سرخط
Photo
🔴 از «قصاب لُرستان» چه میدانید؟
☑️ نگاهی به جنایات رضاخان علیه لُرها
🖊به نقل از کتاب «سرزمین شگفتانگیز» اثر ویلیام او.داگلاس/ ترجمه: فریدون سنجری/ نشر گوتنبرگ
✔️ ماجرا از این قرار است که در سال ۱۳۱۵ دولت ایران تصمیم گرفت که جاده شوسهای در لُرستان احداث نماید و لُرها با این نقشه مخالفت کردند و در نتیجه بین ارتش و عشایر لُرستان زد و خوردهایی رخ داد ولی دردسر از آنجا شروع شد که یکی از ژنرالهای مشهور نیروی زمینی در نقطهای در مجاورت یک پل بتنی کوچک در چند مایلی جنوب خرمآباد به دام افتاد و کشته شد.
✔️ لُرها پس از این پیروزی به شهر حمله کردند و قلعهای را که در وسط شهر روی تپه مرتفعی ساخته شده بود [قلعه فلکالافلاک] تصرف نمودند. لُرها از این موفقیت غیرمنتظره جسورتر شدند چون قلب لُرستان را تحت کنترل خود درآورده بودند. به این ترتیب نقشه رضاشاه در رابطه با خاتمه دادن به مسئله ایل نشینی و از بین بردن نفوذ خوانین و اسکان عشایر به مانعی بسیار جدی برخورد کرد.
✔️ به منظور جبران این شکست و ختم ماجرا، رضاشاه یکی از سرهنگان خود را به خرمآباد اعزام کرد. این سرهنگ که «امیر احمدی» نام داشت به محض ورود به خرمآباد قلعه را محاصره کرد. در اثر قشار این محاصره قلعه کمتر از یک ماه سقوط کرد و با سقوط آن، بلافاصله ۸۰ نفر از سرکردگان قیام بهدار آویخته شدند. اجساد به مدت سه روز تمام روی چوبهی دار نگه داشته شدند. به جز این بسیاری از جوانان را سر بریدند و به طرز فجیعی قبل از مرگ شکنجه دادند.
✔️ در جریان این سرکوب ارتش ایران بر سر مردمان خودش بمب ریخت تا نشان داده شود در راه ارزش کثیفی به نام «تمامیت ارضی»، کشتار مردم معترض به دیکتاتوری و «پانایرانیسم» هیچی نیست.
✔️ در این روایت باید هشیارانه در برابر دفاعیههای سلطنتطلبان که میگویند:
✍️ چه ایرادی دارد که «جادهی شوسه» برای مردم کشیده شود؟
✍️ چه ایرادی دارد که مُشتی خوانین زورگو سرکوب شوند؟
✍️ در برابر مردمی مرتجع باید با سرکوب در صورت لزوم حاضر شد تا مدرنیته را به ایشان حُقنه کرد.
کشیدن جادهی شوسه البته به خودی خود بخشی از پیشرفت ممکلت محسوب میشد اما آنچه که در تاریخنگاری رسمی مکتوم باقی میماند این است که احداث جادههای شوسه و مقابله با قدرت خوانین عمدتا ستمگر محلی، نه برای افزودن به قدرت مردم و تامین منافع عمومی بلکه از یکسو برای فراهم آوردن تمرکز قدرت ستمگران محلی در قدرت یک ستمگر مرکزی و خاندانهای وابسته به او بود و از سوی دیگر برای غارت منابع و مراتع و تحرک نیروی کار لازم برای برآمدن و قدرت گرفتن همین نهاد قدرت غارتگر و سرکوبکننده. چنان که نه تنها در پی چنین اقداماتی شخص رضا شاه به بزرگترین زمیندار مملکت تبدیل شد بلکه خوانین محلیای که در اقسا نقاط ایران حاضر بودند به نیابت از قدرت مرکزی دهقانان و روستاییها و ایلات و عشایر را همچنان تحت غیرانسانیترین شیوههای ستم و سرکوب نگاه دارند، اما به جای تملک تمامی اموال و محصولات غارتشده، در این غارت با قدرت مرکزی شریک شوند تا سالها بعد از سقوط رضا شاه نیز همچنان هم در مناطق خودشان اختیار تام و تمام و بدون نظارت داشتند و هم همواره مناصب سیاسی و اداری محلی و نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا از آن ایشان و افراد وفادار به اینان بود.
#قصاب_لرستان
#امیراحمدی
#رضاخان
#خرمآباد
@sarkhatism
☑️ نگاهی به جنایات رضاخان علیه لُرها
🖊به نقل از کتاب «سرزمین شگفتانگیز» اثر ویلیام او.داگلاس/ ترجمه: فریدون سنجری/ نشر گوتنبرگ
✔️ ماجرا از این قرار است که در سال ۱۳۱۵ دولت ایران تصمیم گرفت که جاده شوسهای در لُرستان احداث نماید و لُرها با این نقشه مخالفت کردند و در نتیجه بین ارتش و عشایر لُرستان زد و خوردهایی رخ داد ولی دردسر از آنجا شروع شد که یکی از ژنرالهای مشهور نیروی زمینی در نقطهای در مجاورت یک پل بتنی کوچک در چند مایلی جنوب خرمآباد به دام افتاد و کشته شد.
✔️ لُرها پس از این پیروزی به شهر حمله کردند و قلعهای را که در وسط شهر روی تپه مرتفعی ساخته شده بود [قلعه فلکالافلاک] تصرف نمودند. لُرها از این موفقیت غیرمنتظره جسورتر شدند چون قلب لُرستان را تحت کنترل خود درآورده بودند. به این ترتیب نقشه رضاشاه در رابطه با خاتمه دادن به مسئله ایل نشینی و از بین بردن نفوذ خوانین و اسکان عشایر به مانعی بسیار جدی برخورد کرد.
✔️ به منظور جبران این شکست و ختم ماجرا، رضاشاه یکی از سرهنگان خود را به خرمآباد اعزام کرد. این سرهنگ که «امیر احمدی» نام داشت به محض ورود به خرمآباد قلعه را محاصره کرد. در اثر قشار این محاصره قلعه کمتر از یک ماه سقوط کرد و با سقوط آن، بلافاصله ۸۰ نفر از سرکردگان قیام بهدار آویخته شدند. اجساد به مدت سه روز تمام روی چوبهی دار نگه داشته شدند. به جز این بسیاری از جوانان را سر بریدند و به طرز فجیعی قبل از مرگ شکنجه دادند.
✔️ در جریان این سرکوب ارتش ایران بر سر مردمان خودش بمب ریخت تا نشان داده شود در راه ارزش کثیفی به نام «تمامیت ارضی»، کشتار مردم معترض به دیکتاتوری و «پانایرانیسم» هیچی نیست.
✔️ در این روایت باید هشیارانه در برابر دفاعیههای سلطنتطلبان که میگویند:
✍️ چه ایرادی دارد که «جادهی شوسه» برای مردم کشیده شود؟
✍️ چه ایرادی دارد که مُشتی خوانین زورگو سرکوب شوند؟
✍️ در برابر مردمی مرتجع باید با سرکوب در صورت لزوم حاضر شد تا مدرنیته را به ایشان حُقنه کرد.
کشیدن جادهی شوسه البته به خودی خود بخشی از پیشرفت ممکلت محسوب میشد اما آنچه که در تاریخنگاری رسمی مکتوم باقی میماند این است که احداث جادههای شوسه و مقابله با قدرت خوانین عمدتا ستمگر محلی، نه برای افزودن به قدرت مردم و تامین منافع عمومی بلکه از یکسو برای فراهم آوردن تمرکز قدرت ستمگران محلی در قدرت یک ستمگر مرکزی و خاندانهای وابسته به او بود و از سوی دیگر برای غارت منابع و مراتع و تحرک نیروی کار لازم برای برآمدن و قدرت گرفتن همین نهاد قدرت غارتگر و سرکوبکننده. چنان که نه تنها در پی چنین اقداماتی شخص رضا شاه به بزرگترین زمیندار مملکت تبدیل شد بلکه خوانین محلیای که در اقسا نقاط ایران حاضر بودند به نیابت از قدرت مرکزی دهقانان و روستاییها و ایلات و عشایر را همچنان تحت غیرانسانیترین شیوههای ستم و سرکوب نگاه دارند، اما به جای تملک تمامی اموال و محصولات غارتشده، در این غارت با قدرت مرکزی شریک شوند تا سالها بعد از سقوط رضا شاه نیز همچنان هم در مناطق خودشان اختیار تام و تمام و بدون نظارت داشتند و هم همواره مناصب سیاسی و اداری محلی و نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا از آن ایشان و افراد وفادار به اینان بود.
#قصاب_لرستان
#امیراحمدی
#رضاخان
#خرمآباد
@sarkhatism