سرخط
Photo
🔴 موسسه اندیشه کیان؛ استعدادیابی از کودکان بر روی شانه مربیان تحت استثمار
این روزها استثمار بخشی از زندگی روزمره کارگرانی است که اغلب در مشاغل به ظاهر ساده، فرهنگی، سبک، اداری و جدید فعالیت میکنند. در این مدت راوی تجربه استثمار کارگرانی بودیم که در کافهها، رستورانها، کتابفروشیها، مراکز آموزشی و ... کار میکنند. در این میان فصل مشترک اغلب این کارفرماها بهعنوان یک شخصیت حقوقی، ساخت زنجیرهای آنها و برندینگ نسبتا قوی آنهاست که موجب محبوبیتشان شده است.
با این حال روایت کارگران مشغول در این کسبوکارها نهتنها از حقایق نظام کار و بهرهکشی مدرن پرده برمیدارد بلکه به تداوم روایتگری و شوریدن علیه این نظم نابرابر کمک میکند.
در ادامه #تجربه_استثمار یکی از یاران #همراه_سرخط از چگونگی بهرهکشی در موسسات مطالعه و خلاقیت کودک و نوجوان "اندیشه کیان" را میخوانید:
🔺«این مجموعه که در همه مناطق تهران و همه شهرها شعبه دارد زیر نظر دکتر!کیان که در رشته حقوق تخصص دارد و هیچ مدرکی مبتنی با روانشناسی کودک و آموزش کودک نگذرانده اداره میشود.
دور زدن بیمه با قرارداد سهامداری
🔺این مجموعه از موسسات زیر مجموعهاش بابت هر کودک درصدی دریافت میکند در حالیکه در قبال آن نه تنها به آموزش و محیط آموزشی اهمیت نمیدهد بلکه به تمام مدیران این اطمینان را داده که نیازی نیست کارکنان را بیمه کند و او خود از پس دور زدن این قضیه بر میآید در آخرین تجربه مربیان مؤسسه اندیشه کیان اکباتان تهران وقتی مسوولین بیمه آمدند و گزارش بیمه کارکنان را خواستند، مدیر مجموعه کارکنان و مربیان را مجبور کردند قراردادی را مبتنی بر اینکه آنها آنجا سهامدار هستند و نه کارمند امضا کنند در حالیکه حتی حقوق مطابق با وزارت کار دریافت نمیکنند.
🔺کارکنان و مربیان حق عیدی را که معمولا یک پایه حقوق است دریافت نمیکنند و مدیران مجموعه ها با منتی که به سرشان میگذارند از خانواده بچه ها عیدی جمع میکنند و هر مقدار که جمع شد را تقسیم بر تعداد کارکنان می کنند و اگر کسی اعتراض کند می گویند خانواده ها همینقدر دادند!!
تبدیل عیدی کارگران به انعام
🔺خلاصه که این آقای کیان با تحصیلات غیر مرتبط و شارلاتانیسم آزمونهایی را مثلا طراحی کرده که استعداد بچه ها را کشف کند و این آزمون برای بچه ۳ساله و ۶ ساله یکسان است و کتابچههای ماهیانه به مجموعهها میدهد که اسفبار است و رشد و خلاقیت را در مربیان و کودکان نابود میکند.
🔺اگر به صفحه مجموعهها مراجعه کنید میتوانید ببینید که نهتنها در راستای پرورش خلاقیت کار نمیکنند بلکه کلیشههای تاریخ گذشته را با بچهها کار میکنند و بهعنوان مجموعه بهروز و پیشرو به خانوادهها ارائه میدهند».
اندیشه کیان یک موسسه خصوصی است که در زمینه استعدادیابی و پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان فعالیت میکند و شعب مختلفی در تهران و مشهد دارد. این موسسه مانند سایر نمونههای مشابه و در غیاب یک سیستم آموزشی فراگیر، رایگان و عمومی برای بهرهکشی از نیروی کار ارزان و سواستفاده از میل عمومی به پیشرفت ایجاد شده است.
#تجارب_استثمار
#روایت_استثمار
#اندیشه_کیان
@sarkhatism
این روزها استثمار بخشی از زندگی روزمره کارگرانی است که اغلب در مشاغل به ظاهر ساده، فرهنگی، سبک، اداری و جدید فعالیت میکنند. در این مدت راوی تجربه استثمار کارگرانی بودیم که در کافهها، رستورانها، کتابفروشیها، مراکز آموزشی و ... کار میکنند. در این میان فصل مشترک اغلب این کارفرماها بهعنوان یک شخصیت حقوقی، ساخت زنجیرهای آنها و برندینگ نسبتا قوی آنهاست که موجب محبوبیتشان شده است.
با این حال روایت کارگران مشغول در این کسبوکارها نهتنها از حقایق نظام کار و بهرهکشی مدرن پرده برمیدارد بلکه به تداوم روایتگری و شوریدن علیه این نظم نابرابر کمک میکند.
در ادامه #تجربه_استثمار یکی از یاران #همراه_سرخط از چگونگی بهرهکشی در موسسات مطالعه و خلاقیت کودک و نوجوان "اندیشه کیان" را میخوانید:
🔺«این مجموعه که در همه مناطق تهران و همه شهرها شعبه دارد زیر نظر دکتر!کیان که در رشته حقوق تخصص دارد و هیچ مدرکی مبتنی با روانشناسی کودک و آموزش کودک نگذرانده اداره میشود.
دور زدن بیمه با قرارداد سهامداری
🔺این مجموعه از موسسات زیر مجموعهاش بابت هر کودک درصدی دریافت میکند در حالیکه در قبال آن نه تنها به آموزش و محیط آموزشی اهمیت نمیدهد بلکه به تمام مدیران این اطمینان را داده که نیازی نیست کارکنان را بیمه کند و او خود از پس دور زدن این قضیه بر میآید در آخرین تجربه مربیان مؤسسه اندیشه کیان اکباتان تهران وقتی مسوولین بیمه آمدند و گزارش بیمه کارکنان را خواستند، مدیر مجموعه کارکنان و مربیان را مجبور کردند قراردادی را مبتنی بر اینکه آنها آنجا سهامدار هستند و نه کارمند امضا کنند در حالیکه حتی حقوق مطابق با وزارت کار دریافت نمیکنند.
🔺کارکنان و مربیان حق عیدی را که معمولا یک پایه حقوق است دریافت نمیکنند و مدیران مجموعه ها با منتی که به سرشان میگذارند از خانواده بچه ها عیدی جمع میکنند و هر مقدار که جمع شد را تقسیم بر تعداد کارکنان می کنند و اگر کسی اعتراض کند می گویند خانواده ها همینقدر دادند!!
تبدیل عیدی کارگران به انعام
🔺خلاصه که این آقای کیان با تحصیلات غیر مرتبط و شارلاتانیسم آزمونهایی را مثلا طراحی کرده که استعداد بچه ها را کشف کند و این آزمون برای بچه ۳ساله و ۶ ساله یکسان است و کتابچههای ماهیانه به مجموعهها میدهد که اسفبار است و رشد و خلاقیت را در مربیان و کودکان نابود میکند.
🔺اگر به صفحه مجموعهها مراجعه کنید میتوانید ببینید که نهتنها در راستای پرورش خلاقیت کار نمیکنند بلکه کلیشههای تاریخ گذشته را با بچهها کار میکنند و بهعنوان مجموعه بهروز و پیشرو به خانوادهها ارائه میدهند».
اندیشه کیان یک موسسه خصوصی است که در زمینه استعدادیابی و پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان فعالیت میکند و شعب مختلفی در تهران و مشهد دارد. این موسسه مانند سایر نمونههای مشابه و در غیاب یک سیستم آموزشی فراگیر، رایگان و عمومی برای بهرهکشی از نیروی کار ارزان و سواستفاده از میل عمومی به پیشرفت ایجاد شده است.
#تجارب_استثمار
#روایت_استثمار
#اندیشه_کیان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 افق کوروش؛ نمونهای از استثمار کارگران فروشگاههای زنجیرهای هلدینگ گلرنگ
فروشگاههای زنجیرهای "افق کوروش" یکی از زیرمجموعههای گروه سرمایهگذاری کوروش، متعلق به هلدینگ صنعتی گلرنگ است که طی سالهای اخیر بهواسطه روابط مالکان (خانواده فضلی) آن با مسئولان جمهوری اسلامی در حال بلعیدن کسبوکارها از صنایع پایه تا آنلاین و استارتاپهاست! پولپاشیهای این هیولای وحشی و غارتگر در میان اهالی رسانه، از یکسو سبب انتشار بازنمایی موفقیتهای این گروه صنعتی و زیرمجموعههای ریز درشت آن و از سوی دیگر، پنهان ماندن رنج بیش از ۲۰ هزار کارگر فعال در فروشگاهها، شرکتها و کارخانههای زیر مجموعه آن شده است.
خواندن روایت یکی از یاران #همراه_سرخط که از کارگران سابق فروشگاه افق کوروش است، میتواند سندی برای حقیقت پشت پرده فروشگاههای زنجیرهای زیرمجموعه گلرنگ، ازجمله: هایپر فامیلی، گندم طلایی، اُکالا (اُمارکت و اُبیزینس)، هستی پارسل، سورنا، اسپات و دارتیل باشد. حقیقت پولشویی، انحصاری کردن صنایع غذایی و حذف خردهفروشیها از طریق توسعه برند ذیل یک گروه صنعتی، طبیعیسازی فرودستی سرمایه انسانی، فساد مالی گسترده مالکان گلرنگ که نهتنها شریک مالی مسئولان جمهوری اسلامی هستند بلکه به سبب حضور در ساختار نظامی این حکومت مجری سرکوب کارگران نیز بودهاند.
🔺غارت دستمزد کارگر به اسم دوره آزمایشی
به روایت کارگر سابق این فزوشگاه زنجیرهای، "مرخصی گرفتن توی افق کوروش بر اساس قوانین اداره کار نیست، وقتی که میخوای استخدام بشی بیست روز اول آزمایشی هست و در صورت استخدام، پول این بیست روز بهت داده نمیشه، اضافهکاریها اگر از یه حدی بیشتر بشه سوخت میشه، وقتی بار میاد اگر توی ساعت کاریت نباشه باید بیای و کمک کنی تا بارها خالی بشن...
🔺 مرخصی زایمان یا ترک کار!
از سیستم اداریش نگم که یاد روزهای بدی میافتم، توی سیستم اداریش هیچ کس کار نمیکنه همه دزدن، سیستم دزدپرور هست، واسه یه استعلاجی زایمان کاری به سرت میارن که از زاییدن پشیمون بشی از نفسی که توی این سیستم میکشی ... کاری کردن که مرخصی زایمان من خراب بشه، با وجود اینکه تمام مدارک بیمهای درست بوده و مرخصیها توی ادارهی بیمه ثبت شده بوده، برام ترک کار زدن و باعث شدن که نتونم از مرخصی زایمانم استفاده کنم، در حالی که شعبه بعد از شروع مرخصیهام تعطیل شده بود.
🔺افق کوروش؛ جمهوری اسلامی کوچک
افق کوروش سیستمی شبیه به جمهوری اسلامی هست، دزدی اساسیترین رکنش هست (یاد رفسنجانی افتادم که گفت بذارید ببرن حالا مگه این یه ذره به کجا بر میخوره) یادم میاد توی شعبهای که کار میکردم یه آقایی تازه استخدام شده بود و هر روز به اشکال مختلف دزدی میکرد. مثلن روغنها رو با چند تا کارت مختلف که مال خودش بود میخرید و میاورد بیرون و به صورت آزاد میداد به رستورانها (همون موقعی که روغن نایاب شد)، بعدها فهمیدیم که شده رئیس یه منطقه، در افق کوروش باید دزد باشی تا سمت بگیری، اینجوری خود سیستم هم راحتتر به پولشوییهاش میرسه ، قطعن افق کوروش یکی از منابع بزرگ پولشویی هست، فقط کافیه تعداد شعبههای فرانچایزشون رو ضرب در میانگین پنج نفر در هر شعبه کنید و ضرب در نه میلیون حقوق تا متوجه بشید چه پول عظیمی توی این هولدینگ جابجا میشه. افق کوروش قطعن یک ارگانه توی کشور، ارگانی وابسته به بالاترین مرجع، ارگانی شبیه شرکتهای مشابه مثل جامبو"
🔺 عادیسازی ۱۲ ساعت کار روزانه!
یکی از مستندات بهرهکشی از نیروی کار در این فروشگاه زنجیرهای، امتیاز نسبتا پایینی است که کارجویان بعد از جلسه مصاحبه با مدیران این مجموعه در سایتهای کاریابی ثبت کردهاند. بهعبارتی افق کوروش برای کارجویان نامحبوب است!
علاوه بر این، در بخش فرصتهای شغلی سایت خود مدعی شدهاند که دستمزد کارگران فروشگاه بیش از وزارت کار است که با تجربه نگارنده روایت در تضاد است و گواهی بر دروغگویی مدیران آن و فریبکاری تیم HR آنهاست. یکی از مصادیق استثمار در صفحه فرصتهای شغلی، در نظر گرفتن ۱۲ ساعت کاری روزانه ( ۹ صبح تا ۹ شب) برای پیکها یا سفیران آن است.
نکته مهم و اساسی درباره آنچه در نمونه افق کوروش در حال وقوع است، وسعت و تعدد فروشگاههای زنجیرهای و برندهای متنوع گلرنگ است که میتواند به افزایش استثمار سرمایه انسانی، طبیعیسازی آن و تبدیل شدن استثمار به یک رویه عرفی منجر شود.
#تجارب_استثمار
#روایت_استثمار
#تجربه_استثمار
#افق_کوروش
#کوروش
#گلرنگ
#گروه_صنعتی_گلرنگ
#اکالا
@sarkhatism
فروشگاههای زنجیرهای "افق کوروش" یکی از زیرمجموعههای گروه سرمایهگذاری کوروش، متعلق به هلدینگ صنعتی گلرنگ است که طی سالهای اخیر بهواسطه روابط مالکان (خانواده فضلی) آن با مسئولان جمهوری اسلامی در حال بلعیدن کسبوکارها از صنایع پایه تا آنلاین و استارتاپهاست! پولپاشیهای این هیولای وحشی و غارتگر در میان اهالی رسانه، از یکسو سبب انتشار بازنمایی موفقیتهای این گروه صنعتی و زیرمجموعههای ریز درشت آن و از سوی دیگر، پنهان ماندن رنج بیش از ۲۰ هزار کارگر فعال در فروشگاهها، شرکتها و کارخانههای زیر مجموعه آن شده است.
خواندن روایت یکی از یاران #همراه_سرخط که از کارگران سابق فروشگاه افق کوروش است، میتواند سندی برای حقیقت پشت پرده فروشگاههای زنجیرهای زیرمجموعه گلرنگ، ازجمله: هایپر فامیلی، گندم طلایی، اُکالا (اُمارکت و اُبیزینس)، هستی پارسل، سورنا، اسپات و دارتیل باشد. حقیقت پولشویی، انحصاری کردن صنایع غذایی و حذف خردهفروشیها از طریق توسعه برند ذیل یک گروه صنعتی، طبیعیسازی فرودستی سرمایه انسانی، فساد مالی گسترده مالکان گلرنگ که نهتنها شریک مالی مسئولان جمهوری اسلامی هستند بلکه به سبب حضور در ساختار نظامی این حکومت مجری سرکوب کارگران نیز بودهاند.
🔺غارت دستمزد کارگر به اسم دوره آزمایشی
به روایت کارگر سابق این فزوشگاه زنجیرهای، "مرخصی گرفتن توی افق کوروش بر اساس قوانین اداره کار نیست، وقتی که میخوای استخدام بشی بیست روز اول آزمایشی هست و در صورت استخدام، پول این بیست روز بهت داده نمیشه، اضافهکاریها اگر از یه حدی بیشتر بشه سوخت میشه، وقتی بار میاد اگر توی ساعت کاریت نباشه باید بیای و کمک کنی تا بارها خالی بشن...
🔺 مرخصی زایمان یا ترک کار!
از سیستم اداریش نگم که یاد روزهای بدی میافتم، توی سیستم اداریش هیچ کس کار نمیکنه همه دزدن، سیستم دزدپرور هست، واسه یه استعلاجی زایمان کاری به سرت میارن که از زاییدن پشیمون بشی از نفسی که توی این سیستم میکشی ... کاری کردن که مرخصی زایمان من خراب بشه، با وجود اینکه تمام مدارک بیمهای درست بوده و مرخصیها توی ادارهی بیمه ثبت شده بوده، برام ترک کار زدن و باعث شدن که نتونم از مرخصی زایمانم استفاده کنم، در حالی که شعبه بعد از شروع مرخصیهام تعطیل شده بود.
🔺افق کوروش؛ جمهوری اسلامی کوچک
افق کوروش سیستمی شبیه به جمهوری اسلامی هست، دزدی اساسیترین رکنش هست (یاد رفسنجانی افتادم که گفت بذارید ببرن حالا مگه این یه ذره به کجا بر میخوره) یادم میاد توی شعبهای که کار میکردم یه آقایی تازه استخدام شده بود و هر روز به اشکال مختلف دزدی میکرد. مثلن روغنها رو با چند تا کارت مختلف که مال خودش بود میخرید و میاورد بیرون و به صورت آزاد میداد به رستورانها (همون موقعی که روغن نایاب شد)، بعدها فهمیدیم که شده رئیس یه منطقه، در افق کوروش باید دزد باشی تا سمت بگیری، اینجوری خود سیستم هم راحتتر به پولشوییهاش میرسه ، قطعن افق کوروش یکی از منابع بزرگ پولشویی هست، فقط کافیه تعداد شعبههای فرانچایزشون رو ضرب در میانگین پنج نفر در هر شعبه کنید و ضرب در نه میلیون حقوق تا متوجه بشید چه پول عظیمی توی این هولدینگ جابجا میشه. افق کوروش قطعن یک ارگانه توی کشور، ارگانی وابسته به بالاترین مرجع، ارگانی شبیه شرکتهای مشابه مثل جامبو"
🔺 عادیسازی ۱۲ ساعت کار روزانه!
یکی از مستندات بهرهکشی از نیروی کار در این فروشگاه زنجیرهای، امتیاز نسبتا پایینی است که کارجویان بعد از جلسه مصاحبه با مدیران این مجموعه در سایتهای کاریابی ثبت کردهاند. بهعبارتی افق کوروش برای کارجویان نامحبوب است!
علاوه بر این، در بخش فرصتهای شغلی سایت خود مدعی شدهاند که دستمزد کارگران فروشگاه بیش از وزارت کار است که با تجربه نگارنده روایت در تضاد است و گواهی بر دروغگویی مدیران آن و فریبکاری تیم HR آنهاست. یکی از مصادیق استثمار در صفحه فرصتهای شغلی، در نظر گرفتن ۱۲ ساعت کاری روزانه ( ۹ صبح تا ۹ شب) برای پیکها یا سفیران آن است.
نکته مهم و اساسی درباره آنچه در نمونه افق کوروش در حال وقوع است، وسعت و تعدد فروشگاههای زنجیرهای و برندهای متنوع گلرنگ است که میتواند به افزایش استثمار سرمایه انسانی، طبیعیسازی آن و تبدیل شدن استثمار به یک رویه عرفی منجر شود.
#تجارب_استثمار
#روایت_استثمار
#تجربه_استثمار
#افق_کوروش
#کوروش
#گلرنگ
#گروه_صنعتی_گلرنگ
#اکالا
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پیشی «کافه شهر کتاب پاسداران» از کتابفروشی در استثمار
موضوع استثمار در محیطهای فرهنگی و پاتوقها با توجه به تعدد روایات و تجربیات مشابه راویان دیگر چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. هرچند به تجربه دیدهایم برخی با منطق " آسمان همه جا همین رنگه" سعی بر طبیعیسازی استثمار و سرکوب کارگران دارند اما از آنجایی که منطق بازار همچنان حاکم است و استثمار قربانی میگیرد و کارفرما همچنان در پی سوداندوزی است، ما نیز صدای بلند راویان استثمار هستیم.
در ادامه روایت یکی از یاران #همراه_سرخط درباره تجربه استثمار در کافه "شهر کتاب" پاسداران را میخوانیم:
🔺 ۱۲ ساعت کار بدون حقوق با شهرکتاب
«من سال ۹۷ برای پنج ماه توی کافه شهرکتاب کار کردم. قبلش برای خود شهرکتاب درخواست دادم و دوره آزمایشیاش رو هم گذروندم که شامل یک هفته شیفت ۱۰ صبح تا ۱۰ شب بدون حقوق بود. ساعت ۱۰ شب هم تا وقتی که صاحب مجموعه اون اطراف میپلکید کسی نمیتونست بره، یعنی گاهی تا ۱۰:۳۰ شب باید میموندیم.
🔺 گرمازدگی؛ بیماری رایج در آشپزخانه کافه
بعد از دوره آزمایشی شهرکتاب اونقدر از لحاظ روحی و جسمی تحت فشار بودم که تصمیم گرفتم برای کافه شهرکتاب درخواست بدم. شرایط اونجا به قدری سخت بود که توی گرمای وحشتناک تابستون توی آشپزخونهای که اونقدر کوچک بود که حتی به زحمت میشد توش راه رفت، در حالیکه حداقل سه نفر همیشه اونجا کار میکردن، و با وجود فر بزرگی که اکثرا روشن بود حتی یه پنکه وجود نداشت و پول آب معدنی یا هر نوشیدنی هم به حسابمون گذاشته میشد.
خیلی اوقات بچهها گرمازده میشدن و حالشون بد میشد. هیچ جایی برای نشستن و استراحت کردن نبود، اصلا قرار نبود که کسی استراحت کنه.
🔺 چشم غره؛ رابطه کارگر و کارفرما
هیچ ارتباط انسانیای بین کارفرما و کارگر نبود جز چشم غره. دیر رسیدن سرکار جریمه داشت و از حقوق کم میشد. اگر چیزی میشکست خسارتش رو ما باید میدادیم.
🔺 اخراج بدون اطلاع
در آخر بدون هیچ توضیحی یا مکالمهای اخراج شدم. روزی که قرار بود شیفتهای هفته بعدش رو مشخص کنن به من هیچ شیفتی ندادن و من فهمیدم که اخراج شدم».
شهر کتاب اواسط دهه ۷۰ در قالب یک موسسه عامالمنفعه و غیرانتفاعی تاسیس شد و در گذر زمان، توسعه از طریق تاسیس بخشهای زیر را در اولیت خود قرار داد:
ـ مرکز فرهنگی شهر کتاب
ـ شبکهی فروشگاههای زنجیرهای شهرکتاب
ـ شرکت نشر کتاب هرمس
ـ شرکت نشر موسیقی هرمس
ـ نمایشگاه و فروشگاه بینالمللی محصولات قرآنی
ـ دفتر پژوهشهای زبان و ادب فارسی
ـ واحد برگزاری نمایشگاهها
ـ دبیرخانه جایزه داستان کوتاه
توسعه گسترده در بازار پر فراز و نشیب امروز نشر در ایران، معنایی جز تجاریسازی فرهنگ برای کسب سود هر چه بیشتر ندارد. البته نباید از این نکته غافل شد که این موسسه در حوزه تاسیس کتابفروشیهای زنجیرهای و کالاییسازی فرهنگ که امروز به آفتی برای آگاهی عمومی، دسترسی عمومی و ارزان به کتاب، استثمار کتابفروشان، تضییع حقوق مترجمان و جریانسازی فرهنگی در خدمت حاکمیت و ... است، پیشگام و صاحب سبک بوده است! اجاره فضای کافه به کافهداران و فراهم کردن بستری برای تولید سود و سرمایه بیشتر در رقابت با کتابفروشیهای زنجیرهای دیگر که پیرو شهرکتاب در کالاییسازی فرهنگ بودند هم میتواند از دیگر برنامهها و استراتژیهای این مجموعه برای سودآفرینی بیشتر باشد؛ موضوعی که جز با له کردن کارگران در بخش کافه ممکن نخواهد بود.
#شهرکتاب
#شهر_کتاب
#شهرکتاب_پاسداران
#شهر_کتاب_پاسداران
#روایت_استثمار
#تجارب_استثمار
#تجربه_استثمار
@sarkhatism
موضوع استثمار در محیطهای فرهنگی و پاتوقها با توجه به تعدد روایات و تجربیات مشابه راویان دیگر چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. هرچند به تجربه دیدهایم برخی با منطق " آسمان همه جا همین رنگه" سعی بر طبیعیسازی استثمار و سرکوب کارگران دارند اما از آنجایی که منطق بازار همچنان حاکم است و استثمار قربانی میگیرد و کارفرما همچنان در پی سوداندوزی است، ما نیز صدای بلند راویان استثمار هستیم.
در ادامه روایت یکی از یاران #همراه_سرخط درباره تجربه استثمار در کافه "شهر کتاب" پاسداران را میخوانیم:
🔺 ۱۲ ساعت کار بدون حقوق با شهرکتاب
«من سال ۹۷ برای پنج ماه توی کافه شهرکتاب کار کردم. قبلش برای خود شهرکتاب درخواست دادم و دوره آزمایشیاش رو هم گذروندم که شامل یک هفته شیفت ۱۰ صبح تا ۱۰ شب بدون حقوق بود. ساعت ۱۰ شب هم تا وقتی که صاحب مجموعه اون اطراف میپلکید کسی نمیتونست بره، یعنی گاهی تا ۱۰:۳۰ شب باید میموندیم.
🔺 گرمازدگی؛ بیماری رایج در آشپزخانه کافه
بعد از دوره آزمایشی شهرکتاب اونقدر از لحاظ روحی و جسمی تحت فشار بودم که تصمیم گرفتم برای کافه شهرکتاب درخواست بدم. شرایط اونجا به قدری سخت بود که توی گرمای وحشتناک تابستون توی آشپزخونهای که اونقدر کوچک بود که حتی به زحمت میشد توش راه رفت، در حالیکه حداقل سه نفر همیشه اونجا کار میکردن، و با وجود فر بزرگی که اکثرا روشن بود حتی یه پنکه وجود نداشت و پول آب معدنی یا هر نوشیدنی هم به حسابمون گذاشته میشد.
خیلی اوقات بچهها گرمازده میشدن و حالشون بد میشد. هیچ جایی برای نشستن و استراحت کردن نبود، اصلا قرار نبود که کسی استراحت کنه.
🔺 چشم غره؛ رابطه کارگر و کارفرما
هیچ ارتباط انسانیای بین کارفرما و کارگر نبود جز چشم غره. دیر رسیدن سرکار جریمه داشت و از حقوق کم میشد. اگر چیزی میشکست خسارتش رو ما باید میدادیم.
🔺 اخراج بدون اطلاع
در آخر بدون هیچ توضیحی یا مکالمهای اخراج شدم. روزی که قرار بود شیفتهای هفته بعدش رو مشخص کنن به من هیچ شیفتی ندادن و من فهمیدم که اخراج شدم».
شهر کتاب اواسط دهه ۷۰ در قالب یک موسسه عامالمنفعه و غیرانتفاعی تاسیس شد و در گذر زمان، توسعه از طریق تاسیس بخشهای زیر را در اولیت خود قرار داد:
ـ مرکز فرهنگی شهر کتاب
ـ شبکهی فروشگاههای زنجیرهای شهرکتاب
ـ شرکت نشر کتاب هرمس
ـ شرکت نشر موسیقی هرمس
ـ نمایشگاه و فروشگاه بینالمللی محصولات قرآنی
ـ دفتر پژوهشهای زبان و ادب فارسی
ـ واحد برگزاری نمایشگاهها
ـ دبیرخانه جایزه داستان کوتاه
توسعه گسترده در بازار پر فراز و نشیب امروز نشر در ایران، معنایی جز تجاریسازی فرهنگ برای کسب سود هر چه بیشتر ندارد. البته نباید از این نکته غافل شد که این موسسه در حوزه تاسیس کتابفروشیهای زنجیرهای و کالاییسازی فرهنگ که امروز به آفتی برای آگاهی عمومی، دسترسی عمومی و ارزان به کتاب، استثمار کتابفروشان، تضییع حقوق مترجمان و جریانسازی فرهنگی در خدمت حاکمیت و ... است، پیشگام و صاحب سبک بوده است! اجاره فضای کافه به کافهداران و فراهم کردن بستری برای تولید سود و سرمایه بیشتر در رقابت با کتابفروشیهای زنجیرهای دیگر که پیرو شهرکتاب در کالاییسازی فرهنگ بودند هم میتواند از دیگر برنامهها و استراتژیهای این مجموعه برای سودآفرینی بیشتر باشد؛ موضوعی که جز با له کردن کارگران در بخش کافه ممکن نخواهد بود.
#شهرکتاب
#شهر_کتاب
#شهرکتاب_پاسداران
#شهر_کتاب_پاسداران
#روایت_استثمار
#تجارب_استثمار
#تجربه_استثمار
@sarkhatism