سرخط
9.36K subscribers
21.7K photos
16.7K videos
346 files
1.21K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
Forwarded from نقد
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ گرگ‌ومیشِ صهیونیسم
▫️رؤیاهای استعماری، کابوس‌های نژادپرستانه و آینده‌های آزادشده


۲۷ مارس ۲۰۲۴

نوشته‌ی: رُزالیند پچسکی
ترجمه‌ی: سیدسجاد هاشمی‌نژاد، شیما مقدسی و پارسا زنگنه

🔸 «صهیونیسم زمینه‌ی تاریخی واقعی رشد خود، هزینه‌ی سیاسی‌اش برای ساکنان محلی فلسطین و تبعیضات ظالمانه‌ی ستیزه‌جویانه‌اش میان یهودیان و غیریهودیان را پنهان کرده یا باعث ناپدیدی‌شان شده است … امروزه تنها موضوعی که اسرائیل را به‌مثابه‌ی یک جامعه به هیجان می‌آورد، موضوع فلسطینی‌ها است: نفی فلسطینی‌ها، ثابت‌ترین رشته‌ای است که در سرتاسر بافه‌ی صهیونیسم تنیده شده است.»

🔸 از زمانی که ادوارد سعید فقید، محقق و فعال فلسطینی سخنان بالا را نوشت، تا الان که بیش از چهل سال از آن می‌گذرد، تغییرات زیادی رخ داده ‌است. اکنون به لطف یک جنبش مقاومت قدرت‌مند که با پیوستن فلسطینی‌ها، یهودیان، مسلمانان، مسیحیان، سکولارها و سایر فعالان هم‌بسته با فلسطین هم‌راه بوده، مسئله‌ی فلسطین در صحنه‌ی جهانیْ مشهود و زنده است. هم‌زمان با این امر، «مسئله‌ی صهیون» اما، با انبوهی از توشه‌های تاریخیِ پرپیچ‌وخم هم‌راه است. زمانی که صهیونیست‌های یهودی ایده‌ی فلسطین را به‌عنوان سرزمینی بدون مردم، برای مردمی بدون سرزمین از آن خود کردند، به این واقعیت که فلسطین سرزمینی خالی از مردم نیست کاملاً آگاه بودند. با این وجود، آن‌ها تصمیم گرفتند با مردم محلی عرب به‌مثابه‌ی مردمی «نامرئی»، مردمی «غریبه» و به‌مثابه‌ی مردمی که از اروپایی‌ها پایین‌تر هستند، رفتار کنند. به‌طور خلاصه، با آن‌ها هم‌چون کسانی رفتار کنند که گویی واقعاً مردم نیستند. سعید نوشت که نژادپرستی «زمینه‌ی تاریخی واقعی رشد صهیونیسم است».


🔸 همگن‌سازی یهودیان به‌مثابه‌ی یک هویت ملی یا نژادیِ واحد که به‌طور جدایی‌ناپذیری مقید به کشور اسرائیل است، خود نوعی یهودستیزی محسوب می‌شود که ریشه‌هایی بسیار قدیمی دارد. صهیونیسم، یک ایدئولوژی و مجموعه‌ای از کردوکارها بوده که، مطابق با خاستگاه‌هایش در اروپای قرن نوزدهم، نظامی نژادپرستانه را مبتنی بر استعمارگری سکونت‌گزین تأسیس کرده است. این نظام نژادپرستانه، مانند تمام نظام‌های نژادپرستی دیگر، یک نژادپرستیِ دووجهی را در دستور کار خود قرار داده است: نژادپرستیِ رو به بیرون و در قبال «دیگری‌ها»، و نژادپرستی رو به درون در قبال خود. هم‌سویی اولیه‌ی این نظام نژادپرستانه با مفروضات اروپایی در مورد برتری غرب و سفیدپوستان، هم مبتنی بر و هم ایجاد‌کننده‌ی سرکوب و طرد عرب‌های فلسطینی، آفریقای شمالی و مسلمانان بود، حال آن‌که معادل‌سازی یهودی‌بودگی‌یش با وفاداری به یک دولتِ منحصراً یهودی به نام اسرائیل، خود مستلزم تلاش‌هایی برای نژادی‌سازی، سفید‌سازی و ملی‌سازیِ یهودیان شده است. این وجه دوم، از طریق درونی‌سازی کلیشه‌ی یهودیان به‌مثابه‌ی یک «نژاد»، که در هر مکانی جز وطن یهودی غریبه‌اند، به‌شکلی ویران‌گر به سوی یهودستیزی راه برده است. درنتیجه اگر کسی یک یهودیِ ضدصهیونیست باشد، به او نه‌تنها برچسب «از-خود-متنفر»، بلکه برچسب خائن‌ بودن نیز می‌زنند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-40P

#فلسطین
#صهیونیسم
#آپارتاید
👇🏽

🖋@naghd_com
سرخط
Video
🔴 وقتی از اشغال، نسل‌کشی و بوم‌کشی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم

از ِآغاز دور جدید نسل‌کشی در غزه تا امروز اسرائیل ۲۷ کیلومتر مربع از کرانه باختری را اشغال کرده، ۱۸۹۵ واحد شهرک سازی توسط اسرائیل تایید شده است. ۲۵ جامعه‌ی بادیه‌نشین از خاک فلسطین آواره شدند و حدود ۸۴۰ ایست بازرسی دروازه کرانه‌ی باختری ایجاد شده است.

ارتش رژیم صهیونیستی ۹۷۰۰ حمله به ساکنین فلسطین و اموال انها انجام داده و هزاران درخت را که عمدتن درخت زیتون بودند، تخریب و ریشه کن کرده است. تمامی این‌ها در حالیست که بیش از ۳۰ هزار غیر نظامی که شامل دست کم ۱۱ هزار کودک می‌شود به دست رژیم اَشغالگر اسرائیل کشته شدند. تعداد زیادی از کودکان و افراد فلسطینی نیز هم‌اکنون در زندان‌های رژیم اشغالگر هستند و طبق گزارشات و مستندات موجود دست کم ۱۲ هزار کودک نقص عضو شده‌اند و از تجاوز و آزار جنسی زنان فلسطینی نیز گزارش‌های متعدد و تاییدشده‌ای منتشر شده است.

طبق گزارش ویژه‌ی سازمان ملل تاکنون بیش از ۲۵ هزار تن (معادل دو بمب هسته‌ای) بر باریکه‌ی غزه ریخته شده است. چندین مورد استفاده از بمب‌های فسفر سفید در این جنگ توسط ارتش اسرائیل، علاوه بر قدرت تخریبی بالا و افزایش تلقات، منجر به تخریب عمده‌ی خاک و محیط زیست این منطقه شده است و پسماندهای سمی آن تا سال‌ها در این منطقه باقی خواهد ماند. البته استفاده از بمب‌های فسفر سفید به غزه محدود نشده و از این ماده برای بمباران خاک لبنان نیز استفاده گشته است. به دنبال تخریب تصفیه‌خانه‌های فضلاب، آب‌های منطقه کاملا آلوده شده و فارغ از احتمال شیوع بیماری‌هایی چون وبا و حصبه، آسیب دوچندانی به محیط زیست این منطقه وارد شده است. هرچند هنوز حتی نمی‌توان میزان حدودی تخریب‌های وارده بر محیط زیست این منطقه را تخمین زد. مسئله پس از اشغال و نسل‌کشی، غیرقابل‌زیست‌سازی غزه است.

اشغال، نسل‌کشی و بوم‌کشی، امری نیست که از هفتم اکتبر آغاز شده باشد اما حالا ارتش اسرائیل فرصت را مغتنم شمارده و می‌خواهد برنامه‌ی طولانی‌مدت خود را که همانا حذف موجودیتی به نام فسطین است، زودتر به انجام برساند.

*تصاویر مربوط به ویرانه‌های به جای مانده از بیمارستان شفا پس از دو هفته محاصره است.

#فلسطین
#غزه
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#علیه_بوم_کشی
#القدس_لنا
@sarkhatism
🔴 پس گرفتن دعوت از نانسی فریزر به خاطر حمایت از فلسطین

نانسی فریزر، فیلسوف و نظریه‌پرداز فمینیست چپ، برای نشستن بر کرسی پروفسوری آلبرتوس ماگنوس دانشگاه کلن به آنجا دعوت شده بود اما رئیس دانشگاه کلن به خاطر حمایت فریزر از فلسطین این دعوت را لغو کرد.
نانسی فریزر یکی از مشهورترین فیلسوفان نظریه انتقادی است و نظریه انتقادی و مارکسیستی را با فمینیسم گره می‌زند.

#نانسی_فریزر
#فلسطین
#فمینیسم
#مارکسیسم
#کرسی_دانشگاه
#دانشگاه_کلن

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 قتل خاموش ولید دقه در زندان‌ اسراییل

«ولید دقه»، از اعضای «جبهه‌ی خلق برای آزادی فلسطین» و یکی از قدیمی‌ترین زندانیان فلسطینی محبوس در زندان‌های اسراییل، بر اثر ابتلا به سرطان مغز استخوان و اهمال عامدانه و سیستماتیک مقامات قضایی و اطلاعاتی اسراییل، روز گذشته در زندان جان باخت.
«دقه»، فعال آزادی‌خواه چپ‌گرا، نویسنده و متفکر فلسطینی، در سال ۱۹۸۶ به اتهام مشارکت در قتل یک سرباز اسراییلی بازداشت و به ۳۷ سال زندان محکوم شد.
گرچه حکم حبس وی قانونا سال گذشته تمام شده  بود و باید آزاد می‌شد، اما مدتی پیش از تمام شدن حکم، دوباره به اتهام داشتن موبایل در زندان محاکمه و به دو سال حبس بیشتر محکوم شده بود. این حکم در حالی صادر شده بود که پزشکان در سال ۲۰۲۲ با تشخیص سرطان مغز استخوان و بیماری مزمن ریه، گفته بودند «دقه» به درمان فوری نیاز دارد و بسیاری از سازمان‌های حقوق‌بشری و  دفاع از حقوق زندانیان فلسطینی خواهان آزادی او برای پیگیری درمان بودند. درخواستی که حتی یک ماه پیش و با سرعت گرفتن پیشرفت بیماری، کماکان از طرف دولت اسراییل رد شده و در نهایت منجر به قتل خاموش این زندانی شد.

یک ماه پیش، «سازمان عفو بین‌الملل» در گزارشی  به صراحت اعلام کرده بود که بعد از ۷ اکتبر، ولید دقه بارها شکنجه و تحقیر شده، اجازه‌ی دیدار با خانواده‌ی خود را ندارد و نیازهای پزشکی او عامدانه نادیده گرفته می‌شود.

به گزارش سازمان‌های حقوق‌بشری، قتل خاموش زندانیان فلسطینی که پیش از این نیز بارها اتفاق افتاده بود، بعد از ۷ اکتبر سال گذشته شدت گرفته و حداقل ۲۷ زندانی در چند ماه گذشته در زندان جان داده‌اند.

«بن‌‌گویر»، وزیر امنیت ملی اسراییل، که مسئولیت اداره‌ی زندان‌های این کشور را نیز به عهده دارد، روز گذشته با تروریست خواندن این مبارز ازادی‌خواه، اعلام کرد که «اسراییل برای مرگ دقه اشکی نخواهد ریخت... او به مرگ طبیعی مرده و این ربطی به مجازات اعدام برای تروریست‌ها، انطور که قرار بوده باشد، نیست».


این دست اظهار‌نظرهای وقیحانه برایتان آشنا نیست؟
اگرچه فلسطین تحت اشغال، وضعیت استثنایی زمانه‌ی ماست، اما جمهوری اسلامی و رژیم آپارتاید اسراییل در نقض حقوق افراد و گروه‌ها، سرکوب سیستماتیک، کشتار و شکنجه، انتشار پروپاگاندا، دروغگویی، فرافکنی، خودقربانی‌سازی و تروریست خواندن هر مخالفی، اشتراکات بسیاری دارند.
فراموش نمی‌کنیم شاهرخ زمانی، هدی صابر، بکتاش آبتین، زهرا کاظمی و سینا قنبری فقط تعداد محدودی از همه‌ی آن جان‌های عزیزی هستند که در زندان به طرق مختلف کشته شدند و مرگ‌شان «طبیعی» جلوه داده شد. نام بسیاری از زندانیان متعلق به اقلیت‌های ملی و مذهبی که در زندان‌های دور از مرکز جان داده‌اند را حتی یکبار هم نشنیده‌ایم.

«ولید دقه» بعد از تحمل ۳۸ سال زندان و شکنجه جان داد، آنچه از او به جا مانده، کتاب‌هایی است که در طول سال‌های حبس نوشته، کتاب‌هایی که مسیر مبارزه برای آرمان فلسطین را روشن می‌کند.

#فلسطین
#غزه
#ولید_دقه
#زندانی_سیاسی
#شهید_نمی‌میرد
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#القدس_لنا

@sarkhatism
سرخط
Photo
در کشتار غزه، نوشتیم که هم‌سرنوشتند ستمدیدگان. اکنون که چند وقتی است کابوس پرواز بمب‌ها و موشک‌ها و پهپادها خواب از چشمان مردم داخل ربوده و می‌بینند که در سقوط یک شبه ارزش ریال، چطور یک چهارم از همان دستمزدهای ناچیزشان تبخیر شده، بیشتر و بیشتر مشخص می‌شود که چرا سرنوشت انقلاب ما به سرنوشت کل منطقه گره خورده است.
زمانی خمینی راهکار برون‌رفت دولت از بحران را در سه کلمه خلاصه کرده بود: «جنگ، نعمت است». این مانیفست سه کلمه‌ای البته ابتکار خمینی نبود و عمری به درازای کل تاریخ دولت‌های در بحران دارد. هرچند در این لحظه خاص، هرقدر هم که دولت‌های بحران‌زده اسرائیل یا جمهوری اسلامی میل به رو کردن این کارت آس را داشته باشند، اما اراده و توافق ابرقدرت‌های جهانی در راستای به راه افتادن یک جنگ بزرگ و تمام‌عیار دیگر در خاورمیانه نیست و همین امر وقوع چنین سناریویی را هنوز دور می‌کند. اما...
تصویر بزرگ‌تر سرمایه‌داری جهانی، کشتی بحران‌زده‌ای را نشان می‌دهد که با سرعتی زیاد به سمت دوره جدیدی از بحران‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و پناهندگی می‌رود که نتیجه‌اش یعنی تشدید رقابت‌ ابرقدرت‌ها  بر سر منابع، گسترش حوزه‌های نفوذ، ناسیونالیسم افراطی و بیش‌نظامی‌گری. چرا که تا وقتی بحران هست، جنگ هم هست و تا وقتی سرمایه‌داری هست، بحران هم هست.
بنابراین امروز هم گرچه جنگ بزرگ مستقیمی در دستور نیست، اما فضای جنگی حاکم است و اگرچه بمباران‌های مستقیم نیست، اما جنگ‌های نیابتی چندطرفه هست. در نزاع جمهوری اسلامی و اسرائیل هم می‌بینیم که دهان‌ها و رسانه‌های اجاره‌ای‌شان روز و شب در حال سربازگیری برای یکی از این دو جبهه (با توسل به همان مغالطه بد و بدتر) هستند. یکی خطبه ناسیونالیسم ایرانی را از زیر پرچم حزب لیکود می‌خواند و دیگری از زیر پرچم سپاه پاسداران.
در این فضای مسموم که حالا لاف‌زنی‌های هسته‌ای‌ هم به ترجیع‌بند این دو گنده لاتِ منطقه اضافه شده، بیش از هر زمان دیگری باید با صدای بلند بگوییم که در جنگ این جبهه‌های ارتجاعی، صدای سوم می‌مانیم و چشم امیدمان فقط به عاملیت مستقل مردم انقلابی است.

از صفحه‌ی اینستاگرام «خیابان: تریبون زندانیان سیاسی»

#فلسطین
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#القدس_لنا

@sarkhatism
Forwarded from نقد
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ غزه: نظامی‌کردن افراطی یک جنگ طبقاتی

21 آوریل 2024

گفت‌وگو با اميلیو ميناسيان
ترجمه‌ی: پرويز قاسمی

🔸 اسراییل توانسته است وضعیتی را ایجاد کند که در هیچ کجای دنیا دیده نشده است: ادغام پرولتاریای یک قوم ــ «یهودی» ــ در دولت، برعلیه بخش «عربی» پرولتاریا، تحت عنوان یک قوم. دولت اسرائیل در مدت زمان بی‌سابقه‌ای یک سرمایه‌ی «ملی» انباشت کرده و یک پرولتاریای «ملی» را وارد کرده و خود را به عنوان نگهبان و ضامن بقا و بازتولید آن قرار داده، بر اساس این تصور که موجودیت آن مورد تهدید جناح ديگر پرولتاریاست، یعنی پرولتاریای فلسطینی. اما اگر به زیر منشور خیال‌انگیز پر نقش و نگار «دولت تضمین کننده‌ی امنیت و بقا مردم» نگاه کنیم، آسان‌تر می‌توان فهمید که پرولتاریای اسرائیلی یهودی چیزی شبیه به غنیمت جنگی در دستان دولت است. این در مورد پرولتاریای فلسطینی که مبارزه‌اش از یک استقلال ويژه برخوردار است، صدق نمی‌کند. مبارزه‌ی طبقاتی پرولتاریای فلسطینی به شیوه‌ای پیچیده با منطقی ابزاری با مدیریت ناسیونالیستی سیاسی آن‌ها گره خورده است.

🔸 حماس از اخوان‌المسلمین بیرون آمد. مانند بسیاری از نقاط جهان عرب، در دهه‌ی 1980 در میان خرده‌بورژوازی فلسطین، چه در سرزمین‌های اشغالی و چه در دیاسپورا، توسعه یافت. از زمان ورودش به مبارزه علیه اسرائیل در پی انتفاضه اول، پیش از آن‌که سلطه و نظامی‌سازی منطقه غزه ماهیت آن را عمیقاً تغییر دهد، پایگاه اجتماعی‌اش توسعه يافت و بخش‌های پرولتری بیش‌تری را در بر گرفت. همان‌طور که گفته شد، حماس خود را در موقعیت یک دستگاه دولتی یافت که ملزم به ادغام وظایف بسیار متنوع و متناقص و بندبازی میان اين وظایف بود. در عین حال، از آن‌جایی که غزه یک دولت واقعی نیست، حماس نیز مانند حزب‌الله لبنان به یک حزب شبه‌نظامی ‌تبدیل شد. این تکامل مضاعف ابعاد متناقضی را به هم‌راه دارد. به نظر من، جنگ کنونی به نوعی نشان‌دهنده‌ی غلبه‌ی خصلت دوم ــ یعنی ماهيت یک حزب شبه‌نظامی ــ بر ماهيت دولتی آن است. جناح مسلح بر دستگاه دولتی غلبه کرد. جریان رانت نظامی (از سوی ایران) بر جريان رانت مدنی (از سوی قطر) غلبه کرد.

🔸 غزه مانند بسیاری دیگر از مناطق پیرامونی جهان، محدوده‌ای است که کاملاً از چرخه‌ی بازتولید سرمایه‌داری جدا شده است. «بورژوازی ملی» وجود ندارد، زیرا سرمایه‌ی غزه‌ای وجود ندارد. همین‌طور «بورژوازی سنتی» هم مانند کرانه‌ی باختری یا اورشلیم وجود ندارد یعنی آن خانواده‌های قدیمی متکی به سرمایه‌های غبارآلود تجاری یا زمین که هنوز هم در محدوده‌ی روابط اجتماعی محلی مؤثرند. از سوی دیگر، در غزه نوعی بورژوازی «کمپرادور» جدید متکی به رانت حاصل از دلالی وجود دارد. این یک طبقه به معنای دقیق کلمه نیست، بلکه یک فرماسیون اجتماعی است که درآمدهای هنگفت خود را از موقعیت واسطه خویش در مبادلات با سرمایه‌داران خارجی به دست می‌آورد (برخلاف بورژوازی که منافعش در توسعه‌ی اقتصاد ملی است). بخشی از این بورژوازی تشکیل‌دهنده دستگاه سیاسی حماس است، زیرا سرمایه‌های در گردش عمدتاً از نوعی رانت ژئوپلیتیکی از کشورهایی مانند قطر یا ایران می‌آید.

🔸 آن‌چه در حال وقوع است جنگی میان امپرياليست‌ها نیست. این اساساً یک «امر داخلی» است که نبردهای «ملی» هم‌چون پرده‌های دود روی آن را پوشانده است. در رویدادهای اخير مبارزه‌ی پرولتاریایی وجود ندارد. نظامی‌سازی خصومت‌های تولید شده توسط حماس و طبقه‌ی حاکم اسرائیل، «مقاومتی» ایجاد کرده است که از هیچ منطق مبارزه‌ی مستقل پرولتاریایی، حتی در مرحله جنينی‌اش، برخوردار نیست. این یک جنگ نیست، بلکه کنترل جمعيت مازاد پرولتاریا با ابزار نظامی در يک جنگ تمام عیار، توسط یک دولت دموکراتیک و متمدن متعلق به بلوک مرکزی انباشت سرمایه‌داری است. به نظر من هزاران مرده در غزه تصویر وحشتناکی از آینده ــ از بحران‌های سرمایه‌داری در آینده ــ ترسیم می‌کنند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-42H

#اميلیو_ميناسيان #پرويز_قاسمی
#مبارزه_طبقاتی #فلسطین
👇🏽

🖋@naghd_com
سرخط
Photo
🔴 آلمانِ دو قرن و مشارکت در دو نسل‌کشی

در حالی که نسل‌کشی فلسطینی‌ها در نوار غزه همچنان با سکوت و تائید دولتمردان کشورهای غربی ادامه دارد و رژیم اشغالگر اسرائیل که در روزهای اول به مردم اخطار می‌داد شمال غزه را تخلیه کنند و به جنوب بروند تا زنده بمانند، اکنون در حال بمباران جنوب و مناطق حوالی گذرگاه رفح است، کشف گورهای دسته‌جمعی در خان‌یونس و بیت لاهیت ابعاد جدیدی از نسل‌کشی اسرائیل را آشکار می‌کند. کشف بیش از ۳۰۰ جسد در گورهای جمعی خان‌یونس که برخی از آنها با دست بسته تیرباران شده‌اند و نیز در بیت‌لاهیت دیگر امکانی برای پرده‌پوشی نیست. هرچند به یاد خواهیم داشت آن بخش از اپوزیسیون ایرانی بی‌شرف و بی‌شرمی را که برای این نسل‌کشی سوت بلبلی می‌زند تا نام خودش را به عنوان یکی از ننگین‌ترین نیروهای مخالف حکومتی جبار در طول تاریخ به ثبت رسانده باشد. اپوزوسیونی به ننگینی حکومتی که با آن مخالف است.
تاکنون نزدیک به ۳۵هزار نفر از مردم غزه توسط رژیم اشغالگر اسرائیل قتل‌‎عام شده‌اند، که بیش از ۱۸هزار کودک در میان آنها بوده، اما رهبران جهان متمدن بدون نگرانی صحنه‌ی نسل‌کشی مردمی را نظاره می‌کنند که از چند دهه پیش از دریا و زمین در محاصره زندگی می‌کردند، در بزرگترین زندان رو باز جهان و اکنون تنها نقطه‌ی خروج آنان از این زندان با بمب و موشک مسدود می‌شود. متحدان جهانی اسرائیل سوخت این نسل‌کشی را فراهم می‌کنند. آمریکا که عضویت دائم کشور فلسطینی را در سازمان ملل وتو می‌کند و فرانسه و آلمان و انگلستان مهمات این نسل‌کشی را فراهم می‌کنند. در آلمان و آمریکا کثیف‌ترین روش‌های تفتیش عقاید از چند ماه پیش بی‌وقفه در حال فعالیت است. بازداشت‌های پیشگیرانه به سبک مزدوران سرکوبگر جمهوری اسلامی، اخراج اساتید و دانشجویان از دانشگاه‌ها، اعمال سانسور در نشریات، لغو مراسم و برنامه‌هایی که در دفاع از فلسطین برگزار می‌شود، جلوگیری حداکثری از تظاهرات به نفع فلسطین، بازداشت هزاران نفر در آلمان در جریان تظاهرات و پرونده‌سازی برای آنان، تحت تعقیب قرار دادن حامیان فلسطین و اعمال محرومیت‌های اجتماعی برای آنان، اخراج حامیان فلسطین از محل‌های کار و... تنها نمونه‌های انگشت‌شماری از «آزادی» این روزها در آلمان و آمریکا است.
در این میان موقعیت آلمان موقعیتی ویژه است. آلمان اکنون تنها کشوری است که در دو نسل‌کشی در دو قرن مشارکت مستقیم داشته و دارد. آنها در قرن بیستم یهودی‌ها را قتل‌عام کردند و اکنون در قرن بیست و یکم برای جبران نسل‌کشی‌ای که خودشان در قرن گذشته مرتکب شده بودند، در قتل‌عام فلسطینی‌ها مشارکت مستقیم دارند. هایل هیتلر آنها به هایل نتانیاهو تبدیل شده است وگرنه سران دولت آلمان فرزندان صادق همان گشتاپویی‌هایی هستند که حالا به جای یونیفرم‌های قهوه‌ای نازی کراوات‌های قرمز سوسیال‌دموکراسی به گردن آویخته‌اند و اگر آن زمان کوره‌های مرده‌سوزی در سرتاسر جهان بنا می‌کردند برای ابداع تکنولوژی آدم‌کشی، این روزها پول و سلاح برای ارتشی ارسال می‌کنند که در هر دقیقه به نیابت از دولتمردان «جهان آزاد» انسان‌ها را قتل‌عام می‌کند.

#فلسطین
#غزه
#القدس_لنا

@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 موج اعتراض به نسل‌کشی در غزه در دانشگاه‌های آمریکا

روز گذشته ویدیویی از بازداشت نوئل مک آفی، رئیس گروه فلسفه دانشگاه اموری در جریان تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا به نسل‌کشی فلسطینیان در غزه توسط ارتش اسرائیل منتشر شد.

🔺طی یک هفته گذشته تحصن‌ها و تظاهرات متعددی در حدود ۴۰ دانشگاه‌ه و کالج‌‌ آمریکا ازجمله: کلمبیا، جرج واشنگتن، امرسون، اوهایو، تگزاس، کالیفرنیا، نیویورک و ... آغاز شده است. دانشجویان و اساتید معترض خواهان حذف کمک‌های مالی اسرائیل و صهیونیست‌ها به دانشگاه هستند و روسای دانشگاه‌ها در هم‌دستی با پلیس، ارتش و نیروهای امنیتی با سرکوب پاسخ دانشجویان، اساتید و رسانه‌هایی را که در حال بازنمایی این اعتراض بزرگ هستند، داده‌اند! علاوه بر این، دانشجویان دانشگاه ساینز پو نیز اقدام به برگزاری تظاهرات کردند که با حمله نیروهای طرفدار اسرائیل مواجه شدند.

🔺مداخله ارتش در آستین تگزاس، مداخله ارتش منجر به بازداشت بی‌شمار دانشجو شده است؛ همزمان روسای دانشگاه کلمبیا دانشجویان را تهدید به صدور اجازه ورود گارد ملی برای اتمام اعتراضات کرده است! روز گذشته نیز نیروهای سازمان‌ یافته پرواسرائیل به برخی تجمع‌های دانشگاهی حمله کرده‌اند‌. پلیس آتلانتا برای بازداشت استاد اقتصاد دانشگاه اموری متوسل به خشونت شده و سر او را به زمین سیمانی کوبیده است و اینها تنها توصیف اندکی از خدمات سرکوبگرانه لیبرال دموکراسی دولت اسرائیل و سرمایه‌داران و لابی صهیونیست‌هاست.

🔺چرا ما بخشی از این اعتراض جهانی نیستیم!

در جهانی که دولت‌ها، فرادستان و سرمایه‌داران بر سر قدرت بیشتر، حیات و ممات انسان را معامله می‌کنند، فرودستان ازجمله: گروه‌های اتنیکی تحت ستم، زنان، LGBTQ+، رنگین پوستان و کارگران بیش‌از همیشه هم‌سرنوشت و هم‌قطارند! دانشجویان و دانشگاهیانی که امروز صدای چند هزار کودک کشته و آواره غزه شده‌اند، اهمیت این موضوع را فهمیده‌اند... اگر تشکل‌های مترقی و برابری‌خواه به جای اپوزیسیون مروج ارتجاع و فاشیسم صدایی در رسانه‌ها داشتند، امروز دانشجویانی که در دانشگاه‌ و خیابان توسط حکومت فاشیستی اسلامی سرکوب شدند نیز هم‌صدا با جامعه دانشگاهی آمریکا و اروپا فریاد مرگ بر نسل‌کشی سر می‌دادند.

#فلسطین
#غزه
#نه_به_نسل_کشی
#اسرائیل
#القدس_لنا

@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بُت دروغین صهیونیسم
نائومی کلاین، ترجمه‌ی عبدی کلانتری

گفته‌های نائومی کلاین، نویسنده‌ی فمنیست چپ‌گرا و کنشگر برجسته‌ی کانادایی، خطاب به یهودیان معترض به نسل‌کشی در غزه که به مناسبت عید پسح و «صرف غدای مخصوص سدر در خیابان» در بروکلینِ نیویورک جمع آمده بودند. محل این مراسم نزدیک منزل سناتور ایالت نیویورک «چاک شومر» و هدف آن جلوگیری از فرستادن تسلیحات به دولت اسراییل بود. عید پسح (فَصح، فطیر) جشن رهایی قوم یهود از قیادت و بردگی فرعون مصر است.

از وبلاگ عبدی کلانتری


#نه_به_اشغال
#نه_به_نسل_کشی
#فلسطین
#غزه
#القدس_لنا
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 اپوزیسیون راست ایرانی، لکه‌ی ننگ بشریت

در روزهای اخیر و همزمان با اوج‌گیری اعتراضات دانشجویی در آمریکا، جمعی از آریایی‌های غیور ساکن آمریکا که البته مخالف جمهوری اسلامی هم هستند، سطوح جدیدی از رذالت و دنائت را به نمایش گذاشتند. وضعیتی که بسیاری از ایرانیان مبارز داخل و خارج از ایران را نیز دچار شرم نیابتی کرده است. در حالی که پلیس آمریکا سطحی از خشونت را در برخی از دانشگاه‌ها از خود نشان داده که حتی برای بسیاری از تحلیل‌گران لیبرال آمریکایی هم «غیرموجه» محسوب می‌شود، اما دسته‌ای از «ایرونی‌های اِل‌اِی» که سعادت چماق به دستی در رکاب ده‌نمکی‌ها در حمله به کوی دانشگاه تهران را نداشتند، حالا به ملازمت یاران صهیونیست خود در یورش به دانشگاه‌های شهر لوس‌آنجلس شتافتند و فحش‌های جنسی فارسی را بین‌المللی می‌کنند. زباله‌دانی منوتو که پس از تعطیلی تلویزیونش بساطش همچنان در شبکه‌های اجتماعی پهن است، یورش دسته‌ی فاشیستی به دانشجویان حامی فلسطین را با خوشحالی به عنوان «تقابل ایرانیان لس‌آنجلس با حامیان فلسطین» تیتر می‌کند و با دمش گردو می‌شکند. در ویدئوی دیگری از همین لس‌آنجلس زنی که گویا اون نیز ایرانی است، خطاب به دانشجویان معترض به نسل‌کشی در غزه، آرزوی مورد تجاوز قرار گرفتن می‌کند. از سوی دیگر تلویزیون صدای صهیونیسم که به ایران‌اینترنشنال مشهور است، پس از روزها رپورتاژ‌های مختلف علیه تجمعات ضدجنگ دانشجویان آمریکا، برای باورپذیر کردن ترهات کارشناسان خبره‌ی خود که مثل محمدباقر قالیباف در حوادث کوی منتظر «جمع شدن ماجرا» هستند، خبرنگار خونشورش را مقابل کمپ دانشجویان معترض دانشگاه جورج واشنگتن می‌فرستد و یکی از همان کارشناسان که لحافش از مدت‌ها پیش در این شبکه پهن بوده را جلوی دوربین می‌آورد، اما این بار به عنوان یکی از دانشجوهای همان دانشگاه میکروفون جلوی دهانش می‌گیرد تا این بار او لزوم «جمع شدن ماجرا» بگوید. «دانشجویی» که عمیقا از دیدن چفیه و پرچم فلسطین ناراحت است و آویختن پرچم فلسطین را توهین به «ما آمریکایی‌ها» تلقی می‌کند، اما از کشتار بیش از ۳۴ هزار نفر شامل نزدیک به ۱۵ هزار کودک خم به ابرو نمی‌آورد.

برای این دسته از ایرانیان غیور، کودک تنها وقتی کودک است که بتوان از آن برای مقاصد سیاسی‌شان استفاده کنند؛ سرکوب دانشجویان تنها وقتی مذموم است که ماموران خامنه‌ای سرکوبگرانش باشد، وگرنه می‌توانند خود جلوتر از پلیس آمریکا به اعتراضات دانشجویی یورش ببرند. البته «سرکوب» را هم صرفا مختص جمهوری اسلامی می‌دانند و استفاده از این واژه برای خشونت به کار رفته توسط پلیس آمریکا و اروپا را «لوس کردن واژه» می‌دانند. آنان خود را مرکز جهان می‌دانند و برای «تروماتایز نشدنشان» از دیدن چفیه جلوتر از بسیاری از لیبرال‌های آمریکایی، به پلیس این کشور نهیب «کم کاری در جمع کردن ماجرا» می‌زنند. در وضعیتی که جمهوری اسلامی با وقاحتی کم‌نظیر پیشنهاد بورسیه کردن دانشجویان اخراجی آمریکا را در بوق و کرنا می‌کند، بخش قابل توجهی از اپوزیسیون وطنی با قرارگیری خود در اشتباه‌ترین نقطه‌ی جهان به پروپاگاندای جمهوری اسلامی سوخت می‌رساند. برای قاتلان حاکم بر ایران جنایت هرروزه‌ی اسرائیل در فلسطین هرگز اهمیتی نداشته و در تمامی این سالیان تلاش کرده‌اند که با تبلیغات مصادره‌گرایانه‌اش مقاومت مردم فلسطین را به ارتجاع خود آلوده کنند. اگر روزی فلسطینیان خود بتوانند برای خود تصمیم بگیرند، پاسداران سپاه قدس آنچنان که در سوریه، عراق، لبنان و سودان کردند، خود شخصا برای سرکوب مردم معترض وارد می‌شوند. اما این دسته از مخالفان جمهوری اسلامی، معترضین بی‌شمار در کشورهای مختلف جهان را طرفداران حماس و خامنه‌ای معرفی می‌کنند و به پروپاگاندای مصادره‌گرایانه‌ی جمهوری اسلامی مهر تایید می‌کوبند. این دسته از فاشیست‌های وطنی در حالی به دانشجویان مخالف اسرائیل انگ یهودستیزی می‌زنند که خود از اعلام مسلمان‌ستیزی خود هیچگونه ابایی ندارند. حتی اسلامفوبیای بسیاری از آنان نیز نه برخاسته از تجربه‌ی سرکوب ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی، بلکه کاملا برخاسته از تمایالات نژادپرستانه‌ و عرب‌ستیزی آنان است. همین «خود وایت ‌پندار»ها فراموش کردند زمانی که رهبرانشان در روزهای اوج قیام با انواع خونخواران جهان دست دوستی دادند اما در آخر تمام آن چاپلوسی‌ها همان دولتمردان تف هم کف دستشان نیانداختند. اما حالا دسته‌های فالانژشان می‌خواهند ثابت کنند علی‌رغم این بی‌مهری‌ها همچنان بردگانی وفادار هستند تا شاید قدری دل دولت‌مردان به رحم آیاد و چندی از این بمب و موشک‌های «آزادکننده» را به خیابان‌های تهران برسانند.

#غزه
#فلسطین
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#القدس_لنا
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 الهه محمدی جایزه‌ی آزادی مطبوعاتی «خوزه کوزو» را به پابلو گونزالس، وائل الدحدوح و تمام روزنامه‌نگاران فلسطینی تقدیم کرد

خوزه کوزو، روزنامه‌نگار اسپانیایی در آوریل سال ۲۰۰۳ در پی شلیک یک تانک آمریکایی به پانزدهمین طبقه هتل فلسطین در بغداد که خبرنگاران خارجی در آن اسکان یافته بودند، کشته شد و پس از آن هرساله جایزه‌ی آزادی مطبوعاتی به یادبود او به روزنامه‌نگارانی از سراسر جهان تقدیم می‌شود. این جایزه در سال ۲۰۱۱ نیز به جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی‌لیکس تقدیم شده بود. الهه محمدی و نیلوفر حامدی مشترکا برنده بیست‌ویکمین دوره‌ی این جایزه شدند. حالا الهه محمدی جایزه‌ی خود را به پابلو گونزالس، وائل الدحدوح و تمام روزنامه‌نگاران فلسطینی تقدیم کرد. او در پیامی به برگزارکنندگان این جایزه، ضمن ابراز تسلیت قلبی به مناسبت بیست و یکمین سال درگذشت خوزه کوزو، نوشته:

«به‌ عنوان یکی از برندگان این جایزه، مایلم آن را به پابلو گونزالس، روزنامه‌نگار شجاع اسپانیایی که در فوریه ۲۰۲۲ در حال پوشش فاجعه انسانی در مرز لهستان و اوکراین بازداشت شد، تقدیم کنم. در این دوران پرچالش فکرم همراه اوست. همچنین این جایزه را به وائل الدحدوح و همه روزنامه‌نگاران فلسطینی تقدیم می‌کنم که برای جلب توجه نسبت به وضعیت غزه فداکاری‌های بزرگی انجام داده‌اند. جهانی آرزو می‌کنم که روزنامه‌نگاران بتوانند در آن در امنیت و آزادانه کار کنند. مخصوصا آن‌ها که شجاعانه سرکوب را گزارش می‌کنند و از این‌ که به سکوت واداشته شوند سر باز می‌زنند».

در وضعیتی که از یک سو طبق آمارهای منتشر شده از هفتم اکتبر تاکنون نزدیک به ۱۵۰ روزنامه‌نگار، خبرنگار و کارمند رسانه‌ای در غزه و جریان کار خود کشته شدند و از سوی دیگر خونشوران ارتش اسرائیل در تلویزیون صدای صهیونیسم (ایران‌اینترنشنال سابق) از نشست ژنو جایزه‌ی «شجاعت» دریافت می‌کنند، امثال الهه محمدی‌ها کمیاب و ارزشمندند. آنانی که همواره تلاش می‌کنند در حرفه‌ی خود بر ارزش‌های انسانی خود بایستند؛ خواه در هنگامه‌ی قیام ژینا در کنار مردم و در برابر حکومتی سرکوبگر و خونریز، خواه در هنگامه‌ی نسل‌کشی غزه در کنار ستمدیدگان و در برابر هجمه‌ی دراکولاهای وطنی و بین‌المللی.

#الهه_محمدی
#روزنامه_نگاران
#خبرنگاران
#فلسطین
#غزه
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 نسل‌کشی در مقابل چشمان بی‌تفاوت ما

در پی عزم دولت اسراییل برای نسل‌کشی در فلسطین و حمله‌ی دیشب ارتش این کشور به اردوگاه آوارگان «تل‌سلطان» در رفح، حداقل ۴۵ نفر از ساکنین این اردوگاه کشته شده‌اند که اکثریت آنها زنان و کودکان هستند.
به گزارش «جمعیت هلال احمر» فلسطین بسیاری از آوارگان که در چادر اسکان داده شده بودند، در پی این حمله «زنده در آتش سوخته‌اند». از تعداد مجروحین هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست، اما به گفته‌ی هلال احمر، به دلیل تخریب عمدی سامانه‌ی بهداشتی غزه از سوی دولت اشغالگر اسراییل در طول ماه‌های گذشته، بیمارستان‌های منطقه از رسیدگی به مجروحین ناتوانند.

دکتر «محمد المغیر»، سخنگوی (نیروهای) دفاع مدنی فلسطین در رفح، می‌گوید که به دلیل استفاده از سلاح‌هایی که احتمالا در سطح بین‌المللی ممنوع هستند،  بیشتر اجساد کاملا سوخته‌اند و قابل شناسایی نیستند.

گفته شده که به غیر از حمله به چادرهای آوارگان، حداقل هشت موشک در نزدیکی چادر آژانس امداد سازمان ملل متحد اصابت کرده و از شروع حملات اکتبر سال گذشته، ۱۹۳ نفر از کارمندان سازمان ملل توسط ارتش اسراییل کشته شده‌اند.

در مقابل اما، دولت و ارتش اسراییل کماکان با وقاحت به دوربین زل می‌زنند و ادعا می‌کنند که حملات «با مهمات دقیق و بر اساس اطلاعات دقیق» مقر حماس را هدف گرفته بوده.

حالا با گذشت هشت ماه از شروع آخرین دور حمله به غزه و کشتار فلسطینیان، دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که دولت و احزاب راستگرای اسراییل، به آرزوی دیرینه‌ی خود برای نسل‌کشی و پاکسازی آنچه از فلسطین باقی مانده، بسیار نزدیک شده‌اند.
در ماه‌های اول بعد از ۷ اکتبر، رییس دولت اشغالگر هر نقدی به کشتار را با برچسب یهود‌ستیزی خفه می‌کرد و نه فقط حماس، بلکه هرکسی که به این نسل‌کشی معترض بود را «نازی» می‌نامید.
حالا کار به جایی رسیده که حتی متحدین همیشگی اسراییل به ادامه‌ی این حملات معترضند. خشم جامعه‌ی جهانی از جنایت‌های اسراییل روز‌به‌روز ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کند و بازی با کارت «یهود‌ستیزی» دیگر جواب نمی‌دهد. واکنش جدید دولت اسراییل برنامه‌ریزی حملات بیشتر در عین بی‌اعتنایی به خشم مردم و اعتراضات و تظاهرات روزمره در هرکجای جهان است.
این واکنش برایتان آشنا نیست؟
جمهوری اسلامی در تمام طول چهل‌وپنج سال گذشته، در مواجهه با اعتراض به سرکوب، دقیقا همین‌کار را نکرده؟

بیایید تعارف را کنار بگذاریم و تصدیق کنیم هرچقدر هم که چشممان را روی اشغال هفتاد‌و‌پنج‌ساله‌ی فلسطین و نسل‌کشی فلسطینیان ببندیم و ساده‌لوحانه معتقد باشیم «دشمن دشمن من دوست من است»، واقعیت تغییری نخواهد کرد.
نه جنایات جمهوری اسلامی و چهل‌و‌پنج سال سرکوب داخلی و در عین حال دخالت نظامی و سیاسی در سرنوشت ملل منطقه،  نه پروپاگاندای پوچ امپریالیسم‌ستیزی حکومت، نه ادعای دروغین حکومت مبنی بر دفاع از آرمان فلسطین، هیچ‌کدام نمی‌تواند توجیهی برای بی‌تفاوتی ما به کشتار فلسطینیان و بدتر از آن همراهی و همدلی با اشغالگر باشد.

متاسفانه باید اذعان کنیم که نژاد‌پرستی ضد ملل منطقه و رویای خام کمک خواستن از یک ستمگر برای رهایی از شر ستمگری دیگر، از آنچه در آینه می‌بینیم، به ما نزدیک‌تر است.

#فلسطین
#غزه
#رفح
#علیه_اشغال
#القدس_لنا

@sarkhatism
🔴 فلسطین ما، فلسطین جمهوری اسلامی
متن از گروه نویسندگان #سرخط

☑️ به نظر می‌رسد یک منظر بررسی هواداری از اسرائيل یا دستکم بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت فلسطینیان از سوی اکثریت ایرانیان حاضر در فضای مجازی ناشی از «خشم از جمهوری اسلامی» و کلیه‌ی مؤلفه‌های مربوط به آن است: از «حمایت مالی از برخی گروه‌های فلسطینی» تا «حمایت از حوثی‌ها» تا «دوستی با ونزوئلا و کوبا» و تا «نزدیکی به چین و روسیه».

☑️ در این راستا برای این دسته از ایرانیان دیگر «واقعیات تاریخی مواجهه‌ی اسرائیل و فلسطین»، «نسبت جمهوری اسلامی با آرمان فلسطین»، «نسبت مردم فلسطین با گروه‌های فلسطینی»، «فهم شکاف‌های درون اسرائيل» و ... کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. هر چه هست عبارت است از اینکه:
یک طرف جمهوری اسلامی است و ما باید ضرورتا در طرف مقابل آن بایستیم و الا فرقی با رژیم آدم‌خور جمهوری اسلامی نخواهیم داشت.

☑️ ممکن است این دسته از «ایرانیان» فقط «سلطنت‌طلبان خارج‌نشین» و انواع نیروهای با ایدئولوژی راست نباشند. دیده‌ایم که گاه در تجمعات و تظاهرات‌های طبقه‌ی کارگر هم شعارهایی از این دست شنیده شده:
«فلسطین رو رها کن، فکری به حال ما کن»
یا
«کارفرما حیا کن، افغانی رو رها کن»


☑️ مواجهه‌ی ما با موضوع چیست؟

متن کامل را اینجا بخوانید:

https://tinyurl.com/4hjzyenc

#فلسطین
#اسرائیل
#جمهوری_اسلامی
#همبستگی_منطقه‌ای
#استعمار


@sarkhatism
سرخط
Video
*هشدار: حاوی تصاویر دلخراش
🔴 دستکم ۳۹ فلسطینی در جریان حمله اسرائیل به یک مدرسه در غزه کشته شدند

همین امروز، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ که بسیاری از خانواده‌ها در ایران برای سال جدید در حال ثبت‌نام فرزندانشان در مدارس هستند، دستکم ۳۹ نفر از جمله ده‌ها کودک فلسطینی در حمله‌ی موشکی اسرائیل به یک مدرسه محل اسکان آوارگان در غزه کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند.

این مدرسه تحت پوشش «UNRWA» (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی سازمان ملل) در اردوگاه نصیرات بوده است. بازمانده‌ی آوارگان و پناهندگان فلسطینی که عزیزان و هموطنان‌شان پیشتر در کمپ پناهندگان رفح زنده زنده سوزانده شده بودند، امروز در نقطه‌ی دیگری از نوار غزه کشته شدند.
تصاویر منتشرشده توسط خبرنگاران فلسطینی در ساعات اولیه امروز ردیف‌هایی از اجساد فلسطینیان را که در بیمارستان الاقصی در دیرالبلح چیده شده‌اند، نشان می‌دهد. مادری در یکی از تصاویر فریاد می‌زند: «جنگ بس است! ما ده‌ها بار آواره شده‌ایم. آن‌ها کودکان ما را در حالی که خواب بودند، کشتند». آن‌ها کودکان ما در حالیکه خواب بودند، کشتند. آن‌ها کودکان ما را در حالیکه گرسنه بودند، کشتند. آن‌ها کودکان ما را پیش از آن‌که زبان باز کنند، کشتند. آن‌ها کودکان ما را پیش از آن‌که زمین و درختان زیتون را بشناسند، کشتند.

به این دریای خون که بر ویرانه‌های مدرسه‌‌‌ی غزه باقی مانده نگاه کنید. اگر با دیدن دریای خون جاری کودکان و زنان و مردان فلسطینی شانه بالا می‌اندازید، کلاهتان را بالاتر بگذارد و از شرف و وجدانتان جدی‌تر سوال کنید. این دریای خون، امتداد خون تمامی مظلومان و مبارزان راستین تاریخ است. خون سارینا و کیان و ابوالفضل و هستی و … در ایران راهش را می‌‌گیرد و به سرزمین‌های اشغالی فلسطین می‌رسد و با خون کودکان فلسطینی درهم می‌آمیزد. این امتداد همان خونی است که در جریان قیام ژینا خطاب به قاتلان داخلی می‌گفتیم «میان ما و شما دریایی خون فاصله است». ما نه فقط می‌بایست تکلیف‌‌مان را با «ما»ی کاذبی که هربار بواسطه‌ی هر قیام و جنبشی سر بر می‌آورد، روشن کنیم؛ بلکه باید تصریح کنیم که مقصودمان از این «شما» چه کسانی است؟ این «شما» آیا فقط جمهوری خون‌ریز و غاصب اسلامی را شامل می‌شود یا هر رژیم غاصب و کشتار و خونریزی‌ را نشانه می‌گیرد؟

#فلسطین
#غزه
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#علیه_بوم_کشی
#القدس_لنا

@sarkhatism