سرخط
Photo
🔴 اوکراین وجهالمجادلهی امپریالیستها
🔷 عرصهی سیاست اوکراین به کلی استقلالش را از دست داده است. از سال ۲۰۰۴ که دعوای میان جناح هوادار روسیه به رهبری یانوکوویچ با جناح غربگرا به رهبری یوشچنکو آغاز شد و انقلابی مخملی را به خود دید که به سرعت به بحران کریمه منجر شد و تا اعلام خودمختاری دونتسک و لوهانسک در ۲۰۱۴ و امروز به رسمیت شناخته شدن آنها توسط روسیه و متحدانش (کوبا، ونزوئلا، سوریه و نیز حوثیهای یمن به عنوان اولین کشورها استقلال جمهوری دونتسک را به رسمیت شناختند) به نظر میرسد که اوکراین بدل به یک آزمایشگاه امپریالیستی شده است.
🔶 اصرار غرب به پیوستن اوکراین به ناتو که از ۲۰۱۵ و پس از بحران کریمه کلید خورد فضایی جنگ سردی را در منطقه رقم زده است که پاسخش از سوی روسیه اقدام به تجزیهی اوکراین است.
در پس تمامی این وقایع هم شعبدهبازیهای حقوق بینالملل نهفته است:
🔘 غرب میگوید که اوکراین خود خواهان پیوستن به ناتو است و من نمیتوانم مانع این خواست شوم، لذا از آن حمایت خواهم کرد.
🔘روسیه میگوید که کریمه و مناطق خودمختار خود خواهان پیوستن به روسیه هستند و من نمیتوانم مانع این خواست شوم، لذا از آنها حمایت خواهم کرد.
🔷تحلیلگران هر دو سوی این جبههها هم یک رئال پلتیک منحط را برای توجیه سیاستهای در جریان، مفروض میگیرند:
🔘 از سوی غربگرایان، رژیم روسیه یک حکومت مستبد باقی مانده از دوران کمونیسم درنظر گرفته میشود که درصدد گروگانگیری جمهوریهای سابق شوروی و همپیمانی با رژیمهای دیکتاتورِ ساکن در منطقه است و لذا ضرورت دارد که آمریکا و همپیمانانش در برابر این نیروی اهریمنی بایستند و اجازهی پیشروی به آن ندهند.
🔘از سوی مدافعان روسیه-چین، آمریکا سردمدار امپریالیسم است و درصدد ایجاد ماجراجوییهای جنگی و تضعیف استقلال کشورهای مخالف با سیاستهای غرب است تا بتواند هرچه بیشتر بازار انرژی را کنترل کند و از منظر نظامی دست بالا را در منطقه داشته باشد. لذا این حق بدیهی روسیه است که از خط سیاسی مستقل و مدافع عدم وابستگی به آمریکا و غرب دفاع کند و مقابلهبهمثلهایی تاکتیکی را ترتیب دهد.
در حالی که از یک سو میتوان در رد به اصطلاح آزادیخواهی غرب و شر مطلق معرفی کردن روسیه، به سرکوب اقلیت روسزبان در دوران استیلای دولت پسا-مخملی اوکراین اشاره کرد، (که همین امر هم به خواست استقلال و جدایی در میان آنها دامن زده است)، از سوی دیگر سیاستهای به اصطلاح استقلالطلبانه روسیه نیز جز تجزیهی اوکراین به منظور تقویت ناسیونالیسم روسی ثمری نداشته است.
آن شعبدهبازانی که میکوشند سیاست خارجی روسیه را یک سیاست ضدامپریالیستی معرفی کنند، عامدانه ایدههای نئو اوراسیایی استفاده شده در سخنرانیهای پوتین، هنگامی که اوکراینیهای روسی زبان را با روسها برابر دانسته و روسیه را محق به کنترل این مناطق میبیند، نادیده میگیرند. مسأله دفاع از دولت غربگرای اوکراین نیست، بلکه در چارچوب دولت-ملتهای واقعا موجود دست گذاشتن بر نفی استقلالی است که برخی روسیه را به کذب داعیهدارش مینامند.
🔔 آنچه در این میان گم میشود زندگی مردمی است که ورای این وجهالمجادله شدنها دنبال صلح و آرامشاند و تجربههای تلخ تحت لوای هر دو قدرت روسیه و آمریکا بودن را چشیدهاند.
آنچه اما از هر دو سیاست امپریالیستی غرب و شرق بیرون میزند «نفی استقلال» اوکراین است. اوکراین پیشاپیش همچون بدن میزبانی درنظر گرفته شده که دو زالو باید از آن تغذیه کنند و شیرهی جانش را به تمامی بمکند. اوکراین یک پادگان است و نه سرزمینی برای زندگی اوکراینیها.
در هر دو حالت این برنامهی غارت منابع و سرکوب سیاسی است که خصلتویژهی وجهالمجادلهی امپریالیستها بودن است. روسیه به تمامی به منطقه بازگشته است: از خاورمیانه تا اروپای شرقی، از فروش اسلحه تا حضور فعال در اوپک و از مداخلهی نظامی مستقیم تا کنترل انرژی.
اگر آیندهی تحت لوای غرب بودن، غارت منابع و اجرای سیاستهای نئولیبرالی است به اسم دموکراسی و آزادی است، آینده ی تحت لوای روسیه بودن هم تمدید دیکتاتوریهای سرکوبگر و اجرای شق دیگر سیاستهای دستراستی علیه فرودستان به اسم حفظ استقلال و امنیت است.
📣 امپریالیستها میکوشند تا تخیل و تلاش ما برای ایجاد یک جبههی سوم دموکراتیک و برابریخواه و ضدجنگ را به افسانهای بدل کنند و آن را مشمول برچسبهای وابسته به بلوک مقابل بنمایند. رئال پلتیک میکوشد تا امکان شکلگیری چنین سیاستی را عقیم کند و وابستگی به یک جناح را همچون «ضرورت گریزناپذیر» صورتبندی کند. تجربهی سنگین افغانستان و امروز اوکراین پیش روی ماست تا تلاش کنیم تسلیم این میدان امپریالیستی نشویم و راه رهایی خلقی مستقل خویش را دنبال کنیم.
#روسیه
#اوکراین
#ناتو
#امپریالیسم
@sarkhatism
🔷 عرصهی سیاست اوکراین به کلی استقلالش را از دست داده است. از سال ۲۰۰۴ که دعوای میان جناح هوادار روسیه به رهبری یانوکوویچ با جناح غربگرا به رهبری یوشچنکو آغاز شد و انقلابی مخملی را به خود دید که به سرعت به بحران کریمه منجر شد و تا اعلام خودمختاری دونتسک و لوهانسک در ۲۰۱۴ و امروز به رسمیت شناخته شدن آنها توسط روسیه و متحدانش (کوبا، ونزوئلا، سوریه و نیز حوثیهای یمن به عنوان اولین کشورها استقلال جمهوری دونتسک را به رسمیت شناختند) به نظر میرسد که اوکراین بدل به یک آزمایشگاه امپریالیستی شده است.
🔶 اصرار غرب به پیوستن اوکراین به ناتو که از ۲۰۱۵ و پس از بحران کریمه کلید خورد فضایی جنگ سردی را در منطقه رقم زده است که پاسخش از سوی روسیه اقدام به تجزیهی اوکراین است.
در پس تمامی این وقایع هم شعبدهبازیهای حقوق بینالملل نهفته است:
🔘 غرب میگوید که اوکراین خود خواهان پیوستن به ناتو است و من نمیتوانم مانع این خواست شوم، لذا از آن حمایت خواهم کرد.
🔘روسیه میگوید که کریمه و مناطق خودمختار خود خواهان پیوستن به روسیه هستند و من نمیتوانم مانع این خواست شوم، لذا از آنها حمایت خواهم کرد.
🔷تحلیلگران هر دو سوی این جبههها هم یک رئال پلتیک منحط را برای توجیه سیاستهای در جریان، مفروض میگیرند:
🔘 از سوی غربگرایان، رژیم روسیه یک حکومت مستبد باقی مانده از دوران کمونیسم درنظر گرفته میشود که درصدد گروگانگیری جمهوریهای سابق شوروی و همپیمانی با رژیمهای دیکتاتورِ ساکن در منطقه است و لذا ضرورت دارد که آمریکا و همپیمانانش در برابر این نیروی اهریمنی بایستند و اجازهی پیشروی به آن ندهند.
🔘از سوی مدافعان روسیه-چین، آمریکا سردمدار امپریالیسم است و درصدد ایجاد ماجراجوییهای جنگی و تضعیف استقلال کشورهای مخالف با سیاستهای غرب است تا بتواند هرچه بیشتر بازار انرژی را کنترل کند و از منظر نظامی دست بالا را در منطقه داشته باشد. لذا این حق بدیهی روسیه است که از خط سیاسی مستقل و مدافع عدم وابستگی به آمریکا و غرب دفاع کند و مقابلهبهمثلهایی تاکتیکی را ترتیب دهد.
در حالی که از یک سو میتوان در رد به اصطلاح آزادیخواهی غرب و شر مطلق معرفی کردن روسیه، به سرکوب اقلیت روسزبان در دوران استیلای دولت پسا-مخملی اوکراین اشاره کرد، (که همین امر هم به خواست استقلال و جدایی در میان آنها دامن زده است)، از سوی دیگر سیاستهای به اصطلاح استقلالطلبانه روسیه نیز جز تجزیهی اوکراین به منظور تقویت ناسیونالیسم روسی ثمری نداشته است.
آن شعبدهبازانی که میکوشند سیاست خارجی روسیه را یک سیاست ضدامپریالیستی معرفی کنند، عامدانه ایدههای نئو اوراسیایی استفاده شده در سخنرانیهای پوتین، هنگامی که اوکراینیهای روسی زبان را با روسها برابر دانسته و روسیه را محق به کنترل این مناطق میبیند، نادیده میگیرند. مسأله دفاع از دولت غربگرای اوکراین نیست، بلکه در چارچوب دولت-ملتهای واقعا موجود دست گذاشتن بر نفی استقلالی است که برخی روسیه را به کذب داعیهدارش مینامند.
🔔 آنچه در این میان گم میشود زندگی مردمی است که ورای این وجهالمجادله شدنها دنبال صلح و آرامشاند و تجربههای تلخ تحت لوای هر دو قدرت روسیه و آمریکا بودن را چشیدهاند.
آنچه اما از هر دو سیاست امپریالیستی غرب و شرق بیرون میزند «نفی استقلال» اوکراین است. اوکراین پیشاپیش همچون بدن میزبانی درنظر گرفته شده که دو زالو باید از آن تغذیه کنند و شیرهی جانش را به تمامی بمکند. اوکراین یک پادگان است و نه سرزمینی برای زندگی اوکراینیها.
در هر دو حالت این برنامهی غارت منابع و سرکوب سیاسی است که خصلتویژهی وجهالمجادلهی امپریالیستها بودن است. روسیه به تمامی به منطقه بازگشته است: از خاورمیانه تا اروپای شرقی، از فروش اسلحه تا حضور فعال در اوپک و از مداخلهی نظامی مستقیم تا کنترل انرژی.
اگر آیندهی تحت لوای غرب بودن، غارت منابع و اجرای سیاستهای نئولیبرالی است به اسم دموکراسی و آزادی است، آینده ی تحت لوای روسیه بودن هم تمدید دیکتاتوریهای سرکوبگر و اجرای شق دیگر سیاستهای دستراستی علیه فرودستان به اسم حفظ استقلال و امنیت است.
📣 امپریالیستها میکوشند تا تخیل و تلاش ما برای ایجاد یک جبههی سوم دموکراتیک و برابریخواه و ضدجنگ را به افسانهای بدل کنند و آن را مشمول برچسبهای وابسته به بلوک مقابل بنمایند. رئال پلتیک میکوشد تا امکان شکلگیری چنین سیاستی را عقیم کند و وابستگی به یک جناح را همچون «ضرورت گریزناپذیر» صورتبندی کند. تجربهی سنگین افغانستان و امروز اوکراین پیش روی ماست تا تلاش کنیم تسلیم این میدان امپریالیستی نشویم و راه رهایی خلقی مستقل خویش را دنبال کنیم.
#روسیه
#اوکراین
#ناتو
#امپریالیسم
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 جنگ سرد راست ایرانی علیه کمونیسم به بهانهی بحران اوکراین
در چند روز گذشته راست ایرانی با تمام امکاناتش، که شامل رسانهها و جریانها و افراد و پروفایلهای بانام و بینام کامنتگذار میشود، به بهانهی بحران اوکراین تبلیغات ضدکمونیستی خودشان را تشدید کردهاند و اینک با آغاز حملهی نظامی روسیه به اوکراین این حملات چندینبرابر شده است. از جمله کامنتهای خوشمزهی این اوباش را در صفحهی ما نیز مشاهده میکنید.
راستهای ایرانی همهی «روسها» از تزار نیکلای دوم تا ولادیمیر پوتین را «کمونیست» محسوب میکنند و با سرمایهگذاری روی نفرت عمومی از همکاریهای دولت روسیه با حکومت ایران علیه «کمونیسم» تبلیغ میکنند که هیچ ربطی نه به روسیه دارد و نه حکومت ایران.
البته در این راستا از انواع ترفندهای تبلیغاتی هم استفاده میکنند. مثلا هیچ رسانه و ارگان راست ایرانی به این دلیل که بخشی از مهمترین ابزار سرکوب و تعقیب و شکنجه از تولیدکنندگان سوئدی و آلمانی خریداری میشود خطی علیه «سرمایهداری» نمینویسد و حتی بهطور عموم اخبار این روابط و معاملهها پنهان میشود.
به همین ترتیب درگیری نظامی میان سرمایهداری الیگارشیهای عظمتطلب حاکم بر روسیه و بلوکهای دیگری امپریالیستی در ناتو و اتحادیههای اروپا در رسانهها و ارگانهای راست ایرانی تبدیل به درگیری میان «کمونیسم و جهان آزاد» شده است. راست ایرانی هرگز به شما نخواهد گفت اتحادیهی اروپا و ناتو چگونه در سالهای اخیر برای مقابله با توسعهطلبیهای سرمایهداری روسیه نئوفاشیستهایی را در اوکراین حمایت و تقویت کردهاند از درون ارتدوکسترین گرایشهای مذهبی و ارتجاعیترین بخشهای جامعه سازماندهی شدهاند و هیچ ابایی از ارتکاب فجیعترین جنایتها ندارند. راست ایرانی هرگز به شما نخواهد گفت در جریان رقابتهای امپریالیستی بلوکهای غربی (ناتو، اتحادیههای اروپا و متحدان آنها) با بلوک روسیه و متحدانش، ناتو از آن سوی جهان دهها پایگاه نظامی در اطراف روسیه ایجاد کرده است و به این ترتیب تنها کاری که کرده تشدید رقابت و تنشی است که در نتیجهی آن تاکنون منافع هیچ مردمی لحاظ نمیشود و نشده است.
برای هر سیاست امپریالیستیای توسعهی قلمرو حکومتی اهمیت دارد و حملهی نظامی روسیه به اوکراین چیزی غیر از این نیست، درست شبیه اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا و ناتو و برخی کشورهای اتحادیهی اروپا و نیز حضور نظامی ناتو در لیبی. چنانکه هر جنگ امپریالیستی و توسعهطلبانه نتیجهی منطقی انباشت سرمایه و نیاز سرمایه به غارت و منابع سرزمینی است.
راست ایرانی، این نیروی مدافع استیلای سرمایه، بهتر است دعوایی را که به بلوکهای متخاصم خودش ربط دارد به سوسیالیسم و کمونیسم ربط ندهد. ولادیمیر پوتین، با اینکه «روس» است اما به همان اندازه متعلق به منطق وجودی راست ایرانی است که دونالد ترامپ و جو بایدن و امانوئل مکرون و اولاف شولتز.
جنگ سردی که راست ایرانی به بهانهی بحران اوکراین علیه کمونیسم سازمان میدهد هم هیچ ربطی به «دفاع از اوکراین» یا موضع ضدجنگ ندارد. راست ایرانی بارها و بارها از مداخلات نظامی و حملات اشغالگرانهی بلوک غربی سرمایه دفاع کرده و آرزوی مداخلهی نظامی این بلوک در ایران را دارد، مسئلهی آنها «اوکراین» نیست. مسئلهی آنها بسیج افکار عمومی علیه آلترناتیو وضعیتی است که اولین دستاورد آن پایان دادن به بهرهکشیهای سرمایهداری و قطع کردن دست غارتگران و چپاولگران از زندگی فرودستان و طبقهی کارگر است.
راست ایرانی همزمان با شلیک موشکهای روسی به کیف، فرصتطلبانه موشکهای خودش را به قلب مبارزات جنبش کارگری و خیزشهای فرودستان شلیک میکند.
#اوکراین
#روسیه
#ناتو
@sarkhatism
در چند روز گذشته راست ایرانی با تمام امکاناتش، که شامل رسانهها و جریانها و افراد و پروفایلهای بانام و بینام کامنتگذار میشود، به بهانهی بحران اوکراین تبلیغات ضدکمونیستی خودشان را تشدید کردهاند و اینک با آغاز حملهی نظامی روسیه به اوکراین این حملات چندینبرابر شده است. از جمله کامنتهای خوشمزهی این اوباش را در صفحهی ما نیز مشاهده میکنید.
راستهای ایرانی همهی «روسها» از تزار نیکلای دوم تا ولادیمیر پوتین را «کمونیست» محسوب میکنند و با سرمایهگذاری روی نفرت عمومی از همکاریهای دولت روسیه با حکومت ایران علیه «کمونیسم» تبلیغ میکنند که هیچ ربطی نه به روسیه دارد و نه حکومت ایران.
البته در این راستا از انواع ترفندهای تبلیغاتی هم استفاده میکنند. مثلا هیچ رسانه و ارگان راست ایرانی به این دلیل که بخشی از مهمترین ابزار سرکوب و تعقیب و شکنجه از تولیدکنندگان سوئدی و آلمانی خریداری میشود خطی علیه «سرمایهداری» نمینویسد و حتی بهطور عموم اخبار این روابط و معاملهها پنهان میشود.
به همین ترتیب درگیری نظامی میان سرمایهداری الیگارشیهای عظمتطلب حاکم بر روسیه و بلوکهای دیگری امپریالیستی در ناتو و اتحادیههای اروپا در رسانهها و ارگانهای راست ایرانی تبدیل به درگیری میان «کمونیسم و جهان آزاد» شده است. راست ایرانی هرگز به شما نخواهد گفت اتحادیهی اروپا و ناتو چگونه در سالهای اخیر برای مقابله با توسعهطلبیهای سرمایهداری روسیه نئوفاشیستهایی را در اوکراین حمایت و تقویت کردهاند از درون ارتدوکسترین گرایشهای مذهبی و ارتجاعیترین بخشهای جامعه سازماندهی شدهاند و هیچ ابایی از ارتکاب فجیعترین جنایتها ندارند. راست ایرانی هرگز به شما نخواهد گفت در جریان رقابتهای امپریالیستی بلوکهای غربی (ناتو، اتحادیههای اروپا و متحدان آنها) با بلوک روسیه و متحدانش، ناتو از آن سوی جهان دهها پایگاه نظامی در اطراف روسیه ایجاد کرده است و به این ترتیب تنها کاری که کرده تشدید رقابت و تنشی است که در نتیجهی آن تاکنون منافع هیچ مردمی لحاظ نمیشود و نشده است.
برای هر سیاست امپریالیستیای توسعهی قلمرو حکومتی اهمیت دارد و حملهی نظامی روسیه به اوکراین چیزی غیر از این نیست، درست شبیه اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا و ناتو و برخی کشورهای اتحادیهی اروپا و نیز حضور نظامی ناتو در لیبی. چنانکه هر جنگ امپریالیستی و توسعهطلبانه نتیجهی منطقی انباشت سرمایه و نیاز سرمایه به غارت و منابع سرزمینی است.
راست ایرانی، این نیروی مدافع استیلای سرمایه، بهتر است دعوایی را که به بلوکهای متخاصم خودش ربط دارد به سوسیالیسم و کمونیسم ربط ندهد. ولادیمیر پوتین، با اینکه «روس» است اما به همان اندازه متعلق به منطق وجودی راست ایرانی است که دونالد ترامپ و جو بایدن و امانوئل مکرون و اولاف شولتز.
جنگ سردی که راست ایرانی به بهانهی بحران اوکراین علیه کمونیسم سازمان میدهد هم هیچ ربطی به «دفاع از اوکراین» یا موضع ضدجنگ ندارد. راست ایرانی بارها و بارها از مداخلات نظامی و حملات اشغالگرانهی بلوک غربی سرمایه دفاع کرده و آرزوی مداخلهی نظامی این بلوک در ایران را دارد، مسئلهی آنها «اوکراین» نیست. مسئلهی آنها بسیج افکار عمومی علیه آلترناتیو وضعیتی است که اولین دستاورد آن پایان دادن به بهرهکشیهای سرمایهداری و قطع کردن دست غارتگران و چپاولگران از زندگی فرودستان و طبقهی کارگر است.
راست ایرانی همزمان با شلیک موشکهای روسی به کیف، فرصتطلبانه موشکهای خودش را به قلب مبارزات جنبش کارگری و خیزشهای فرودستان شلیک میکند.
#اوکراین
#روسیه
#ناتو
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 تظاهرات ضدجنگ در شهرهای روسیه
کمونیستهای جهان علیه حملهی روسیه به اوکراین موضع گرفتهاند
در حالی که همزمان با تهاجم نظامی روسیه به اوکراین مردم در شهرهای مسکو، سنپترزبورگ و سیبری علیه جنگ به خیابان آمدهاند، شماری از احزاب کمونیست جهان با انتشار بیانیههای علیه سرمایهداری الیگارشی حاکم بر روسیه، ولادیمیر پوتین و تهاجم ارتش روسیه به اوکراین موضع گرفتهاند. احزاب کمونیست یونان، ترکیه، اسپانیا، آذربایجان، بنگلادش، السالوادور، مکزیک، فیلیپین، حزب نوین کمونیست هلند و حزب سوسیالیست لیتوانی از جمله احزابی هستند که با صدور بیانیههایی خواستار توقف سریع تهاجم نظامی روسیه به اوکراین شدهاند. همچنین فعالان گرایش مارکسیستی در روسیه، اوکراین و دونباس نیز با صدور بیانیهی مفصلی اعلام کردهاند: «ما بهعنوان طرفداران انترناسیونالیسم تأکید میکنیم که نمیگذاریم فریب سرمایه و سخنگویانشان را بخوریم و خود را به خدمتگزاران بی جیره و مواجب آنها تبدیل کنیم، فارغ از اینکه در مسکو باشند، یا در بروکسل و واشنگتن و یا در کیف. ما فقط از جانب یک مصلحت صحبت میکنیم – مصالح مشترک طبقهی کارگر همهی کشورها.»
فیلمها از صفحهی صدای ماهی سیاه
#اوکراین
#روسیه
#ناتو
@sarkhatism
کمونیستهای جهان علیه حملهی روسیه به اوکراین موضع گرفتهاند
در حالی که همزمان با تهاجم نظامی روسیه به اوکراین مردم در شهرهای مسکو، سنپترزبورگ و سیبری علیه جنگ به خیابان آمدهاند، شماری از احزاب کمونیست جهان با انتشار بیانیههای علیه سرمایهداری الیگارشی حاکم بر روسیه، ولادیمیر پوتین و تهاجم ارتش روسیه به اوکراین موضع گرفتهاند. احزاب کمونیست یونان، ترکیه، اسپانیا، آذربایجان، بنگلادش، السالوادور، مکزیک، فیلیپین، حزب نوین کمونیست هلند و حزب سوسیالیست لیتوانی از جمله احزابی هستند که با صدور بیانیههایی خواستار توقف سریع تهاجم نظامی روسیه به اوکراین شدهاند. همچنین فعالان گرایش مارکسیستی در روسیه، اوکراین و دونباس نیز با صدور بیانیهی مفصلی اعلام کردهاند: «ما بهعنوان طرفداران انترناسیونالیسم تأکید میکنیم که نمیگذاریم فریب سرمایه و سخنگویانشان را بخوریم و خود را به خدمتگزاران بی جیره و مواجب آنها تبدیل کنیم، فارغ از اینکه در مسکو باشند، یا در بروکسل و واشنگتن و یا در کیف. ما فقط از جانب یک مصلحت صحبت میکنیم – مصالح مشترک طبقهی کارگر همهی کشورها.»
فیلمها از صفحهی صدای ماهی سیاه
#اوکراین
#روسیه
#ناتو
@sarkhatism
سرخط
Photo
گوشههایی از جنایات بریتانیا در طول عمرِ الیزابت دوم
۱. در سال ۱۹۵۲ چرچیل استدلال کرد که ارتفاعات حاصلخیز #کنیا باید به جمعیت سفیدپوست اختصاص یابد. از همینرو صدها هزار کنیایی را در اردوگاههای کار اجباری اسیر کردند. اسرای نافرمان زنده در آتش سوزانده، قطع عضو یا تیرباران میشدند. کنیاییها از این فاجعه با عنوان #هولوکاست_آفریقا یاد میکنند.
۲. بریتانیا در دورانِ #تونی_بلر به #عراق حمله کرد و صدها هزار کشته و بیش از ۱ میلیون آواره به جا گذاشت. این حمله زمینهساز تولد #داعش گردید.
۳. تصویر #شاهزاده_هری، نوه الیزابت را میبینید که در #افغانستان شاد و خندان است. نیروهای او با هلیکوپترهای آپاچی و جتهای جنگی هزاران بمبهای ۵۰۰ پوندی را بر سر غیرنظامیان ریختند.
۴. بریتانیا جنگی را در #یمن آغاز کرد که منجر به کشته شدن ۲۰۰هزار نفر از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۰ گردید. امروز بریتانیا برای بمباران یمن توسط #عربستان_سعودی مشاوره میدهد.
۵. این تصویرِ چیزی است که از #لیبی پس از ۶ ماه بمباران #ناتو باقی مانده است. بریتانیا هزاران تروریست را تحت حمایت خود گرفت و نقشی مهم در ویرانسازیِ توسعه یافتهترین کشور #آفریقا ایفا کرد.
۶. در سال ۱۹۵۳ بریتانیا به رهبری #چرچیل دستور سرنگونی رهبر منتخب دموکراتیک #گویان را صادر کرد. او نیروها و کشتیهای جنگی را اعزام کرد و قانون اساسی آنها را به حالت تعلیق درآورد تا طرح ملی شدن دولت ها را متوقف کند.
۷. در ۱۹ آگوست ۱۹۵۳، بریتانیا رهبری کودتایی را بر عهده گرفت که دولت #مصدق و اولین جوانههای #دموکراسی در ایران را سرنگون کرد.
۸. بیش از ۸۰هزار سرباز انگلیسی بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ برای کمک به ایالات متحده در کشتار ۴ میلیون انسان در کره مشارکت کردند.
۹. انگلیسی ها بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۰ برای غارتگری، در #مالایا جنگی ويرانگر به راه انداختند. آنها همچنین به عنوان بخشی از "کمپین گرسنگی" خود، عامل نارنجی را روی محصولات غذایی اسپری کردند. آمریکا از همین روش در جنگ #ویتنام بهره گرفت.
#استعمار #امپریالیسم #روباه_پیر
#نسل_کشی #استثمار #صنعت_جنگ #الیزابت_دوم #بریتانیا #جنگ_کره
از صفحهی صدای ماهی سیاه
@sarkhatism
۱. در سال ۱۹۵۲ چرچیل استدلال کرد که ارتفاعات حاصلخیز #کنیا باید به جمعیت سفیدپوست اختصاص یابد. از همینرو صدها هزار کنیایی را در اردوگاههای کار اجباری اسیر کردند. اسرای نافرمان زنده در آتش سوزانده، قطع عضو یا تیرباران میشدند. کنیاییها از این فاجعه با عنوان #هولوکاست_آفریقا یاد میکنند.
۲. بریتانیا در دورانِ #تونی_بلر به #عراق حمله کرد و صدها هزار کشته و بیش از ۱ میلیون آواره به جا گذاشت. این حمله زمینهساز تولد #داعش گردید.
۳. تصویر #شاهزاده_هری، نوه الیزابت را میبینید که در #افغانستان شاد و خندان است. نیروهای او با هلیکوپترهای آپاچی و جتهای جنگی هزاران بمبهای ۵۰۰ پوندی را بر سر غیرنظامیان ریختند.
۴. بریتانیا جنگی را در #یمن آغاز کرد که منجر به کشته شدن ۲۰۰هزار نفر از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۰ گردید. امروز بریتانیا برای بمباران یمن توسط #عربستان_سعودی مشاوره میدهد.
۵. این تصویرِ چیزی است که از #لیبی پس از ۶ ماه بمباران #ناتو باقی مانده است. بریتانیا هزاران تروریست را تحت حمایت خود گرفت و نقشی مهم در ویرانسازیِ توسعه یافتهترین کشور #آفریقا ایفا کرد.
۶. در سال ۱۹۵۳ بریتانیا به رهبری #چرچیل دستور سرنگونی رهبر منتخب دموکراتیک #گویان را صادر کرد. او نیروها و کشتیهای جنگی را اعزام کرد و قانون اساسی آنها را به حالت تعلیق درآورد تا طرح ملی شدن دولت ها را متوقف کند.
۷. در ۱۹ آگوست ۱۹۵۳، بریتانیا رهبری کودتایی را بر عهده گرفت که دولت #مصدق و اولین جوانههای #دموکراسی در ایران را سرنگون کرد.
۸. بیش از ۸۰هزار سرباز انگلیسی بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ برای کمک به ایالات متحده در کشتار ۴ میلیون انسان در کره مشارکت کردند.
۹. انگلیسی ها بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۰ برای غارتگری، در #مالایا جنگی ويرانگر به راه انداختند. آنها همچنین به عنوان بخشی از "کمپین گرسنگی" خود، عامل نارنجی را روی محصولات غذایی اسپری کردند. آمریکا از همین روش در جنگ #ویتنام بهره گرفت.
#استعمار #امپریالیسم #روباه_پیر
#نسل_کشی #استثمار #صنعت_جنگ #الیزابت_دوم #بریتانیا #جنگ_کره
از صفحهی صدای ماهی سیاه
@sarkhatism