سرخط
9.3K subscribers
21.8K photos
16.7K videos
347 files
1.22K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
*هشدار: تصاویر بشدت دلخراش است
🔴  تصاویری از بدن شکنجه‌شده پیمان گلوانی، شهید کوردستان

شب گذشته مردم مهاباد تن بی‌جان پیمان گلوانی را که در زندان ارومیه و زیر شکنجه به قتل رسیده بود، به خاک سپردند. این تصاویری از بدن شکنجه‌شده پیمان گلوانی است.  در حالیکه دیروز دوشنبه ۱۹ تیرماه مهراب پوراکبر، دادستان مهاباد هرگونه شکنجه‌ و خشونت علیه این زندانی سیاسی را رد و قتل او را مرگی طبیعی و در اثر «بیماری» اعلام کرده بود، منابع مطلع بە «کُردپا» اعلام کردەاند، تاکنون هیچ برگە پزشکی قانونی بە خانوادە تحویل دادە نشدە است.

ما اگرچه در سرخط مخالف کالایی‌سازی بدن‌های شکنجه‌شده و مصرف سیاسی آن‌ها هستیم، اما گمان می‌کنیم انتشار این تصاویر، علاوه بر اینکه اوج سبعیت رژیم شکنجه‌گر اسلامی را عیان می‌کند؛ مشت نمونه خروار بدن‌های یاران شهید و بازداشتی‌مان است که شکنجه شده و انکار شدند.


#پیمان_گلوانی
#مهاباد
#زندان_ارومیه
#جمهوری_شکنجه
#زندانی_سیاسی

@sarkhatism
🔴 تداوم قیام از زبان آن‌ها که «دیگر چیزی برای از دست‌دادن ندارند»

این صدای رسای پدر زنده‌یادان ایمان و امین سبزیکار جونقانی در مراسم سالگرد قتل حکومتی ایمان است که از ایستادگی در برابر حکومت کشتار اسلامی سخن می گوید.
حکومت اسلامی، هر دو فرزند او را کشت. جلادان نظام، ایمان را که کارگر جوانی بود به اتهام کشتن یک افسر فاسد انتظامی به اسم «علی‌اکبر رنجبر» در شیراز و در تاریخ یکم مرداد ۱۴۰۱ به دار آویختند.
امین را نیز به علت اعتراض به رفتار جانیان حکومت با برادرش دستگیر کردند و سپس زیر شکنجه در بازداشتگاه نیروی انتظامی او را نیز به قتل رساندند

ماشین اعدام و شکنجه حکومت اسلامی همچنان می تازد و پدر دادخواه امین و ایمان سبزیکار با بلندگویی در دست، در سالگرد قتل فرزندش از «نترسیدن» می‌گوید و مردمی که به لطف جمهوری اسلامی سال‌هاست چیزی برای از دست دادن ندارند، نوای رزم سر داده و «دایه دایه وقت جنگه» می‌خوانند.


#ایمان_سبزیکار_جونقانی
#امین_سبزیکار_جونقانی
#جونقان
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_اعدام

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 سامان یاسین؛ گزارشی از تزریق آمپول‌های اجباری و خوراندن قرص‌های بی‌نام و نشان جهت اخذ اعتراف اجباری و خودکشی تحت تاثیر دارو

سامان یاسین، رپر کوردی که در جریام قیام مردمی ژینا دستگیر شد بود، از بیمارستان رازی(امین‌‌آباد) به زندان رجایی‌شهر کرج بازگردانده شد. این زندانی سیاسی روز شنبه ۳۱ تیرماه، بدون اطلاع قبلی از زندان رجایی‌شهر کرج خارج و به این بیمارستان روانپزشکی منتقل شده بود.
متنی که در ادامه می‌آید شرح شکنجه دارویی و تزریقات بی‌نام و نشانی است که سامان یاسین در بیمارستان رازی دریافت کرده است و البته برخی شکنجه‌های دیگر جسمی که پیش از آن جهت بازگویی اعترافات اجباری متحمل شده است:
«سامان یاسین هستم رپر ۲۷ ساله کورد، از زندان رجایی شهر. البته این‌جور که بنظر می‌رسه می‌خواهند منتقل کنند قزل حصار!
فشار عصبی زیاد روی من تحمل حبس را غیرممکن کرده. بارها رفتم بهداری و تقاضا کردم که کاری کنند برای من . دیگه مخ من نمی کشه! گفتم قرار شد برای آزمایش و پیگیری عدم تحمل کاری کنید! آخه خودشون میدونند در این ۱۰ ماه چه بلایی سر من با داروهای بی نام و نشان و تزریق امپول و شکنجه روانی و جسمی آورده‌اند.
شنبه صبح زود گفتن آماده شو برویم بیمارستان رازی (امین آباد) تست بدیم، من چه می‌دونستم کدام شکنجه‌گاهی هست اون خراب شده اخه! پوشیدم رفتم.
چند دختر پسر تا من را دم در اون مرکز دیدند شروع کردند داد و بیداد که این سامان یاسین هست. کجا میبرید؟
مأمورها متفرقشون کردن و گفتن حاشیه‌سازی نکنید. از یک در پشت ساختمان بردن داخل.
نمی دانستم چه برنامه ای برای من چیده‌اند. باور کردم برای معاینه و مرخصی پزشکی هست این انتقال. نباید باور می‌کردم.
یک ساعتی کشید، بعد بردن یک بخش به نام «سینا یک» فکر کنم اسمش بود. گفتن بهت باید تزریق آمپول کنیم. گفتم نه و شروع به مقاومت و داد و بیداد کردم. درگیر شدم.
فکر کنم ۸ آدم مختلف بودن ریختن سرم. کتک و فحاشی که تو غلط کردی که نمی‌گذاری! مگر دست تو هست! زدم داخل یک شیشه. نشکست. لامصب محکم بود. پابند دست یک سرباز بود. پریدم قاپ زدم. باهاش کوبیدم شیشه خورد شد. نمی‌خواستم بذارم داروی لعنتی رو به من تزریق کنند و مرا به کشتن دهند.
از پشت کوبیدن به سرم. شوکر برقی بهم زدند. و چند نفری مرا به تخت بستند. تمام بدنم الان که جمعه شده هنوز کوفته هست و چشم‌هایم تار و دو بینی دارم.
درحال داد و بیداد من و ضرب و شتم آن‌‌ها، در همان شرایط به من تزریق شد. خیلی زیاد بودن کسانی که ریختن سرم!

نمیدونم چند روز بعد به هوش آمدم. ۲۴ ساعت یا شاید دو روز.
دیدم قفل شده هستم به تخت. گیج و همه جا سیاه و تار. که هنوز هم تار هست همه جا و تعادل ندارم و گیجم. اخه خیلی تو سرم زدن. من آدم سالم بودم آخه! من اهل خودکشی و این چیزا نیستم، چرا به خودم صدمه بزنم؟
مجبورم کردن در کل این ۱۰ماه بارها برای اعتراف و فشار دارو بخورم و تزریق بهم کردند!

دفعه قبل هم که در خبرا گفتن خودکشی کرده سامان یاسین، من نکرده بودم! اون دفعه در زندان به زور چهار قرص به من خوراندن. زمانی که به هوش آمدم داخل بهداری بودم. واقعا نمی‌دونم چی گذشته بود و چقدر زمان برده تا به هوش آمدم.
الان هم مرتب قرص‌هایی بی‌نام و عجیب می‌آورند ولی من نمی‌خورم هرجوری هست. تمام بدنم زخم هست پس از انتقال از امین اباد به زندان هنوز.
می خواستن لخت کنند جمعی ببرند یک حمام. نرفتم انقدر داد و بیداد کردم، مجبور شدن سه شنبه شب مرا بازگردانند به بند زندان رجایی شهر.
به سرم یه چیزهایی شبیه دستگاه وصل کرده بودن داخل شکنجه گاه رازی. نمیدونم چی بود.
قبلن هم برای اعتراف‌گیری که پرده بینی سمت چپم را پاره کرده بودند با فرو کردن خودکار و همش خون میاد.
من نیاز فوری به بستری در یک بیمارستان خارج از زندان و با پزشک متخصص دارم. تعادل من برنمی گرده و همه جا سیاه هست و سرگیجه دارم. از شنبه که بردند و این بلاها را سرم آوردند، سه شنبه شب برگردوندن و الان جمعه هست و من بهتر نشدم.
تا می خوابم یا خواب اعدام یا شکنجه }می‌بینم}. همش کابوس دارم. رفتم بهداری گفتن مال دارو هست. خوب میشی، اما خوب نشدم! تقریبا یک هفته گذشته و من بهتر نمی شوم! باید من را به پزشک قانونی ببرند. چه بلایی سر من آوردن؟
هر بلایی سر من بیاد اعلام می کنم از این طریق؛ من در صحت و بی‌هیچ مشکلی ده ماه هست ربوده شده‌ام، مسئولیت جان من با قاضی صلواتی و سایر مسئولین است! الان هم ظاهرا دادگاهی برای ۱۸ شهریور بهم دادن. بدون وکیل؟
من انسان سالم و مشغول کارم بودم. رپ ترانه مردمی و صدای بی عدالتی هست. من خودم کودک کار بودم. صدای بی عدالتی کولبر کورد و فقرِ سوختبر بلوچم. من تشنه‌ماندن کارون و خشک شدن دریاچه ارومیه هستم.برای همین رپر هستم.

چرا به من لج کرده‌اند؟ جرمم ترانه هست؟»

#سامان_یاسین
#کرماشان
#جمهوری_شکنجه
#اعتراف_اجباری

@sarkhatism
🔴 ربودن و شکنجه سونیا شریفی، دانش‌آموز ۱۷ ساله در آبدانان

سونیا شریفی، دانش‌آموز ۱۷ ساله‌ای که در جریان قیام مردمی ژینا در آبدانان بازداشت و به محاربه متهم شده بود در صفحه‌ی شخصی اینستاگرامش، با انتشار عکسی از سر خونین خود، از ربوده شدن، شکنجه و بازجویی خود توسط مأموران امنیتی خبر داد.

مزدوران حکومت اسلامی در تاریخ ۱۸ مرداد، سونیا شریفی را با زور و خشونت ربوده و با چشمان بسته او را به مکانی نامعلوم برده‌اند و پس از ۲ساعت شکنجه و تهدید او را رها کرده‌اند.

سونیا شریفی علاوه بر مقاومت فردی، نماد یک مقاومت جمعی است. مقاومت بی‌‌بدیل مردم آبدانان که پس از طرح اتهام محاربه علیه سونیا شریفی، با راه‌اندازی کمپیت مقابله مسلحانه با جمهوری اسلامی، حکومت شکنجه و کشتار اسلامی را وادار به عقب‌نشینی کردند، اقدامی که منجر به حذف اتهام از پرونده و آزادی او در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۱ شد. استقبال گسترده مردم آبدانان از او در لحظه آزادی‌اش از صحنه‌های به یادماندنی ایستادگی و پیروزی مردم در قیام ژینا است.


#سونیا_شریفی
#آبدانان
#ایلام
#مقاومت_زندگیست
#اتحاد_سازماندهی
#جمهوری_شکنجه
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی

@sarkhatism
🔴 جان معصومه یاوری در خطر است

معصومه یاوری، زندانی سیاسی سابق که از حدود یک هفته پیش در زندان دولت‌آباد اصفهان در بازداشت به سر می‌برد، هم اکنون در شرایط وخیمی قرار دارد. او به دنبال شکنجه‌های دوران بازداشت و محکومیت قبلی خود در سال ۱۳۸۸، دچار مشکل بسیاری از جمله بیماری قلبی و دیسک کمر شده و مدتی قبل نیز تحت عمل جراحی قرار گرفته و نیازمند مراقبت‌های پزشکی از جمله ممنوعیت نشستن بوده است. اما به گفته‌ی یک منبع مطلع، ماموران وی را ساعت‌های متمادی مجبور به نشستن و بازجویی کردند و این امر باعث بیرون زدن ۲ دیسک وی شده که یکی از آنها نیز پیشتر عمل شده بود. ماموران همچنین از تحویل قرص‌های قلب، تیرویید و قند مورد نیازش به او جلوگیری کردند که می‌تواند منجر به آسیب‌های جبران‌ناپذیر به وی شود.

معصومه یاوری روز ۱۳ شهریورماه، با هجوم بیش از ۲۰ نفر از ماموران اطلاعات به منزلش در گلپایگان بازداشت شده بود و طبق آخرین پیگیرهای نزدیکانش، اتهام وی تبلیغ علیه نظام عنوان شده است.

#معصومه_یاوری
#گلپایگان
#اصفهان
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 ممنوع‌التماس و ممنوع‌الملاقات‌شدن ۱۳ زندانی سیاسی تبعیدی در زندان قزلحصار کرج

#لقمان_امین‌پور، #سعید_ماسوری، #افشین_بایمانی، #سپهر_امام‌‌جمعه، #زرتشت_احمدی_راغب، #محمد_شافعی، #سامان_صیدی(یاسین)، #حمزه_سواری، #کامیار_فکور، #احمدرضا_حائری، #رضا_سلمان‌زاده، #جعفر_ابراهیمی و #مسعودرضا_ابراهیمی‌نژاد، ۱۳ زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان قزلحصار کرج سپری میکنند، از روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه، به دستور رئیس زندان مذکور، از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده‌هایشان منع شدند.
به گفته یک یک منبع مطلع نزدیک به خانواده یکی از این زندانیان «امروز دوشنبه ۳ مهرماه، خانواده این زندانیان برای ملاقات با آن‌ها به زندان مراجعه کردند، اما آن‌ها با برخورد توهین‌آمیز ماموران زندان مواجه شدند. سپس به خانواده‌ها گفته شده که به دستور اشکان کمالی، رئیس زندان قزلحصار، این زندانیان سیاسی ممنوع از تماس و ملاقات هستند».

گزارش‌ها حاکی از این است که #سروناز_احمدی؛ فعال حقوق کودک، زندانی سیاسی و همسر کامیار فکور نیز که جهت گذراندن حبس خود در زندان اوین به سر می‌برد، در اثر عدم ملاقات و عدم اجازه تماس با همسرش دچار حمله و فشار عصبی شده و با تاخیر به بهداری اوین منتقل شده است.

#قزلحصار_کرج
#بازداشت_فله‌ای
#زندان_اوین
#جمهوری_شکنجه

@sarkhatism
🔴 دانش‌آموز ۱۶ ساله قروه‌ای بر اثر شکنجه توسط مزدوران اداره اطلاعات قروه دچار خون ریزی کلیه شده است

به گزارش کوردپا، روز یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ یک کارمند اداره آموزش و پرورش قروه «آمیار فتح‌الهی» دانش آموز ۱۶ ساله را تحویل اداره اطلاعات این شهر داده است، مزدوران این اداره به اتهام ارتباط آمیار با دایی‌اش «عارف نادری» فعال سیاسی خارج از کشور، این نوجوان را ساعت‌ها شکنجه و تهدید به مرگ کرده‌اند که بر اثر این شکنجه‌ها آمیار فتح‌الهی دچار خون‌ ریزی کلیه شده است.

#آمیار_فتح‌الهی
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 دیوانه‌انگاری فعالین سیاسی ادامه دارد؛ مجید رضایی از زندان به بیمارستان روانپزشکی امین‌آباد منتقل شد

فریبا فریدونی، همسر مجید رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، خبر داده است که همسرش از ۲۶ مهرماه از زندان اوین به بیمارستان روانپزشکی رازی (امین‌آباد) منتقل شده است. پس از مراجعه‌ی فریبا فریدونی به بیمارستان نیز اجازه‌ی ملاقات به او داده نشده و این امر نگرانی در مورد وضعیت او را دوچندان کرده است. پیش از این مجید رضایی به همراه مسیب رئیسی یگانه و مصطفی رمضان از تاریخ ۱۳ مهرماه نیز به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شده بودند.

مجید رضایی که پیشتر توسط شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری، ارائه‌ی روزانه ۴ ساعت خدمات عمومی به مدت ۳ ماه به عنوان پاکبان تحت نظارت حراست شهرداری تهران و شرکت در دوره‌های مشاوره کنترل هیجان و روان در موسسه روانشناسی ماوای قم به مدت ۸ ساعت محکوم شده بود، در ۲۴ تیرماه سال جاری در منزل شخصی خود واقع در تهران بازداشت و پس از مدتی سپری کردن در زندان تهران بزرگ، به زندان اوین منتقل گشته بود.

به خاطر داریم که این اولین باری نیست که زندانیان سیاسی اوین به بیمارستان روانی امین‌آباد منتقل می‌شوند و قتل بهنام محجوبی یکی از دهشتناک‌ترین موارد آن است. بهنام محجوبی، درویش گنابادی در اعتراضات گلستان هفتم دستگیر شده بود و علی‌رغم بیماری و تایید پزشکی قانونی که زندان برای وی خطرناک است، از خرداد ۹۹ به زندان رفت و در دو نوبت او را به تیمارستان امین‌آباد منتقل کردند. پس از شکنجه در امین‌آباد و عدم اقدامی موثر برای درمان بیماری و مراقبت از وی، مسئولین زندان برای او تداخل دارویی ایجاد کردند و به همین دلیل در ۲۵ بهمن ۹۹ (برای چندمین بار از زمان حبس) به کما رفت و در ۳ اسفند خبر مرگ او تایید شد.

#مجید_رضایی
#زندانی_سیاسی
#زندان_اوین
#بیمارستان_امین_آباد
#بهنام_محجوبی
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 یازده سال از قتل ستار بهشتی گذشت

در چنین روزی، ۱۳ آبان ۱۳۹۱، کارگر مبارز ستار بهشتی زیر شکنجه‌ی ماموران جمهوری اسلامی به قتل رسید. ستار کارگر ساده‌ی ساکن رباط کریم که در ۹ آبان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و فیس‌بوک» بازداشت و به مکانی نامشخص منتقل شد. ماموران ستار را از سقف آویزان کردند، دست‌هایش را به صورت قپانی بستند و با لگد به سر و صورتش ضربه زدند. او در نتیجه‌ی شکنجه‌هایی که منجر به خون‌ریزی ریه، کبد، کلیه و مخچه شده بود، جان باخت. به گواه شماری از زندانیان سیاسی که در آن زمان در بند ۳۵۰ اوین محبوس بودند، در روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان که ستار در این بند به سر می‌برده، آثار شکنجه بر تن و بدن او مشهود بوده است. ستار بهشتی در ۸ آبان در آخرین پست وبلاگ خود نوشته بود:
«دیروز بنده را تهدید کردند که به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد، دهان گشادت را نمی‌بندی.
می‌گویم که کاری انجام نمی‌دهم که لازم به بستن دهانم باشد... می‌گویند وراجی زیاد می‌کنی، می‌گویم که چیزی را که می‌بینم و می‌شنوم را می‌نویسم، می‌گویند هرکاری بخواهیم می‌کنیم هر رفتاری را انجام می‌دهیم، شما باید خفه شوید و اطلاع‌رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام و نشان! بدون اینکه کسی بداند چه بر سر شما آمده».

ستار از آن دست شهدایی بود که به واسه‌ی مبارزه‌ی مداوم مادر دادخواهش گوهر عشقی، نامش کمتر مغفول ماند. اما در عین حال رسانه‌های جریان اصلی اپوزیسیون تلاش کردند که تصویری کاریکاتوری از آنچه ستار بود ارائه دهند. مبارزه و خشم طبقاتی ستار را به دارا بودن «قلمی شیوا در وبلاگ‌نویسی» تقلیل دادند تا سمت و سوی قلم ستار را پنهان کنند. ستار علیه تمامی ستمگران (چه شاه و چه رهبر) قلم می‌زد اما حالا سلطنت‌طلبان با سانسور کردن بخشی از هویت ستار در پی آنند که مبارزه تا پای جان او را نیز به نام خود سند بزنند. اما پاسخ آنان را خود ستار بهشتی چندی پیش از مرگش داده بود. او در قسمتی از مطلبش با عنوان «توطئه دفتر رضا پهلوی علیه زندانیان و فعالین سیاسی ایران» که در تیر ۱۳۹۱ منتشر شد، نوشته بود:
«تذکر دیگری می‌دهم به سلطنت طلبان اول آن که تمام مبارزین به خاطرمبارزه با استبداد ولایت فقیه از کشور خود مجبور به ترک وطن شدند، اما شما سلطنت طلبان را مردم ایران رهسپار دیار غربت کردند. هرچند آن حکومتی که در ذهن داشتند نشد اما بغیر از اکثر کهنسالان، قشر جوان تمایل چندانی در ایران به بودن حکومت فسیل شده سلطنت ندارد. پس خواهش می کنم شکم خود را صابون نزنید در کشورهای غربی مشغول خوشگذرانی شوید و فریاد ایران ایران سر دهید، اما تاوان مبارزه با نظام جلاد را مبارزان گروهای دیگر بدهند. و توصیه دیگر من این است کمی در مبارزه سیاسی . از تهمت زدن بی جا دست بردارید آن هم به مبارزانی که سالها در برابر استبداد آخوندی مانده اند زندان و شکنجه دیده اند، و شما مشغول خوشگذرانی بودید».

#ستار_بهشتی
#گوهر_عشقی
#شهید_نمیمیرد
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_کشتار
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 انتقال ایوب کریمی، زندانی عقیدتی محکوم به اعدام به سلول انفرادی

ایوب کریمی، زندانی اهل سنت محکوم به اعدام از ۲۸ آبان به سلول انفرادی زندان قزلحصار منتقل شده و نگرانی‌ها در خصوص اجرایی شدن حکم اعدام او افزایش یافته است. ایوب کریمی، هم‌پرونده‌ی قاسم آبسته است که حکم اعدام او در اواسط آبان با روالی مشابه به اجرا درآمد. ایوب کریمی بهمن‌ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد و پس از سپری کردن ۸ ماه در اداره اطلاعات ارومیه، ابتدا به زندان اوین و سپس به زندان رجایی شهر و قزلحصار منتقل شد. ایوب کریمی به همراه ۶ تن دیگر به نام‌های انور خضری، کامران شیخه، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته، خسرو بشارت و داود عبداللهی دستگیر و همگی توسط قاضی مقیسه که در آن زمان قاضی شعبه‌ی ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شدند. حکم اعدام آنان در دیوان عالی نقض شد اما در بررسی مجدد پرونده توسط قاضی صلواتی مجددا به اعدام محکوم شدند. پرونده‌ی این افراد با وجود اعتراض مکرر وکیل آنان مبنی بر عدم صلاحیت تهران در رسیدگی به موضوع و خواست ارجاع آن به شعبه‌ای در آذربایجان غربی، در نهایت در تهران بررسی و رای اعدام این افراد توسط دیوان نیز به تایید رسید.

#ایوب_کریمی
#زندانی_عقیدتی
#جمهوری_اعدام
#جمهوری_شکنجه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 ۱۴ سال حبس برای عباس دریس، معترض عرب پرونده‌ی نیزار معشور (ماهشهر)

فرشته تابانیان، وکیل دوبرادر عباس و محسن دريس، معترضان عرب پرونده نیزار معشور در آبان ۹۸، از حکم ۱۴ سال حبس برای موکلش عباس دریس خبر داد. او در توییتر خود نوشته که قاضی، مستند حکم را علم خود دانسته است.
او نوشته: «هیچ گونه اقراری و ادله‌ای که نشان بدهد موکلم در این ماجرا دخالت داشته وجود ندارد.اعاده دادرسی در مورد حکم اعدام موکلم عباس دریس هنوز در دیوان عالی کشور مفتوح می‌باشد. امیدوارم که این حکم ناعادلانه نقض شود.»
محسن دریس نیز از بابت اتهام معاونت در قتل تبرئه شد و بابت اتهام نگهداری اسلحه به ۲ سال حبس محکوم شد. محسن دریس از سال ۹۸ تا حدود یک ماه پیش در زندان بود.

عباس شلیشات (دریس) از اهالی شهرک جراحی بندر ماهشهر (معشور) در ۱۷ آذر ۱۳۹۸ بازداشت شد. او ابتدا ضمن پذیرش حضور در تجمعات، هرگونه دخالت در بستن جاده را انکار کرد اما سپس تحت فشار و شکنجه مزدوران اطلاعات سپاه، مجبور به اعتراف تلویزیونی علیه خود مبنی بر تیراندازی با کلاشینکوف به سوی نیروهای امنیتی شد. گفته می‌شود نیروهای سرکوب، جهت اخذ و ضبط اعترافات اجباری عباس دریس را با تهدید آزار جنسی اعضای زن خانواده‌اش تحت فشار قرار داده بودند. در سناریوی ساختگی و دروغین حکومت اسلامی، عباس دریس در نهایت به قتل «رضا صیادی»، از فرماندهان یگان ویژه نیروی انتظامی متهم شد.

کفایه حزباوی، همسر عباس دریس پس از پیگیری‌های بسیار و ناامیدی از تغییر رویه پرونده، در اثر فشار‌‌های وارده دچار سکته مغزی شد و جان خود را از دست داد.

#عباس_دریس
#نیزار_ماهشهر
#کشتار_نیزار
#معشور
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_اعدام
#آبان_ادامه_دارد

@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 درخواست کمک مادر رضا رسایی از مردم

مادر «رضا رسایی»، از بازداشت‌شدگان قیام ژینا، که به اتهام واهی مباشرت در قتل رییس اطلاعات سپاه شهرستان «صحنه» به اعدام محکوم شده است، می‌گوید که علیرغم وجود نقص در پرونده‌‌ی ۱۵۰۰ صفحه‌ای فرزندش و فراری بودن دیگر متهمان پرونده، این حکم به سرعت و صرفا با استناد به «علم قاضی» تایید شده است.

در پس هر قیام، جمهوری اسلامی تلاش می‌کند بارقه‌های امید به تغییر را با اعدام و ارعاب از میان ببرد. صدای خانواده‌های زندانیان باشیم.

#رضا_رسایی
#صحنه
#نه_به_اعدام
#جمهوری_اعدام
#جمهوری_شکنجه
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی

@sarkhatism
🔴 مهدی موسویان، از بازداشت‌شدگان خیزش دی ۹۶ در انتظار «قصاص چشم»

به گزارش برخی منابع حقوق بشری، مهدی موسویان، کارگر داربست‌بند و از بازداشت‌شدگان خیزش دی‌ماه ۹۶ در فرخ‌شهر چهارمحال و بختیاری، در خطر قصاص قریب‌الوقوع چشم قرار دارد. نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی می‌گویند او چشم یک مامور امنیتی را با پرتاب سنگ کور کرده اتهامی که مهدی موسویان بارها رد کرده است اما با شهادت همکاران این مامور، حکم قصاص چشم چپ برای وی صادر شده است. فاطمه حیدری، خواهر شهید جواد حیدری نیز اخیرا ویدئویی منتشر کرده که مردی در کنار مهدی موسوی توضیح می‌دهد که مهدی با فروش تمام دارایی‌هایش توانسته یک میلیارد تومان برای پرداخت دیه جمع‌آوری کند، اما شاکی درخواست ۱۴ میلیارد تومان دیه یا کور شدن چشم مهدی را دارد. در حالی که طبق قوانین قرون وسطایی خودشان هم دیه‌ی از بین رفتن یک چشم در سال ۱۴۰۲، چهارصد و پنجاه میلیون تومان اعلام شده است اما آنچنان که دیده‌ایم، در جمهوری اسلامی «قانون» حتی کاغذپاره هم نیست.

#مهدی_موسویان
#فرخ_شهر
#چهارمحال_بختیاری
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_توحش
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 اعتصاب غذای مهدی موسویان در اعتراض به حکم «قصاص چشم»

مهدی موسویان، کارگر داربست‌بند و از بازداشت‌شدگان خیزش دی‌ماه ۹۶ در فرخ‌شهر چهارمحال و بختیاری، که در خطر قصاص قریب‌الوقوع چشم قرار دارد، طی یک تماس تلفنی از زندان شهرکرد اعلام اعتصاب غذا کرده است. او می‌گوید که در دهم دی‌ماه ۱۳۹۶ زمانی که از سر کار ساختمانی به خانه بازمی‌گشته، به محل اعتراضات برخورد کرده و پس از درگیری سرکوبگران با مردم و سنگ‌پراکنی، سنگی به چشم چپ یکی از سرهنگ‌های نیروی انتظامی برخورد کرده و یک چشمش نابینا شده است. اما با وجود این که مهدی موسویان بارها این اتهام را رد کرده و هیچ ادله‌ای نیز در اثبات این اتهام وجود ندارد، او با شهادت و ادعای کذب سه تن از همکاران شاکی، به قصاص چشم چپ و پرداخت دیه شاکی محکوم شده است. از طرفی شاکی مبلغ ۱۴ میلیارد تومان برای دیه‌ی چشم چپ خود درخواست کرده است در حالی که طبق قوانین قرون وسطایی جمهوری اسلامی نیز دیه‌ی از بین رفتن یک چشم در سال ۱۴۰۲، چهارصد و پنجاه میلیون تومان اعلام شده است. پیشتر گفته شده بود که مهدی با فروش تمام دارایی خود توانسته یک میلیارد جمع‌آوری کند اما شاکی به کمتر از مبلغ ادعایی خود رضایت نمی‌دهد. مهدی موسویان حالا پس از طی تمامی راه‌های قانونی و به نتیجه نرسیدن، «به امید عدالت» آخرین داریی خود یعنی جانش را به حراج گذاشته است.

#مهدی_موسویان
#فرخ_شهر
#چهارمحال_بختیاری
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_توحش
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 عدم دسترسی پزشکی ۱۷ زندانی سیاسی عرب در زندان شیبان اهواز

منابع مختلف حقوق بشری از عدم دسترسی پزشکی ۱۷ تن از زندانیان سیاسی عرب که در بند ۵ زندان شیبان اهواز محبوس هستند خبر می‌دهند. بنا به اطلاعات منتشر شده، این بند نهایتا ظرفیت گنجایش ۵۰ زندانی را دارد اما به دستور مدیر داخلی زندان اخیر تعدادی دیگری از زندانیان جرایم عادی به این بند منتقل شدند و شما زندانیان ساکن آن به ۷۰ تن رسیده است و تراکم بالای جمعیت احتمال بروز درگیری میان زندانیان را افزایش داده است. در این میان ۱۷ زندانی سیاسی این بند درگیر مشکلات متعدد جسمانی هستند اما کماکان از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام آنان به مراکز درمانی خارج از زندان جلوگیری می‌شود.

سیدمختار البوشوکه: به همراه سیدجابر البوشوکه اسفندماه ۸۹ بازداشت و توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز بابت اتهامات محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شدند. این حکم چندی بعد به حبس ابد تغییر پیدا کرد.
نیاز فوری به عمل فتخ دارد.

سیدجابر البوشوکه: به همراه سیدمختار البوشوکه در اسفندماه ۸۹ بازداشت و توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز بابت اتهامات محاربه و افساد فی الارض به اعدام محکوم شدند. این حکم چندی بعد به حبس ابد تغییر پیدا کرد.
نیاز فوری به جراحی چشم دارد.

عبدالامام زائری: به همراه عبدالزهرا هلیچی در سال ١٣٨۴ بازداشت شد. این دو نفر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض، از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به حبس ابد محکوم شدند.
درگیر مشکلات گوش چپ و ورم پروستات است.

عبدالزهرا هلیچی: به همراه عبدالزهرا هلیچی در سال ١٣٨۴ بازداشت شد. این دو نفر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض، از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به حبس ابد محکوم شدند.
درگیر درد مفاصل زانو است.

غلامحسین کلبی: زندانی شصت و پنج ساله در دی‌ماه ۱۳۷۹ به همراه سعید ماسوری به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرستان دزفول بازداشت و در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد ولی در ‌‌‌‌نهایت حکم وی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
از عفونت حاد گوش، عفونت کلیه و اختلالات گوارشی رنج می‌برد.

علی حلفی: او و یحیی ناصری در سال ١٣٨۴ بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ترتیب به ۳۰ سال حبس و حبس ابد محکوم شدند.
نیاز فوری به جراحی زانو و هموروئید دارد.

یحیی ناصری: او و علی حلفی در سال ١٣٨۴ بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه باخدا و افساد فی الارض از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ترتیب به ۳۰ سال حبس و حبس ابد محکوم شدند.
درگیر مشکلات هموروئید است.

علی سیاحی: زندانی ۴۶ ساله نیز چهارمین سال از دوران محکومیت ۱۰ سال حبس خود را در زندان شیبان اهواز می‌گذراند.
درگیر دیابت و ناراحتی حاد قلبی است.

ایوب پرکار: دیماه ۱۳۸۷ بازداشت و سپس توسط دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر استان به ۲۰ سال حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد.
از درد مفاصل زانو رنج می‌برد.

فارس عموری (رماحی): مجموعا به ۵۰ سال حبس محکوم شده و در حال سپری کردن پنجمین سال از دوران محکومیت خود است.
از بیماری ذات الریه رنج می‌برد.

محمدرضا مقدم: توسط دادگاه انقلاب اهواز به اتهام سرکردگی و عضویت در گروه باغی به اعدام محکوم شد و حکم صادره در دیوان عالی کشور در دست بررسی است.
از مشکلات پوستی رنج می‌برد.

محمد مؤمن تیماس: به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب اهواز به پنج سال حبس محکوم و اواخر سال گذشته جهت اجرای حکم حبس خود به زندان شیبان اهواز منتقل شد.
از مشکلات دیابت و فتق دیسک رنج می‌برد.

حسین سبحان نصاری:‌ به ۸ سال زندان محکوم شده است.
درگیر مشکلات گوارشی است.

جابر صخراوی: در دادگاه انقلاب اهواز به اتهام «اقدام علیه امنیت کشور از طریق محاربه» به ۱۴ سال و شش‌ماه حبس تعزیری محکوم شد و این حکم در شعبه ۱۶ دادگاه تجدیدنظر اهواز به ۱۲ سال و پنج‌ماه حبس تقلیل پیدا کرد.
مبتلا به ام اس و وضعیت جسمانی‌اش وخیم است.

محمد لویمی: زندانی سیاسی پیشتر توسط دادگاه به ۹ ماه حبس محکوم شده است. این زندانی در حال گذراندن ششمین ماه از دوران حبس خود در بند ۵ زندان شیبان اهواز است.
از خون پلاکتی و خونریزی گوش رنج می‌برد.

حسن سواری: زندانی ۴۱ ساله نیز محکومیت ۱۱ ساله خود را در زندان شیبان اهواز سپری میکند.
از دیابت رنج می‌برد و نیازمند جراحی چشم است.

محمدعلی عموری: دی ماه ۱۳۹۲ توسط دادگاه انقلاب بابت اتهام محاربه به اعدام محکوم شد و این حکم مدتی بعد به حبس ابد تغییر کرد.
نیازمند درمان پوسیدگی دندان، ورم لثه و سینوزیت است.

#زندان_شیبان_اهواز
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_شکنجه
@sarkhatism
🔴 ۱۱ سال زندان و تبعید به کرمان برای ایوب غیبی‌پور

به گزارش منابع لر، ایوب غیبی‌پور، ۲۸ ساله و ساکن اهواز که پیشتر در ۲۲ آبان ۱۴۰۱ و در جریان قیام ژینا با یورش ماموران به منزل خانوادگی و همراه با ضرب و شتم بازداشت شده بود، در پی نقض حکم در دیوان عالی کشور و ارجاع پرونده به شعبه هم‌عرض، توسط دادگاه انقلاب اهواز از بابت اتهاماتی همچون محاربه و تبلیغ علیه نظام به ۱۱ سال حبس و تبعید به زندان کرمان محکوم شده است.

طبق گزاراشات منتشر شده او در زمان بازداشت تحت شکنجه‌ی شدید ماموران اطلاعات قرار داشته و دچار مشکلات متعدد جسمی شده است.

#ایوب_غیبی_پور
#اهواز
#زندان_شیبان
#قیام_ژینا
#جمهوری_شکنجه
#جمهوری_سرکوب

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت دو زندانی سیاسی، مرتضی پروین و کریم اسماعیل‌زاده

کریم اسماعیل‌زاده و مرتضی پروین، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان علیرغم وضعیت نامناسب جسمی، از دسترسی به خدمات درمانی و پزشکی محروم شده‌اند.

کریم اسماعیل‌زاده دیروز چهارشنبه ۱۶خردادماه، در پی وخامت وضعیت جسمی به بهداری زندان اوین منتقل شد و علیرغم نیاز مبرم به درمان تخصصی، مقامات زندان با اعزام او به مراکز درمانی خارج از زندان مخالفت کردند. او از ناراحتی قلبی و مشکلات گوارشی رنج می‌برد و پیش از این مقامات زندان جهت اعمال فشار و شکنجه، از تحویل دارو‌های ضروری به وی خودداری می‌کردند.

مرتضی پروین نیز به دلیل شرایط بد زندان و شکنجه‌های اعمال شده بر وی در زمان بازداشت و بازجویی به دیسک کمر مبتلا شده است. وی در حال حاضر به دلیل عدم رسیدگی‌های پزشکی، در ناحیه کمر و پا درد شدید و مستمر داشته و نیازمند درمان است. با این حال مقامات زندان بدون توجه به مشکلات او و جهت تشدید فشار و شکنجه، او را از دسترسی به خدمات و رسیدگی‌های پزشکی محروم کرده‌‌اند.

مرتضی پروین اکنون و با گذشت بیش از ۳ ماه بازداشت غیر قانونی‌، بدون امکان تودیع قرار وثیقه و آزادی موقت در سالن ۳ اندرزگاه‌ ۴ زندان اوین به صورت جدا از سایر فعالین آذربایجانی در بازداشت به سر می برد. اتهام‌ وی در مرحله بازپرسی، «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور» بود که قاضی صلواتی، قاضی جدید پرونده بصورت غیرقانونی و با فشار مقامات امنیتی، «توهین به خامنه‌ای» و «جاسوسی» را نیز به اتهامات وی افزوده است.

زندانی سیاسی کریم اسماعیل‌زاده نیز اواخر اسفند‌ماه ۱۴۰۲، توسط دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی بابت اتهام واهی «تحریک و دعوت مردم به اعمال خشونت‌آمیز در فضای مجازی»، به ۶ماه حبس تعزیری محکوم شده بود و در تاریخ ۲۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد.
#مرتضی_پروین
#کریم_اسماعیل‌زاده
#آذربایجان
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_شکنجه

@sarkhatism
🔴 حکم اعدام محمدجواد وفایی ثانی بار دیگر نقض شد

بابک پاک‌نیا، وکیل محمدجواد وفایی ثانی، از معترضان آبان ۹۸، در حساب ایکس خود نوشته است که شعبه‌ی نهم دیوان عالی کشور برای مرتبه‌ی دوم حکم اعدام او را نقض کرده و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه‌ی هم عرض ارجاع شده است.

محمدجواد وفایی ثانی، مربی بوکس ۲۸ ساله در اسفند ۱۳۹۸ در ارتباط با اعتراضات آبان این سال در مشهد بازداشت و به زندان وکیل آباد منتقل شد و تحت شکنجە شدید جسمی و روحی قرار گرفت. در دی‌ماه ۱۴۰۰ به اتهام «افساد فی الارض از طریق تحریق و تخریب عمدی اماکن خاص از جمله ساختمان تعزیرات حکومتی» به اعدام محکوم گشت. این حکم در دیوان عالی نقض و پرونده به شعبه دوم دادگاه انقلاب مشهد ارجاع داده شد اما این شعبه نیز دوباره او را به اعدام محکوم کرد. حالا برای دومین بار این حکم نقض شده و به شعبه‌ی هم عرض ارجاع داده شده است.

#محمدجواد_وفایی_ثانی
#مشهد
#آبان۹۸
#زندان_وکیل_آباد
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_شکنجه
@satkhatism
سرخط
Photo
🔴 روایت یک شکنجه و کشتار تدریجی؛
سکته‌ی مغزی جابر صخراوی، زندانی سیاسی عرب در زندان شیبان اهواز

این فقط روایت یک نفر نیست. روایت سالها ستم مضاعف علیه تمامی خلق‌های تحت ستم است. روایت‌ سال‌ها ستم علیه خلق عرب، محروم‌‌سازی و فقیرسازی آنان، صدور احکام طویل‌المدت علیه آنان، نگهداری زندانیان‌شان در زندان‌های غیرانسانی و شرایط نامناسب و کشتار پنهان و آشکار آن‌ها در خیابان‌ها و بازداشتگاه‌ها…

این، روایت شکنجه و کشتار تدریجی «جابر صخراوی» است. زندانی سیاسی عرب محبوس در زندان شیبان اهواز که هفته‌ی گذشته روز جمعه ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳ به دلیل شدت‌گرفتن بیماری، در زندان سکته مغزی کرده و بر اثر این اتفاق، دهان او کج و صحبت کردنش کند و نامفهوم شده است. روایت زندانی سیاسی عربی که در زندان سکته می‌کند و مسئولان با انتقال او به بیمارستان مخالفت می‌کنند و او پس از ۵ روز دست‌وپنجه نرم‌‌کردن با مرگ، بعدازظهر روز چهارشنبه ۲۰ تیرماه تازه به بیمارستانی خارج از زندان منتقل می‌شود. روایت جابر صخراوی، زندانی سیاسی عربی که ۱۰ سال از بهترین سال‌های جوانیش را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان‌های کارون و شیبان سپری می‌کند و حتی سهم چندانی هم از اخبار نصیب او نمی‌شود.


جابر صخراوی کیست؟

جابر صخراوی ۴۰ ساله، اهل اهواز و فارغ التحصيل رشته كامپيوتر است. ۳۰ ساله بود که در تاریخ ۴ فروردین سال ۱۳۹۳ توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد و در دادگاه انقلاب اهواز، قاضى «شعبونی» او را به اتهام «اقدام عليه امنيت كشور» و «عضويت در تشكيلات معارض نظام جمهوری اسلامى ايران» محاكمه و به ۱۴ سال و ۶ ماه حبس محكوم کردند. حکمی که سپس در دادگاه تجدیدنظر به ۱۲ سال و ۵ ماه حبس کاهش یافت.

جابر صخراوی در دوران بازجویی به شدت تحت شکنجه‌ی مزدوران جمهوری اسلامی قرار گرفته بود. شدت این شکنجه‌ها به حدی بود که او توانایی حرکتی خود را از دست داده و برای همیشه کم‌بینا شده است. علاوه بر فلج‌شدن پای راست، این زندانی سیاسی از بيمارى MS، ورم بیضه‌ها و درد معده نیز رنج مى‌برد. بیماری‌هایی که همه در اثر شکنجه‌ها و فشارهای وارده در دوران بازجویی و بازداشت حاصل شده است.


#جابر_صخراوی
#زندانی_عرب
#زندانی_سیاسی
#اهواز
#جمهوری_شکنجه

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 جان جابر صخراوی، زندانی سیاسی عرب در خطر جدی است

منابع حقوق بشری از وخامت حال جابر صخراوی، زندانی سیاسی عرب که زندان شیبان اهواز محبوس است خبر داده‌اند. جابر صخراوی ۴۰ ساله، اهل اهواز و فارغ التحصيل رشته كامپيوتر، اکنون بیش از ۱۰ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان محبوس است و در نتیجه‌ی شکنجه‌های اداره اطلاعات اهواز در دوران بازجویی‌اش پای راستش فلج و برای همیشه کم بینا شده بود. در دوران حبس به بیماری MS، ورم بیضه‌ها و درد معده دچار شد و چندی پیش در اواسط تیرماه در زندان سکته مغزی کرد. بر اثر این اتفاق، صورت و دهان او کج شد و صحبت کردنش نامفهوم. مسئولان زندان پس از ۵ روز تعلل در نهایت او را به بیمارستان گلستان منتقل کردند اما حالا سازمان حقوق بشری کارون خبر داده است که پس از سه روز او به زندان بازگردادند. این در حالی است که پزشکان بیمارستان بر لزوم ماندن او در بیمارستان برای ادامه‌ی درمان تاکید کرده بودند و پزشک معالج او نیز ۲۱ جلسه فیزیوتراپی برای او تجویز کرده بود که تاکنون یک جلسه‌ی آن هم برگزار نشده است. حالا علاوه بر این که همچنان صورت و دهان او کج مانده، تعریق شدید نیز به مشکلاتش اضافه شده و وضعیت جسمانی‌اش روز به روز بدتر می‌شود. او نیازمند ادامه‌ی دوره‌ی درمان در بخش مراقبت‌های ویژه است و هم‌اکنون جان او در خطر جدی قرار دارد.

فارغ از شکنجه‌های مستقیم و وحشیانه بازجویان جمهوری اسلامی، وضعیت بهداشت و درمان زندان‌های کشور نیز به خودی خود مصداق عینی شکنجه محسوب می‌شود. کم نبودند زندانیانی که در دوران حبس دچار بیماری‌های مختلف شدند و با عدم رسیدگی کافی و به موقع، حداکثر تبعات بیماری را متحمل گشتند. اما هر چه به حاشیه نزدیک‌تر شویم، با وضعیت وخیم‌تری مواجه خواهیم بود. زندان‌هایی که زندانبانانش هم با تشبیه‌ آن به «آخر دنیا» موافقند و زندانیانی در آن محبوسند که به سختی نامشان به رسانه‌ها راه می‌یابد. در همین سکوت خبری است که تداوم ستم مضاعف آشکار و پنهان بر علیه این زندانیان تسهیل می‌شود و همانطور که در سکوت حکم می‌خورند و به زندان می‌روند و حبس می‌کشند، در سکوت رنجی هرروزه را متحمل می‌شوند و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند.


#جابر_صخراوی
#زندانی_عرب
#زندانی_سیاسی
#اهواز
#جمهوری_شکنجه

@sarkhatism