✊ علیه رژیمِ متجاوز به طبیعت، زن، کودک و ...
گرافیتیهایی از رفقایِ گروه " خیابان: تریبون زندانی سیاسی " در دفاع از فعالان محیطزیستی (بهویژه زنان)
#نیلوفر_بیانی #گرافیتی #خیابان #جمهوری_تجاوز
@sarkhatism
گرافیتیهایی از رفقایِ گروه " خیابان: تریبون زندانی سیاسی " در دفاع از فعالان محیطزیستی (بهویژه زنان)
#نیلوفر_بیانی #گرافیتی #خیابان #جمهوری_تجاوز
@sarkhatism
🔴نیلوفر بیانی در بند زنان اوین به کرونا مبتلا شده است.
❌خبرها از شیوع کرونا در بند زنان زندان اوین بسیار نگران کننده است. طبق آخرین خبرها. تست کرونای #نیلوفر_بیانی فعال محیط زیستی نیز مثبت شده و وی را به قرنطینه منتقل کرده اند. پیش از این نیز خبر ابتلای دیگر زندانیان سیاسی بند زنان اوین همچون #سپیده_کاشانی و #زهرا_زهتابچی نیز تائید شده بود و به مرخصی فوری درمانی اعزام شده اند.
#بند_زنان_اوین
#کرونای_ایرانی_اسلامی
@sarkhatism
❌خبرها از شیوع کرونا در بند زنان زندان اوین بسیار نگران کننده است. طبق آخرین خبرها. تست کرونای #نیلوفر_بیانی فعال محیط زیستی نیز مثبت شده و وی را به قرنطینه منتقل کرده اند. پیش از این نیز خبر ابتلای دیگر زندانیان سیاسی بند زنان اوین همچون #سپیده_کاشانی و #زهرا_زهتابچی نیز تائید شده بود و به مرخصی فوری درمانی اعزام شده اند.
#بند_زنان_اوین
#کرونای_ایرانی_اسلامی
@sarkhatism
Forwarded from نقد
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ بازی خارج از زمین سیاست مسلط
نوشتهی: یگانه خویی
30 دسامبر 2021
🔸 با این پرسش ساده میآغازم که آیا نزدیکِ خود را میبینیم؟ چهاندازه قادریم کسی یا چیزی را در همین مجاورت خودمان دیده، به درکی عادلانه از او/آن برسیم؟ آیا دیدن، حسکردن و تلاش برای درکِ امر نزدیک، دغدغهی ماست؟ برای مثال اگر ظلمی در نزدیکی ما رخ دهد و آسیبی در دیدرس ما باشد، آيا نسبت به آن حساسیت کافی داریم؟ یا حساسیت ما فقط آنجا برانگیخته میشود که ظلم و خشونت ابعادی وسیع داشته باشد و در دوردست رخ دهد؟ صریحترش این پرسش: پیش آمده آیا که مچ خود را بگیریم که درست در حالیکه به روایتِ ستمی بزرگ در فضای سیاسی مشغولایم، ستمی که تحت فلان مفهوم و مقوله طبقهبندیپذیر است، دستاندرکارِ ستمی در ابعاد کوچکتر در فضای شخصیمان بوده باشیم؟ آیا درحالیکه داعیهی چشمنبستن بر هیچ شکل از ستم و خشونت را داشتهایم، در فضاهای کوچک شخصی چشممان بر ستم گشوده، و دستمان در اعمال ستم و خشونت بسته بوده است؟ خود آیا نقش کوچک و رقیقشدهای از یک ستمگر را بازی نکردهایم؟ و سرآخر آنکه چطور میتوان میان این دو موقعیت نسبتی برقرار کرد؟ نسبتی فراتر از صرفِ «تکرار زبانیِ» این شعار که «امر شخصی امر سیاسی است»؛ نسبتی که به محتوای این شعار تبلوری واقعی ببخشد.
🔸 در متن زیر خواهم کوشید از دغدغهای بنویسم و به نگاهی کمی متفاوت ـ و شاید به صورت موضعی موجود، اما درحاشیهمانده، جدیگرفتهنشده یا انکارشده ـ دعوت کنم، که شاید بتوان نگاهی «زنانه» نامیدش. «زنانه» در این کانتکست بنا نیست الزاما صفتی در پیوند با جنس بیولوژیک باشد. گرچه نمیتوان ناگفته گذاشت که به احتمال زیاد کسانی که برساختِ «زن»، بودنِ اجتماعی آنها را نشانهگذاری میکند، بنا بر تجربهی تاریخیای که هنجارهای اجتماعیـسیاسیـحقوقیِ موجود بسترش را شکل دادهاند، از این قسم سوژگی بهرهی بیشتری دارند و برای دیدن و تجربیدن از این پرسپکتیو مستعدترند. روشن است اما که نه هر زنی میخواهد و نه میتواند در این جایگاه سوژگی قرار بگیرد و نه «امر زنانه» بناست فقط مختص به گروهی باشد که در صحن اجتماع «زن» به حساب میآیند. در متن همچنین خواهم کوشید خطوط نظری محوی از چگونگی امکانپذیری آن نگاهِ «زنانه» را با تاسی به مقالاتی از الن سیکسو و نگاهش به نوشتن، زنانگی و مبارزه به تصویر بکشم.
🔸 ما به سیاستی دیگر نیاز داریم. سیاستی که این بار از دل تجربهی زنانه برخاسته باشد، از دل تجربهی زنان از امر نزدیک، امر جزیی، امر هرروزهای که نامریی شده و دیدناش چنانکه سیکسو بهظرافتِ تمام به تصویر میکشد، «بهشکلی ناسازوار سختترین کار است». از آنچه تبلورش را در «عواطف زنانه» میبینیم و در متنهای زنان که با عواطف، تجربهها و تنهاشان درهمآمیخته، میخوانیم. عواطف و تجربیاتی که حتی شخصیبودنشان هم کمتر سیاسیشان نمیکند، چراکه سرکوب زنان در ساختار مردـدینـسرمایهسالار جمهوری اسلامی از مسیر بهبندکشیدن تن آنها، شکلدادن پیشینی به تجربهشان و تلاش مدام در حصر حریم حرکت و کموکیف حضور تنانهشان در صحن اجتماع بوده است...
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Iv
#یگانه_خویی #فمینیسم
#لیلا_حسینزاده #مریم_اکبری_منفرد #نیلوفر_بیانی #نرگس_محمدی #سپیده_قلیان
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ بازی خارج از زمین سیاست مسلط
نوشتهی: یگانه خویی
30 دسامبر 2021
🔸 با این پرسش ساده میآغازم که آیا نزدیکِ خود را میبینیم؟ چهاندازه قادریم کسی یا چیزی را در همین مجاورت خودمان دیده، به درکی عادلانه از او/آن برسیم؟ آیا دیدن، حسکردن و تلاش برای درکِ امر نزدیک، دغدغهی ماست؟ برای مثال اگر ظلمی در نزدیکی ما رخ دهد و آسیبی در دیدرس ما باشد، آيا نسبت به آن حساسیت کافی داریم؟ یا حساسیت ما فقط آنجا برانگیخته میشود که ظلم و خشونت ابعادی وسیع داشته باشد و در دوردست رخ دهد؟ صریحترش این پرسش: پیش آمده آیا که مچ خود را بگیریم که درست در حالیکه به روایتِ ستمی بزرگ در فضای سیاسی مشغولایم، ستمی که تحت فلان مفهوم و مقوله طبقهبندیپذیر است، دستاندرکارِ ستمی در ابعاد کوچکتر در فضای شخصیمان بوده باشیم؟ آیا درحالیکه داعیهی چشمنبستن بر هیچ شکل از ستم و خشونت را داشتهایم، در فضاهای کوچک شخصی چشممان بر ستم گشوده، و دستمان در اعمال ستم و خشونت بسته بوده است؟ خود آیا نقش کوچک و رقیقشدهای از یک ستمگر را بازی نکردهایم؟ و سرآخر آنکه چطور میتوان میان این دو موقعیت نسبتی برقرار کرد؟ نسبتی فراتر از صرفِ «تکرار زبانیِ» این شعار که «امر شخصی امر سیاسی است»؛ نسبتی که به محتوای این شعار تبلوری واقعی ببخشد.
🔸 در متن زیر خواهم کوشید از دغدغهای بنویسم و به نگاهی کمی متفاوت ـ و شاید به صورت موضعی موجود، اما درحاشیهمانده، جدیگرفتهنشده یا انکارشده ـ دعوت کنم، که شاید بتوان نگاهی «زنانه» نامیدش. «زنانه» در این کانتکست بنا نیست الزاما صفتی در پیوند با جنس بیولوژیک باشد. گرچه نمیتوان ناگفته گذاشت که به احتمال زیاد کسانی که برساختِ «زن»، بودنِ اجتماعی آنها را نشانهگذاری میکند، بنا بر تجربهی تاریخیای که هنجارهای اجتماعیـسیاسیـحقوقیِ موجود بسترش را شکل دادهاند، از این قسم سوژگی بهرهی بیشتری دارند و برای دیدن و تجربیدن از این پرسپکتیو مستعدترند. روشن است اما که نه هر زنی میخواهد و نه میتواند در این جایگاه سوژگی قرار بگیرد و نه «امر زنانه» بناست فقط مختص به گروهی باشد که در صحن اجتماع «زن» به حساب میآیند. در متن همچنین خواهم کوشید خطوط نظری محوی از چگونگی امکانپذیری آن نگاهِ «زنانه» را با تاسی به مقالاتی از الن سیکسو و نگاهش به نوشتن، زنانگی و مبارزه به تصویر بکشم.
🔸 ما به سیاستی دیگر نیاز داریم. سیاستی که این بار از دل تجربهی زنانه برخاسته باشد، از دل تجربهی زنان از امر نزدیک، امر جزیی، امر هرروزهای که نامریی شده و دیدناش چنانکه سیکسو بهظرافتِ تمام به تصویر میکشد، «بهشکلی ناسازوار سختترین کار است». از آنچه تبلورش را در «عواطف زنانه» میبینیم و در متنهای زنان که با عواطف، تجربهها و تنهاشان درهمآمیخته، میخوانیم. عواطف و تجربیاتی که حتی شخصیبودنشان هم کمتر سیاسیشان نمیکند، چراکه سرکوب زنان در ساختار مردـدینـسرمایهسالار جمهوری اسلامی از مسیر بهبندکشیدن تن آنها، شکلدادن پیشینی به تجربهشان و تلاش مدام در حصر حریم حرکت و کموکیف حضور تنانهشان در صحن اجتماع بوده است...
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Iv
#یگانه_خویی #فمینیسم
#لیلا_حسینزاده #مریم_اکبری_منفرد #نیلوفر_بیانی #نرگس_محمدی #سپیده_قلیان
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
بازی خارج از زمین سیاست مسلط
نوشتهی: یگانه خویی در متن زیر خواهم کوشید از دغدغهای بنویسم و به نگاهی کمی متفاوت ـ و شاید به صورت موضعی موجود، اما درحاشیهمانده، جدیگرفتهنشده یا انکارشده ـ دعوت کنم، که شاید بتوان نگاهی «زنا…
🔴 نامهی سپیده کاشانی، فعال محیط زیست از زندان اوین
سپیده کاشانی یکی از فعالان محیط زیست است که در اواخر سال ۹۶ به همراه جمعی دیگر از فعالین محیط زیستی توسط اطلاعات سپاه بازداشت و زیر فشار شکنجه به اعتراف اجباری مجبور شد. او ابتدا با اتهام فساد فیالارض مواجه بود و در نهایت به اتهام جاسوسی به ۶سال حبس محکوم شد. او در ۵امین سال گذراندن حبس خود در نامهای از شکنجهها و آزارهایی که در طول دوران بازجویی متحمل شده نوشته است.
#هومن_جوکار (همسر سپیده کاشانی)، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #طاهر_قدیریان، #نیلوفر_بیانی، #مراد_طاهباز و #کاووس_سیدامامی دیگر فعالین محیط زیستی بودند که همراه با سپیده کاشانی بازداشت شدند. از میان اینها، پرونده مرگ کاووس سیدامامی که از سوی جلادان زندان اوین خودکشی اعلام شد، همچنان مبهم باقی مانده است.
سپیده کاشانی در این نامه درباره مرگ کاووس سیدامامی میگوید: «بازجو موبایلش را به من میدهد. فیلم جسد بیجان و شریف کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومن است.»
سپیده کاشانی در بخشی از نامه درباره شکنجههایش در اتاق بازجویی مینویسد:
«ساعت یک نیمه شب است. همراه یک مراقب خانم از بازجویی برمیگشتم. تمام ساختمان بازجویی در تاریکی مطلق است. مراقب جلو رفت تا در را باز کند. سایهای احساس کردم. ناگهان مردی از پشت سر از فاصله خیلی نزدیک در گوشم زمزمه کرد بالاخره میکشیمت بالا، همینجا دارت میزنیم. بازجو میگفت من مهره سوختهام اگر هم آزاد شوم یا با گلوله کشته میشم یا در یک تصادف ساختگی.
در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم. ساعتها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم.
در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند کشنده بود…»
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3j98bwr
#سپیده_کاشانی
#فعالان_محیط_زیست
#اعتراف_اجباری
#کاووس_سیدامامی
@sarkhatism
سپیده کاشانی یکی از فعالان محیط زیست است که در اواخر سال ۹۶ به همراه جمعی دیگر از فعالین محیط زیستی توسط اطلاعات سپاه بازداشت و زیر فشار شکنجه به اعتراف اجباری مجبور شد. او ابتدا با اتهام فساد فیالارض مواجه بود و در نهایت به اتهام جاسوسی به ۶سال حبس محکوم شد. او در ۵امین سال گذراندن حبس خود در نامهای از شکنجهها و آزارهایی که در طول دوران بازجویی متحمل شده نوشته است.
#هومن_جوکار (همسر سپیده کاشانی)، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #طاهر_قدیریان، #نیلوفر_بیانی، #مراد_طاهباز و #کاووس_سیدامامی دیگر فعالین محیط زیستی بودند که همراه با سپیده کاشانی بازداشت شدند. از میان اینها، پرونده مرگ کاووس سیدامامی که از سوی جلادان زندان اوین خودکشی اعلام شد، همچنان مبهم باقی مانده است.
سپیده کاشانی در این نامه درباره مرگ کاووس سیدامامی میگوید: «بازجو موبایلش را به من میدهد. فیلم جسد بیجان و شریف کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومن است.»
سپیده کاشانی در بخشی از نامه درباره شکنجههایش در اتاق بازجویی مینویسد:
«ساعت یک نیمه شب است. همراه یک مراقب خانم از بازجویی برمیگشتم. تمام ساختمان بازجویی در تاریکی مطلق است. مراقب جلو رفت تا در را باز کند. سایهای احساس کردم. ناگهان مردی از پشت سر از فاصله خیلی نزدیک در گوشم زمزمه کرد بالاخره میکشیمت بالا، همینجا دارت میزنیم. بازجو میگفت من مهره سوختهام اگر هم آزاد شوم یا با گلوله کشته میشم یا در یک تصادف ساختگی.
در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم. ساعتها ایستاده بازجویی میشدم. حتی اجازه نداشتم سرم را به دیوار تکیه بدهم.
در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند کشنده بود…»
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3j98bwr
#سپیده_کاشانی
#فعالان_محیط_زیست
#اعتراف_اجباری
#کاووس_سیدامامی
@sarkhatism
Telegraph
🔴 نامهی سپیده کاشانی، فعال محیط زیست از زندان اوین
سپیده کاشانی یکی از فعالان محیط زیست است که در اواخر سال ۹۶ به همراه جمعی دیگر از فعالین محیط زیستی توسط اطلاعات سپاه بازداشت و زیر فشار شکنجه به اعتراف اجباری مجبور شد. او ابتدا با اتهام فساد فیالارض مواجه بود و در نهایت به اتهام جاسوسی به ۶سال حبس محکوم…
سرخط
Photo
🔴 مخالفت با آزادی مشروط فعالان محیطزیست در کمتر از یک روز
بنابر اعلام وکیل فعالان محیط زیستی، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران با درخواست آنان مبنی بر آزادی مشروط پس از ۶سال حبس در عرض کمتر از یک روز مخالفت کرده است.
حجت کرمانی، وکیل مدافع هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی و طاهر قدیریان، فعالان زیست محیطی در گفتگو با یکی از روزنامههای رسمی از رد درخواست آزادی مشروط این زندانیان خبر داد و اظهار داشت: «با وجود تایید حسن رفتار محکومان از سوی مقامات زندان در طول شش سال اجرای مجازات حبس آنها، موافقت ضابط پرونده و دادستان تهران با اعطای آزادی مشروط به این زندانیان و همچنین گذشت بیش از سه سال از موعد قانونی تحمل یک سوم حبس آنها که اصلی ترین شرط قانونی برای امکان برخورداری از آزادی مشروط است، مشخص نیست چرا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران بدون توجه به همه این مسائل و صرفا با استناد به نوع جرم ارتکابی و اینکه حالات و رفتار محکومان نشان نمی دهد که بعد از آزادی مرتکب جرم نمی شوند، درخواست آزادی مشروط این زندانیان را مردود دانسته است.»
هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی و طاهر قدیریان، فعالان زیست محیطی که در زندان اوین به سر میبرند، چندی پیش با نوشتن نامه ای به رئیس قوه قضاییه، اعتراض خود را نسبت به رد درخواست آزادی مشروط خود ابراز کرده بودند.
#هومن_جوکار
#سپیده_کاشانی
#نیلوفر_بیانی
#طاهر_قدیریان
#فعالان_محیطزیست
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
بنابر اعلام وکیل فعالان محیط زیستی، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران با درخواست آنان مبنی بر آزادی مشروط پس از ۶سال حبس در عرض کمتر از یک روز مخالفت کرده است.
حجت کرمانی، وکیل مدافع هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی و طاهر قدیریان، فعالان زیست محیطی در گفتگو با یکی از روزنامههای رسمی از رد درخواست آزادی مشروط این زندانیان خبر داد و اظهار داشت: «با وجود تایید حسن رفتار محکومان از سوی مقامات زندان در طول شش سال اجرای مجازات حبس آنها، موافقت ضابط پرونده و دادستان تهران با اعطای آزادی مشروط به این زندانیان و همچنین گذشت بیش از سه سال از موعد قانونی تحمل یک سوم حبس آنها که اصلی ترین شرط قانونی برای امکان برخورداری از آزادی مشروط است، مشخص نیست چرا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران بدون توجه به همه این مسائل و صرفا با استناد به نوع جرم ارتکابی و اینکه حالات و رفتار محکومان نشان نمی دهد که بعد از آزادی مرتکب جرم نمی شوند، درخواست آزادی مشروط این زندانیان را مردود دانسته است.»
هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی و طاهر قدیریان، فعالان زیست محیطی که در زندان اوین به سر میبرند، چندی پیش با نوشتن نامه ای به رئیس قوه قضاییه، اعتراض خود را نسبت به رد درخواست آزادی مشروط خود ابراز کرده بودند.
#هومن_جوکار
#سپیده_کاشانی
#نیلوفر_بیانی
#طاهر_قدیریان
#فعالان_محیطزیست
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism