This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرخط
Video
🔴 در سایهی ناکارآمدی دولت مردم به یاری هم شتافتهاند
در حالی که دولت و نهادهای حکومتی تلاش میکنند ناکارآمدی خودشان را در زمینهی کمک به سیلزدگان سیستان و بلوچستان و نواحی همجوار را با جعل خبر بپوشانند، این مردم محلی نواحی مختلف بلوچستان هستند که به یاری همدیگر شتافتهاند در این میان البته ابراز نگرانیهایی هم از جانب نیروهای مترقی بلوچ شده است که در خلال این کمکها برخی جریانات ارتجاعی منطقه نیز میتوانند قوت بگیرند. با این وجود وقتی مردمی که خودشان هیچ ندارند به یاری همدیگر میشتابند جلوهای از شکوه همبستگی است و امکان اینکه مردم خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگیرند.
یکی دیگر از جلوههای باشکوه این همبستگی شکلگیری کمپینهای کمکهای مردمی در شهرهای مختلف کردستان است. به گزارش کولبرنیوز تاکنون در شهرهای مریوان، جوانرود، سقز، بوکان و روستای نی کمپینهای مردمی کمک به سیلزدگان بلوچ شکل گرفتهاند. اینها همه شهرهایی هستند که در جغرافیای سیاسی کردستان جریانات چپ در آنها دست بالا را داشتهاند.
در عینحال خبرگزاری میزان، وابسته به قوهی قضائیه که همواره پیک شوم خبر قتل زندانیان سیاسی نیز بوده است، برای پوشاندن ناکارآمدی دولت و نهادهای حکومتی فیلمی از صحنهی نجات یک سیلزده را با تیتر ««لحظه نجات شخصی در دشتیاری سیستان و بلوچستان که از سیل به بالای درختان پناه برده بود» منتشر کرده که فیلم مربوط به چهار سال پیش و امارات متحدهی عربی است. بعد از افشای این دروغپردازی و جعل توسط منابع محلی بلوچ، خبرگزاری میزان فیلم را بدون هیچ توضیحی از سایت خودش برداشته است. جمهوری اسلامی یک کمدی بزرگ است که تراژدی را به زندگی اکثریت مطلق مردم ایران تحمیل کرده.
#سیل_بلوچستان
#شکوه_همبستگی
#از_کردستان_تا_زاهدان_مرگ_بر_ظالمان
@sarkhatism
در حالی که دولت و نهادهای حکومتی تلاش میکنند ناکارآمدی خودشان را در زمینهی کمک به سیلزدگان سیستان و بلوچستان و نواحی همجوار را با جعل خبر بپوشانند، این مردم محلی نواحی مختلف بلوچستان هستند که به یاری همدیگر شتافتهاند در این میان البته ابراز نگرانیهایی هم از جانب نیروهای مترقی بلوچ شده است که در خلال این کمکها برخی جریانات ارتجاعی منطقه نیز میتوانند قوت بگیرند. با این وجود وقتی مردمی که خودشان هیچ ندارند به یاری همدیگر میشتابند جلوهای از شکوه همبستگی است و امکان اینکه مردم خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگیرند.
یکی دیگر از جلوههای باشکوه این همبستگی شکلگیری کمپینهای کمکهای مردمی در شهرهای مختلف کردستان است. به گزارش کولبرنیوز تاکنون در شهرهای مریوان، جوانرود، سقز، بوکان و روستای نی کمپینهای مردمی کمک به سیلزدگان بلوچ شکل گرفتهاند. اینها همه شهرهایی هستند که در جغرافیای سیاسی کردستان جریانات چپ در آنها دست بالا را داشتهاند.
در عینحال خبرگزاری میزان، وابسته به قوهی قضائیه که همواره پیک شوم خبر قتل زندانیان سیاسی نیز بوده است، برای پوشاندن ناکارآمدی دولت و نهادهای حکومتی فیلمی از صحنهی نجات یک سیلزده را با تیتر ««لحظه نجات شخصی در دشتیاری سیستان و بلوچستان که از سیل به بالای درختان پناه برده بود» منتشر کرده که فیلم مربوط به چهار سال پیش و امارات متحدهی عربی است. بعد از افشای این دروغپردازی و جعل توسط منابع محلی بلوچ، خبرگزاری میزان فیلم را بدون هیچ توضیحی از سایت خودش برداشته است. جمهوری اسلامی یک کمدی بزرگ است که تراژدی را به زندگی اکثریت مطلق مردم ایران تحمیل کرده.
#سیل_بلوچستان
#شکوه_همبستگی
#از_کردستان_تا_زاهدان_مرگ_بر_ظالمان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 باز هم تهاجم به خاوران و اینبار به گورهای بهاییها
روند تهاجم به خاوران و تخریب این گورستان نزدیک به چهار دهه است که به طور مداوم ادامه دارد. معمولا هدف این تهاجم و تخریب بخشی از خاوران بوده است که محل دفن اعدامشدگان چپ و کمونیست در دههی شصت بوده است. چندین هفته نیز خبر رسید که جمهوری اسلامی تلاش کرده اقلیت تحت ستم بهایی را، که گورستان آنها (موسوم به گلستان جاوید) در مجاورت گورستان خاوران قرار دارد، وادار کنند پیکر عزیزان فوتشدهشان را در محوطهی گورهای بینشان خاوران دفن کنند. در این خبر آمده بود مقامات جمهوری اسلامی در چند سال گذشته در مواردی با عدم صدور مجوز دفن بهاییها در گورستان خودشان آنها را وادار کرده پیکر عزیزانشان را در محوطهای به خاک بسپرند که در آن هزاران رزمندهی چپ و کمونیست در گورهای اغلب بینشان دفن شدهاند و چندین گور جمعی مربوط به کشتار تابستان ۶۷ در آن قرار دارد. برخی خانوادههای بهایی در مقابل این سیاست جمهوری اسلامی مقاومت کرده و از جمله یکی از این خانوادهها پیکر مادر تازهدرگذشتهی خودشان را برای تحقیقات پزشکی اهدا کردند.
اکنون جمهوری اسلامی برای افزایش فشار به خانوادههای بهایی قبور دستکم ۳۰ شهروند تازهدرگذشتهی بهایی را در گورستان جمعی خاوران به وسیلهی ادوات راهسازی تخریب کرده است.
به گزارش منابع جامعهی بهایی «مسئولین نشانههای روی قبرها را برداشته و با لودر و بولدوزر قبور را صاف کردهاند تا حالت قبر نداشته باشد. این کار به نحوی انجام شده که به نظر برسد هیچ قبری در آن محل وجود نداشته است.»
این قبور اغلب متعلق به افرادی بوده که در ماهها و هفتههای گذشته درگذشته بودهاند.
#خاوران
#گلستان_جاوید
#بهایی_ستیزی
@sarkhatism
روند تهاجم به خاوران و تخریب این گورستان نزدیک به چهار دهه است که به طور مداوم ادامه دارد. معمولا هدف این تهاجم و تخریب بخشی از خاوران بوده است که محل دفن اعدامشدگان چپ و کمونیست در دههی شصت بوده است. چندین هفته نیز خبر رسید که جمهوری اسلامی تلاش کرده اقلیت تحت ستم بهایی را، که گورستان آنها (موسوم به گلستان جاوید) در مجاورت گورستان خاوران قرار دارد، وادار کنند پیکر عزیزان فوتشدهشان را در محوطهی گورهای بینشان خاوران دفن کنند. در این خبر آمده بود مقامات جمهوری اسلامی در چند سال گذشته در مواردی با عدم صدور مجوز دفن بهاییها در گورستان خودشان آنها را وادار کرده پیکر عزیزانشان را در محوطهای به خاک بسپرند که در آن هزاران رزمندهی چپ و کمونیست در گورهای اغلب بینشان دفن شدهاند و چندین گور جمعی مربوط به کشتار تابستان ۶۷ در آن قرار دارد. برخی خانوادههای بهایی در مقابل این سیاست جمهوری اسلامی مقاومت کرده و از جمله یکی از این خانوادهها پیکر مادر تازهدرگذشتهی خودشان را برای تحقیقات پزشکی اهدا کردند.
اکنون جمهوری اسلامی برای افزایش فشار به خانوادههای بهایی قبور دستکم ۳۰ شهروند تازهدرگذشتهی بهایی را در گورستان جمعی خاوران به وسیلهی ادوات راهسازی تخریب کرده است.
به گزارش منابع جامعهی بهایی «مسئولین نشانههای روی قبرها را برداشته و با لودر و بولدوزر قبور را صاف کردهاند تا حالت قبر نداشته باشد. این کار به نحوی انجام شده که به نظر برسد هیچ قبری در آن محل وجود نداشته است.»
این قبور اغلب متعلق به افرادی بوده که در ماهها و هفتههای گذشته درگذشته بودهاند.
#خاوران
#گلستان_جاوید
#بهایی_ستیزی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 نگرانی دولت و کارفرمایان برای چاقی کارگران در صورت افزایش دستمزد
جمهوری اسلامی و مدیران و کارشناسان دولتیاش در دفاع از سرمایهی دولتی و خصوصی هر روز در حال جابهجا کردن مرزهای وقاحت و بیشرفیاند. این وقاحت و بیشرفی در جلسات اخیر کارگروه مزد شورای عالی کار به حدی رسیده که حتی فریاد محسن باقری، نمایندهی مورد تائید حکومت کارگران در این کارگروه را هم درآورده است. نمایندهای که عملا هر سال نقش او صرفا مشروعیتبخشی به حداقل دستمزد ظالمانهای است که در کارگروه مزد شورای عالی کار برای سال آینده تعیین میشود.
کارگروه مزد شورای عالی کار، جمع منتخب وزارت کار است که در آن هر سال اسفند ماه میزان حداقل دستمزد سال آینده را با توجه به دادههای مختلفی که جملگی توسط کارشناسان حکومتی و وابستگان به نهادهای صنفی کارفرمایی تهیه میشوند، تعیین میکند. البته در این کارگروه همیشه فردی هم به عنوان نمایندهی کارگران حضور دارد که عضو یکی از تشکلهای کارگری مورد تائید و اعتماد حکومت است، مانند محسن باقری که عضو هیاتمدیرهی کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار است، اما همواره نحوهی کارشناسیها و مصوبات این کارگروه به نوعی است که همین نمایندهی زینتی هم معترض میشود.
یکی از این دادهها و اثرگذارترین و در ضمن چالشبرانگیزترین آنها برای تعیین حداقل دستمزد در این کارگروه «سبد معیشت» است، که شامل هزینههای بهداشت و درمان، مسکن، تغذیه، هزینههای آموزشی، هزینههای ایاب و ذهاب و غیره میشود. این داده از این جهت چالشبرانگیز بوده که هر سال کارشناسان حکومتی برای پایین آوردن میزان افزایش حداقل دستمزد این سبد معیشت را کوچکتر کرده و مواردی را از آن حذف میکنند. بگذریم از این که بسیاری از تشکلهای مستقل کارگری اساسا اعتقاد دارند تعیین میزان حداقل دستمزد بر اساس چیزی تحت عنوان «سبد معیشت» سیاستی ضدکارگری است و میزان تعیین حداقل دستمزد باید افزایش نرخ تورم و سطح دستکم متوسط رفاه جامعه باشد اما نمایندگان دولت و تشکلهای صنفی کارفرمایی در شورای عالی کار و دیگر نهادهای قانونگذار و مجری قوانین زیر بار این خواسته نمیروند و همچنان شورای عالی کار و کارگروه مزد آن نهادهایی ضدکارگری و حامی منافع صاحبان سرمایه و کارفرمایان است.
وقاحت و بیشرفی این اوباش استثمارگر به جایی رسیده که در جلسهی اخیر کارگروه مزد کارشناسان وزارت بهداشت «به میزان قابل توجهی درصد ویتامین، کالری و گرمهای مواد غذایی» را کاهش داده و بهانه آوردهاند که دلیل این کاهش چشمگیر «چاقی مفرط مردم» است.
در شرایطی که آمار سوتغذیه در ایران به طور دائم در حال رشد است نمایندگان غارت و چپاول و استثمار نگران «چاقی» کارگران شدهاند و تصمیم گرفتهاند طوری حداقل دستمزد را تعیین کنند که کارگران از این چاقتر نشوند. در حالی که جمهوری اسلامی در همهی زمینهها، از جمله در دفاع از منافع صاحبان سرمایه و سرکوب و نابودی طبقهی کارگر مرزهای وقاحت و بیشرمی و بیشرفی را جا به جا میکند هستند ابلهان متوهمی که دهان گشادشان را گشادتر میکنند و میگویند اقتصاد ایران «کمونیستی» است. اینها از آنها هم بیشرمتر و بیشرفترند.
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_چپاول
#مرگ_بر_ستمگر_درود_بر_کارگر
#نه_به_سرمایه_داری
@sarkhatism
جمهوری اسلامی و مدیران و کارشناسان دولتیاش در دفاع از سرمایهی دولتی و خصوصی هر روز در حال جابهجا کردن مرزهای وقاحت و بیشرفیاند. این وقاحت و بیشرفی در جلسات اخیر کارگروه مزد شورای عالی کار به حدی رسیده که حتی فریاد محسن باقری، نمایندهی مورد تائید حکومت کارگران در این کارگروه را هم درآورده است. نمایندهای که عملا هر سال نقش او صرفا مشروعیتبخشی به حداقل دستمزد ظالمانهای است که در کارگروه مزد شورای عالی کار برای سال آینده تعیین میشود.
کارگروه مزد شورای عالی کار، جمع منتخب وزارت کار است که در آن هر سال اسفند ماه میزان حداقل دستمزد سال آینده را با توجه به دادههای مختلفی که جملگی توسط کارشناسان حکومتی و وابستگان به نهادهای صنفی کارفرمایی تهیه میشوند، تعیین میکند. البته در این کارگروه همیشه فردی هم به عنوان نمایندهی کارگران حضور دارد که عضو یکی از تشکلهای کارگری مورد تائید و اعتماد حکومت است، مانند محسن باقری که عضو هیاتمدیرهی کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار است، اما همواره نحوهی کارشناسیها و مصوبات این کارگروه به نوعی است که همین نمایندهی زینتی هم معترض میشود.
یکی از این دادهها و اثرگذارترین و در ضمن چالشبرانگیزترین آنها برای تعیین حداقل دستمزد در این کارگروه «سبد معیشت» است، که شامل هزینههای بهداشت و درمان، مسکن، تغذیه، هزینههای آموزشی، هزینههای ایاب و ذهاب و غیره میشود. این داده از این جهت چالشبرانگیز بوده که هر سال کارشناسان حکومتی برای پایین آوردن میزان افزایش حداقل دستمزد این سبد معیشت را کوچکتر کرده و مواردی را از آن حذف میکنند. بگذریم از این که بسیاری از تشکلهای مستقل کارگری اساسا اعتقاد دارند تعیین میزان حداقل دستمزد بر اساس چیزی تحت عنوان «سبد معیشت» سیاستی ضدکارگری است و میزان تعیین حداقل دستمزد باید افزایش نرخ تورم و سطح دستکم متوسط رفاه جامعه باشد اما نمایندگان دولت و تشکلهای صنفی کارفرمایی در شورای عالی کار و دیگر نهادهای قانونگذار و مجری قوانین زیر بار این خواسته نمیروند و همچنان شورای عالی کار و کارگروه مزد آن نهادهایی ضدکارگری و حامی منافع صاحبان سرمایه و کارفرمایان است.
وقاحت و بیشرفی این اوباش استثمارگر به جایی رسیده که در جلسهی اخیر کارگروه مزد کارشناسان وزارت بهداشت «به میزان قابل توجهی درصد ویتامین، کالری و گرمهای مواد غذایی» را کاهش داده و بهانه آوردهاند که دلیل این کاهش چشمگیر «چاقی مفرط مردم» است.
در شرایطی که آمار سوتغذیه در ایران به طور دائم در حال رشد است نمایندگان غارت و چپاول و استثمار نگران «چاقی» کارگران شدهاند و تصمیم گرفتهاند طوری حداقل دستمزد را تعیین کنند که کارگران از این چاقتر نشوند. در حالی که جمهوری اسلامی در همهی زمینهها، از جمله در دفاع از منافع صاحبان سرمایه و سرکوب و نابودی طبقهی کارگر مرزهای وقاحت و بیشرمی و بیشرفی را جا به جا میکند هستند ابلهان متوهمی که دهان گشادشان را گشادتر میکنند و میگویند اقتصاد ایران «کمونیستی» است. اینها از آنها هم بیشرمتر و بیشرفترند.
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_چپاول
#مرگ_بر_ستمگر_درود_بر_کارگر
#نه_به_سرمایه_داری
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 در آستانهی روز جهانی زن: زنکُشی در غزه
قتل ۹۰۰۰ زن در غزه طی پنج ماه
از آنجا که دراکولاهای ایرانی مستقر در رسانههای جریان اصلی فتیش این را دارند که وقتی ناچار میشوند از آمار کشتهشدگان غزه حرف بزنند بلافاصله تاکید میکنند که این آمار از سوی «وزارت بهداشت تحت نظر حماس» منتشر شده است که یعنی آمار قابل اعتمادی نیست بگذارید به اطلاعتان برسانیم که مرکز زنان سازمان ملل متحد چند روز پیش اعلام کرده است که تاکنون و طی پنج ماه ۹۰۰۰ زن در غزه توسط اسرائیل کشته شدهاند. این نهاد جنگ غزه را بنا به هفت دلیل جنگ در غزه را در عینحال جنگ علیه زنان توصیف کرده است. این دلایل عبارتند از:
۱ - تا به امروز حدود ۹۰۰۰ زن توسط نیروهای اسرائیلی در غزه کشته شدهاند. این رقم احتمالا دستکم گرفته شده است، زیرا گزارش شده است که بسیاری از زنانی که در زیر آوار مانده و مردهاند همانند سایرین، نامشان به این آمار راه نیافته است.
۲- با تداوم هر روز جنگ در غزه با ابعاد فعلی، به طور متوسط ۶۳ زن در یک روز کشته میشوند. - تخمین زده میشود که روزانه ۳۷ مادر کشته میشوند، خانوادههایشان ویران شده و درجۀ حفاظت از فرزندانشان کاهش مییابد. بیش از ۴ نفر از ۵ زن (۸۴درصد) گزارش میدهند که خانوادهی آنها فقط نیمی یا حتی کمتر از میزان مواد غذایی را که قبل از شروع جنگ مصرف میکردند، بهدست میآورند. مادران و زنان بالغ کسانی هستند که وظیفه تامین غذا را بر عهده دارند، اما از نظر استفاده آخرین، کمتر و ضعیفتر از دیگران تغذیه میشوند.
۳- ۴ نفر از هر ۵ زن (۸۴ درصد) در غزه نشان میدهد که حداقل یکی از اعضای خانواده آنها در هفته گذشته مجبور به عدم صرف غذا شده است. در ۹۵ درصد از این موارد، مادران کسانی هستند که بدون غذا میمانند تا حداقل یک وعدهی غذایی را برای تغذیه فرزندان خود تامین کنند.
۴- کل جمعیت ۲.۳ میلیون نفری غزه ظرف چند هفتهی آینده با سطح حاد ناامنی غذایی مواجه خواهند شد که بالاترین میزان ثبت شده است.
۵- غزه در آستانه گرسنگی قرار دارد. تقریبا ۹ نفر از هر ۱۰ زن (۸۷ درصد) گزارش میدهند که دسترسی به غذا نسبت به مردان سختتر است.
۶- برخی از زنان در حال حاضر به مکانیسمهای مقابلهای سختتر مانند جمعآوری غذا در زیر آوار یا میان زبالهها متوسل میشوند.
۱۰ سازمان از ۱۲ سازمان زنان مورد بررسی در غزه گزارش دادند که تا حدی عملیاتی هستند و خدمات واکنش اضطراری ضروری را ارائه میدهند.
۷- با وجود تلاشهای فوقالعاده آنها، کمتر از یک درصد از بودجه جمعآوری شده از طریق درخواستهای ۲۰۲۳ به سازمانهای ملی یا محلی مدافع حقوق زنان رفته است. هدایت بودجه به این سازمانها برای پاسخگویی به نیازهای قریب به اتفاق زنان و خانوادهها و جوامع آنها و اطمینان از اینکه صدای زنان غزه نادیده گرفته نمیشود، بسیار مهم است.
#غزه
#فلسطین
#علیه_اشغال
#القدس_لنا
@sarkhatism
قتل ۹۰۰۰ زن در غزه طی پنج ماه
از آنجا که دراکولاهای ایرانی مستقر در رسانههای جریان اصلی فتیش این را دارند که وقتی ناچار میشوند از آمار کشتهشدگان غزه حرف بزنند بلافاصله تاکید میکنند که این آمار از سوی «وزارت بهداشت تحت نظر حماس» منتشر شده است که یعنی آمار قابل اعتمادی نیست بگذارید به اطلاعتان برسانیم که مرکز زنان سازمان ملل متحد چند روز پیش اعلام کرده است که تاکنون و طی پنج ماه ۹۰۰۰ زن در غزه توسط اسرائیل کشته شدهاند. این نهاد جنگ غزه را بنا به هفت دلیل جنگ در غزه را در عینحال جنگ علیه زنان توصیف کرده است. این دلایل عبارتند از:
۱ - تا به امروز حدود ۹۰۰۰ زن توسط نیروهای اسرائیلی در غزه کشته شدهاند. این رقم احتمالا دستکم گرفته شده است، زیرا گزارش شده است که بسیاری از زنانی که در زیر آوار مانده و مردهاند همانند سایرین، نامشان به این آمار راه نیافته است.
۲- با تداوم هر روز جنگ در غزه با ابعاد فعلی، به طور متوسط ۶۳ زن در یک روز کشته میشوند. - تخمین زده میشود که روزانه ۳۷ مادر کشته میشوند، خانوادههایشان ویران شده و درجۀ حفاظت از فرزندانشان کاهش مییابد. بیش از ۴ نفر از ۵ زن (۸۴درصد) گزارش میدهند که خانوادهی آنها فقط نیمی یا حتی کمتر از میزان مواد غذایی را که قبل از شروع جنگ مصرف میکردند، بهدست میآورند. مادران و زنان بالغ کسانی هستند که وظیفه تامین غذا را بر عهده دارند، اما از نظر استفاده آخرین، کمتر و ضعیفتر از دیگران تغذیه میشوند.
۳- ۴ نفر از هر ۵ زن (۸۴ درصد) در غزه نشان میدهد که حداقل یکی از اعضای خانواده آنها در هفته گذشته مجبور به عدم صرف غذا شده است. در ۹۵ درصد از این موارد، مادران کسانی هستند که بدون غذا میمانند تا حداقل یک وعدهی غذایی را برای تغذیه فرزندان خود تامین کنند.
۴- کل جمعیت ۲.۳ میلیون نفری غزه ظرف چند هفتهی آینده با سطح حاد ناامنی غذایی مواجه خواهند شد که بالاترین میزان ثبت شده است.
۵- غزه در آستانه گرسنگی قرار دارد. تقریبا ۹ نفر از هر ۱۰ زن (۸۷ درصد) گزارش میدهند که دسترسی به غذا نسبت به مردان سختتر است.
۶- برخی از زنان در حال حاضر به مکانیسمهای مقابلهای سختتر مانند جمعآوری غذا در زیر آوار یا میان زبالهها متوسل میشوند.
۱۰ سازمان از ۱۲ سازمان زنان مورد بررسی در غزه گزارش دادند که تا حدی عملیاتی هستند و خدمات واکنش اضطراری ضروری را ارائه میدهند.
۷- با وجود تلاشهای فوقالعاده آنها، کمتر از یک درصد از بودجه جمعآوری شده از طریق درخواستهای ۲۰۲۳ به سازمانهای ملی یا محلی مدافع حقوق زنان رفته است. هدایت بودجه به این سازمانها برای پاسخگویی به نیازهای قریب به اتفاق زنان و خانوادهها و جوامع آنها و اطمینان از اینکه صدای زنان غزه نادیده گرفته نمیشود، بسیار مهم است.
#غزه
#فلسطین
#علیه_اشغال
#القدس_لنا
@sarkhatism
🔴 مدرسهی ملل اصفهان منطقهی آزاد استثمار و تحقیر معلمان
مدرسهی ملل اصفهان یکی از آن مدارسی که در موج خصوصیسازی و کالاییسازی آموزش و پولی شدن مدارس توسط شخصی به نام «فریناز کلباسی» تاسیس شده است و شامل کودکستان و دبستانهای دخترانه و پسرانه میشود که در آنها زبان انگلیسی و فرانسه را نیز به کودکان آموزش میدهند. کسی که در سایت این مدرسه به نقل از او نوشته شده: «در دنيایی كه ارتباطات آنچنان پيشرفت كرده و اهميت دارد، افراد موفق فقط كسانی هستند كه بتوانند انديشه و دانسته و احساسات خود را بهتر و موثرتر ارائه كنند و برای برقراری اين ارتباط موثر، كسب مهارتها و استفاده به موقع از اطلاعات در دنيای امروز، دانستن زبان ديگر ملل جهت آشنايی با فرهنگهای مختلف و معرفی فرهنگ ايران اسلامی در مجامع بينالمللی، امری است اجتنابناپذير».
این مجموعهی آموزشی نزدیک به ۲۰ سال سابقه دارد و از سال ۱۳۹۶ موفق به اخذ مجوز رسمی آموزش بینالملل از شورای عالی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و همچنین از وزارت آموزش و پرورش کشور فرانسه گردیده است. کلباسی مدعی است در سال ٢٠١٧ مدال شوالیهی پالم آكادميک را از دولت فرانسه دریافت کرده است.
مطابق معمول با ادعاهای زیبایی روبروییم که هیچ کم از ویدئوهای انگیزشی اینستاگرام ندارد. ضامن موفقیت دانشآموزان مدرسهی ملل البته پول هنگفتی است که خانوادههای آنان دارند تا فرزندانشان را به چنین مدرسهای بفرستند. هرچند در یک مورد تعداد زیادی از همین والدین از ملل اصفهان شکایت کرده و تعزیرات حکومتی حکم جریمهی سیصد میلیون تومنیای علیه خانم شوالیه صادره کرده است...
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2t7td438
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#مدرسه_ملل_اصفهان
@sarkhatism
مدرسهی ملل اصفهان یکی از آن مدارسی که در موج خصوصیسازی و کالاییسازی آموزش و پولی شدن مدارس توسط شخصی به نام «فریناز کلباسی» تاسیس شده است و شامل کودکستان و دبستانهای دخترانه و پسرانه میشود که در آنها زبان انگلیسی و فرانسه را نیز به کودکان آموزش میدهند. کسی که در سایت این مدرسه به نقل از او نوشته شده: «در دنيایی كه ارتباطات آنچنان پيشرفت كرده و اهميت دارد، افراد موفق فقط كسانی هستند كه بتوانند انديشه و دانسته و احساسات خود را بهتر و موثرتر ارائه كنند و برای برقراری اين ارتباط موثر، كسب مهارتها و استفاده به موقع از اطلاعات در دنيای امروز، دانستن زبان ديگر ملل جهت آشنايی با فرهنگهای مختلف و معرفی فرهنگ ايران اسلامی در مجامع بينالمللی، امری است اجتنابناپذير».
این مجموعهی آموزشی نزدیک به ۲۰ سال سابقه دارد و از سال ۱۳۹۶ موفق به اخذ مجوز رسمی آموزش بینالملل از شورای عالی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و همچنین از وزارت آموزش و پرورش کشور فرانسه گردیده است. کلباسی مدعی است در سال ٢٠١٧ مدال شوالیهی پالم آكادميک را از دولت فرانسه دریافت کرده است.
مطابق معمول با ادعاهای زیبایی روبروییم که هیچ کم از ویدئوهای انگیزشی اینستاگرام ندارد. ضامن موفقیت دانشآموزان مدرسهی ملل البته پول هنگفتی است که خانوادههای آنان دارند تا فرزندانشان را به چنین مدرسهای بفرستند. هرچند در یک مورد تعداد زیادی از همین والدین از ملل اصفهان شکایت کرده و تعزیرات حکومتی حکم جریمهی سیصد میلیون تومنیای علیه خانم شوالیه صادره کرده است...
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2t7td438
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#مدرسه_ملل_اصفهان
@sarkhatism
Telegraph
🔴 مدرسهی ملل اصفهان منطقهی آزاد استثمار و تحقیر معلمان
مدرسهی ملل اصفهان یکی از آن مدارسی که در موج خصوصیسازی و کالاییسازی آموزش و پولی شدن مدارس توسط شخصی به نام «فریناز کلباسی» تاسیس شده است و شامل کودکستان و دبستانهای دخترانه و پسرانه میشود که در آنها زبان انگلیسی و فرانسه را نیز به کودکان آموزش میدهند.…
سرخط
Photo
🔴 ۸ مارس؛ روز گرامیداشت مبارزات زنان
بیانیهی کانون نویسندگان ایران
هشت مارس، که در تقویم جهانی روز زن نام گرفته، گرامیداشت نخستین اعتراضهای سازمانیافتهی زنان جهان و سرآغاز مبارزهای است که بیش از صدوپنجاه سال از عمر آن میگذرد. مبارزهای پرفراز و نشیب و پردامنه که در گذر زمان از خواستِ بهبود شرایط اسفناک کار، به نبرد با محرومیت و تبعیض و نابرابری در همهی عرصههای اجتماعی رسید و با دستآوردهایی که در حوزههای گوناگون آموزش و اشتغال و سیاست به ارمغان آورد هم پایههای سرمایه را به لرزه انداخت و هم ضربههایی سهمگین به دیوار مردسالاری زد.
واقعیت البته نشان میدهد که نه نظام سرمایه دست از تکاپوی بهرهکشی از زنان برداشته است نه مردسالاری دیرینه، و هر دو ــ گاه با همدستی و گاه در رقابت ــ پیوسته راههایی تازه جستهاند تا پابرجا بمانند و حتی مواضع ازدسترفته را باز پس گیرند.
با این همه، برگ تازهی تقویم تاریخ که این سالها به همت زنان ایرانی ورق خورد یک بار دیگر به جهانیان گوشزد کرد که عرصهی مبارزه برای دستیابی به زندگی و حقوق شایستهی انسانی پیوسته رزمآورانی تازه مییابد که با شیوههای نو به میدان میآیند.
زنان آزادیخواه ایرانی که سالها برای رهایی از قید استبداد و سنتهای ارتجاعی جنگیده بودند در سال ۵۷ نخستین قربانیان حاکمیت واپسگرای مذهبی بودند و به چشم خود دیدند که چهگونه اندک حقوقشان که از پس چندین دهه مبارزه به دست آمده بود بهسادگی بر باد رفت و سرکوب سیستماتیک زنان به شکلهای گوناگون ازجمله تحمیل حجاب گسترش یافت. بنابراین راهی جز ادامهی مبارزه باقی نمانده بود. از این رو نخستین تشکلهای مردمی، فعالترین و اثرگذارترینشان را زنان به راه انداختند. و پس از سرکوبِ همهی این سازمانها در دهههای بعدی نیز هرگز میدان مبارزه از زنان شیفتهی آزادی خالی نماند. برخی بیپرده و پروا حتی با نثار جان به پیش تاختند و دیگرانی با ایستادگی در برابر عرف و سنت دست به نبردی زدند که زیر پوست جامعه جریان یافت و گام به گام و نسل به نسل پیش رفت تا سرانجام به نام مهسا (ژینا)، که ستمکارانه به قتل رسید، با فریاد «زن زندگی آزادی» در خیابانها طنینانداز شد. فریادی چنان فراگیرنده که از یک سو مردانی از پیر و جوان را به همراهی برانگیخت تا گواهی دهند که نظام ستم و سلطهی مردانه بار دیگر، جایی دیگر، تَرَک برداشته است و از سوی دیگر توانست بسیارانی را در سراسر کشور برای برچیدن بساط ستم و سرکوب و سانسور راهی خیابانها کند. زنان آزادهی ایرانی ــ از روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و هنرمند تا دانشجو، دانشآموز، کارگر و خانهدار ــ نشان دادند که بهرغم تهدیدها و بازداشتهای مکرر، بهرغم وجود انواع شکنجه در زندانها که اخبارش بیرون میآید، بهرغم احکام سنگین حبس و اعدام که با شدت و شماری افزونتر جریان داشته است، با وجود محرومیتهای اجباری از تحصیل یا امکانات تأمین معاش و .... از مبارزه دست بر نخواهند داشت.
کانون نویسندگان ایران با بزرگداشت خاطرهی مهساها، نیکاها و آرمیتاها که جان عزیزشان در این راه فدا شد، این روز تاریخی را به تمامی زنان و مردان آزادیخواه شادباش میگوید ــ بهویژه به زنان شجاعی که حتی در بند یا زیر سایهی تهدیدِ آن نیز برای آشکار کردن تباهی قلم میزنند زیرا دریافتهاند که «آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان» ضرورتی انکارناپذیر برای تحقق و پاسداشتِ زندگی شایستهی انسانی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۷ اسفند ۱۴۰۲ (۷ مارس ۲۰۲۴)
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
بیانیهی کانون نویسندگان ایران
هشت مارس، که در تقویم جهانی روز زن نام گرفته، گرامیداشت نخستین اعتراضهای سازمانیافتهی زنان جهان و سرآغاز مبارزهای است که بیش از صدوپنجاه سال از عمر آن میگذرد. مبارزهای پرفراز و نشیب و پردامنه که در گذر زمان از خواستِ بهبود شرایط اسفناک کار، به نبرد با محرومیت و تبعیض و نابرابری در همهی عرصههای اجتماعی رسید و با دستآوردهایی که در حوزههای گوناگون آموزش و اشتغال و سیاست به ارمغان آورد هم پایههای سرمایه را به لرزه انداخت و هم ضربههایی سهمگین به دیوار مردسالاری زد.
واقعیت البته نشان میدهد که نه نظام سرمایه دست از تکاپوی بهرهکشی از زنان برداشته است نه مردسالاری دیرینه، و هر دو ــ گاه با همدستی و گاه در رقابت ــ پیوسته راههایی تازه جستهاند تا پابرجا بمانند و حتی مواضع ازدسترفته را باز پس گیرند.
با این همه، برگ تازهی تقویم تاریخ که این سالها به همت زنان ایرانی ورق خورد یک بار دیگر به جهانیان گوشزد کرد که عرصهی مبارزه برای دستیابی به زندگی و حقوق شایستهی انسانی پیوسته رزمآورانی تازه مییابد که با شیوههای نو به میدان میآیند.
زنان آزادیخواه ایرانی که سالها برای رهایی از قید استبداد و سنتهای ارتجاعی جنگیده بودند در سال ۵۷ نخستین قربانیان حاکمیت واپسگرای مذهبی بودند و به چشم خود دیدند که چهگونه اندک حقوقشان که از پس چندین دهه مبارزه به دست آمده بود بهسادگی بر باد رفت و سرکوب سیستماتیک زنان به شکلهای گوناگون ازجمله تحمیل حجاب گسترش یافت. بنابراین راهی جز ادامهی مبارزه باقی نمانده بود. از این رو نخستین تشکلهای مردمی، فعالترین و اثرگذارترینشان را زنان به راه انداختند. و پس از سرکوبِ همهی این سازمانها در دهههای بعدی نیز هرگز میدان مبارزه از زنان شیفتهی آزادی خالی نماند. برخی بیپرده و پروا حتی با نثار جان به پیش تاختند و دیگرانی با ایستادگی در برابر عرف و سنت دست به نبردی زدند که زیر پوست جامعه جریان یافت و گام به گام و نسل به نسل پیش رفت تا سرانجام به نام مهسا (ژینا)، که ستمکارانه به قتل رسید، با فریاد «زن زندگی آزادی» در خیابانها طنینانداز شد. فریادی چنان فراگیرنده که از یک سو مردانی از پیر و جوان را به همراهی برانگیخت تا گواهی دهند که نظام ستم و سلطهی مردانه بار دیگر، جایی دیگر، تَرَک برداشته است و از سوی دیگر توانست بسیارانی را در سراسر کشور برای برچیدن بساط ستم و سرکوب و سانسور راهی خیابانها کند. زنان آزادهی ایرانی ــ از روزنامهنگار، شاعر، نویسنده و هنرمند تا دانشجو، دانشآموز، کارگر و خانهدار ــ نشان دادند که بهرغم تهدیدها و بازداشتهای مکرر، بهرغم وجود انواع شکنجه در زندانها که اخبارش بیرون میآید، بهرغم احکام سنگین حبس و اعدام که با شدت و شماری افزونتر جریان داشته است، با وجود محرومیتهای اجباری از تحصیل یا امکانات تأمین معاش و .... از مبارزه دست بر نخواهند داشت.
کانون نویسندگان ایران با بزرگداشت خاطرهی مهساها، نیکاها و آرمیتاها که جان عزیزشان در این راه فدا شد، این روز تاریخی را به تمامی زنان و مردان آزادیخواه شادباش میگوید ــ بهویژه به زنان شجاعی که حتی در بند یا زیر سایهی تهدیدِ آن نیز برای آشکار کردن تباهی قلم میزنند زیرا دریافتهاند که «آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان» ضرورتی انکارناپذیر برای تحقق و پاسداشتِ زندگی شایستهی انسانی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۷ اسفند ۱۴۰۲ (۷ مارس ۲۰۲۴)
@kanoon_nevisandegane_iran
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تجمع اعتراضی کارگران فروشگاه «رفاه»
دیروز ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۲، جمعی از کارگران فروشگاه «رفاه» در اعتراض به عدم دریافت حقوق معوقه، عیدی و بیمه در مقابل دفتر مرکزی این فروشگاه در تهران دست به تجمع زدند. گفتنی است بیمهی این کارگران از اردیبهشتماه تاکنون پرداخت نشده است.
فروشگاه رفاه پیشتر و در تابستان سال جاری نیز با اخراج فلهای و دستهجمعی حدود ۲۰۰ نفر از کارگران خود در شهر تبریز خبرساز شده بود. موضوعی که با اعتراض و تحصن کارگران در داخل فروشگاه و بعدتر با تجمع اعتراضی آنان در مقابل همین دفتر مرکزی روبهرو شد.
#فروشگاه_رفاه
#تهران
#اعتراضات_کارگران
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
دیروز ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۲، جمعی از کارگران فروشگاه «رفاه» در اعتراض به عدم دریافت حقوق معوقه، عیدی و بیمه در مقابل دفتر مرکزی این فروشگاه در تهران دست به تجمع زدند. گفتنی است بیمهی این کارگران از اردیبهشتماه تاکنون پرداخت نشده است.
فروشگاه رفاه پیشتر و در تابستان سال جاری نیز با اخراج فلهای و دستهجمعی حدود ۲۰۰ نفر از کارگران خود در شهر تبریز خبرساز شده بود. موضوعی که با اعتراض و تحصن کارگران در داخل فروشگاه و بعدتر با تجمع اعتراضی آنان در مقابل همین دفتر مرکزی روبهرو شد.
#فروشگاه_رفاه
#تهران
#اعتراضات_کارگران
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Video
*هشدار: حاوی تصاویر دلخراش
🔴 اقدام به خودکشی یک کارگر شرکت «كشت و صنعت فارابى»
روز سهشنبه ۱۵ اسفندماه ۱۴۰۲، یکی از رانندگان شركت «كشت و صنعت فارابى» در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقهی خود اقدام به خودکشی کرد که توسط کارگران دیگر نجات پیدا کرده و زنده ماند.
بنابر گزارشها این کارگر در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود به مدت ۲ روز در مقابل درب شرکت خوابیده و تحصن کرده بود. زمانیکه پس از دو روز به دلیل گرسنگی و صرفا جهت تهیه مواد خوراکی وارد شرکت شده بود، توسط مأموران نیروی انتظامی و حراستیهای مزدور شرکت فارابی مورد ضرب و شتم شدید و فحاشی قرار گرفته و از شرکت بیرون انداخته میشود. این راننده پس از این ماجرا از شدت فشار اقتصادی و فشار ناشی از توهین و تحقیر به نشانهی اعتراض، خود را در مقابل درب شرکت حلقآویز میکند.
این خودکشیهای مکرر کارگران، زیر سایهی حکومت سرمایهسالار دینی اسلامی بیشک یک کشتار سیستماتیک است. قتل خاموش این کارگران که در همدستی سرمایهداری دولتی و خصوصی رقم میخورد، نه اولین قربانیان این چرخه ستم و سرکوباند و و نه متاسفانه آخرین آن. به یاد بیاوریم صدای لرزان اما با صلابت رفیق اسماعیل بخشی را که میگفت «چارتا کارگر رفتن خودشون رو آتیش بزنند برای یک و دویست». و این چرخه از کار نمیافتد مگر با سازمانیابی و تشکلیابی رادیکال و اتحاد ستمدیگان.
*شرکت کشت و صنعت فارابی یکی از شرکت های وابسته به هلدینگ توسعه نیشکر و صنایع جانبی است که در ۳۵ کیلومتری جاده شهر اهواز به شهر عبادان و در شرق رودخانه کارون واقع شده است.
#شرکت_کشت_و_صنعت_فارابی
#اهواز
#کشتار_کارگران
#خودکشی_کارگران
#اتحاد_ستمدیدگان
#در_ضرورت_سازماندهی
@sarkhatism
🔴 اقدام به خودکشی یک کارگر شرکت «كشت و صنعت فارابى»
روز سهشنبه ۱۵ اسفندماه ۱۴۰۲، یکی از رانندگان شركت «كشت و صنعت فارابى» در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقهی خود اقدام به خودکشی کرد که توسط کارگران دیگر نجات پیدا کرده و زنده ماند.
بنابر گزارشها این کارگر در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود به مدت ۲ روز در مقابل درب شرکت خوابیده و تحصن کرده بود. زمانیکه پس از دو روز به دلیل گرسنگی و صرفا جهت تهیه مواد خوراکی وارد شرکت شده بود، توسط مأموران نیروی انتظامی و حراستیهای مزدور شرکت فارابی مورد ضرب و شتم شدید و فحاشی قرار گرفته و از شرکت بیرون انداخته میشود. این راننده پس از این ماجرا از شدت فشار اقتصادی و فشار ناشی از توهین و تحقیر به نشانهی اعتراض، خود را در مقابل درب شرکت حلقآویز میکند.
این خودکشیهای مکرر کارگران، زیر سایهی حکومت سرمایهسالار دینی اسلامی بیشک یک کشتار سیستماتیک است. قتل خاموش این کارگران که در همدستی سرمایهداری دولتی و خصوصی رقم میخورد، نه اولین قربانیان این چرخه ستم و سرکوباند و و نه متاسفانه آخرین آن. به یاد بیاوریم صدای لرزان اما با صلابت رفیق اسماعیل بخشی را که میگفت «چارتا کارگر رفتن خودشون رو آتیش بزنند برای یک و دویست». و این چرخه از کار نمیافتد مگر با سازمانیابی و تشکلیابی رادیکال و اتحاد ستمدیگان.
*شرکت کشت و صنعت فارابی یکی از شرکت های وابسته به هلدینگ توسعه نیشکر و صنایع جانبی است که در ۳۵ کیلومتری جاده شهر اهواز به شهر عبادان و در شرق رودخانه کارون واقع شده است.
#شرکت_کشت_و_صنعت_فارابی
#اهواز
#کشتار_کارگران
#خودکشی_کارگران
#اتحاد_ستمدیدگان
#در_ضرورت_سازماندهی
@sarkhatism