کودکان زمانی که آزادند و بازی میکنند، توانایی ذاتی خارق العاده درخلاق بودن دارند.
متاسفانه افراط در وظایف پدر و مادری باعث خفگی ونابود شدن این توانایی ذاتی می شود.
@savan_nature_school
متاسفانه افراط در وظایف پدر و مادری باعث خفگی ونابود شدن این توانایی ذاتی می شود.
@savan_nature_school
کودکان پیش دبستانی از خانه فرهنگ شیخ هادی مهمان مدرسه طبیعت ساوان بودند
@savan_nature_school
@savan_nature_school
آنانکه در زیبایی های زمین تعمق می کنند تا زندگی باقیست ذخایری ازآن خواهند یافت.
راشل کارسون
@savan_nature_school
راشل کارسون
@savan_nature_school
بازی آزادانه در طبیعت، خصوصا فعالیت هایی که به صورت گروهی توسط کودکان تعریف می شود مهارت مدیریت و رهبری کردن در حین ارتباط دوستانه را در آنها تقویت میکند.
@savan_nature_school
@savan_nature_school
چند سازه کوچک با چوب و طناب میسازیم و الباقی را به عهده خود بچهها میگذاریم. آنها خودشان با استفاده از قوه تخیلشان از همان اشیا داخل طبیعت چیزهایی میسازند
@savan_nature_school
@savan_nature_school
🗞 گفتوگوی عبدالحسین وهابزاده با ایبنا
«تا زمانی که این میل و رغبت [به دانستن] به وجود نیاید؛ فروش کتابها به ویژه کتابهای حوزهی محیطزیست همچنان سیر نزولی خود را خواهدداشت. انگیزه در بازی و کنجکاوی کودکان به وجود میآید. چیزهای مختلفی باید در ذهنش علامت سؤال شود. در این زمان کودک برای رسیدن به جواب سؤالهایش به آموزش روی میآورد.»
برای مطالعهی متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
http://yon.ir/fZWKF
«تا زمانی که این میل و رغبت [به دانستن] به وجود نیاید؛ فروش کتابها به ویژه کتابهای حوزهی محیطزیست همچنان سیر نزولی خود را خواهدداشت. انگیزه در بازی و کنجکاوی کودکان به وجود میآید. چیزهای مختلفی باید در ذهنش علامت سؤال شود. در این زمان کودک برای رسیدن به جواب سؤالهایش به آموزش روی میآورد.»
برای مطالعهی متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
http://yon.ir/fZWKF
Forwarded from Abdol-Hossein Vahabzadeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شناخت كودك از وراي مشاهده و تجربه است كه رشد ميكند نه انباشتن تحميلي اطلاعات در ذهنش كه نظام آموزش اصرار
بر آن دارد.
@madresehtabiat
بر آن دارد.
@madresehtabiat
آغاز به كار مدرسه طبيعت داروگ رشت.هر روز يكي در جايي از اين سرزمين.به اميد اينكه همه از آن بهره مند شوند. 09390916111
@natureschool
@madresehtabiat
@natureschool
@madresehtabiat
درسهايي از مدرسه طبيعت
——————————
زخمهاي تن - زخمهاي جان
هربار كه كودك يا نوجواني مورد تعرض جسمي و جنسي قرار مي گيرد جامعه به درجات متفاوت از خود واكنش خشم و بيزاري نشان مي دهد و اين روزها شاهد يكي از پرحرارت ترين موارد آنيم.
جامعه ي بيزار از خشونت و آزرده از آن ، حق دارد كه چنين رفتارهايي را ، آنهم نسبت به جگرگوشه هاي خردسال و بي دفاعش نپذيرد.اما آيا فرزندان ما تنها از تعرض و خشونت جسمي است كه رنج مي برند؟ توهين ، تحقير ، مقايسه ، سركوفت ، ارزش گذاريهاي بي مورد و افراطي ، تحميل نظم و مقررات غلاظ و شداد ، راندن همه ي آنها با يك چوب به رغم داشتن تمايل ها و استعدادهاي متفاوت و تصميم گيري هاي نيابتي از جانب والدين ، مربيان و ساير بزرگترها آزار و خشونت محسوب نمي شود؟كودك شش ساله يي كه هنوز وقت جست و خيز و بازي اوست ، روزانه تا ١٩ ساعت به كلاسهاي مختلف گسيل داشتن چه؟ اينكه خط كش پشت او بگذاريم تا راست و بي حركت نشستنِ او پشت ميز مدرسه معلوم گرد چه ؟تعليم مشتي محفوظات به رغم بي ميلي و نداشتن انگيزه چطور؟اينها همه زخمهايي بر روح آنان مي زند كه تا آخر عمر همه ي ما خاطرات تلخ بجا مانده از آن را با درد و حسرت به ياد مي آوريم و امروزه معلوم شده اين روشها تا چه انداز ه توان و خلاقيت كودك را مي فرسايد و اعتماد به نفس ، استقلال طلبي، سرزندگي ، ميل به يادگيري و اعتلا را در او تضعيف مي كند.جامعه يي كه به هرخشونت جسمي فورا واكنش نشان مي دهد به اين همه تعرض هاي روحي كه مواردش هر روزه و بس فراوان تر است بي اعتنا مي ماند.شايد اين يك نقص رفتار بشري است كه خون جاري شده از تن را مهم و در خور توجه بداند ولي روح خون چكان چندان توجه اش را بر نيانگيزد.آنچه امروز از تحميل نظم ،حبس در كلاسها و فضاهاي تنگ ، دامن زدن به مسابقه و آزمون ، مقايسه و ارزشيابي، دور بودن از بازي و شادي در محيط هاي طبيعي و بيرون بر كودكان و نوجوانان روا داشته مي شود و پي آمدهاي ناگوارش را همگان شاهديم ، از يك هولوكاست تمام عيار چيزي كم ندارد .تنها خون قرمز بر زمين جاري نيست .اما افسوس كه نقص رفتار بشري مانع از آن است كه نسبت به آن واكنش در خوري ببينيم.
خلد گر به پا خاري آسان برآرم / چه سازم به خاري كه بر دل نشيند
#درسهایی_از_مدرسه_طبیعت
@madresehtabiat
@natureschool
——————————
زخمهاي تن - زخمهاي جان
هربار كه كودك يا نوجواني مورد تعرض جسمي و جنسي قرار مي گيرد جامعه به درجات متفاوت از خود واكنش خشم و بيزاري نشان مي دهد و اين روزها شاهد يكي از پرحرارت ترين موارد آنيم.
جامعه ي بيزار از خشونت و آزرده از آن ، حق دارد كه چنين رفتارهايي را ، آنهم نسبت به جگرگوشه هاي خردسال و بي دفاعش نپذيرد.اما آيا فرزندان ما تنها از تعرض و خشونت جسمي است كه رنج مي برند؟ توهين ، تحقير ، مقايسه ، سركوفت ، ارزش گذاريهاي بي مورد و افراطي ، تحميل نظم و مقررات غلاظ و شداد ، راندن همه ي آنها با يك چوب به رغم داشتن تمايل ها و استعدادهاي متفاوت و تصميم گيري هاي نيابتي از جانب والدين ، مربيان و ساير بزرگترها آزار و خشونت محسوب نمي شود؟كودك شش ساله يي كه هنوز وقت جست و خيز و بازي اوست ، روزانه تا ١٩ ساعت به كلاسهاي مختلف گسيل داشتن چه؟ اينكه خط كش پشت او بگذاريم تا راست و بي حركت نشستنِ او پشت ميز مدرسه معلوم گرد چه ؟تعليم مشتي محفوظات به رغم بي ميلي و نداشتن انگيزه چطور؟اينها همه زخمهايي بر روح آنان مي زند كه تا آخر عمر همه ي ما خاطرات تلخ بجا مانده از آن را با درد و حسرت به ياد مي آوريم و امروزه معلوم شده اين روشها تا چه انداز ه توان و خلاقيت كودك را مي فرسايد و اعتماد به نفس ، استقلال طلبي، سرزندگي ، ميل به يادگيري و اعتلا را در او تضعيف مي كند.جامعه يي كه به هرخشونت جسمي فورا واكنش نشان مي دهد به اين همه تعرض هاي روحي كه مواردش هر روزه و بس فراوان تر است بي اعتنا مي ماند.شايد اين يك نقص رفتار بشري است كه خون جاري شده از تن را مهم و در خور توجه بداند ولي روح خون چكان چندان توجه اش را بر نيانگيزد.آنچه امروز از تحميل نظم ،حبس در كلاسها و فضاهاي تنگ ، دامن زدن به مسابقه و آزمون ، مقايسه و ارزشيابي، دور بودن از بازي و شادي در محيط هاي طبيعي و بيرون بر كودكان و نوجوانان روا داشته مي شود و پي آمدهاي ناگوارش را همگان شاهديم ، از يك هولوكاست تمام عيار چيزي كم ندارد .تنها خون قرمز بر زمين جاري نيست .اما افسوس كه نقص رفتار بشري مانع از آن است كه نسبت به آن واكنش در خوري ببينيم.
خلد گر به پا خاري آسان برآرم / چه سازم به خاري كه بر دل نشيند
#درسهایی_از_مدرسه_طبیعت
@madresehtabiat
@natureschool
Forwarded from Abdol-Hossein Vahabzadeh
سخت است باورِ پركشيدن جواني پرانرژي ، سرشار از زيبايي بيرون و درون ،شادمان ،رو به زندگي و دردمندِ ديگران همچون رميساي اميري نازنين ، مدير مدرسه طبيعت رونا.سخت دردناك است .اما بياييد از غم جانكاه از دست دادن اين خوووووب عزمي تازه بسازيم در تحقق آن چيزي كه او با دست خالي براي فرزند خودش و باقي فرزندان اين آب و خاك تلاش مي كرد.چرا كه تنها همين از ما باز خواهد ماند . و الا مرگ كه به اندازه ي زادن همه جايي و قانون عام است.تنها مائيم كه نميگذاريم بر ما نقطه ي پايان باشد.
"مرگ پايان كبوتر نيست
مرگ در ذهن اقاقي جاريست
مرگ با حبه ي انگور مي آيد به دهان"
يادش گرامي باد
"مرگ پايان كبوتر نيست
مرگ در ذهن اقاقي جاريست
مرگ با حبه ي انگور مي آيد به دهان"
يادش گرامي باد
آیا بازی تنها یک سرگرمی برای کودکان است ؟
پرفسور دوریس فرامبرگ ازدانشگاه هوفسترا ، در کنفرانس تد خود به شرح اهمیت نقش بازی در روند آموختن کودک می پردازد :
"ما باید متوجه باشیم که طریقه آموختن کودکان بسیار با بزرگسالان متفاوت است...اونها از طریق مقایسه تجربیات فیزیکی و تعامل با سایرین ، احساسات شخصیشون رو یاد می گیرن. کودکان حجم بسیار عظیمی از یادگیری خود را از تخیل و تصورشون بدست میارن.بازی چیزیه که قسمت منطق و خلاقیت مغز رو باهم بکار میگیره."
در کودکان ،بازی فرم فیزیکی تری دارد و معمولا شامل فعالیت هایی است که تمام بدن را درگیر می کند. این فعالیت ها به یادگیری مهارتهایی که در آینده مورد نیاز آنها است منتهی می شود. دویدن ، رقص ، بالا رفتن ، غلت زدن – تمامی این فعالیت ها باعث بکارگیری ماهیچه ها در بدن می شوند. همچنین ، کودکان هنگام خلق دنیای خیالی خود از ذهن و احساسات خود بهره می گیرند.
پژوهشگران دانشگاه دِنور ، النا بودرووا ، کری گرمروث و دبورا لئونگ ، متوجه شدند که کودکان هنگام بازی ، به خودشان می آموزند که چگونه احساسات و تفکر خود را پیش از انجام کارها تنظیم کنند. بطور مثال ، اگر کودکی نقش اولاف از کارتون فروزِن را دارد ، ممکن است وقتی داخل جایی می شوند تظاهر به ذوب شدن کنند یا اصرار کنند که از آغوش کشیدن های گرم خوششان می آید. در هر حالت ، آنها رفتار خود را با رفتار اولاف تنظیم می کنند. این نقش بازی کردن به کودک کمک می کند تا مهارتهای اجتماعی خود را بسازند...
برگرفته از وبسایت : whitbyschool.org
تهیه و ترجمه در گروه ترویج مدرسه طبیعت کابُک
@kaaboknatureschool
پرفسور دوریس فرامبرگ ازدانشگاه هوفسترا ، در کنفرانس تد خود به شرح اهمیت نقش بازی در روند آموختن کودک می پردازد :
"ما باید متوجه باشیم که طریقه آموختن کودکان بسیار با بزرگسالان متفاوت است...اونها از طریق مقایسه تجربیات فیزیکی و تعامل با سایرین ، احساسات شخصیشون رو یاد می گیرن. کودکان حجم بسیار عظیمی از یادگیری خود را از تخیل و تصورشون بدست میارن.بازی چیزیه که قسمت منطق و خلاقیت مغز رو باهم بکار میگیره."
در کودکان ،بازی فرم فیزیکی تری دارد و معمولا شامل فعالیت هایی است که تمام بدن را درگیر می کند. این فعالیت ها به یادگیری مهارتهایی که در آینده مورد نیاز آنها است منتهی می شود. دویدن ، رقص ، بالا رفتن ، غلت زدن – تمامی این فعالیت ها باعث بکارگیری ماهیچه ها در بدن می شوند. همچنین ، کودکان هنگام خلق دنیای خیالی خود از ذهن و احساسات خود بهره می گیرند.
پژوهشگران دانشگاه دِنور ، النا بودرووا ، کری گرمروث و دبورا لئونگ ، متوجه شدند که کودکان هنگام بازی ، به خودشان می آموزند که چگونه احساسات و تفکر خود را پیش از انجام کارها تنظیم کنند. بطور مثال ، اگر کودکی نقش اولاف از کارتون فروزِن را دارد ، ممکن است وقتی داخل جایی می شوند تظاهر به ذوب شدن کنند یا اصرار کنند که از آغوش کشیدن های گرم خوششان می آید. در هر حالت ، آنها رفتار خود را با رفتار اولاف تنظیم می کنند. این نقش بازی کردن به کودک کمک می کند تا مهارتهای اجتماعی خود را بسازند...
برگرفته از وبسایت : whitbyschool.org
تهیه و ترجمه در گروه ترویج مدرسه طبیعت کابُک
@kaaboknatureschool
درسهايي از مدرسه طبيعت
—————————-
— مي گويند چرا مدرسه؟ شما كه در اينجا درسي نمي دهيد؟ مي گوييم درست كه ما درس نمي دهيم اما مدرسه جاي درس گرفتن است و در اينجا كودكان درس بسيار مي گيرند؛درسِ شناخت خود و ديگران،درس چگونگي علقه به طبيعت و هستي ،درس خود باوري،صبوري، تحمل،استفاده از فرصتها براي رشد و بالندگي
— مي گويند اگر جز مدرسه از نام ديگري استفاده مي كرديد نظام آموزش با شما مهربانترمي بود و اينهمه آماجاج تهمت هاي ناروا و نامهربانيها قرار نمي گرفتيد.مي گوييم ما قصد تقابل با نهاد يا فرد و گروه خاصي نداريم اما انتخاب اين نام مقدس به دلايل متعدد است.
* نخست اينكه اين يك مدرسه ميليون ساله است و آن يك در دنيا حداكثر بيش از ٢٠٠ سال سابقه ندارد.ما براي ميليون سال كودكيِ خود را در اين مدرسه بارور مي كرديم و از طريق عمل خود انگيخته همه چيز را مي آموختيم.هيچ مردم شناسي از يك جامعه بومي شكارچي-گردآورنده گزارش نكرده كه بزرگترها به كودكان چيزي بياموزند در عين حال آنها در حين بازي آزاد همه ي آنچه براي زندگي سخت و پيچيده ي آينده در طبيعت مورد نياز است، از هواشناسي تا رفتارشناسي حيوانات و كار گروهي را به همين روش ياد مي گيرند.
* دوم اينكه انتخاب نام مدرسه براي اين نهاد نوپا آغازيست براي يك گفتگوي ملي.مي پرسند كه اين چه مدرسه ئيست كه كلاس و درس ندارد،امتحان ، مشق شب ، رقابت و مسابقه ندارد،تشويق و تنبيهي در كار نيست،تحميلي براي خواندن چيزي در كار نيست،هدايت و ترغيبي ، چه عريان و چه در پرده، وجود ندارد؟ و در پاسخ مي گوييم كه اينها دقيقا همان چيزيهاييست كه كودك بدانها نياز ندارد و از آن بيزار است.انسان تنها چيزهايي را ياد ميگيرد كه برايش انگيزه داشته و خود خواسته باشد.ما و شما كه اين خروارها مطلب را در مدرسه و دانشگاه به تحميل آموختيم چقدر از آن را به ياد داريم يا به كار مي بريم؟
* سوم آنكه اين نهاد در همه جاي دنيا با نام مدرسه عجين است و گرچه مدرسه طبيعت ما كاملا بومي و برخاسته از نيازها و شرايط خودِ ماست اما پايه هاي علمي آن با مدارس طبيعت جهان مشترك است و اين نهاد در همه جا با همين اسم يا اسامي مشابه ولي با واژه ي مدرسه ، شناخته مي شود.
* چهارم آنكه حتي خيرانديشان نظام آموزش كنوني ما نيز با ما درد مشترك دارند و خواهان تحول نظام آموزش ، بخصوص در سطح ابتدايي ، در جهت نيل به مدرسه طبيعت دارند.وزير كنوني آموزش و پرورش مي گويد بچه ها را از كلاس هاي تقويتي ، آزمونها و مسابقات بي مورد معاف كنيد و آنها را به طبيعت ببريد. ووزير قبلي اين وزارتخانه فرمود كه آرزو دارد كه روزي مدرسه طبيعت جايگزين مدرسه ابتدايي شود.
بيائيداز مدرسه طبيعت پشتيباني كنيم،در يك گفت و گوي ملي آنرا بخوبي بشناسيم،بدفهمي ها و سو تفاهم ها را برطرف سازيم و فضا را براي تنفس فرزندان اين آب و خاك كه در يك نظام پرورشي معيوب كه خانواده و مدرسه هردو در ايجادش مقصر بوده اند ،معيوب بار مي آيد، سالم نمائيم.
"تو اگر در تپشِ باغ خدا را دیدی
همت کن و بگو ماهی ها ،
حوضشان بی آب است."سهراب
@madresehtabiat
@natureschool
—————————-
— مي گويند چرا مدرسه؟ شما كه در اينجا درسي نمي دهيد؟ مي گوييم درست كه ما درس نمي دهيم اما مدرسه جاي درس گرفتن است و در اينجا كودكان درس بسيار مي گيرند؛درسِ شناخت خود و ديگران،درس چگونگي علقه به طبيعت و هستي ،درس خود باوري،صبوري، تحمل،استفاده از فرصتها براي رشد و بالندگي
— مي گويند اگر جز مدرسه از نام ديگري استفاده مي كرديد نظام آموزش با شما مهربانترمي بود و اينهمه آماجاج تهمت هاي ناروا و نامهربانيها قرار نمي گرفتيد.مي گوييم ما قصد تقابل با نهاد يا فرد و گروه خاصي نداريم اما انتخاب اين نام مقدس به دلايل متعدد است.
* نخست اينكه اين يك مدرسه ميليون ساله است و آن يك در دنيا حداكثر بيش از ٢٠٠ سال سابقه ندارد.ما براي ميليون سال كودكيِ خود را در اين مدرسه بارور مي كرديم و از طريق عمل خود انگيخته همه چيز را مي آموختيم.هيچ مردم شناسي از يك جامعه بومي شكارچي-گردآورنده گزارش نكرده كه بزرگترها به كودكان چيزي بياموزند در عين حال آنها در حين بازي آزاد همه ي آنچه براي زندگي سخت و پيچيده ي آينده در طبيعت مورد نياز است، از هواشناسي تا رفتارشناسي حيوانات و كار گروهي را به همين روش ياد مي گيرند.
* دوم اينكه انتخاب نام مدرسه براي اين نهاد نوپا آغازيست براي يك گفتگوي ملي.مي پرسند كه اين چه مدرسه ئيست كه كلاس و درس ندارد،امتحان ، مشق شب ، رقابت و مسابقه ندارد،تشويق و تنبيهي در كار نيست،تحميلي براي خواندن چيزي در كار نيست،هدايت و ترغيبي ، چه عريان و چه در پرده، وجود ندارد؟ و در پاسخ مي گوييم كه اينها دقيقا همان چيزيهاييست كه كودك بدانها نياز ندارد و از آن بيزار است.انسان تنها چيزهايي را ياد ميگيرد كه برايش انگيزه داشته و خود خواسته باشد.ما و شما كه اين خروارها مطلب را در مدرسه و دانشگاه به تحميل آموختيم چقدر از آن را به ياد داريم يا به كار مي بريم؟
* سوم آنكه اين نهاد در همه جاي دنيا با نام مدرسه عجين است و گرچه مدرسه طبيعت ما كاملا بومي و برخاسته از نيازها و شرايط خودِ ماست اما پايه هاي علمي آن با مدارس طبيعت جهان مشترك است و اين نهاد در همه جا با همين اسم يا اسامي مشابه ولي با واژه ي مدرسه ، شناخته مي شود.
* چهارم آنكه حتي خيرانديشان نظام آموزش كنوني ما نيز با ما درد مشترك دارند و خواهان تحول نظام آموزش ، بخصوص در سطح ابتدايي ، در جهت نيل به مدرسه طبيعت دارند.وزير كنوني آموزش و پرورش مي گويد بچه ها را از كلاس هاي تقويتي ، آزمونها و مسابقات بي مورد معاف كنيد و آنها را به طبيعت ببريد. ووزير قبلي اين وزارتخانه فرمود كه آرزو دارد كه روزي مدرسه طبيعت جايگزين مدرسه ابتدايي شود.
بيائيداز مدرسه طبيعت پشتيباني كنيم،در يك گفت و گوي ملي آنرا بخوبي بشناسيم،بدفهمي ها و سو تفاهم ها را برطرف سازيم و فضا را براي تنفس فرزندان اين آب و خاك كه در يك نظام پرورشي معيوب كه خانواده و مدرسه هردو در ايجادش مقصر بوده اند ،معيوب بار مي آيد، سالم نمائيم.
"تو اگر در تپشِ باغ خدا را دیدی
همت کن و بگو ماهی ها ،
حوضشان بی آب است."سهراب
@madresehtabiat
@natureschool
بخشی از یک گفتگو (3)
- شما فرزندتان را در کدام مدرسه ثبتنام میکنید؟
- من از زمانی که با #مدرسه_طبیعت آشنا شدم، اساساً تعریفم از مفهوم مدرسه تغییر کرد. کودک را به گونهای شناختم که همه جا و در همه حال، در کار یادگیری ست. در چنین نگاهی، ما نمیتوانیم مکان و زمان مطلق و معینی برای مدرسه تعریف کنیم. برای اویی که عین یک ماشین در حال یادگیری ست، مسخره است که بگوییم: ببین فقط بین ساعت 7 صبح تا 2 بعدازظهر و صرفاً در همین مکانی که تو را ثبت نام کردهایم می توانی درس یاد بگیری! او به این تعریف و تلقی ما از مدرسه اعتنایی نمیکند و تمام وقت با ابزارهای ذاتی یادگیریاش در حال کشف و شناخت است. درواقع برای او همه جا و هر لحظه مدرسه است.
بنابراین من معتقدم بایستی تعریفمان را از مدرسه به روز کنیم. مدرسه وسعتی دارد به مساحت شهر و مدتی دارد به درازای تمام شب ها و روزهای کودکی فرزندمان. مسؤلیت یادگیری فرزندانمان را به یک مکان مشخص در شهر واگذار نکرده، نام مدرسه به آن نداده و پرونده رشد و یادگیری آنها را به خیال خود نبندیم. اگر پدر و مادری هستیم، اتفاقاً مهمترین مسؤلیت ما، فراهم نمودن بستر یادگیری و رشد واقعی برای فرزندانمان است. باید بدانیم هر کجا که او را میبریم برایش مدرسه است. حالا این سؤال را از خود بپرسیم: آیا جامعه خبر دارد که مدرسه فرزندانش است؟ آیا شهر برای این رسالت بزرگ آماده است؟
✅پی نوشت:
اخیراً با نیایش - یکی از بچههای تیم نوجوانان مدرسه طبیعت نوج- برای واکسن سگ مدرسه، به کلینیک دامپزشکی رفتیم. او که علاقهی زیادی به حیوانات و دامپزشکی دارد، مسؤلیت رسیدگی به امور دامپزشکی حیوانات مدرسه را عهدهدار است. در لابی کلینیک منتظر بودیم تا نوبت به سگمان برسد. یکی از دامپزشکان کلینیک، که خانمی بود، آمد و روی نیمکت روبروی ما نشست و شروع کرد به وارسی کردن سگ ما. نیایش آرام به من گفت: «به نظرتون اشکالی نداره از ایشون درباره دامپزشکی سؤال کنم؟» گفتم: «نه به نظرم اشکالی نداره.»
🔸ببخشید، من میتونم یه مدت بیام اینجا برای کارآموزی؟ کار خاصی نمیکنم ها، فقط میخوام نگاه کنم. آخه من خیلی به دامپزشکی علاقه دارم. میخوام بدونم این علاقه صرفاً بخاطر علاقهم به حیووناست یا نه. و اینکه آیا میتونم از پس معاینه و جراحیشون بربیام.
🔹نمیدونم والا باید با مدیر کلینیک صحبت کنی. اما به نظر من خانمهای دامپزشک توی ایران آینده خوبی ندارن؛ نمیتونند درآمد خوبی داشته باشند. از من میشنوی یه پزشک پولدار شو و به حیوونا کمک کن اگه بهشون علاقه داری... تو بری دانشگاه همون ترم اول یه سگ زنده میارن جلوت و میگن بکشش. میتونی؟...
زیرچشمی به نیایش نگاه میکردم. چشمانش از حیرت گرد شده بود. نگاهی به من انداخت. سعی کردم با لبخندی به او کمک کنم تا خودش را جمع و جور کند. خانم دکتر به اتاق شستشو رفت و نیایش که حالا دیگر چشمانش کوچک شده و ابروهایش در هم رفته بودند آرام به من گفت: «این چی میگه؟ یعنی چی آخه؟ ولشکن من که به حرفهاش توجه نمیکنم. آخه من دوست دارم این رشته رو.» دوباره لبخندی زدم و گفتم: «نیایش، منم فکر میکنم بهتره توجه نکنی. تو کاملا مشخصه که عاشق دامپزشکی هستی و این مهمترین چیزه»
دلم میخواست به اتاقی بروم که خانم دکتر رفت و به او بگویم: هیچ میدانی در دورهای زندگی میکنیم که بچههایی که بدانند چه میخواهند و عاشق چه چیزی هستند، در اقلیتاند؟ هیچ میدانی در دورهی خشکسالی شور و انگیزه و عشق در بین نوجوانان زندگی میکنیم؟ آخر بین اینهمه نوجوان که از فرط بردگی آموزشی صورتهاشان مثل گچ سفید و بیروح است، حالا یکی هم پیدایش شده که روبروی شما نشسته و می گوید عاشق رشته شماست. آنوقت شما اینگونه او را به رگبار یخ و یأس و یاوه میگیرید؟ در دوره زمانهای که لبخند را بر صورت بچهها جراحی میکنند، یکی پیدایش شده که چشمانش برق میزند. آنوقت تو میگویی برو دنبال پول؟!
وقت آن است که جامعه از خود بپرسد چقدر برای اینکه مدرسه فرزندانش باشد، آماده است؟ چقدر برای مواجهه با پرسشها، کنجکاویها، علایق و رفتارهای ذاتی و طبیعی فرزندانش آمادگی دارد؟ من فکر می کنم این رسالت غایی تسهیلگران مدرسه طبیعت، به مثابه کنشگران اجتماعی است: مدرسه طبیعتی به وسعت یک شهر.
عارف آهنگر، تسهیلگرِ #مدرسه_طبیعت
#مدرسه_طبیعتی_به_وسعت_یک_شهر
#مدرسه_طبیعت_برای_نوجوانان
@madresehtabiat
@natureschool
@noojnatureschool
@savan_nature_school
- شما فرزندتان را در کدام مدرسه ثبتنام میکنید؟
- من از زمانی که با #مدرسه_طبیعت آشنا شدم، اساساً تعریفم از مفهوم مدرسه تغییر کرد. کودک را به گونهای شناختم که همه جا و در همه حال، در کار یادگیری ست. در چنین نگاهی، ما نمیتوانیم مکان و زمان مطلق و معینی برای مدرسه تعریف کنیم. برای اویی که عین یک ماشین در حال یادگیری ست، مسخره است که بگوییم: ببین فقط بین ساعت 7 صبح تا 2 بعدازظهر و صرفاً در همین مکانی که تو را ثبت نام کردهایم می توانی درس یاد بگیری! او به این تعریف و تلقی ما از مدرسه اعتنایی نمیکند و تمام وقت با ابزارهای ذاتی یادگیریاش در حال کشف و شناخت است. درواقع برای او همه جا و هر لحظه مدرسه است.
بنابراین من معتقدم بایستی تعریفمان را از مدرسه به روز کنیم. مدرسه وسعتی دارد به مساحت شهر و مدتی دارد به درازای تمام شب ها و روزهای کودکی فرزندمان. مسؤلیت یادگیری فرزندانمان را به یک مکان مشخص در شهر واگذار نکرده، نام مدرسه به آن نداده و پرونده رشد و یادگیری آنها را به خیال خود نبندیم. اگر پدر و مادری هستیم، اتفاقاً مهمترین مسؤلیت ما، فراهم نمودن بستر یادگیری و رشد واقعی برای فرزندانمان است. باید بدانیم هر کجا که او را میبریم برایش مدرسه است. حالا این سؤال را از خود بپرسیم: آیا جامعه خبر دارد که مدرسه فرزندانش است؟ آیا شهر برای این رسالت بزرگ آماده است؟
✅پی نوشت:
اخیراً با نیایش - یکی از بچههای تیم نوجوانان مدرسه طبیعت نوج- برای واکسن سگ مدرسه، به کلینیک دامپزشکی رفتیم. او که علاقهی زیادی به حیوانات و دامپزشکی دارد، مسؤلیت رسیدگی به امور دامپزشکی حیوانات مدرسه را عهدهدار است. در لابی کلینیک منتظر بودیم تا نوبت به سگمان برسد. یکی از دامپزشکان کلینیک، که خانمی بود، آمد و روی نیمکت روبروی ما نشست و شروع کرد به وارسی کردن سگ ما. نیایش آرام به من گفت: «به نظرتون اشکالی نداره از ایشون درباره دامپزشکی سؤال کنم؟» گفتم: «نه به نظرم اشکالی نداره.»
🔸ببخشید، من میتونم یه مدت بیام اینجا برای کارآموزی؟ کار خاصی نمیکنم ها، فقط میخوام نگاه کنم. آخه من خیلی به دامپزشکی علاقه دارم. میخوام بدونم این علاقه صرفاً بخاطر علاقهم به حیووناست یا نه. و اینکه آیا میتونم از پس معاینه و جراحیشون بربیام.
🔹نمیدونم والا باید با مدیر کلینیک صحبت کنی. اما به نظر من خانمهای دامپزشک توی ایران آینده خوبی ندارن؛ نمیتونند درآمد خوبی داشته باشند. از من میشنوی یه پزشک پولدار شو و به حیوونا کمک کن اگه بهشون علاقه داری... تو بری دانشگاه همون ترم اول یه سگ زنده میارن جلوت و میگن بکشش. میتونی؟...
زیرچشمی به نیایش نگاه میکردم. چشمانش از حیرت گرد شده بود. نگاهی به من انداخت. سعی کردم با لبخندی به او کمک کنم تا خودش را جمع و جور کند. خانم دکتر به اتاق شستشو رفت و نیایش که حالا دیگر چشمانش کوچک شده و ابروهایش در هم رفته بودند آرام به من گفت: «این چی میگه؟ یعنی چی آخه؟ ولشکن من که به حرفهاش توجه نمیکنم. آخه من دوست دارم این رشته رو.» دوباره لبخندی زدم و گفتم: «نیایش، منم فکر میکنم بهتره توجه نکنی. تو کاملا مشخصه که عاشق دامپزشکی هستی و این مهمترین چیزه»
دلم میخواست به اتاقی بروم که خانم دکتر رفت و به او بگویم: هیچ میدانی در دورهای زندگی میکنیم که بچههایی که بدانند چه میخواهند و عاشق چه چیزی هستند، در اقلیتاند؟ هیچ میدانی در دورهی خشکسالی شور و انگیزه و عشق در بین نوجوانان زندگی میکنیم؟ آخر بین اینهمه نوجوان که از فرط بردگی آموزشی صورتهاشان مثل گچ سفید و بیروح است، حالا یکی هم پیدایش شده که روبروی شما نشسته و می گوید عاشق رشته شماست. آنوقت شما اینگونه او را به رگبار یخ و یأس و یاوه میگیرید؟ در دوره زمانهای که لبخند را بر صورت بچهها جراحی میکنند، یکی پیدایش شده که چشمانش برق میزند. آنوقت تو میگویی برو دنبال پول؟!
وقت آن است که جامعه از خود بپرسد چقدر برای اینکه مدرسه فرزندانش باشد، آماده است؟ چقدر برای مواجهه با پرسشها، کنجکاویها، علایق و رفتارهای ذاتی و طبیعی فرزندانش آمادگی دارد؟ من فکر می کنم این رسالت غایی تسهیلگران مدرسه طبیعت، به مثابه کنشگران اجتماعی است: مدرسه طبیعتی به وسعت یک شهر.
عارف آهنگر، تسهیلگرِ #مدرسه_طبیعت
#مدرسه_طبیعتی_به_وسعت_یک_شهر
#مدرسه_طبیعت_برای_نوجوانان
@madresehtabiat
@natureschool
@noojnatureschool
@savan_nature_school
آموزش و پرورش به روایت مانا نیستانی.
@savan_nature_school
@savan_nature_school
4_5789707410696308391.mp3
15 MB
مادر!
مدادقرمز من کو؟ کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دستهای فقیرم
فردای درس آن همه باید
در جستجوی کار بمیرد.
ترانه «ای ماه مهر» از محسن چاوشی، تصویری آشنا و دردآور.
مدادقرمز من کو؟ کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دستهای فقیرم
فردای درس آن همه باید
در جستجوی کار بمیرد.
ترانه «ای ماه مهر» از محسن چاوشی، تصویری آشنا و دردآور.
برای کودک فردایم
عزیزکم!
امروز روزیست که میبینم کودکان زیادی بدون هیچ گناهی به زندان مدرسه برده میشوند تا برده شوند. دیشب در خیابان حرفهای دو کودک را شنیدم، اولی با طعنهای تلخ گفت فردا مدرسه خوش بگذره، دومی با صدایی پر از اندوه گفت: خوش؟ چه خوشی؟....یاد خودم افتادم که هنوز که هنوز است کابوس امتحان میبینم، اضطرابی که در جانم سالهاست ریشه دوانیده. برای همین نمیگذارم که تو در بند شوی. بالهای زیبایت را رها میگذارم که تا هر زمان بخواهی بازی کنی و در محیطی نباشی که سرشار از ترس، اجبار، مقایسه، رقابت باشد و مجبور باشی کارهایی را که دوست نداری انجام دهی.
دوستداشتنی من!
تو موجودی سرشار از هوش و توانایی هستی، پس باور ندارم که که اگر مدرسه نروی نادان و ناآگاه باقی میمانی. کسانی که اینطور فکر میکنند کودکان را موجوداتی نادان میبینند، اما من نه، چون با کودکان هستم و میبینم که هر یکیشان به اندازه چندین بزرگسال هوشمندتر، مهربانتر، با احساس تر و تواناتر است. اما این همه زیبایی و قابلیت ظرف چند سال از آنها گرفته میشود و در چرخگوشت مدرسه به واحدهایی شبیه هم تبدیل میشوند، عاری از خلاقیت و هوشمندی.
نازنین من!
من به تو و خواستهها و انتخابهایت اعتماد کامل دارم و این را حق مادرزاد تو میدانم که راه زندگیات را خودت برگزینی. همیشه بدان که حمایتم در راه زندگی و انتخابهایت همراهت هست حتی اگر به ذائقهام خوش نیاید. تو آزادانه انتخاب میکنی مسیر زندگیات را و من شاد میشوم وقتی پروبال زیبایت را در نور بیهمتای آزادی میبینم. امروز خیلی از انسانها دنبال آزادی در جامعه هستند ولی این آزادی را از کودکانشان دریغ میکنند، آیا میشود که مستبد بود و به دنبال آزادی گشت؟
خوب من!
دوست دارم بدانی که تو همیشه و در همهی لحظهها خوب هستی. من با بچههای زیادی بودهام و چیزی که دیدهام این است که هیچ بچهی بدی وجود ندارد. تمام بچهها سرشار از خوبی و زیباییاند. هر زمان که کودکی میبینم از خوبیهایش چشمهایم خیره میماند و غرق دنیای زیبایش میشوم. اگر روزی کسی بهت گفت که بد هستی بدان که او یک فراموشکار است، یادش رفته که چقدر خودش در کودکی خوب بوده و اینکه هیچ بچهی بدی وجود ندارد.
پس همیشه
رها باش و بدرخش که رهاییات تمام آرزوی من است
احسان قاضیعسکر
تسهیلگر مدرسه طبیعت
@kaaboknatureschool
@madresehtabiat
@savan_nature_school
عزیزکم!
امروز روزیست که میبینم کودکان زیادی بدون هیچ گناهی به زندان مدرسه برده میشوند تا برده شوند. دیشب در خیابان حرفهای دو کودک را شنیدم، اولی با طعنهای تلخ گفت فردا مدرسه خوش بگذره، دومی با صدایی پر از اندوه گفت: خوش؟ چه خوشی؟....یاد خودم افتادم که هنوز که هنوز است کابوس امتحان میبینم، اضطرابی که در جانم سالهاست ریشه دوانیده. برای همین نمیگذارم که تو در بند شوی. بالهای زیبایت را رها میگذارم که تا هر زمان بخواهی بازی کنی و در محیطی نباشی که سرشار از ترس، اجبار، مقایسه، رقابت باشد و مجبور باشی کارهایی را که دوست نداری انجام دهی.
دوستداشتنی من!
تو موجودی سرشار از هوش و توانایی هستی، پس باور ندارم که که اگر مدرسه نروی نادان و ناآگاه باقی میمانی. کسانی که اینطور فکر میکنند کودکان را موجوداتی نادان میبینند، اما من نه، چون با کودکان هستم و میبینم که هر یکیشان به اندازه چندین بزرگسال هوشمندتر، مهربانتر، با احساس تر و تواناتر است. اما این همه زیبایی و قابلیت ظرف چند سال از آنها گرفته میشود و در چرخگوشت مدرسه به واحدهایی شبیه هم تبدیل میشوند، عاری از خلاقیت و هوشمندی.
نازنین من!
من به تو و خواستهها و انتخابهایت اعتماد کامل دارم و این را حق مادرزاد تو میدانم که راه زندگیات را خودت برگزینی. همیشه بدان که حمایتم در راه زندگی و انتخابهایت همراهت هست حتی اگر به ذائقهام خوش نیاید. تو آزادانه انتخاب میکنی مسیر زندگیات را و من شاد میشوم وقتی پروبال زیبایت را در نور بیهمتای آزادی میبینم. امروز خیلی از انسانها دنبال آزادی در جامعه هستند ولی این آزادی را از کودکانشان دریغ میکنند، آیا میشود که مستبد بود و به دنبال آزادی گشت؟
خوب من!
دوست دارم بدانی که تو همیشه و در همهی لحظهها خوب هستی. من با بچههای زیادی بودهام و چیزی که دیدهام این است که هیچ بچهی بدی وجود ندارد. تمام بچهها سرشار از خوبی و زیباییاند. هر زمان که کودکی میبینم از خوبیهایش چشمهایم خیره میماند و غرق دنیای زیبایش میشوم. اگر روزی کسی بهت گفت که بد هستی بدان که او یک فراموشکار است، یادش رفته که چقدر خودش در کودکی خوب بوده و اینکه هیچ بچهی بدی وجود ندارد.
پس همیشه
رها باش و بدرخش که رهاییات تمام آرزوی من است
احسان قاضیعسکر
تسهیلگر مدرسه طبیعت
@kaaboknatureschool
@madresehtabiat
@savan_nature_school
Forwarded from مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد
🔶لازمه اقدام موثر برای کودکان تغییر نگرش نسبت به آن ها است
👤 عبدالحسین وهاب زاده، موسس مدرسه طبیعت مشهد:
🔹 برای اینکه بتوان اقدام موثری برای کودکان انجام داد، ابتدا باید تعریف خود را از آن ها تغییر دهیم.
👇لطفا برای مشاهده ادامه مطلب دکمه instant view ⚡️را لمس نمایید
#مرکز_پژوهش_های_شورای_شهر_مشهد
yon.ir/zXPaW
🆔 @rcmcmashhad
👤 عبدالحسین وهاب زاده، موسس مدرسه طبیعت مشهد:
🔹 برای اینکه بتوان اقدام موثری برای کودکان انجام داد، ابتدا باید تعریف خود را از آن ها تغییر دهیم.
👇لطفا برای مشاهده ادامه مطلب دکمه instant view ⚡️را لمس نمایید
#مرکز_پژوهش_های_شورای_شهر_مشهد
yon.ir/zXPaW
🆔 @rcmcmashhad
Telegraph
لازمه اقدام موثر برای کودکان تغییر نگرش نسبت به آن ها است
به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد، عبدالحسین وهاب زاده، موسس مدرسه طبیعت مشهد در نشست هماندیشی «شهر دوستدار کودک»، اظهار کرد: بر خلاف تمامی شهروندان که دارای حقوق و تکالیفی هستند، کودک تنها شهروندی است که هیچ تکلیفی بر دوش او نیست.…
💠 آموزش های اضافی به کودکان
🔹برخی از آموزش های اضافی ای که به کودکان می دهیم ممکن است در برخی صحنه های اجتماعی، آنان را ناموفق کند.
در بیشتر موارد در ایران گزینش ها، شغل ها و انتصاب ها بر اساس عواملی است که کودکانی که مهارت زندگی را آموخته اند، برای آن شرایط آماده نشده اند. برای مثال کودکی گیاهان اطراف خود را می شناسد و یا به روش ایوان ایلیچ تعلیم یافته است و قادر است اگر در جزیره ای تک و تنها بود، از پس زندگی بر بیاید و حاجات خود را مرتفع کند و با اندک تجهیزاتی، وسایل زندگی خود را بسازد. رابینسون کروزوئه ها، توانایی تامین وسایل و شرایط زندگی خود را دارا می باشند.
🔹همچنین یک دهقان ممکن است نداند که هیئت بطلمیوسی درست است یا هیئت کپرنیکی، اما از رنگ طلوع خورشید، چیزهایی را تشخیص دهد که به درد زندگی عملی اش می خورد. اما دانستن هیچ یک از این موارد نامبرده، کمکی به یک دانش آموز دبیرستانی نمی کند تا در کنکور پزشکی قبول شود. سخن بر سر این است که نظام آموزش و پرورش به کلی باید دگرگون و متحول شود. فرض کنید کسی بگوید که من توانسته ام با بدن خود طوری رفتار کنم که سلامت آن محفوظ باشد و زیبایی آن کاهش پیدا نکند، اما نیرومندی آن بیشتر شود. این مهارت در کشور ما به هیچ دردی نمی خورد. چرا که همگی ما قوز داریم و بینایی چشممان پایین است، اما در عوض پروفسور هستیم! در صورتی که در نظام اموزشی به سبک فِرره، این فرد مورد تکریم قرار می گیرد و جایگاه بالایی دارد. پس تا وقتی نظام آموزشی همین چیزی که هست باقی بماند، مهارت های زندگی ای که از آن ها نام بردیم، ممکن است در موفقیت افراد، حتی نقش منفی بازی کند.
🔹نکته ای که باید بدان بسیار توجه شود این است که مدرک تحصیلی و تحصیلات آکادمیک، به هیچ وجه همه چیز نیست! یعنی چنین نیست که اگر کسی مدرک تحصیلی نداشت و از آموزش های آکادمیک بهره ای نبرده بود، نتواند زندگی کند. اتفاقا بسیار هستند کسانی که بویی از زندگی آکادمیک نبرده اند، اما زندگی بسیار خوبی دارند.
⭕️مصطفی ملکیان،سخنرانی آموزش هنر زندگی به کودکان
@mostafamalekian
🔹برخی از آموزش های اضافی ای که به کودکان می دهیم ممکن است در برخی صحنه های اجتماعی، آنان را ناموفق کند.
در بیشتر موارد در ایران گزینش ها، شغل ها و انتصاب ها بر اساس عواملی است که کودکانی که مهارت زندگی را آموخته اند، برای آن شرایط آماده نشده اند. برای مثال کودکی گیاهان اطراف خود را می شناسد و یا به روش ایوان ایلیچ تعلیم یافته است و قادر است اگر در جزیره ای تک و تنها بود، از پس زندگی بر بیاید و حاجات خود را مرتفع کند و با اندک تجهیزاتی، وسایل زندگی خود را بسازد. رابینسون کروزوئه ها، توانایی تامین وسایل و شرایط زندگی خود را دارا می باشند.
🔹همچنین یک دهقان ممکن است نداند که هیئت بطلمیوسی درست است یا هیئت کپرنیکی، اما از رنگ طلوع خورشید، چیزهایی را تشخیص دهد که به درد زندگی عملی اش می خورد. اما دانستن هیچ یک از این موارد نامبرده، کمکی به یک دانش آموز دبیرستانی نمی کند تا در کنکور پزشکی قبول شود. سخن بر سر این است که نظام آموزش و پرورش به کلی باید دگرگون و متحول شود. فرض کنید کسی بگوید که من توانسته ام با بدن خود طوری رفتار کنم که سلامت آن محفوظ باشد و زیبایی آن کاهش پیدا نکند، اما نیرومندی آن بیشتر شود. این مهارت در کشور ما به هیچ دردی نمی خورد. چرا که همگی ما قوز داریم و بینایی چشممان پایین است، اما در عوض پروفسور هستیم! در صورتی که در نظام اموزشی به سبک فِرره، این فرد مورد تکریم قرار می گیرد و جایگاه بالایی دارد. پس تا وقتی نظام آموزشی همین چیزی که هست باقی بماند، مهارت های زندگی ای که از آن ها نام بردیم، ممکن است در موفقیت افراد، حتی نقش منفی بازی کند.
🔹نکته ای که باید بدان بسیار توجه شود این است که مدرک تحصیلی و تحصیلات آکادمیک، به هیچ وجه همه چیز نیست! یعنی چنین نیست که اگر کسی مدرک تحصیلی نداشت و از آموزش های آکادمیک بهره ای نبرده بود، نتواند زندگی کند. اتفاقا بسیار هستند کسانی که بویی از زندگی آکادمیک نبرده اند، اما زندگی بسیار خوبی دارند.
⭕️مصطفی ملکیان،سخنرانی آموزش هنر زندگی به کودکان
@mostafamalekian