سرخط
9.35K subscribers
21.7K photos
16.7K videos
346 files
1.21K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
Forwarded from منجنیق
فلاخن شماره‌ی صد و هفتاد و چهارم. شورا می‌توانست زندگی کارگران را تغییر دهد
گفت‌وگو با یک کارگر کارخانه‌های برنز و سایپا
از مجموعه‌ی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
در صد و هفتاد و چهارمین فلاخن گفت‌وگویی را خواهید خواند با یک کارگر کارخانه‌های برنز و سایپا در سال‌های ابتدایی پس از سرنگونی پهلوی و پیش از استیلای جمهوری اسلامی، اولی کارگاهی کوچک با شورایی کم‌توان و دومی کارخانه‌یی بزرگ با شورایی قدرتمند. از این‌که شورا در این دو مرکز تولیدی چگونه تشکیل شد، چه کارهای انجام داد، مرتکب چه اشتباهاتی شد و سرانجام چگونه از بین رفت. در بخش اشاره‌ی این گفت‌وگو می‌خوانیم: «در بخش نکته‌های منجنیقیِ جلد اول کتاب "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" نوشته بودیم: "آگاهیم که می‌شد ده‌ها مصاحبه‌ی دیگر را به این مجموعه افزود. وسوسه‌یی که موجب شد حتا تا آخرین لحظات اتمام صفحه‌بندی، مصاحبه‌ها ادامه داشته باشند. با این‌حال در لحظه‌یی باید تصمیم می‌گرفتیم که [کتاب] را منتشر کنیم وگرنه چندین ماه دیگر می‌رفت و ما هنوز درگیر مصاحبه کردن می‌ماندیم." اکنون به شکل کاملن معکوسی، حجم زیاد کارهای در دست انجام و وظایف و مسئولیت‌های بر زمین‌مانده چنان است که اگر بخواهیم منتظر شویم شمار مصاحبه‌ها به تعداد مناسب برای انتشار جلد دوم این کتاب برسد، ممکن است ماه‌ها به طول بینجامد و در نهایت زمانی کتاب آماده‌ی انتشار شود که دیر شده باشد یا اساسن از دستور کار خارج شده باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم مصاحبه‌های انجام‌شده را به ترتیب منتشر کنیم و در حین انتشارِ آنها، مصاحبه‌های دیگر و بیشتری نیز انجام دهیم. از شرایط اضطراری‌ای سخن می‌گوییم که در مقدمه‌ی همان کتاب در مورد آن نوشته بودیم: "به بحث گذاشتن تجربه‌یی سرکوب‌شده و البته شکست‌خورده در گذشته، در روزهای بعد از خیزش دی‌ماه به معنای به بحث گذاشتن روزهای آینده است. بحثی که نیازمندیم از همین امروز و همین حالا آن را آغاز کنیم، آن را ترویج کنیم و آن را سازماندهی کنیم." بنابراین در انتظار روزهای آینده ماندن برای ارائه‌ی اثری بی‌نقص کاری عبث و بیهوده است، انتظار روزهای آینده را باید با امیدی ایجابی و فعال درهم آمیخت که "نومید مردم را معادی مقدر نیست" و البته چنان‌که تاکید کرده بودیم "مبارزه چک تضمینی نیست. مبارزه نبردی واقعی با نیروهایی واقعی است و سرنوشت آن را ابتکار عمل‌ها و خلاقیت‌هایی تعیین خواهد کرد که در میدان نبرد شکل خواهند گرفت و آزموده خواهند شد." این مصاحبه‌ها را باید در امتداد جلد اول کتاب "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" خواند و البته در خلال انتشار آنها یا بعد از به حد نصاب رسیدن آنها، جمع‌بندی دیگری نیز بر جمع‌بندی پیشین افزوده خواهد شد. لازم به تاکید و یادآوری است که در نکته‌های منجنیقی نوشته بودیم: "آگاهانه بخش‌هایی از مصاحبه‌ها که به تحلیل‌های سیاسی روز مربوط می‌شد، از درون مصاحبه‌ها حذف شده است." و هم‌چنین "زندگی گذشته و آینده‌ی مصاحبه‌شونده و نیز موضع سیاسی او در لحظه‌ی وقوع، درست در لحظه‌ی مصاحبه برای ما فاقد اهمیت بوده است" چرا که اصلی‌ترین دلیل انجام این مصاحبه‌ها نه موضع سیاسی مصاحبه‌شونده بلکه "حضور او در محل وقوع" بوده است. بعد از انتشار جلد اول کتابِ "تاریخ مفقود شوراهای ۵۷" از جانب برخی از رفقا به دلیل انجام برخی از مصاحبه‌ها یا عدم انجام مصاحبه‌های دیگری مورد انتقاد قرار گرفتیم، صمیمانه امیدواریم این‌بار رفقا ما را یاری دهند تا بتوانیم با کسان دیگری نیز که تجربه‌ی مستقیمی از شوراها و کمیته‌های کارخانه‌ها، دانشگاه‌ها، مدارس، ادارات، پادگان‌ها، روستاها، محلات، مناطق خارج از محدوده و هر جای دیگری که شوراها و کمیته‌ها از درون انقلاب روییدند، دارند مصاحبه کنیم و تجارب بیشتری را در اختیار عموم بگذاریم.» در فلاخن صد و هفتاد و چهارم به گذشته می‌رویم تا از آنجا به آینده نظر کنیم، از گذشته‌یی رستگارنشده به آینده‌یی که می‌آید و در آن یا پیروز خواهیم شد یا دشمن به استخوان‌های مردگانمان نیز رحم نخواهد کرد.
#آلترناتیو_ما_شوراست #منجنیق #فلاخن #تاریخ_مفقود_شوراهای_۵۷
فلاخن صد و هفتاد و چهارم را بخوانید:
Forwarded from منجنیق
فلاخن شماره‌ی صد و هفتاد و هفتم. کنترل سیاسی مدرسه دست ما بود
گفت‌وگو با مژده ارسی
شورای دانش‌آموزی دبیرستان اخگرِ تهران
از مجموعه‌ی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
در فلاخن صد و هفتاد و هفتم گفت‌وگویی را خواهیم خواند با مژده ارسی از اعضای شورای دانش‌آموزی دبیرستان اخگر تهران، شورایی برآمده از انقلاب پنجاه و هفت. در این گفت‌وگو از حضور و شرکت دانش‌آموزان دبیرستانی در مبارزه علیه سلطنت پهلوی خواهیم خواند، از الزاماتی که به تشکیل کمیته‌های هماهنگی و اعتصاب منجر شد و از چگونگی شکل‌گیری شوراهای دانش‌آموزی بعد از سرنگونی حکومت سلطانی. در این گفت‌وگو از کشتار سیزده آبان به عنوان نقطه‌ی عطفی در مبارزات دانش‌آموزی خواهیم خواند، از اخراج دانش‌آموزان فعال در مبارزات انقلابی بلافاصله بعد از بازگشایی مدارس در روزهای بعد از سرنگونی، از تجهیز ضدانقلاب خمینیستی برای سرکوب انقلاب و از کشمکش‌های شورای دانش‌آموزان با مقامات دولتی و همکاری آنان با شورای معلمان. در صد و هفتاد و هفتمین فلاخن از رابطه‌ی سازمان‌های سیاسی با شوراهای دانش‌آموزی‌ای خواهیم خواند که اعضای آن اغلب هواداران خودشان بودند، از گیج‌سری‌ها و بی‌برنامه‌گی‌ها و از روندی که در درون شوراها و بیرون از آنها به فاصله‌ی میان اعضای شورا با بدنه‌ی دانش‌آموزی منجر شد. مجموعه‌ی تاریخ مفقود شوراهای ۵۷ روایت فرصت بزرگی ازدست‌رفته است نه برای سوگواری برای آن شکست که برای تجهیز به بینشی تاریخی رو به آینده، رو به نبردی که در راه است. در اشاره‌ی این گفت‌وگو تاکید شده است نقد کارنامه‌ی احزاب و سازمان‌های انقلابی راهی است برای این‌که «از خود "سازمان" به مثابه تنها راه وفاداری به رخداد انقلاب و تنها امکان تمدید انقلاب و مقاومت در برابر ضدانقلاب دفاع شود، منتها طبعن نه به شیوه‌های مرسوم بلکه با تاکید بر اشتباهات مهلکی که در انقلاب ۵۷ مرتکب آن شدیم و باید آنها را بشناسیم تا در آینده از تکرار آنها پرهیز کنیم.» صد و هفتاد و هفتمین فلاخن تکه‌یی است از قطعات گم‌شده و مفقود گذشته که با کنار هم قرار دادن آنها تصویر جدیدی از تاریخ به دست خواهیم آورد.
فلاخن صد و هفتاد و هفتم را بخوانید:
#منجنیق #فلاخن
#آلترناتیو_ما_شوراست #تاریخ_مفقود_شوراهای_۵۷
سرخط
Photo
🔴‌ ابطال بخش‌نامه‌ی وزرات کار با شکایت داوود رفیعی کارگر اخراج شده‌ی کارخانه‌ی خودروسازی

#سرخط: داوود رفیعی، کارگر کارخانه‌ی خودروسازی پارس خودرو ایران،‌ همان ‌کارگری که پس از اخراج غیرقانونی‌اش دست از اعتراض و پیگیری حق و حقوقش بر نداشت، از جانب وزرات کار به خاطر اعتراض‌ و پیگیری پیوسته‌اش و با هدف ساکت کردنش به او پیشنهاد رشوه‌ی ۲۰۰ میلیون تومانی داده شد، دست به افشاگری این پیشنهاد زد، به خاطر افشاگری‌اش بازداشت شد، در زندان اعتصاب غذا کرد، تهدید شد، ۷۴ ضربه‌ی وحشیانه‌ی شلاق در دوران فخرفروشیِ حقوق بشر در حالی بر پیکرش فرود آمد که تنها برای پیگیری موضوع وثیقه به دادگاه #جمهوری‌توحش مراجعه کرده بود، سرانجام توانست بخشنامه‌‌ی وزارت کار مبنی بر تعلق حق فسخ یک‌جانبه‌ی قرارداد به کارفرما و عدم تعلق حق‌السعی ایام تعلیق به کارگر را با پیگیری شکایتش به دیوان عدالت اداری ملغی کند.
خستگی‌ناپذیری این کارگر مبارز دست مریزاد دارد. درس‌هایی از گذشته‌ با خود دارد و درس‌هایی برای امروز نیز. اما در پاسخ به مجیز گویان و امیدواران وضع موجود و شیفتگان قانونش که معمولا در چنین مواقعی با آب روان از لب و لوچه، منت‌وارانه صرفا اصلاحِ طناب دار را آلترناتیو نهایی جا می‌زنند باید گفت که حبس و تهدید و شلاق و شکنجه‌ی نمونه‌وار همین کارگر مبارز، سر دیگری از عملکرد کیفری قانون را در نظام سرمایه‌داری نشان می‌دهد؛ یادآور می‌شود که تمام دستاوردهای حقوقی طبقه‌ی کارگر همواره از پایین و آغشته به قهر و خون بوده و هست. کافیست درنگی صورت بگیرد در مبارزات کارگران جهت آسیب دیدن کمترشان در نظام استثمار، تا بازوهای دیگر قانون، حقوق پیش‌تر گرفته را جهت سودرسانی بیشتر به جیب سرمایه‌داران ملغی کنند. وقتی نابرابری طبقاتی با دره‌هایی از خون حفظ می‌شود، طبقه ی کارگر با تمام قوا به سمت الغای کلیت این نظام و محو هر شکافش می‌رود و خود آلترناتیو رهایی‌‌اش می‌شود.

#طبقه_کارگر
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
🔴‌گامی بزرگ در مبارزات هفت‌تپه!
محمد غزنویان

از متن:
🔸از سال ۱۳۸۶تا به همین امروز، کارگران هفت‌تپه با طرح مطالباتی چون خلع ید کارخانه از دستان مدیرانی وابسته، فاسد ‌و مزدوری چون امید اسدبیگی، جلوگیری از ادغام کارخانه به بخش خصوصی، اعتراض علیه ماه‌ها معوقات مزدی، اخراج‌ها، پرونده‌سازی‌های امنیتی و ضرورتِ کنترلِ «از پایین به بالا» (یعنی کلیتِ دستیابی به خودگرانی کارگری به‌جای نظارت هرمی سرمایه‌داران بر حیات و معیشت‌شان)، به‌صورت هر روزه جنگیدند.
🔸 از سال ۱۳۹۶تا به امروز، جمهوری اسلامی تمامی تاکتیک‌های مهارِ جنبش‌های کارگری در هفت‌تپه را پیاده کرد. از مهر ماه سال ۱۳۹۸که هزاران کارگر هفت‌تپه از محیط کارخانه خارج شدند و اعتراض و اعتصاب خود را به مدت ۲ماه در خیابان‌ها و میادین شهر آوردند، بدنه‌ی امنیتی و وابسته به حکومت نظیر «بسیجی عدالتخواه» سعی در ورود به جمع کارگران، برهم زدن تجمعات، صحبت از خطرناک بودن حضور در خیابان و بازگشت به کارخانه را با هدف نابودی این اعتصابِ تاریخ‌ساز داشت. چنین حربه‌هایی پیش‌تر در جمع اعتصابات کارگران «هپکو» و یا «گروه ماشین‌سازی تبریز» نیز رخ داده بود. امری که با اگاهی کارگران و نقد حضور این نیروهای امنیتی، ملغی شد.
🔸درست در همین روزها بود که شعار اصلی «آلترناتیو ما شوراست» که از زبان اسماعیل بخشی و از دل اعتصابات سال ۹۷بیرون آمد، به ضرورت تحقق موارد دیگری هم رسید:

۱) نقد ضعف‌ها و تلاش جهت تقویت تشکل‌یابی مستقل کارگران

۲) ضرورت کنترل کارگری با هدف بازگشت کارگران اخراج شده به‌کار

۳) خلع ید کارخانه از دستان مدیران فاسد و بخش خصوصی.

🔸اعلام «آزادی هفت‌تپه‌ به دست کارگران»، یعنی گام نخست حرکت به سوی کنترلِ کارگری و تحققٍ شورا. گامی که کارگران با تجربه‌ای هر روزه از جنگ با قدرت و سرمایه، برای تحقق آن تلاش می‌کنند.

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/گامی-بزرگ-در-مبارزات-کارگری-هفت%E2%80%8Cتپه-05-14
منبع: RedMed

#هفت_تپه
#خلع_ید
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 زن زندگی آزادی اداره‌ی شورایی در تهران

ارسالی از یاران #همراه_سرخط
شب گذشته بود که نام اداره‌ی شورایی در سنندج و مهاباد به گوش رسید، این‌بار تصویر آن را می‌بینیم که مبارزان انقلابی در تهران و در اتوبان کردستان شمالی از پلی آویخته شده است. هرچه قیام به پیش برود وجوه ایجابی آلترناتیوهای رهایی‌بخش امکان بیشتری برای طرح در فضای عمومی خواهند داشت و این تازه آغاز کار است.
#آلترناتیو_ما_شوراست
#زن_زندگی_آزادی_اداره_شورایی
#تهران
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی

@sarkhatism
سرخط
Photo
ما اهل «وحدت کلمه » نیستیم
متن ارسالی از یاران #همراه_سرخط

#نقدماهیتی‌ایجابی‌نیزدارد

میدانیم و به خوبی هم میدانیم عبور از حاکمیت کنونی، فتح سنگری بزرگ و اساسی در پیشبرد انقلاب تا مرزهای رسیدن به حذف هر گونه ستم طبقاتی و استثمار است.
میدانیم؛ جنبش فعلی با پایه‌ی « فمینیستی»، ابدا منفک از یک مبارزه طبقاتی نیست.
میدانیم تجربه خونبار یک قرن گذشته‌ی مردم ایران در راه مبارزه با استبداد حکومت‌ های توتالیتر سلطنتی و توحش فراگیر ارتجاعی‌ ترین حکومت کنونی، گسستی آنچنان از استبداد و دین ایجاد کرده است که شکل گیری هر گونه حکومت های فردی و تمامیت خواه و دینی تقریبا ناممکن است، این پروسه تکوینی یعنی سوبژکتیو گسست، که محصول نبردی طولانی و پیوسته بوده است مانع بزرگی در پیدایش و ظهور هر گونه قدرت فردی در آینده ایران خواهد بود.
میدانیم؛ دمکراتیزه شدن نظام سیاسی آینده (با توجه به ابژه موجود)، مدخلی وسیع و موثر به منظور فراروی از نظام سرمایه داری خواهد بود.

مبارزه طبقاتی برای به زیر کشیدن نظام سرمایه داری در هیچ شرایطی تعطیل شدنی و قابل به تعویق انداختن نیست (هرچند زمانی طولانی، طول بکشد تا بتواند، ابژه موجود در دیالکتیک پراکسیس انقلابی به سوبژکتیو پیکر یابد) پس با هیچ جریانی بجز طبقه کارگر در وحدتی دائمی نیستیم، طبقه کارگر در جنبشی رهایی بخش، هم خود را و هم کلیت جامعه را آزاد خواهد کرد.
طبقه کارگر خواهان ایرانی دمکراتیک است، خواهان تشکیل شوراها در همه امور سیاسی و تولیدی است، خواهان ایرانی آزاد از قید دین و سلطنت و سرمایه است و در این راستا تلاش می کند، اما در غایت آرمانش هدفی بجز فراروی از نظم سرمایه داری و تحقق مالکیت اجتماعی ندارد.
به همین دلیل، درست است که امروز ممکن است کنار جریاناتی با گرایشات راست و یا طبقات دیگر بایستیم اما با هیچ جریانی در وحدتی استراتژیک قرار نداریم، طبقه کارگر در شرایط کنونی و جنبش فراگیر امروز هم پیمان و هم قدم با سایر مردم به منظور به زیر انداختن حکومت دینی -- سرمایه داری-- دینی، کنونی است.
چپ رادیکال، شعارهای خودش را دارد، خط و ربط خودش را دارد، مسئله ما طبقه کارگر و فرودستان جامعه است، مسئله ما کار «مزدی »و «نوع مالکیت» است، مسئله ما شوراست، مسئله ما آزادی انسان به مثابه آزادی جامعه است.
به همین دلیل است که هم پیمان و هم گام با همه مردم به منظور سرنگونی نظام خونخوار اسلامی هستیم اما هویت ما در گرو هویت طبقه کارگر است، ما همراه با طبقه کارگر و بعنوان بخشی از آن، ضد سرمایه داری هستیم چون ما کمونیست هستیم.

💥اما یک تئوری انتقادی و انقلابی، هر خیزش اجتماعی را ساده لوحانه یک فرصت آنی و موقعیت رهایی بخش برای طبقه کارگر نمی داند، چرا که طبقه کارگر تا رسیدن به یک سازمان دهی درونی و خودآگاهی طبقاتی، راهی را پیش رو دارد که با توجه با نیروی های ضدانقلاب که حافظ نظم سرمایه داری هستند، نه امری قطعی ست و نه معبری آسوده.
آرایش نیروهای طبقاتی و میزان خودآگاهی و خود سازمان دهی و همینطور بحران تئوریک حاکم بر چپ جهان گواه عدم دست یابی آنی، فوتی و سریع به بدیل ضدسرمایه‌داری را نشان میدهد، هرچند فراروی از نظم سرمایه داری (هر چه دور هرچه نزدیک) بطور منطقی امری اجتناب ناپذیر است.

💠اما آنچه مهم است افزایش توان مبارزاتی، رشد و شکوفایی خودآگاهی در زیسته پراتیک آگاهانه و تجهیز به یک تئوری عمل گرا و انتقادی، افقی روشن در دست یابی به قدرت سیاسی و فراروی از سرمایه داری و ایجاد نظمی نوین را آشکار می کند.
طبقه کارگر نه به انتظار می نشیند تا شرایط رهایی اش از آسمان فرا رسد --که خود آنرا می آفریند -- و نه خود را در معرض توهمی بچه گانه و ساده لوحانه قرار میدهد که رهایی خویش را آنی ، بدون توجه به ابژه موجود و هستی موضوعیت یافته اش، ارزیابی کند.
برای طبقه کارگر زمانی انقلاب قهرآمیز پایان خواهد یافت که نوع مالکیت تغییر کند، کارمزدی ملغی شود و شوراها امر سیاسی و اقتصادی را به پیش ببرند.

#طبقه_کارگر
#آلترناتیو_ما_شوراست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی

@sarkhatism
🔴 نزدیک به یک هفته است که به دنبال بارش برف، روستای کلوسه در فریدون‌شهر اصفهان با بیش از سه هزار نفر ساکن محصور شده است و باز هم این مردم هستند که با دست خالی جاده‌ها را باز می‌کنند.
وقتی از نقش کمیته‌ی محلات و اداره‌ی شورایی‌ کشور صحبت می‌کنیم، عده‌ای به تمسخر و تعجب می‌پرسند چگونه چنین چیزی ممکن است؟

پاسخش را اتفاقا باید در همین مواقع بحران جستجو کرد که دولت مکرر بواسطه آن برای نقش و ضرورت بودن‌اش استدلال می‌آورد و باز هم این مردم هستند که در سیل و زلزله و بوران برف، مدیریت امور را برعهده می‌گیرند. #آلترناتیو_ما_شوراست یعنی همین شیوه‌ی مدیریت مردمی که درحال انجام است، تشکل‌یافته و سازمانمند شود.

#روستای_کلوسه
#فریدون‌شهر
#اصفهان
#قدرت_به_دست_شورا
#جمهوری_بحران
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 گل و جنگل و جوخه‌های جنون / شب و تیر باران گلبار خون

در ۱۸ بهمن ۵۸، پنج نفر از وزارت کشاورزیْ مامور حل مسئله‌ی زمين و رسيدگی به کار شوراھای دھقانی به‌ اتفاق چهار رھبر خلق ترکمن، شامل توماج، واحدی، جرجانی و مختوم در ساختمان ستاد شوراھای ترکمن‌صحرا در گنبد به برپایی جلسه پرداختند. پس از پايان جلسه در ساعت ٢ نيمه‌شب، ھمگی از ستاد خارج و ۴ نفر مزبور با يک ماشين و ھيئت دولتی با يک ماشين ديگر به راه می‌افتد. روی پل شمال غربی شهر، نیروهای پاسدار به ھر دو ماشين ايست می‌دھند. ماشين اول بازرسی و حرکت می‌کند. رفقای ترکمن در اينجا بازداشت می‌شوند. روز ٢٢ بهمن آنان را به تهران و به زندان اوين منتقل‌ می‌کنند. در تاریخ ٢۶ بهمن، هر چهار نفر از اوين به مرکز سپاه در سلطنت آباد منتقل شده و در اختيار «محسن رفيق‌دوست» ‌معاون فرمانده سپاه قرار می‌گیرند. سحرگاه روز دوشنبه ٢٩ بهمن در مسير بين گنبد و بجنورد (بين مينودشت و چمن بيد) اجساد شکنجه شده و به گلوله بسته شده‌ی آنان يافت می‌شود.

ویدئو از صفحه‌ی توییتر منوچهر؛ به یاد سرخ رفقا توماج، مختوم، واحدی و جرجانی (۲۹ بهمن ۱۳۵۸) و از سرودهای بهمن ۵۹ به همت رفقا #سعید_سلطانپور و ابوالفضل قزل آیاق و دیگر رفقا.

#ترکمن_صحرا
#شورای_ترکمن_صحرا
#آلترناتیو_ما_شوراست
#حسین_جرجانی
#شیر_محمد_درخشنده_توماج
#عبدالکریم_مختوم
#محمد_واحدی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 تخریب و نابودی جنگل‌های مریوان در پی حریق عمدی به دست عوامل جمهوری اسلامی

از پایان خرداد ماه تا کنون، بیش از ۶۰۰ هکتار از جنگل‌های اطراف مریوان به دست عوامل جمهوری اسلامی به آتش کشیده شده و علیرغم تلاش نیروهای داوطلب مردمی و محلی، حریق همچنان ادامه دارد.
هفته‌ی گذشته، هفت تن از نیروهای داوطلبی که برای مهار آتش به جنگل‌های «کانی» رفته بودند، بر اثر انفجار مین مجروح شده‌اند.

در چنین موقعیت‌هایی است که لزوم حرف زدن از اداره‌ی شورایی معنای بیشتری پیدا می‌کند.

هربار از ایده‌ی شوراهای مردمی بعنوان بدیلی ممکن و قابل‌تصور صحبت می‌کنیم، عده‌ای فریاد وا دولتا! سر می‌دهند که مگر اداره‌ی جامعه بدون دولت ممکن است؟
این در حالی است که در تمامی مواقع اضطراری نظیر سیل در خوزستان و زلزله‌ی خوی، آتش‌سوزی مریوان، فرو ریختن متروپل و … باز هم خود مردمند که دست به کار می‌شوند و بحران را مدیریت می‌کنند.

ما در #سرخط وقتی از ضرورت تشکیل و سازماندهی شوراهای مردمی بعنوان بدیل سیاسی وضع موجود حرف میزنیم، نه از سروشکل‌دادن به تخیل جمعی جدید، بلکه از سازماندهی تجربیات زیسته‌ی تمرین‌شده‌ی همین مردم سخن می‌گوییم که صاحبان سرزمینی هستند که در آن زندگی می‌کنند و دانش و تجربه‌ی کافی برای مدیریت منابع محل زندگی خود دارند.

#کردستان
#مریوان
#نابودی_منابع_طبیعی
#جمهوری_جنایت
#نان_کار_آزادی_اداره‌ی_شورایی
#آلترناتیو_ما_شوراست

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 تشکیل شورا‌های مردمی برای مهار آتش؛ این بار در سراوان

به گزارش منابع خبری بلوچ امروز ۳ مهرماه ۱۴۰۲، آتش‌سوزی گسترده در باغات و نخیلات روستای ناهوک از توابع سراوان منجر به از بین رفتن محصولات کشاورزان شده است.

این بار نیز مانند آتشِ‌ افتاده بر جانِ جنگل‌های مریوان، این نیروهای محلی مردمی و کشاورزان هستند که با دست خالی و حداقل امکانات در صدد اطفای آتشی هستند که اگرچه علت آن هنوز مشخص نیست اما نیک می‌دانیم که هر آتشی در این سرزمین لاجرم از گور جمهوری اسلامی بلند می‌شود.

بارقه‌های به بارنشسته‌ی «آلترناتیو ما شوراست» را می‌بایست در همین شوراهای محلی جستجو کرد. آن‌جا که همین مردم در تمامی لحظات بحرانی از قبیل سیل و زلزله و آتش‌سوزی دور هم جمع می‌شوند و برای اداره و سامان امور تلاش می‌کنند.

ما در #سرخط تاکید می‌کنیم که وقتی از ضرورت تشکیل و سازماندهی شوراهای مردمی بعنوان بدیل سیاسی وضع موجود حرف میزنیم، نه از سروشکل‌دادن به تخیل جمعی جدید، بلکه از سازماندهی تجربیات زیسته‌ی تمرین‌شده‌ی همین مردم سخن می‌گوییم که صاحبان سرزمینی هستند که در آن زندگی می‌کنند و دانش و تجربه‌ی کافی برای مدیریت منابع محل زندگی خود دارند.

#سراوان
#ناهوک
#نابودی_منابع_طبیعی
#جمهوری_جنایت
#نان_کار_آزادی_اداره‌ی_شورایی
#آلترناتیو_ما_شوراست

@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 نطفه‌های شوراهای مردمی در دانه‌های بلوط

تصاو‌یر بالا، گوشه‌ای از پنجمین سال اجرای برنامه‌ی «زاگروسانه» در روز گذشته دهم آذر است. در پی فراخوان انجمن سبز چیا، یکی از گروه‌های باسابقه‌ی محیط زیستی در کردستان، گروه‌های مختلفی از اهالی و فعالین منطقه در جنگل‌های «دەرەوەران» مریوان گردهم آمدند و ۱۲ هزار بذر بلوط را به خاک سپردند. مناطقی که در سالیان گذشته بارها طعمه‌ی آتش شده است؛ به شکلی که تنها در تابستان جاری بیش از ۲۱۰۰ هکتار از آن در نتیجه‌ی آتش‌سوزی‌های عمدتا عمدی از بین رفته است. آتش‌سوزی‌هایی که با سازماندهی انجمن‌های زیست محیطی و کوهنوردی از جمله انجمن سبز چیا مهار گشت و پاداش آن نیز با تهاجم ماموران سپاه به جلسه‌ی این انجمن و بازداشت دست جمعی حاضران داده شد.

چه در آن روزهایی که مردم و فعالین کردستان با دست‌های خالی برای نجات جنگل‌های غرق در حریق وارد عمل شده بودند و چه در این روزها که همانان بذرهای بلوط را در جنگل‌های سوخته می‌کارند، نطفه‌های فردای رهایی‌بخش بیش از هر لحظه‌ی دیگری به چشم می‌خورد. نطفه‌هایی که در مناطق تاریخا سازمان‌یافته‌ای چون کردستان بستر حاصل‌خیزتری دارد، اما در وضعیت بحرانی و در لحظات غیاب دولت، در هر نقطه‌ای می‌تواند بروز پیدا کند و شکلی خلاقانه و جدیدی از خودگردانی را به نمایش بگذارد. پیشتر نیز چنین نطفه‌هایی را در بحران‌های عمومی دیده‌ایم؛ فی‌المثل در سیل خوزستان در سال ۱۳۹۸، مردم عرب شهرهای خفاجیه (سوسنگرد)، حمیدیه و بستان، بی‌اعتنا به توصیه‌های مسئولین شهری به رها کردن خانه‌‌هایشان در برابر سیل، با سازماندهی کمیته‌های سیل توانستند ابتکار عمل را به صورت جمعی و شورایی به دست گیرند و با ساختن سیل‌بند با ساده‌ترین ابزارها، زندگی‌شان را در برابر سیل حفظ کنند.

زمانی که حاکمیت در مواجه با بحران مردم را به حال خود رها می‌کند، لحظه‌ای است مقاومت جمعی و شورایی به عنوان تنها راه غلبه بر بحران مذکور بروز می‌یابد و در نتیجه‌ی مشارکت مستقیم مردم در امور خود، «مردم» دیگری ظهور می‌کند که در این مسیر سیاست‌ورزی را می‌آموزد و سوژگی خود را بازپس می‌گیرد. نطفه‌ی شوراهایی که توان اداره‌ و مدیریت محل کار و زیست خود را دارند، در همین لحظه و همراه همین بذرهای بلوط در حال کاشته شدن هستند، اما این نطفه‌ها نیز به خودی خود میوه نمی‌دهند. این نطفه‌ها امکانات اجتماعی مبارزه را در زمین واقعی نمایان می‌کند، اما به ثمر رسیدن آن نیازمند سازماندهی این امکانات، تقویت نیروی رهایی‌بخش برآمده از آن و احضار و یادآوری مداوم قدرت جمعی توده‌ها در فائق آمدن بر بحران‌هاست.

#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 رویای شریف رهایی از گوشه‌ی خیابانی در سنندج

به صحبت‌های این معلم اخراجی سنندجی خوب گوش کنیم. این فرد که هیچ‌کس او را نمی‌شناسد جهانگیر هاشمی است. یک معلم اخراجی که روز گذشته، سه‌شنبه ۲۶ دی در تجمع بازنشستگان کشوری در مقابل صندوق بازنشستگی استان کردستان برای همراهان و همسنگرانش حرف می‌زند. همین پنج دقیقه صحبت‌های این پیرمرد گمنام سنندجی به کل تولید محتوای تمام رهبران و فعالانی که بنا بود و ظاهرا هنوز هم هست که ما را از خارج از کشور نجات دهند می‌ارزد. به سخنرانی‌های رضا پهلوی و مصاحبه‌های مسیح علی‌نژاد، به ویدئوهای روزانه‌ی شاهین نجفی و استوری‌های علی کریمی و بیانات بقیه‌ی لات و لوت‌های مقیم ساحل امن گوش کنید و بعد باز دوباره حرف‌های جهانگیر هاشمی را بشنوید. آن کسی که از گوشه‌ی خیابانی در سنندج، بدون حضور میکروفون‌ها و دوربین‌های ایران‌اینترنشنال و من‌وتو و بی‌بی‌سی از چیزهایی می‌گوید که تمام آن دم و دستگاه مبتذل و پوچ هرگز به شما و ما نخواهند گفت.

#آزادی_برابری
#رهایی
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 قطعنامه‌ای برای زندگی، آزادی، برابری و اداره‌ی شورایی

اگر روزانه مدتی از زمان خودمان را صرف دیدن انواع ویدئوها در اینستاگرام می‌کنیم اینبار ۸ دقیقه زمان بگذاریم تا ببینیم جنبش بازنشستگان، افراد سالمندی که عمری را کار کرده‌اند و اکنون از دریافت حقوقی که بتوانند با آن زندگی‌ای شایسته‌ی شان انسانی داشته باشند محروم شده‌اند چگونه هم از حقوق خودشان و هم از حقوق تمام آحاد جامعه دفاع می‌کنند، برخلاف «مغزهای پوسیده»ی رهبران خودخوانده‌ی خارج از ایران چگونه افق و چشم‌اندازی رهایی‌بخش را ترسیم می‌نمایند و چرا دلقک‌های من‌وتویی از آنها نفرت دارند. درست به دلیل اینکه خواهان حقوقی مانند آموزش و درمان رایگان هستند و می‌خواهند اداره‌ی صندوق‌های بازنشستگی و آموزش و پرورش به ذی‌نفعان آن سپرده شود. اموری که اربابان رهبران خودخوانده و من‌وتویی‌ها به شدت با آن مخالفند و از همین احساس خطر می‌کنند.
این ویدئو قرائت قعطنامه‌ی تجمع مشترک بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی کرمانشاه در روز گذشته، سه‌شنبه ۳ بهمن و متن آن از این قرار است:
🔺 متاسفانه اجرای سیاست‌های اقتصادی دولت؛ معیشت را آنچنان برای آحاد مردم خصوصا دستمزدبگیران ، سخت‌تر کرده که باید عنوانی فراتر از خط فقر بر آن نهاد.
مزید بر سیاست‌های اقتصادی، سیاست‌های مالیاتی دولت است که بجای گرفتن مالیات از نهادها و موسساتی که دارای سرمایه‌های عظیم و ثروت‌های کلان هستند و از پرداخت مالیات معافند، می‌خواهد کسری بودجه خود را با افزایش بی رویه و غیرمعقول مالیات‌ها و بردن دست در جیب مردم زحمتکش جبران نماید.   
ماحصل تمام این سیاست‌ها، بیکاری گسترده، تورم سرسام‌آور، پولی شدن آموزش و پرورش، نابسامانی درمان، بی مسکنی و اجاره‌های سنگین است که  نفس مردم را به شماره انداخته و خیل عظیم کودکان کار،  پدیده زشت زباله‌گردی، عدم امکان ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان، آمار بالای طلاق و ازهم‌گسیختگی بنیان‌های خانواده، رواج  خشونت، عصبیت و پایین آمدن آستانه تحمل جامعه و در یک کلام عدم توجه به منزلت و  کرامت انسان‌ها، از نمودهای عینی آن است.
لذا ما بازنشستگان صندوق‌های مختلف کشور مطالبات عاجل و فوری‌ای که در شرایط فعلی قابل تحقق است را خواستاریم:
۱- تامین معیشت و درمان جامعه حقوق‌بگیر و بازنشستگان که به مدت ۳۰ سال بیمه‌پردازی کرده‌اند، مطابق با استانداردهای یک زندگی در خور انسان و نیز  تامین ملزومات زندگی شرافتمندانه برای اقشار نیازمند و آسیب‌پذیر و فاقد شغل از محل درآمدهای عمومی.
۲- سپردن اداره امور صندوق‌های بازنشستگی بدست خود بازنشستگان به عنوان صاحبان اصلی سرمایه‌های این صندوق‌ها و کوتاه نمودن دست دولت و سایر مراکز قدرت از صندوق‌های بازنشستگی.
۳-تامین آموزش رایگان مطابق (بااصل۳۰ قانون اساسی) و درمان رایگان (مطابق باماده۸۵ ق م خ ک) مطابق با استانداردهای روز دنیا برای کلیه آحاد مردم و خارج نمودن این دو مقوله از زیر سیطره روابط پولی و بازار.
۴- با توجه به اینکه کودکان سرمایه‌های انسانی آینده کشورند، عدم دخالت و کوتاه نمودن دست نهادها و افراد غیرمتخصص از آموزش و پرورش و سپردن اداره امور و سیاست‌گذاری‌های آموزشی بدست نیروهای متخصص و معلمان زحمتکش. 
۵- ما بازنشستگان، زمزمه افزایش تحقیرآمیز ۲۰ درصدی حقوق‌ها از سوی دولت را در شرایط تورم‌های بالای ۱۰۰ و ۲۰۰ درصدی در بسیاری از اقلام کالاهای اساسی که ماحصل سیاست‌های اقتصادی همین دولت است را، توهین به کرامت انسانی خود دانسته و خواستار تعیین حقوق‌ها مطابق هزینه‌های واقعی سبد معیشت و مطابق با نرخ واقعی تورم که در قانون اساسی و  مواد ۱۲۵ (ق م خ ک) و ماده ۹۶ تامین اجتماعی و ۸۹ صندوق مخابرات و نیز مواد قانونی مربوط به سایر صندوق‌ها به صراحت آمده است می‌باشیم و تاکید می‌نماییم  تا حق خود نگیریم، از پای نمی‌نشینیم!

#کرمانشاه
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_بازنشستگان
#اتحاد_ستمدیدگان 
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تشکیل شوراهای مردمی برای بازسازی جاده روستایی با دست خالی در شهرستان ریگان

این تصویری از اهالی روستای سرزه از توابع ریگان و روستاهای اطراف است که با دیلم و بیل -بخوانید با دست خالی- جاده ارتباطی میان روستاهای این شهرستان به یکدیگر را بازسازی و ترمیم کردند.

راه خاکی‌ ناهمواری پر از سنگ و سنگلاخ که ارتباط میان روستاها با یکدیگر را ناممکن کرده بود به دست همین مردم بازسازی شد. مردم بلوچ همین مردمی که در هر سیل و زلزله و آتش‌سوزی در کنار یکدیگر با تشکیل شوراهای مردمی به حل مساله برآمده‌اند.

وقتی از ضرورت تشکیل و سازماندهی شوراهای مردمی بعنوان بدیل سیاسی وضع موجود حرف میزنیم، نه از سروشکل‌دادن به تخیل جمعی جدید، بلکه از سازماندهی تجربیات زیسته‌ی تمرین‌شده‌ی همین مردم سخن می‌گوییم که صاحبان سرزمینی هستند که در آن زندگی می‌کنند و دانش و تجربه‌ی کافی برای مدیریت منابع محل زندگی خود دارند.


#شهرستان_ریگان
#جمهوری_غارت
#نان_کار_آزادی_اداره‌ی_شورایی
#آلترناتیو_ما_شوراست

@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 ارسال کمک‌های مردمی از کردستان برای سیل‌زدگان بلوچستان

اهالی روستای «نی» از توابع «مریوان»، اقدام به جمع‌آوری اقلام مورد نیاز برای سیل‌زدگان بلوچستان و ارسال این کمک‌ها به مناطق سیل‌زده کرده‌اند.

در غیاب هر شکلی از مسئولیت‌پذیری دولت در قبال سیل‌زدگان، تصرف منابع طبیعی و زمین‌های متعلق به بومیان ساکن منطقه،  سرکوب سیستماتیک مردم بلوچ و حذف و انکار آنان، شکوه همبستگی محذوفان و فرودستان را باید ستود و از آن الگو گرفت.
پیش از این نیز در «سرخط» گفته بودیم وقتی از امکان و ضرورت سازمان‌دهی شوراهای مردمی به مثابه بدیل سیاسی وضع موجود حرف می‌زنیم، نه از تخیل امری ناممکن، بلکه از سازمان‌دهی تجربیات زیسته و از پیش موجود مردمی سخن می‌گوییم که معنای اتحاد را می‌فهمند و توان اداره‌ی امور را دارند.
پیش از این نیز بارها در مهار آتش در جنگل، در دوران پاندمی کرونا یا در پس هر فاجعه‌ی طبیعی مثل زلزله و ... شاهد این شکل از سازمان‌دهی‌های خرد و از پایین بوده‌ایم.

#بلوچستان
#کردستان
#سیل_سیستان_و_بلوچستان
#آلترناتیو_ما_شوراست

@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 بر عهدی که در دی و آبان بستیم می‌مانیم

در اولین روز از سال ۱۴۰۳ به یاد می‌آوریم که تنها در هفت سال گذشته هزاران شهید داده‌ایم برای آزادی و برابری. از همان لحظه که در دی ۹۶ فریاد تمام شدن ماجرای اصلاح‌طلب و اصولگرا را فریاد زدیم تا به همین امروز در میدان این نبرد ایستاده‌ایم.
در کنار کارگران و اعتصاب آنها بوده‌ایم، با معلمان به خیابان آمدیم، در دانشگاه و کارخانه و محله سنگر بستیم، با بازنشستگان و پرستاران فریاد زدیم، با رزم ملت‌های تحت ستم رزمیدیم، با زنان روسری‌ها را به آتش کشیدیم و با کوئیرها در خیابان‌های شهر سرود عشق و آزادی خواندیم. ما در تمام این سال‌ها همدست توده‌هایی ماندیم که برای گسستن زنجیر توطئه می‌کنند.
سال گذشته سال روشن شدن عیار عدالت حاکمان اسلامی بود. سید محرومان که در دست‌افشانی و پای‌کوبی اوباش عدالتخواه و محور مقاومتی بر تخت نشست با همان قساوت دولت‌های پیشین سیاست‌های نئولیبرالی را به منصه‌ی اجرا گذاشت و تسمه از گرده‌ی کارگران و زحمتکشان و مزدبگیران کشید. خصوصی‌سازی با نام‌های جدید بدون توقف اجرا شد، یارانه‌های بیشتری حذف شد. قیمت‌های بیشتری آزاد شد، تورم افسارگسیخته و گرانی زندگی‌های بیشتری را ویران کرد، قوانین ضدکارگری بیشتری تصویب شد. سال گذشته سال رنج بود.
در سال گذشته گشت‌های ارشاد به خیابان بازگشتند، ماموران آتش به اختیار و گزمه‌های حجاب‎بان در هر کوی و برزن مستقر شدند، قوانین علیه زنان* سخت‌گیرانه‌تر شد. جمهوری اسلامی با تمام توان برای انقیاد بدن‌های زنان و کوئیرها تلاش کرد و باز مرتکب قتل‌های دیگری شد.
سال گذشته سال گلوله‌هایی بود که بدن کولبرها و شوتی‌ها و سوخت‌برها را دوباره شکافت، سال غارت منابع ثروت محلی و احداث پروژه‌های جدید غارت بود، سال اخراج دانشجویان و استادان و معلمان معترض، سال بازداشت و بازجویی و پرونده و حکم، سال زندان و شکنجه و قتل در بازداشتگاه، سال گذشته سال سرکوب بود.
سال گذشته سال رسوایی رهبران خودخوانده‌ی خارج از کشوری اپوزیسیون بود، آنها که بدون شرمی همین امروز هم به «ملت ایران» پیام داده‌اند. مترسک‌های سر جالیز، خون‌خوارها، پروژه‌بگیرها، آنها که با خون مردم بار خودشان را بستند از رضا پهلوی تا مسیح علی‌نژاد، از دریوزگان «وکالت» تا تاجران «کفالت»، کاسبان خون و مروجان یاوه. آنها که هیچ توضیحی نه در مورد پول‌هایی که جمع کردند و دشت کردند دادند نه توانستند حتی به وعده‌های پوچ و توخالی‌ای که داده بودند عمل کنند اما دقیقا مانند رقبایشان در حکومت جمهوری اسلامی با وقاحت تمام همچنان در مقابل دوربین‌ها می‌نشینند و به مردم وعده می‌دهند. وقیح در وقیح از آمریکا تا تهران بر سر سفره‌ی خون نشسته‌اند و لقمه‌های بزرگ و چرب می‌گیرند.
سال گذشته سال مقاومت هم بود، سال اعتصاب بزرگ کارگران پیمانکاری نفت و ذوب آهن اصفهان و فولاد اهواز، سال ده‌ها اعتصاب در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی، سال تجمع‌های هر هفته‌ی بازنشستگان معترض تامین اجتماعی و کشوری، سال مقاومت بدن‌ها و گیسوان سرکش زنان در خیابان‌های نظامی‌شده، سال گرامی داشتن یاد شهدا و پایداری خانواده‌ها بر دادخواهی، سال شعارنویسی‌ها و اعلامیه‌ها، سال بیم، سال امید، سال مبارزه.
اینک سال ۱۴۰۲ را به پایان می‌بریم و در اولین روز از سال ۱۴۰۳ بر عهدی که بسته‌ایم پای می‌فشاریم. کین‌توزی‌های حقیر و دشمن‌کامی‌های هر از گاهی آنهایی که را که «دوست» می‌دانستیم و هنوز هم در اغلب اوقات «دوست» می‌دانیم را به هیچ می‌گیریم و مصمم‌تر و جدی‌تر و رزمنده‌تر در راهی که برگزیده‌ایم پیش می‌رویم. فردا از آن ماست اگر بخواهیم.

#مقاومت_ادامه_دارد
#آزادی_برابری
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism