سرخط
Video
🔴 شارلاتانپروری در درون و بیرون از حکومت
جمهوری اسلامی نه تنها با تخصیص بودجههای اختصاصی به طور ویژه برای ترتبیت شارلاتان و دروغگو تلاش میکند بلکه بقای آن موجب تغذیه و پرورش انواع شارلاتان و دروغگو در خارج از خودش هم شده است. کسانی که بدون هیچ شرمی در چشم دوربین خیره میشوند و دروغ میگویند بعد بدون آنکه هیچ مسئولیتی متوجه آنان باشد به زندگی خودشان ادامه میدهند و همچنان به عنوان «کارشناس» به تولید انواع خزعبلات مشغول هستند. کسانی که اگر جمهوری اسلامی نبود تا با شغل «مخالف جمهوری اسلامی بودن» مشغول شوند الان داشتند در صفحات مجازیشان تبلیغ شعبهی مکدونالد در تجریش یا قرص تقویت قوا میکردند اما به لطف وجود جمهوری اسلامی مشغول نظریهپردازی در مورد «انقلاب» و آموزش روشهای مبارزه با جمهوری اسلامیاند. یک نفر هم پیدا نمیشود یقهی آنها را به خاطر دروغهایی که میگویند بگیرد و مجبورشان کند لااقل عذرخواهی کنند. گویا تنها مسئولان جمهوری اسلامی هستند که نباید دروغ بگویند و شارلاتان باشند و مخالفان جمهوری اسلامی اگر دروغ بگویند و شارلاتان باشند هیچ عیبی ندارد.
یکی از این شارلاتانها شخصی است به نام بهراد توکلی که در جریان قیام ژینا تبدیل به «کارشناس مبارزهی انقلابی» شد و از آمریکا روشهای «نورانی کردن» و «آتش زدن» آموزش میداد و از مردم میخواست حتما در خیابان باشند و او از آمریکا پشتیبان آنان است.
همانطور که میبینید چند روز پیش از فراخوانهایی در دی ماه طبق «منابع موثق» خبر به درک واصل شدن قاضی صلواتی را میدهد و آدرس دقیق بدن او را هم در پادگان لویزان و تحت تدابیر شدید امنیتی ذکر میکند. شرایط پادگان را هم توضیح میدهد و اینکه خبر از درون همان پادگان به او رسیده و تائید شده است. اما از بخت بد چند روز بعد قاضی صلواتی جنایتکار نه تنها زنده میشود بلکه با حضور در دادگاه مجموعهای از احکام ظالمانه را نیز صادر میکند.
آیا بهراد توکلی عذر میخواهد؟ آیا توضیحی در مورد دروغی که گفته است میدهد؟ آیا کسی از او توضیحی میخواهد؟ خیر! پس چه میکند؟ هم به رسانهها دعوت میشود تا به عنوان کارشناس مزخرف ببافد و هم سلسلهای از جلسات را با یک جاسوس افشاشدهی وزارت اطلاعات، به اسم عرفان قانعیفرد انجام میدهد که در آن به احزاب مخالف جمهوری اسلامی و سلطنت حمله میکنند. عرفان قانعیفرد همان کسی است که از جانب جمهوری اسلامی مامور گفتگو با پرویز ثابتی، از مقامات ساواک بود و کتاب گفتگوی او با ثابتی توسط موسسات وابسته به وزارت اطلاعات در ایران رونمایی شد. او همچنین نقش موثری در راهاندازی یک سایت امنیتی به نام «بولتننیوز» داشت که مشغلهی اصلی آن پروندهسازی برای احزاب کردستانی بود. قانعیفرد بعد از مهاجرت به خارج از کشور با همان وقاحتی که در خدمت نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بود، به خدمت جریانهای سلطنتطلب درآمد و در هر دو وضعیت کار اصلی او پروندهسازی و دروغپردازی ساواکی-اطلاعاتی برای مخالفان انقلابی جمهوری اسلامی و سلطنت بوده است. اکنون همین شارلاتان در برنامهی زندهی شارلاتان دیگری حضور پیدا میکند و با هم در مورد «احزاب سیاسی» پرونده میسازند.
بیرون و درون جمهوری اسلامی پر است از شارلاتان و دروغگو با وقاحتی یکسان.
#زباله_یاب
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
جمهوری اسلامی نه تنها با تخصیص بودجههای اختصاصی به طور ویژه برای ترتبیت شارلاتان و دروغگو تلاش میکند بلکه بقای آن موجب تغذیه و پرورش انواع شارلاتان و دروغگو در خارج از خودش هم شده است. کسانی که بدون هیچ شرمی در چشم دوربین خیره میشوند و دروغ میگویند بعد بدون آنکه هیچ مسئولیتی متوجه آنان باشد به زندگی خودشان ادامه میدهند و همچنان به عنوان «کارشناس» به تولید انواع خزعبلات مشغول هستند. کسانی که اگر جمهوری اسلامی نبود تا با شغل «مخالف جمهوری اسلامی بودن» مشغول شوند الان داشتند در صفحات مجازیشان تبلیغ شعبهی مکدونالد در تجریش یا قرص تقویت قوا میکردند اما به لطف وجود جمهوری اسلامی مشغول نظریهپردازی در مورد «انقلاب» و آموزش روشهای مبارزه با جمهوری اسلامیاند. یک نفر هم پیدا نمیشود یقهی آنها را به خاطر دروغهایی که میگویند بگیرد و مجبورشان کند لااقل عذرخواهی کنند. گویا تنها مسئولان جمهوری اسلامی هستند که نباید دروغ بگویند و شارلاتان باشند و مخالفان جمهوری اسلامی اگر دروغ بگویند و شارلاتان باشند هیچ عیبی ندارد.
یکی از این شارلاتانها شخصی است به نام بهراد توکلی که در جریان قیام ژینا تبدیل به «کارشناس مبارزهی انقلابی» شد و از آمریکا روشهای «نورانی کردن» و «آتش زدن» آموزش میداد و از مردم میخواست حتما در خیابان باشند و او از آمریکا پشتیبان آنان است.
همانطور که میبینید چند روز پیش از فراخوانهایی در دی ماه طبق «منابع موثق» خبر به درک واصل شدن قاضی صلواتی را میدهد و آدرس دقیق بدن او را هم در پادگان لویزان و تحت تدابیر شدید امنیتی ذکر میکند. شرایط پادگان را هم توضیح میدهد و اینکه خبر از درون همان پادگان به او رسیده و تائید شده است. اما از بخت بد چند روز بعد قاضی صلواتی جنایتکار نه تنها زنده میشود بلکه با حضور در دادگاه مجموعهای از احکام ظالمانه را نیز صادر میکند.
آیا بهراد توکلی عذر میخواهد؟ آیا توضیحی در مورد دروغی که گفته است میدهد؟ آیا کسی از او توضیحی میخواهد؟ خیر! پس چه میکند؟ هم به رسانهها دعوت میشود تا به عنوان کارشناس مزخرف ببافد و هم سلسلهای از جلسات را با یک جاسوس افشاشدهی وزارت اطلاعات، به اسم عرفان قانعیفرد انجام میدهد که در آن به احزاب مخالف جمهوری اسلامی و سلطنت حمله میکنند. عرفان قانعیفرد همان کسی است که از جانب جمهوری اسلامی مامور گفتگو با پرویز ثابتی، از مقامات ساواک بود و کتاب گفتگوی او با ثابتی توسط موسسات وابسته به وزارت اطلاعات در ایران رونمایی شد. او همچنین نقش موثری در راهاندازی یک سایت امنیتی به نام «بولتننیوز» داشت که مشغلهی اصلی آن پروندهسازی برای احزاب کردستانی بود. قانعیفرد بعد از مهاجرت به خارج از کشور با همان وقاحتی که در خدمت نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بود، به خدمت جریانهای سلطنتطلب درآمد و در هر دو وضعیت کار اصلی او پروندهسازی و دروغپردازی ساواکی-اطلاعاتی برای مخالفان انقلابی جمهوری اسلامی و سلطنت بوده است. اکنون همین شارلاتان در برنامهی زندهی شارلاتان دیگری حضور پیدا میکند و با هم در مورد «احزاب سیاسی» پرونده میسازند.
بیرون و درون جمهوری اسلامی پر است از شارلاتان و دروغگو با وقاحتی یکسان.
#زباله_یاب
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 قسم حضرت عباس و دم خروس و کلاش-تاجرهای اپوزیسیون
با کاهش تظاهرات خیابانی چنانکه پیشبینی میشد مقامات کشورهای غربی توسط کاسبکاران سیاسی ایرانی مستقر در غرب به عنوان تنها راه «نجات ایران» و متحد «مردم» جا زده میشدند به نه تنها مذاکرات عقبمانده با جمهوری اسلامی را از نو آغاز کردند بلکه به جلادهای حاکم بر ایران باج سبیل هم دادند. از انعقاد قراردادهای جدید تا تحویل آدمکش ارسالی حکومت به خارج از کشور.
کاسبکاران سیاسی که دستشان خالی مانده و برای بار هزارم خیط و کنف شدهاند این روزها مشغول دریدن همدیگر در فضای مجازی و انداختن تقصیرها به گردن آن دیگریاند. کفالت و وکالت و کمپین و لیست تروریستی و غیره هم علیالحساب تا اطلاع ثانوی تعطیل شده و تورهای دور کشور «شخصیت»های اپوزیسیون از این پارلمان به آن پارلمان و از این دفتر رییسجمهوری به آن یکی دفتر رییسجمهوری به قصد شرفیابی و گدایی نجات نیز متوقف شده است.
یک نمونه روزنامهنگاری است که با یکی دو اطلاع از ماجرای متروپل یکشبه تبدیل به «شخصیت سیاسی» تیکآبی شد و وهم برش داشت که رهبری «انقلاب» را بر عهده دارد. همان مبدع مبتکر طرح جهانی وکالت به شازدهی پهلوی که با شکست مفتضحانه سر و تهش را هم آوردند.
سعید حافظی به سبک رهبران جمهوری اسلامی تنها چند ماه بعد از عکس گرفتن و دست حلقه کردن در کمر علیرضا آخوندی و دریا صفایی در آستانهی «تجمع بزرگ استراسبورگ» به همان یاران غار دیروزش فحش داده است که چرا چند بار مردم را به بروکسل کشاندند و فاند جمع کردند و سخن راندند و عکس گرفتند. گویا از نظر سعید حافظی فقط باید مردم را به «تجمع بزرگ استراسبورگ» کشاند و فاند جمع کرد و سخن راند و حتما عکس هم گرفت که در تاریخ بماند و مایهی شرمساری همهی کلاش-تاجرهای مقیم اپوزیسیون در غرب باشد.
#اضمحلال
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
با کاهش تظاهرات خیابانی چنانکه پیشبینی میشد مقامات کشورهای غربی توسط کاسبکاران سیاسی ایرانی مستقر در غرب به عنوان تنها راه «نجات ایران» و متحد «مردم» جا زده میشدند به نه تنها مذاکرات عقبمانده با جمهوری اسلامی را از نو آغاز کردند بلکه به جلادهای حاکم بر ایران باج سبیل هم دادند. از انعقاد قراردادهای جدید تا تحویل آدمکش ارسالی حکومت به خارج از کشور.
کاسبکاران سیاسی که دستشان خالی مانده و برای بار هزارم خیط و کنف شدهاند این روزها مشغول دریدن همدیگر در فضای مجازی و انداختن تقصیرها به گردن آن دیگریاند. کفالت و وکالت و کمپین و لیست تروریستی و غیره هم علیالحساب تا اطلاع ثانوی تعطیل شده و تورهای دور کشور «شخصیت»های اپوزیسیون از این پارلمان به آن پارلمان و از این دفتر رییسجمهوری به آن یکی دفتر رییسجمهوری به قصد شرفیابی و گدایی نجات نیز متوقف شده است.
یک نمونه روزنامهنگاری است که با یکی دو اطلاع از ماجرای متروپل یکشبه تبدیل به «شخصیت سیاسی» تیکآبی شد و وهم برش داشت که رهبری «انقلاب» را بر عهده دارد. همان مبدع مبتکر طرح جهانی وکالت به شازدهی پهلوی که با شکست مفتضحانه سر و تهش را هم آوردند.
سعید حافظی به سبک رهبران جمهوری اسلامی تنها چند ماه بعد از عکس گرفتن و دست حلقه کردن در کمر علیرضا آخوندی و دریا صفایی در آستانهی «تجمع بزرگ استراسبورگ» به همان یاران غار دیروزش فحش داده است که چرا چند بار مردم را به بروکسل کشاندند و فاند جمع کردند و سخن راندند و عکس گرفتند. گویا از نظر سعید حافظی فقط باید مردم را به «تجمع بزرگ استراسبورگ» کشاند و فاند جمع کرد و سخن راند و حتما عکس هم گرفت که در تاریخ بماند و مایهی شرمساری همهی کلاش-تاجرهای مقیم اپوزیسیون در غرب باشد.
#اضمحلال
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 در باب علاقهی تاریخی رضاطلبها به اتو و دیگر وسایل برقی
باهوشهای مقیم منوتو بعد از ارائهی راهحلهای بدیعی برای مبارزه و سرنگونی جمهوری اسلامی مانند کراوات زدن مردان در خیابان و تتوی کلهی خاندان سلطنتی روی پر و پاچه، اینک کاری را به عنوان راهکار جدید ارائه میکنند که بسیار قدیمی است و در طول بیش از چهار دههی گذشته بارها و بارها از تمام شبکههای رضاطلب ترویج و تبلیغ شده است.
به زودی حتما شاهد احیای روشهای دیگر مبارزات بنیانبرافکن تلویزیونهای لوسانجلسی که بر گردن منوتو حق پدری دارند نیز خواهیم بود. راهکارهایی نظیر انداختن کاغذ مچاله در مستراح ادارات (از ابتکارات رضا فاضلی و بهروز صوراسرافیل)، پخش شیرینی و رقص از میدان آزادی تا دانشگاه تهران (هخا)، روشن کردن چراغها در ساعت ده شب (تقریبا تمامی سلطنتطلبها) و تجمع در پارک ملت (که از ابتکارات بامزهی رضا پهلوی در تمامی قرون و اعصار بوده است). البته از حق نگذریم در همین مدت هم استراتژیستهای دلاوری نظیر مهدی حاجتی و بهراد توکلی از دم و دستگاه رضا و هم مبتکران عجیبی مانند حشمتالله طبرزدی (مبدع قابلمهزنی در پشتبامها) در میان راستهای جمهوریخواه بارها و بارها این روشها را آزمودهاند و به هیچ نرسیدهاند اما تمامی این روشها را یک بند ریسمان مشترک به هم وصل میکند: چگونه مردم جمهوری اسلامی را سرنگون کنند بدون اینکه سازمان بیابند. تمامی این حضرات با سازمان یافتن مردم حتی بیش از جمهوری اسلامی مشکل دارند چون به خوبی میدانند مردمی که برای مبارزه سازمان مییابند را نمیشود در آینده با وعده به خانه فرستاد و به جای آنها تصمیم گرفت. مردمی که ابزار مداخلهی خودشان در وضعیت را میسازند میخواهند و میمانند که در وضعیت مداخله کنند و این کابوس شبانگاهی همهی آنهایی است که آرزو دارند به جای ولایت فقیه و حکومت ولایی دوباره نظم استبدادی «خدا شاه میهن» و «مرد میهن آبادی» را برقرار کنند.
بعد همین مغز منوری که بعد از کلی تفکر به راهکار «هممیهنان اتوهای آریایی در برق» رسیده است همان کسی است که کیلو کیلو برای زبالهدانی منوتو «مستند تاریخی» هم تولید نموده. با چنین اراذلی طرفیم. زبالههای نایس و خشونتپرهیز مقیم لندن، کاسبان فلاکت و تاجران «اعتراض».
#زباله_یاب
#اضمحلال
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
باهوشهای مقیم منوتو بعد از ارائهی راهحلهای بدیعی برای مبارزه و سرنگونی جمهوری اسلامی مانند کراوات زدن مردان در خیابان و تتوی کلهی خاندان سلطنتی روی پر و پاچه، اینک کاری را به عنوان راهکار جدید ارائه میکنند که بسیار قدیمی است و در طول بیش از چهار دههی گذشته بارها و بارها از تمام شبکههای رضاطلب ترویج و تبلیغ شده است.
به زودی حتما شاهد احیای روشهای دیگر مبارزات بنیانبرافکن تلویزیونهای لوسانجلسی که بر گردن منوتو حق پدری دارند نیز خواهیم بود. راهکارهایی نظیر انداختن کاغذ مچاله در مستراح ادارات (از ابتکارات رضا فاضلی و بهروز صوراسرافیل)، پخش شیرینی و رقص از میدان آزادی تا دانشگاه تهران (هخا)، روشن کردن چراغها در ساعت ده شب (تقریبا تمامی سلطنتطلبها) و تجمع در پارک ملت (که از ابتکارات بامزهی رضا پهلوی در تمامی قرون و اعصار بوده است). البته از حق نگذریم در همین مدت هم استراتژیستهای دلاوری نظیر مهدی حاجتی و بهراد توکلی از دم و دستگاه رضا و هم مبتکران عجیبی مانند حشمتالله طبرزدی (مبدع قابلمهزنی در پشتبامها) در میان راستهای جمهوریخواه بارها و بارها این روشها را آزمودهاند و به هیچ نرسیدهاند اما تمامی این روشها را یک بند ریسمان مشترک به هم وصل میکند: چگونه مردم جمهوری اسلامی را سرنگون کنند بدون اینکه سازمان بیابند. تمامی این حضرات با سازمان یافتن مردم حتی بیش از جمهوری اسلامی مشکل دارند چون به خوبی میدانند مردمی که برای مبارزه سازمان مییابند را نمیشود در آینده با وعده به خانه فرستاد و به جای آنها تصمیم گرفت. مردمی که ابزار مداخلهی خودشان در وضعیت را میسازند میخواهند و میمانند که در وضعیت مداخله کنند و این کابوس شبانگاهی همهی آنهایی است که آرزو دارند به جای ولایت فقیه و حکومت ولایی دوباره نظم استبدادی «خدا شاه میهن» و «مرد میهن آبادی» را برقرار کنند.
بعد همین مغز منوری که بعد از کلی تفکر به راهکار «هممیهنان اتوهای آریایی در برق» رسیده است همان کسی است که کیلو کیلو برای زبالهدانی منوتو «مستند تاریخی» هم تولید نموده. با چنین اراذلی طرفیم. زبالههای نایس و خشونتپرهیز مقیم لندن، کاسبان فلاکت و تاجران «اعتراض».
#زباله_یاب
#اضمحلال
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 دعوت از زبالههای منوتو برای حرکت به سمت ایران
وقتی از مجری بیمزهی کپیهای دستچندم برنامههای سرگرمی مبتذلترین رسانههای غرب یکشبه تبدیل به استراتژیست سیاسی شوی، وقتی از بفرمایید شام و شعر یادت نره و «ایگلز» بپری پشت میکروفون مفت و برای حرفهای صدمن یک غازی که میزنی ماهانه چندهزار پوند حقوق بگیری و دست تفقد شازده و یاسمین هم روی سرت باشد و یکی دو حراف ابلهتر از خودت هم دائم در کنارت بنشینند و مزخرف ببافید بهتر از این نمیشود.
زبالههای منوتویی بعد از ارائهی راهحلهای بدیعی برای مبارزه و سرنگونی جمهوری اسلامی مانند کراوات زدن مردان در خیابان، تتوی کلهی خاندان سلطنتی روی پر و پاچه و اتو کشیدن «پیرهن حاج آقا» در ساعت فشار برق برای سرنگونی جمهوری اسلامی حالا برای برداشتن قدم آخر و نابودی کامل جمهوری اسلامی طرح بدیع دیگری میدهند. برویم همه خودمان را با ذکر اسم و شمارهی ملی تحویل بدهیم تا زندانهای جمهوری اسلامی پر شود. یکی از دلایل پیروزی انقلاب در کشورهایی که انقلاب در آنها پیروز شده این است که چنین تودههای متحرک لجنی در میان آنها نبودهاند.
اما با استقبال از این پیشنهاد بدیع ما نیز پیشنهاد متقابلی داریم. برای همهی براندازهایی که از راه دور خودشان را جر میدهند که «ما ملت کبیریم ایران رو پس میگیریم» و هم به طور خاص و ویژه برای زبالههای مقیم «منوتو». اول شما بفرمایید. بلیط هواپیما بگیرید و بیایید توی فرودگاه خمینی و با یک حرکت شطرنجی برای آچمز کردن نیروی سرکوب خودتان را با ذکر نام و شمارهی ملی به شکل جذابی تحویل بدهند و بگویند بیا دستبند بزن و بردار ببر.
جدا استفادهای که جمهوری اسلامی از این ابلهان و کاسبان میبرد از گردانهای ثارالله هم نبرده است. چه چیزی برای جمهوری اسلامی بهتر از تکثیر بلاهت و ترویج حماقت به جای مبارزه و مقاومت؟
#زباله_یاب
#اضمحلال
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
وقتی از مجری بیمزهی کپیهای دستچندم برنامههای سرگرمی مبتذلترین رسانههای غرب یکشبه تبدیل به استراتژیست سیاسی شوی، وقتی از بفرمایید شام و شعر یادت نره و «ایگلز» بپری پشت میکروفون مفت و برای حرفهای صدمن یک غازی که میزنی ماهانه چندهزار پوند حقوق بگیری و دست تفقد شازده و یاسمین هم روی سرت باشد و یکی دو حراف ابلهتر از خودت هم دائم در کنارت بنشینند و مزخرف ببافید بهتر از این نمیشود.
زبالههای منوتویی بعد از ارائهی راهحلهای بدیعی برای مبارزه و سرنگونی جمهوری اسلامی مانند کراوات زدن مردان در خیابان، تتوی کلهی خاندان سلطنتی روی پر و پاچه و اتو کشیدن «پیرهن حاج آقا» در ساعت فشار برق برای سرنگونی جمهوری اسلامی حالا برای برداشتن قدم آخر و نابودی کامل جمهوری اسلامی طرح بدیع دیگری میدهند. برویم همه خودمان را با ذکر اسم و شمارهی ملی تحویل بدهیم تا زندانهای جمهوری اسلامی پر شود. یکی از دلایل پیروزی انقلاب در کشورهایی که انقلاب در آنها پیروز شده این است که چنین تودههای متحرک لجنی در میان آنها نبودهاند.
اما با استقبال از این پیشنهاد بدیع ما نیز پیشنهاد متقابلی داریم. برای همهی براندازهایی که از راه دور خودشان را جر میدهند که «ما ملت کبیریم ایران رو پس میگیریم» و هم به طور خاص و ویژه برای زبالههای مقیم «منوتو». اول شما بفرمایید. بلیط هواپیما بگیرید و بیایید توی فرودگاه خمینی و با یک حرکت شطرنجی برای آچمز کردن نیروی سرکوب خودتان را با ذکر نام و شمارهی ملی به شکل جذابی تحویل بدهند و بگویند بیا دستبند بزن و بردار ببر.
جدا استفادهای که جمهوری اسلامی از این ابلهان و کاسبان میبرد از گردانهای ثارالله هم نبرده است. چه چیزی برای جمهوری اسلامی بهتر از تکثیر بلاهت و ترویج حماقت به جای مبارزه و مقاومت؟
#زباله_یاب
#اضمحلال
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 خشم وحید بهمن با بیرق مشترک حاج قاسم و رضا
به تازگی یکی از هواداران سفت و سخت رضا پهلوی و خاندان «آل تاج» او، وحید بهمن نامی از خوانده شدن سرود «آفتابکاران جنگل» در حاشیهی مراسم اهدای جایزهی نوبل صلح به خشم آمده و در شبکهی ایکس (توئیتر سابق) نوشته است: «فکر نکنم هیچ ملتی در جهان، چنین پارادوکسی به خود دیده باشد. در مراسم جایزه صلح نوبل، آهنگ و شعری خوانده میشود که توسط گروهک تروریستی چریکهای بلای خلق و در ستایش حمله تروریستی مرگبار سیاهکل ساخته و سروده شده». هوادار فاشیست رضا با شنیدن این سرود در آرزوی روزهای خوشی که انسانها را با کابلهای پرویز خان ثابتی و دیگر درندگان مقیم ساواک به راه «راست» هدایت میکردند آه از نهاد برکشیده و افسار پاره کرده است. مشکل اینجاست که چند هفته پیش جمعی از دلقکهای رضاطلب، از جمله برزو ارجمند و احسان کرمی که به محض خروج از کشور به پابوسی شازده و خاندان آل تاج رفتند و مراتب خاکساری خود را ابراز کردند هم، مزین به پرچم آغشته به شیر نر، همین سرود را خواندند و جوجه فاشیست هوادار رضا در آن روزها یادش رفت هشدار دهد که سرود در ستایش «تروریستها» را نباید چاکران بارگاه بخوانند. چون احتمالا از نظر وحید بهمن برای دستمالکشی پهلوی هر چیزی، حتی خواندن «سرود تروریستها» هم مجاز است.
اما اینها اتفاقی نیست. وحید بهمن در سوابق درخشان همین چند سالهاش، مانند بسیاری دیگر از هواداران پهلوی، سابقهای طولانی از پاچهخواری حکومت ایران و نظامیترین و امنیتیترین بخشهای آن را دارد. او کسی است که بعد از اینکه سپاه هواپیمای مسافربری اوکراین را با دو موشک زد برای سپاه ماله کشید. او کسی است که با ارگان دولت ایران، یعنی روزنامهی ایران همکاری کرده است و در ضمن بیش از ۸۵۰ متن در کانال تلگرامی امنیتی «آذریها» نوشته است. او کسی است که دوستانش ستایشگران قاسم سلیمانی بودهاند و خودش نیز با هواخواهان قاسم سلیمانی مشکلی ندارد. از نظر جوجه فاشیست درگاه پهلوی «تروریست» کسی است که علیه عملهی ظلم و استبداد نبرد کند. آویزان شدن از قدرت کسب و کار و تجارت هواداران پهلوی است. آنها خیال میکنند در آینده بناست رضا بر تخت شاهی بنشیند و اینها مانند بادنجان دور قابچینش جلوس کنند. وگرنه تا وقتی در داخل کشور بودند اغلب آنها به سپاه و حاج قاسم و وزارت اطلاعات آویزان میشدند، برخیشان کارمند رسمی امنیتیترین نهادهای جمهوری اسلامی مانند صداوسیما بودند و برخی دیگرشان در ستایش خمینی و طرفدارانش مقاله مینوشتند و مستند میساختند. آنها حالا فقط ارباب عوض کردهاند وگرنه همان چاپلوسهایی هستند که بوی کباب شنیدهاند.
البته از نظر ما در سرخط نیز کسانی که در آن مراسم این سرود را خواندند و خود این مراسم ربطی به سرود آفتابکاران جنگل و نبرد چریکهای فدایی خلق با عمال استبداد و ظلم ندارد. آن سرود را ما در میدان نبرد، در خاوران و دانشگاه و خیابان میخوانیم. همانجایی که وحید بهمن و فاشیستهای دیگر همواره علیه آن بودهاند: در کنار حاج قاسم یا زیر قدوم رضا و یاسمین.
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
به تازگی یکی از هواداران سفت و سخت رضا پهلوی و خاندان «آل تاج» او، وحید بهمن نامی از خوانده شدن سرود «آفتابکاران جنگل» در حاشیهی مراسم اهدای جایزهی نوبل صلح به خشم آمده و در شبکهی ایکس (توئیتر سابق) نوشته است: «فکر نکنم هیچ ملتی در جهان، چنین پارادوکسی به خود دیده باشد. در مراسم جایزه صلح نوبل، آهنگ و شعری خوانده میشود که توسط گروهک تروریستی چریکهای بلای خلق و در ستایش حمله تروریستی مرگبار سیاهکل ساخته و سروده شده». هوادار فاشیست رضا با شنیدن این سرود در آرزوی روزهای خوشی که انسانها را با کابلهای پرویز خان ثابتی و دیگر درندگان مقیم ساواک به راه «راست» هدایت میکردند آه از نهاد برکشیده و افسار پاره کرده است. مشکل اینجاست که چند هفته پیش جمعی از دلقکهای رضاطلب، از جمله برزو ارجمند و احسان کرمی که به محض خروج از کشور به پابوسی شازده و خاندان آل تاج رفتند و مراتب خاکساری خود را ابراز کردند هم، مزین به پرچم آغشته به شیر نر، همین سرود را خواندند و جوجه فاشیست هوادار رضا در آن روزها یادش رفت هشدار دهد که سرود در ستایش «تروریستها» را نباید چاکران بارگاه بخوانند. چون احتمالا از نظر وحید بهمن برای دستمالکشی پهلوی هر چیزی، حتی خواندن «سرود تروریستها» هم مجاز است.
اما اینها اتفاقی نیست. وحید بهمن در سوابق درخشان همین چند سالهاش، مانند بسیاری دیگر از هواداران پهلوی، سابقهای طولانی از پاچهخواری حکومت ایران و نظامیترین و امنیتیترین بخشهای آن را دارد. او کسی است که بعد از اینکه سپاه هواپیمای مسافربری اوکراین را با دو موشک زد برای سپاه ماله کشید. او کسی است که با ارگان دولت ایران، یعنی روزنامهی ایران همکاری کرده است و در ضمن بیش از ۸۵۰ متن در کانال تلگرامی امنیتی «آذریها» نوشته است. او کسی است که دوستانش ستایشگران قاسم سلیمانی بودهاند و خودش نیز با هواخواهان قاسم سلیمانی مشکلی ندارد. از نظر جوجه فاشیست درگاه پهلوی «تروریست» کسی است که علیه عملهی ظلم و استبداد نبرد کند. آویزان شدن از قدرت کسب و کار و تجارت هواداران پهلوی است. آنها خیال میکنند در آینده بناست رضا بر تخت شاهی بنشیند و اینها مانند بادنجان دور قابچینش جلوس کنند. وگرنه تا وقتی در داخل کشور بودند اغلب آنها به سپاه و حاج قاسم و وزارت اطلاعات آویزان میشدند، برخیشان کارمند رسمی امنیتیترین نهادهای جمهوری اسلامی مانند صداوسیما بودند و برخی دیگرشان در ستایش خمینی و طرفدارانش مقاله مینوشتند و مستند میساختند. آنها حالا فقط ارباب عوض کردهاند وگرنه همان چاپلوسهایی هستند که بوی کباب شنیدهاند.
البته از نظر ما در سرخط نیز کسانی که در آن مراسم این سرود را خواندند و خود این مراسم ربطی به سرود آفتابکاران جنگل و نبرد چریکهای فدایی خلق با عمال استبداد و ظلم ندارد. آن سرود را ما در میدان نبرد، در خاوران و دانشگاه و خیابان میخوانیم. همانجایی که وحید بهمن و فاشیستهای دیگر همواره علیه آن بودهاند: در کنار حاج قاسم یا زیر قدوم رضا و یاسمین.
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 طنین زوزهی شلاق جمهوری اسلامی از واشنگتن
مشاور بالامرتبهی رضا پهلوی و خاندان او، با دیدن تجلیل عمومی از مقاومت رویا حشمتی نگران این شده است که بازار سوپرمارکت رضا و یاسمین و شرکا کسادتر از این چیزی شود که شده است و با دهان گشاد راه و رسم «برندینگ» و «بازاریابی» را آموزش داده است.
اگر جایی بتوان از «حسادت» حرف زد دقیقا اینجاست که اهالی فرقهی فاشیستی رضا و خاندان از دیدن هر شکلی از مقاومت و مبارزه که تحت فرمان شازده و چاکران دربار نباشد تا سرحد انفجار و عفونت خشمگین میشوند.
مشکل این است که اهالی این فرقه چیزی در چنته ندارند. از صبح تا شب میکروفون تمام رسانهها رو به آنهاست و باز از این حرف میزنند که «رسانه ندارند»، در دهههای اخیر میلیونها دلار و یورو و شِکِل جدید و دینار از هر جایی که توانستهاند گرفتهاند اما با فن «پولپاشی» هم به جایی نرسیدهاند. پروژههای سیاسی-رسانهای-تجاری آنان، یا چنان که دیگران را متهم میکنند برندینگ و بازاریابیشان، از جمله پروژهی وکالت به شازده، با حضور کرور کرور سلبریتی و اینفلوئنسر با فضاحت بسته شده است. از هر چیزی برای اشغال فضای شبکهی ایکس (توئیتر سابق) و اینستاگرام استفاده کردهاند و با هر تاجر-اینفلوئنسری وارد معامله شدهاند و در نهایت به غیر از لشکر مجازیای از متجاوزان بالقوه و بالفعل، عربدهکشها و الوات و انگشتکنها و البته رباتها و بینامهای امنیتی چیزی به چنگ نیاوردهاند و همین است که از مقاومت و مبارزهای که برخلاف آنان و شرکای دیروزشان در ائتلاف جرج تاون ربطی به «برندینگ» و «بازاریابی» نداشته باشد خشمگین میشوند و کف به دهان میآورند. به همین دلیل است که سعید قاسمینژاد از واشنگتن، در حالی که سال به سال با انواع موسسهها قرارداد کاری مینویسد و پول یامفت را توی جیب میریزد از دیدن مبارزهای واقعی عصبانی میشود، افسار پاره میکند و برای هزارمین بار نشان میدهد فرقهی فاشیستی رضا و خاندان، با تمام نیروهای ریز و درشتش نه تنها هیچ فرقی با جمهوری اسلامی و بسیجیها و آتشبهاختیارهایش ندارند بلکه در بسیاری از مسائل درست مانند هم فکر و عمل میکنند. اختلاف آنها بر سر استبداد نیست، اختلافشان بر سر این است که چه کسی بر تخت استبداد بنشیند. چنانکه در دزدی و غارت و چپاول، در ستم و استثمار و سرکوب و در شکنجه و اعدام و زندان بدون کمترین اختلافی مانند هم هستند و یک هدف مشترک را دنبال میکنند. خطاب به آنان باید گفت: از واشنگتن تا تهران... شات آپ به دریوزگان!
#کاسبان_خون
#دراکولاهای_رضاطلب
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
مشاور بالامرتبهی رضا پهلوی و خاندان او، با دیدن تجلیل عمومی از مقاومت رویا حشمتی نگران این شده است که بازار سوپرمارکت رضا و یاسمین و شرکا کسادتر از این چیزی شود که شده است و با دهان گشاد راه و رسم «برندینگ» و «بازاریابی» را آموزش داده است.
اگر جایی بتوان از «حسادت» حرف زد دقیقا اینجاست که اهالی فرقهی فاشیستی رضا و خاندان از دیدن هر شکلی از مقاومت و مبارزه که تحت فرمان شازده و چاکران دربار نباشد تا سرحد انفجار و عفونت خشمگین میشوند.
مشکل این است که اهالی این فرقه چیزی در چنته ندارند. از صبح تا شب میکروفون تمام رسانهها رو به آنهاست و باز از این حرف میزنند که «رسانه ندارند»، در دهههای اخیر میلیونها دلار و یورو و شِکِل جدید و دینار از هر جایی که توانستهاند گرفتهاند اما با فن «پولپاشی» هم به جایی نرسیدهاند. پروژههای سیاسی-رسانهای-تجاری آنان، یا چنان که دیگران را متهم میکنند برندینگ و بازاریابیشان، از جمله پروژهی وکالت به شازده، با حضور کرور کرور سلبریتی و اینفلوئنسر با فضاحت بسته شده است. از هر چیزی برای اشغال فضای شبکهی ایکس (توئیتر سابق) و اینستاگرام استفاده کردهاند و با هر تاجر-اینفلوئنسری وارد معامله شدهاند و در نهایت به غیر از لشکر مجازیای از متجاوزان بالقوه و بالفعل، عربدهکشها و الوات و انگشتکنها و البته رباتها و بینامهای امنیتی چیزی به چنگ نیاوردهاند و همین است که از مقاومت و مبارزهای که برخلاف آنان و شرکای دیروزشان در ائتلاف جرج تاون ربطی به «برندینگ» و «بازاریابی» نداشته باشد خشمگین میشوند و کف به دهان میآورند. به همین دلیل است که سعید قاسمینژاد از واشنگتن، در حالی که سال به سال با انواع موسسهها قرارداد کاری مینویسد و پول یامفت را توی جیب میریزد از دیدن مبارزهای واقعی عصبانی میشود، افسار پاره میکند و برای هزارمین بار نشان میدهد فرقهی فاشیستی رضا و خاندان، با تمام نیروهای ریز و درشتش نه تنها هیچ فرقی با جمهوری اسلامی و بسیجیها و آتشبهاختیارهایش ندارند بلکه در بسیاری از مسائل درست مانند هم فکر و عمل میکنند. اختلاف آنها بر سر استبداد نیست، اختلافشان بر سر این است که چه کسی بر تخت استبداد بنشیند. چنانکه در دزدی و غارت و چپاول، در ستم و استثمار و سرکوب و در شکنجه و اعدام و زندان بدون کمترین اختلافی مانند هم هستند و یک هدف مشترک را دنبال میکنند. خطاب به آنان باید گفت: از واشنگتن تا تهران... شات آپ به دریوزگان!
#کاسبان_خون
#دراکولاهای_رضاطلب
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 همدستی زباله و زبالهدانی و استثمارگر در یک فریم
زبالهدانی منوتو چند روز پیش ویدئویی را منتشر کرد که در آن مجید افتخاری عضو هیات مدیرهی اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران و نیز عضو هیات مدیرهی اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران، یعنی دو تشکل صنفی کارفرمایی از قاچاق لباس به ایران مینالد و معتقد است پوشاک ایران مستعمرهی «بنگلادش و چین و ترکیه» شده است. آنچه که زبالهدانی منوتو به هیچکس نمیگوید این است که مجید افتخاری عضو لیست «ائتلاف برای تغییر» در انتخابات هیات مدیرهی اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران بوده که در مجموعهی #تجارب_استثمار در مورد شیوهی بهرهکشی یکی دیگر از اعضای این ائتلاف به نام حسین حاجحسینی در نساجی کانی راش خواندهایم. در عینحال در این مورد خواندهایم که چگونه مراکزی چون «پوشاک هالیدی» که قاعدتا زیر نظر همین اتحادیه فعالیت میکنند مبادع رسمی قاچاق پوشاک هستند و در روایت یکی از نیروهای کار آنها نوشته شده است: «از چین، بنگلادش، پاکستان و .. جنس میاوردن و تا جایی که امکان داشت مارکهاشو میکندن و مارک خودشون رو روشون میزد. حتی الان هم بری تو فروشگاه، جای دوخت مارکهای قبلی تو خیلی از کارها معلومه. میگفتیم اگه کسی بگه این دوختها مال چیه چی؟ میگفتن بگید سایز اشتباه خورده اصلاح شده».
ماجرا روشن است. مسئلهی کسانی چون مجید افتخاری قاچاق پوشاک نیست بلکه انحصار قاچاق پوشاک است. به همین دلیل نامی از هالیدی و بنگاههایی مانند آن به میان نمیآید اما با نام آوردن از سقز و مهاباد و بانه و سنندج و سیستان و بلوچستان افکارسازی میکند تا جنایت روزانهی نیروهای مرزبانی و نظامی در مرزها و جادهها برای کشتن کولبران و شوتیها را توجیه کند.
او عضو اتحادیهای است که بخش بزرگی از آن از قاچاقچیهای رسمی و بزرگ تشکیل شده و برای حفظ منافع آنها باید کولبرها و شوتیها را به گلوله ببندند. به همین دلیل است که این عضو هیات مدیرهی دو تشکل کارفرمایی از قاچاق پوشاک ناله میکند اما در مقام استثمار نیروی کار که باشد تا انتها مدافع بهرهکشی از نیروی کار است و کلمهای در مورد بردهداری وسیعی که در بنگاههای عضو این اتحادیه در جریان است سخن نمیگوید. برای افتخاری اهمیتی ندارد که در کارخانهی همائتلافیاش «بدترین نوع استثمار از کارگر افغان (افغانستانی) بدون مجوزی بود که داشتند و از کودک کار هم استفاده میکردن که افغان (افغانستانی) بودند» یا «شرایط کار واقعا ناامن بود. تهویه هوا نداشت. فضای کافی برای اون حجم تولید وجود نداشت. تو کل سوله یک پنجره نداشت».
سوال این است که مسئلهی زبالهدانی منوتو چیست؟ و این تلویزیون مدافع کدام طبقه است؟ البته پاسخ برای ما روشن است. صدها بار گفتهایم که مسئلهی تلویزیون منوتو ستم نیست بلکه آنها میخواهند ستمگر مورد قبول آنها بر تخت حکمرانی بنشیند و ستم کند. در آیندهای که منوتو و گنگ فاشیستیای که منوتو نمایندگی میکند، یعنی دارودستهی پهلوی و پهلویخواهان کسانی مانند مجید افتخاری و قاچاقچیهای رسمی میتوانند با خیال راحت به بردهداری و بهرهکشی و استثمار ادامه دهند، نفس کارگران را در کارگاههای بدون تهویه بگیرند، از کودکان با خیال راحت کار بکشند و ماموران «باغیرت» حکومت جدید هم برای آنها در مرزها و جادهها کولبر و شوتی شکار کنند. تصویر روشنی از همدستی زباله و زبالهدانی و استثمارگر.
#زباله_یاب
#زباله_دانی_من_و_تو
#کاسبان_رنج
#قاچاق_پوشاک
#کولبرکشی
#شوتی_کشی
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
زبالهدانی منوتو چند روز پیش ویدئویی را منتشر کرد که در آن مجید افتخاری عضو هیات مدیرهی اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران و نیز عضو هیات مدیرهی اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران، یعنی دو تشکل صنفی کارفرمایی از قاچاق لباس به ایران مینالد و معتقد است پوشاک ایران مستعمرهی «بنگلادش و چین و ترکیه» شده است. آنچه که زبالهدانی منوتو به هیچکس نمیگوید این است که مجید افتخاری عضو لیست «ائتلاف برای تغییر» در انتخابات هیات مدیرهی اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران بوده که در مجموعهی #تجارب_استثمار در مورد شیوهی بهرهکشی یکی دیگر از اعضای این ائتلاف به نام حسین حاجحسینی در نساجی کانی راش خواندهایم. در عینحال در این مورد خواندهایم که چگونه مراکزی چون «پوشاک هالیدی» که قاعدتا زیر نظر همین اتحادیه فعالیت میکنند مبادع رسمی قاچاق پوشاک هستند و در روایت یکی از نیروهای کار آنها نوشته شده است: «از چین، بنگلادش، پاکستان و .. جنس میاوردن و تا جایی که امکان داشت مارکهاشو میکندن و مارک خودشون رو روشون میزد. حتی الان هم بری تو فروشگاه، جای دوخت مارکهای قبلی تو خیلی از کارها معلومه. میگفتیم اگه کسی بگه این دوختها مال چیه چی؟ میگفتن بگید سایز اشتباه خورده اصلاح شده».
ماجرا روشن است. مسئلهی کسانی چون مجید افتخاری قاچاق پوشاک نیست بلکه انحصار قاچاق پوشاک است. به همین دلیل نامی از هالیدی و بنگاههایی مانند آن به میان نمیآید اما با نام آوردن از سقز و مهاباد و بانه و سنندج و سیستان و بلوچستان افکارسازی میکند تا جنایت روزانهی نیروهای مرزبانی و نظامی در مرزها و جادهها برای کشتن کولبران و شوتیها را توجیه کند.
او عضو اتحادیهای است که بخش بزرگی از آن از قاچاقچیهای رسمی و بزرگ تشکیل شده و برای حفظ منافع آنها باید کولبرها و شوتیها را به گلوله ببندند. به همین دلیل است که این عضو هیات مدیرهی دو تشکل کارفرمایی از قاچاق پوشاک ناله میکند اما در مقام استثمار نیروی کار که باشد تا انتها مدافع بهرهکشی از نیروی کار است و کلمهای در مورد بردهداری وسیعی که در بنگاههای عضو این اتحادیه در جریان است سخن نمیگوید. برای افتخاری اهمیتی ندارد که در کارخانهی همائتلافیاش «بدترین نوع استثمار از کارگر افغان (افغانستانی) بدون مجوزی بود که داشتند و از کودک کار هم استفاده میکردن که افغان (افغانستانی) بودند» یا «شرایط کار واقعا ناامن بود. تهویه هوا نداشت. فضای کافی برای اون حجم تولید وجود نداشت. تو کل سوله یک پنجره نداشت».
سوال این است که مسئلهی زبالهدانی منوتو چیست؟ و این تلویزیون مدافع کدام طبقه است؟ البته پاسخ برای ما روشن است. صدها بار گفتهایم که مسئلهی تلویزیون منوتو ستم نیست بلکه آنها میخواهند ستمگر مورد قبول آنها بر تخت حکمرانی بنشیند و ستم کند. در آیندهای که منوتو و گنگ فاشیستیای که منوتو نمایندگی میکند، یعنی دارودستهی پهلوی و پهلویخواهان کسانی مانند مجید افتخاری و قاچاقچیهای رسمی میتوانند با خیال راحت به بردهداری و بهرهکشی و استثمار ادامه دهند، نفس کارگران را در کارگاههای بدون تهویه بگیرند، از کودکان با خیال راحت کار بکشند و ماموران «باغیرت» حکومت جدید هم برای آنها در مرزها و جادهها کولبر و شوتی شکار کنند. تصویر روشنی از همدستی زباله و زبالهدانی و استثمارگر.
#زباله_یاب
#زباله_دانی_من_و_تو
#کاسبان_رنج
#قاچاق_پوشاک
#کولبرکشی
#شوتی_کشی
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 آخرین محصول کمپانی خونشویی و پولشویی رضا اند فَمیلی
یکی از ویژگیهای رضا و خاندان پهلوی این است که مثل آهنربا هرچه موجود رذل و بیشرف و دزد و پاچهخوار را به خودش جذب میکنند و از این جهت به راستی رقابت نفسگیری بین دستگاه اوباشپرور جمهوری اسلامی و کمپانی اوباشجذبکُن رضا اند فَمیلی در جریان است و دقیقا به همین دلیل است که هرکه از دستگاه اوباشپرور جمهوری اسلامی دور میشود مستقیم وارد کمپانی اوباشجذبکُن رضا میشود که برای دلهای شکستهی همهی اراذل و بیشرفها و دزدان و پاچهخواران جا دارد و تازه حق و حساب توئیتها و ویدئوها را هم به دلار و یورو پرداخت میکند. دلار و یوروهایی که با دریوزگی در پارلمانها و اتاق پشتی کنفرانسها به نام کمک به اعتصاب و اعتراض در ایران شخص رضا جمع کرد و الان دارد صرف بندهنوازی و چاکرپروری میکند.
یکی از آخرین محصولات این کمپانی موجودی است به نام مهناز افشار که از هنرهای جهان فقط پولدزدی و خونخواری و چاکرمنشی را خوب آموخته است. او که با یاسین رامین آقازادهی محمدعلی رامین مشاور مطبوعاتی محمد احمدینژاد ازدواج کرده است وقتی گند شیر خشکهای فاسد و نیز اختلاس دو میلیون یورویی یاسین رامین بالا آمد (که بابت این دومی به ۱۷ سال حبس که ۷ سال آن قابل اجرا بود و رد مال محکوم شد) مهناز افشار از ایران خارج شد و در چندین اظهار نظر اعلام کرد که از یاسین رامین جدا شده است. البته بر حسب اتفاق مهناز افشار در کشوری ساکن شده بود که هم همسرش در آن یک شرکت عظیم داشت و هم پدر همسرش، یعنی همان مشاور مطبوعاتی احمدینژاد در دوران اقامت در آلمان در گذشته با نئونازیها همکاری کرده بود.
در این مدت مهناز افشار با اینکه در سیرک «پرشین گات تلنت» به عنوان داور حضور یافت اما با دقت حجاب اسلامیاش را حفظ میکرد. چندی بعد معلوم شد این حفظ حجاب اسلامی به این دلیل بوده است که اساسا افشار در مورد جدایی از یاسین رامین دروغ گفته و آبها که از آسیاب افتاد آقازاده بقیهی پولها را برداشت و با فرود در سرزمین جرمنی به همسر محجبهی منورهاش پیوست و در کنار هم با عشق و محبت مشغول خرج یوروهای اخنلاسی و درآمد شیر خشکهای فاسد شدند.
آش آنقدر شور بود که در اوایل قیام ژینا وقتی این جرثومهی دنائت در تظاهرات ایرانیان خارج از کشور در شهر دوسلدورف آلمان حضور یافت او را با لگد از تظاهرات بیرون کردند. اما مهناز افشار که راه پولشویی و خونشویی را پیدا کرده بود به رییس هیاتمدیرهی کمپانی رضا اند فمیلی یعنی شخص رضا مراجعه کرد، کمی پاچهخواری نمود، ابراز بندهگساری کرد و با خنده و شوخی وارد حلقهی چاکران بارگاه شد.
چندی پیش همین فرد وقتی داریوش اقبالی در کنسرت اخیرش چیزی گفت که به مذاق اوباش دربار خوش نیامد تصمیم گرفت برای تقرب بیشتر به بارگاه اعلیحضرت خزعبل جدیدی ببافد و مثلا اقبالی را بدنام کند. بزرگان قوم البته چندی به یاد اراذل آوردند که بابا این داریوش به رضا وکالت هم داد ولی از آنجا که اراذل وقتی دهان میگشایند دیگر چشم و گوش را میبندند فایدهای نکرد و آرتش بزرگارتشتاران کازینوهای لاسوگاس با آلت تناسلی شیر و خورشیدنشان روانهی فضای مجازی شده بودند.
کاربران مختلفی البته به یاد او آوردند که اگر وکلایش به انگلیسی سرچ میدادند میتوانستند تائیدیهی سازمان بهداشت جهانی و نه «وزارت بهداشت جهانی» را در سایت این سازمان پیدا کنند اما اینها مهم نیست. فرض بگیریم که روایت مهناز افشار درست باشد و ناگهان همین روزها وحی بر او نازل شده باشد که این روایت را با عموم در میان بگذارد، ولی چقدر یک آدم میتواند دورو و دغل و حقهباز و پاچهخوار باشد که چند سال بعد از چنین اتفاقی تولد «یاور همیشه مومن» را در توئیتر به او تبریک بگوید. برای مهناز افشار، مانند اکثریت قاطع هواداران رضا و خاندان پهلوی مهم این است که چاکر جایی باشند. این «جا» میتواند روحانی باشد یا رضا پهلوی، میتواند سردار احمدرضا رادان خونخوار باشد یا داریوش اقبالی و برای چنین موجودات ابنالوقتی چه جایی بهتر از کمپانی خونشویی و پولشویی رضا اند فَمیلی.
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
یکی از ویژگیهای رضا و خاندان پهلوی این است که مثل آهنربا هرچه موجود رذل و بیشرف و دزد و پاچهخوار را به خودش جذب میکنند و از این جهت به راستی رقابت نفسگیری بین دستگاه اوباشپرور جمهوری اسلامی و کمپانی اوباشجذبکُن رضا اند فَمیلی در جریان است و دقیقا به همین دلیل است که هرکه از دستگاه اوباشپرور جمهوری اسلامی دور میشود مستقیم وارد کمپانی اوباشجذبکُن رضا میشود که برای دلهای شکستهی همهی اراذل و بیشرفها و دزدان و پاچهخواران جا دارد و تازه حق و حساب توئیتها و ویدئوها را هم به دلار و یورو پرداخت میکند. دلار و یوروهایی که با دریوزگی در پارلمانها و اتاق پشتی کنفرانسها به نام کمک به اعتصاب و اعتراض در ایران شخص رضا جمع کرد و الان دارد صرف بندهنوازی و چاکرپروری میکند.
یکی از آخرین محصولات این کمپانی موجودی است به نام مهناز افشار که از هنرهای جهان فقط پولدزدی و خونخواری و چاکرمنشی را خوب آموخته است. او که با یاسین رامین آقازادهی محمدعلی رامین مشاور مطبوعاتی محمد احمدینژاد ازدواج کرده است وقتی گند شیر خشکهای فاسد و نیز اختلاس دو میلیون یورویی یاسین رامین بالا آمد (که بابت این دومی به ۱۷ سال حبس که ۷ سال آن قابل اجرا بود و رد مال محکوم شد) مهناز افشار از ایران خارج شد و در چندین اظهار نظر اعلام کرد که از یاسین رامین جدا شده است. البته بر حسب اتفاق مهناز افشار در کشوری ساکن شده بود که هم همسرش در آن یک شرکت عظیم داشت و هم پدر همسرش، یعنی همان مشاور مطبوعاتی احمدینژاد در دوران اقامت در آلمان در گذشته با نئونازیها همکاری کرده بود.
در این مدت مهناز افشار با اینکه در سیرک «پرشین گات تلنت» به عنوان داور حضور یافت اما با دقت حجاب اسلامیاش را حفظ میکرد. چندی بعد معلوم شد این حفظ حجاب اسلامی به این دلیل بوده است که اساسا افشار در مورد جدایی از یاسین رامین دروغ گفته و آبها که از آسیاب افتاد آقازاده بقیهی پولها را برداشت و با فرود در سرزمین جرمنی به همسر محجبهی منورهاش پیوست و در کنار هم با عشق و محبت مشغول خرج یوروهای اخنلاسی و درآمد شیر خشکهای فاسد شدند.
آش آنقدر شور بود که در اوایل قیام ژینا وقتی این جرثومهی دنائت در تظاهرات ایرانیان خارج از کشور در شهر دوسلدورف آلمان حضور یافت او را با لگد از تظاهرات بیرون کردند. اما مهناز افشار که راه پولشویی و خونشویی را پیدا کرده بود به رییس هیاتمدیرهی کمپانی رضا اند فمیلی یعنی شخص رضا مراجعه کرد، کمی پاچهخواری نمود، ابراز بندهگساری کرد و با خنده و شوخی وارد حلقهی چاکران بارگاه شد.
چندی پیش همین فرد وقتی داریوش اقبالی در کنسرت اخیرش چیزی گفت که به مذاق اوباش دربار خوش نیامد تصمیم گرفت برای تقرب بیشتر به بارگاه اعلیحضرت خزعبل جدیدی ببافد و مثلا اقبالی را بدنام کند. بزرگان قوم البته چندی به یاد اراذل آوردند که بابا این داریوش به رضا وکالت هم داد ولی از آنجا که اراذل وقتی دهان میگشایند دیگر چشم و گوش را میبندند فایدهای نکرد و آرتش بزرگارتشتاران کازینوهای لاسوگاس با آلت تناسلی شیر و خورشیدنشان روانهی فضای مجازی شده بودند.
کاربران مختلفی البته به یاد او آوردند که اگر وکلایش به انگلیسی سرچ میدادند میتوانستند تائیدیهی سازمان بهداشت جهانی و نه «وزارت بهداشت جهانی» را در سایت این سازمان پیدا کنند اما اینها مهم نیست. فرض بگیریم که روایت مهناز افشار درست باشد و ناگهان همین روزها وحی بر او نازل شده باشد که این روایت را با عموم در میان بگذارد، ولی چقدر یک آدم میتواند دورو و دغل و حقهباز و پاچهخوار باشد که چند سال بعد از چنین اتفاقی تولد «یاور همیشه مومن» را در توئیتر به او تبریک بگوید. برای مهناز افشار، مانند اکثریت قاطع هواداران رضا و خاندان پهلوی مهم این است که چاکر جایی باشند. این «جا» میتواند روحانی باشد یا رضا پهلوی، میتواند سردار احمدرضا رادان خونخوار باشد یا داریوش اقبالی و برای چنین موجودات ابنالوقتی چه جایی بهتر از کمپانی خونشویی و پولشویی رضا اند فَمیلی.
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 از ختنهی ملوکانه تا تاجبُران شاهانه
این زبالهی قدیمی را برای یادآوری منتشر میکنیم. برای اینکه به یاد بیاوریم چه بر ما گذشت. دیگر ماههاست که از سوپرمارکت رضا و خاندان پهلوی خبری غیر از عکسهای یادگاری بیرون نمیآید. خبری هم از آن سفرهای دور دنیا برای دیدار با فاشیستترین جریانهای سیاسی جهان نیست. دیگر او را به اتاقهای پشتی پارلمانها هم راه نمیدهند. به جای آن رضا و خاندان به شرکت پولشویی و سفیدشویی هرچه قالتاق و شارلاتان و کاسب تبدیل شدهاند. از شیرخشک فاسدفروش تا سپاهی سابق و جاسوس اطلاعات سابق (و شاید هم فعلی)، از مدل محتاج بازاریابی تا سلبریتی خودفروخته خودشان را به شرکت میرسانند تا سهامشان ارزش بیشتری پیدا کند و گند و کثافتی که در سالهای پیش زدهاند به فراموشی سپرده شود.
با این وجود فراموش نکنیم که این سوپرمارکت خانوادگی از کجا آغاز کرد و در همان مدت کوتاه به کجا انجامید. از اظهارات رضا پهلوی در مورد اینکه تصمیم نهایی را مردم میگیرند و او خودش جمهوری را ترجیح میدهد و نباید عربستیز بود و آنان که فحش میدهند از «ما» نیستند تا رفت و آمد با خدم و حشم و صله دادن و پولپاشی به بندگان دربار و بوسندگان حقیر دستها و سازمان دادن فاشیستیترین جریانات حول فر ایزدی پادشاه و ساختن ارتش سایبری شاهاللهی تنها چند ماه فاصله بود. چند ماهی که گویا کافی بود «شازده» از یک آقازاده-مفتخور در تبعید که میتوانست گاهی ژست دموکرات هم بگیرد به کسی تبدیل شود که خیال کند واقعا در یک قدمی قدرت است و با حمایت دو جلمبر پارلمانتاریست غربی میتواند «شاه ایران» شود و حتا «ملکهی مادر» را هم این وهم برداشت که به زودی زود دوباره جواهراتی که فرصت نکرد غارت کند و با خودش ببرد را به خودش آویزان خواهد کرد و در حیاط کاخ نیاوران و سعدآباد قدم خواهد زد، آن هم در حالی که عروسش در حال فرماندهی جوخههای فاشیستی برای شکار مخالفان خواهد بود.
از تمام این وهم الان فقط یک لجنزار متحرک باقی مانده پر از لاشههای فاشیست و دیگریستیزی که حتی به خودشان هم رحم نمیکنند و ثابت کردهاند طرفداران شازده یک مشت آدمیستیزِ ضدزنِ همجنسگراستیز طرفدار غارت و سرکوب فرودستان بیش نیستند و یک شرکت مضاربهای سهامی خاص که کارش شستشوی هر کثافتی است. شما میتوانید تا همین دیروز طرفدار خامنهای بوده باشید و حتی جنایت هم کرده باشید اما کافی است با یک توئیت اعلیحضرت شما را مورد لطف قرار دهد و آب توبه روی سرتان بریزد.
این فیلم قدیمی و آن تکه روزنامهی قدیمیتر را هم از این رو منتشر میکنیم که به یاد داشته باشیم در همان روزهایی که خاندان پهلوی فکر میکردند تا ماه بعد در ایران بر تخت خواهند نشست، چون «ختنهی ملوکانه» نمیتوانست به رویدادی ملی تبدیل شود و در روزنامههای رسمی مملکت منتشر گردد، شازدهی محتاج تاج در محفل یاران کیک تولدش را به شکل تاج تزئین کرد تا با تبدیل تاج به خروجی ناگزیر معدههای یاران به همراه سیفون تمام آن ادعاهای پیشین را به فراموشی بسپرد. حالا اما رضا مانده است و خاندان حسرت به دلاش و یک مشت دراکولا که حول ریسمان شازده حلقه زدهاند. مبارکشان باشد!
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
این زبالهی قدیمی را برای یادآوری منتشر میکنیم. برای اینکه به یاد بیاوریم چه بر ما گذشت. دیگر ماههاست که از سوپرمارکت رضا و خاندان پهلوی خبری غیر از عکسهای یادگاری بیرون نمیآید. خبری هم از آن سفرهای دور دنیا برای دیدار با فاشیستترین جریانهای سیاسی جهان نیست. دیگر او را به اتاقهای پشتی پارلمانها هم راه نمیدهند. به جای آن رضا و خاندان به شرکت پولشویی و سفیدشویی هرچه قالتاق و شارلاتان و کاسب تبدیل شدهاند. از شیرخشک فاسدفروش تا سپاهی سابق و جاسوس اطلاعات سابق (و شاید هم فعلی)، از مدل محتاج بازاریابی تا سلبریتی خودفروخته خودشان را به شرکت میرسانند تا سهامشان ارزش بیشتری پیدا کند و گند و کثافتی که در سالهای پیش زدهاند به فراموشی سپرده شود.
با این وجود فراموش نکنیم که این سوپرمارکت خانوادگی از کجا آغاز کرد و در همان مدت کوتاه به کجا انجامید. از اظهارات رضا پهلوی در مورد اینکه تصمیم نهایی را مردم میگیرند و او خودش جمهوری را ترجیح میدهد و نباید عربستیز بود و آنان که فحش میدهند از «ما» نیستند تا رفت و آمد با خدم و حشم و صله دادن و پولپاشی به بندگان دربار و بوسندگان حقیر دستها و سازمان دادن فاشیستیترین جریانات حول فر ایزدی پادشاه و ساختن ارتش سایبری شاهاللهی تنها چند ماه فاصله بود. چند ماهی که گویا کافی بود «شازده» از یک آقازاده-مفتخور در تبعید که میتوانست گاهی ژست دموکرات هم بگیرد به کسی تبدیل شود که خیال کند واقعا در یک قدمی قدرت است و با حمایت دو جلمبر پارلمانتاریست غربی میتواند «شاه ایران» شود و حتا «ملکهی مادر» را هم این وهم برداشت که به زودی زود دوباره جواهراتی که فرصت نکرد غارت کند و با خودش ببرد را به خودش آویزان خواهد کرد و در حیاط کاخ نیاوران و سعدآباد قدم خواهد زد، آن هم در حالی که عروسش در حال فرماندهی جوخههای فاشیستی برای شکار مخالفان خواهد بود.
از تمام این وهم الان فقط یک لجنزار متحرک باقی مانده پر از لاشههای فاشیست و دیگریستیزی که حتی به خودشان هم رحم نمیکنند و ثابت کردهاند طرفداران شازده یک مشت آدمیستیزِ ضدزنِ همجنسگراستیز طرفدار غارت و سرکوب فرودستان بیش نیستند و یک شرکت مضاربهای سهامی خاص که کارش شستشوی هر کثافتی است. شما میتوانید تا همین دیروز طرفدار خامنهای بوده باشید و حتی جنایت هم کرده باشید اما کافی است با یک توئیت اعلیحضرت شما را مورد لطف قرار دهد و آب توبه روی سرتان بریزد.
این فیلم قدیمی و آن تکه روزنامهی قدیمیتر را هم از این رو منتشر میکنیم که به یاد داشته باشیم در همان روزهایی که خاندان پهلوی فکر میکردند تا ماه بعد در ایران بر تخت خواهند نشست، چون «ختنهی ملوکانه» نمیتوانست به رویدادی ملی تبدیل شود و در روزنامههای رسمی مملکت منتشر گردد، شازدهی محتاج تاج در محفل یاران کیک تولدش را به شکل تاج تزئین کرد تا با تبدیل تاج به خروجی ناگزیر معدههای یاران به همراه سیفون تمام آن ادعاهای پیشین را به فراموشی بسپرد. حالا اما رضا مانده است و خاندان حسرت به دلاش و یک مشت دراکولا که حول ریسمان شازده حلقه زدهاند. مبارکشان باشد!
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 یخچالندارها و آنهایی که «فقط و فقط» ۹ میلیارد پول ویلا میدهند
این یک اصل بدیهی و پیشپاافتاده است که "در یک جامعهی طبقاتی فقر در سویی و ثروت در سوی دیگر انباشته میشود" اما همین اصل بدیهی و پیشپاافتاده نه تنها توسط جمهوری اسلامی پنهان و انکار میشود بلکه بخش اعظم اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز آن را انکار میکنند.
صدای مردم محروم، مردم تهیدست در هیاهوی دلقکها و راهزنان مدعی رهبری هرگز شنیده نمیشود. هیچکدام از رسانههای بزرگ خارج از کشور علاقهای به نشان دادن تصویر این انسانها ندارند مگر اینکه بلافاصله بعد از اینها سه چهار دهنگشاد بودجهبگیر را به تلویزیون بیاورند تا بگویند اگر آنها بر سر کار بودند اوضاع چنین نبود و البته از ترس همین تهیدستان و نیروی آنها مزخرف بگویند که حکومت ایران «کمونیستی» است. یک مشت مشنگ هم پیدا شوند که همین یاوه را اینجا و آنجا تکرار کنند و تنها راه نجاب مردم را خلاص شدن از دست «آخوند» و بر تخت نشستن یکی دیگر از نوکران سرمایهداری جا بزنند.
برای مردم تهیدست، برای فرودستان، برای آنهایی که شناسنامه ندارند اما فرقی نمیکند علی خامنهای حاکم باشد یا رضا پهلوی، مسیح علینژاد حاکم باشد یا حسن شریعتمداری، همهی آنها به اشکال گوناگون از پیش متعهد شدهاند که حاکمیت سرمایه را بیشتر تحکیم کنند و سیاستهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را به طور کامل به اجرا بگذارند. آنها نمایندگان سیاسی همان ویلانشینها هستند. از آخوند تا شازده، از جمهوریخواه تا سلطنتطلب، همه و همه کسانی هستند که میخواهند طوری حکومت کنند که کسانی بتوانند «فقط و فقط» ۹ میلیارد تومان و «با خدم و حشم» حال خانهی ۵۰۰ میلیاردی را ببرند در حالی که آن سو کسانی هستند که نه فقط شناسنامه ندارند بلکه اجاق گاز و بخاری و فرش و یخچال هم ندارند، کسانی که خوششانسهایشان بناست تبدیل به «خدم و حشم» بچهپولدارهای بورلی هیلز و باستی هیلز ایرانی شوند. ایران پولدارها که دارند بر سر حاکمیتش همدیگر را پاره میکنند.
#جمهوری_سرمایه
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
این یک اصل بدیهی و پیشپاافتاده است که "در یک جامعهی طبقاتی فقر در سویی و ثروت در سوی دیگر انباشته میشود" اما همین اصل بدیهی و پیشپاافتاده نه تنها توسط جمهوری اسلامی پنهان و انکار میشود بلکه بخش اعظم اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز آن را انکار میکنند.
صدای مردم محروم، مردم تهیدست در هیاهوی دلقکها و راهزنان مدعی رهبری هرگز شنیده نمیشود. هیچکدام از رسانههای بزرگ خارج از کشور علاقهای به نشان دادن تصویر این انسانها ندارند مگر اینکه بلافاصله بعد از اینها سه چهار دهنگشاد بودجهبگیر را به تلویزیون بیاورند تا بگویند اگر آنها بر سر کار بودند اوضاع چنین نبود و البته از ترس همین تهیدستان و نیروی آنها مزخرف بگویند که حکومت ایران «کمونیستی» است. یک مشت مشنگ هم پیدا شوند که همین یاوه را اینجا و آنجا تکرار کنند و تنها راه نجاب مردم را خلاص شدن از دست «آخوند» و بر تخت نشستن یکی دیگر از نوکران سرمایهداری جا بزنند.
برای مردم تهیدست، برای فرودستان، برای آنهایی که شناسنامه ندارند اما فرقی نمیکند علی خامنهای حاکم باشد یا رضا پهلوی، مسیح علینژاد حاکم باشد یا حسن شریعتمداری، همهی آنها به اشکال گوناگون از پیش متعهد شدهاند که حاکمیت سرمایه را بیشتر تحکیم کنند و سیاستهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را به طور کامل به اجرا بگذارند. آنها نمایندگان سیاسی همان ویلانشینها هستند. از آخوند تا شازده، از جمهوریخواه تا سلطنتطلب، همه و همه کسانی هستند که میخواهند طوری حکومت کنند که کسانی بتوانند «فقط و فقط» ۹ میلیارد تومان و «با خدم و حشم» حال خانهی ۵۰۰ میلیاردی را ببرند در حالی که آن سو کسانی هستند که نه فقط شناسنامه ندارند بلکه اجاق گاز و بخاری و فرش و یخچال هم ندارند، کسانی که خوششانسهایشان بناست تبدیل به «خدم و حشم» بچهپولدارهای بورلی هیلز و باستی هیلز ایرانی شوند. ایران پولدارها که دارند بر سر حاکمیتش همدیگر را پاره میکنند.
#جمهوری_سرمایه
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 ۲۰:۳۰ صهیونیستی و خرفتی مزدور-خبرنگار
الهه محمدی در کنار نیلوفر حامدی با شجاعتی که به خرج دادند نقشی اساسی در آغاز قیام ژینا داشتند، یعنی همان چیزی که مزدور-خبرنگار مقیم ۲۰:۳۰ صهیونیستی انقلاب بزرگی که از 1401 آغاز شده» نامیده، و به همین دلیل بازداشت شدند. او به دلیل سه گزارشی که پس از قتل مهسا امینی توسط گشت کشتار ارشاد تهیه کرد بیش از یک سال در بازداشت موقت به سر برد، صداوسیمای جمهوری اسلامی «مستند»ی علیه او و همکارش تهیه کرد که در آن ادعا شده بود آنها به دستور دولت آمریکا مقدمات «اغتشاشات 1401» را فراهم کردهاند، در نهایت به 11 سال زندان محکوم شد که 6 سال آن قابل اجراست و اکنون به طور موقت تا زمان صدور حکم دادگاه تجدیدنظر با قید وثیقه آزاد شده است.
در همان زمان پوریا زراعتی، یعنی همین مزدور-خبرنگار طلبکار و خرفت و دیگر همکاران او در زبالهدانی «ایران اینترنشنال» تا توانستند اخبار جعلی پخش کردند، شخصیت جعلی ساختند، انواع رهبران خودخواندهی خودنما در خارج از کشور تراشیدند، شعارهای انحرافی را که از مغزهای پوک لمپنها و اراذل و اوباش تراوش کرده بود به جامعه پمپاژ کردند و در مقابل بسیاری از شعارها را سانسور نمودند و نشان ندادند و خلاصه هر کاری که میتوانستند کردند تا توان قیام مردم را پای منافع حقیر تشنگان قدرتِ در خارج نشسته نابود کنند.
همین مزدور-خبرنگارهای حقیر آن زمان که کارفرمایشان عربستان سعودی بود در مقابل قتل جمال خاشقجی تا آنجا که توانستند سکوت کردند و حالا که کارفرمایشان از قبلهی ریاض به تلآویو تغییر کرده هفت ماه تمام است که جمعی و شخصی در حال ایفای نقش روابط عمومی ارتش اسرائیل و توجیه نسلکشی مردم غزه هستند. از جمله پوریا زراعتی که تلاش کرد حملهی زورگیرها را هم حادثهی تروریستی جا بزند و خودی شیرین کند با تمام توان در این نسلکشی شریک است.
بعد همین زبالهی همهچیزدان که با وقاحت برای «پودر شدن» کودکان فلسطین هلهله میکرد حالا از کسی که در قیام ژینا نقشی اساسی داشته سوالی پرسیده است که البته پاسخ واضحی دارد: او از الهه محمدی خواسته با ذکر نام و مشخصات چند روزنامهنگار فلسطینی را بشمرد که در کنار مردم ایران و در مقابل رژیم جنایتکار اسلامی ایستادهاند و ما برای او فهرستی از روزنامهنگاران فلسطینی آوردهایم که در کنار مردم ایران ایستادند و تصویر یکی از آنها را با زیرنویس فارسی ضمیمه کردهایم. سوال متقابل این است: چند کارمند-خبرنگار ایران اینترنشنال میشناسید که تا گردن در لجن دفاع از نسلکشی فرو نرفته باشند؟ چند کارمند-خبرنگار ایران اینترنشنال میشناسید که نانشان را، به خصوص در هفت ماه اخیر، در خون تلیت نکرده باشند؟ و چند کارمند-خبرنگار ایران اینترنشنال میشناسید که مزدور نباشند؟
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
الهه محمدی در کنار نیلوفر حامدی با شجاعتی که به خرج دادند نقشی اساسی در آغاز قیام ژینا داشتند، یعنی همان چیزی که مزدور-خبرنگار مقیم ۲۰:۳۰ صهیونیستی انقلاب بزرگی که از 1401 آغاز شده» نامیده، و به همین دلیل بازداشت شدند. او به دلیل سه گزارشی که پس از قتل مهسا امینی توسط گشت کشتار ارشاد تهیه کرد بیش از یک سال در بازداشت موقت به سر برد، صداوسیمای جمهوری اسلامی «مستند»ی علیه او و همکارش تهیه کرد که در آن ادعا شده بود آنها به دستور دولت آمریکا مقدمات «اغتشاشات 1401» را فراهم کردهاند، در نهایت به 11 سال زندان محکوم شد که 6 سال آن قابل اجراست و اکنون به طور موقت تا زمان صدور حکم دادگاه تجدیدنظر با قید وثیقه آزاد شده است.
در همان زمان پوریا زراعتی، یعنی همین مزدور-خبرنگار طلبکار و خرفت و دیگر همکاران او در زبالهدانی «ایران اینترنشنال» تا توانستند اخبار جعلی پخش کردند، شخصیت جعلی ساختند، انواع رهبران خودخواندهی خودنما در خارج از کشور تراشیدند، شعارهای انحرافی را که از مغزهای پوک لمپنها و اراذل و اوباش تراوش کرده بود به جامعه پمپاژ کردند و در مقابل بسیاری از شعارها را سانسور نمودند و نشان ندادند و خلاصه هر کاری که میتوانستند کردند تا توان قیام مردم را پای منافع حقیر تشنگان قدرتِ در خارج نشسته نابود کنند.
همین مزدور-خبرنگارهای حقیر آن زمان که کارفرمایشان عربستان سعودی بود در مقابل قتل جمال خاشقجی تا آنجا که توانستند سکوت کردند و حالا که کارفرمایشان از قبلهی ریاض به تلآویو تغییر کرده هفت ماه تمام است که جمعی و شخصی در حال ایفای نقش روابط عمومی ارتش اسرائیل و توجیه نسلکشی مردم غزه هستند. از جمله پوریا زراعتی که تلاش کرد حملهی زورگیرها را هم حادثهی تروریستی جا بزند و خودی شیرین کند با تمام توان در این نسلکشی شریک است.
بعد همین زبالهی همهچیزدان که با وقاحت برای «پودر شدن» کودکان فلسطین هلهله میکرد حالا از کسی که در قیام ژینا نقشی اساسی داشته سوالی پرسیده است که البته پاسخ واضحی دارد: او از الهه محمدی خواسته با ذکر نام و مشخصات چند روزنامهنگار فلسطینی را بشمرد که در کنار مردم ایران و در مقابل رژیم جنایتکار اسلامی ایستادهاند و ما برای او فهرستی از روزنامهنگاران فلسطینی آوردهایم که در کنار مردم ایران ایستادند و تصویر یکی از آنها را با زیرنویس فارسی ضمیمه کردهایم. سوال متقابل این است: چند کارمند-خبرنگار ایران اینترنشنال میشناسید که تا گردن در لجن دفاع از نسلکشی فرو نرفته باشند؟ چند کارمند-خبرنگار ایران اینترنشنال میشناسید که نانشان را، به خصوص در هفت ماه اخیر، در خون تلیت نکرده باشند؟ و چند کارمند-خبرنگار ایران اینترنشنال میشناسید که مزدور نباشند؟
#زباله_یاب
#اضمحلال
#دراکولاهای_برانداز
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 تولهساواکی رضا در رفت و به رژیم کودککش پناه برد
جمعهی گذشته شاهد جوشش لای و لجنی در خارج از کشور بودیم که تنها نمایندهی نمایان آن در چهل سال گذشته اراذل و اوباش جمهوری اسلامی بودند اما تولهساواکیهای طرفدار پهلوی ثابت کردند تنها تفاوتی که با اوباش حکومتی دارند این است که هنوز به قدرت نرسیدهاند.
آنها در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی به غیر از شعارهایی در حمایت از انواع شاهان پهلوی از پدربزرگ گور به گور شده در جزیرهی موریس و پدر گور به گور شده در قاهره و پسر در حسرت سلطنت ساکن کازینوهای لاسوگاس تنها چیزی که برای عرضه داشتند آلتهای تناسلیشان بود. جریان فاشیستیای که غیر از شاه و آلت تناسلی هیچ چیزی ندارد. آنها بارها زنان را به تجاوز تهدید کردند، مردان را با ادبیات همجنسگراستیزانه مورد خطاب قرار دادند و هم به کسانی که میخواستند در انتخابات شرکت کنند و هم به دیگر مخالفان جمهوری اسلامی که در صفهای جداگانه برای اعتراض به انتخابات نمایشی رژیم در مقابل سفارتها بودند وعده دادند در صورتی که به قدرت دست پیدا کنند به زنان و مردان تجاوز خواهند کرد و همه را غیر از خودشان کشتار میکنند. چهرهی واقعی مدافعان شعار «مرد، میهن، گاوداری».
یکی از این اراذل در لندن شخصی است به نام بهاره ماهرو. ماهرو در ابتدا با افتخار ویدئویی از تعرض خودش به یکی از زنان هوادار جمهوری اسلامی را منتشر کرد که با گفتن «من بچهی رضام» روسری از سر این زن میکشد. پلیس لندن زیر این ویدئو کامنتی گذاشت و اعلام کرد که این مسئله به صورت قانونی پیگیری خواهد شد چرا که جرم این اوباش جرمی است «نفرتپراکنانه» که به معنی نفرتپراکنی علیه یک نژاد یا پیروان یک آیین تلقی میشود. تولهی شجاع رضا بلافاصله به گه خوردن افتاد و اعلام کرد او فقط ویدئو را منتشر کرده و تولهی رضای حاضر در فیلم او نیست. اما با ادامهی پیگیری قضیه و رسانهای شدن ماجرا تولهی رضا فرار را بر قرار ترجیح داد و از کشور پادشاهی انگلستان به دامان جمهوری کودککُش اسرائیل پناه برد. چندی پیش همین فرد به همراه تعدادی دیگر به مقابل جایی رفته بودند که اوباش جمهوری اسلامی برای رئیسی مراسم گرفته بودند. در این ویدئو میبینید که این لات کوچهخلوت که در مقابل یک زن تنها «بچهی رضا»ست چگونه در مقابل عدهای اوباش از جنس خودش مثل تاپاله روی زمین پهن شده است و کمک میخواهد. تولههای رضا که توسط دستگاه پهلوی تامین مالی میشوند چیزی بیشتر از این نیستند. دهانهای گشادی که در مقابل یکی-دو مشت و لگد هم نمیتوانند مقاومت کنند و با یک تهدید قانونی چمدان میبندند و از کشور پادشاهی میگریزند.
#اضمحلال
#دراکولاهای_رضاخواه
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
جمعهی گذشته شاهد جوشش لای و لجنی در خارج از کشور بودیم که تنها نمایندهی نمایان آن در چهل سال گذشته اراذل و اوباش جمهوری اسلامی بودند اما تولهساواکیهای طرفدار پهلوی ثابت کردند تنها تفاوتی که با اوباش حکومتی دارند این است که هنوز به قدرت نرسیدهاند.
آنها در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی به غیر از شعارهایی در حمایت از انواع شاهان پهلوی از پدربزرگ گور به گور شده در جزیرهی موریس و پدر گور به گور شده در قاهره و پسر در حسرت سلطنت ساکن کازینوهای لاسوگاس تنها چیزی که برای عرضه داشتند آلتهای تناسلیشان بود. جریان فاشیستیای که غیر از شاه و آلت تناسلی هیچ چیزی ندارد. آنها بارها زنان را به تجاوز تهدید کردند، مردان را با ادبیات همجنسگراستیزانه مورد خطاب قرار دادند و هم به کسانی که میخواستند در انتخابات شرکت کنند و هم به دیگر مخالفان جمهوری اسلامی که در صفهای جداگانه برای اعتراض به انتخابات نمایشی رژیم در مقابل سفارتها بودند وعده دادند در صورتی که به قدرت دست پیدا کنند به زنان و مردان تجاوز خواهند کرد و همه را غیر از خودشان کشتار میکنند. چهرهی واقعی مدافعان شعار «مرد، میهن، گاوداری».
یکی از این اراذل در لندن شخصی است به نام بهاره ماهرو. ماهرو در ابتدا با افتخار ویدئویی از تعرض خودش به یکی از زنان هوادار جمهوری اسلامی را منتشر کرد که با گفتن «من بچهی رضام» روسری از سر این زن میکشد. پلیس لندن زیر این ویدئو کامنتی گذاشت و اعلام کرد که این مسئله به صورت قانونی پیگیری خواهد شد چرا که جرم این اوباش جرمی است «نفرتپراکنانه» که به معنی نفرتپراکنی علیه یک نژاد یا پیروان یک آیین تلقی میشود. تولهی شجاع رضا بلافاصله به گه خوردن افتاد و اعلام کرد او فقط ویدئو را منتشر کرده و تولهی رضای حاضر در فیلم او نیست. اما با ادامهی پیگیری قضیه و رسانهای شدن ماجرا تولهی رضا فرار را بر قرار ترجیح داد و از کشور پادشاهی انگلستان به دامان جمهوری کودککُش اسرائیل پناه برد. چندی پیش همین فرد به همراه تعدادی دیگر به مقابل جایی رفته بودند که اوباش جمهوری اسلامی برای رئیسی مراسم گرفته بودند. در این ویدئو میبینید که این لات کوچهخلوت که در مقابل یک زن تنها «بچهی رضا»ست چگونه در مقابل عدهای اوباش از جنس خودش مثل تاپاله روی زمین پهن شده است و کمک میخواهد. تولههای رضا که توسط دستگاه پهلوی تامین مالی میشوند چیزی بیشتر از این نیستند. دهانهای گشادی که در مقابل یکی-دو مشت و لگد هم نمیتوانند مقاومت کنند و با یک تهدید قانونی چمدان میبندند و از کشور پادشاهی میگریزند.
#اضمحلال
#دراکولاهای_رضاخواه
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 مشاورهی آنلاین اوباش محوری به جلیلی: حاجی! دروغ بگو و گرسنگان را گول بزن
اوباش محور مقاومتی مقیم اروپا جمعهی گذشته از سوراخهایشان بیرون آمدند و در لندن، گوتنبرگ، مونیخ، برلین و... به سفارتها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی رفتند و بعد با افتخار تصاویر برگههای رایشان را هم منتشر کردند که بر آن نام سعید جلیلی نوشته شده بود. چند روز بعد علی علیزاده صاحب لجنکدهی امنیتی-سپاهی جدال برنامهای ساخت تا در آن به سعید جلیلی به صورت آنلاین مشاوره دهد. این ویدئو (که بخش کوتاهی از آن را مشاهده میکنید) حاوی نکات مهم بسیاری است که کمک میکند این اوباش را بهتر بشناسیم.
🔺در دوران دولت رئیسی جدال و مهمانان و کارشناسان دعوتیاش بخشی از دستگاه تبلیغات دروغین حکومتی بودند که تلاش میکردند ثابت کنند در دوران رئیسی وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان بهتر از گذشته شده است و سیاستهای دولت رئیسی به نفع فرودستان است. چند ساعت بعد از سقوط هلیکوپتر حامی رئیسی و در حالی که هنوز لاشهی او پیدا نشده بود علی علیزاده با لباس سیاه برنامهای ساخت و در آن ضمن آرزوی زنده ماندن رئیسی مفصل در مورد سیاستهای این دولت در حمایت از محرومان حرف زد. به فاصلهی چند هفته در این ویدئو همان علی علیزاده به صراحت در مورد این حرف میزند که وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان در دولت رئیسی بدتر شده است نه چون رئیسی از رییسجمهورهای قبلی خودش بدتر بود بلکه به این دلیل که سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی هیچ تفاوتی با دولتهای قبلی خودش نداشت و به این ترتیب دولت رئیسی عملا ادامهی دولت روحانی و دولتهای قبل از آن بوده است. بنابراین روشن میشود که این اوباش محوری در دورانی که برای شکوفاییهای دولت رئیسی تبلیغ میکردند هم به خوبی میدانستند دارند دروغ میگویند.
🔺اوباش محوری بر اساس همین ویدئو همین حالا هم میدانند که سیاستهای اقتصادی سعید جلیلی مانند مسعود پزشکیان و تمام آن چهار کاندیدای دیگر ادامهی سیاستهای اقتصادی دولتهای پیشین است. علی عیلزاده در این ویدئو به صراحت میگوید که میداند «طرح وان» سعید جلیلی یک طرح کاملا نئولیبرالی است و نتیجهی آن کوچکتر شدن سفرهی مردم، فشار بیشتر به طبقهی کارگر و فرودستان و دزدیدن اموال عمومی به نفع سرمایهداران و صاحبان قدرت است اما با این وجود با وقاحت تمام رو به دوربین به جلیلی و ستادش با مثال آوردن از دروغگویی قالیباف توصیه میکند که به مردم، طبقهی کارگر و فرودستان دروغ بگویند، وعده بدهند و گرسنگان را با وعده و وعید و قولهای پوچ گول بزنند.
🔺در همین ویدئو روشن میشود روستائیان، مردمانی که در حاشیه زندگی میکنند و طبقهی کارگر برای اوباش محوری نیز مانند روسا و کارفرماهایشان در مراکز امنیتی و نظامی چیزی بیش از دستگاه رای دادن نیستند و آدم عاقل باید سرمایهگذاری را در جایی کند که رایدهندهی بیشتری وجود داشته باشد. به همین دلیل است که علی علیزاده به جلیلی و ستادش توصیه میکند روستاها و حاشیهی شهرها را رها کنند و طبقهی کارگر و طبقهی متوسط فقیرشده را گول بزنند.
🔺دلیل اصلی ادعایی حمایت تمامقد اوباش محوری از سعید جلیلی این است که ادعا میکنند سیاست خارجی جلیلی با دیگران متفاوت است. آنها حتی در همین مورد هم به خوبی میدانند که دارند دروغ میگویند. خطوط عمدهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی همواره توسط رهبری و مشاوران نظامی بلندپایهی او طراحی میشود و دولت تنها عامل اجرای این سیاست است. بنابراین حتی در این زمینه نیز جلیلی با پزشکیان تفاوت ماهوی نخواهد داشت و نباید فریب اظهارات این افراد را در مناظرهها خورد. تصمیمگیرندهی نهایی چنان که از دهان پزشکیان در خلال مناظرهی اخیر پرید شخص خامنهای و مشاوران نظامی او هستند و نه هیچکس دیگر. دلیل واقعی حمایت این اوباش از سعید جلیلی این است که آن بخش از نیروهای امنیتی-نظامی که این افراد به آنها متصل شدهاند تمایل دارند سعید جلیلی رییسجمهور آیندهی جمهوری اسلامی باشد و این اوباش آلت فعلی بیش نیستند تا مانند پادوهای تبلیغاتچی به مردم دروغ بگویند و حاجی و ستادش را نیز تشویق کنند دروغ بگوید. همین اندازه حقیر.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#زباله_یاب
#اضمحلال
#کاسبان_مقاومت
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
اوباش محور مقاومتی مقیم اروپا جمعهی گذشته از سوراخهایشان بیرون آمدند و در لندن، گوتنبرگ، مونیخ، برلین و... به سفارتها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی رفتند و بعد با افتخار تصاویر برگههای رایشان را هم منتشر کردند که بر آن نام سعید جلیلی نوشته شده بود. چند روز بعد علی علیزاده صاحب لجنکدهی امنیتی-سپاهی جدال برنامهای ساخت تا در آن به سعید جلیلی به صورت آنلاین مشاوره دهد. این ویدئو (که بخش کوتاهی از آن را مشاهده میکنید) حاوی نکات مهم بسیاری است که کمک میکند این اوباش را بهتر بشناسیم.
🔺در دوران دولت رئیسی جدال و مهمانان و کارشناسان دعوتیاش بخشی از دستگاه تبلیغات دروغین حکومتی بودند که تلاش میکردند ثابت کنند در دوران رئیسی وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان بهتر از گذشته شده است و سیاستهای دولت رئیسی به نفع فرودستان است. چند ساعت بعد از سقوط هلیکوپتر حامی رئیسی و در حالی که هنوز لاشهی او پیدا نشده بود علی علیزاده با لباس سیاه برنامهای ساخت و در آن ضمن آرزوی زنده ماندن رئیسی مفصل در مورد سیاستهای این دولت در حمایت از محرومان حرف زد. به فاصلهی چند هفته در این ویدئو همان علی علیزاده به صراحت در مورد این حرف میزند که وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان در دولت رئیسی بدتر شده است نه چون رئیسی از رییسجمهورهای قبلی خودش بدتر بود بلکه به این دلیل که سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی هیچ تفاوتی با دولتهای قبلی خودش نداشت و به این ترتیب دولت رئیسی عملا ادامهی دولت روحانی و دولتهای قبل از آن بوده است. بنابراین روشن میشود که این اوباش محوری در دورانی که برای شکوفاییهای دولت رئیسی تبلیغ میکردند هم به خوبی میدانستند دارند دروغ میگویند.
🔺اوباش محوری بر اساس همین ویدئو همین حالا هم میدانند که سیاستهای اقتصادی سعید جلیلی مانند مسعود پزشکیان و تمام آن چهار کاندیدای دیگر ادامهی سیاستهای اقتصادی دولتهای پیشین است. علی عیلزاده در این ویدئو به صراحت میگوید که میداند «طرح وان» سعید جلیلی یک طرح کاملا نئولیبرالی است و نتیجهی آن کوچکتر شدن سفرهی مردم، فشار بیشتر به طبقهی کارگر و فرودستان و دزدیدن اموال عمومی به نفع سرمایهداران و صاحبان قدرت است اما با این وجود با وقاحت تمام رو به دوربین به جلیلی و ستادش با مثال آوردن از دروغگویی قالیباف توصیه میکند که به مردم، طبقهی کارگر و فرودستان دروغ بگویند، وعده بدهند و گرسنگان را با وعده و وعید و قولهای پوچ گول بزنند.
🔺در همین ویدئو روشن میشود روستائیان، مردمانی که در حاشیه زندگی میکنند و طبقهی کارگر برای اوباش محوری نیز مانند روسا و کارفرماهایشان در مراکز امنیتی و نظامی چیزی بیش از دستگاه رای دادن نیستند و آدم عاقل باید سرمایهگذاری را در جایی کند که رایدهندهی بیشتری وجود داشته باشد. به همین دلیل است که علی علیزاده به جلیلی و ستادش توصیه میکند روستاها و حاشیهی شهرها را رها کنند و طبقهی کارگر و طبقهی متوسط فقیرشده را گول بزنند.
🔺دلیل اصلی ادعایی حمایت تمامقد اوباش محوری از سعید جلیلی این است که ادعا میکنند سیاست خارجی جلیلی با دیگران متفاوت است. آنها حتی در همین مورد هم به خوبی میدانند که دارند دروغ میگویند. خطوط عمدهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی همواره توسط رهبری و مشاوران نظامی بلندپایهی او طراحی میشود و دولت تنها عامل اجرای این سیاست است. بنابراین حتی در این زمینه نیز جلیلی با پزشکیان تفاوت ماهوی نخواهد داشت و نباید فریب اظهارات این افراد را در مناظرهها خورد. تصمیمگیرندهی نهایی چنان که از دهان پزشکیان در خلال مناظرهی اخیر پرید شخص خامنهای و مشاوران نظامی او هستند و نه هیچکس دیگر. دلیل واقعی حمایت این اوباش از سعید جلیلی این است که آن بخش از نیروهای امنیتی-نظامی که این افراد به آنها متصل شدهاند تمایل دارند سعید جلیلی رییسجمهور آیندهی جمهوری اسلامی باشد و این اوباش آلت فعلی بیش نیستند تا مانند پادوهای تبلیغاتچی به مردم دروغ بگویند و حاجی و ستادش را نیز تشویق کنند دروغ بگوید. همین اندازه حقیر.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#زباله_یاب
#اضمحلال
#کاسبان_مقاومت
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 محل کشف زبالههای بازیافتی زبالههای منوتو
زبالهدانی منوتو برخی از زبالههایش را در جریان تولید زبالههای تقلیدی سرگرمیاش که کپیهای دستچندمی از نمونههای خارجی بود پیدا کرد و بازیافت نمود و استخدام کرد. تا اینجای کار مشکلی نیست البته. هر کسی نانخورهایش را از جایی پیدا میکند و منوتو هم بخشی از نیروهای استخدامیاش را از میان همانهایی پیدا کرد که در سطحی بودند که مخاطب و مشتری این تلویزیون بودند. اما مسئله این است که همین کارمندهای کشفشده از دورهمیهای بفرمایید شام و آکادمی گوگوش در خط بازیافت زبالهی زبالهدانی منوتو تبدیل به کارشناسان سیاسیای شدند که در جریان قیام ژینا روزانه تولید برنامه کردند و تبدیل به تریبون انحصاری رضا تفرقه و یاران الواتش شدند و به شکل انبوه خزعبل و اراجیف تولید کردند.
از جمله در برنامهای با مجریگری و گردانندگی همین امید خلیلی که از عشق به حاج قاسم و سوتی معروف «ایگلز» تبدیل به «پژوهشگر» و «کارشناس» اپوزیسیون شد.
کارکرد رسانهی ابتذال همین است که یک شرکتکنندهی بفرمایید شام را که نگاهش به زنان این است که موظفند آشپزی کنند و آشپزی وظیفهی تاریخی آنان از زمان آغاز خلقت است بدون هیچ آموزشی تبدیل به کارشناس سیاسیای میشود که از شنیدن «زن زندگی آزادی» چهارستون بدنش میلرزد و «مرد میهن گاوداری» را تا جای ممکن ترویج میکند و مروج نظامی میشود که در آن اسپرم پدر مهمترین عامل مشروعیت قدرت است. امید خلیلی در واقع در نگاه به زنان تفاوت ماهویای با اعضای پایگاه بسیج مقداد ندارد. هر دوی آنها میخواهند زنان را به آشپزخانه بفرستند.
#زباله_یاب
#زباله_دانی_من_و_تو
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
زبالهدانی منوتو برخی از زبالههایش را در جریان تولید زبالههای تقلیدی سرگرمیاش که کپیهای دستچندمی از نمونههای خارجی بود پیدا کرد و بازیافت نمود و استخدام کرد. تا اینجای کار مشکلی نیست البته. هر کسی نانخورهایش را از جایی پیدا میکند و منوتو هم بخشی از نیروهای استخدامیاش را از میان همانهایی پیدا کرد که در سطحی بودند که مخاطب و مشتری این تلویزیون بودند. اما مسئله این است که همین کارمندهای کشفشده از دورهمیهای بفرمایید شام و آکادمی گوگوش در خط بازیافت زبالهی زبالهدانی منوتو تبدیل به کارشناسان سیاسیای شدند که در جریان قیام ژینا روزانه تولید برنامه کردند و تبدیل به تریبون انحصاری رضا تفرقه و یاران الواتش شدند و به شکل انبوه خزعبل و اراجیف تولید کردند.
از جمله در برنامهای با مجریگری و گردانندگی همین امید خلیلی که از عشق به حاج قاسم و سوتی معروف «ایگلز» تبدیل به «پژوهشگر» و «کارشناس» اپوزیسیون شد.
کارکرد رسانهی ابتذال همین است که یک شرکتکنندهی بفرمایید شام را که نگاهش به زنان این است که موظفند آشپزی کنند و آشپزی وظیفهی تاریخی آنان از زمان آغاز خلقت است بدون هیچ آموزشی تبدیل به کارشناس سیاسیای میشود که از شنیدن «زن زندگی آزادی» چهارستون بدنش میلرزد و «مرد میهن گاوداری» را تا جای ممکن ترویج میکند و مروج نظامی میشود که در آن اسپرم پدر مهمترین عامل مشروعیت قدرت است. امید خلیلی در واقع در نگاه به زنان تفاوت ماهویای با اعضای پایگاه بسیج مقداد ندارد. هر دوی آنها میخواهند زنان را به آشپزخانه بفرستند.
#زباله_یاب
#زباله_دانی_من_و_تو
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 هموطن اندکی صبر رضا نزدیک است
خوشبختانه رضا پهلوی که دلارهای بسیاری از آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی و کشورهای دیگر دریافت کرد تا هزینهی «سقوط مدیریتشدهی جمهوری اسلامی» بکند اما آن را خرج تفریحات شخصی و استخدام الوات و پولپاشی برای خرید موکل در چهارگوشهی جهان کرد، اکنون با طرح بدیعی برای نجات «میهن» به صحنه بازگشته و با برگزاری مراسم صدمین سالگی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران، اسکادران هوایی خبرهای را برای حملهی هوایی به ایران تدارک دیده است. هموطن! اندکی صبر رضا نزدیک است.
اما برای خاندان سلطنتی تاریخ در جایی متوقف شده. آنها صبح به صبح به هم تاریخ دوهزار و خردهای شاهنشاهی را تبریک میگویند، آنچه از جواهرات سلطنتی غارت کرده و با خود بردهاند و هنوز خرج عیاشی نکردهاند در خلوت به خودشان آویزان میکنند، کیک تولد به شکل تاج درست میکنند و یحتمل شش بهمن و چهارم آبان و سالگرد ختنهسوران ولیعهد را هم جشن میگیرند. خاندانی پوسیده که از مغزهای زنگزدهشان تار عنکبوت آویزان است و متعلق به موزههای ماقبل تاریخاند.
برای رضا پهلوی در ضمن به جا آوردن این مناسک به نوعی حفظ جایگاه رفیع خاندان سلطنتی بین ارتشیهای بازنشسته و درباریهای فراری است که هنوز با رویای خوش دورانی که قدرت داشتند روی شانههایشان قپه میزنند و البته به خاندان ایرانساز قمارباز پول هم میدهند. همین است که صدسالگی نیروی هوایی شاهنشاهی را برگزار میکنند و از «تیمسار سرلشکر خلبان مهدی روحانی» تجلیل به عمل میآورند. سرلشکر اما کیست؟ یک مشنگی مشنگتر از خود رضا پهلوی که چند سال پیش گروهی خیالی تحت عنوان «عقاب» ساخته بود و خودش به عنوان «عقاب ایران» وعده میداد به زودی هوایی به ایران برود و مردم را از شر جمهوری اسلامی آزاد کند. از کجا از درون تلویزیون کابلی. اپوزیسیون کلنگی سلطنتطلب بهترین نعمت برای جمهوری اسلامی هستند. اپوزیسیونی فاشیست، نوکرصفت، بندهی پول، فاسد و فرسوده. دقیقا مانند دقایق آخر «عقاب ایران» که سرنگون میشود و طوفان خندهها.
#زباله_یاب
#اضمحلال
#سیرک_پهلوی
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
خوشبختانه رضا پهلوی که دلارهای بسیاری از آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی و کشورهای دیگر دریافت کرد تا هزینهی «سقوط مدیریتشدهی جمهوری اسلامی» بکند اما آن را خرج تفریحات شخصی و استخدام الوات و پولپاشی برای خرید موکل در چهارگوشهی جهان کرد، اکنون با طرح بدیعی برای نجات «میهن» به صحنه بازگشته و با برگزاری مراسم صدمین سالگی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران، اسکادران هوایی خبرهای را برای حملهی هوایی به ایران تدارک دیده است. هموطن! اندکی صبر رضا نزدیک است.
اما برای خاندان سلطنتی تاریخ در جایی متوقف شده. آنها صبح به صبح به هم تاریخ دوهزار و خردهای شاهنشاهی را تبریک میگویند، آنچه از جواهرات سلطنتی غارت کرده و با خود بردهاند و هنوز خرج عیاشی نکردهاند در خلوت به خودشان آویزان میکنند، کیک تولد به شکل تاج درست میکنند و یحتمل شش بهمن و چهارم آبان و سالگرد ختنهسوران ولیعهد را هم جشن میگیرند. خاندانی پوسیده که از مغزهای زنگزدهشان تار عنکبوت آویزان است و متعلق به موزههای ماقبل تاریخاند.
برای رضا پهلوی در ضمن به جا آوردن این مناسک به نوعی حفظ جایگاه رفیع خاندان سلطنتی بین ارتشیهای بازنشسته و درباریهای فراری است که هنوز با رویای خوش دورانی که قدرت داشتند روی شانههایشان قپه میزنند و البته به خاندان ایرانساز قمارباز پول هم میدهند. همین است که صدسالگی نیروی هوایی شاهنشاهی را برگزار میکنند و از «تیمسار سرلشکر خلبان مهدی روحانی» تجلیل به عمل میآورند. سرلشکر اما کیست؟ یک مشنگی مشنگتر از خود رضا پهلوی که چند سال پیش گروهی خیالی تحت عنوان «عقاب» ساخته بود و خودش به عنوان «عقاب ایران» وعده میداد به زودی هوایی به ایران برود و مردم را از شر جمهوری اسلامی آزاد کند. از کجا از درون تلویزیون کابلی. اپوزیسیون کلنگی سلطنتطلب بهترین نعمت برای جمهوری اسلامی هستند. اپوزیسیونی فاشیست، نوکرصفت، بندهی پول، فاسد و فرسوده. دقیقا مانند دقایق آخر «عقاب ایران» که سرنگون میشود و طوفان خندهها.
#زباله_یاب
#اضمحلال
#سیرک_پهلوی
#شارلاتانیسم
@sarkhatism