🔴 دستگاه سرکوب در خدمت فرادستان
تصویر اول: مجتمع مسکنی بام پونک متعلق به قوهی قضائیه که با کوهخواری و اشغال عرصهی عمومی ساخته شده است.
تصویر دوم: سرپناهی که در راستای تحقق منویات بورژوازی مستغلات توسط گزمههای حکومتی تخریب شد. در جریان عملیات، زنی تهیدست با نام #آسیه_پناهی به قتل رسید.
#حق_سرپناه #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
تصویر اول: مجتمع مسکنی بام پونک متعلق به قوهی قضائیه که با کوهخواری و اشغال عرصهی عمومی ساخته شده است.
تصویر دوم: سرپناهی که در راستای تحقق منویات بورژوازی مستغلات توسط گزمههای حکومتی تخریب شد. در جریان عملیات، زنی تهیدست با نام #آسیه_پناهی به قتل رسید.
#حق_سرپناه #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
🔴 بشیرآباد تربت جام؛ سقط جنین پنج مادر باردار برای تهیه آب آشامیدنی
دهیار روستای بشیر آباد تربت جام در خصوص مشکل بی آبی این روستا میگوید “زنان روستا به ناچار از قنات یا چشمه ای که فاصله آنها به ترتیب ۷۰۰ متر و یک و نیم کیلومتر است آب را بر دوششان حمل می کنند که باعث شده اکثر زنان روستا مبتلا به دیسک کمر و آرتروز گردن شوند و حتی باعث سقط جنین پنج مادر باردار شده است”. این روستا دارای آب لوله کشی نیست و از سال ۱۳۸۲ آبرسانی این روستا توسط تانکر انجام می شود و اکنون اداره آبفای شهرستان هر روز یک تانکر ده هزار لیتری در مخزن بتنی روستا تخلیه میکند که این آب کفاف مصرف حتی ۵۰ درصد مردم روستا را هم نمیدهد.
#در_عوض_امنیت_داریم
#جزیره_ثبات
#عدالت_اجتماعی
#تهیدستان
@sarkhatism
دهیار روستای بشیر آباد تربت جام در خصوص مشکل بی آبی این روستا میگوید “زنان روستا به ناچار از قنات یا چشمه ای که فاصله آنها به ترتیب ۷۰۰ متر و یک و نیم کیلومتر است آب را بر دوششان حمل می کنند که باعث شده اکثر زنان روستا مبتلا به دیسک کمر و آرتروز گردن شوند و حتی باعث سقط جنین پنج مادر باردار شده است”. این روستا دارای آب لوله کشی نیست و از سال ۱۳۸۲ آبرسانی این روستا توسط تانکر انجام می شود و اکنون اداره آبفای شهرستان هر روز یک تانکر ده هزار لیتری در مخزن بتنی روستا تخلیه میکند که این آب کفاف مصرف حتی ۵۰ درصد مردم روستا را هم نمیدهد.
#در_عوض_امنیت_داریم
#جزیره_ثبات
#عدالت_اجتماعی
#تهیدستان
@sarkhatism
🔴 کارگر معترض معدن طلای آق دره، به دلیل عدم توانایی در پرداخت جزای نقدی راهی زندان شد
داریوش نیکزاد، کارگر معدن آق دره به دلیل عدم توانایی در پرداخت جزای نقدی جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان شد. وی در جریان اعتراضات کارگران این معدن در سال ۹۶ بازداشت و در دادگاه به پرداخت ۵ میلیون تومان جزای نقدی بدل از ۲۱ ماه حبس محکوم شده بود.
داریوش نیکزاد عنوان کرده است: "شغل و درآمد ندارم که بتوانم پنج میلیون تومان جریمه را بپردازم".
⚪️ پانوشت: این شکل از سرکوب طبقهی کارگر بینظیر است؛ کارفرما ضمن غارت و استثمارِ کارگران، حتی حاضر نمیشود تجهیزات ایمنی مهیا و دستمزدها را در موعد مقرر بپردازد. اگر کارگران دستمزد خود را طلب کنند، کارفرما با کمک دولت و دستگاه قضائی، کارگران را سرکوب و مرعوب میکند.
#طبقه_کارگر #دستمزد #عدالت_اجتماعی #سرکوب_کارگران #نئولیبرالیسم
@sarkhatism
داریوش نیکزاد، کارگر معدن آق دره به دلیل عدم توانایی در پرداخت جزای نقدی جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان شد. وی در جریان اعتراضات کارگران این معدن در سال ۹۶ بازداشت و در دادگاه به پرداخت ۵ میلیون تومان جزای نقدی بدل از ۲۱ ماه حبس محکوم شده بود.
داریوش نیکزاد عنوان کرده است: "شغل و درآمد ندارم که بتوانم پنج میلیون تومان جریمه را بپردازم".
⚪️ پانوشت: این شکل از سرکوب طبقهی کارگر بینظیر است؛ کارفرما ضمن غارت و استثمارِ کارگران، حتی حاضر نمیشود تجهیزات ایمنی مهیا و دستمزدها را در موعد مقرر بپردازد. اگر کارگران دستمزد خود را طلب کنند، کارفرما با کمک دولت و دستگاه قضائی، کارگران را سرکوب و مرعوب میکند.
#طبقه_کارگر #دستمزد #عدالت_اجتماعی #سرکوب_کارگران #نئولیبرالیسم
@sarkhatism
🔴 تصویری از پشتبام خوابی در تهران
الف: گفته میشود اجارهی هر شب خوابیدن بر پشتبام ۵۰هزار تومان است.
ب: حسن روحانی با مصادرهی ۴۰۰۰ متر باغ و زمین در منطقهی جماران تهران و ساخت مسکن، قصد اسبابکشی دارد.
#تهیدستان_شهری #عدالت_اجتماعی
#طبقه_کارگر
#جزیره_ثبات
#تدبیر_و_امید
#در_عوض_امنیت_داریم
@sarkhatism
الف: گفته میشود اجارهی هر شب خوابیدن بر پشتبام ۵۰هزار تومان است.
ب: حسن روحانی با مصادرهی ۴۰۰۰ متر باغ و زمین در منطقهی جماران تهران و ساخت مسکن، قصد اسبابکشی دارد.
#تهیدستان_شهری #عدالت_اجتماعی
#طبقه_کارگر
#جزیره_ثبات
#تدبیر_و_امید
#در_عوض_امنیت_داریم
@sarkhatism
✔️ شهریهی پایهی دهم فرهنگ حداد ( فرزند حداد عادل ) ، ۳۱ میلیون تومان، یازدهم ۳۹ملیون تومان و پیش دانشگاهی، ۴۲ میلیون تومان ( هزینهی اردوها جداست )
یعنی از پایهی دهم تا پیش دانشگاهی ۱۱۲ میلیون تومان؛ معادل حقوق۵۶ ماه یک کارگر.
.
✔️ مدرسهی دخترانهی رفاه:
دهم: ۲۲.۸۰۰ میلیون
یازدهم: ۳۳.۷۵۰میلیون
دوازدهم: ۳۶ میلیون
معادل حقوق ۴۶ ماه یک کارگر
.
✔️مدرسهی "سلام" متعلق به اصلاحطلبها:
دهم: ۲۷ میلیون و ۷۰۰هزارتومان
یازدهم: ۳۶ میلیون
دوازدهم: ۴۴ میلیون
معادل حقوق ۵۴ ماه یک کارگر
.
✔️مدرسهی نیکان متعق به انجمن حجتیه:
دهم: ۲۸ میلیون تومان
یازدهم: ۳۴ میلیون تومان
دوازدهم: ۴۵ میلیون تومان
معادل حقوق ۵۴ ماه یک کارگر
.
✔مدرسهی شرفالدین
دهم ۱۵ میلیون
یازدهم ۱۸ میلیون
پیش دانشگاهی: ۲۰ میلیون
معادل ۲۶ ماه حقوق یک کارگر
#عدالت_اجتماعی در جمهوری اسلامی یک شوخی است.
@sarkhatism
یعنی از پایهی دهم تا پیش دانشگاهی ۱۱۲ میلیون تومان؛ معادل حقوق۵۶ ماه یک کارگر.
.
✔️ مدرسهی دخترانهی رفاه:
دهم: ۲۲.۸۰۰ میلیون
یازدهم: ۳۳.۷۵۰میلیون
دوازدهم: ۳۶ میلیون
معادل حقوق ۴۶ ماه یک کارگر
.
✔️مدرسهی "سلام" متعلق به اصلاحطلبها:
دهم: ۲۷ میلیون و ۷۰۰هزارتومان
یازدهم: ۳۶ میلیون
دوازدهم: ۴۴ میلیون
معادل حقوق ۵۴ ماه یک کارگر
.
✔️مدرسهی نیکان متعق به انجمن حجتیه:
دهم: ۲۸ میلیون تومان
یازدهم: ۳۴ میلیون تومان
دوازدهم: ۴۵ میلیون تومان
معادل حقوق ۵۴ ماه یک کارگر
.
✔مدرسهی شرفالدین
دهم ۱۵ میلیون
یازدهم ۱۸ میلیون
پیش دانشگاهی: ۲۰ میلیون
معادل ۲۶ ماه حقوق یک کارگر
#عدالت_اجتماعی در جمهوری اسلامی یک شوخی است.
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #سرخط: غیزانیه دارای ۳۰۰ حلقه چاه نفت، تولید روزانهی نفت ۶۰۰هزار تا ۲میلیون بشکه، محل استقرار شرکتهای نفت و گاز کارون و مارون، شرکت ملی حفاری ایران، پتروشیمی مارون و پتروشیمی رازی.
اما مردم غیزانیه برای بخت و پز، گرمایش و ... هیزم جمع میکنند.
#تبعیض_ساختاری #تهیدستان #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
اما مردم غیزانیه برای بخت و پز، گرمایش و ... هیزم جمع میکنند.
#تبعیض_ساختاری #تهیدستان #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #سرخط : مریم، ۳۵ساله مادر سه فرزند، به دلیل نیافتن نفت برای بخاری، یخ زد و جان خود را از دست داد.
مریم در آلونکی در نزدیکی زاهدان زندگی میکرد.
#تبعیض_ساختاری #سیستان_و_بلوچستان #در_عوض_امنیت_داریم #جزیره_ثبات #تهیدستان #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
مریم در آلونکی در نزدیکی زاهدان زندگی میکرد.
#تبعیض_ساختاری #سیستان_و_بلوچستان #در_عوض_امنیت_داریم #جزیره_ثبات #تهیدستان #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
Forwarded from نقد
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ پیرامون اندیشهی فمینیستیِ سیاه
▫️ تاملی در باب سلطه و مقاومت به میانجی پارادایم تقاطعی
نوشتهی: مینو علینیا
ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر
23 آوریل 2021
🔸 پاتریشیا هیل کالینز سطح اندیشگی در سه عرصهی تجارب روزمره و تاریخی سرکوب و مقاومت زنان آمریکاییِ آفریقایی تبار، معرفتشناسی فمینیستیِ سیاه و نظریهی اجتماعی انتقادی را ارتقا بخشیده است. بالندگی و بسط یافتن اندیشهی فمینیستی سیاه به واسطهی تعامل پویای آن با مبارزات هر روزهی زنان سیاه است، از این رو اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه نه تنها به سبب سهم آن در نظریهها و روششناسیهای اجتماعی/اانتقادی، بلکه در ارائهی دانشی است که جنبشهای عدالت اجتماعی میتوانند از آن بهرهمند شوند. اندیشهی فمینیستی سیاه به منظور روشن ساختن پیوندهای میان وجوه ساختاری، نمادین و روزمرهی سلطه و مبارزات فردی و جمعی در عرصههای متفاوت زندگی اجتماعی، از تحلیلهای تقاطعی (Intersectional) بهره میگیرد. کالینز برای درک تجربیات زنان آمریکاییِ آفریقاییتبار رهیافتی تفسیرگرایانه ارائه میدهد. با اینحال، اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه بسیار فراتر از ایالاتمتحده و اجتماعهای سیاهپوستان آمریکا است.
این مقاله به مفاهیم کالینز از جمله تقاطعیافتگی، نسبت میان ستم و مقاومت، و سیاست توانمندسازی میپردازد.
🔸 اندیشهی فمینیستی سیاه به افشای نحوهی سامانیابی سلطه و عملکرد آن در حوزههای مختلف قدرت میپردازد. در همان حال که مسیر مبارزه و توانمندسازی را نشان میدهد، چالشها و دشواریهای مبارزه با ستم تقاطعیافته و درهمتنیده را برجسته میسازد، زیرا جایگاههای متعدد و چندگانهی عاملان اجتماعی از یک سو، و همزمانی موقعیتهای متعدد و متقاطع ستمگری از دیگر سو، نسبت سلطه و مقاومت را به شدت پیچیده میسازد. افراد و گروهها، بسته به اینکه در ساختارها و سلسله مراتب اجتماعی چه جایگاه و موقعیتی را اشغال کرده باشند میتوانند به یکی از چرخدندههای نظامهای سرکوبگر بدل شده و سلطه را بازتولید کنند. افراد میتوانند بطور همزمان در یک شرایط تحت سلطه باشند و در شرایط دیگری سلطهگر باشند.
🔸 زنان سیاه در سرتاسر زندگیشان در آمریکا، همواره احساس کردهاند که بر سر دوراهی وفاداری به پیوندهای نژادیشان ازیکسو و پیوندهای جنسیتی از سوی دیگر قرار داشتهاند. بیگمان، برای آنها، انتخاب یکی به نفع دیگری به معنای موضعگیری علیه خود بوده است، اما آنها تقریبا همیشه نژاد را انتخاب کردهاند: گونهای ایثار خویشتن زنانه و انسانیشان به طرفداری از همبستگی نژادی... این (دوراهی) برای بسیاری از گروههای تحت انقیاد در سرتاسر جهان، به ویژه زنان که با ستم تقاطعیافته و چندلایه روبهرو هستند، تجربهای مشترک است. فرهنگِ مقاومت که حول مبارزه با استعمارگری، نژادپرستی و اشغال خارجی شکل گرفته است اغلب فرهنگی مذکرمحور و پدرسالار بوده است. این فرهنگ مردانه، خواست زنان برای کسب حقوقشان را تهدید و خسرانی برای اتحاد و یگانگیِ اجتماع و مبارزهی مشترک میبیند. خود زنان نیز اشتیاقی به برابری با مردانِ خود، مردانی که همچون خودشان آزاد نیستند نشان نمیدهند. ایدهی متحدشدن در برابر دشمن مشترک و چشمپوشی از بیعدالتیهای داخلی، نشاندهندهی شکلگیری آن چیزی است که کالینز تحت عنوان «زمینهی فرهنگی منسجم» توصیف میکند.
🔸 مبارزهی جداگانهی هر گروهی به عنوان بخشی از جنبش بزرگتر مبارزه با مناسبات سلطهجویی و سلطهپذیری، به سایر پروژههای عدالت اجتماعی وابسته است. به این جهت مبارزه با همهی اشکال سلطه و انقیاد مستلزم گفتوگو، همبستگی و ائتلاف گروهها و جنبشهای مختلف است. اما، به این سبب که گروهها جایگاههای متفاوتی را اشغال میکنند، آنها به نحو متفاوتی به قدرت و منابع دسترسی دارند، در شکلگیری سلطه و مقاومت نقشهای متفاوتی ایفا میکنند و تجارب و اهداف متفاوتی دارند. کالینز بر این باور است که به رسمیت شناختن تواریخ متفاوت گروهی، تجارب متفاوت و اهداف و پروژههای سیاسی متفاوت «شالوده و بنیان جدیدی برای توسعهی سیاست تقاطعی» فراهم میسازد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-29y
#مینو_علینیا #مهتاب_حاتمیطاهر
#فمینیسم #تقاطعیافتگی #جنبش_زنان #عدالت_اجتماعی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ پیرامون اندیشهی فمینیستیِ سیاه
▫️ تاملی در باب سلطه و مقاومت به میانجی پارادایم تقاطعی
نوشتهی: مینو علینیا
ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر
23 آوریل 2021
🔸 پاتریشیا هیل کالینز سطح اندیشگی در سه عرصهی تجارب روزمره و تاریخی سرکوب و مقاومت زنان آمریکاییِ آفریقایی تبار، معرفتشناسی فمینیستیِ سیاه و نظریهی اجتماعی انتقادی را ارتقا بخشیده است. بالندگی و بسط یافتن اندیشهی فمینیستی سیاه به واسطهی تعامل پویای آن با مبارزات هر روزهی زنان سیاه است، از این رو اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه نه تنها به سبب سهم آن در نظریهها و روششناسیهای اجتماعی/اانتقادی، بلکه در ارائهی دانشی است که جنبشهای عدالت اجتماعی میتوانند از آن بهرهمند شوند. اندیشهی فمینیستی سیاه به منظور روشن ساختن پیوندهای میان وجوه ساختاری، نمادین و روزمرهی سلطه و مبارزات فردی و جمعی در عرصههای متفاوت زندگی اجتماعی، از تحلیلهای تقاطعی (Intersectional) بهره میگیرد. کالینز برای درک تجربیات زنان آمریکاییِ آفریقاییتبار رهیافتی تفسیرگرایانه ارائه میدهد. با اینحال، اهمیت اندیشهی فمینیستی سیاه بسیار فراتر از ایالاتمتحده و اجتماعهای سیاهپوستان آمریکا است.
این مقاله به مفاهیم کالینز از جمله تقاطعیافتگی، نسبت میان ستم و مقاومت، و سیاست توانمندسازی میپردازد.
🔸 اندیشهی فمینیستی سیاه به افشای نحوهی سامانیابی سلطه و عملکرد آن در حوزههای مختلف قدرت میپردازد. در همان حال که مسیر مبارزه و توانمندسازی را نشان میدهد، چالشها و دشواریهای مبارزه با ستم تقاطعیافته و درهمتنیده را برجسته میسازد، زیرا جایگاههای متعدد و چندگانهی عاملان اجتماعی از یک سو، و همزمانی موقعیتهای متعدد و متقاطع ستمگری از دیگر سو، نسبت سلطه و مقاومت را به شدت پیچیده میسازد. افراد و گروهها، بسته به اینکه در ساختارها و سلسله مراتب اجتماعی چه جایگاه و موقعیتی را اشغال کرده باشند میتوانند به یکی از چرخدندههای نظامهای سرکوبگر بدل شده و سلطه را بازتولید کنند. افراد میتوانند بطور همزمان در یک شرایط تحت سلطه باشند و در شرایط دیگری سلطهگر باشند.
🔸 زنان سیاه در سرتاسر زندگیشان در آمریکا، همواره احساس کردهاند که بر سر دوراهی وفاداری به پیوندهای نژادیشان ازیکسو و پیوندهای جنسیتی از سوی دیگر قرار داشتهاند. بیگمان، برای آنها، انتخاب یکی به نفع دیگری به معنای موضعگیری علیه خود بوده است، اما آنها تقریبا همیشه نژاد را انتخاب کردهاند: گونهای ایثار خویشتن زنانه و انسانیشان به طرفداری از همبستگی نژادی... این (دوراهی) برای بسیاری از گروههای تحت انقیاد در سرتاسر جهان، به ویژه زنان که با ستم تقاطعیافته و چندلایه روبهرو هستند، تجربهای مشترک است. فرهنگِ مقاومت که حول مبارزه با استعمارگری، نژادپرستی و اشغال خارجی شکل گرفته است اغلب فرهنگی مذکرمحور و پدرسالار بوده است. این فرهنگ مردانه، خواست زنان برای کسب حقوقشان را تهدید و خسرانی برای اتحاد و یگانگیِ اجتماع و مبارزهی مشترک میبیند. خود زنان نیز اشتیاقی به برابری با مردانِ خود، مردانی که همچون خودشان آزاد نیستند نشان نمیدهند. ایدهی متحدشدن در برابر دشمن مشترک و چشمپوشی از بیعدالتیهای داخلی، نشاندهندهی شکلگیری آن چیزی است که کالینز تحت عنوان «زمینهی فرهنگی منسجم» توصیف میکند.
🔸 مبارزهی جداگانهی هر گروهی به عنوان بخشی از جنبش بزرگتر مبارزه با مناسبات سلطهجویی و سلطهپذیری، به سایر پروژههای عدالت اجتماعی وابسته است. به این جهت مبارزه با همهی اشکال سلطه و انقیاد مستلزم گفتوگو، همبستگی و ائتلاف گروهها و جنبشهای مختلف است. اما، به این سبب که گروهها جایگاههای متفاوتی را اشغال میکنند، آنها به نحو متفاوتی به قدرت و منابع دسترسی دارند، در شکلگیری سلطه و مقاومت نقشهای متفاوتی ایفا میکنند و تجارب و اهداف متفاوتی دارند. کالینز بر این باور است که به رسمیت شناختن تواریخ متفاوت گروهی، تجارب متفاوت و اهداف و پروژههای سیاسی متفاوت «شالوده و بنیان جدیدی برای توسعهی سیاست تقاطعی» فراهم میسازد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-29y
#مینو_علینیا #مهتاب_حاتمیطاهر
#فمینیسم #تقاطعیافتگی #جنبش_زنان #عدالت_اجتماعی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
پیرامون اندیشهی فمینیستیِ سیاه
تاملی در باب سلطه و مقاومت به میانجی پارادایم تقاطعی نوشتهی: مینو علینیا ترجمهی: مهتاب حاتمیطاهر پاتریشیا هیل کالینز ، سطح اندیشگی در سه عرصهی تجارب روزمره و تاریخی سرکوب و مقاومت زنان آمریکای…
🔴 دستاندازی صاحبان سرمایه به طبیعت در جادهی فشم
مارکس:
سرمایهداری فقط از یک طریق ثروت بشر را توسعه میدهد و آن تخریب همزمان سرمنشا تمامی ثروتهاست.
از صفحهی صدای ماهی سیاه
#زمین_خواری #کوه_خواری #جنگل_خواری #نابودی_محیط_زیست #بورژوازی_مستغلات #تخریب_محیط_زیست #سرمایه_داری #اموال_عمومی #رانت_خواری #فساد_ساختاری #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
مارکس:
سرمایهداری فقط از یک طریق ثروت بشر را توسعه میدهد و آن تخریب همزمان سرمنشا تمامی ثروتهاست.
از صفحهی صدای ماهی سیاه
#زمین_خواری #کوه_خواری #جنگل_خواری #نابودی_محیط_زیست #بورژوازی_مستغلات #تخریب_محیط_زیست #سرمایه_داری #اموال_عمومی #رانت_خواری #فساد_ساختاری #عدالت_اجتماعی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 طبقهی متوسط و تکلیف ما
🟢 از پیامبر اسلام حدیثی هست که «اگر فقر از دری وارد شود، ایمان از دری دیگر میرود». مابهازای جامعهشناسانهی این حرف از نیمهی دههی ۱۳۷۰ به موازات برآمدن جریان اصلاحات این بود که «طبقهی فرودست به سبب دغدغههای معیشتی دشمن دموکراسی و فرهنگ است.» در این برهه متأثر از شورش اسلامشهر و کوی طلاب مشهد از اصطلاح «شورش گرسنگان» به عنوان خطری برای آرمان «دموکراسیخواهی» یاد میشد و به دولت توصیه میشد تا هرچه بیشتر به منویات «طبقهی متوسط» رسیدگی کند تا با فربهتر شدن آن، دولت و جامعه به میانجی یک فضای مسالمتآمیز مدنی وارد تعامل با یکدیگر شوند.
🟠 برای این طبقه متوسطی که از آن صحبت میشد مجموعه ویژگیهایی تراشیده میشد که نقطهی مقابلش برای فرودستان بود:
✔️دموکراسیخواه
✔️حافظ فرهنگ
✔️روشنفکر و منتقد
✔️سکولار
✔️قائل به اصلاح به عوض انقلاب
✔️خواهان روابط با آمریکا
در جریان برشماری این صفات و ساختن یک تیپ ایدهآل از طبقهی متوسط، نقش این طبقه در تداوم بخشیدن به سیاستهای ضدعدالت اجتماعی دولتهای جمهوری اسلامی دیده نشد. همچنین در جریان بالیدن گفتمان دموکراسیخواهی و سکولاریسم و ضرورت تحزب و جامعهی مدنی، هرگز حرفی از «حق تشکلیابی کارگران» به میان نیامد و با یکسان گرفتن آزادی سیاسی با آزادسازی اقتصادی، ایدهی کوچکسازی دولت همچون سلب مسئولیت اجتماعی از آن فهمیده شد.
🔵 در این گفتمانها در حالی از طبقهی متوسط به عنوان عامل اصلی ارتقای فرهنگی-سیاسی جامعه صحبت بهمیان میآمد، هیچ صحبتی در خصوص سیاستهای راستگرایانهای که روز به روز بیشتر آدمها را درگیر معاش میکرد نمیشد. از بهار مطبوعات و سینما و تئاتر و موسیقی صحبت میشد و حرفی از این نبود که کارگران و فرودستانی که نمیخوانند و نمیبینند و گوش نمیکنند، از کجا باید هزینهی این مصارف فرهنگی را در شرایط بدهکاری دائمی و در حال تهیهی حداقلهای زندگی، تأمین کنند؟!
⚫️ با این همه همین کارگران و فرودستانِ متهم به پیادهنظام ارتجاع و دیکتاتوری بودن، شورای کارگران نفت تهران، سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و سندیکای هفتتپه تشکیل دادند و در بسیاری نقاط برای حقوق انسانیشان دست به اعتراض زدند و در پاسخ گلوله و زندان دریافت کردند. در تمام این مدت طبقهی متوسطی که از آن به عنوان پیشگام دموکراسی یاد میشد برایش پرسش نبود که رعایت قوانین کار بخشی از سازوکار هر نظام دموکراتیکی است. مطالبات صنفی در زمرهی مطالبات مدنی جای نمیگرفت و در مطبوعات اصلاحطلب از دوگانهی تحقیرآمیز «شکمبهپایین و شکم به بالا» برای صورتبندی این مسائل استفاده میشد.
🟣 حرف این نیست که طبقهی متوسط به تمامی ارتجاعی است یا طبقهی کارگر به تمامی قدیس و یا بالعکس. مسأله این است که آن گروهی از مردم که کمتر دغدغهی معیشت داشتند و به رشد فرهنگی و سیاسی خویش توجه کردند در طول تاریخ هم به مسائل عدالت اجتماعی کم توجه بودند و گاه با حکومتها بر سر مطالبات آزادیخواهانهی خویش ائتلاف کردند. اما آن گروه از مردم که بیشتر و بیشتر دغدغهی معاش داشتند چون علیرغم نقش پُررنگ در تولید، مزد ناچیزی دریافت میکردند، در طول تاریخ حساسیت زیادی به عدالت اجتماعی داشتند و کمتر در موقعیت ائتلاف با حکومت به عنوان نیرویی سازمانیافته را داشتند.
🟤 در نهایت آنچه جهتگیری طبقاتی هر تحلیلی را روشن میکند این است که نسبت آزادی و عدالت را چطور میبیند. ما بر آنیم که آزادیخواهی راستین که آزادی و مواهب آن را برای همگان میخواهد لاجرم باید کار را از عدالت بیآغازد. واقع شدن افراد در موقعیتی برابر (و نه مساوی) باهم اولویت نظری و عملی بهرهمندی از امکانات ناشی از یک فضای آزاد و دموکراتیک است. به این معنی در آغاز باید بسیاری از رویههای غلط تاریخی که نابرابرساز بودهاند، نظیر روابط مردسالاری، روابط مزدی، روابط مرکز-پیرامون و روابط انسان و طبیعت از بین برود تا همه بتوانند اکسیژن آزادی را تنفس کنند.
البته که در طی شدن این مسیر تضمیمنی درکار نیست و باید مداوم از عدالت و آزادی حراست کرد. از همین رو هم هست که در هنگامهی شکلگیری مبارزات عدالتطلبانه، بلادرنگ آزادی هم رُخ مینماید. مسأله صرفا آن است که آزادی ارادهای معطوف به عدالت داشته باشد و نه آنکه در جریان عدالتخواهی، آزادی موقتا کنار گذاشته شود.
📣 از این روست که مبارزات کارگران و فرودستان زمینهساز تحقق آزادی واقعی است و در نتیجه نقش تعیین کننده در تاریخ را آن گروههایی از مردم دارند که بیشتر دغدغههایشان از جنس عدالت اجتماعی است تا در فضایی برابرانه و برخورداری از حق فراغت، بتوانند هرچه بیشتر به تعالی سیاسی-فرهنگی خود بپردازند.
#طبقه_متوسط
#تحلیل_طبقاتی
#عدالت_اجتماعی
#برابری
@sarkhatism
🟢 از پیامبر اسلام حدیثی هست که «اگر فقر از دری وارد شود، ایمان از دری دیگر میرود». مابهازای جامعهشناسانهی این حرف از نیمهی دههی ۱۳۷۰ به موازات برآمدن جریان اصلاحات این بود که «طبقهی فرودست به سبب دغدغههای معیشتی دشمن دموکراسی و فرهنگ است.» در این برهه متأثر از شورش اسلامشهر و کوی طلاب مشهد از اصطلاح «شورش گرسنگان» به عنوان خطری برای آرمان «دموکراسیخواهی» یاد میشد و به دولت توصیه میشد تا هرچه بیشتر به منویات «طبقهی متوسط» رسیدگی کند تا با فربهتر شدن آن، دولت و جامعه به میانجی یک فضای مسالمتآمیز مدنی وارد تعامل با یکدیگر شوند.
🟠 برای این طبقه متوسطی که از آن صحبت میشد مجموعه ویژگیهایی تراشیده میشد که نقطهی مقابلش برای فرودستان بود:
✔️دموکراسیخواه
✔️حافظ فرهنگ
✔️روشنفکر و منتقد
✔️سکولار
✔️قائل به اصلاح به عوض انقلاب
✔️خواهان روابط با آمریکا
در جریان برشماری این صفات و ساختن یک تیپ ایدهآل از طبقهی متوسط، نقش این طبقه در تداوم بخشیدن به سیاستهای ضدعدالت اجتماعی دولتهای جمهوری اسلامی دیده نشد. همچنین در جریان بالیدن گفتمان دموکراسیخواهی و سکولاریسم و ضرورت تحزب و جامعهی مدنی، هرگز حرفی از «حق تشکلیابی کارگران» به میان نیامد و با یکسان گرفتن آزادی سیاسی با آزادسازی اقتصادی، ایدهی کوچکسازی دولت همچون سلب مسئولیت اجتماعی از آن فهمیده شد.
🔵 در این گفتمانها در حالی از طبقهی متوسط به عنوان عامل اصلی ارتقای فرهنگی-سیاسی جامعه صحبت بهمیان میآمد، هیچ صحبتی در خصوص سیاستهای راستگرایانهای که روز به روز بیشتر آدمها را درگیر معاش میکرد نمیشد. از بهار مطبوعات و سینما و تئاتر و موسیقی صحبت میشد و حرفی از این نبود که کارگران و فرودستانی که نمیخوانند و نمیبینند و گوش نمیکنند، از کجا باید هزینهی این مصارف فرهنگی را در شرایط بدهکاری دائمی و در حال تهیهی حداقلهای زندگی، تأمین کنند؟!
⚫️ با این همه همین کارگران و فرودستانِ متهم به پیادهنظام ارتجاع و دیکتاتوری بودن، شورای کارگران نفت تهران، سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و سندیکای هفتتپه تشکیل دادند و در بسیاری نقاط برای حقوق انسانیشان دست به اعتراض زدند و در پاسخ گلوله و زندان دریافت کردند. در تمام این مدت طبقهی متوسطی که از آن به عنوان پیشگام دموکراسی یاد میشد برایش پرسش نبود که رعایت قوانین کار بخشی از سازوکار هر نظام دموکراتیکی است. مطالبات صنفی در زمرهی مطالبات مدنی جای نمیگرفت و در مطبوعات اصلاحطلب از دوگانهی تحقیرآمیز «شکمبهپایین و شکم به بالا» برای صورتبندی این مسائل استفاده میشد.
🟣 حرف این نیست که طبقهی متوسط به تمامی ارتجاعی است یا طبقهی کارگر به تمامی قدیس و یا بالعکس. مسأله این است که آن گروهی از مردم که کمتر دغدغهی معیشت داشتند و به رشد فرهنگی و سیاسی خویش توجه کردند در طول تاریخ هم به مسائل عدالت اجتماعی کم توجه بودند و گاه با حکومتها بر سر مطالبات آزادیخواهانهی خویش ائتلاف کردند. اما آن گروه از مردم که بیشتر و بیشتر دغدغهی معاش داشتند چون علیرغم نقش پُررنگ در تولید، مزد ناچیزی دریافت میکردند، در طول تاریخ حساسیت زیادی به عدالت اجتماعی داشتند و کمتر در موقعیت ائتلاف با حکومت به عنوان نیرویی سازمانیافته را داشتند.
🟤 در نهایت آنچه جهتگیری طبقاتی هر تحلیلی را روشن میکند این است که نسبت آزادی و عدالت را چطور میبیند. ما بر آنیم که آزادیخواهی راستین که آزادی و مواهب آن را برای همگان میخواهد لاجرم باید کار را از عدالت بیآغازد. واقع شدن افراد در موقعیتی برابر (و نه مساوی) باهم اولویت نظری و عملی بهرهمندی از امکانات ناشی از یک فضای آزاد و دموکراتیک است. به این معنی در آغاز باید بسیاری از رویههای غلط تاریخی که نابرابرساز بودهاند، نظیر روابط مردسالاری، روابط مزدی، روابط مرکز-پیرامون و روابط انسان و طبیعت از بین برود تا همه بتوانند اکسیژن آزادی را تنفس کنند.
البته که در طی شدن این مسیر تضمیمنی درکار نیست و باید مداوم از عدالت و آزادی حراست کرد. از همین رو هم هست که در هنگامهی شکلگیری مبارزات عدالتطلبانه، بلادرنگ آزادی هم رُخ مینماید. مسأله صرفا آن است که آزادی ارادهای معطوف به عدالت داشته باشد و نه آنکه در جریان عدالتخواهی، آزادی موقتا کنار گذاشته شود.
📣 از این روست که مبارزات کارگران و فرودستان زمینهساز تحقق آزادی واقعی است و در نتیجه نقش تعیین کننده در تاریخ را آن گروههایی از مردم دارند که بیشتر دغدغههایشان از جنس عدالت اجتماعی است تا در فضایی برابرانه و برخورداری از حق فراغت، بتوانند هرچه بیشتر به تعالی سیاسی-فرهنگی خود بپردازند.
#طبقه_متوسط
#تحلیل_طبقاتی
#عدالت_اجتماعی
#برابری
@sarkhatism