سرخط
Photo
🔴 این، داستانِ یک خودکشی خانوادگی است
« مرگ انتخاب ما نبوده است؛
ما که با رد شلاقها بر گردههایمان زیباترین سرودها را دست در دست خواندهایم.
اما شما پیامآوران مرگید ای خداوندان تاریکی»
این داستان یک خودکشی خانوادگی است. داستان زندگی دنیا جهانفر و سجاد جهانفر که در روایت ارسالی از یاران #همراه_سرخط آمده بود که به دلیل اختلافات خانوادگی و مشکلات مالی دست به خودکشی زده و هر دو جان باختند. دنیا و سجاد جهانفر مادر و پدر دو کودک بودهاند: سمانه و مریم.
از دنیا جهانفر وصیتنامهای باقی مانده خطاب به پدر و مادر و فرزندانش. نامهای که در آن تأکید شده که دیگر توانایی تحمل اینهمه درد و زجر را ندارد و به «اختیار خود» به این زندگی پایان میدهد. وصیتنامهای که کودکان خود را به دست مادر و پدرش میسپارد و نمیداند پدر و مادرش را به چه کسانی میتواند واگذار کند.
این داستان یک خودکشی خانوادگی است که اگرچه چیز جدیدی نیست، اما رنج خواندن و شنیدن و مواجهه با آن همواره جدید و هضم آن دشوار است.
در سده نوزدهم میلادی وقتی امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، موضوع خودکشی را برای مطالعه خود برگزید؛ به سراغ در ظاهر فردیترین و انتخابیترین تصمیم افراد رفت تا نشان دهد که چطور اختیاریترین تصمیم بشر یعنی خودکشی، نه مسالهای فردی بلکه مسالهای کاملا اجتماعی است. مسالهای که با موضوعات بسیاری از جمله مذهب، احساس همبستگی فرد درون یک جامعه، طبقه اقتصادی و بسیاری از مولفههای اجتماعی دیگر پیوند خورده است.
به وضعیت و نرخ خودکشی در ایران هم که میرسیم سالهاست که نام استان «ایلام» همواره در صدر لیست است. استانی که نرخ خودسوزی و خودکشی زنان در آن سر به فلک میکشد. کافی است نام «پتروشیمی چوار ایلام» را در همین کانال سرخط سرچ کنید، اگر بتوانید همچنان سرپا بمانید حتما از آمار خودکشی و حلقآویز کردن کارگران سرتان سوت خواهد کشید.
خودکشی کارگران، خودکشی پرستاران، خودکشی سربازان، خودکشی پناهندگان، خودکشی زنان، خودکشی نوجوانان، خودکشی کوئیرها، خودکشی زندانیان و … . به همهی این گروههای اجتماعی که نامشان با خودکشی گره خورده است خوب نگاه کنیم. گروههایی که نام هر یک با درجات بالایی از ستم سیستماتیک و تبعیض طبقاتی گره خورده است.
فقر سیستماتیک، بالابودن نرخ بیکاری، بیثباتکاری، مردسالاری و فقدان آزادی فردی زنان*، قوانین مبتنی بر شریعت، حذف و طرد افراد و گروههای اجتماعی از حداقل امکانات زیستی و معیشتی، قوانین تبعیضآمیز و ضد انسانی علیه جامعه کوئیرها، سرکوب سیاسی و … از عواملی هستند که در نهایت افراد را به تنها گزینهی پیش رو یعنی پایان بخشیدن به زندگی و خودکشی سوق میدهد.
بنابراین بیجا نخواهد بود اگر به جای خودکشی، نام قتل سیستماتیک حکومتی را برای این جنس از مرگها برگزینیم. قتلهایی که در سایهی حاکمیت حکومتی رقم میخورد که شرایط زیست حداقلی را برای گروههای مختلف اجتماعی ناممکن کرده است. این «خودکشی»ها قتلهای سیستماتیک نظامی مردسالار، مشترع، ستمگر و بهرهکش است که از سویی فقر و فلاکت را به اکثریت مردم تحمیل کرده، از سویی تمامی آزادیهای اجتماعی را از آنها سلب نموده و زنان* را از دستیابی به حقوق ابتداییشان محروم کرده و از سوی دیگر دست دزدان و غارتگران صاحب سرمایه را در بهرهکشی شدید از نیروی کار باز گذاشته است. و این وضعیت تغییر نمیکند مگر با نشاندادن درهمتنیدگی این ستمها و البته سازمانیابی و تشکلیابی رادیکال و اتحاد ستمدیگان با یکدیگر.
#خودکشی
#ایلام
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
« مرگ انتخاب ما نبوده است؛
ما که با رد شلاقها بر گردههایمان زیباترین سرودها را دست در دست خواندهایم.
اما شما پیامآوران مرگید ای خداوندان تاریکی»
این داستان یک خودکشی خانوادگی است. داستان زندگی دنیا جهانفر و سجاد جهانفر که در روایت ارسالی از یاران #همراه_سرخط آمده بود که به دلیل اختلافات خانوادگی و مشکلات مالی دست به خودکشی زده و هر دو جان باختند. دنیا و سجاد جهانفر مادر و پدر دو کودک بودهاند: سمانه و مریم.
از دنیا جهانفر وصیتنامهای باقی مانده خطاب به پدر و مادر و فرزندانش. نامهای که در آن تأکید شده که دیگر توانایی تحمل اینهمه درد و زجر را ندارد و به «اختیار خود» به این زندگی پایان میدهد. وصیتنامهای که کودکان خود را به دست مادر و پدرش میسپارد و نمیداند پدر و مادرش را به چه کسانی میتواند واگذار کند.
این داستان یک خودکشی خانوادگی است که اگرچه چیز جدیدی نیست، اما رنج خواندن و شنیدن و مواجهه با آن همواره جدید و هضم آن دشوار است.
در سده نوزدهم میلادی وقتی امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، موضوع خودکشی را برای مطالعه خود برگزید؛ به سراغ در ظاهر فردیترین و انتخابیترین تصمیم افراد رفت تا نشان دهد که چطور اختیاریترین تصمیم بشر یعنی خودکشی، نه مسالهای فردی بلکه مسالهای کاملا اجتماعی است. مسالهای که با موضوعات بسیاری از جمله مذهب، احساس همبستگی فرد درون یک جامعه، طبقه اقتصادی و بسیاری از مولفههای اجتماعی دیگر پیوند خورده است.
به وضعیت و نرخ خودکشی در ایران هم که میرسیم سالهاست که نام استان «ایلام» همواره در صدر لیست است. استانی که نرخ خودسوزی و خودکشی زنان در آن سر به فلک میکشد. کافی است نام «پتروشیمی چوار ایلام» را در همین کانال سرخط سرچ کنید، اگر بتوانید همچنان سرپا بمانید حتما از آمار خودکشی و حلقآویز کردن کارگران سرتان سوت خواهد کشید.
خودکشی کارگران، خودکشی پرستاران، خودکشی سربازان، خودکشی پناهندگان، خودکشی زنان، خودکشی نوجوانان، خودکشی کوئیرها، خودکشی زندانیان و … . به همهی این گروههای اجتماعی که نامشان با خودکشی گره خورده است خوب نگاه کنیم. گروههایی که نام هر یک با درجات بالایی از ستم سیستماتیک و تبعیض طبقاتی گره خورده است.
فقر سیستماتیک، بالابودن نرخ بیکاری، بیثباتکاری، مردسالاری و فقدان آزادی فردی زنان*، قوانین مبتنی بر شریعت، حذف و طرد افراد و گروههای اجتماعی از حداقل امکانات زیستی و معیشتی، قوانین تبعیضآمیز و ضد انسانی علیه جامعه کوئیرها، سرکوب سیاسی و … از عواملی هستند که در نهایت افراد را به تنها گزینهی پیش رو یعنی پایان بخشیدن به زندگی و خودکشی سوق میدهد.
بنابراین بیجا نخواهد بود اگر به جای خودکشی، نام قتل سیستماتیک حکومتی را برای این جنس از مرگها برگزینیم. قتلهایی که در سایهی حاکمیت حکومتی رقم میخورد که شرایط زیست حداقلی را برای گروههای مختلف اجتماعی ناممکن کرده است. این «خودکشی»ها قتلهای سیستماتیک نظامی مردسالار، مشترع، ستمگر و بهرهکش است که از سویی فقر و فلاکت را به اکثریت مردم تحمیل کرده، از سویی تمامی آزادیهای اجتماعی را از آنها سلب نموده و زنان* را از دستیابی به حقوق ابتداییشان محروم کرده و از سوی دیگر دست دزدان و غارتگران صاحب سرمایه را در بهرهکشی شدید از نیروی کار باز گذاشته است. و این وضعیت تغییر نمیکند مگر با نشاندادن درهمتنیدگی این ستمها و البته سازمانیابی و تشکلیابی رادیکال و اتحاد ستمدیگان با یکدیگر.
#خودکشی
#ایلام
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴گزارش خودکشی یک نوجوان در جوانرود
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
به گزارش منابع محلی، دیانا رحمانی، نوجوانی هفده ساله، روز سهشنبهی گذشته با خودسوزی اقدام به خودکشی کرده و جان خود را از دست داده است. علت این اتفاق به مشکلات خانوادگی نسبت داده شده است.
خودکشی در نوجوانان نشانهای از
وضعیت وخیم روحی جامعه و شرایط بد آن است که بهعنوان یک هشدار جدی برای خانوادهها و جامعه باید تلقی شود. این حادثهی تلخ نشاندهنده نیاز مبرم به توجه بیشتر به مسائل روانی و اجتماعی نوجوانان و فراهم کردن حمایتهای لازم برای آنها است.
در دو ماه گذشته، شهر کوچک جوانرود شاهد ۲۱ مورد اقدام به خودکشی بوده که از این تعداد، ۹ نفر جان خود را از دست دادهاند. این آمار نگرانکننده نشان میدهد که مشکلات روانی و اجتماعی در این منطقه به سطح بحرانی رسیده.
پیش از این هم گفته بودیم که فقر سیستماتیک، بیکاری، بیثباتکاری، مردسالاری و فقدان آزادی فردی زنان*، قوانین مبتنی بر شریعت، محرومیت از حداقل امکانات زندگی به ویژه در شهرهای کوچک، سرکوب سیاسی در پی هر خیزش و قیام و سرخوردگی ناشی از شکست از عواملی هستند که افراد را به خودکشی سوق میدهند.
در چنین بنبست اجتماعی و سیاسیای، وقتی حکومت مستقر راه نفس را بر تکتک افراد بسته بیراه نیست اگر این موج ترسناک خودکشیهای هرروزه را قتل سیستماتیک دولتی بدانیم.
#خودکشی
#جوانرود
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
به گزارش منابع محلی، دیانا رحمانی، نوجوانی هفده ساله، روز سهشنبهی گذشته با خودسوزی اقدام به خودکشی کرده و جان خود را از دست داده است. علت این اتفاق به مشکلات خانوادگی نسبت داده شده است.
خودکشی در نوجوانان نشانهای از
وضعیت وخیم روحی جامعه و شرایط بد آن است که بهعنوان یک هشدار جدی برای خانوادهها و جامعه باید تلقی شود. این حادثهی تلخ نشاندهنده نیاز مبرم به توجه بیشتر به مسائل روانی و اجتماعی نوجوانان و فراهم کردن حمایتهای لازم برای آنها است.
در دو ماه گذشته، شهر کوچک جوانرود شاهد ۲۱ مورد اقدام به خودکشی بوده که از این تعداد، ۹ نفر جان خود را از دست دادهاند. این آمار نگرانکننده نشان میدهد که مشکلات روانی و اجتماعی در این منطقه به سطح بحرانی رسیده.
پیش از این هم گفته بودیم که فقر سیستماتیک، بیکاری، بیثباتکاری، مردسالاری و فقدان آزادی فردی زنان*، قوانین مبتنی بر شریعت، محرومیت از حداقل امکانات زندگی به ویژه در شهرهای کوچک، سرکوب سیاسی در پی هر خیزش و قیام و سرخوردگی ناشی از شکست از عواملی هستند که افراد را به خودکشی سوق میدهند.
در چنین بنبست اجتماعی و سیاسیای، وقتی حکومت مستقر راه نفس را بر تکتک افراد بسته بیراه نیست اگر این موج ترسناک خودکشیهای هرروزه را قتل سیستماتیک دولتی بدانیم.
#خودکشی
#جوانرود
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 گزارش یک خودکشی
خودکشی یک کارگر اخراجی در دیواندره
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
خودکشی کارگران به دلیل مشکلات معیشتی و ناامیدی از آینده، یک واقعیت تلخ و هشداردهنده در جامعه است. سید زاهد مجیدی، اهل «وزمان دیواندره»، یکی از قربانیان این مشکلات است. وی که جزو کارگران اخراجی بوده و مدتی به کار رانندگی مشغول شده بود، در نهایت به دلیل فشارهای اقتصادی و ناامیدی از آینده دست به خودکشی زد. این گزارش به بررسی وضعیت معیشتی کارگران، شرایط بد اقتصادی و ارتباط آن با خودکشی میپردازد و این رویداد را به عنوان یک مدل از قتلهای سیستماتیک دولتی مورد بررسی قرار میدهد.
وضعیت معیشتی کارگران:
در سالهای اخیر، بسیاری از کارگران با مشکلات جدی اقتصادی مواجه بودهاند. افزایش نرخ بیکاری، عدم پرداخت بهموقع دستمزدها، و افزایش هزینههای زندگی از جمله مسائلی هستند که زندگی کارگران را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند. بسیاری از کارگران در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود و خانوادههایشان ناتوان هستند و این موضوع به فشارهای روانی شدید منجر میشود.
شرایط بد اقتصادی و تاثیر آن بر روان کارگران
فشارهای مالی و اقتصادی میتواند اثرات مخربی بر سلامت روانی افراد داشته باشد. اضطراب، افسردگی، و احساس ناامیدی از آینده، نتیجهی طبیعی مواجهه با مشکلات معیشتی است. این وضعیت زمانی بحرانیتر میشود که کارگران احساس کنند هیچ راهی برای بهبود وضعیت خود ندارند. این فشارها میتواند در نهایت منجر به تصمیمگیریهای ناگوار از جمله خودکشی شود.
نمونه سید زاهد مجیدی:
«سید زاهد مجیدی»، یکی از کارگران اخراجی بود که پس از مدتی به شغل رانندگی روی آورده بود. وی به دلیل فشارهای اقتصادی و ناامیدی از بهبود وضعیت خود، در نهایت دست به خودکشی زد. این حادثهی تلخ نمادی از مشکلات گستردهتری است که بسیاری از کارگران با آنها روبهرو هستند و نشاندهندهی نیاز فوری به اقدامات جدی برای بهبود وضعیت معیشتی و روانی کارگران است.
خودکشی به عنوان یک مدل از قتلهای سیستماتیک دولتی:
بسیاری معتقدند که خودکشیهای ناشی از فشارهای اقتصادی و معیشتی، به نوعی قتلهای سیستماتیک دولتی محسوب میشوند. این دیدگاه بر این اساس است که دولتها با عدم تأمین شرایط مناسب زندگی و کار برای کارگران، به طور غیرمستقیم مسئول این خودکشیها هستند. وقتی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولتها باعث افزایش فشارهای مالی و روانی بر قشر کارگر میشود، مسئولیت این خودکشیها بر عهده سیستم حاکم خواهد بود.
#خودکشی
#قتل_سیستماتیک
#دیواندره
#جمهوری_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
خودکشی یک کارگر اخراجی در دیواندره
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
خودکشی کارگران به دلیل مشکلات معیشتی و ناامیدی از آینده، یک واقعیت تلخ و هشداردهنده در جامعه است. سید زاهد مجیدی، اهل «وزمان دیواندره»، یکی از قربانیان این مشکلات است. وی که جزو کارگران اخراجی بوده و مدتی به کار رانندگی مشغول شده بود، در نهایت به دلیل فشارهای اقتصادی و ناامیدی از آینده دست به خودکشی زد. این گزارش به بررسی وضعیت معیشتی کارگران، شرایط بد اقتصادی و ارتباط آن با خودکشی میپردازد و این رویداد را به عنوان یک مدل از قتلهای سیستماتیک دولتی مورد بررسی قرار میدهد.
وضعیت معیشتی کارگران:
در سالهای اخیر، بسیاری از کارگران با مشکلات جدی اقتصادی مواجه بودهاند. افزایش نرخ بیکاری، عدم پرداخت بهموقع دستمزدها، و افزایش هزینههای زندگی از جمله مسائلی هستند که زندگی کارگران را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند. بسیاری از کارگران در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود و خانوادههایشان ناتوان هستند و این موضوع به فشارهای روانی شدید منجر میشود.
شرایط بد اقتصادی و تاثیر آن بر روان کارگران
فشارهای مالی و اقتصادی میتواند اثرات مخربی بر سلامت روانی افراد داشته باشد. اضطراب، افسردگی، و احساس ناامیدی از آینده، نتیجهی طبیعی مواجهه با مشکلات معیشتی است. این وضعیت زمانی بحرانیتر میشود که کارگران احساس کنند هیچ راهی برای بهبود وضعیت خود ندارند. این فشارها میتواند در نهایت منجر به تصمیمگیریهای ناگوار از جمله خودکشی شود.
نمونه سید زاهد مجیدی:
«سید زاهد مجیدی»، یکی از کارگران اخراجی بود که پس از مدتی به شغل رانندگی روی آورده بود. وی به دلیل فشارهای اقتصادی و ناامیدی از بهبود وضعیت خود، در نهایت دست به خودکشی زد. این حادثهی تلخ نمادی از مشکلات گستردهتری است که بسیاری از کارگران با آنها روبهرو هستند و نشاندهندهی نیاز فوری به اقدامات جدی برای بهبود وضعیت معیشتی و روانی کارگران است.
خودکشی به عنوان یک مدل از قتلهای سیستماتیک دولتی:
بسیاری معتقدند که خودکشیهای ناشی از فشارهای اقتصادی و معیشتی، به نوعی قتلهای سیستماتیک دولتی محسوب میشوند. این دیدگاه بر این اساس است که دولتها با عدم تأمین شرایط مناسب زندگی و کار برای کارگران، به طور غیرمستقیم مسئول این خودکشیها هستند. وقتی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولتها باعث افزایش فشارهای مالی و روانی بر قشر کارگر میشود، مسئولیت این خودکشیها بر عهده سیستم حاکم خواهد بود.
#خودکشی
#قتل_سیستماتیک
#دیواندره
#جمهوری_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Video
*هشدار: حاوی تصاویر دخراش
🔴 خودکشی یک نوجوان دیگر اینبار در میدان بعثت همدان
طبق تصاویری که از سوی یاران #همراه_سرخط به دستمان رسیده است، شب گذشته دختر نوجوانی حدود ۱۳ ۱۴ ساله در میدان بعثت همدان اقدام به خودکشی کرده و خود را از روی پل پرتاب کرده است. از وضعیت سلامت او اطلاع بیشتری در دسترس نیست.
طی روزهای گذشته اخبار ارسالی متعددی از خودکشیهای مختلف به دستمان رسید و این به جز خودکشیهایی بود که در دیگر منابع منتشر میشود و البته به جز بسیار خودکشیهایی است که به کلی رسانهای نمیشوند. از خودکشی کارگران و پرستاران گرفته تا خودکشی سربازان و زندانیان؛ تا زنان و نوجوانان. آمار دقیقی در دسترس نیست اما افزایش نرخ خودکشی را میتوان از روزمره شدن اخبار آن حدس زد. از دلیل خودکشی این دختر نوجوان اطلاعی نداریم، اما از آنها که اطلاع داریم غالبا فقر سیستماتیک، بیکاری، محرومیت از حداقل امکانات زیستی و معیشتی، قوانین و سنن مردسالار و تبعیضآمیز است که آنان را به انتحار وامیدارد. انتحارهایی که لحظه به لحظه بر شمارش افزوده میشود و بارها گفتهایم نامی جز «قتل» سیستماتیک گروههای تحت ستم ندارد. جمهوری اسلامی با تحمیل فقر و فلاک به اکثریت مردم و سلب تمامی آزادیهای اجتماعی از آنان، سرتاسر کشور را به قتلگاهی تبدیل کرده است که هر روز بر آمارهای مرگ افزوده میشود. حال سن خودکشی آنقدر پایین آمده است که با نوجوانانی مواجهیم که مرگ را نزدیکترین چیزها به خود میدانند و به سراغش میروند. در سایهی حاکمیت جمهوری اسلامی و در نبود هرگونه شکلی از سازوکار و بسترهای حمایتی محلی و از پایین، نمیتوان با انذار از افزایش خودکشی جلوگیری کرد.
#همدان
#خودکشی
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 خودکشی یک نوجوان دیگر اینبار در میدان بعثت همدان
طبق تصاویری که از سوی یاران #همراه_سرخط به دستمان رسیده است، شب گذشته دختر نوجوانی حدود ۱۳ ۱۴ ساله در میدان بعثت همدان اقدام به خودکشی کرده و خود را از روی پل پرتاب کرده است. از وضعیت سلامت او اطلاع بیشتری در دسترس نیست.
طی روزهای گذشته اخبار ارسالی متعددی از خودکشیهای مختلف به دستمان رسید و این به جز خودکشیهایی بود که در دیگر منابع منتشر میشود و البته به جز بسیار خودکشیهایی است که به کلی رسانهای نمیشوند. از خودکشی کارگران و پرستاران گرفته تا خودکشی سربازان و زندانیان؛ تا زنان و نوجوانان. آمار دقیقی در دسترس نیست اما افزایش نرخ خودکشی را میتوان از روزمره شدن اخبار آن حدس زد. از دلیل خودکشی این دختر نوجوان اطلاعی نداریم، اما از آنها که اطلاع داریم غالبا فقر سیستماتیک، بیکاری، محرومیت از حداقل امکانات زیستی و معیشتی، قوانین و سنن مردسالار و تبعیضآمیز است که آنان را به انتحار وامیدارد. انتحارهایی که لحظه به لحظه بر شمارش افزوده میشود و بارها گفتهایم نامی جز «قتل» سیستماتیک گروههای تحت ستم ندارد. جمهوری اسلامی با تحمیل فقر و فلاک به اکثریت مردم و سلب تمامی آزادیهای اجتماعی از آنان، سرتاسر کشور را به قتلگاهی تبدیل کرده است که هر روز بر آمارهای مرگ افزوده میشود. حال سن خودکشی آنقدر پایین آمده است که با نوجوانانی مواجهیم که مرگ را نزدیکترین چیزها به خود میدانند و به سراغش میروند. در سایهی حاکمیت جمهوری اسلامی و در نبود هرگونه شکلی از سازوکار و بسترهای حمایتی محلی و از پایین، نمیتوان با انذار از افزایش خودکشی جلوگیری کرد.
#همدان
#خودکشی
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism