سرخط – Telegram

🔴 گ.ک
از صفحه‌ی اینستاگرام فائزه عبدی‌پور

(بیست و دو ساله، اتاق قاف(قتل)، قصاص(اعدام))

صبح روز چندم بود که توی زندان مانده بودم، خبر از اعزام و ماجراهای دیگر نبود، روایت گ. را شنیده بودم و پی دیدن دخترک می‌گشتم. وقتی رد شد بچه‌ها صدایش کردند که من متوجه بشم گ. چه کسی‌ست. تاپ پوشیده بود و روسری‌ش را شنل کرده بود. افسرها اجازه‌ی پوشیدن تاپ نمی‌دادند؛ قانون زندان مشخص می‌کند اندازه‌ی آستین لباست باید تا کجا باشد. دنبال کنترل می‌گشت برای اتاقشان، بازی ایران و ولز بود.
راوی روایتش می‌شوم:"
۱۲ سالم بود که شوهرم دادن به پسرخالم. چیزی بلد نبودم، حامله که شدم هم چیزی بلد نبودم. بچه که به دنیا آمد هم چیزی بلد نبودم. پسرم حالا نه ساله‌ست. دوستم یادم داد جلوگیری چیه، نصف شبا قرص می‌خوردم، وقتی فهمید دعوا شد، حسابی کتک خوردم. مادرشوهرم بچه می‌خواست، اون خودشم می‌خواست. نتونستم قرص بخورم دیگه. دوستم باز یادم داد آمپول بزنم سه ماه یه بار، قایمکی میزدم. وقتی فهمید منو زد. بعد چندبار دعوا وسایلمو جمع کردم. راهی خونه مامان بابام شدم، بابام گفت دختر با لباس سفید دادم با کفن اینجا نه، میره قبرستون. بیرون شدم‌. برگشتم و دعواها ادامه داشت. با هم‌ جرمم آشنا شدم. فامیل شوهرم بود، دنبالم بود، من چیزی جز محبت و همصحبتی نمی‌خواستم. جز اینم نبود بینمون. حتی سر قرارم تاحالا نرفته بودیم. تنها بودم. خیلی تنها. یه روز اومدم دیدم پسرم کتک خورده، خیلی زیاد. نفس در نمی‌اومد، گفتم هر چی خودم کتک خوردم باشه، بچه‌م کتک نخوره. دعوامون شد. منو زد و وسط زدن‌ها باز بچه‌م رو زد. توان نداشتم. با گریه زنگ زدم به هم‌جرمم گفتم نمی‌تونم دیگه... چند ساعت بعد من بودم و جنازه و خون. زنگ زدم آمبولانس. بچه بودم. کاش بلد بودم چه کار باید می‌کردم. الانم بابام باهام حرف نمی‌زنه. مامانمم قایمکی باهام حرف میزنه. چند باری تونستم کوتاه پسرمو ببینم. تاحالا مامانم به مادرشوهرم(خواهرش) در مورد من چیزی نگفته. رفتن از ترس آبروشون یه گوشه که منم آدرسشون رو ندارم. از خرداد ۹۷ زندانم تا الان. حکم تایید شده و منتظر قصاصم"
او شناسنامه ندارد، بلوچ است و تبعه‌ی افغانستان حساب می‌شود ۴ و نیم سال است که زندانی‌ست و با هم‌جرمش هر دو در انتظار اجرای حکم قصاص و اعدام. ملاقات‌کننده ندارد و برای گذران زندگی بافتنی می‌کند. طرفدار استقلال است، دلش می‌خواهد درس بخواند و عاشق بازیگری‌ست‌. هر چه فیلم ببیند خسته نمی‌شود.
گفتند که خادمین حرم امام رضا برای رضایت از خانواده‌های مقتولین به گرگان آمدند، فهمیدیم اسمش در لیست نیست، علت را جویا شدیم، گفتند:" چون ناموسی بوده، نمی‌شود"

#قیام_علیه_اعدام
#نه_به_اعدام
@sarkhatism

2.0K views19:30