🔴 بالا، تهران، لواسان، شهرک باستیهیلز
🔴 پائین، تهران، پرند، لولهخوابی
#حق_سرپناه #حق_به_شهر #سرمایهداری #تهیدستان_شهری #جزیره_ثبات
@sarkhatism
🔴 پائین، تهران، پرند، لولهخوابی
#حق_سرپناه #حق_به_شهر #سرمایهداری #تهیدستان_شهری #جزیره_ثبات
@sarkhatism
🔴 دانمارک ۱۵ تا ۱۷ میلیون مینک را میکشد
مینک حیوانی از خانواده راسوها است که برای خز آن پرورش داده میشود. دانمارک بزرگترین پرورشدهنده مینک در سرتاسر دنیا است.
شمار مینکهای پرورشی در دانمارک بین ۱۵ تا ۱۷ میلیون است. همه آنها کشته خواهند شد.
این حیوانات مدتها در قفسهای کوچک حبس میشوند تا از پوست آنها در صنعت کثیفِ مد استفاده شود. حالکه تعدادی از آنها به کرونا مبتلا شدهاند، از ترس انتقال به انسان باید قتلعام شوند.
#سرمایهداری
@sarkhatism
مینک حیوانی از خانواده راسوها است که برای خز آن پرورش داده میشود. دانمارک بزرگترین پرورشدهنده مینک در سرتاسر دنیا است.
شمار مینکهای پرورشی در دانمارک بین ۱۵ تا ۱۷ میلیون است. همه آنها کشته خواهند شد.
این حیوانات مدتها در قفسهای کوچک حبس میشوند تا از پوست آنها در صنعت کثیفِ مد استفاده شود. حالکه تعدادی از آنها به کرونا مبتلا شدهاند، از ترس انتقال به انسان باید قتلعام شوند.
#سرمایهداری
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پلیس نیجریه ۱۰ نفر را از "کارخانه تولید نوزاد" نجات داد
زنان نجاتیافته به پلیس گفتهاند که صاحب آنها مردانی را به سراغشان میفرستاده تا آنها را باردار کنند سپس نوزاد را به فروش برساند. کلینیکهای پزشکی برای زایمان و سپس فروش نوزاد در این کشور غیرقانونی نیست.
پلیس نیجریه ۱۰ نفر، از جمله چهار کودک، چهار زن باردار و دو زن دیگر را از یک "کارخانه تولید نوزاد"نجات داد.
به گفته سخنگوی پلیس، این عملیات نجات از یک زایشگاه غیرقانونی روز سهشنبه ۱۳ نوامبر در منطقه مووی در جنوب غربی ایالت اوگون صورت گرفته است.
آبیمبولا اویهیمی، سخنگوی پلیس به خبرگزاری فرانسه گفت: «بر پایه اطلاعی که به دست پلیس رسید، مأموران به این زایشگاه غیرقانونی حمله و ده نفر را نجات دادند که در میان آنها چهار کودک و شش زن هستند که دو تن از این زنان باردارند.»
او گفت زنان به پلیس گفتهاند که صاحب آنها افرادی را مأمور میکرده تا آنها را حامله کنند سپس نوزادان را پس از تولد برای کسب سود میفروخته است.
این گونه "کارخانهها" به طور معمول غیرقانونی نیستند؛ اینها نهادهایی هستند که خود را کلینیک پزشکی خصوصی معرفی میکنند و زنان باردار در آن مستقر میشوند و در آن نوزاد خود را در معرض فروش میگذارند.
در مواردی اما زنان جوان برخلاف میل خود در آنجا حبس و به آنها تجاوز میشود و سپس نوزاد آنها در بازار آزاد به فروش میرسد.
سخنگوی پلیس گفت که دو فرد مظنون، یک مرد معلول و دختر صاحب کلینیک، در این رابطه دستگیر شدهاند. او افزود، "صاحب کلینیک متواری است اما تمام تلاش خود را به خرج خواهیم داد تا او را دستگیر و دادگاهی کنیم".
به گفته سخنگوی پلیس، صاحب این مرکز که یک زن است، پیش از این با همین جرم دستگیر شده است: «او در اوایل سال جاری به اتهام تجارت با انسان در برابر دادگاه قرار گرفته و با وثیقه آزاد شده و به شغل معمول خود بازگشته بود.»
در نیجریه یورش پلیس به زایشگاهها، به ویژه در جنوب این کشور، به کرات اتفاق میافتد.
منبع: دویچهوله
#بردهداری_مدرن #خشونت_علیه_زنان #طبقه_کارگر #تهیدستان #کالایی_سازی_انسان #سرمایهداری
@sarkhatism
زنان نجاتیافته به پلیس گفتهاند که صاحب آنها مردانی را به سراغشان میفرستاده تا آنها را باردار کنند سپس نوزاد را به فروش برساند. کلینیکهای پزشکی برای زایمان و سپس فروش نوزاد در این کشور غیرقانونی نیست.
پلیس نیجریه ۱۰ نفر، از جمله چهار کودک، چهار زن باردار و دو زن دیگر را از یک "کارخانه تولید نوزاد"نجات داد.
به گفته سخنگوی پلیس، این عملیات نجات از یک زایشگاه غیرقانونی روز سهشنبه ۱۳ نوامبر در منطقه مووی در جنوب غربی ایالت اوگون صورت گرفته است.
آبیمبولا اویهیمی، سخنگوی پلیس به خبرگزاری فرانسه گفت: «بر پایه اطلاعی که به دست پلیس رسید، مأموران به این زایشگاه غیرقانونی حمله و ده نفر را نجات دادند که در میان آنها چهار کودک و شش زن هستند که دو تن از این زنان باردارند.»
او گفت زنان به پلیس گفتهاند که صاحب آنها افرادی را مأمور میکرده تا آنها را حامله کنند سپس نوزادان را پس از تولد برای کسب سود میفروخته است.
این گونه "کارخانهها" به طور معمول غیرقانونی نیستند؛ اینها نهادهایی هستند که خود را کلینیک پزشکی خصوصی معرفی میکنند و زنان باردار در آن مستقر میشوند و در آن نوزاد خود را در معرض فروش میگذارند.
در مواردی اما زنان جوان برخلاف میل خود در آنجا حبس و به آنها تجاوز میشود و سپس نوزاد آنها در بازار آزاد به فروش میرسد.
سخنگوی پلیس گفت که دو فرد مظنون، یک مرد معلول و دختر صاحب کلینیک، در این رابطه دستگیر شدهاند. او افزود، "صاحب کلینیک متواری است اما تمام تلاش خود را به خرج خواهیم داد تا او را دستگیر و دادگاهی کنیم".
به گفته سخنگوی پلیس، صاحب این مرکز که یک زن است، پیش از این با همین جرم دستگیر شده است: «او در اوایل سال جاری به اتهام تجارت با انسان در برابر دادگاه قرار گرفته و با وثیقه آزاد شده و به شغل معمول خود بازگشته بود.»
در نیجریه یورش پلیس به زایشگاهها، به ویژه در جنوب این کشور، به کرات اتفاق میافتد.
منبع: دویچهوله
#بردهداری_مدرن #خشونت_علیه_زنان #طبقه_کارگر #تهیدستان #کالایی_سازی_انسان #سرمایهداری
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 دولت، کارگزار سرمایهداران
دولت در نظام #سرمایهداری چیزی نیست مگر کارگزار سرمایهداران. دولتها _ولو با شعارهای بهظاهر متمایز در هنگام رقابتهای انتخاباتی_ دستچین شدهی بورژواها و صاحبان منافع اقتصادی عظیم هستند. دولت در ایران نه تنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه به علت محوریتِ نفت به عنوان مهمترین عامل تولید درآمد، به مافیاییترین وجهی درآمدهای عمومی را میان باندهای بورژوازی توزیع میکند و خردهریزی را در قالب یارانههای نقدی بین اکثریت جمعیت کشور توزیع میکند.
وزیر نفت در دولت که سکاندار مهمترین منبع درآمد ملی است دست روی یکی از محورترینترین وجوه اندیشه #مارکسیستی میگذارد و نه تنها کارگران را مهمترین نیروی تولید ثروت ارزیابی نمیکند بلکه به خامدستانهترین شکل ممکن " #کارآفرینان " را موتور محرک جامعه جا میزند.
او که از ابتدای استقرار #ضدانقلاب تا کنون چه در مقام وزیر جهاد سازندگی و چه در مقام وزیر نفت از کلیدیترین مهرههای کنترل ثروت ملی به نفع طبقهی حاکم بوده است گمان میکند با تعویض لوکوموتیوران تحولات اجتماعی از طبقهی کارگر به کارآفرین ( اسم رمز سرمایهداران ) پنبهی دهها سال پراتیک انقلابی را زده است.
زنگنه خود بهعنوان #کارآفرین سه سال در هیئت مدیرهی #هپکو اراک فعال بود و سنگبنای زوال این شرکت را گذاشت.
دیگر دوستان " کارآفرین " او نیز از نیشکر #هفت_تپه تا #کنتورسازی_قزوین ، از آزمایش تا صنایع نساجی ایران ... را به طور کامل نابود و صدها هزار کارگر را آواره و از هست و نیست ساقط کردند.
در واقع #نئولیبرالیسم هار در جمهوری اسلامی از طریق خرد کردن #طبقه_کارگر بهعنوان نیروی تولید و نابود کردن هر قسم از اتحادیه و سندیکای کارگری است که میتواند وقیحانه در دوربین تلویزیونی نگاه کند و شرکای غارتگر و فاسد خود را عامل تولید ثروت بماند:
ثروتی که در دهها سازمان و بنیاد تحت امر خامنهای، بهشتهای مالیاتی، بورسبازی و ... دپو و یا بالکل از گردش مالی اقتصاد ایران خارج شده است.
در تشکیلات تولیدی همان وزراتخانهای که زنگه ریاست آن را به عهده دارد، دهها هزار کارگر در سختترین شرایط در حال بیرون کشیدن نفت و گاز یا تولید محصولات پتروشیمی هستند و اگر تنها یک روز دست از کار بکشند زنگه و شرکای غارتگر وی معنای از ریل خارج کردن لوکوموتیو غارت را میفهمند.
چهل و دو سال تلاش شبانه روزی دستگاههای امنیتی برای سرکوب #تشکلهای_کارگری و منادیان عدالت و برابری باعث میشود که زنگنه و امثال او با خیال راحت و اعتماد به نفس به طبقهی کارگر دهنکجی کنند:
همان طبقهای که برپا کردن #اعتصاب در همین صنایع نفتی کمر رژیم پهلوی را شکست.
انباشت به مدد غارت تنها با استعانت از سرکوب بیوقفه و لت و پار کردن تمام و کمال چپ و #فعالین_کارگری تسهیل شده است.
سیاست عدم استفاده از نیروی کار بومی، به تباهی کشاندن طبقهی کارگر خوزستان و استقاده از نیروی کار سایر استانها در صنایع نفت و گاز از دیگر سیاستهای #ضدکارگری جمهوری اسلامی برای کاهش احتمال متشکل شدن کارگران نفت و استمرار چرخهی غارت است.
حتی در سرزمینهایی که مولود نظری و مهد اجرای اولین آزمایشات #نئولیبرالی بودهاند، سیاستمدار در سطح وزیر رسمی یک دولت جرات چنین حمله و توهین شنیعی به طبقهی کارگر را ندارد. سیاست یک بام و دو هوای قدرت بزرگ در مواجهه با جمهوری اسلامی را نیز از همین زاویه میتوان بررسی کرد.
آنها از حیث استقرار یکی از وحشیترین نمونههای سرمایهداری در تاریخ در قلب خاورمیانه خاطر جمع شدهاند و هر آنچه از حیث حقوق بشر و ... میگویند مطلقا جنبهی نمایشی دارد. جاذبهی بازار ایران و متعاقبا صدور همین شکل از نئولیبرالیسمِ هار بهقدریست که چین و روسیه حتی زحمت لفاظی با حقوق بشر را هم به خود ندهند و سرمایهداران آمریکا و اتحادیهی اروپا برای رسیدن به این بازار لهله بزنند.
آنچه عدهای اقتدار جمهوری اسلامی مینامند در واقع همین اقتدار در اجرای نئولیبرالیسم بدون هراس از مبادرت به هر میزان از سرکوب و کشتار است.
متن از گروه نویسندگان #سرخط
@sarkhatism
دولت در نظام #سرمایهداری چیزی نیست مگر کارگزار سرمایهداران. دولتها _ولو با شعارهای بهظاهر متمایز در هنگام رقابتهای انتخاباتی_ دستچین شدهی بورژواها و صاحبان منافع اقتصادی عظیم هستند. دولت در ایران نه تنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه به علت محوریتِ نفت به عنوان مهمترین عامل تولید درآمد، به مافیاییترین وجهی درآمدهای عمومی را میان باندهای بورژوازی توزیع میکند و خردهریزی را در قالب یارانههای نقدی بین اکثریت جمعیت کشور توزیع میکند.
وزیر نفت در دولت که سکاندار مهمترین منبع درآمد ملی است دست روی یکی از محورترینترین وجوه اندیشه #مارکسیستی میگذارد و نه تنها کارگران را مهمترین نیروی تولید ثروت ارزیابی نمیکند بلکه به خامدستانهترین شکل ممکن " #کارآفرینان " را موتور محرک جامعه جا میزند.
او که از ابتدای استقرار #ضدانقلاب تا کنون چه در مقام وزیر جهاد سازندگی و چه در مقام وزیر نفت از کلیدیترین مهرههای کنترل ثروت ملی به نفع طبقهی حاکم بوده است گمان میکند با تعویض لوکوموتیوران تحولات اجتماعی از طبقهی کارگر به کارآفرین ( اسم رمز سرمایهداران ) پنبهی دهها سال پراتیک انقلابی را زده است.
زنگنه خود بهعنوان #کارآفرین سه سال در هیئت مدیرهی #هپکو اراک فعال بود و سنگبنای زوال این شرکت را گذاشت.
دیگر دوستان " کارآفرین " او نیز از نیشکر #هفت_تپه تا #کنتورسازی_قزوین ، از آزمایش تا صنایع نساجی ایران ... را به طور کامل نابود و صدها هزار کارگر را آواره و از هست و نیست ساقط کردند.
در واقع #نئولیبرالیسم هار در جمهوری اسلامی از طریق خرد کردن #طبقه_کارگر بهعنوان نیروی تولید و نابود کردن هر قسم از اتحادیه و سندیکای کارگری است که میتواند وقیحانه در دوربین تلویزیونی نگاه کند و شرکای غارتگر و فاسد خود را عامل تولید ثروت بماند:
ثروتی که در دهها سازمان و بنیاد تحت امر خامنهای، بهشتهای مالیاتی، بورسبازی و ... دپو و یا بالکل از گردش مالی اقتصاد ایران خارج شده است.
در تشکیلات تولیدی همان وزراتخانهای که زنگه ریاست آن را به عهده دارد، دهها هزار کارگر در سختترین شرایط در حال بیرون کشیدن نفت و گاز یا تولید محصولات پتروشیمی هستند و اگر تنها یک روز دست از کار بکشند زنگه و شرکای غارتگر وی معنای از ریل خارج کردن لوکوموتیو غارت را میفهمند.
چهل و دو سال تلاش شبانه روزی دستگاههای امنیتی برای سرکوب #تشکلهای_کارگری و منادیان عدالت و برابری باعث میشود که زنگنه و امثال او با خیال راحت و اعتماد به نفس به طبقهی کارگر دهنکجی کنند:
همان طبقهای که برپا کردن #اعتصاب در همین صنایع نفتی کمر رژیم پهلوی را شکست.
انباشت به مدد غارت تنها با استعانت از سرکوب بیوقفه و لت و پار کردن تمام و کمال چپ و #فعالین_کارگری تسهیل شده است.
سیاست عدم استفاده از نیروی کار بومی، به تباهی کشاندن طبقهی کارگر خوزستان و استقاده از نیروی کار سایر استانها در صنایع نفت و گاز از دیگر سیاستهای #ضدکارگری جمهوری اسلامی برای کاهش احتمال متشکل شدن کارگران نفت و استمرار چرخهی غارت است.
حتی در سرزمینهایی که مولود نظری و مهد اجرای اولین آزمایشات #نئولیبرالی بودهاند، سیاستمدار در سطح وزیر رسمی یک دولت جرات چنین حمله و توهین شنیعی به طبقهی کارگر را ندارد. سیاست یک بام و دو هوای قدرت بزرگ در مواجهه با جمهوری اسلامی را نیز از همین زاویه میتوان بررسی کرد.
آنها از حیث استقرار یکی از وحشیترین نمونههای سرمایهداری در تاریخ در قلب خاورمیانه خاطر جمع شدهاند و هر آنچه از حیث حقوق بشر و ... میگویند مطلقا جنبهی نمایشی دارد. جاذبهی بازار ایران و متعاقبا صدور همین شکل از نئولیبرالیسمِ هار بهقدریست که چین و روسیه حتی زحمت لفاظی با حقوق بشر را هم به خود ندهند و سرمایهداران آمریکا و اتحادیهی اروپا برای رسیدن به این بازار لهله بزنند.
آنچه عدهای اقتدار جمهوری اسلامی مینامند در واقع همین اقتدار در اجرای نئولیبرالیسم بدون هراس از مبادرت به هر میزان از سرکوب و کشتار است.
متن از گروه نویسندگان #سرخط
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #سرخط : در #روز_جهانی_زن فراموش نکنیم که هر ساله میلیونها زن تهیدست در سراسر جهان، در جستوجوی آب آشامیدنی با انواع خطرات جانی از جمله خشونت جنسی مواجه میشوند.
#تهیدستان
#سرمایهداری
#تبعیض_ساختاری
#نابرابری
#استثمار_مضاعف
@sarkhatism
#تهیدستان
#سرمایهداری
#تبعیض_ساختاری
#نابرابری
#استثمار_مضاعف
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بازهم توحشِ سرمایه علیه تهیدستان
#سرخط: شامگاه سهشنبه پادوهای دولتیِ بورژوازی مستغلات، شبانه به سرپناه یک خانوادهی کپرنشین در حاشیهی چابهار حمله کرده و پس از ضرب و شتم تمام اعضای خانواده و تخریب سرپناه، وسایل زندگیشان را نیز غارت کردهاند.
#حق_سرپناه #حق_مسکن #تهیدستان_شهری #طبقه_کارگر #سرمایهداری #جزیره_ثبات
@sarkhatism
#سرخط: شامگاه سهشنبه پادوهای دولتیِ بورژوازی مستغلات، شبانه به سرپناه یک خانوادهی کپرنشین در حاشیهی چابهار حمله کرده و پس از ضرب و شتم تمام اعضای خانواده و تخریب سرپناه، وسایل زندگیشان را نیز غارت کردهاند.
#حق_سرپناه #حق_مسکن #تهیدستان_شهری #طبقه_کارگر #سرمایهداری #جزیره_ثبات
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 نان در پیالهی خون
در مترو به صورت مردمانی که در شرایط اوجگیری #کرونا برای بقا و رسیدن به محل کار روی هم تلانبار شدهاند نگاه کنید، به صورتهای #دستفروشان، #کارگران_فصلی و #کودکان_کار ، به ميليونها کارگرِ #بیکار و بیش از بیست میلیون #حاشیهنشین، به #بلوچها و #عربها و ... دیگر مردمانِ تحت تبعیضِ ساختاری و نظاممند، به کسانیکه مجبور شدهاند نان را قسطی خریداری کنند. بعد به صورت و ظاهر امثال #مستر_تیستر این مجسمههای عفونت نگاه کنید تا دریافته شود که ایران برای چه کسانی #جزیره_ثبات است و چه کسانی با گزارهی #امنیت_ملی به ارگاسم میرسند!
در شرایطی که تورم افسار پاره کرده و قیمتها روزانه _و حتی ساعتی_ افزایش مییابند و بسیاری از زحمتکشان مجبور به خرید قسطیِ نان شدهاند، چه کسانی میتوانند با خیال آسوده مروج فرهنگ جنون بلعیدن، بعید و بازهم بلعیدن باشند؟
همان کسانی معترضان به گرسنگی، #تبعیض_ساختاری، #بیعدالتی، فساد و غارت را که در دی و آبان به رگبار بسته شدند " اغتشاشگر " مینامند و ضمن بلعیدنِ غذاهای گرانقیمت از " عدم خشونت " و " در مقابل هم قرار ندادنِ مردم " بگویند و نانشان را در پیالهای از خون تهیدستان خیس کنند.
در روزهایی که کرونا اوج گرفته و ویروس مرگ به شکرانهی وجود جمهوری اسلامی تقویت میگردد، بینوایان در صفهای مرغ و روغن با مرگ دست و پنجه نرم میکنند و مشتی زالو بهنام #کارآفرینی و #رقابت_آزاد، دیوانهوار میبلعند و لذتهای پلیدشان را به رخ فقرا میکشند.
امثال این تودهی عفونت باید آزادانه در جمهوری اسلامی جولان بدهند و صفحهشان صدهاهزار تعقیبکننده داشته باشد تا صدای بازنشستگانی که بعد از سه دهه کار و زحمت به نان شبشان محتاج هستند و شجاعانه در کف خیابانها اعتراض میکنند، شنیده نشود. صدای #مادران_دادخواه و زنان و مردانی که در راه برابری و محو فقر و گرسنگی مبارزه میکنند شنیده نشود و پادوهای #نایاکی ( امثال #نگار_مرتضوی، #فرناز_فصیحی، #نسیم_نوروزی، #تریتا_پارسی و ... ) با ارجاع به همین صفحات خوش آب و رنگ، از #زندگی_نرمال در ایران سخن بگویند.
در ساحت جامعهی #سرمایهداری و بهطور خاص سرمایهداری #نئولیبرالِ آلوده به تفکراتِ بیمارِ #شیعی-آریایی هر امری سیاسی است و از این منظر همین آقای تودهی عفونت نیز زیر سایهی رژیم جمهوری اسلامی در خدمت پروپاگاندای حاکم است. مرغ و گوشتی که میبلعد و کرور کرور پولی که به جیب میزند ماحصل همکاری برای خاموش کردن صدای #بیصدایان است و بیاغراق سرکوبها کامل نمیگردد مگر به واسطهی جولانِ اوباشی چون او.
از صفحهی اینستاگرام «صدای ماهی سیاه»
@sarkhatism
در مترو به صورت مردمانی که در شرایط اوجگیری #کرونا برای بقا و رسیدن به محل کار روی هم تلانبار شدهاند نگاه کنید، به صورتهای #دستفروشان، #کارگران_فصلی و #کودکان_کار ، به ميليونها کارگرِ #بیکار و بیش از بیست میلیون #حاشیهنشین، به #بلوچها و #عربها و ... دیگر مردمانِ تحت تبعیضِ ساختاری و نظاممند، به کسانیکه مجبور شدهاند نان را قسطی خریداری کنند. بعد به صورت و ظاهر امثال #مستر_تیستر این مجسمههای عفونت نگاه کنید تا دریافته شود که ایران برای چه کسانی #جزیره_ثبات است و چه کسانی با گزارهی #امنیت_ملی به ارگاسم میرسند!
در شرایطی که تورم افسار پاره کرده و قیمتها روزانه _و حتی ساعتی_ افزایش مییابند و بسیاری از زحمتکشان مجبور به خرید قسطیِ نان شدهاند، چه کسانی میتوانند با خیال آسوده مروج فرهنگ جنون بلعیدن، بعید و بازهم بلعیدن باشند؟
همان کسانی معترضان به گرسنگی، #تبعیض_ساختاری، #بیعدالتی، فساد و غارت را که در دی و آبان به رگبار بسته شدند " اغتشاشگر " مینامند و ضمن بلعیدنِ غذاهای گرانقیمت از " عدم خشونت " و " در مقابل هم قرار ندادنِ مردم " بگویند و نانشان را در پیالهای از خون تهیدستان خیس کنند.
در روزهایی که کرونا اوج گرفته و ویروس مرگ به شکرانهی وجود جمهوری اسلامی تقویت میگردد، بینوایان در صفهای مرغ و روغن با مرگ دست و پنجه نرم میکنند و مشتی زالو بهنام #کارآفرینی و #رقابت_آزاد، دیوانهوار میبلعند و لذتهای پلیدشان را به رخ فقرا میکشند.
امثال این تودهی عفونت باید آزادانه در جمهوری اسلامی جولان بدهند و صفحهشان صدهاهزار تعقیبکننده داشته باشد تا صدای بازنشستگانی که بعد از سه دهه کار و زحمت به نان شبشان محتاج هستند و شجاعانه در کف خیابانها اعتراض میکنند، شنیده نشود. صدای #مادران_دادخواه و زنان و مردانی که در راه برابری و محو فقر و گرسنگی مبارزه میکنند شنیده نشود و پادوهای #نایاکی ( امثال #نگار_مرتضوی، #فرناز_فصیحی، #نسیم_نوروزی، #تریتا_پارسی و ... ) با ارجاع به همین صفحات خوش آب و رنگ، از #زندگی_نرمال در ایران سخن بگویند.
در ساحت جامعهی #سرمایهداری و بهطور خاص سرمایهداری #نئولیبرالِ آلوده به تفکراتِ بیمارِ #شیعی-آریایی هر امری سیاسی است و از این منظر همین آقای تودهی عفونت نیز زیر سایهی رژیم جمهوری اسلامی در خدمت پروپاگاندای حاکم است. مرغ و گوشتی که میبلعد و کرور کرور پولی که به جیب میزند ماحصل همکاری برای خاموش کردن صدای #بیصدایان است و بیاغراق سرکوبها کامل نمیگردد مگر به واسطهی جولانِ اوباشی چون او.
از صفحهی اینستاگرام «صدای ماهی سیاه»
@sarkhatism
Forwarded from نقد
▫️ محتوای طبقاتیِ قومیت در کلانشهر
▫️ ارزش سیاسی و اقتصادی کارِ کُردها
نوشتهی: پولات آلپمن
ترجمهی: مهرداد امامی
4 مه 2021
📝 مقالهی حاضر ترجمهی فصلی از کتابی است بهنام در برابر باد: روندهای کار و جستوجوی ضدّهژمونی که در سال 2015 از جانب انتشارات «نوتابِنِه» به زبان ترکی منتشر شد. در این کتاب روندهای بیثباتسازی، پرولترسازی، رژیمهای کار نولیبرالی، استراتژیهای ضدّهژمونیک همچون پداگوژی بدیل، نقش تکنولوژی در مبارزهی طبقاتی و سازمانهای کار بدیل عمدتاً در بستر ترکیه به بحث گذاشته میشوند. در آستانهی یکم می سال 2021 ترجمهی این مقاله را مشخصاً تقدیم میکنم به تمام کارگران و زحمتکشان ساکن ایران، به تمام مهاجران داخلی و خارجی در جایجای کشور، به زنان و مردان و کودکان کاری که هیچ ثروت و آبادانیای برایشان ایجاد نشده است مگر از طریق استثمار کار، بدن، ذهن و جان آنها در عرصههای مختلف اجتماعی.
🔸 روند سرمایهدارانهشدن ترکیهی مدرن در عین حال فراگردی است به موازات روند تأسیس رژیم دولت-ملت در این کشور. به بیان دیگر، تلقی جامعهی ترکیه از جانب نخبگان بنیانگذار به عنوان «تودهای فاقد امتیاز، بیطبقه و درهمجوشیده»، اتخاذ الگوی توسعهی سرمایهدارانه و روّیههای دولت-ملتسازی که همچون پروژههای مهندسی اجتماعی سربرآورده و در عین حال به منزلهی سیاستهای موازی تحقق یافتهاند، سرشتنشان اصلی دولت بودند. محور سیاستهای اقتصادی دولت سیاستهایی با هدف فراروی از کمتوسعهیافتگی بهواسطهی گذار به سرمایهداری بود. سویهی اجتماعی این سیاستها نیز نظراً حاوی شکلگیری ملت بر پایهی قلمروی مشترک و عملاً بر اساس تبار/خون بود. این وضعیت موجب شد که بین هویت «ملت» همچون یک تخیل و هویت قومی بهمثابهی شکل هستی اجتماعی-فرهنگیْ مواجههای پرتنش و منازعهآمیز بهوجود آید. این روند که در دورهی نخستین جمهوری به عنوان «مسئلهی شرق» تلقی میشد و در عین حال تعاریفی مرتبط با «ترور» و مشابه آن پیدا کرد، نهایتاً تبدیل به «مسئلهی کُردی» شد و به سبب سیاستهای دولتی متفاوت، عرصه را برای مهاجرت اجباری کُردها فراهم کرد. بدین ترتیب کُردهایی که از روی اجبار مهاجرت کردند، از سرزمینهای خود رانده شدند. طی این روند، کُردها برای اینکه بتوانند در کلانشهرها اسکان یابند تبدیل به نیروی کار ارزان شدند و این نیروی کار ارزان در عین حال اسیر سازوکارهای سلطهای شد که نابرابری اجتماعی را بازتولید میکردند.
🔸 از دههی 1950 به این سو، نیروی کار کُردها که نیروی کار ارزان-قومی را نمایندگی میکرد و به دلایل مختلف محصول مهاجرتهای جمعیت کُرد ساکن در شرق و جنوبشرقی آناتولی بود، هم با خصلتهای ساختاری و خارجی روندهای اجتماعی و هم با تنشهای سیاسی افزوده بر آنها مواجه بود و از این رو کُرد بودن را تبدیل به موقعیتی نامساعد در روندهای کار کرده بود. عرصهی اجتماعی که از طریق شکل تولید منعطف در روابط تولیدی بازسازی شده بود، عرصه را برای توسعهی روابط غیررسمی فراهم ساخت. غیررسمیسازی، شرایط اجتماعی ضروری برای تحققِ عملیِ روندهای اقتصادی و حقوقیِ موازی با بیثباتسازی نیروی کار را ایجاد میکند. شبکهی روابط واقعی جهت بازتولید نیروی کار ارزان مشخصاً در کلانشهرها شکل میگیرد. بنابراین، الگوی تولید منعطف یا پستفوردیسم که همچون رژیم انباشت جدیدِ شیوهی تولید سرمایهداری سربرآورده و در مناسبات کاریْ حاکم شده و در شبکهی روابط کاری نقش تعیینکنندهای ایفا کرده است، تنها محدود به افزایش استخدام نیروی کار بیثبات از طریق مرکزیتدادن به روابط غیررسمی نشده است، در عین حال، طی روند مذکور نقش بسزایی در گسیل نیروی کار ارزان به کلانشهرها ایفا کرده است.
🔸 این پژوهش مبتنی بر یافتههای یک پژوهش میدانی است که طی سالهای 2013-2012 ظرف تقریباً نُه ماه در منطقهی بیاوغلوی استانبول انجام شد. این پژوهش که مشخصاً ناشی از دغدغهی جامعهشناختی نسبت به مفصلبندی کُردهای ساکن محلهی تارلاباشی در روندهای کار شهری است، از طریق روش مصاحبهی عمیق انجام شده است. بخشی از دادههای این پژوهش طبق مفروضات نظریهی زمینهای تحلیل و ارزیابی شدهاند. هدف پژوهش حاضر فهم روند سرمایهدارانهشدن ترکیه و تأثیر سیاستهای دولت-ملت بر کُردها و تحلیل تأثیر این تحولات بر ساخت طبقاتی ترکیه است.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2aU
#مهرداد_امامی #پولات_آلپمن
#کلانشهر، #قومیت #امپریالیسم #سرمایهداری #طبقات_اجتماعی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ ارزش سیاسی و اقتصادی کارِ کُردها
نوشتهی: پولات آلپمن
ترجمهی: مهرداد امامی
4 مه 2021
📝 مقالهی حاضر ترجمهی فصلی از کتابی است بهنام در برابر باد: روندهای کار و جستوجوی ضدّهژمونی که در سال 2015 از جانب انتشارات «نوتابِنِه» به زبان ترکی منتشر شد. در این کتاب روندهای بیثباتسازی، پرولترسازی، رژیمهای کار نولیبرالی، استراتژیهای ضدّهژمونیک همچون پداگوژی بدیل، نقش تکنولوژی در مبارزهی طبقاتی و سازمانهای کار بدیل عمدتاً در بستر ترکیه به بحث گذاشته میشوند. در آستانهی یکم می سال 2021 ترجمهی این مقاله را مشخصاً تقدیم میکنم به تمام کارگران و زحمتکشان ساکن ایران، به تمام مهاجران داخلی و خارجی در جایجای کشور، به زنان و مردان و کودکان کاری که هیچ ثروت و آبادانیای برایشان ایجاد نشده است مگر از طریق استثمار کار، بدن، ذهن و جان آنها در عرصههای مختلف اجتماعی.
🔸 روند سرمایهدارانهشدن ترکیهی مدرن در عین حال فراگردی است به موازات روند تأسیس رژیم دولت-ملت در این کشور. به بیان دیگر، تلقی جامعهی ترکیه از جانب نخبگان بنیانگذار به عنوان «تودهای فاقد امتیاز، بیطبقه و درهمجوشیده»، اتخاذ الگوی توسعهی سرمایهدارانه و روّیههای دولت-ملتسازی که همچون پروژههای مهندسی اجتماعی سربرآورده و در عین حال به منزلهی سیاستهای موازی تحقق یافتهاند، سرشتنشان اصلی دولت بودند. محور سیاستهای اقتصادی دولت سیاستهایی با هدف فراروی از کمتوسعهیافتگی بهواسطهی گذار به سرمایهداری بود. سویهی اجتماعی این سیاستها نیز نظراً حاوی شکلگیری ملت بر پایهی قلمروی مشترک و عملاً بر اساس تبار/خون بود. این وضعیت موجب شد که بین هویت «ملت» همچون یک تخیل و هویت قومی بهمثابهی شکل هستی اجتماعی-فرهنگیْ مواجههای پرتنش و منازعهآمیز بهوجود آید. این روند که در دورهی نخستین جمهوری به عنوان «مسئلهی شرق» تلقی میشد و در عین حال تعاریفی مرتبط با «ترور» و مشابه آن پیدا کرد، نهایتاً تبدیل به «مسئلهی کُردی» شد و به سبب سیاستهای دولتی متفاوت، عرصه را برای مهاجرت اجباری کُردها فراهم کرد. بدین ترتیب کُردهایی که از روی اجبار مهاجرت کردند، از سرزمینهای خود رانده شدند. طی این روند، کُردها برای اینکه بتوانند در کلانشهرها اسکان یابند تبدیل به نیروی کار ارزان شدند و این نیروی کار ارزان در عین حال اسیر سازوکارهای سلطهای شد که نابرابری اجتماعی را بازتولید میکردند.
🔸 از دههی 1950 به این سو، نیروی کار کُردها که نیروی کار ارزان-قومی را نمایندگی میکرد و به دلایل مختلف محصول مهاجرتهای جمعیت کُرد ساکن در شرق و جنوبشرقی آناتولی بود، هم با خصلتهای ساختاری و خارجی روندهای اجتماعی و هم با تنشهای سیاسی افزوده بر آنها مواجه بود و از این رو کُرد بودن را تبدیل به موقعیتی نامساعد در روندهای کار کرده بود. عرصهی اجتماعی که از طریق شکل تولید منعطف در روابط تولیدی بازسازی شده بود، عرصه را برای توسعهی روابط غیررسمی فراهم ساخت. غیررسمیسازی، شرایط اجتماعی ضروری برای تحققِ عملیِ روندهای اقتصادی و حقوقیِ موازی با بیثباتسازی نیروی کار را ایجاد میکند. شبکهی روابط واقعی جهت بازتولید نیروی کار ارزان مشخصاً در کلانشهرها شکل میگیرد. بنابراین، الگوی تولید منعطف یا پستفوردیسم که همچون رژیم انباشت جدیدِ شیوهی تولید سرمایهداری سربرآورده و در مناسبات کاریْ حاکم شده و در شبکهی روابط کاری نقش تعیینکنندهای ایفا کرده است، تنها محدود به افزایش استخدام نیروی کار بیثبات از طریق مرکزیتدادن به روابط غیررسمی نشده است، در عین حال، طی روند مذکور نقش بسزایی در گسیل نیروی کار ارزان به کلانشهرها ایفا کرده است.
🔸 این پژوهش مبتنی بر یافتههای یک پژوهش میدانی است که طی سالهای 2013-2012 ظرف تقریباً نُه ماه در منطقهی بیاوغلوی استانبول انجام شد. این پژوهش که مشخصاً ناشی از دغدغهی جامعهشناختی نسبت به مفصلبندی کُردهای ساکن محلهی تارلاباشی در روندهای کار شهری است، از طریق روش مصاحبهی عمیق انجام شده است. بخشی از دادههای این پژوهش طبق مفروضات نظریهی زمینهای تحلیل و ارزیابی شدهاند. هدف پژوهش حاضر فهم روند سرمایهدارانهشدن ترکیه و تأثیر سیاستهای دولت-ملت بر کُردها و تحلیل تأثیر این تحولات بر ساخت طبقاتی ترکیه است.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2aU
#مهرداد_امامی #پولات_آلپمن
#کلانشهر، #قومیت #امپریالیسم #سرمایهداری #طبقات_اجتماعی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
محتوای طبقاتیِ قومیت در کلانشهر
ارزش سیاسی و اقتصادی کار کُردها نوشتهی: پولات آلپمن ترجمهی: مهرداد امامی مقالهی حاضر ترجمهی فصلی از کتابی است بهنام در برابر باد: روندهای کار و جستوجوی ضدّهژمونی که در سال 2015 از جانب انتشار…
🔴 کار کودکان، فاجعه ای جهانی
بر اساس گزارشی که سازمان جهانی کار و یونیسف، اخیرا منتشر کردهاند، یکی از هر ده کودک در سراسر دنیا، کودک کار است. حدود نیمی از این کودکان کار، به کارهایی اشتغال دارند که برای سلامتی، امنیت و رشد روان آنها، خطرناک است.
#استثمار_کودکان
#سرمایهداری_جهانی
@sarkhatism
بر اساس گزارشی که سازمان جهانی کار و یونیسف، اخیرا منتشر کردهاند، یکی از هر ده کودک در سراسر دنیا، کودک کار است. حدود نیمی از این کودکان کار، به کارهایی اشتغال دارند که برای سلامتی، امنیت و رشد روان آنها، خطرناک است.
#استثمار_کودکان
#سرمایهداری_جهانی
@sarkhatism
🔴 توتالیتاریسم «چپ» به بهانهی «مارکسیسم»
نقدی بر مقالهی: «’مارکسیسم’ قومگرا یا قومگرایی ’مارکسیستی’»
🖋 یاشار دارالشفاء
♦️ امیر مصباحی در مقالهی خود زیر عنوان «’مارکسیسم’ قومگرا یا قومگرایی ’مارکسیستی’» به میانجی نقد جزوهیِ «آذربایجان و مسئلهی ملیِ» علیرضا نابدل مدعی است که چیزی تحت عنوان «ستم قومی» در ایران وجود ندارد و اگر بخواهیم به مبنای تحلیلیِ کمونیسم مارکسی وفادار باشیم، تنها باید بر مؤلفهی «کار» و مناسبات حاکم بر آن، که به افراد هویت میدهد، تکیه کنیم. از نظر ایشان هویتهای دیگر، اعم از قومی، ملی، مذهبی، جنسی یا جنسیتی، نمیتوانند مبنایِ عملِ کمونیسمِ مارکسی باشند، چرا که همهی آنها هویتهایی غیرطبقاتیاند؛ کمونیسم فقط هویتِ طبقاتیِ انسانها را به رسمیت میشناسد و مبنای سیاستورزیِ خود قرار میدهد.
در این یادداشت کوتاه میکوشم نشاندهم که نتیجهی منطقی چنین رویکردی چیزی جز توتالیتاریسم با صورتک باصطلاح «چپ» و به اسم دفاع از طبقهی کارگر نیست و عملا راه برای یک دولت-ملت مردسالارِ توتالیتر هموار میسازد.
♦️ مشکل از جایی آغاز میشود که نویسنده اصرار دارد تعریفی از ملت بهدست دهد که بدون استناد به ریشههای پیدایش ملت «همهی باشندگان در یک سرزمین» را دربربگیرد. از همین رو هم هست که بدون کوچکترین ارجاعی به پژوهشهای تعیینکنندهی کسانی چون بندیکت اندرسون یا اریک هابزباوم، از فقدان تعریف واحدی از مفهوم ملت صحبت میکند.
در اینجا با استفاده از شرح انتقادی بر آرای بندکیت اندرسون در دو مقالهی مهم «مسألهی قومیت و تکلیف ما» و «رمزگشایی از ژانوس مدرن: تکثر جوامع و تشکیل ملت» میکوشم درک نادرست نویسنده از مفهوم «ملت» را نشان دهم.
♦️درک شناسنامهای مصباحی از مفهوم «ملت» درکی کجراهکننده و درواقع عامدانه راهی است برای «انکار مسألهی ستم ملی»، در حالی که بنظر من، میتوان در ایران از «ملت غالب فارس» و «ملتهای مغلوب کرد و ترک و عرب و بلوچ و …» سخن گفت. بورژوازی فارس در واقع آن نیروی مؤسس دولت ملی ایران است که بورژوازیبودنش مربوط به نسبت میان پروژهی دولت-ملتسازی با سرمایهداری است و فارسبودنش هم مربوط به برساختهشدن تصوری از یک «ما»ی هویتی. بنابراین، کرد و ترک و عربِ ساکن در جغرافیای ایران که در خدمت منافع این «ما»ی هویتی بورژوایی اند، بهناگزیر باید هویت ملی مغلوب خویش را به نفع بهره بردن از هویت ملی غالب بهکنار بگذارند.
♦️ کمونیسمی که مصباحی از آن یاد میکند و به مارکس نسبت میدهد، کوچکترین ربطی به مارکس ندارد. چطور میتوان انبوه مستندات تاریخی و انواع استدلالهای سنتهای چپ فمینیستی را بیهیچ بررسی به کناری نهاد و اتکا بر هویت جنسیتی در نبرد را به نفع یکهتازی هویت طبقاتی منتفی اعلام کرد؟ این، وجه دیگر مردسالاری است که از قضا نمونههای برجستهی داخلی آن سیاستهای همان نیروهایی است که در ابتدای انقلاب دست در دست اسلام سیاسی گذاشتند و به اسم اهمیت طبقه و خطر امپریالیسم، مسألهی زنان را در اولویت دوم گذاشتند.
♦️ در ارتباط با مسألهی قومیت و مذهب نیز، موضعگیری مارکس در ارتباط با «شورش سپویها» در هند آشکارا نشان میدهد که طبقهگرایی توتالیتاریستی مصباحی ربطی به مارکس ندارد. برای روشنشدن این نکته، بخش مختصری از پژوهش عمیق کوین اندرسون با عنوان «مارکس در حاشیهها» را ذکر میکنم تا تفاوت نگاه گشودهی مارکس به قومیت و مذهب در قیاس با شعار توتالیتاریستی «یا طبقه یا هیچ» مصباحی آشکارتر شود....
📝 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2uj
#یاشار_دارالشفاء #قومیت #ملیت #دولت_ملت #سرمایهداری #علیرضا_نابدل
@sarkhatism
@naghd_com
نقدی بر مقالهی: «’مارکسیسم’ قومگرا یا قومگرایی ’مارکسیستی’»
🖋 یاشار دارالشفاء
♦️ امیر مصباحی در مقالهی خود زیر عنوان «’مارکسیسم’ قومگرا یا قومگرایی ’مارکسیستی’» به میانجی نقد جزوهیِ «آذربایجان و مسئلهی ملیِ» علیرضا نابدل مدعی است که چیزی تحت عنوان «ستم قومی» در ایران وجود ندارد و اگر بخواهیم به مبنای تحلیلیِ کمونیسم مارکسی وفادار باشیم، تنها باید بر مؤلفهی «کار» و مناسبات حاکم بر آن، که به افراد هویت میدهد، تکیه کنیم. از نظر ایشان هویتهای دیگر، اعم از قومی، ملی، مذهبی، جنسی یا جنسیتی، نمیتوانند مبنایِ عملِ کمونیسمِ مارکسی باشند، چرا که همهی آنها هویتهایی غیرطبقاتیاند؛ کمونیسم فقط هویتِ طبقاتیِ انسانها را به رسمیت میشناسد و مبنای سیاستورزیِ خود قرار میدهد.
در این یادداشت کوتاه میکوشم نشاندهم که نتیجهی منطقی چنین رویکردی چیزی جز توتالیتاریسم با صورتک باصطلاح «چپ» و به اسم دفاع از طبقهی کارگر نیست و عملا راه برای یک دولت-ملت مردسالارِ توتالیتر هموار میسازد.
♦️ مشکل از جایی آغاز میشود که نویسنده اصرار دارد تعریفی از ملت بهدست دهد که بدون استناد به ریشههای پیدایش ملت «همهی باشندگان در یک سرزمین» را دربربگیرد. از همین رو هم هست که بدون کوچکترین ارجاعی به پژوهشهای تعیینکنندهی کسانی چون بندیکت اندرسون یا اریک هابزباوم، از فقدان تعریف واحدی از مفهوم ملت صحبت میکند.
در اینجا با استفاده از شرح انتقادی بر آرای بندکیت اندرسون در دو مقالهی مهم «مسألهی قومیت و تکلیف ما» و «رمزگشایی از ژانوس مدرن: تکثر جوامع و تشکیل ملت» میکوشم درک نادرست نویسنده از مفهوم «ملت» را نشان دهم.
♦️درک شناسنامهای مصباحی از مفهوم «ملت» درکی کجراهکننده و درواقع عامدانه راهی است برای «انکار مسألهی ستم ملی»، در حالی که بنظر من، میتوان در ایران از «ملت غالب فارس» و «ملتهای مغلوب کرد و ترک و عرب و بلوچ و …» سخن گفت. بورژوازی فارس در واقع آن نیروی مؤسس دولت ملی ایران است که بورژوازیبودنش مربوط به نسبت میان پروژهی دولت-ملتسازی با سرمایهداری است و فارسبودنش هم مربوط به برساختهشدن تصوری از یک «ما»ی هویتی. بنابراین، کرد و ترک و عربِ ساکن در جغرافیای ایران که در خدمت منافع این «ما»ی هویتی بورژوایی اند، بهناگزیر باید هویت ملی مغلوب خویش را به نفع بهره بردن از هویت ملی غالب بهکنار بگذارند.
♦️ کمونیسمی که مصباحی از آن یاد میکند و به مارکس نسبت میدهد، کوچکترین ربطی به مارکس ندارد. چطور میتوان انبوه مستندات تاریخی و انواع استدلالهای سنتهای چپ فمینیستی را بیهیچ بررسی به کناری نهاد و اتکا بر هویت جنسیتی در نبرد را به نفع یکهتازی هویت طبقاتی منتفی اعلام کرد؟ این، وجه دیگر مردسالاری است که از قضا نمونههای برجستهی داخلی آن سیاستهای همان نیروهایی است که در ابتدای انقلاب دست در دست اسلام سیاسی گذاشتند و به اسم اهمیت طبقه و خطر امپریالیسم، مسألهی زنان را در اولویت دوم گذاشتند.
♦️ در ارتباط با مسألهی قومیت و مذهب نیز، موضعگیری مارکس در ارتباط با «شورش سپویها» در هند آشکارا نشان میدهد که طبقهگرایی توتالیتاریستی مصباحی ربطی به مارکس ندارد. برای روشنشدن این نکته، بخش مختصری از پژوهش عمیق کوین اندرسون با عنوان «مارکس در حاشیهها» را ذکر میکنم تا تفاوت نگاه گشودهی مارکس به قومیت و مذهب در قیاس با شعار توتالیتاریستی «یا طبقه یا هیچ» مصباحی آشکارتر شود....
📝 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2uj
#یاشار_دارالشفاء #قومیت #ملیت #دولت_ملت #سرمایهداری #علیرضا_نابدل
@sarkhatism
@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
توتالیتاریسم «چپ» به بهانهی «مارکسیسم»
نقدی بر مقاله: «»مارکسیسم» قومگرا یا قومگرایی «مارکسیستی»» نوشتهی: یاشار دارالشفاء اهمیت هویت طبقاتی برای مبارزه علیه سرمایهداری، هرگز نمیتواند اهمیت ملیت تحت ستم در مب…