This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 جمهوری اسلامی از هیچ رذالتی در حق بلوچستان دریغ نمیکند
پس از ماهها سرکوب خونین اعتراضات بلوچستان، اعدامهای فلهای مردم بلوچ به اتهامات واهی و ایجاد فضای امنیتی در هر نقطه از منطقه، حکومت برای بستن نفس بلوچستان به هر شیوهای متوسل میشود.
این بار، عمال سرکوب در قامت «بنیاد مسکن»، به منطقهی «سیادک» شهر دزاپ (زاهدان) یورش برده و بدون هشدار قبلی منازل مسکونی را تخریب کردهاند.
۱۰ خرداد ماه ۱۴۰۲، دزاپ (زاهدان)
#دزاپ
#زاهدان
#بلوچستان
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism
پس از ماهها سرکوب خونین اعتراضات بلوچستان، اعدامهای فلهای مردم بلوچ به اتهامات واهی و ایجاد فضای امنیتی در هر نقطه از منطقه، حکومت برای بستن نفس بلوچستان به هر شیوهای متوسل میشود.
این بار، عمال سرکوب در قامت «بنیاد مسکن»، به منطقهی «سیادک» شهر دزاپ (زاهدان) یورش برده و بدون هشدار قبلی منازل مسکونی را تخریب کردهاند.
۱۰ خرداد ماه ۱۴۰۲، دزاپ (زاهدان)
#دزاپ
#زاهدان
#بلوچستان
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 کشته شدن یک کودک کار در پروژهی آزادراه تهران - شمال
طبق گزارشات منابع محلی، آرمین سلحشور و علیرضا الماسی، دو نوجوان اهل ایذه که در پروژهی آزادراه تهران - شمال مشغول کار بودند، با یک خودروی نیسان برخورد کرده که در نتیجهی آن، آرمین سلحشور جان خود را از دست داده و وضعیت علیرضا الماسی نیز وخیم گزارش شده است.
آنچه در این چند خط خبر میبینیم آمیختهای از تلاقی انواع ستم است. کودکان و نوجوانی که باید زمانشان را در این سنین صرف آموزش و تفریح کنند، در پروژهای عمرانی مشغول به کارند و به جای کتاب و دفتر، سر و کارشان با گلنگ و بیل مکانیکی است. از سوی دیگر با وضعیتی مواجهیم که کارگر به کار در کمترین امکانات ایمنی مجبور میشود و این امر بخشی از سازوکار و منطق سودمحورانهی سرمایهداری است و در تمامی دنیا، خواه با شدت و حدتی متفاوت، در بر همین پاشنه میچرخد. این شکل از «کاهش هزینهها» که فیالمثل تنها در سال گذشته به مرگ حداقل دو هزار کارگر در حین کار انجامیده است، هیچ تفاوتی با جنایت ندارد. سویهی دیگر ماجرا و ستم مضاعف بر این دو نوجوان، لر و بختیاری بودن آنان است که به دلیل خواستگاه اتنیکی متفاوت، متحمل تبعیض سیستماتیک بیشتری شدند و از محل زندگیشان که غالبا با فقر و محرومیت گره خورده، به دنبال لقمهای نان کیلومترها راه را تا مرکز پیمودند و هماکنون مزد خود را گرفتند. آنچنان که آنانی که ماندند هم مزد خود را گرفتند؛ آنچنان که برادران و خواهران شوتیشان، آنچنان که همسرنوشتان کولبر و سوختبرشان.
عامل اصلی تمامی این مرگها مشخص است؛ کلیت و تمامیت دستگاه سرمایهسالار و مرکزگرای جمهوری اسلامی.
#کودک_کار
#حوادث_کار
#آزادراه_تهران_شمال
#ایذه
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
طبق گزارشات منابع محلی، آرمین سلحشور و علیرضا الماسی، دو نوجوان اهل ایذه که در پروژهی آزادراه تهران - شمال مشغول کار بودند، با یک خودروی نیسان برخورد کرده که در نتیجهی آن، آرمین سلحشور جان خود را از دست داده و وضعیت علیرضا الماسی نیز وخیم گزارش شده است.
آنچه در این چند خط خبر میبینیم آمیختهای از تلاقی انواع ستم است. کودکان و نوجوانی که باید زمانشان را در این سنین صرف آموزش و تفریح کنند، در پروژهای عمرانی مشغول به کارند و به جای کتاب و دفتر، سر و کارشان با گلنگ و بیل مکانیکی است. از سوی دیگر با وضعیتی مواجهیم که کارگر به کار در کمترین امکانات ایمنی مجبور میشود و این امر بخشی از سازوکار و منطق سودمحورانهی سرمایهداری است و در تمامی دنیا، خواه با شدت و حدتی متفاوت، در بر همین پاشنه میچرخد. این شکل از «کاهش هزینهها» که فیالمثل تنها در سال گذشته به مرگ حداقل دو هزار کارگر در حین کار انجامیده است، هیچ تفاوتی با جنایت ندارد. سویهی دیگر ماجرا و ستم مضاعف بر این دو نوجوان، لر و بختیاری بودن آنان است که به دلیل خواستگاه اتنیکی متفاوت، متحمل تبعیض سیستماتیک بیشتری شدند و از محل زندگیشان که غالبا با فقر و محرومیت گره خورده، به دنبال لقمهای نان کیلومترها راه را تا مرکز پیمودند و هماکنون مزد خود را گرفتند. آنچنان که آنانی که ماندند هم مزد خود را گرفتند؛ آنچنان که برادران و خواهران شوتیشان، آنچنان که همسرنوشتان کولبر و سوختبرشان.
عامل اصلی تمامی این مرگها مشخص است؛ کلیت و تمامیت دستگاه سرمایهسالار و مرکزگرای جمهوری اسلامی.
#کودک_کار
#حوادث_کار
#آزادراه_تهران_شمال
#ایذه
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 صدور حکم زندان و شلاق برای ۱۶ کارگر فولاد اهواز
در اقدامی عجیب اما قابل انتظار در جمهوری اسلامی شعبهی ۱۰۱ دادگاه کیفری دو اهواز ۱۶ کارگر فولاد را به دلیل پروندهای که سه ماه پیش در آن حکم قطعی و غیرقابل تجدیدنظر منع تعقیب صادر شده بود، به ۲۵ میلیون ریال جزای نقدی بدل از سه ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است که حکم شلاق به مدت سه سال به حالت تعلیق درمیآید.
پیش از این ۲۰ دی ۱۴۰۱ شعبهی ۱۲ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز برای مصطفی عبیات، سیدرسول حراگ، طارق خلفی، خالد شریفی، جسن جاویدی حمودی، غریب حویزاوی، علی نادری، علی الهیفر، مسعود حیدری کایدان، نادر حردانی، کریم سیاحی، کاظم حیدری، هادی وائلیزاده، مهدی نگراوی، عبدالحسین حمیدیپور و مهدی ولیپور قرار منع تعقیب صادر کرد که این تصمیم با اعتراض شهریار مقیمیمفرد وکیل شرکت صنعتی و بازرگانی شفق راهیان اکسین روبهرو شد. بنا به این اعتراض بار دیگر پرونده در دستور کار شعبهی ۱۰۸ دادگاه کیفری دو اهواز قرار گرفت و در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۲ رای قطعی منع تعقیب صادر شد.
با این وجود بار دیگر و اینبار شعبهی ۱۰۱ دادگاه کیفری دو اهواز با همان اتهامات و همان پرونده، این ۱۶ کارگر فولاد را به ۲۵ میلیون ریال جزای نقدی بدل از سه ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است. مستندات دادگاه برای صدور این حکم عبارت بودهاند از : «اظهارت و اقارير ضمنی متهمين در مرحله تحقيقات مقدمانی، تصاوير تعرفه شده در پرونده، اظهارات مطلعين، گزارش حراست شرکت گروه ملی فولاد ايران و شکايت شرکت شفق راهيان اکسين با وکالت شهریار مقیمیمفرد».
جمهوری اسلامی همدست و یاور سرمایهداران است و کارگران متمردی را که ابتداییترین حقوق خودشان را طلب میکنند مجازات میکند تا امنیت سرمایه تامین شود.
#فولاد_اهواز
#جمهوری_سرمایه
#مبارزات_کارگران
@sarkhatism
در اقدامی عجیب اما قابل انتظار در جمهوری اسلامی شعبهی ۱۰۱ دادگاه کیفری دو اهواز ۱۶ کارگر فولاد را به دلیل پروندهای که سه ماه پیش در آن حکم قطعی و غیرقابل تجدیدنظر منع تعقیب صادر شده بود، به ۲۵ میلیون ریال جزای نقدی بدل از سه ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است که حکم شلاق به مدت سه سال به حالت تعلیق درمیآید.
پیش از این ۲۰ دی ۱۴۰۱ شعبهی ۱۲ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز برای مصطفی عبیات، سیدرسول حراگ، طارق خلفی، خالد شریفی، جسن جاویدی حمودی، غریب حویزاوی، علی نادری، علی الهیفر، مسعود حیدری کایدان، نادر حردانی، کریم سیاحی، کاظم حیدری، هادی وائلیزاده، مهدی نگراوی، عبدالحسین حمیدیپور و مهدی ولیپور قرار منع تعقیب صادر کرد که این تصمیم با اعتراض شهریار مقیمیمفرد وکیل شرکت صنعتی و بازرگانی شفق راهیان اکسین روبهرو شد. بنا به این اعتراض بار دیگر پرونده در دستور کار شعبهی ۱۰۸ دادگاه کیفری دو اهواز قرار گرفت و در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۲ رای قطعی منع تعقیب صادر شد.
با این وجود بار دیگر و اینبار شعبهی ۱۰۱ دادگاه کیفری دو اهواز با همان اتهامات و همان پرونده، این ۱۶ کارگر فولاد را به ۲۵ میلیون ریال جزای نقدی بدل از سه ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است. مستندات دادگاه برای صدور این حکم عبارت بودهاند از : «اظهارت و اقارير ضمنی متهمين در مرحله تحقيقات مقدمانی، تصاوير تعرفه شده در پرونده، اظهارات مطلعين، گزارش حراست شرکت گروه ملی فولاد ايران و شکايت شرکت شفق راهيان اکسين با وکالت شهریار مقیمیمفرد».
جمهوری اسلامی همدست و یاور سرمایهداران است و کارگران متمردی را که ابتداییترین حقوق خودشان را طلب میکنند مجازات میکند تا امنیت سرمایه تامین شود.
#فولاد_اهواز
#جمهوری_سرمایه
#مبارزات_کارگران
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 خرد کردن کمر کارگران برای تامین بودجهی صندوقهای بازنشستگی
جمهوری اسلامی که بودجهی هنگفتی را صرف مزدورپروری در داخل و خارج از کشور میکند و مسئولان ردهبالای آن عمدتا در رفاه و غرق در ثروت زندگی میکنند، همان جمهوری اسلامیای که بعد از قتل قاسم سلیمانی با اختصاص بودجهی خاص برای تامین هزینههای سپاه قدس به دستور رهبرش فیالفور جیب مزدورهای مسلحش را پر کرد تا مبادا جای خالی «حاج قاسم» را احساس کنند، سالهاست در قبال اعتراضات ممتد بازنشستگان بخشهای مختلف برای افزایش حقوق متناسب با نرخ رشد تورم، درمان مناسب و رایگان و همسانسازی حقوقها در بهترین حالت وعدههای سر خرمن داده است و قوانین مصوبش را هم در شانزده سال اخیر اجرا نکرده است.
اکنون نمایندگان مجلس رژیم راهزنان تصمیم گرفتهاند کمبود موجود در صندوقهای بازنشستگی را نیز از جیب طبقهی کارگر تامین کنند و برای این کار زمان بازنشستگی را با افزایشی بیسابقه به ۴۲.۵ سال سابقهی کار و حداقل سن بازنشستگی را برای مردان به ۶۲ سال و برای زنان به ۵۵ سال افزایش داد.
هرچند طرح را مطابق معمول پیچیده مطرح میکنند که کسی در نهایت از آن سر درنیاورد اما حاصل حساب کتابهای تصویبکنندگان این است که از این پس کارگران برای بازنشسته شدن باید ۴۲.۵ سال سابقهی کار داشته باشند و به این ترتیب مقدار بسیار بیشتری حق بیمه و سنوات بازنشستگی پرداخت کنند. با این مصوبه، و البته فقط روی کاغذ، نه تنها کمبود بودجهی صندوقهای بازنشستگی از جیب طبقهی کارگر تامین میشود بلکه کارگران شاغل بسیار دیرتر وارد بازنشستگی و در نتیجه دریافت حقوق از صندوقهای بازنشستگی میشوند. مسئولان غارتگر «خدمتگذار» البته وعده دادهاند خیال کارگران امسال راحت باشد چون این قانون از سال ۱۴۰۳ اجرا خواهد شد.
اما چرا فقط روی کاغذ؟ چون یکی از مشکلات صندوقهای بازنشستگی در سالهای اخیر، علاوه بر کمبود بودجههای اختصاصیافته، عدم افزایش حقوقها متناسب با نرخ تورم و اجرای ناقص و غیرعادلانهی همسانسازی این بوده که در بسیاری از این صندوقها فساد و اختلاس بیداد میکند و به همین دلیل بازنشستگان بارها در تجمعات اعتراضیشان فریاد زدهاند: «یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه». اکنون تمهیدات غیرانسانی مسئولان جمهوری اسلامی که به ظاهر بناست کمبود بودجهی صندوقهای بازنشستگی را تامین کند در واقع به معنای این است که پول بیشتری به دزدان و غارتگرانی سپرده خواهد شد که به وقت مقتضی اختلاس میکنند و یا با توجه به وصل بودن به حکومت کسی کاری با آنها ندارد یا پول قلمبه را برمیدارند و راهی کشورهای خارجی میشوند.
توجیه مضحک دیگری که طراحان این مصوبه در دفاع از مصوبهی خودشان مطرح کردهاند «نزدیک کردن سن بازنشستگی به امید به زندگی»، «مقابله با وقوع بحران سالمندی» و «پیوند مستقیم بین افزایش سن بازنشستگی با روند تکاملی امید به زندگی» است. و در دستگاههای تبلیغاتی حکومتی برای دفاع از این طرح افزایش سن بازنشستگی در بسیاری از کشورهای اروپایی در سالهای اخیر را مثال زدهاند. اتفاقا منطق افزایش سن بازنشستگی در فرانسه و آلمان و کرهی جنوبی هم همان منطقی است که در ایران جریان دارد و ربطی به این توجیهات کثیف و خزعبل ندارد. در آن کشورها هم افزایش سن بازنشستگی اغلب همراه است با کاهش یا ثابت ماندن مالیاتی که از ثرومتندان و صاحبان سرمایه اخذ میشود. معنای صریح افزایش سن بازنشستگی در همهجای جهان این است: سرمایهداران و دولتهای حامی آنان برای اینکه بعد از یک عمر کار کردن حقوق کافی به بازنشستگان ندهند و همان حقوق را هم نه از بودجههای عمومی بلکه از جیب طبقهی کارگر تامین کنند، طبقهی کارگر را وادار میکنند تا سالهای بیشتری کار کند و به این ترتیب هم سود بیشتری به صاحبان سرمایه میرسد و هم کمبود بودجهی صندوقهای بازنشستگی کارگران بازنشسته از مسیر خرد کردن کمر کارگران شاغل زیر بار کار تامین میشود. برای سرمایه بازی دو سر برد است و برای طبقهی کارگر شاغل و بازنشسته ستم دو سر باخت و به همین دلیل افزایش سن بازنشستگی در همه جای جهان با اعتراضات وسیع طبقهی کارگر روبرو شده است. جمهوری اسلامی در مسیر استثمار و غارت از آخرین تجربهها و دستاوردهای جهانی استفاده میکند (و یک عده ابله هم هستند که جمهوری اسلامی را "کمونیستی" توصیف میکنند) اما در زندگی اجتماعی قرون وسطاییترین قوانین را به عموم جامعه تحمیل کرده است.
#افزایش_سن_بازنشستگی
#طبقه_کارگر
#استثمار
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
جمهوری اسلامی که بودجهی هنگفتی را صرف مزدورپروری در داخل و خارج از کشور میکند و مسئولان ردهبالای آن عمدتا در رفاه و غرق در ثروت زندگی میکنند، همان جمهوری اسلامیای که بعد از قتل قاسم سلیمانی با اختصاص بودجهی خاص برای تامین هزینههای سپاه قدس به دستور رهبرش فیالفور جیب مزدورهای مسلحش را پر کرد تا مبادا جای خالی «حاج قاسم» را احساس کنند، سالهاست در قبال اعتراضات ممتد بازنشستگان بخشهای مختلف برای افزایش حقوق متناسب با نرخ رشد تورم، درمان مناسب و رایگان و همسانسازی حقوقها در بهترین حالت وعدههای سر خرمن داده است و قوانین مصوبش را هم در شانزده سال اخیر اجرا نکرده است.
اکنون نمایندگان مجلس رژیم راهزنان تصمیم گرفتهاند کمبود موجود در صندوقهای بازنشستگی را نیز از جیب طبقهی کارگر تامین کنند و برای این کار زمان بازنشستگی را با افزایشی بیسابقه به ۴۲.۵ سال سابقهی کار و حداقل سن بازنشستگی را برای مردان به ۶۲ سال و برای زنان به ۵۵ سال افزایش داد.
هرچند طرح را مطابق معمول پیچیده مطرح میکنند که کسی در نهایت از آن سر درنیاورد اما حاصل حساب کتابهای تصویبکنندگان این است که از این پس کارگران برای بازنشسته شدن باید ۴۲.۵ سال سابقهی کار داشته باشند و به این ترتیب مقدار بسیار بیشتری حق بیمه و سنوات بازنشستگی پرداخت کنند. با این مصوبه، و البته فقط روی کاغذ، نه تنها کمبود بودجهی صندوقهای بازنشستگی از جیب طبقهی کارگر تامین میشود بلکه کارگران شاغل بسیار دیرتر وارد بازنشستگی و در نتیجه دریافت حقوق از صندوقهای بازنشستگی میشوند. مسئولان غارتگر «خدمتگذار» البته وعده دادهاند خیال کارگران امسال راحت باشد چون این قانون از سال ۱۴۰۳ اجرا خواهد شد.
اما چرا فقط روی کاغذ؟ چون یکی از مشکلات صندوقهای بازنشستگی در سالهای اخیر، علاوه بر کمبود بودجههای اختصاصیافته، عدم افزایش حقوقها متناسب با نرخ تورم و اجرای ناقص و غیرعادلانهی همسانسازی این بوده که در بسیاری از این صندوقها فساد و اختلاس بیداد میکند و به همین دلیل بازنشستگان بارها در تجمعات اعتراضیشان فریاد زدهاند: «یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه». اکنون تمهیدات غیرانسانی مسئولان جمهوری اسلامی که به ظاهر بناست کمبود بودجهی صندوقهای بازنشستگی را تامین کند در واقع به معنای این است که پول بیشتری به دزدان و غارتگرانی سپرده خواهد شد که به وقت مقتضی اختلاس میکنند و یا با توجه به وصل بودن به حکومت کسی کاری با آنها ندارد یا پول قلمبه را برمیدارند و راهی کشورهای خارجی میشوند.
توجیه مضحک دیگری که طراحان این مصوبه در دفاع از مصوبهی خودشان مطرح کردهاند «نزدیک کردن سن بازنشستگی به امید به زندگی»، «مقابله با وقوع بحران سالمندی» و «پیوند مستقیم بین افزایش سن بازنشستگی با روند تکاملی امید به زندگی» است. و در دستگاههای تبلیغاتی حکومتی برای دفاع از این طرح افزایش سن بازنشستگی در بسیاری از کشورهای اروپایی در سالهای اخیر را مثال زدهاند. اتفاقا منطق افزایش سن بازنشستگی در فرانسه و آلمان و کرهی جنوبی هم همان منطقی است که در ایران جریان دارد و ربطی به این توجیهات کثیف و خزعبل ندارد. در آن کشورها هم افزایش سن بازنشستگی اغلب همراه است با کاهش یا ثابت ماندن مالیاتی که از ثرومتندان و صاحبان سرمایه اخذ میشود. معنای صریح افزایش سن بازنشستگی در همهجای جهان این است: سرمایهداران و دولتهای حامی آنان برای اینکه بعد از یک عمر کار کردن حقوق کافی به بازنشستگان ندهند و همان حقوق را هم نه از بودجههای عمومی بلکه از جیب طبقهی کارگر تامین کنند، طبقهی کارگر را وادار میکنند تا سالهای بیشتری کار کند و به این ترتیب هم سود بیشتری به صاحبان سرمایه میرسد و هم کمبود بودجهی صندوقهای بازنشستگی کارگران بازنشسته از مسیر خرد کردن کمر کارگران شاغل زیر بار کار تامین میشود. برای سرمایه بازی دو سر برد است و برای طبقهی کارگر شاغل و بازنشسته ستم دو سر باخت و به همین دلیل افزایش سن بازنشستگی در همه جای جهان با اعتراضات وسیع طبقهی کارگر روبرو شده است. جمهوری اسلامی در مسیر استثمار و غارت از آخرین تجربهها و دستاوردهای جهانی استفاده میکند (و یک عده ابله هم هستند که جمهوری اسلامی را "کمونیستی" توصیف میکنند) اما در زندگی اجتماعی قرون وسطاییترین قوانین را به عموم جامعه تحمیل کرده است.
#افزایش_سن_بازنشستگی
#طبقه_کارگر
#استثمار
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 حداقل سالهایی که یک کارگر باید زنده باشد
اعداد بالا را دقیق نگاه کنید. اعدادی که بناست سالهای «فعال» زندگی کارگران را تعیین کند. از سال آتی اگر فردی بتواند جایی کار همراه با بیمه پیدا کند، باید ۴۲.۵ سال سابقهی کار برای بازنشستگی داشته باشد. این به آن معنی است که آنان باید ۱۲.۵ بیش از افرادی که بناست امسال بازنشسته شوند، کار کنند و حق بیمه بدهند. همچنین از سال آتی حداقل سن بازنشستگی نیز برای برای مردان به ۶۲ سال و برای زنان به ۵۵ سال افزایش خواهد یافت. پس از اختلاسها و دزدیهای مختلف در صندوقهای بازنشستگی، حالا نوشداروی بحران این صندوقها و اعتراضات هرروزهی بازنشستگان، خرد کردن کمر کارگران آتی است. نوشدارویی که آن هم گرهای از بحران عظیم تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی بازنخواهد کرد و تنها به جیب صاحبان سرمایه ریخته خواهد شد. اعداد بالا را دقیق نگاه کنید. این روزهایی است که بناست به کمک قانون به میزان استثمار نیروی کار افزوده و از زمانهای «غیرفعال» کارگر کاسته شود. به کمک سرمشقگیری از دولتهای غربی، طبقهی کارگر ایران بناست زین پس زمان بیشتری از زندگیاش را زیر سایهی جمهوری اسلامی «فعال» باشد.
#افزایش_سن_بازنشستگی
#طبقه_کارگر
#استثمار
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
اعداد بالا را دقیق نگاه کنید. اعدادی که بناست سالهای «فعال» زندگی کارگران را تعیین کند. از سال آتی اگر فردی بتواند جایی کار همراه با بیمه پیدا کند، باید ۴۲.۵ سال سابقهی کار برای بازنشستگی داشته باشد. این به آن معنی است که آنان باید ۱۲.۵ بیش از افرادی که بناست امسال بازنشسته شوند، کار کنند و حق بیمه بدهند. همچنین از سال آتی حداقل سن بازنشستگی نیز برای برای مردان به ۶۲ سال و برای زنان به ۵۵ سال افزایش خواهد یافت. پس از اختلاسها و دزدیهای مختلف در صندوقهای بازنشستگی، حالا نوشداروی بحران این صندوقها و اعتراضات هرروزهی بازنشستگان، خرد کردن کمر کارگران آتی است. نوشدارویی که آن هم گرهای از بحران عظیم تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی بازنخواهد کرد و تنها به جیب صاحبان سرمایه ریخته خواهد شد. اعداد بالا را دقیق نگاه کنید. این روزهایی است که بناست به کمک قانون به میزان استثمار نیروی کار افزوده و از زمانهای «غیرفعال» کارگر کاسته شود. به کمک سرمشقگیری از دولتهای غربی، طبقهی کارگر ایران بناست زین پس زمان بیشتری از زندگیاش را زیر سایهی جمهوری اسلامی «فعال» باشد.
#افزایش_سن_بازنشستگی
#طبقه_کارگر
#استثمار
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔘 بیانیه انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد تهران در مورد #افزایش_سن_بازنشستگی
🔴 تصمیمی یک جانبه برای تعرض به حقوق نیروی کار
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست روز یکشنبه ۲۸ آبانماه ۱۴۰۲ مجلس، بند الحاقی بند "خ" و بند "ز" ماده ۲۹ لایحه برنامه هفتم توسعه را به تصویب رساندند. نتیجه و خروجی نهایی این مصوبه افزایش ۵ سال به سابقه کاری برای بازنشستگی است. یعنی کارگران باید سالهای بیشتری را کار کنند، حق بیمه بیشتری را بپردازند و در نهایت سالهای کمتری را از حقوق بازنشستگی برخودار شوند.
سازمان تامین اجتماعی با پیشینهای بیش از ۵۰ سال بزرگترین سازمان بیمهگر و ارائهدهنده خدمات اجتماعی و بازنشستگی به کارگران ایران است. داراییهای این سازمان سرمایه بینالنسلی دستکم سه نسل از کارگران ایران است و آنها مالکان اصلی سازمانی هستند که هم اکنون و با سیاستهای جاری کوچکترین نقشی در مدیریت و نظارت بر آن ندارند.
بحران کنونی صندوقهای بازنشستگی که به مرز انفجار رسیده است امری امروزی نیست و ریشههای تاریخی در سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور دارد. بسیاری از کسب و کارها کارگران خود را بیمه نمیکنند؛ کارفرمایان زیادی از معافیتهای بیمهای برخوردارند؛ قراردادهای موقت کار مانع از استمرار بیمه برای کارگران شده است؛ سیاستهای اقتصادی سه دهه گذشته بیکاری گسترده و شغلهای ناپایدار ایجاد کرده است؛ دستمزدهایی که پایه و اساس حق بیمه هستند طی دهههای اخیر متناسب با تورم افزایش نیافته است؛ برای فارغ التحصیلان دانشگاهی شغلی وجود ندارد و .... همه اینها مسبب بحرانی شدهاند که با تقلیلگرایی مسئولان امر به «کمی سن و سابقه برای بازنشستگی» حل نخواهد شد.
اولین بار در دولت گذشته با مطرح شدنِ پرطمطراق «اصلاحات پارامتریک» زمزمههای یورش همهجانبه به زیست و معیشت نیروی کار و بازنشستگان شنیده شد و امروز دولت و مجلسی که متکی بر آرای حداقلی است تصمیم به اجراییشدن آن گرفته است.
انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد تهران با حمایت از بیانیه ۱۲۷ تشکل کارگری کشور اعتراض خود را به این اقدام غیرمردمی و ضدکارگری اعلام کرده و معتقد است حل بحران بازنشستگی فقط از طریق ریشهیابی علل تاریخی آن و هر گونه تغییر در قوانین تامین اجتماعی و بازنشستگی فقط با مشارکت دموکراتیک نمایندگان واقعی مردم، کارگران و بازنشستگان ممکن خواهد شد.
#طبقه_کارگر
#استثمار
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
🔴 تصمیمی یک جانبه برای تعرض به حقوق نیروی کار
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست روز یکشنبه ۲۸ آبانماه ۱۴۰۲ مجلس، بند الحاقی بند "خ" و بند "ز" ماده ۲۹ لایحه برنامه هفتم توسعه را به تصویب رساندند. نتیجه و خروجی نهایی این مصوبه افزایش ۵ سال به سابقه کاری برای بازنشستگی است. یعنی کارگران باید سالهای بیشتری را کار کنند، حق بیمه بیشتری را بپردازند و در نهایت سالهای کمتری را از حقوق بازنشستگی برخودار شوند.
سازمان تامین اجتماعی با پیشینهای بیش از ۵۰ سال بزرگترین سازمان بیمهگر و ارائهدهنده خدمات اجتماعی و بازنشستگی به کارگران ایران است. داراییهای این سازمان سرمایه بینالنسلی دستکم سه نسل از کارگران ایران است و آنها مالکان اصلی سازمانی هستند که هم اکنون و با سیاستهای جاری کوچکترین نقشی در مدیریت و نظارت بر آن ندارند.
بحران کنونی صندوقهای بازنشستگی که به مرز انفجار رسیده است امری امروزی نیست و ریشههای تاریخی در سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور دارد. بسیاری از کسب و کارها کارگران خود را بیمه نمیکنند؛ کارفرمایان زیادی از معافیتهای بیمهای برخوردارند؛ قراردادهای موقت کار مانع از استمرار بیمه برای کارگران شده است؛ سیاستهای اقتصادی سه دهه گذشته بیکاری گسترده و شغلهای ناپایدار ایجاد کرده است؛ دستمزدهایی که پایه و اساس حق بیمه هستند طی دهههای اخیر متناسب با تورم افزایش نیافته است؛ برای فارغ التحصیلان دانشگاهی شغلی وجود ندارد و .... همه اینها مسبب بحرانی شدهاند که با تقلیلگرایی مسئولان امر به «کمی سن و سابقه برای بازنشستگی» حل نخواهد شد.
اولین بار در دولت گذشته با مطرح شدنِ پرطمطراق «اصلاحات پارامتریک» زمزمههای یورش همهجانبه به زیست و معیشت نیروی کار و بازنشستگان شنیده شد و امروز دولت و مجلسی که متکی بر آرای حداقلی است تصمیم به اجراییشدن آن گرفته است.
انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد تهران با حمایت از بیانیه ۱۲۷ تشکل کارگری کشور اعتراض خود را به این اقدام غیرمردمی و ضدکارگری اعلام کرده و معتقد است حل بحران بازنشستگی فقط از طریق ریشهیابی علل تاریخی آن و هر گونه تغییر در قوانین تامین اجتماعی و بازنشستگی فقط با مشارکت دموکراتیک نمایندگان واقعی مردم، کارگران و بازنشستگان ممکن خواهد شد.
#طبقه_کارگر
#استثمار
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 خودکشی یک کارگر پیمانی شهرداری مشهد
دیروز چهارشنبه ۶ دیماه، یک کارگر پیمانی شهرداری مشهد، در اعتراض به جابجایی اجباری یا اخراج احتمالی دست به خودسوزی زده و به دلیل سوختگی زیاد به بیمارستان منتقل شده است.
خودکشی این کارگر در شرایطی صورت میگیرد که ۳۰ آذرماه دو کارگر پتروشیمی چوار ایلام در اعتراض به اخراج از کار اقدام به خودکشی کردند. چهار کارگر این مجتمع نیز در فاصله مرداد ۱۴۰۱ تا مرداد ۱۴۰۲ با خودکشی به زندگی خود پایان داده بودند.
خودکشی این کارگران در شرایطی صورت میگیرد که اعتصاب کارگران در بسیاری از کارخانهها از فولاد و آبفا و پتروشیمی رازی و .. به خصوصیسازی و بدهیهای معوقه و .. در جریان است. در شرایطی که کارگران بیش از پیش با موقتیسازی بازار کار و اخراجهای دستهجمعی دستوپنجه نرم میکنند.
در واقع میتوان گفت بخشی از طبقهی کارگر ایران در همدستی دولت سرمایهداری و سرمایهداری خصوصی به سمت مرگ رانده میشوند و به قتل میرسند.
دست سرمایهی ایرانی، دولتی و خصوصی، تا مرفق در خون طبقهی کارگر آلوده است. اینها که امروز خودکشی میکنند نام آخرین قربانیان سلسلهی طولانی آنهایی هستند که برای شکوفایی سرمایه به قتل رسیدهاند.
#مشهد
#شهرداری_مشهد
#اخراج_کارگران
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_غارت
#جمهوری_کشتار
@sarkhatism
دیروز چهارشنبه ۶ دیماه، یک کارگر پیمانی شهرداری مشهد، در اعتراض به جابجایی اجباری یا اخراج احتمالی دست به خودسوزی زده و به دلیل سوختگی زیاد به بیمارستان منتقل شده است.
خودکشی این کارگر در شرایطی صورت میگیرد که ۳۰ آذرماه دو کارگر پتروشیمی چوار ایلام در اعتراض به اخراج از کار اقدام به خودکشی کردند. چهار کارگر این مجتمع نیز در فاصله مرداد ۱۴۰۱ تا مرداد ۱۴۰۲ با خودکشی به زندگی خود پایان داده بودند.
خودکشی این کارگران در شرایطی صورت میگیرد که اعتصاب کارگران در بسیاری از کارخانهها از فولاد و آبفا و پتروشیمی رازی و .. به خصوصیسازی و بدهیهای معوقه و .. در جریان است. در شرایطی که کارگران بیش از پیش با موقتیسازی بازار کار و اخراجهای دستهجمعی دستوپنجه نرم میکنند.
در واقع میتوان گفت بخشی از طبقهی کارگر ایران در همدستی دولت سرمایهداری و سرمایهداری خصوصی به سمت مرگ رانده میشوند و به قتل میرسند.
دست سرمایهی ایرانی، دولتی و خصوصی، تا مرفق در خون طبقهی کارگر آلوده است. اینها که امروز خودکشی میکنند نام آخرین قربانیان سلسلهی طولانی آنهایی هستند که برای شکوفایی سرمایه به قتل رسیدهاند.
#مشهد
#شهرداری_مشهد
#اخراج_کارگران
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_غارت
#جمهوری_کشتار
@sarkhatism
🔴 همهگیری فلاکت تحت حکومت جمهوری استثمار: حذف کامل گوشت قرمز از سفرهی ۳۵ درصد خانوادهها
نمایندهی مجلس حکومتی از مهاباد که عضو کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیطزیست است اعتراف کرد گوشت قرمز از سفرهی ۳۵ درصد خانوادهها حذف شده است. در حالی که دستگاه تبلیغاتی دولت رییسی به طور دائم در مورد مهار تورم و گرانی لاف میزند، قیمت تمامی امکانات اولیهی زندگی به صورت دائم رو به افزایش است و به این ترتیب همواره بخش بزرگتری از مردم امکان دسترسی به بهداشت، درمان، آموزش، مسکن، پوشاک و تغذیهی مناسب را از دست میدهند.
آمارهای واقعی حتی وخیمتر از آن چیزی است که از زبان نمایندهی مجلس حکومتی بیرون میآید و مسئله فقط محدود به گوشت قرمز و سفید هم نیست. سوتغذیه در ایران به مسئلهای عمومی تبدیل شده است و بخشهای زیادی از جامعه توان اولیهترین مواد غذایی را از دست دادهاند. با این وجود جمهوری استثمار در اجرای بیتنازل سیاستهای نئولیبرالی آزادسازی قیمتها، خصوصیسازی و حذف یارانهها هیچ تردیدی به خودش راه نمیدهد.
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_سرمایه
#فلاکت_عمومی
@sarkhatism
نمایندهی مجلس حکومتی از مهاباد که عضو کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیطزیست است اعتراف کرد گوشت قرمز از سفرهی ۳۵ درصد خانوادهها حذف شده است. در حالی که دستگاه تبلیغاتی دولت رییسی به طور دائم در مورد مهار تورم و گرانی لاف میزند، قیمت تمامی امکانات اولیهی زندگی به صورت دائم رو به افزایش است و به این ترتیب همواره بخش بزرگتری از مردم امکان دسترسی به بهداشت، درمان، آموزش، مسکن، پوشاک و تغذیهی مناسب را از دست میدهند.
آمارهای واقعی حتی وخیمتر از آن چیزی است که از زبان نمایندهی مجلس حکومتی بیرون میآید و مسئله فقط محدود به گوشت قرمز و سفید هم نیست. سوتغذیه در ایران به مسئلهای عمومی تبدیل شده است و بخشهای زیادی از جامعه توان اولیهترین مواد غذایی را از دست دادهاند. با این وجود جمهوری استثمار در اجرای بیتنازل سیاستهای نئولیبرالی آزادسازی قیمتها، خصوصیسازی و حذف یارانهها هیچ تردیدی به خودش راه نمیدهد.
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_سرمایه
#فلاکت_عمومی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 با وجود اعتراضات مردم به معادن طلا؛ دومین کارخانهی طلا در بلوچستان راهاندازی شد
در حالی که از مدتها پیش، به ویژه در سالهای اخیر مردم محلی سیستان و بلوچستان بارها به آسیبی که استخراج معادن طلا به محیطزیست و مناطق تاریخی این استان وارد میکند اعتراض کردهاند و صاحبان سرمایهی حریص و غارتگر با حمایت کامل حکومت استخراج و همزمان ویرانی منطقه را دنبال میکنند، دومین کارخانهی طلا نیز در این استان راهاندازی شد.
عنوان دغلکارانهی احداث این کارخانهها «بیرون نرفتن مواد خام از استان» است اما در واقع منظور از این کار استفاده از نیروی کار ارزانی است که به دلیل بیکاری و محرومیت ساختاری تحمیلشده به این مردم حاضر میشود تحت غیرانسانیترین شرایط کار کند و در نهایت تولیدات کارخانه، که با هزینهی ارزانتر تولید شده است، از استان خارج و به دست غارتگران سپرده خواهد شد.
سال گذشته در ۲۳ دی مردم محلی تفتان در اعتراض به استخراج طلا از معدن انجیرک تفتان چندین تجمع اعتراضی برگزار کردند و تلاش کردند جلوی استخراج از این معادن را بگیرند.
به این ترتیب احداث دومین کارخانهی طلا در بلوچستان نه اقدامی در جهت تامین منافع مردم بومی، بلکه قدمی دیگر در سلب مالکیت این مردم و تشدید بهرهکشی از آنان است.
#غارت_معادن
#جمهوری_غارت
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
در حالی که از مدتها پیش، به ویژه در سالهای اخیر مردم محلی سیستان و بلوچستان بارها به آسیبی که استخراج معادن طلا به محیطزیست و مناطق تاریخی این استان وارد میکند اعتراض کردهاند و صاحبان سرمایهی حریص و غارتگر با حمایت کامل حکومت استخراج و همزمان ویرانی منطقه را دنبال میکنند، دومین کارخانهی طلا نیز در این استان راهاندازی شد.
عنوان دغلکارانهی احداث این کارخانهها «بیرون نرفتن مواد خام از استان» است اما در واقع منظور از این کار استفاده از نیروی کار ارزانی است که به دلیل بیکاری و محرومیت ساختاری تحمیلشده به این مردم حاضر میشود تحت غیرانسانیترین شرایط کار کند و در نهایت تولیدات کارخانه، که با هزینهی ارزانتر تولید شده است، از استان خارج و به دست غارتگران سپرده خواهد شد.
سال گذشته در ۲۳ دی مردم محلی تفتان در اعتراض به استخراج طلا از معدن انجیرک تفتان چندین تجمع اعتراضی برگزار کردند و تلاش کردند جلوی استخراج از این معادن را بگیرند.
به این ترتیب احداث دومین کارخانهی طلا در بلوچستان نه اقدامی در جهت تامین منافع مردم بومی، بلکه قدمی دیگر در سلب مالکیت این مردم و تشدید بهرهکشی از آنان است.
#غارت_معادن
#جمهوری_غارت
#جمهوری_سرمایه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 قدم اول برای خارج کردن نان از دسترس فرودستان
علیرغم تکذیبهای پی در پی مقامات حکومتی، که شیوهی معمول جمهوری اسلامی برای پنهان کردن هر جنایت انجام گرفته و هر جنایت در حال انجام است، فاطمه نظری، رییس اتحادیهی نانوایان سنتی تهران در گفتگو با روزنامهی شرق تائید کرد که بنا به دستور دولت مقرر شده به ازای هر کیسه آرد یارانهای به سی نفر نان بربری فروخته شود. هر کیسهی آرد حدود صد و ده قرص نان میدهد و سهم هر مشتری حدود سه و نیم قرص نان میشود.
این محدودیت برای سایر انواع نان هم وجود دارد. نانواییهایی که در اجرای این دستور تخلف کنند با جرایم سنگین چند میلیارد تومانی روبرو خواهند شد.
دلیل صدور این دستور نه کمبود گندم و آرد مناسب برای نانپزی و نه مصرف بیرویهی نان است، هرچند جمهوری اسلامی، مانند هر دولت سرمایهداری دیگری با چنین توجیهاتی قدم اول را برمیدارد. در جریان کمپینهای فاشیستی ماههای گذشته علیه مهاجران افغانستانی یکی از استدلالهای به کرات تکرارشونده این بود که به دلیل مصرف بیش از حد نان توسط مهاجران افغانستانی به «ایرانیها» نان به اندازهی کافی نمیرسد. اکنون با صدور این دستور روشن میشود که آن کمپین فاشیستی چگونه در خدمت دستاندازیهای جدید سرمایهداری اسلامی به زندگی فرودستان قرار میگیرد و مهاجر و غیرمهاجر را با هم هدف قرار میدهد.
این دستور که اکنون بر موج چنین اظهارات و بیاناتی صادر شده به زودی با اعلام نرخ آزاد برای فروش نان تکمیل خواهد شد. به عبارت سادهتر سهمیهبندی نان در روزها یا هفتههای آینده تنها شامل حال فرودستانی خواهد شد که امکان خرید «نان آزاد» را نداشته باشند.
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
#حذف_یارانه_ها
@sarkhatism
علیرغم تکذیبهای پی در پی مقامات حکومتی، که شیوهی معمول جمهوری اسلامی برای پنهان کردن هر جنایت انجام گرفته و هر جنایت در حال انجام است، فاطمه نظری، رییس اتحادیهی نانوایان سنتی تهران در گفتگو با روزنامهی شرق تائید کرد که بنا به دستور دولت مقرر شده به ازای هر کیسه آرد یارانهای به سی نفر نان بربری فروخته شود. هر کیسهی آرد حدود صد و ده قرص نان میدهد و سهم هر مشتری حدود سه و نیم قرص نان میشود.
این محدودیت برای سایر انواع نان هم وجود دارد. نانواییهایی که در اجرای این دستور تخلف کنند با جرایم سنگین چند میلیارد تومانی روبرو خواهند شد.
دلیل صدور این دستور نه کمبود گندم و آرد مناسب برای نانپزی و نه مصرف بیرویهی نان است، هرچند جمهوری اسلامی، مانند هر دولت سرمایهداری دیگری با چنین توجیهاتی قدم اول را برمیدارد. در جریان کمپینهای فاشیستی ماههای گذشته علیه مهاجران افغانستانی یکی از استدلالهای به کرات تکرارشونده این بود که به دلیل مصرف بیش از حد نان توسط مهاجران افغانستانی به «ایرانیها» نان به اندازهی کافی نمیرسد. اکنون با صدور این دستور روشن میشود که آن کمپین فاشیستی چگونه در خدمت دستاندازیهای جدید سرمایهداری اسلامی به زندگی فرودستان قرار میگیرد و مهاجر و غیرمهاجر را با هم هدف قرار میدهد.
این دستور که اکنون بر موج چنین اظهارات و بیاناتی صادر شده به زودی با اعلام نرخ آزاد برای فروش نان تکمیل خواهد شد. به عبارت سادهتر سهمیهبندی نان در روزها یا هفتههای آینده تنها شامل حال فرودستانی خواهد شد که امکان خرید «نان آزاد» را نداشته باشند.
#ستم_طبقاتی
#جمهوری_سرمایه
#حذف_یارانه_ها
@sarkhatism