Forwarded from نقد
▫️ کمون پاریس و دیکتاتوری پرولتاریا
نوشتهی: حسن آزاد
۲۲ مارس ۲۰۲۱
📝 نوشتهی پیشِ رو گام کوچکی است در راستای تدوین مشخصات کلی جامعهی بدیل، که صرفا به تجربهی کمون و نظرات مارکس و انگلس دربارهی آن میپردازد. در گامهای بعدی به بررسی سایر تجربیات انقلابی و بحث و گفتگو در بارهی نظریهپردازانی نیاز داریم که دغدغهی جامعهی بدیل چراغ راهشان بوده است. بدیهی است که بدون مشارکت جمعی پیمودن این راه میسر نیست.
در این نوشته من تلاش میکنم به اختصار به خصلت طبقاتی و شکل سیاسی کمون بپردازم.
🔸 در مورد خصلت طبقاتی کمون پاریس نظرات مختلفی طرح شده است. شلومو اوینری مورخ و مارکسشناس اسرائیلی بر این نظر است که پیشنویسهای مختلف «جنگ داخلی» شواهد روشنی ارائه میکند که مارکس کمون را نه همچون امری کارگری، بلکه بهعنوان یک شورش خردهبورژوایی و دموکرات- رادیکال بهشمار میآورد. فیلیپ کین نیز یکی دیگر از منتقدانی است که دربارهی خصلت پرولتری کمون دچار تردید است: «مارکس در همین متن نیز تاکید کرده که در فرانسه اکثریت از آنِ دهقانان بوده است. با اینحال مارکس ادعا میکرد که کارگران در شهر پاریس اکثریت گارد ملی را تشکیل میدادند و اینکه اعضای کمون (منتخب بر مبنای حق رای عمومی) یا کارگر بودند، یا نمایندگان مورد تایید آنها. البته این عملا بهمعنای در اکثریتبودن نیست. با توجه بهشرایط تاریخی موجود بهنظر میرسد مارکس درحال طفرهرفتن از پاسخ مشخص است. چه برداشتی باید از این سردرگمی داشت؟»
🔸 البته فرانسه در دههی هفتاد قرن نوزدهم بهجز در چند شهر پیشرفته مانند پاریس، مارسی و لیون در سایر مناطق از پیشرفت چندانی برخوردار نبود و شهرهای پیشرفته در اقیانوسی از دهقانان محافظهکار محاصره شده بودند. بههمین دلیل، مارکس به فعالان سیاسی در پاریس هشدار میداد که در پاریس محدود و منزوی باقی میمانند. اما دربارهی ترکیب جمعیتی پاریس، پیرمیلزا در اثر دو جلدی خود دربارهی کمون پاریس مینویسد: مطابق آمار رسمی، پاریس درسال 1869 دو میلیون جمیعت داشت. پانصدهزار نفر از ساکنین شهر، کارگران صنعتی بودند و حدود سیصد تا چهارصدهزار نفر در رشتههای غیرصنعتی کار میکردند. از این تعداد کارگر چهلهزار نفر در کارخانههای بزرگ مشغول بودند و بقیه در کارگاههای کوچک کمتر از ده نفر. صدوپانزده هزار نفر خدمتکار و چهلوپنج هزار نفر سرایدار وجود داشت و افزون بر کارگران فرانسوی، صدهزار نفر کارگر مهاجر نیز در پاریس ساکن بودند که اکثرا از ایتالیا و لهستان آمده بودند.
🔸 اما اکثریت کمّی الزاما بیانگر پیشگامبودن در فعالیت سیاسی نیست. آیا کارگران و رهبران آنها در عرصهی عمل و برنامهی سیاسی نیز ابتکارعمل را در دست داشتند؟ رابرت تومس در اثر خود دربارهی کمون براساس شمار قربانیان، متهمین و توقیفشدگان در جریان انقلابهای 1830، 1848 و 1871 جدولی ارائه میکند که میزان فعالیت کارگران را در این انقلابها برحسب درصد نشان میدهد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-24w
#حسن_آزاد #کمون_پاریس #جامعهی_بدیل #دولت_پرولتری #دیکتاتوری_پرولتاریا
🖋@naghd_com
نوشتهی: حسن آزاد
۲۲ مارس ۲۰۲۱
📝 نوشتهی پیشِ رو گام کوچکی است در راستای تدوین مشخصات کلی جامعهی بدیل، که صرفا به تجربهی کمون و نظرات مارکس و انگلس دربارهی آن میپردازد. در گامهای بعدی به بررسی سایر تجربیات انقلابی و بحث و گفتگو در بارهی نظریهپردازانی نیاز داریم که دغدغهی جامعهی بدیل چراغ راهشان بوده است. بدیهی است که بدون مشارکت جمعی پیمودن این راه میسر نیست.
در این نوشته من تلاش میکنم به اختصار به خصلت طبقاتی و شکل سیاسی کمون بپردازم.
🔸 در مورد خصلت طبقاتی کمون پاریس نظرات مختلفی طرح شده است. شلومو اوینری مورخ و مارکسشناس اسرائیلی بر این نظر است که پیشنویسهای مختلف «جنگ داخلی» شواهد روشنی ارائه میکند که مارکس کمون را نه همچون امری کارگری، بلکه بهعنوان یک شورش خردهبورژوایی و دموکرات- رادیکال بهشمار میآورد. فیلیپ کین نیز یکی دیگر از منتقدانی است که دربارهی خصلت پرولتری کمون دچار تردید است: «مارکس در همین متن نیز تاکید کرده که در فرانسه اکثریت از آنِ دهقانان بوده است. با اینحال مارکس ادعا میکرد که کارگران در شهر پاریس اکثریت گارد ملی را تشکیل میدادند و اینکه اعضای کمون (منتخب بر مبنای حق رای عمومی) یا کارگر بودند، یا نمایندگان مورد تایید آنها. البته این عملا بهمعنای در اکثریتبودن نیست. با توجه بهشرایط تاریخی موجود بهنظر میرسد مارکس درحال طفرهرفتن از پاسخ مشخص است. چه برداشتی باید از این سردرگمی داشت؟»
🔸 البته فرانسه در دههی هفتاد قرن نوزدهم بهجز در چند شهر پیشرفته مانند پاریس، مارسی و لیون در سایر مناطق از پیشرفت چندانی برخوردار نبود و شهرهای پیشرفته در اقیانوسی از دهقانان محافظهکار محاصره شده بودند. بههمین دلیل، مارکس به فعالان سیاسی در پاریس هشدار میداد که در پاریس محدود و منزوی باقی میمانند. اما دربارهی ترکیب جمعیتی پاریس، پیرمیلزا در اثر دو جلدی خود دربارهی کمون پاریس مینویسد: مطابق آمار رسمی، پاریس درسال 1869 دو میلیون جمیعت داشت. پانصدهزار نفر از ساکنین شهر، کارگران صنعتی بودند و حدود سیصد تا چهارصدهزار نفر در رشتههای غیرصنعتی کار میکردند. از این تعداد کارگر چهلهزار نفر در کارخانههای بزرگ مشغول بودند و بقیه در کارگاههای کوچک کمتر از ده نفر. صدوپانزده هزار نفر خدمتکار و چهلوپنج هزار نفر سرایدار وجود داشت و افزون بر کارگران فرانسوی، صدهزار نفر کارگر مهاجر نیز در پاریس ساکن بودند که اکثرا از ایتالیا و لهستان آمده بودند.
🔸 اما اکثریت کمّی الزاما بیانگر پیشگامبودن در فعالیت سیاسی نیست. آیا کارگران و رهبران آنها در عرصهی عمل و برنامهی سیاسی نیز ابتکارعمل را در دست داشتند؟ رابرت تومس در اثر خود دربارهی کمون براساس شمار قربانیان، متهمین و توقیفشدگان در جریان انقلابهای 1830، 1848 و 1871 جدولی ارائه میکند که میزان فعالیت کارگران را در این انقلابها برحسب درصد نشان میدهد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-24w
#حسن_آزاد #کمون_پاریس #جامعهی_بدیل #دولت_پرولتری #دیکتاتوری_پرولتاریا
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کمون پاریس و دیکتاتوری پرولتاریا
نوشتهی: حسن آزاد با شکست ارتش فرانسه و به اسارت درآمدن ناپلئون سوم در جنگ آلمان و فرانسه در اول سپتامبر 1870، دوران امپراتوری دوم در فرانسه به پایان رسید و دوران جمهوری سوم آغاز شد. در ماههای ژان…
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ «دیکتاتور خیراندیش»
▫️ نقد و بررسی مفهوم سلسلهمراتب
نوشتهی: داریوش راد
27 اوت 2022
🔸 هرگاه موضوع به بحران اجتماعی و انقلاب در ساختار سیاست و حکمرانی میرسد، سیاستمداران کهنهکار در طیفهای گوناگون از سویی، و بوروکراتهای دولتسالار از سوی دیگر، به انقلابیون گوشزد میکنند تا این واقعیت را فراموش نکنند که واقعبینانهترین ساختار کارآمد حکومتی برای این کشور کهن «دیکتاتوری خیراندیش» است؛ بنابراین، باید به سنت گذشتهگان خود بازگردند، و برای نجات کشور و ملتْ صحنه را برای تکنوکراتها، بوروکراتها، مشاورین دولتی و کاربلدهای اقتصاد بازار آزاد خالی کنند. همانگونه که میبینیم محتوی پوشالی تفکر این صحنهگردانان نظم کهن اجتماعی این است که مشکل نظام سیاسی کنونی انحصار و تمرکزِ قدرت سیاسی- اقتصادی در هرمگونهی حاکمیت استبداد دینی- نظامی نیست، بلکه در این واقعیت است که «دیکتاتوری اشتباهی» به روی صندلی قدرت نشسته است. البته این حضرات تنها مبلغان اینگونه عقاید پرطمطراق اما ارتجاعی نیستند، اگر نیمنگاهی به رسانههای عمومی این روزها نیز بیندازیم، با گروهی از بهظاهر نخبهگان دانشگاهی وطنپرست نیز روبهرو خواهیم شد که در دلتنگی برای گذشتهی «پرشکوه و قدرت و عظمت ایرانی» مشغول ریختن اشک تمساح است.
🔸 درهرحال، یافتن راهحل سیاسی- اجتماعی مناسب برای عبور از بحران کنونی جامعهی ایران ضروری است، اما جایگزینی نوع دیگری از دیکتاتوری، حتی از نوع خیراندیش یا مصلح آن، نه دیگر بهلحاظ تاریخی امکانپذیر است و نه به نظر میرسد که جامعهی کنشگران اجتماعی که سالهاست با عقلانیت و منطق به دنبال توانمندسازی اجتماعی خود و دیگر شهروندان بوده و معتقد به اعمال عقل عملی برای راهگشایی و تحقق آزادی و تقسیم عادلانهی منابع عمومی است، دیگر به جستوجوی این نوع نظامهای سیاسی قرون وسطایی باشد.
🔸 این نوشته در بخش اول بر مبنای دو تعریف ساده از قدرت، اما شناخته و پذیرفتهشده از سوی عموم، نشان خواهد داد که این «دیکتاتور خیراندیش» و آن «دیکتاتور اشتباهی» هر دو در واقع دو روی سکهی ساختار نظام حکومتی استبداد کهن ایرانی یعنی سلطنت و روحانیت است که حقانیت خود را برای اعمال قدرت حکومتیْ نه از شهروند مطلع بلکه با ابزارهای چیرگی اقتصادی و سیاسی و عوامفریبی ایدئولوژیک با پشتوانهی سلسلهمراتبِ دربار سلطنتی یا مراجع روحانیتِ شیعه و اعمال خشونت پلیسی و نظامیگری بهدست میآورند. بخش دوم این نوشته به معرفی بدیلی دموکراتیک برای جایگزینی اندیشهی سلسلهمراتبی در مدیریت سیاسی- اجتماعی و دیگر نهادهای جامعه خواهد پرداخت، لیکن برای این منظور نخست ضروری است که تصویری بهتر از فرایند تکامل و توسعهی تاریخی از سویی، و کارکرد ساختار سیاست و حکومت در جامعهی معاصر ایران، و همچنین ماهیت تضادها و درواقع رویارویی غیرمستقیم و منطق طبقاتی- اجتماعی در ایران از سوی دیگر داشته باشیم؛ به این دلیل، با بازخوانی تطبیقی نظریهی «انقلاب عقبماندگی» و «توسعهی ناموزون و مرکب» لئون تروتسکی سعی خواهد شد تا فرایند و همچنین دینامیسم انقلابی- اجتماعی عقبماندگی ایران را واکاوی و آن را در بازنگری انتزاعی از تغییرات اجتماعی ـ سیاسی از ویژگیهای ایران مشخص کنیم، و با درنظر گرفتن شکلهای نهادهای خودجوش و ارگانیک اجتماعی کار و زندگی در سدهی گذشتهی جامعهی ایران، نکات محوری نظریهی دموکراسی مستقیم یا جمهوریت ژان ژاک روسو را که شامل دو زیرمجموعهی «قرارداد اجتماعی» و «ارادهی همگانی» است معرفی خواهیم کرد.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-35K
#داریوش_راد #سلسلهمراتب
#توسعه_ناموزون_و_مرکب #تروتسکی
#دموکراسی_انجمنی #دیکتاتوری
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ «دیکتاتور خیراندیش»
▫️ نقد و بررسی مفهوم سلسلهمراتب
نوشتهی: داریوش راد
27 اوت 2022
🔸 هرگاه موضوع به بحران اجتماعی و انقلاب در ساختار سیاست و حکمرانی میرسد، سیاستمداران کهنهکار در طیفهای گوناگون از سویی، و بوروکراتهای دولتسالار از سوی دیگر، به انقلابیون گوشزد میکنند تا این واقعیت را فراموش نکنند که واقعبینانهترین ساختار کارآمد حکومتی برای این کشور کهن «دیکتاتوری خیراندیش» است؛ بنابراین، باید به سنت گذشتهگان خود بازگردند، و برای نجات کشور و ملتْ صحنه را برای تکنوکراتها، بوروکراتها، مشاورین دولتی و کاربلدهای اقتصاد بازار آزاد خالی کنند. همانگونه که میبینیم محتوی پوشالی تفکر این صحنهگردانان نظم کهن اجتماعی این است که مشکل نظام سیاسی کنونی انحصار و تمرکزِ قدرت سیاسی- اقتصادی در هرمگونهی حاکمیت استبداد دینی- نظامی نیست، بلکه در این واقعیت است که «دیکتاتوری اشتباهی» به روی صندلی قدرت نشسته است. البته این حضرات تنها مبلغان اینگونه عقاید پرطمطراق اما ارتجاعی نیستند، اگر نیمنگاهی به رسانههای عمومی این روزها نیز بیندازیم، با گروهی از بهظاهر نخبهگان دانشگاهی وطنپرست نیز روبهرو خواهیم شد که در دلتنگی برای گذشتهی «پرشکوه و قدرت و عظمت ایرانی» مشغول ریختن اشک تمساح است.
🔸 درهرحال، یافتن راهحل سیاسی- اجتماعی مناسب برای عبور از بحران کنونی جامعهی ایران ضروری است، اما جایگزینی نوع دیگری از دیکتاتوری، حتی از نوع خیراندیش یا مصلح آن، نه دیگر بهلحاظ تاریخی امکانپذیر است و نه به نظر میرسد که جامعهی کنشگران اجتماعی که سالهاست با عقلانیت و منطق به دنبال توانمندسازی اجتماعی خود و دیگر شهروندان بوده و معتقد به اعمال عقل عملی برای راهگشایی و تحقق آزادی و تقسیم عادلانهی منابع عمومی است، دیگر به جستوجوی این نوع نظامهای سیاسی قرون وسطایی باشد.
🔸 این نوشته در بخش اول بر مبنای دو تعریف ساده از قدرت، اما شناخته و پذیرفتهشده از سوی عموم، نشان خواهد داد که این «دیکتاتور خیراندیش» و آن «دیکتاتور اشتباهی» هر دو در واقع دو روی سکهی ساختار نظام حکومتی استبداد کهن ایرانی یعنی سلطنت و روحانیت است که حقانیت خود را برای اعمال قدرت حکومتیْ نه از شهروند مطلع بلکه با ابزارهای چیرگی اقتصادی و سیاسی و عوامفریبی ایدئولوژیک با پشتوانهی سلسلهمراتبِ دربار سلطنتی یا مراجع روحانیتِ شیعه و اعمال خشونت پلیسی و نظامیگری بهدست میآورند. بخش دوم این نوشته به معرفی بدیلی دموکراتیک برای جایگزینی اندیشهی سلسلهمراتبی در مدیریت سیاسی- اجتماعی و دیگر نهادهای جامعه خواهد پرداخت، لیکن برای این منظور نخست ضروری است که تصویری بهتر از فرایند تکامل و توسعهی تاریخی از سویی، و کارکرد ساختار سیاست و حکومت در جامعهی معاصر ایران، و همچنین ماهیت تضادها و درواقع رویارویی غیرمستقیم و منطق طبقاتی- اجتماعی در ایران از سوی دیگر داشته باشیم؛ به این دلیل، با بازخوانی تطبیقی نظریهی «انقلاب عقبماندگی» و «توسعهی ناموزون و مرکب» لئون تروتسکی سعی خواهد شد تا فرایند و همچنین دینامیسم انقلابی- اجتماعی عقبماندگی ایران را واکاوی و آن را در بازنگری انتزاعی از تغییرات اجتماعی ـ سیاسی از ویژگیهای ایران مشخص کنیم، و با درنظر گرفتن شکلهای نهادهای خودجوش و ارگانیک اجتماعی کار و زندگی در سدهی گذشتهی جامعهی ایران، نکات محوری نظریهی دموکراسی مستقیم یا جمهوریت ژان ژاک روسو را که شامل دو زیرمجموعهی «قرارداد اجتماعی» و «ارادهی همگانی» است معرفی خواهیم کرد.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-35K
#داریوش_راد #سلسلهمراتب
#توسعه_ناموزون_و_مرکب #تروتسکی
#دموکراسی_انجمنی #دیکتاتوری
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«دیکتاتور خیراندیش»
نقد و بررسی مفهوم سلسلهمراتب نوشتهی: داریوش راد مفهوم عقبماندگی، دینامیسم اجتماعی عقبماندگی، تاثیرپذیری از جوامع پیشرفتهی سرمایهداری، رادیکالیزم انقلابی گروههای اجتماعی، خصوصیتهای عینی توس…
🔴 دیکتاتوری محکوم است؛ چه با نام شاهنشاهی چه اسلامی
در متن پیشرو، درباره حملههای برنامهریزی شده جمهوری اسلامی به بلوچستان جهت سرکوب معترضان و زنان، اعدامهای تلافیجویانه و گسترده و خشونت علیه مردم بلوچ، سیاست سانسور و حذف هدفمند اخبار و شعارهای پیشرو توسط اپوزسیون و نیز سیاست «اتحاد و ائتلاف» میخوانید.
عکس صفحه اول مربوط به شعار مردم بلوچ در سال ۱۳۵۸ است.
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
#دیکتاتوری_محکوم_است
#نه_کولبری_نه_سوختبری_آزادی_و_برابری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#جمعه_های_زاهدان
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#جنین_زند_آجویی
#ژن_ژیان_ئازادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
#امرأة_حياة_حرية
#زن_زیویش_أزأیي
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زنەی_آزادی
#Women_Life_Freedom
از «دسگوهاران»
@thevoicesofbaluchwomen
@sarkhatism
در متن پیشرو، درباره حملههای برنامهریزی شده جمهوری اسلامی به بلوچستان جهت سرکوب معترضان و زنان، اعدامهای تلافیجویانه و گسترده و خشونت علیه مردم بلوچ، سیاست سانسور و حذف هدفمند اخبار و شعارهای پیشرو توسط اپوزسیون و نیز سیاست «اتحاد و ائتلاف» میخوانید.
عکس صفحه اول مربوط به شعار مردم بلوچ در سال ۱۳۵۸ است.
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری
#دیکتاتوری_محکوم_است
#نه_کولبری_نه_سوختبری_آزادی_و_برابری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#جمعه_های_زاهدان
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#جنین_زند_آجویی
#ژن_ژیان_ئازادی
#قادین_یاشام_آزادلیق
#امرأة_حياة_حرية
#زن_زیویش_أزأیي
#زن_زندگی_آزادی
#زن_زنەی_آزادی
#Women_Life_Freedom
از «دسگوهاران»
@thevoicesofbaluchwomen
@sarkhatism
Forwarded from جوانان انقلابی محلات مریوان
زنده باد حق تعیین سرنوشت ملتهای ستمدیده!
این روزها بازار ائتلاف نیروهای نیابتی برای #مصادرهی_انقلاب و محروم کردن مردم ایران از دخالت مستقیم در تعیین سرنوشت سیاسی جامعه گرم است. ما این نوع ائتلافها را چیزی جز «تجمع دزدها برای غارت ایران و ائتلاف بر سَر ناکام گذاشتن دستاوردهای انقلاب» نمیدانیم. این نیروهای #فرصتطلب در همه جا بر حفظ تمامیت ارضی کشور و حفظ حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران تأکید میکنند. نئوفاشیستهای سلطنت و راستگرایان تحت نام وحدت و یک ملت (اُمت) واحد -یک دین واحد، یک ایدئولوژی واحد، یک زبان واحد، یک جنسیت غالب- هر گونه کثرت قومیتی-ملیتی و حقوق دمکراتیک اکثریت مردم ایران را ناچیز و کمبها میشمارند و میخواهند به صورت شبان-رمگی بر مردم یا به عبارتی دیگر بر #رعیت ها حکمرانی کنند. سوال اینجاست، آیا در صورت به قدرت رسیدن این #ائتلاف_ضد_مردمی که ناسیونالیسم عظمتطلب ایرانی را نمایندگی میکند بار دیگر خواست دمکراتیک و برحقِ ملتهای تحت ستم برای تعیین سرنوشت خویش با محاصرهی اقتصادی، سرکوب، لشکرکشی نظامی و کشتار مردم روبرو نخواهد شد؟
#اپوزسیون_راست_مرکزگرا با زیر پا گذاشتن «حق ملل در تعیین سرنوشت خویش» عملا حقوق دمکراتیک ملل ستمدیده را زیر پا میگذارد و همان اصول نیمبند دمکراسی بورژوایی را هم به نفع تداوم یکصدسال #دیکتاتوری_پهلوی و #استبداد_رژیم_اسلامی گردن میزند. ما فراموش نمیکنیم که جمهوری اسلامی هم با اسمِ رمزِ «تجزیه طلبی» خیابانهای #جوانرود و #بوکان را غرقِ خون کرد و #جمعهی_خونین_زاهدان را رقم زد. اکنون، نقاب از چهرهی رهبرانِ احزابِ #ناسیونالیسم_کورد نیز افتاده است، آنها حاضرند گدامنشانه مسئلهی رفع ستم ملی و حق تعیین سرنوشت مردم کوردستان را در ازای کسب تکهای از کیک قدرت قربانی کنند. آقایان سراسیمه در رقابت برای رفتن به زیرِ پرچمِ #تمامیت_خواهی و ائتلافِ خودکامگان از یکدیگر سبقت میگیرند تا از قافلهی تقسیم قدرت از بالای سَر مردم جا نمانند. عالیجنابان بورژوا با هدف #سهم_خواهی از مرتجعینِ مرکزگرا کلِ مبارزات و جانفشانیهای #مردم_کوردستان را لگدمال میکنند و نانشان را به #خون_جانباختگان میزنند. تمام تلاش فرصتطلبان بر سر آن است که خود را رهبران خودخواندهی کردستان جا بزنند و ضمن نشستن بر میز مذاکره -بخوانید معامله- بجای مردم تصمیم بگیرند و مبارزات زنان و مردان شهرهای کردستان را با چند کرسی در مجلس ستمگران تاخت بزنند. «شتر در خواب بیند پنبه دانه!» در مقابل، ما خواهان حاکمیت مستقیم زنان و مردان مبارز و مردم ستمدیده بر سرنوشت جامعه هستیم و از گسترش دمکراسی در همهی عرصهها و ضمانتِ تمام و کمالِ حقوقِ تودههای ستمدیده با پرچم #دمکراسی_کارگری دفاع میکنیم.
برچیدن ستم بر مبنای ملیت یکی از ملزومات #همزیستی_برابریخواهانه و پایان دادن به تبعیض بر اساس مرکز-پیرامون است. مسکوت گذاشتن یا نادیده گرفتن هر شکلی از ستم در جامعهی طبقاتی موجب تفرقه در صفوف زحمتکشان و ستمدیدگان خواهد شد. تنها از طریق دفاع پیگیر از تمامی حقوق دمکراتیک تودههای ستمدیده است که راه برای وحدت راستین کارگران و اکثریت مردم ایران در راستای سرنگونی انقلابی رژیم سرمایهداری و استقرار #حاکمیت_شوراهای_مردمی هموار میشود. رفقای انقلابی ما در #مهاباد، #تبریز و #بلوچستان بارها شعار سر دادند که همبستگی و مبارزهی متحدِ مردمِ زحمتکش برای #رفع_ستم_ملی یکی از ارکان مهم تحقق آرمانِ #آزادی_و_برابری است: کورد، بلوچ، آذری/آزادی، برابری
زنده باد همبستگی ملتهای تحت ستم
زنده باد سوسیالیسم
جمعی از جوانان انقلابی محلات مریوان
1 بهمن 1401
#زن_زندگی_آزادی
#تجمع_دزدها
#سازماندهی_شبکهای
#تشکل_سازمان_چارهی_زحمتکشان
#جوانان_انقلابی_محلات_مریوان
#مرگ_بر_طالبان_چه__کابل_چه_تهران
#نه_سلطنت_نه_رهبری_آزادی_و_برابری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@JavananeEnghlabe
این روزها بازار ائتلاف نیروهای نیابتی برای #مصادرهی_انقلاب و محروم کردن مردم ایران از دخالت مستقیم در تعیین سرنوشت سیاسی جامعه گرم است. ما این نوع ائتلافها را چیزی جز «تجمع دزدها برای غارت ایران و ائتلاف بر سَر ناکام گذاشتن دستاوردهای انقلاب» نمیدانیم. این نیروهای #فرصتطلب در همه جا بر حفظ تمامیت ارضی کشور و حفظ حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران تأکید میکنند. نئوفاشیستهای سلطنت و راستگرایان تحت نام وحدت و یک ملت (اُمت) واحد -یک دین واحد، یک ایدئولوژی واحد، یک زبان واحد، یک جنسیت غالب- هر گونه کثرت قومیتی-ملیتی و حقوق دمکراتیک اکثریت مردم ایران را ناچیز و کمبها میشمارند و میخواهند به صورت شبان-رمگی بر مردم یا به عبارتی دیگر بر #رعیت ها حکمرانی کنند. سوال اینجاست، آیا در صورت به قدرت رسیدن این #ائتلاف_ضد_مردمی که ناسیونالیسم عظمتطلب ایرانی را نمایندگی میکند بار دیگر خواست دمکراتیک و برحقِ ملتهای تحت ستم برای تعیین سرنوشت خویش با محاصرهی اقتصادی، سرکوب، لشکرکشی نظامی و کشتار مردم روبرو نخواهد شد؟
#اپوزسیون_راست_مرکزگرا با زیر پا گذاشتن «حق ملل در تعیین سرنوشت خویش» عملا حقوق دمکراتیک ملل ستمدیده را زیر پا میگذارد و همان اصول نیمبند دمکراسی بورژوایی را هم به نفع تداوم یکصدسال #دیکتاتوری_پهلوی و #استبداد_رژیم_اسلامی گردن میزند. ما فراموش نمیکنیم که جمهوری اسلامی هم با اسمِ رمزِ «تجزیه طلبی» خیابانهای #جوانرود و #بوکان را غرقِ خون کرد و #جمعهی_خونین_زاهدان را رقم زد. اکنون، نقاب از چهرهی رهبرانِ احزابِ #ناسیونالیسم_کورد نیز افتاده است، آنها حاضرند گدامنشانه مسئلهی رفع ستم ملی و حق تعیین سرنوشت مردم کوردستان را در ازای کسب تکهای از کیک قدرت قربانی کنند. آقایان سراسیمه در رقابت برای رفتن به زیرِ پرچمِ #تمامیت_خواهی و ائتلافِ خودکامگان از یکدیگر سبقت میگیرند تا از قافلهی تقسیم قدرت از بالای سَر مردم جا نمانند. عالیجنابان بورژوا با هدف #سهم_خواهی از مرتجعینِ مرکزگرا کلِ مبارزات و جانفشانیهای #مردم_کوردستان را لگدمال میکنند و نانشان را به #خون_جانباختگان میزنند. تمام تلاش فرصتطلبان بر سر آن است که خود را رهبران خودخواندهی کردستان جا بزنند و ضمن نشستن بر میز مذاکره -بخوانید معامله- بجای مردم تصمیم بگیرند و مبارزات زنان و مردان شهرهای کردستان را با چند کرسی در مجلس ستمگران تاخت بزنند. «شتر در خواب بیند پنبه دانه!» در مقابل، ما خواهان حاکمیت مستقیم زنان و مردان مبارز و مردم ستمدیده بر سرنوشت جامعه هستیم و از گسترش دمکراسی در همهی عرصهها و ضمانتِ تمام و کمالِ حقوقِ تودههای ستمدیده با پرچم #دمکراسی_کارگری دفاع میکنیم.
برچیدن ستم بر مبنای ملیت یکی از ملزومات #همزیستی_برابریخواهانه و پایان دادن به تبعیض بر اساس مرکز-پیرامون است. مسکوت گذاشتن یا نادیده گرفتن هر شکلی از ستم در جامعهی طبقاتی موجب تفرقه در صفوف زحمتکشان و ستمدیدگان خواهد شد. تنها از طریق دفاع پیگیر از تمامی حقوق دمکراتیک تودههای ستمدیده است که راه برای وحدت راستین کارگران و اکثریت مردم ایران در راستای سرنگونی انقلابی رژیم سرمایهداری و استقرار #حاکمیت_شوراهای_مردمی هموار میشود. رفقای انقلابی ما در #مهاباد، #تبریز و #بلوچستان بارها شعار سر دادند که همبستگی و مبارزهی متحدِ مردمِ زحمتکش برای #رفع_ستم_ملی یکی از ارکان مهم تحقق آرمانِ #آزادی_و_برابری است: کورد، بلوچ، آذری/آزادی، برابری
زنده باد همبستگی ملتهای تحت ستم
زنده باد سوسیالیسم
جمعی از جوانان انقلابی محلات مریوان
1 بهمن 1401
#زن_زندگی_آزادی
#تجمع_دزدها
#سازماندهی_شبکهای
#تشکل_سازمان_چارهی_زحمتکشان
#جوانان_انقلابی_محلات_مریوان
#مرگ_بر_طالبان_چه__کابل_چه_تهران
#نه_سلطنت_نه_رهبری_آزادی_و_برابری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
@JavananeEnghlabe
سرخط
Photo
🔴 رضاخان با ایران چه کرد؟
🖊 آنچه از دوران حکومت وی به شما نمیگویند یا کمتر شنیدهاید!
🔺 در دوران حکومت وی:
✔️ ارتش ده برابر و بوروکراسی هفده برابر رشد کرد. شمار نفرات ارتش تا سال 1320 به بیش از صدوهفتاد هزار نفر رسید. مجموعهی دولت را هفده وزارتخانهی کامل با نود هزار کارمند حقوقبگیر تشکیل میداد.
✔️ در کنار این اما پارلمان که مهمترین دستاورد انقلاب مشروطه در محدود کردن قدرت پادشاه بود، از نقش جدی و تعیین کنندهاش بازداشته شده و به جامهای تزئینی تبدیل شده بود که عریانی حاکمیت نظامی را میپوشاند.
✔️ شاه همچنین دست به یک رشته نوسازیهای عمرانی (از قبیل کشیدن راهآهن، جادهسازی، تأسیس کارخانه و احداث پل)، و نیز تأسیس نهادهایی مدرن نظیر دانشگاه تهران کرد.
✔️ مذهب در حوزهی عمومی به شدت محدود شد و صرفا در حوزههای علمیه به علما و طلاب آزادی عمل در مسائل دینی داده میشد.
✔️ وضع و اجرای قانون کشف حجاب و لباس متحدالشکل، از دیگر تصمیمات حکومت برای مقابله با «مذهب عمومی» و «تقویت اتحاد ملی» به جای «احساسات محلی» بود.
✔️ رضا شاه به تکیهگاههای دوگانهی خود (نظامیان و کارمندان دولت)، یک شبکهی گستردهی مالی هم افزود، تا جایی که یک پست وزیر دربار خارج از کابینه ایجاد کرد.
✔️ او در دوران حکومتش آن قدر ملک تصاحب کرد که به ثروتمندترین فرد ایران تبدیل شد. بخشی از این املاک با مصادرهی مستقیم، بخشی دیگر از طریق آبیاری زمینهای بایر، و سرانجام بخشی نیز با مجبور کردن زمینداران بزرگ و کوچک برای فروش زمینهایشان به قیمت اسمی، به دست آمده بود.
✔️ مصوب شدن قانون «ممنوعیت مرام اشتراکی» در خرداد ماه 1310 که به دنبال آن فعالیت کلیهی اتحادیهها و سندیکاهای کارگری ممنوع اعلام شد.
✊ مقاومتها:
🔺در اواخر سال ۱۳۰۶ شهرهای جنوب ایران، به خصوص اصفهان و شیراز، درگیر جنبشی تودهای در مخالفت با نظام خدمت اجباری بودند. سال بعد تبریز هم به خدمت اجباری و هم به اصلاحات لباس واکنش بنیادین و خشونتبار نشان داد. بالاخره در سال ۱۳۰۸ بود که با کاهش قدرت دولت در شهرستانها، زنجیرهای از شورشهای قبیلهای و دهقانی درگرفت. مناطق روستایی غرب، جنوب، مرکز و جنوب شرقی ایران یکییکی به شورش دست زدند.
🔺 از سوی دیگر مردمان قبایل کوچنشین و نیمه کوچنشین مناطق روستایی از نسخهی افراطی تهران برای تجدد نگران بودند و تحولات شهرها را به دقت دنبال کرده بودند. مقامات نظامی همچنان درگیر اعمال وحشیانهی کنترل خود بر تبریز بودند و مخالفت با خدمت اجباری و تحمیل کلاه پهلوی هنوز تازه بود که اولین شورش قبیلهای علیه نظم نوین در آذربایجان درگرفت. عشایر کرد عموما از کنترل نزدیکتری که مقامات محلی ایرانی در پی تحکیم آن بودند، بیزار بودند و هم از خلع سلاح و خدمت اجباری هم از لباس واحد و به خصوص کلاه منفور پهلوی که میدانستند ناگزیر فرا میرسد، در هراس بودند. در دی ۱۳۰۷، وقتی ملا خان، از رهبران مذهبی محلی، خطاب به عشایر بیانیهای صادر کرد و از آنها خواست با نیروی اسلحه جلوی این بدعتها بایستند، عشایر کرد مناطق ساوجبلاغ، ارومیه و تبریز بلافاصله به درخواست او پاسخ دادند و این شورش حتی پیچیدگیهای پانکردی و ناسیونالیستی پیدا کرد.
🔺 در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۰۸ کارگران پالایشگاه نفت آبادان، از پی دو سال سازماندهی زیرزمینی به میانجی تشکیلاتی تحت عنوان «جمعيت كارگران نفت جنوب»، اعتصابی فراگیر را سازمان دادند. بعضی از خواستهای حدود ۹۰۰۰ اعتصابگر (از مجموع ۲۸۰۰۰ کارگر شاغل در صنعت نفت ایران آن زمان) عبارت بود از افزایش پانزده درصدی دستمزدها، کاهش ساعت کار روزانه از ده ساعت به هفت ساعت در تابستان و هشت ساعت در زمستان، بهرسمیت شناختن اتحادیه کارگران صنعت نفت و نیز روز جهانی کارگر به عنوان تعطیل رسمی. ولی شرکت نفت ایران و انگلیس در گزارش خود به لندن خواستهای کارگران اعتصابی را اینگونه آورد: «کاهش کار روزانه به شش ساعت، حداقل دستمزد ماهانه ۴۵ ریال، داشتن حق اعتراض به مدیران، و برابری کامل کارگران هندی و ایرانی». نخستین واکنش مدیران انگلیسی شرکت نفت این بود که اعتصاب را «توطئهای بولشویکی» بخوانند که هدفش بهآتش کشاندن خوزستان بود. اینان خواستهای کارگران را «سرپوشی بر فعالیتهای مخفیانهی بولشویکی» خوانند که «احتمال بهجا آوردنشان بسیار ضعیف است». اعتصاب سه روز ادامه داشت. پس از سه روز، اعتصاب «با اقدام شدید دولت [محلی] آبادان و کمک فوری ادارهی اطلاعات ارتش بریتانیا» سرکوب شد.
#رضا_خان
#رضا_شاه
#دیکتاتوری
#ناگفتهها
#تجدد_آمرانه
@sarkhatism
🖊 آنچه از دوران حکومت وی به شما نمیگویند یا کمتر شنیدهاید!
🔺 در دوران حکومت وی:
✔️ ارتش ده برابر و بوروکراسی هفده برابر رشد کرد. شمار نفرات ارتش تا سال 1320 به بیش از صدوهفتاد هزار نفر رسید. مجموعهی دولت را هفده وزارتخانهی کامل با نود هزار کارمند حقوقبگیر تشکیل میداد.
✔️ در کنار این اما پارلمان که مهمترین دستاورد انقلاب مشروطه در محدود کردن قدرت پادشاه بود، از نقش جدی و تعیین کنندهاش بازداشته شده و به جامهای تزئینی تبدیل شده بود که عریانی حاکمیت نظامی را میپوشاند.
✔️ شاه همچنین دست به یک رشته نوسازیهای عمرانی (از قبیل کشیدن راهآهن، جادهسازی، تأسیس کارخانه و احداث پل)، و نیز تأسیس نهادهایی مدرن نظیر دانشگاه تهران کرد.
✔️ مذهب در حوزهی عمومی به شدت محدود شد و صرفا در حوزههای علمیه به علما و طلاب آزادی عمل در مسائل دینی داده میشد.
✔️ وضع و اجرای قانون کشف حجاب و لباس متحدالشکل، از دیگر تصمیمات حکومت برای مقابله با «مذهب عمومی» و «تقویت اتحاد ملی» به جای «احساسات محلی» بود.
✔️ رضا شاه به تکیهگاههای دوگانهی خود (نظامیان و کارمندان دولت)، یک شبکهی گستردهی مالی هم افزود، تا جایی که یک پست وزیر دربار خارج از کابینه ایجاد کرد.
✔️ او در دوران حکومتش آن قدر ملک تصاحب کرد که به ثروتمندترین فرد ایران تبدیل شد. بخشی از این املاک با مصادرهی مستقیم، بخشی دیگر از طریق آبیاری زمینهای بایر، و سرانجام بخشی نیز با مجبور کردن زمینداران بزرگ و کوچک برای فروش زمینهایشان به قیمت اسمی، به دست آمده بود.
✔️ مصوب شدن قانون «ممنوعیت مرام اشتراکی» در خرداد ماه 1310 که به دنبال آن فعالیت کلیهی اتحادیهها و سندیکاهای کارگری ممنوع اعلام شد.
✊ مقاومتها:
🔺در اواخر سال ۱۳۰۶ شهرهای جنوب ایران، به خصوص اصفهان و شیراز، درگیر جنبشی تودهای در مخالفت با نظام خدمت اجباری بودند. سال بعد تبریز هم به خدمت اجباری و هم به اصلاحات لباس واکنش بنیادین و خشونتبار نشان داد. بالاخره در سال ۱۳۰۸ بود که با کاهش قدرت دولت در شهرستانها، زنجیرهای از شورشهای قبیلهای و دهقانی درگرفت. مناطق روستایی غرب، جنوب، مرکز و جنوب شرقی ایران یکییکی به شورش دست زدند.
🔺 از سوی دیگر مردمان قبایل کوچنشین و نیمه کوچنشین مناطق روستایی از نسخهی افراطی تهران برای تجدد نگران بودند و تحولات شهرها را به دقت دنبال کرده بودند. مقامات نظامی همچنان درگیر اعمال وحشیانهی کنترل خود بر تبریز بودند و مخالفت با خدمت اجباری و تحمیل کلاه پهلوی هنوز تازه بود که اولین شورش قبیلهای علیه نظم نوین در آذربایجان درگرفت. عشایر کرد عموما از کنترل نزدیکتری که مقامات محلی ایرانی در پی تحکیم آن بودند، بیزار بودند و هم از خلع سلاح و خدمت اجباری هم از لباس واحد و به خصوص کلاه منفور پهلوی که میدانستند ناگزیر فرا میرسد، در هراس بودند. در دی ۱۳۰۷، وقتی ملا خان، از رهبران مذهبی محلی، خطاب به عشایر بیانیهای صادر کرد و از آنها خواست با نیروی اسلحه جلوی این بدعتها بایستند، عشایر کرد مناطق ساوجبلاغ، ارومیه و تبریز بلافاصله به درخواست او پاسخ دادند و این شورش حتی پیچیدگیهای پانکردی و ناسیونالیستی پیدا کرد.
🔺 در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۰۸ کارگران پالایشگاه نفت آبادان، از پی دو سال سازماندهی زیرزمینی به میانجی تشکیلاتی تحت عنوان «جمعيت كارگران نفت جنوب»، اعتصابی فراگیر را سازمان دادند. بعضی از خواستهای حدود ۹۰۰۰ اعتصابگر (از مجموع ۲۸۰۰۰ کارگر شاغل در صنعت نفت ایران آن زمان) عبارت بود از افزایش پانزده درصدی دستمزدها، کاهش ساعت کار روزانه از ده ساعت به هفت ساعت در تابستان و هشت ساعت در زمستان، بهرسمیت شناختن اتحادیه کارگران صنعت نفت و نیز روز جهانی کارگر به عنوان تعطیل رسمی. ولی شرکت نفت ایران و انگلیس در گزارش خود به لندن خواستهای کارگران اعتصابی را اینگونه آورد: «کاهش کار روزانه به شش ساعت، حداقل دستمزد ماهانه ۴۵ ریال، داشتن حق اعتراض به مدیران، و برابری کامل کارگران هندی و ایرانی». نخستین واکنش مدیران انگلیسی شرکت نفت این بود که اعتصاب را «توطئهای بولشویکی» بخوانند که هدفش بهآتش کشاندن خوزستان بود. اینان خواستهای کارگران را «سرپوشی بر فعالیتهای مخفیانهی بولشویکی» خوانند که «احتمال بهجا آوردنشان بسیار ضعیف است». اعتصاب سه روز ادامه داشت. پس از سه روز، اعتصاب «با اقدام شدید دولت [محلی] آبادان و کمک فوری ادارهی اطلاعات ارتش بریتانیا» سرکوب شد.
#رضا_خان
#رضا_شاه
#دیکتاتوری
#ناگفتهها
#تجدد_آمرانه
@sarkhatism
استقرار نیروهای نظامی در اطراف مصلی و مسجد مکی زاهدان و بازرسی بدنی نمازگزاران
به گزارش رسانک، امروز جمعه ۲۹ دی ماه ۱۴۰۲، نیروهای نظامی همچون هفته های گذشته در اطراف مصلی و مسجد مکی و خیابان های منتهی به آن مستقر شده اند.
گفته میشود که نیروهای نظامی با ایجاد ایست و بازرسی اقدام به تفتیش بدنی نمازگزاران میکنند.
لازم به ذکر است که امروز به دلیل بارش باران نماز جمعه این هفته در داخل مسجد مکی برگزار شده است.
@rasanknews
کانال واتساپ رسانک
https://whatsapp.com/channel/0029VaDp6y3HwXbIpfxOhE2f
#گروه_خبری_تحلیلی_رسانک
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتراضات_سراسری #نظامیان_غیربومی #اهل_سنت #فشار_مذهبی #دیکتاتوری_مذهبی
به گزارش رسانک، امروز جمعه ۲۹ دی ماه ۱۴۰۲، نیروهای نظامی همچون هفته های گذشته در اطراف مصلی و مسجد مکی و خیابان های منتهی به آن مستقر شده اند.
گفته میشود که نیروهای نظامی با ایجاد ایست و بازرسی اقدام به تفتیش بدنی نمازگزاران میکنند.
لازم به ذکر است که امروز به دلیل بارش باران نماز جمعه این هفته در داخل مسجد مکی برگزار شده است.
@rasanknews
کانال واتساپ رسانک
https://whatsapp.com/channel/0029VaDp6y3HwXbIpfxOhE2f
#گروه_خبری_تحلیلی_رسانک
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتراضات_سراسری #نظامیان_غیربومی #اهل_سنت #فشار_مذهبی #دیکتاتوری_مذهبی
سرخط
Photo
🔴 به یاد خسرو گلسرخی و کرامتالله دانشیان
۲۹ بهمن یادآور کشته شدن دو چهرهی برجستهی مبارز علیه حکومت دیکتاتوری پهلوی است، یکی خسرو گلسرخی و دیگری کرامتالله دانشیان.
☑️ بهمن ۱۳۲۲، خسرو گلسرخی در رشت و در خانوادهای با پیشینه سیاسی به دنیا آمد. پدر بزرگش از یاران میرزا کوچکخان در نهضت جنگل با قوای بریتانیا نبرد کرده بود. او همزمان که مخفی و با نامهای مستعار متعددی مینوشت در سال ۱۳۴۷ سردبیر بخش هنر روزنامه کیهان میشود تا اینکه او را دستگیر میکنند. به نقل از همسرش او به مامورین میگوید: «چه اسلحهای را از من گرفتید، خودکار بیک!».
☑️ کرامت دانشیان در مهر ۱۳۲۵ و در شیراز به دنیا آمد. در تلویزیون ملی ایران قبول شد ولی خیلی زود به دلیل اینکه او مستند کوتاهی در مورد غارت نفت و فقر مردم جنوب شهر تهران میسازد، از دانشکده او را اخراج میکنند. او همچنین آهنگ ساز ترانه معروف «بهاران خجسته باد است».
🩸وصیتنامهی خسرو گلسرخی:
«من یک فدایی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست. من خونم را به توده های گرسنه و پا برهنه ی ایران تقدیم می کنم و شما آقایان فاشیست ها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدرکی به قتل گاه می فرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت، شما ایمان داشته باشید، از هر قطر خون ما صدها فدایی بر می خیزد و روزی قلب همه ی شما را خواهد شکافت. شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در ۲۸ مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهر آمیز توده های ستم کشیده ایران واژگون خواهد شد.»
🩸وصیتنامهی کرامتالله دانشیان:
«مردم ستمکشیده ایران همیشه فرزندان جانبرکف خود را در راه مبارزه بسیار از دست دادهاند. این شرط هر مبارزه و جنبشی است. فداکاریها، ازجانگذشتگیها، و مقاومتها کمر دشمن را خواهد شکست. و این خامترین خیال است که مدام فرزندان مردم در اثر خیز انقلابی کشته شوند. این خیال باطل فقط در ذهن دشمن مردم میتواند وجود داشته باشد. جنبش اوج خواهد گرفت، همهگیر خواهد شد و کارگران، کشاورزان و اقشار تحت ستم، زندگی نوین و سعادتمند را صاحب خواهند شد. مرگ، ناچیزترین هدیه ما برای پیروزی مردم است. هر مرگ دریچهای است که بهروی تباهی بسته میشود. و هر مرگ دریچه اسرار است که به روی دروغ، فحشا، فقر و گرسنگی بسته خواهد شد. و آنگاه دریچهای باز خواهد شد که از آن نور زندگی بتابد. به این نور تن بسپاریم، به این نور.»
#خسرو_گلسرخی
#کرامت_دانشیان
#اعدام
#مبارزه
#دیکتاتوری
#بهاران_خجسته_باد
#فدایی
@sarkhatism
۲۹ بهمن یادآور کشته شدن دو چهرهی برجستهی مبارز علیه حکومت دیکتاتوری پهلوی است، یکی خسرو گلسرخی و دیگری کرامتالله دانشیان.
☑️ بهمن ۱۳۲۲، خسرو گلسرخی در رشت و در خانوادهای با پیشینه سیاسی به دنیا آمد. پدر بزرگش از یاران میرزا کوچکخان در نهضت جنگل با قوای بریتانیا نبرد کرده بود. او همزمان که مخفی و با نامهای مستعار متعددی مینوشت در سال ۱۳۴۷ سردبیر بخش هنر روزنامه کیهان میشود تا اینکه او را دستگیر میکنند. به نقل از همسرش او به مامورین میگوید: «چه اسلحهای را از من گرفتید، خودکار بیک!».
☑️ کرامت دانشیان در مهر ۱۳۲۵ و در شیراز به دنیا آمد. در تلویزیون ملی ایران قبول شد ولی خیلی زود به دلیل اینکه او مستند کوتاهی در مورد غارت نفت و فقر مردم جنوب شهر تهران میسازد، از دانشکده او را اخراج میکنند. او همچنین آهنگ ساز ترانه معروف «بهاران خجسته باد است».
🩸وصیتنامهی خسرو گلسرخی:
«من یک فدایی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست. من خونم را به توده های گرسنه و پا برهنه ی ایران تقدیم می کنم و شما آقایان فاشیست ها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدرکی به قتل گاه می فرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت، شما ایمان داشته باشید، از هر قطر خون ما صدها فدایی بر می خیزد و روزی قلب همه ی شما را خواهد شکافت. شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در ۲۸ مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهر آمیز توده های ستم کشیده ایران واژگون خواهد شد.»
🩸وصیتنامهی کرامتالله دانشیان:
«مردم ستمکشیده ایران همیشه فرزندان جانبرکف خود را در راه مبارزه بسیار از دست دادهاند. این شرط هر مبارزه و جنبشی است. فداکاریها، ازجانگذشتگیها، و مقاومتها کمر دشمن را خواهد شکست. و این خامترین خیال است که مدام فرزندان مردم در اثر خیز انقلابی کشته شوند. این خیال باطل فقط در ذهن دشمن مردم میتواند وجود داشته باشد. جنبش اوج خواهد گرفت، همهگیر خواهد شد و کارگران، کشاورزان و اقشار تحت ستم، زندگی نوین و سعادتمند را صاحب خواهند شد. مرگ، ناچیزترین هدیه ما برای پیروزی مردم است. هر مرگ دریچهای است که بهروی تباهی بسته میشود. و هر مرگ دریچه اسرار است که به روی دروغ، فحشا، فقر و گرسنگی بسته خواهد شد. و آنگاه دریچهای باز خواهد شد که از آن نور زندگی بتابد. به این نور تن بسپاریم، به این نور.»
#خسرو_گلسرخی
#کرامت_دانشیان
#اعدام
#مبارزه
#دیکتاتوری
#بهاران_خجسته_باد
#فدایی
@sarkhatism