سرخط
Photo
🔴 نه! سکوت نخواهم کرد
عاطفه رنگریز
شش ماه در زندان گذشت، محصور در دیوارهای سیمانی و تنفس در فضای مسمومِ بیعدالتی و شنیدنِ صدای زنانی که هرگز نشنیده بودم، و پس از آزادی به قید وثیقه بخشی از خود را نزد آنها جا گذاشتم.
سرخوشی حاصل از به آغوش کشیدنِ خویشاوندان و رفقایم با خبر مرگِ دو عزیز، دیری نپایید و عرقِ سردی بر تنم نشست. و در این اوضاع و احوال با از دست دادن کار و خانه و کاشانه، و اشکها و دلواپسیهای مادرم تصور آزادی از آنچه که در ذهنم نقش بسته بود متفاوت شد.
و بعد اعتراضات آبان از راه رسید و پاییز خونین تمام رویای بهارِ آزادی مرا فرو ریخت. با بار سنگین وثیقهی دوستی که به من اعتماد کرده بود، زندگی من در لبهی مرگ و آزادی میلغزید: صدایِ اعتراضاتی که با کشتار و دستگیری همراه شد؛ فریاد مطالبه معیشت و زندگی شایسته که انگار صدای خودم بود، پاسخش گلوله شد و زخم و دستبند و تهدید.
در این میان، رسانههای رسمی میگفتند «اعتراض حق همه است و مردم میتوانند معترض باشند.» در پسِ این جمله با خود فکر میکردم که آیا تجمع کاملاً مسالمتآمیز روز کارگر در مقابل مجلس حق مردم نبوده است؟ کدام اعتراض از نظر آنها برحق است؟ چگونه میتواند اعتراض حقِ ما باشد که نمیریم، زندانی نشویم و... سپس در میانهی بوی خون و مرگ در خیابان و آزادی موقت از زندان مشغول کارهای ابتدایی برای زندگی بودم که خبر صادر شدن احکام پرونده #هفت_تپه و #بازداشتیان_روز_کارگر به گوشم رسید: پنج سال برای هر ۱۱ نفر. احکامی که معنایی فراتر از پنج سال زندانی ما یازده تن دارد؛ این حکم یعنی هرگونه اعتراضی، خشونت علیه دولت و تعرض به آن تلقی میشود و پاسخاش از سوی دولت مرگ است. این حکم یعنی ساکت کردن هر صدایی که بخواهد از زیست خود بگوید و خواستارِ تغییرش باشد. این حکم یعنی با نامِ مردم، مردم را به صلابه میکشند و هدف گلوله قرار میدهند. این حکم یعنی تایید مرگ صدها تن در خیابان آن هم با خیالی آسوده. این حکم یعنی قوه قضاییه، مجریه و مقننه هم.دست هستند تا دست بر گلوگاه ما بگذارند و ماشه را بکشند. این حکم یعنی خفه میکنیم و میتوانیم.
از اینرو تصمیم گرفتم سکوت نکنم و تا نفس در سینه دارم بگویم، بنویسم و دستهایم را مشت کنم. زیرا پیشتر آبان ماه تکلیف را مشخص کرده بود که کسی که موضع نگیرد و سکوت کند همدست است با کسانی که ماشه را میکشند و تق! پس اگر نظارهگر باشی #پویا_بختیاری، #رضا_نیسی، #محسن_محمدپور، #نیکیتا_اسفندانی و... را تو کشتهای و خودت را نیز هم، تق! پس اگر سکوت کنی دستت به خون صدها جوان در خیابان آغشته است، تق! پس اگر سکوت کنی جامعهی مدنی و تغییر را کشتهای، تق! پس اگر خفهخون بگیری تو زندگی را کشتهای، تق!
نه، من سکوت نخواهم کرد، خواه در دیوارهای تنگ زندان، و خواه در این زندان بزرگتر که نامش را «آزادی» گذاشته اند. من در برابر هر تق که به گوشم میرسد موظفم که دستِ خود را به نشانهی زنده بودن تکانی دهم و کاری کنم. در برابر هر تقِ مرگ نغمهی آزادی سر خواهم داد و سر خَم نخواهم کرد در برابر صدایِ تیزِ بلندگو که به کرات میگوید: مرگ! خوب میدانم تاریخ به ما بدهکار است و ما سهممان را از تاریخ نگرفتهایم، به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را میخواهم و سهم تمام ستمدیدگان این سرزمین بلاخیز را.
برگرفته از صفحهی اینستاگرام #عاطفه_رنگریز
@sarkhatism
عاطفه رنگریز
شش ماه در زندان گذشت، محصور در دیوارهای سیمانی و تنفس در فضای مسمومِ بیعدالتی و شنیدنِ صدای زنانی که هرگز نشنیده بودم، و پس از آزادی به قید وثیقه بخشی از خود را نزد آنها جا گذاشتم.
سرخوشی حاصل از به آغوش کشیدنِ خویشاوندان و رفقایم با خبر مرگِ دو عزیز، دیری نپایید و عرقِ سردی بر تنم نشست. و در این اوضاع و احوال با از دست دادن کار و خانه و کاشانه، و اشکها و دلواپسیهای مادرم تصور آزادی از آنچه که در ذهنم نقش بسته بود متفاوت شد.
و بعد اعتراضات آبان از راه رسید و پاییز خونین تمام رویای بهارِ آزادی مرا فرو ریخت. با بار سنگین وثیقهی دوستی که به من اعتماد کرده بود، زندگی من در لبهی مرگ و آزادی میلغزید: صدایِ اعتراضاتی که با کشتار و دستگیری همراه شد؛ فریاد مطالبه معیشت و زندگی شایسته که انگار صدای خودم بود، پاسخش گلوله شد و زخم و دستبند و تهدید.
در این میان، رسانههای رسمی میگفتند «اعتراض حق همه است و مردم میتوانند معترض باشند.» در پسِ این جمله با خود فکر میکردم که آیا تجمع کاملاً مسالمتآمیز روز کارگر در مقابل مجلس حق مردم نبوده است؟ کدام اعتراض از نظر آنها برحق است؟ چگونه میتواند اعتراض حقِ ما باشد که نمیریم، زندانی نشویم و... سپس در میانهی بوی خون و مرگ در خیابان و آزادی موقت از زندان مشغول کارهای ابتدایی برای زندگی بودم که خبر صادر شدن احکام پرونده #هفت_تپه و #بازداشتیان_روز_کارگر به گوشم رسید: پنج سال برای هر ۱۱ نفر. احکامی که معنایی فراتر از پنج سال زندانی ما یازده تن دارد؛ این حکم یعنی هرگونه اعتراضی، خشونت علیه دولت و تعرض به آن تلقی میشود و پاسخاش از سوی دولت مرگ است. این حکم یعنی ساکت کردن هر صدایی که بخواهد از زیست خود بگوید و خواستارِ تغییرش باشد. این حکم یعنی با نامِ مردم، مردم را به صلابه میکشند و هدف گلوله قرار میدهند. این حکم یعنی تایید مرگ صدها تن در خیابان آن هم با خیالی آسوده. این حکم یعنی قوه قضاییه، مجریه و مقننه هم.دست هستند تا دست بر گلوگاه ما بگذارند و ماشه را بکشند. این حکم یعنی خفه میکنیم و میتوانیم.
از اینرو تصمیم گرفتم سکوت نکنم و تا نفس در سینه دارم بگویم، بنویسم و دستهایم را مشت کنم. زیرا پیشتر آبان ماه تکلیف را مشخص کرده بود که کسی که موضع نگیرد و سکوت کند همدست است با کسانی که ماشه را میکشند و تق! پس اگر نظارهگر باشی #پویا_بختیاری، #رضا_نیسی، #محسن_محمدپور، #نیکیتا_اسفندانی و... را تو کشتهای و خودت را نیز هم، تق! پس اگر سکوت کنی دستت به خون صدها جوان در خیابان آغشته است، تق! پس اگر سکوت کنی جامعهی مدنی و تغییر را کشتهای، تق! پس اگر خفهخون بگیری تو زندگی را کشتهای، تق!
نه، من سکوت نخواهم کرد، خواه در دیوارهای تنگ زندان، و خواه در این زندان بزرگتر که نامش را «آزادی» گذاشته اند. من در برابر هر تق که به گوشم میرسد موظفم که دستِ خود را به نشانهی زنده بودن تکانی دهم و کاری کنم. در برابر هر تقِ مرگ نغمهی آزادی سر خواهم داد و سر خَم نخواهم کرد در برابر صدایِ تیزِ بلندگو که به کرات میگوید: مرگ! خوب میدانم تاریخ به ما بدهکار است و ما سهممان را از تاریخ نگرفتهایم، به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را میخواهم و سهم تمام ستمدیدگان این سرزمین بلاخیز را.
برگرفته از صفحهی اینستاگرام #عاطفه_رنگریز
@sarkhatism
🔴 #محسن_محمدپور اگر توسط سپاهیانِ سرکوب به قتل نمیرسید، امروز هجده ساله میشد.
#علیه_فراموشی #آبان_ادامه_دارد #جان_فشانان #علیه_سکوت #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@sarkhatism
#علیه_فراموشی #آبان_ادامه_دارد #جان_فشانان #علیه_سکوت #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@sarkhatism
قسم به چشمهای سُرخت [محسن] عزیزم،
که آفتاب، روزی، بهتر از آن روزی که تو مُردی خواهد تابید.
#محسن_محمدپور #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#آبان_۹۸
#آبان_ادامه_دارد #مبارزه_طبقاتی
@sarkhatism
که آفتاب، روزی، بهتر از آن روزی که تو مُردی خواهد تابید.
#محسن_محمدپور #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#آبان_۹۸
#آبان_ادامه_دارد #مبارزه_طبقاتی
@sarkhatism
🔴 مزرعهی شهید #محسن_محمدپور
هفده ساله بود و به ماه آبان به ضرب گلوله شهید شد. کارگر بود و از خرمشهر برای امرار معاش به تهران آمده بود. خودش بود و دو دست لباس ساده که در همه عکس ها همان ها را دارد. خودش بود و جانش و جنگیدن برای لقمه ای نان و تعریف دقیق همه ما بود. خودش بود و جانش که یا برای امرار معاش به قرض میرفت یا برای بقای زور و استثمار با گلوله تمام میشد.
در سالگرد قیام آبان هستیم. قیامی که رنگ اصلیش رنگ قرمزی بود که خون ما بود. قیام طبقه علیه طبقه. قیامی که نه اولین بود و نه آخرین و برای همین است که #آبان_ادامه_دارد و قطعا به مقصد خواهید رسید. به یاد کشته شدگان آبان و به نمایندگی از همه آن جان های شیرین، نام کودک کارگر، شهید محسن محمدپور را به یاد می آوریم. نامش را روزی بر یکی از مزارع نیشکر هفت تپه خواهیم گذاشت؛ مزرعه جگر گوشه مان: مزرعه شهید #محسن_محمدپور .
یادتان یک روز هم از خاطرمان نمیرود. ماتم داریم ولی نمینشینیم. یادتان و راهتان و خواستههایتان در تمام ذرات ما ادامه دارد.
جمعی از کارگران هفت تپه- چهارشنبه - ۲۸ آبان ۱۳۹۹
انتشار: کانال مستقل کارگران هفت تپه
@kargarane7tape
@sarkhatism
هفده ساله بود و به ماه آبان به ضرب گلوله شهید شد. کارگر بود و از خرمشهر برای امرار معاش به تهران آمده بود. خودش بود و دو دست لباس ساده که در همه عکس ها همان ها را دارد. خودش بود و جانش و جنگیدن برای لقمه ای نان و تعریف دقیق همه ما بود. خودش بود و جانش که یا برای امرار معاش به قرض میرفت یا برای بقای زور و استثمار با گلوله تمام میشد.
در سالگرد قیام آبان هستیم. قیامی که رنگ اصلیش رنگ قرمزی بود که خون ما بود. قیام طبقه علیه طبقه. قیامی که نه اولین بود و نه آخرین و برای همین است که #آبان_ادامه_دارد و قطعا به مقصد خواهید رسید. به یاد کشته شدگان آبان و به نمایندگی از همه آن جان های شیرین، نام کودک کارگر، شهید محسن محمدپور را به یاد می آوریم. نامش را روزی بر یکی از مزارع نیشکر هفت تپه خواهیم گذاشت؛ مزرعه جگر گوشه مان: مزرعه شهید #محسن_محمدپور .
یادتان یک روز هم از خاطرمان نمیرود. ماتم داریم ولی نمینشینیم. یادتان و راهتان و خواستههایتان در تمام ذرات ما ادامه دارد.
جمعی از کارگران هفت تپه- چهارشنبه - ۲۸ آبان ۱۳۹۹
انتشار: کانال مستقل کارگران هفت تپه
@kargarane7tape
@sarkhatism
🔴 آنان صدای خشم کوبندهی طبقهی خود بودند. آنان علیه قهر پیوستهی طبقهی حاکم خروشیدند و قهرمانان تاریخ مبارزات خود شدند. آنان گلهای روی زنجیر را آتش زدند و در میان شعلهها با رزمشان جاودان گشتند. آنان تعدادی از کارگران کشته شدهی نامیرای آبان ۹۸ بودند:
#روانبخش_امامیراد
#طاهر_عچرش
#کمال_فرجی
#حسن_غزلی
#عرفان_فائقی
#عزیز_اسکندری
#علی_سرتیپی
#ابراهیم_منصوری
#مهدی_عباسی
#محمدمعین_صالحی
#فرزاد_انصاریفر
#ابراهیم_مرادی
#آرین_رجبی
#محمد_عابدی
#محسن_محمدپور
#احد_بشاره
#علیرضا_محمدزاده
#حمید_شریفی
#حسین_قدمی
#محمد_ملکی
#جواد_نظری_فتحآبادی
تصاویر برگرفته از صفحهی «۱۵۰۰ تصویر»
@sarkhatism
#روانبخش_امامیراد
#طاهر_عچرش
#کمال_فرجی
#حسن_غزلی
#عرفان_فائقی
#عزیز_اسکندری
#علی_سرتیپی
#ابراهیم_منصوری
#مهدی_عباسی
#محمدمعین_صالحی
#فرزاد_انصاریفر
#ابراهیم_مرادی
#آرین_رجبی
#محمد_عابدی
#محسن_محمدپور
#احد_بشاره
#علیرضا_محمدزاده
#حمید_شریفی
#حسین_قدمی
#محمد_ملکی
#جواد_نظری_فتحآبادی
تصاویر برگرفته از صفحهی «۱۵۰۰ تصویر»
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی همهی کودکان این سرزمینی که بهجای درس خواندن مجبور به کار شدند و بهجای بازی کردن، جنگیدند
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی محمرهای، شهری که سالیان سال زیر چکمهی استبداد غارتگران رنگ خرمی به خودش ندید، خونینشهری که هرگز خرمشهر نشد
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی کارگران این سرزمینی که بر تلنبار اجسادشان کاخها در باستیهیلز رویید و دژهای بیت خامنهای مستحکم شد.
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی مردم آبانی، دلیر و شجاع و تنها، با دستانی خالی که کشته میشود اما دیگر برای لحظهای به ظلم و غارت تن نمیدهد، شکست میخورد اما کاخ فاتحان میلرزاند، میمیرد اما دوباره برمیخیزد و تا ویرانی بنیاد جمهوری اسلامی پیش میرود
🚩 محسن محمدپور تو نام مردمی، خونت از زمین میجوشد، خونت سیل میشود و ویران میکند، خونت آب آزادی میشود و میرویاند، تو در قلب ما زندهای، در مشتهای گرهکردهی ما، در خشم ما و در در جنگ ما علیه گرسنگی زندهای محسن محمدپور
🚩 تولدت مبارک محسن محمدپور
#محسن_محمدپور
#قیام_آبان
#آبان_ادامه_دارد
@sarkhatism
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی محمرهای، شهری که سالیان سال زیر چکمهی استبداد غارتگران رنگ خرمی به خودش ندید، خونینشهری که هرگز خرمشهر نشد
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی کارگران این سرزمینی که بر تلنبار اجسادشان کاخها در باستیهیلز رویید و دژهای بیت خامنهای مستحکم شد.
🚩 محسن محمدپور تو خون بر زمین ریختهی مردم آبانی، دلیر و شجاع و تنها، با دستانی خالی که کشته میشود اما دیگر برای لحظهای به ظلم و غارت تن نمیدهد، شکست میخورد اما کاخ فاتحان میلرزاند، میمیرد اما دوباره برمیخیزد و تا ویرانی بنیاد جمهوری اسلامی پیش میرود
🚩 محسن محمدپور تو نام مردمی، خونت از زمین میجوشد، خونت سیل میشود و ویران میکند، خونت آب آزادی میشود و میرویاند، تو در قلب ما زندهای، در مشتهای گرهکردهی ما، در خشم ما و در در جنگ ما علیه گرسنگی زندهای محسن محمدپور
🚩 تولدت مبارک محسن محمدپور
#محسن_محمدپور
#قیام_آبان
#آبان_ادامه_دارد
@sarkhatism