🔴 جنبش صنفی معلمان در یک سال
۲۰ اردیبهشت ۹۷ روز مهمی در تاریخ اعتراضات معاصر معلمان و پیوند جنبش آنها با اعتراضات دیگر بخش های طبقه کارگر است.
در این روز، معلمان شعار "نان، کار، آزادی" را همراه با "آموزش رهایی" به خیابانها آوردند. این اعتراضات خیابانی، در روز پایانی هفتهای برگزار شد که میتوان "هفتهی اعتراض و آموزش رهایی معلمان" نام نهاد.
طی یک هفته (هفته ی معلم)، از گلگشت تا سخنرانی در مدارس در مورد خصوصیسازی و پولیسازی آموزش تا گفتن از معلمان رهایی سر کلاسهای درس در دستور کار معلمان قرار گرفت. برنامههایی پویا، متکثر و دارای قابلیت عمومی شدن در میان معلمان سراسر کشور طی یک هفته که نهایتا به تجمع اعتراضی روز ۲۰ اردیبهشت انجامید و با شعار "نان، کار، آزادی آموزش رهایی" تعهد خود را به وجه رادیکال خیزشهای مردمی نشان داد و یک گام آن را به پیش برد.
این در حالی بود که از دی ماه ۹۶، اعتراضات خیابانی به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شده بودند و حضور معلمان در خیابان پیام "ایستادن و ماندن" را نیز از پس آن سرکوب ها برای دیگر بخش های طبقه کارگر باخود داشت.
⚪️ محمد حبیبی یکی از اعضای کانون صنفی معلمان، در همین روز با خشونت تمام بر زمین کشیده و بازداشت شد. بازداشتی که حکم ده سال و نیم حبس تعزیری را برای او به همراه داشت که در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.
به کارگیری این حد از تندی سرکوب در قبال محمد حبیبی، بیش از آنکه به شخص او مربوط باشد، انتقامی بود که دستگاه امنیتی از خط و جهت گیری و پیام سیاسی فعالیت صنفی معلمان گرفت. انتقامی که در سال ۹۷ با انواع احضار و بازداشت و حتی ضرب وشتم معلمان (مورد اصفهان) ادامه پیدا کرد.
آنچه در این بین نمیتوان نادیده گرفت بایکوت نسبی خبری حکم سنگین محمد حبیبی در فضای عمومیتر و عدم حمایت مستحکم و عمومی در سایر گروه های فعالین علیه این حکم بسیار سنگین تحمیل شده به معلمان بود.
اما اختناق و سرکوب معلمان را به عقب نشینی نکشاند. کنشهایی چون چالش فیش حقوقی و سه تحصن سراسری در سال ۹۷، نشان از درک فعالان صنفی معلمان برای ایجاد زمینهایی جدید از کنش است که همزمان گستردگی و عمومیت در بین معلمان و پیشروی در خواست و مبارزه را نشانه رفته است.
عده ای فعالیت صنفی معلمان را با این استدلال که هنوز معلمان زیادی را فعال نساخته و به مشارکت وانداشته است به پرسش میگیرند، عدهای توصیه میکنند معلمان به عوض این سبک فعالیتها به کلاسهای درس خود برگردند و به اشتباهات خود بیندیشند و به فعالسازی فراگیرتر بيانديشند.
اما واقعیت یک جنبش را نمیتوان از تاریخ و مختصاتش جدا کرد و صرفا از خلاءها و محدودیتها بی واسطه به "باید"ها رسید.
جنبش صنفی معلمان که حدودا از سال ۱۳۹۳ با خط و جهت کنونیاش فعال شد، طی ۴ سال توانست به سطحی از گستردگی در فعالیت و رادیکالیسم در خط سیاسی برسد.
این جنبش در سال ۹۷ که یکی از نقاط عطف سرکوب و مقابله با جنبش های مردمی بود به خوبی انسجام و کنشگری خود را بدون عقبنشینی حفظ کرد.
میپرسند مگر چند درصد معلمان در تحصنهای سراسری مشارکت داشتند؟ پاسخ قاعدتا این خواهد بود که طی این تحصنها یک معلم در یکی از روستاهای هرمزگان با جمعی از معلمان در کردستان و مشهد، هماهنگ و با خط مشی معین مبارزاتی عمل کرد.
حفاظت از میدان عمل، حفظ انسجام و گستردگی، کاری بود که جنبش معلمان طی یک سال تحت شدیدترین فشارها به خوبی از پس آن برآمد.
اکنون سوالهایی پیش روی این جنبش است که باید در فضای سیاسی هر آینه بغرنجتر بدان جواب دهد: چگونه پیوندهای مستحکم تری با سایر جنبش ها و جریان های طبقاتی داشته باشد. چگونه میتواند سطحی دیگر از رادیکالیسم را بدون از هم گسیختگی انسجام وارد کند، چه تاکتیکها و روشهایی برای یک گام دیگر گستردهسازی و جلب مشارکت در مدارس دارد.
برای این سوالات پاسخهای مستقیمی وجود ندارد، گاهی برای جلب مشارکت بیشتر باید گروه کم جمعیتتری بصورت منسجمتر برای مدتی فعال شوند. یا برای حفظ انسجام، تاکتیکهای کنش پراکنده به کار آید.
باید دید معلمان به عنوان متشکلترین گروه صنفی در سطح کشور در سالهای فعالیت رهایی بخش در دهه ی ۹۰ شمسی، از پس بغرنجی حفظ سازمانیابی و پیشروی رادیکال توامان بر میآیند یا خیر.
در این میان وظیفهی سایر گروهها و جنبشها بدون شک کمک به تقویت این جنبش و صدای آنان است.
#محمد_حبیبی
#نان_کار_آزادی #آموزش_رهایی
«متن از گروه نویسندگان #سرخط »
@Sarkhatism
۲۰ اردیبهشت ۹۷ روز مهمی در تاریخ اعتراضات معاصر معلمان و پیوند جنبش آنها با اعتراضات دیگر بخش های طبقه کارگر است.
در این روز، معلمان شعار "نان، کار، آزادی" را همراه با "آموزش رهایی" به خیابانها آوردند. این اعتراضات خیابانی، در روز پایانی هفتهای برگزار شد که میتوان "هفتهی اعتراض و آموزش رهایی معلمان" نام نهاد.
طی یک هفته (هفته ی معلم)، از گلگشت تا سخنرانی در مدارس در مورد خصوصیسازی و پولیسازی آموزش تا گفتن از معلمان رهایی سر کلاسهای درس در دستور کار معلمان قرار گرفت. برنامههایی پویا، متکثر و دارای قابلیت عمومی شدن در میان معلمان سراسر کشور طی یک هفته که نهایتا به تجمع اعتراضی روز ۲۰ اردیبهشت انجامید و با شعار "نان، کار، آزادی آموزش رهایی" تعهد خود را به وجه رادیکال خیزشهای مردمی نشان داد و یک گام آن را به پیش برد.
این در حالی بود که از دی ماه ۹۶، اعتراضات خیابانی به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شده بودند و حضور معلمان در خیابان پیام "ایستادن و ماندن" را نیز از پس آن سرکوب ها برای دیگر بخش های طبقه کارگر باخود داشت.
⚪️ محمد حبیبی یکی از اعضای کانون صنفی معلمان، در همین روز با خشونت تمام بر زمین کشیده و بازداشت شد. بازداشتی که حکم ده سال و نیم حبس تعزیری را برای او به همراه داشت که در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.
به کارگیری این حد از تندی سرکوب در قبال محمد حبیبی، بیش از آنکه به شخص او مربوط باشد، انتقامی بود که دستگاه امنیتی از خط و جهت گیری و پیام سیاسی فعالیت صنفی معلمان گرفت. انتقامی که در سال ۹۷ با انواع احضار و بازداشت و حتی ضرب وشتم معلمان (مورد اصفهان) ادامه پیدا کرد.
آنچه در این بین نمیتوان نادیده گرفت بایکوت نسبی خبری حکم سنگین محمد حبیبی در فضای عمومیتر و عدم حمایت مستحکم و عمومی در سایر گروه های فعالین علیه این حکم بسیار سنگین تحمیل شده به معلمان بود.
اما اختناق و سرکوب معلمان را به عقب نشینی نکشاند. کنشهایی چون چالش فیش حقوقی و سه تحصن سراسری در سال ۹۷، نشان از درک فعالان صنفی معلمان برای ایجاد زمینهایی جدید از کنش است که همزمان گستردگی و عمومیت در بین معلمان و پیشروی در خواست و مبارزه را نشانه رفته است.
عده ای فعالیت صنفی معلمان را با این استدلال که هنوز معلمان زیادی را فعال نساخته و به مشارکت وانداشته است به پرسش میگیرند، عدهای توصیه میکنند معلمان به عوض این سبک فعالیتها به کلاسهای درس خود برگردند و به اشتباهات خود بیندیشند و به فعالسازی فراگیرتر بيانديشند.
اما واقعیت یک جنبش را نمیتوان از تاریخ و مختصاتش جدا کرد و صرفا از خلاءها و محدودیتها بی واسطه به "باید"ها رسید.
جنبش صنفی معلمان که حدودا از سال ۱۳۹۳ با خط و جهت کنونیاش فعال شد، طی ۴ سال توانست به سطحی از گستردگی در فعالیت و رادیکالیسم در خط سیاسی برسد.
این جنبش در سال ۹۷ که یکی از نقاط عطف سرکوب و مقابله با جنبش های مردمی بود به خوبی انسجام و کنشگری خود را بدون عقبنشینی حفظ کرد.
میپرسند مگر چند درصد معلمان در تحصنهای سراسری مشارکت داشتند؟ پاسخ قاعدتا این خواهد بود که طی این تحصنها یک معلم در یکی از روستاهای هرمزگان با جمعی از معلمان در کردستان و مشهد، هماهنگ و با خط مشی معین مبارزاتی عمل کرد.
حفاظت از میدان عمل، حفظ انسجام و گستردگی، کاری بود که جنبش معلمان طی یک سال تحت شدیدترین فشارها به خوبی از پس آن برآمد.
اکنون سوالهایی پیش روی این جنبش است که باید در فضای سیاسی هر آینه بغرنجتر بدان جواب دهد: چگونه پیوندهای مستحکم تری با سایر جنبش ها و جریان های طبقاتی داشته باشد. چگونه میتواند سطحی دیگر از رادیکالیسم را بدون از هم گسیختگی انسجام وارد کند، چه تاکتیکها و روشهایی برای یک گام دیگر گستردهسازی و جلب مشارکت در مدارس دارد.
برای این سوالات پاسخهای مستقیمی وجود ندارد، گاهی برای جلب مشارکت بیشتر باید گروه کم جمعیتتری بصورت منسجمتر برای مدتی فعال شوند. یا برای حفظ انسجام، تاکتیکهای کنش پراکنده به کار آید.
باید دید معلمان به عنوان متشکلترین گروه صنفی در سطح کشور در سالهای فعالیت رهایی بخش در دهه ی ۹۰ شمسی، از پس بغرنجی حفظ سازمانیابی و پیشروی رادیکال توامان بر میآیند یا خیر.
در این میان وظیفهی سایر گروهها و جنبشها بدون شک کمک به تقویت این جنبش و صدای آنان است.
#محمد_حبیبی
#نان_کار_آزادی #آموزش_رهایی
«متن از گروه نویسندگان #سرخط »
@Sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 جمعی از دانشآموزان یکی از مدارس کردستان، خواستار آزادی یاسر امینیآذر دبیر ریاضی زندانی یکی از مدارس مهاباد شدند.
#سرکوب_معلمان #آموزش_رهایی
@Sarkhatism
#سرکوب_معلمان #آموزش_رهایی
@Sarkhatism
▪️زمانی که آموزش عالی رایگان، کمتر از ۱۰ درصد است
▪️رشتههای غیر بازاری از دانشگاه ها حذف شده است
▪️امکانات رفاهی حتی در دانشگاههای دولتی نیز، خصوصی و با سیاستهای پولیسازی اداره میشود
▪️درسها، واحد به واحد (به بهانهی واحد افتاده، واحد جبرانی، میهمان شدن در دانشگاه و یا دانشکدههای دیگر) حتی در آموزش عالی غیر پولی به «فروش» میرسد
▪️زمانی که ۶۰ درصد دانشجویان دانشگاههای بزرگ از سه دهک اول اقتصادی هستند:
طبیعی است که "آموزش عالی" به عنوان کالای لوکس زینتی "مصرف" شود و این مصرف بدل به موضوع خودنمایی و تمایزگذاری طبقات بالا گردد.
اینجاست که: «من و لباس فارغ التحصیلی، همین الان، یهویی» به راحتی میتواند جایگزین من و سانتافهی ددی، همین الان یهویی، شود!
⚪️ عکسها مربوط به اولین آتلیهی عکاسی و ساخت کلیپ تخصصی فارغ التحصیلی در ایران است.
#کالایی_سازی_آموزش
#مصرف_آموزش
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
▪️رشتههای غیر بازاری از دانشگاه ها حذف شده است
▪️امکانات رفاهی حتی در دانشگاههای دولتی نیز، خصوصی و با سیاستهای پولیسازی اداره میشود
▪️درسها، واحد به واحد (به بهانهی واحد افتاده، واحد جبرانی، میهمان شدن در دانشگاه و یا دانشکدههای دیگر) حتی در آموزش عالی غیر پولی به «فروش» میرسد
▪️زمانی که ۶۰ درصد دانشجویان دانشگاههای بزرگ از سه دهک اول اقتصادی هستند:
طبیعی است که "آموزش عالی" به عنوان کالای لوکس زینتی "مصرف" شود و این مصرف بدل به موضوع خودنمایی و تمایزگذاری طبقات بالا گردد.
اینجاست که: «من و لباس فارغ التحصیلی، همین الان، یهویی» به راحتی میتواند جایگزین من و سانتافهی ددی، همین الان یهویی، شود!
⚪️ عکسها مربوط به اولین آتلیهی عکاسی و ساخت کلیپ تخصصی فارغ التحصیلی در ایران است.
#کالایی_سازی_آموزش
#مصرف_آموزش
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دوم تیرماه، زادروز معلم رهایی، صمد بهرنگی است. مشی مبارزه و آثار به جای مانده از او، روایتگر ضرورت آگاهی طبقاتی و ستاندن حق است. داستانهای صمد بهرنگی جملگی علیه پذیرش مفهوم «تقدیر» و تسلیم شدگی در برابر زور و چپاولاند. اما این تنها دلیل وحشت و واهمهی سلطنت و ارتجاع نیست. مدافعان و تثبیت کنندگان وضعیت موجود، هنوز هم چراغ هدایتگری و آموزش پیشروی در داستانهای وی را برنمیتابند. آنها آموزش را نه حق که امتیازی با اتکا به تزریق پول میدانند. برای ترویج خودمحوری و علیه یکدیگر ایستادن، زیست صمدبهرنگی و آثار او به مثابه تیری در چشمان است.
#صمد_بهرنگی #معلم_رهایی #آموزش_رهایی #آموزش_ستمدیدگان
@Sarkhatism
#صمد_بهرنگی #معلم_رهایی #آموزش_رهایی #آموزش_ستمدیدگان
@Sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای #جعفر_ابراهیمی در رابطه با #اداره_شورایی مدارس برای تغییر نظام آموزشی ارتجاعی به #آموزش_رهایی
گفتنیست جعفر ابراهیمی معلم و عضو کانون صنفی معلمان ایران از روز ۵دی در بازداشت بهسر میبرد.
@sarkhatism
گفتنیست جعفر ابراهیمی معلم و عضو کانون صنفی معلمان ایران از روز ۵دی در بازداشت بهسر میبرد.
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 وقتی خیابان از "دم و دستگاه ایدئولوژیک دولت" بازپس گرفته شود، به مدرسهی رهایی تبدیل میشود؛ جایی برای فراگرفتنِ دانشِ برابریخواهی و مبارزه با تبعیض.
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
🔴 لحظهی آزادی #محمد_حبیبی معلمی که به جرم پیگیریِ عدالت آموزشی و #آموزش_رهایی ۹۱۵ روز در زندان بزرگ تهران محبوس بود.
@sarkhatism
@sarkhatism
🔴استوری سمانه عابدینی، همسر #جعفر_ابراهیمی در پنجاهمین روز بازداشت این فعالین صنفی معلمان
#بازداشت_معلمان
#جنبش_معلمان
#نان_کار_آزادی
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
#بازداشت_معلمان
#جنبش_معلمان
#نان_کار_آزادی
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
🔴 یک معلم دیگر بازداشت شد، اینبار در کرمانشاه
در ادامهی بازداشت فعالان و اعضای نهادهای صنفی جنبش معلمان ساعت ۱ نیمه شب شهریار نادری در کرمانشاه بازداشت شده است.
شهریار نادری از سال ۱۳۹۵ بدون اینکه حکم رسمیای مبنی بر محکومیت دریافت کند، به دلیل فعالیتهای صنفی با اعمال نفوذ نهادهای امنیتی به کرمانشاه تبعید شده بود اما در این شهر نیز دست از حضور در مبارزات صنفی معلمان برنداشته است.
نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی تلاش میکنند با برخورد قهری با معلمان و تهاجم سازمانیافته به نهادهای این مبارزات صنفی و اعضای آنها، در مقابل جنبش سراسری معلمان بایستد. تجمع پنجشنبهی گذشته اما نشان داد این جنبش قائم به فرد نیست و به رغم بازداشتها و سرکوبها همچنان پر جوش و پر خروش ادامه دارد و خواهد داشت.
#بازداشت_معلمان
#جنبش_معلمان
#آموزش_رایگان
#نان_کار_آزادی
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
در ادامهی بازداشت فعالان و اعضای نهادهای صنفی جنبش معلمان ساعت ۱ نیمه شب شهریار نادری در کرمانشاه بازداشت شده است.
شهریار نادری از سال ۱۳۹۵ بدون اینکه حکم رسمیای مبنی بر محکومیت دریافت کند، به دلیل فعالیتهای صنفی با اعمال نفوذ نهادهای امنیتی به کرمانشاه تبعید شده بود اما در این شهر نیز دست از حضور در مبارزات صنفی معلمان برنداشته است.
نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی تلاش میکنند با برخورد قهری با معلمان و تهاجم سازمانیافته به نهادهای این مبارزات صنفی و اعضای آنها، در مقابل جنبش سراسری معلمان بایستد. تجمع پنجشنبهی گذشته اما نشان داد این جنبش قائم به فرد نیست و به رغم بازداشتها و سرکوبها همچنان پر جوش و پر خروش ادامه دارد و خواهد داشت.
#بازداشت_معلمان
#جنبش_معلمان
#آموزش_رایگان
#نان_کار_آزادی
#آموزش_رهایی
@sarkhatism
🔴 تاریخ چشمان معلم
متن از الهام صالحی، از کانال «مدرسه رهایی»
من در چشمان جعفر ابراهیمی گوشههایی از تاریخ ستم حاکمیت شیخ و شاه بر معلمان را میبینم. دست و پای شکسته رشدیه در زمان حاکمیت قاجار، برای آنکه بر تخته سیاه روزگار،کلمات را به نقطه رهایی مردم بدل نکند، میبینم. در خون نشستن لالههای نورس دانشآموزی در مشهد را میبینم که پابهپای رشدیه اعتراض کردند. آری سرکوب معلمان اولین بار نبوده و آخرین بار هم نخواهد بود. خانه به آتش کشیده رشدیه وقتی مرتجعین مذهبی و شاهنشاهی قاجار او را از تمام شهرها راندند و مدارسش را به آتش کشیدند و او اما الفبای مبارزه را بیش از الفبای حروف آموخته بود و باز هم در فتوای مرتجعین سوخت. اگر وضعیت اکنون زاده سرکوب علمای دینی مرتجع است، جعفر ابراهیمی نیز فرزند خلف رشدیه است. اکنون ستمگران بهوضوح میبینند گور رشدیه امروز از قزلحصار تا خیابان در قلب معلمان و دانشآموزان مبارز به آتشی بدل گشته که خاموشی ندارد.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4avscwfs
#جعفر_ابراهیمی
#آموزش_رهایی
#زندانی_سیاسی
@edalatxah
@sarkhatism
متن از الهام صالحی، از کانال «مدرسه رهایی»
من در چشمان جعفر ابراهیمی گوشههایی از تاریخ ستم حاکمیت شیخ و شاه بر معلمان را میبینم. دست و پای شکسته رشدیه در زمان حاکمیت قاجار، برای آنکه بر تخته سیاه روزگار،کلمات را به نقطه رهایی مردم بدل نکند، میبینم. در خون نشستن لالههای نورس دانشآموزی در مشهد را میبینم که پابهپای رشدیه اعتراض کردند. آری سرکوب معلمان اولین بار نبوده و آخرین بار هم نخواهد بود. خانه به آتش کشیده رشدیه وقتی مرتجعین مذهبی و شاهنشاهی قاجار او را از تمام شهرها راندند و مدارسش را به آتش کشیدند و او اما الفبای مبارزه را بیش از الفبای حروف آموخته بود و باز هم در فتوای مرتجعین سوخت. اگر وضعیت اکنون زاده سرکوب علمای دینی مرتجع است، جعفر ابراهیمی نیز فرزند خلف رشدیه است. اکنون ستمگران بهوضوح میبینند گور رشدیه امروز از قزلحصار تا خیابان در قلب معلمان و دانشآموزان مبارز به آتشی بدل گشته که خاموشی ندارد.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4avscwfs
#جعفر_ابراهیمی
#آموزش_رهایی
#زندانی_سیاسی
@edalatxah
@sarkhatism
Telegraph
تاریخ چشمان معلم
من در چشمان جعفر ابراهیمی گوشههایی از تاریخ ستم حاکمیت شیخ و شاه بر معلمان را میبینم. دست و پای شکسته رشدیه در زمان حاکمیت قاجار، برای آنکه بر تخته سیاه روزگار،کلمات را به نقطه رهایی مردم بدل نکند، میبینم. در خون نشستن لالههای نورس دانشآموزی در مشهد…