه دارید، و به این فکر کنید که هر دوشون «اعتماد به نفس بیش از حد» رو از مهمترین دلایل خطا در تصمیمگیری شهودی میدونن. (+)
پینوشت. یاد این پست از کتاب تفکر سریع و کند افتادم.
@secondarynotes
دنیل کانمن و گری کلین، هر دو در زمینه تصمیمگیری واقعا غول محسوب میشن، البته با دو نگاه کاملا متفاوت:
- کانمن میگه بسیاری از خطاهای تصمیمگیری به خاطر اون «سیستمِ عجولِ تنبلِ سریع» در ذهن ماست. همون که بهش میگه: سیستم ۱.
- اما کلین معتقده ما در زندگی خیلی شهودی تصمیم میگیریم. به جای این حرفها و ایراد گرفتن ازش، بیاید ببینیم چطور میتونیم بهترش کنیم.
حالا این دو مدل فکری کاملا متفاوت رو نگه دارید، و به این فکر کنید که هر دوشون «اعتماد به نفس بیش از حد» رو از مهمترین دلایل خطا در تصمیمگیری شهودی میدونن. (+)
پینوشت. یاد این پست از کتاب تفکر سریع و کند افتادم.
@secondarynotes
کتاب تاکسی سواری از سروش صحت؛ ارزش خوندن داره؟
این روزها که بیشتر وقت آزادم به خواندن مقاله میگذره، برای اینکه حس کتابخواندن رو همچنان تجربه کنم، دست بردم و تاکسی سواری رو برداشته و خواندم.
کتاب را احتمالا میشناسید. به واسطه شهرت سروش صحت، شناخته شده است.
اما همزمان هم نظرات مثبت درباره آن زیاد هست، هم نظرات منفی.
یک ویدیو یوتیوب ۶ دقیقهای برای معرفی و بررسی آن درست کردم. دو داستانک را هم برای نمونه خواندم: اینجا میتونید ببینید.
یک بلاگ هم نوشتم که تمرکز اصلیاش این است که آیا کتاب ارزش خواندن داره یا نه.
خلاصهش این است که اگر انتظارتان را برسانید در حد داستانهای چاپشده روزنامه (همانطور که واقعا بوده و در روزنامه اعتماد چاپ میشده) ممکن است رضایتتان را جلب کند.
اما اگر در حد یک مجموعه حرفهای داستانی انتظار داشته باشید، ممکن است از خواندنش راضی نباشید.
به هر حال، برای من تجربه تفریحی جالبی بود. و مجموعا دوستش داشتم.
(لینک به بلاگ)
@secondarynotes
این روزها که بیشتر وقت آزادم به خواندن مقاله میگذره، برای اینکه حس کتابخواندن رو همچنان تجربه کنم، دست بردم و تاکسی سواری رو برداشته و خواندم.
کتاب را احتمالا میشناسید. به واسطه شهرت سروش صحت، شناخته شده است.
اما همزمان هم نظرات مثبت درباره آن زیاد هست، هم نظرات منفی.
یک ویدیو یوتیوب ۶ دقیقهای برای معرفی و بررسی آن درست کردم. دو داستانک را هم برای نمونه خواندم: اینجا میتونید ببینید.
یک بلاگ هم نوشتم که تمرکز اصلیاش این است که آیا کتاب ارزش خواندن داره یا نه.
خلاصهش این است که اگر انتظارتان را برسانید در حد داستانهای چاپشده روزنامه (همانطور که واقعا بوده و در روزنامه اعتماد چاپ میشده) ممکن است رضایتتان را جلب کند.
اما اگر در حد یک مجموعه حرفهای داستانی انتظار داشته باشید، ممکن است از خواندنش راضی نباشید.
به هر حال، برای من تجربه تفریحی جالبی بود. و مجموعا دوستش داشتم.
(لینک به بلاگ)
@secondarynotes
❤7
چیزهای -ظاهرا- درخشان
وسط حرفها، گفت:
آره. یوتیوبرها سروصداشون زیاده.
دیدم چه جالب میگه؛
معمولا زمینههای بهشدت پولساز هیچ سروصدایی ندارن.
جالبه که بین خود گروه یوتیوبرها هم همینه. موضوعاتی که ویدیو ساختن در اونها انرژی کم میخواد و بازدهی زیاده، هرگز هرگز جایی گفته نمیشه. دلیل واضحه: نمیخوان رقابت اون حوزهها زیاد، و سودشون کم بشه.
ولی امان از زمینههای ظاهرا جذاب. دائما داره براشون کتاب نوشته و سمینار برگزار میشه. یه سری هم میشن coach که به بقیه کمک کنن برسن به اون جاها!
@secondarynotes
وسط حرفها، گفت:
آره. یوتیوبرها سروصداشون زیاده.
دیدم چه جالب میگه؛
معمولا زمینههای بهشدت پولساز هیچ سروصدایی ندارن.
جالبه که بین خود گروه یوتیوبرها هم همینه. موضوعاتی که ویدیو ساختن در اونها انرژی کم میخواد و بازدهی زیاده، هرگز هرگز جایی گفته نمیشه. دلیل واضحه: نمیخوان رقابت اون حوزهها زیاد، و سودشون کم بشه.
ولی امان از زمینههای ظاهرا جذاب. دائما داره براشون کتاب نوشته و سمینار برگزار میشه. یه سری هم میشن coach که به بقیه کمک کنن برسن به اون جاها!
@secondarynotes
❤12👍1
کنجکاوی؛ راه بهبود تصمیمگیری شهودی (تد تاک گری کلین)
ویدیویی از کلین دیدم که برای پیدا کردن یک دورنما از نگاه او به این حوزه، مناسب و جذابه. اگر ۱۷ دقیقه فرصت داشتید، ارزش دیدن داره:
Lightbulb Moment (Gary Klein)
نوشته کوتاهی هم دربارهش در بلاگ گذاشتم. بخش زیر میتونه خلاصه خوبی باشه:
لینک به بلاگ: اینجا.
@secondarynotes
ویدیویی از کلین دیدم که برای پیدا کردن یک دورنما از نگاه او به این حوزه، مناسب و جذابه. اگر ۱۷ دقیقه فرصت داشتید، ارزش دیدن داره:
Lightbulb Moment (Gary Klein)
نوشته کوتاهی هم دربارهش در بلاگ گذاشتم. بخش زیر میتونه خلاصه خوبی باشه:
این ویدیو به نظرم واقعا الهامبخش است. خصوصا اگر زمینه تصمیمگیری را دوست داشته باشید.
البته این را میدانیم که احتمال ایجاد یادگیری واقعی با دیدن یک ویدیو کوتاه، چندان زیاد نیست.
اما به نظرم از یک جنبه کارکرد خوبی دارد: آن را میشود شبیه یک تور سریع نمایشی برای دهها سال تحقیقات کلین دانست...
لینک به بلاگ: اینجا.
@secondarynotes
❤3
کوتاه | درباره قسمت تازه منتشر شدهٔ سریال اکنون
شاید دیده باشید که محمدرضا شعبانعلی این هفته مهمان سریال اکنون بوده. برنامهای در قالب گفتگو، به میزبانی سروش صحت.
به نظرم میشود از جنبههای مختلف به این برنامه نگاه کرد. اما نمیخواهم یک متن طولانی بنویسم.
صرفا نوشتم که بگویم، اگر چهل دقیقه اول برنامه را ندیده بودم، شاید انقدر هم مهم نمیبود. اما از دقیقه ۴۰ به بعد، موضوع کلا عوض میشود. حال و هوای برنامه هم همینطور.
ذوق و انرژی محمدرضا، موقع تعریف داستان کتابهای تاثیرگذار زندگیاش، واقعا ناب بود. نه الزاما به خاطر آموزنده بودن حرفها؛ که برای پیدا کردن شوق یادگیری چیزهای تازه.
سریال اکنون: قسمت ۲۸. محمدرضا شعبانعلی
@secondarynotes
شاید دیده باشید که محمدرضا شعبانعلی این هفته مهمان سریال اکنون بوده. برنامهای در قالب گفتگو، به میزبانی سروش صحت.
به نظرم میشود از جنبههای مختلف به این برنامه نگاه کرد. اما نمیخواهم یک متن طولانی بنویسم.
صرفا نوشتم که بگویم، اگر چهل دقیقه اول برنامه را ندیده بودم، شاید انقدر هم مهم نمیبود. اما از دقیقه ۴۰ به بعد، موضوع کلا عوض میشود. حال و هوای برنامه هم همینطور.
ذوق و انرژی محمدرضا، موقع تعریف داستان کتابهای تاثیرگذار زندگیاش، واقعا ناب بود. نه الزاما به خاطر آموزنده بودن حرفها؛ که برای پیدا کردن شوق یادگیری چیزهای تازه.
سریال اکنون: قسمت ۲۸. محمدرضا شعبانعلی
@secondarynotes
❤8
تکنیک premortem | جلوگیری از شکست پروژه ها در تیم
تنها مقاله گری کلین در HBR درباره روش پیشنهادی او برای تعریف بهتر پروژهها در تیم است. چیزی که آن را با الهام از postmortem (به معنی بررسی بعد از مرگ، کالبدشکافی) چنین نامیده: premortem.
ایده محوری premortem این است:
بیایید به جای اینکه فکر کنیم چه چیزهایی ممکن است به شکست پروژه بیانجامد، در نظر بگیریم که به آینده رفتهایم و پروژه واقعا «شکست خورده». حالا سوال این میشود که، با نگاه گذشتهنگر، چه عواملی باعث شکست پروژه شدهاند؟
اگر چه ایده ممکن است چندان عجیب به نظر نیاید، اما ظرافتهایی دارد که در تاثیرگذاری آن نقش دارند.
در یک بلاگ درباره این روش نوشتم:
راهکار برنامهریزی موفق پروژههای تیمی
@secondarynotes
تنها مقاله گری کلین در HBR درباره روش پیشنهادی او برای تعریف بهتر پروژهها در تیم است. چیزی که آن را با الهام از postmortem (به معنی بررسی بعد از مرگ، کالبدشکافی) چنین نامیده: premortem.
ایده محوری premortem این است:
بیایید به جای اینکه فکر کنیم چه چیزهایی ممکن است به شکست پروژه بیانجامد، در نظر بگیریم که به آینده رفتهایم و پروژه واقعا «شکست خورده». حالا سوال این میشود که، با نگاه گذشتهنگر، چه عواملی باعث شکست پروژه شدهاند؟
اگر چه ایده ممکن است چندان عجیب به نظر نیاید، اما ظرافتهایی دارد که در تاثیرگذاری آن نقش دارند.
در یک بلاگ درباره این روش نوشتم:
راهکار برنامهریزی موفق پروژههای تیمی
@secondarynotes
👍3❤2
[بدون عنوان]
وقتی یه مدت آدم حرف نزنه، حرف زدن سخت و سختتر میشه. این پست هدف خاصی نداره. فقط میخوام اولین چیزی که بهش فکر میکنم رو اینجا بنویسم - سوالی که این روزها زیاد گوشه ذهنم حسش کردم:
یعنی چی میشه؟
برای دونستن جواب این سوال اخبار رو بیشتر از همیشه دنبال کردم. تحلیل آدمهای مختلف رو خوندم. سعی کردم مدل کشورهای دیگه رو در عرض جغرافیا و طول تاریخ، بشناسم - یعنی ما شبیه کدوم قراره بشیم؟
اما الان به نظرم میاد همونقدر که گذشته شفافه، آینده در بستر غبارآلودی از احتمالات مختلف شکل میگیره.
البته ما که در ایران زندگی میکنیم (یا کردیم) با ابهام غریبه نیستیم. هر چند میزان اون در این هفتهها به نحو وحشتناکی زیاد شده.
امیدوارم بتونیم این حجم از عدم اطمینان به آینده رو در ذهنمون هندل کنیم. تا بتونه شرایط سریعا در حال تغییر رو تحلیل کنه و تصمیمهای به موقع بگیره.
و کاش نتیجه تاس زندگی، برای ما آدمهای عادی، چیزی از جنس خوششانسی باشه.
به قول اون دوستی که میگه:
اگه من امیدوارم، به خاطر اینه که نمیدونم الان در کدوم صفحه از کتاب تاریخی هستیم که قراره در آینده نوشته بشه.
@secondarynotes
وقتی یه مدت آدم حرف نزنه، حرف زدن سخت و سختتر میشه. این پست هدف خاصی نداره. فقط میخوام اولین چیزی که بهش فکر میکنم رو اینجا بنویسم - سوالی که این روزها زیاد گوشه ذهنم حسش کردم:
یعنی چی میشه؟
برای دونستن جواب این سوال اخبار رو بیشتر از همیشه دنبال کردم. تحلیل آدمهای مختلف رو خوندم. سعی کردم مدل کشورهای دیگه رو در عرض جغرافیا و طول تاریخ، بشناسم - یعنی ما شبیه کدوم قراره بشیم؟
اما الان به نظرم میاد همونقدر که گذشته شفافه، آینده در بستر غبارآلودی از احتمالات مختلف شکل میگیره.
البته ما که در ایران زندگی میکنیم (یا کردیم) با ابهام غریبه نیستیم. هر چند میزان اون در این هفتهها به نحو وحشتناکی زیاد شده.
امیدوارم بتونیم این حجم از عدم اطمینان به آینده رو در ذهنمون هندل کنیم. تا بتونه شرایط سریعا در حال تغییر رو تحلیل کنه و تصمیمهای به موقع بگیره.
و کاش نتیجه تاس زندگی، برای ما آدمهای عادی، چیزی از جنس خوششانسی باشه.
به قول اون دوستی که میگه:
اگه من امیدوارم، به خاطر اینه که نمیدونم الان در کدوم صفحه از کتاب تاریخی هستیم که قراره در آینده نوشته بشه.
@secondarynotes
❤15
دیدن نقطه تصمیمگیری
کتابی که دارم میخونم درباره تصمیمگیری، اسمش smart choice، سعی میکنه یک چارچوب مرحله به مرحله برای تصمیمگیری ارایه بکنه.
دربارهش باید در جای بهتری بنویسم. اما یکی از نکتههایی که دیدم و اتفاقا در جریان اصلی کتاب هم نبود، توجهم رو جلب کرد.
اونم جایی بود که داشت انتخاب از میان چند گزینه رو، با مثالِ خرید خونه برای یک خانواده توضیح میداد. گفت و گفت و تحلیل کرد، تا اینکه نتیجه گرفت مثلا گزینه سوم، با توجه به معیارهای خانواده، مناسبترینه.
بعد گفت:
خب. اینو انتخاب کردند و قیمت پیشنهادی رو به مشاور املاک گفتند.
کمی جلوتر گفت:
فهمیدید کجا اشتباه بود؟
اینکه تصمیم «انتخاب خونه»، با تصمیم «قیمت پیشنهادی برای اون خونه»، ترکیب شد.
در واقع دومی کلا نادیده گرفته شد. در حالی که به اندازه تصمیم اول، یا شاید بیشتر، مهم بود.
@secondarynotes
کتابی که دارم میخونم درباره تصمیمگیری، اسمش smart choice، سعی میکنه یک چارچوب مرحله به مرحله برای تصمیمگیری ارایه بکنه.
دربارهش باید در جای بهتری بنویسم. اما یکی از نکتههایی که دیدم و اتفاقا در جریان اصلی کتاب هم نبود، توجهم رو جلب کرد.
اونم جایی بود که داشت انتخاب از میان چند گزینه رو، با مثالِ خرید خونه برای یک خانواده توضیح میداد. گفت و گفت و تحلیل کرد، تا اینکه نتیجه گرفت مثلا گزینه سوم، با توجه به معیارهای خانواده، مناسبترینه.
بعد گفت:
خب. اینو انتخاب کردند و قیمت پیشنهادی رو به مشاور املاک گفتند.
کمی جلوتر گفت:
فهمیدید کجا اشتباه بود؟
اینکه تصمیم «انتخاب خونه»، با تصمیم «قیمت پیشنهادی برای اون خونه»، ترکیب شد.
در واقع دومی کلا نادیده گرفته شد. در حالی که به اندازه تصمیم اول، یا شاید بیشتر، مهم بود.
@secondarynotes
👍4❤1🤔1
تصمیمگیری در شرایط پر ابهام
وقتی عبارت «شرایط بهسرعت در حال تغییر» رو در کتاب اسمارت چویس دیدم، حس کردم چقدر جنس این حرفها با وضعیت امروز ما همخوانی داره.
خلاصه گفتم اون رو تعریف کنم، شاید برای فکر کردن بتونه بهمون ایده بده.
در زیر لیست ایدههایی که کتاب پیشنهاد داده رو میبینید:
نوشته کامل رو اینجا میتونید بخونید.
وقتی عبارت «شرایط بهسرعت در حال تغییر» رو در کتاب اسمارت چویس دیدم، حس کردم چقدر جنس این حرفها با وضعیت امروز ما همخوانی داره.
خلاصه گفتم اون رو تعریف کنم، شاید برای فکر کردن بتونه بهمون ایده بده.
در زیر لیست ایدههایی که کتاب پیشنهاد داده رو میبینید:
سوال این است:
وقتی محیط بیرونی ابهام زیادی دارد، شرایط آن به شدت ناپایدار است، و تغییراتی در آن رخ میدهد که روی سرنوشت تصمیمهای ما اثر زیادی میگذارد، چطور باید تصمیم بگیریم؟
استراتژیهای پیشنهادی:
۱- برنامههایی برای تمام فصول (all-weather plans)
۲- برنامهریزی با چرخههای کوتاه (short-cycle plan)
۳- انتخاب با هدف باز کردن گزینههای بیشتر (Option widener)
۴- برنامهریزی برای بیشتر شدن آمادگی (be prepared plans)
نوشته کامل رو اینجا میتونید بخونید.
❤5
انتخاب هوشمندانه
کتاب Smart Choice رو تموم کردم.
اگرچه کتاب بسیار معتبری هست، به فارسی ترجمه نشده. البته انگلیسی کتاب سخت نیست و میشه با سرعت قابل قبولی اون رو خوند.
موضوع اصلی اون، ارائه یک چارچوب ۸ مرحلهای برای بررسی جنبههای مختلف تصمیم هست.
تصمیمهای آسونتر با تعداد مراحل کمتری به نتیجه میرسند، و پیچیدهترها لازمه تا آخرین سطح تحلیل و بررسی بشن.
شروع کردم که یک بلاگ نسبتا مفصل درباره این مدل بنویسم. هنوز تموم نشده (+).
اما گفتم علیالحساب این عکس رو که پارامترهای مدل پیشنهادی کتاب (PrOACT) رو نشون میده، اینجا با هم ببینیم.
@secondarynotes
کتاب Smart Choice رو تموم کردم.
اگرچه کتاب بسیار معتبری هست، به فارسی ترجمه نشده. البته انگلیسی کتاب سخت نیست و میشه با سرعت قابل قبولی اون رو خوند.
موضوع اصلی اون، ارائه یک چارچوب ۸ مرحلهای برای بررسی جنبههای مختلف تصمیم هست.
تصمیمهای آسونتر با تعداد مراحل کمتری به نتیجه میرسند، و پیچیدهترها لازمه تا آخرین سطح تحلیل و بررسی بشن.
شروع کردم که یک بلاگ نسبتا مفصل درباره این مدل بنویسم. هنوز تموم نشده (+).
اما گفتم علیالحساب این عکس رو که پارامترهای مدل پیشنهادی کتاب (PrOACT) رو نشون میده، اینجا با هم ببینیم.
@secondarynotes
❤9
- ادامه پست قبل -
بلاگ تصمیمگیری به روش PrOACT را، در حد نسبتا مختصر چهار هزار کلمهای، تکمیل کردم.
این مدل که در کتاب انتخابهای هوشمندانه پیشنهاد شده، یک چارچوب کاربردی برای تصمیمگیری ارائه میده. تا بدونیم چه مراحلی رو برای هر انتخاب لازمه طی کنیم.
قبل از اینکه یک بخش از بلاگ رو برای نمونه بذارم، لازمه بگم که این احتمالا طولانیترین معرفی کتابی هست که تا حالا نوشتم. و در نوشتن معرفیهای جامع، تجربه زیادی ندارم.
امیدوارم اگر نگاه کردید، با وجود عیب و ایرادها، همچنان دوست داشته باشید و مفید باشه.
بخشی از بلاگ رو در ادامه میخونید:
لینک به بلاگ: انتخاب های هوشمندانه: ۸ گام برای تصمیم گیری بهتر
بلاگ تصمیمگیری به روش PrOACT را، در حد نسبتا مختصر چهار هزار کلمهای، تکمیل کردم.
این مدل که در کتاب انتخابهای هوشمندانه پیشنهاد شده، یک چارچوب کاربردی برای تصمیمگیری ارائه میده. تا بدونیم چه مراحلی رو برای هر انتخاب لازمه طی کنیم.
قبل از اینکه یک بخش از بلاگ رو برای نمونه بذارم، لازمه بگم که این احتمالا طولانیترین معرفی کتابی هست که تا حالا نوشتم. و در نوشتن معرفیهای جامع، تجربه زیادی ندارم.
امیدوارم اگر نگاه کردید، با وجود عیب و ایرادها، همچنان دوست داشته باشید و مفید باشه.
بخشی از بلاگ رو در ادامه میخونید:
یکی از مشکلات رایج در تصمیمگیری این است که انسانها درباره تصمیمشان معمولا چندان مفید و موثر فکر نمیکنند.
شاید شما هم این تجربه را داشته باشید که بعد از چند ساعت (یا گاهی چند روز) کلنجار رفتن درباره یک تصمیم، با خودتان فکر کنید که بیشتر از عمیق و همه جانبه فکر کردن، انگار چند جنبه یا سناریو است که دائما در ذهنتان تکرار میشود.
علتهای مختلفی میتواند ریشه این مشکل باشد.
...
مدل PrOACT با جدا کردن اجزاء مهم در پروسه تصمیمگیری و بررسی مستقل هر کدام، سعی میکند چارچوبی ارایه کند تا با نظم بخشیدن به فرآیند فکری حین تصمیمگیری، بازدهی آن را بیشتر کند.
لینک به بلاگ: انتخاب های هوشمندانه: ۸ گام برای تصمیم گیری بهتر
❤5👍1
اکو
یکی از یادگیریها تو کار، درباره خطر همتیمیهاییه که تلاش میکنن فرآیند فکری آدم رو مهندسی معکوس کنن. کسانی که حرفهاشون رو متناسب با چیزی که تو مدنظر داری و میپسندی، میچینن.
ممکنه این رفتار به قصد کمتر کردن تنش در تیم، جلب توجه مدیر، یا چیزهای دیگه، آگاهانه یا ناخودآگاه، انجام بشه. اما صرفنظر از نیت، مخربه.
این روزها که جمله «داشتم با چتجیپیتی همکفری میکردم...» داره به گوش آشنا میشه، بیشتر به این فکر میکنم که ابزاری که "رضایت کاربر از گفتگو" یکی از ماموریتهای اصلیشه، چقدر برای همفکری مناسبه؟
یکی از یادگیریها تو کار، درباره خطر همتیمیهاییه که تلاش میکنن فرآیند فکری آدم رو مهندسی معکوس کنن. کسانی که حرفهاشون رو متناسب با چیزی که تو مدنظر داری و میپسندی، میچینن.
ممکنه این رفتار به قصد کمتر کردن تنش در تیم، جلب توجه مدیر، یا چیزهای دیگه، آگاهانه یا ناخودآگاه، انجام بشه. اما صرفنظر از نیت، مخربه.
این روزها که جمله «داشتم با چتجیپیتی همکفری میکردم...» داره به گوش آشنا میشه، بیشتر به این فکر میکنم که ابزاری که "رضایت کاربر از گفتگو" یکی از ماموریتهای اصلیشه، چقدر برای همفکری مناسبه؟
👍8
صحبت های عباس کیارستمی د...
movies before death
کوچ درختها
داشتم چیزهایی که در فایل صوتی «تصمیمگیری با روش PrOACT» لازمه بگم رو مرتب میکردم. این فایل رو دیدم از کیارستمی. در حاشیه ورکشاپی در سال ۹۱ ضبط شده (منبع).
البته که تغییر شرایط این سالها ما رو ملزم میکنه که برای تحلیل درست، حرفها رو با شرایط امروز تطبیق بدیم.
---
تعریف درست مسئله تصمیمگیری، گام اول در روش پرواکته. و داشتن نگاههای تازه و متفاوت به مسئلهها، چیزیه که لازمه برای این مرحله یاد بگیریم.
.
داشتم چیزهایی که در فایل صوتی «تصمیمگیری با روش PrOACT» لازمه بگم رو مرتب میکردم. این فایل رو دیدم از کیارستمی. در حاشیه ورکشاپی در سال ۹۱ ضبط شده (منبع).
البته که تغییر شرایط این سالها ما رو ملزم میکنه که برای تحلیل درست، حرفها رو با شرایط امروز تطبیق بدیم.
---
تعریف درست مسئله تصمیمگیری، گام اول در روش پرواکته. و داشتن نگاههای تازه و متفاوت به مسئلهها، چیزیه که لازمه برای این مرحله یاد بگیریم.
.
❤5👍1