سرخط
Photo
🔴 همبستگی زنان ایران با مقاومت زنان افغانستان
جمعی از فعالان حوزهی زنان و فعالان اجتماعی با صدور بیانیهای در همبستگی علیه طالبانیسم، جنگ و نژادپرستی ضمن پشتیبانی از مقاومت زنان افغانستان در برابر نیروهای مرتجع، مبارزه علیه نژادپرستی ضدافغانستانی در ایران را نیز از وظایف مردم ایران دانستهاند.
آنها در این بیانیه نوشتهاند: «نظامیگری، جنگ و سرمایهداری سالهاست که نخستین و اصلیترین قربانیان خود را از زنان برمیگزیند. مصداق بارزش منطقهی ماست که همواره دستخوش دستاندازیهای قدرتهای جهانی و منطقهای برای تامین منافع خود بوده است. سالهاست جنگ به سرنوشت این منطقه گره خورده است و جنبشهای مردمی را به قعر تاریک خود میکشد. فراموش نمیکنیم که غرب به قصد از بین بردن جنبشهای رهاییبخش منطقه که علیه قدرتهای استعماری و شبهاستعماری مبارزه میکردند دست در دست بنیادگرایی گذاشت. نظام اقتصادی و سیاسی جهانی به نام دموکراسیخواهی زیرساختهای دموکراتیک در کشورهای منطقه را تخریب کرده و در این میان همواره حقوق زنان را بازیچهی خود قرار داده است. آمریکا و متحدانش که زمانی به نام نجات زن مسلمان برقعپوش، افغانستان را آماج حملات نظامی خود قرار دادند، امروز به سادگی زنان را قربانی مصالحه با طالبان کردهاند. قدرتهای منطقهای همچون ایران و پاکستان نیز در تقویت طالبانیسم از هیچ کاری فروگذاری نکردهاند، سعی میکنند به آنان مشروعیت ببخشند و بیشرمانه آنان را «جنبش اصیل منطقهای» میخوانند. خواهران ما در افغانستان در طول این سالها در برابر ارتجاع داخلی و استعمار خارجی مقاومت بسیاری کردهاند و بارها از میان ویرانههای به جا مانده، برخاستهاند و امروز برای دفاع از این دستاوردها سلاح به دست گرفتهاند تا در مقابل سپاه مرگ بجنگند.
ما وظیفهی تاریخی خود میدانیم در همراهی با مردم افغانستان نسبت به این روند که سرنوشت خواهران ما را بار دیگر دستخوش خشونت و ویرانی میکند اعتراض کنیم. ما ایرانیان میزبانهای خوبی برای خواهران و برادران افغانستانی خود نبودهایم و در طول سالها اقامت آنها در ایران در انواع تبعیضها و خشونتهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همدست حاکمیت بودهایم و در مقابل رنج آنها سکوت کردهایم. حال وقت آن رسیده که همبستگی خود را فریاد بزنیم و دستاندازی قدرتهای جهانی و منطقهای در افغانستان و سیاست های ستمگرانه حاکمیت ایران را در قبال مهاجران محکوم کنیم. اعتراض به نژادپرستی داخلی و تلاش برای پایان دادن به تبعیض علیه مهاجران مسئولیتی است که حال بیش از هر زمان دیگری بر دوش ماست. امروز که فریاد حقخواهی ستمدیدگان از هر گوشه و کنار ایران به گوش میرسد با صدای بلند اعلام میکنیم که ستم بر هیچ انسانی را تحمل نخواهیم کرد.»
#نه_به_طالبان
#مقاومت_زنانه
#نه_به_نژادپرستی
@sarkhatism
جمعی از فعالان حوزهی زنان و فعالان اجتماعی با صدور بیانیهای در همبستگی علیه طالبانیسم، جنگ و نژادپرستی ضمن پشتیبانی از مقاومت زنان افغانستان در برابر نیروهای مرتجع، مبارزه علیه نژادپرستی ضدافغانستانی در ایران را نیز از وظایف مردم ایران دانستهاند.
آنها در این بیانیه نوشتهاند: «نظامیگری، جنگ و سرمایهداری سالهاست که نخستین و اصلیترین قربانیان خود را از زنان برمیگزیند. مصداق بارزش منطقهی ماست که همواره دستخوش دستاندازیهای قدرتهای جهانی و منطقهای برای تامین منافع خود بوده است. سالهاست جنگ به سرنوشت این منطقه گره خورده است و جنبشهای مردمی را به قعر تاریک خود میکشد. فراموش نمیکنیم که غرب به قصد از بین بردن جنبشهای رهاییبخش منطقه که علیه قدرتهای استعماری و شبهاستعماری مبارزه میکردند دست در دست بنیادگرایی گذاشت. نظام اقتصادی و سیاسی جهانی به نام دموکراسیخواهی زیرساختهای دموکراتیک در کشورهای منطقه را تخریب کرده و در این میان همواره حقوق زنان را بازیچهی خود قرار داده است. آمریکا و متحدانش که زمانی به نام نجات زن مسلمان برقعپوش، افغانستان را آماج حملات نظامی خود قرار دادند، امروز به سادگی زنان را قربانی مصالحه با طالبان کردهاند. قدرتهای منطقهای همچون ایران و پاکستان نیز در تقویت طالبانیسم از هیچ کاری فروگذاری نکردهاند، سعی میکنند به آنان مشروعیت ببخشند و بیشرمانه آنان را «جنبش اصیل منطقهای» میخوانند. خواهران ما در افغانستان در طول این سالها در برابر ارتجاع داخلی و استعمار خارجی مقاومت بسیاری کردهاند و بارها از میان ویرانههای به جا مانده، برخاستهاند و امروز برای دفاع از این دستاوردها سلاح به دست گرفتهاند تا در مقابل سپاه مرگ بجنگند.
ما وظیفهی تاریخی خود میدانیم در همراهی با مردم افغانستان نسبت به این روند که سرنوشت خواهران ما را بار دیگر دستخوش خشونت و ویرانی میکند اعتراض کنیم. ما ایرانیان میزبانهای خوبی برای خواهران و برادران افغانستانی خود نبودهایم و در طول سالها اقامت آنها در ایران در انواع تبعیضها و خشونتهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همدست حاکمیت بودهایم و در مقابل رنج آنها سکوت کردهایم. حال وقت آن رسیده که همبستگی خود را فریاد بزنیم و دستاندازی قدرتهای جهانی و منطقهای در افغانستان و سیاست های ستمگرانه حاکمیت ایران را در قبال مهاجران محکوم کنیم. اعتراض به نژادپرستی داخلی و تلاش برای پایان دادن به تبعیض علیه مهاجران مسئولیتی است که حال بیش از هر زمان دیگری بر دوش ماست. امروز که فریاد حقخواهی ستمدیدگان از هر گوشه و کنار ایران به گوش میرسد با صدای بلند اعلام میکنیم که ستم بر هیچ انسانی را تحمل نخواهیم کرد.»
#نه_به_طالبان
#مقاومت_زنانه
#نه_به_نژادپرستی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 به وجود آورندهی فقر نه نیروی کار بلکه سرمایهداریست
بیانیه سندیکا و انجمن صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی مریوان و سروآباد
در سالهای پایانی دهه ۶۰ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق تمام شهرهای کردستان و مناطق غربی ایران مملو از مهاجرین عراقی و غالبا کردهایی بود که بیشتر به کارگری مشغول بودند. در آن مقطع در افکار جمعی و عموما توسط رسانه های دست راستی و ناسیونالیست چنین تبلیغ میشد که عامل فقر و گرانی و بیکاری و فساد روز افزون دامن گیر مردم ، مهاجرهای عراقی و نیروی کار ارزانی میباشد که تمام شهرها را در برگرفته است و اگر اینها نبودند ما وضعیت بهتری داشتیم. دیدیم که با پایان جنگ و تحولات بعد از آن و همچین تشکیل حکومت کردی، تمامی مهاجرین به کشور خود بازگشتند. دیدیم که نه وضعیت کار و نه وضعیت معیشت، و نه فشار زندگی و فقر هیچکدام نه تنها بهتر که نشد، بدتر هم شد!
امروز دیگر باید برای هر کسی محرز باشد که بوجود آورنده فقر نه نیروی کار بلکه سرمایه داریست. دولتهای حامی سرمایه و همچنین احزاب و جریانات راست و فاشیستی با منحرف کردن اذهان عمومی و پیله کردن به مهاجر قصد دارند توپ را از زمین خود دور کرده و به انواع مختلف خود ما کارگران و زحمتکشان را عامل بدبختی و فلاکت روز افزونمان بدانند. میخواهند از طریق باد زدن احساسات ناسیونالیستی و مذهبی کارگران و زحمتکشان را به جان هم بندازند و دشمنی طبقاتی با سرمایه را که مسبب جنگ و آوارگی و فقر و فلاکت میباشد حاشیه ای کنند و بجایش دشمنی کرد و ترک و عرب و فارس و ایرانی و افغان و غیره را برجسته نمایند. این سیاست کثیف سرمایه داری است و از جانب کارگران آگاه و مترقی در ایران مورد تعرض قرار میگیرد.
مردم شریف و انساندوست ایران و طبقه کارگر آگاه به منافع خودش، فریب تبلیغات آزاردهنده و ضد انسانی میدیای راست را نمیخورند. ما کارگران اجازه نمیدهیم که دولتها و جریانات پشت پرده، فقر و فلاکت و فشار معیشتی تحمیل شده به ما را دست آویز باد زدن ناسیونالیسم و سیاست های کثیف مهاجرستیزانه قرار دهند. ما متحدانه تمامی قدرت و ابزارهای طبقاتی خود را برای دفاع از کارگران مهاجر بکار خواهیم بست و با برادران و خواهران هم طبقه ای خود مستقل از اینکه چه ملیت و جنسیت و نژاد و مذهبی دارند اعلام همبستگی میکنیم و خیلی واضح و روشن هرگونه تعرض را با تعرض جواب خواهیم داد. دامن زدن به فضای مهاجر ستیزی تحت هر عنوان و به هر بهانه ای، مستقیما در خدمت منافع ارتجاع و سرمایه و علیه آزادگی و شرافت انسانی میباشد.
۱۴۰۲/۷/۱۲
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
بیانیه سندیکا و انجمن صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی مریوان و سروآباد
در سالهای پایانی دهه ۶۰ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق تمام شهرهای کردستان و مناطق غربی ایران مملو از مهاجرین عراقی و غالبا کردهایی بود که بیشتر به کارگری مشغول بودند. در آن مقطع در افکار جمعی و عموما توسط رسانه های دست راستی و ناسیونالیست چنین تبلیغ میشد که عامل فقر و گرانی و بیکاری و فساد روز افزون دامن گیر مردم ، مهاجرهای عراقی و نیروی کار ارزانی میباشد که تمام شهرها را در برگرفته است و اگر اینها نبودند ما وضعیت بهتری داشتیم. دیدیم که با پایان جنگ و تحولات بعد از آن و همچین تشکیل حکومت کردی، تمامی مهاجرین به کشور خود بازگشتند. دیدیم که نه وضعیت کار و نه وضعیت معیشت، و نه فشار زندگی و فقر هیچکدام نه تنها بهتر که نشد، بدتر هم شد!
امروز دیگر باید برای هر کسی محرز باشد که بوجود آورنده فقر نه نیروی کار بلکه سرمایه داریست. دولتهای حامی سرمایه و همچنین احزاب و جریانات راست و فاشیستی با منحرف کردن اذهان عمومی و پیله کردن به مهاجر قصد دارند توپ را از زمین خود دور کرده و به انواع مختلف خود ما کارگران و زحمتکشان را عامل بدبختی و فلاکت روز افزونمان بدانند. میخواهند از طریق باد زدن احساسات ناسیونالیستی و مذهبی کارگران و زحمتکشان را به جان هم بندازند و دشمنی طبقاتی با سرمایه را که مسبب جنگ و آوارگی و فقر و فلاکت میباشد حاشیه ای کنند و بجایش دشمنی کرد و ترک و عرب و فارس و ایرانی و افغان و غیره را برجسته نمایند. این سیاست کثیف سرمایه داری است و از جانب کارگران آگاه و مترقی در ایران مورد تعرض قرار میگیرد.
مردم شریف و انساندوست ایران و طبقه کارگر آگاه به منافع خودش، فریب تبلیغات آزاردهنده و ضد انسانی میدیای راست را نمیخورند. ما کارگران اجازه نمیدهیم که دولتها و جریانات پشت پرده، فقر و فلاکت و فشار معیشتی تحمیل شده به ما را دست آویز باد زدن ناسیونالیسم و سیاست های کثیف مهاجرستیزانه قرار دهند. ما متحدانه تمامی قدرت و ابزارهای طبقاتی خود را برای دفاع از کارگران مهاجر بکار خواهیم بست و با برادران و خواهران هم طبقه ای خود مستقل از اینکه چه ملیت و جنسیت و نژاد و مذهبی دارند اعلام همبستگی میکنیم و خیلی واضح و روشن هرگونه تعرض را با تعرض جواب خواهیم داد. دامن زدن به فضای مهاجر ستیزی تحت هر عنوان و به هر بهانه ای، مستقیما در خدمت منافع ارتجاع و سرمایه و علیه آزادگی و شرافت انسانی میباشد.
۱۴۰۲/۷/۱۲
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 جامعهشناسی فاشیستی با الگوی کشورهای پیشرفته
در روزهای اخیر موج عظیمی از افغانستانیستیزی نه فقط در شبکههای مجازی بلکه در کوچهها و خیابانها هم راه افتاده است. تصاویر به راستی رقتباری که اوباش با قمه به مهاجران بیپناه افغانستانی هجوم میبرند را حتما بسیاری دیدهاند. ما ترجیح میدهیم به جای بازنشر آن فیلم نشان بدهیم چطور آزاده کیان، استاد جامعهشناسی دانشگاه پاریس در سخنانی به ظاهر «علمی» و «بیطرفانه» بستر ایدئولوژیک این تهاجمات فاشیستی را هموار و رفتارهای فاشیستی را توجیه میکند. در سرتاسر این گفتگو آزاده کیان کلمهای در محکومیت این حملات و این افغانستانیستیزی نمیگوید بلکه در تمام گفتگو میکوشد با هر خزعبلی رفتارهای فاشیستی را توجیه کند.
او ورود افغانستانیها به ایران را سیاست حکومت میداند، تغییر ترکیب جمعیتی ایران را به دلیل ورود مهاجران خطرناک میداند و این مزخرف را ترویج میکند که حکومت ایران میخواهد از مهاجران افغانستانی برای سرکوب اعتراضات مردم ایران استفاده کند. در نهایت هم راهحل درخشان استاد جامعهشناس مقیم پاریس این است که برای مهاجران افغانستانی اردوگاه بسازند و یک خط در میان هم ادعا میکند این کار را همین الان هم کشورهای اروپایی انجام میدهند. جامعهشناس مقیم پاریس البته نمیگوید ایدهی ساخت اردوگاه برای پناهندگان و مهاجران و جدا کردن آنها از جامعه ایدهی راست افراطی و جریانهای فاشیستی اروپایی بوده است. این را نمیگوید که در اردوگاههای مهاجران استرالیا چه جنایتهایی اتفاق افتاده است. این را نمیگوید که در همان اروپا، همان آلمان و همان فرانسه تنها راست افراطی فاشیست است که نگران تغییر جمعیتی و خواهان کنترل ورود مهاجران است. جامعهشناس ایرانی مقیم پاریس به ما نمیگوید که آن فاشیست کوچولوی درونش با بیطرفی علمی بیرون زده و دارد همان قمههایی را تیز میکند که در سنندج بر تن مهاجر افغانستانی فرود آمد.
ما هم که ملتی هستیم که کمتر از هشت ماه پیش نعره میزدیم «برای کودکان افغانی» و حالا با خیال راحت هشتگ میزنیم «اخراج افغانی مطالبه ملی». اتحاد شوم اوباش حزباللهی و شاهاللهی و یک مشت انسانستیز آدمیخوار. بزرگترین موفقیت جمهوری اسلامی تکثیر خودش در درون تمامی کسانی بوده است که آنها را به اسارت گرفته است.
#زباله_یاب
#دراکولاها
#اضمحلال_ملی
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
در روزهای اخیر موج عظیمی از افغانستانیستیزی نه فقط در شبکههای مجازی بلکه در کوچهها و خیابانها هم راه افتاده است. تصاویر به راستی رقتباری که اوباش با قمه به مهاجران بیپناه افغانستانی هجوم میبرند را حتما بسیاری دیدهاند. ما ترجیح میدهیم به جای بازنشر آن فیلم نشان بدهیم چطور آزاده کیان، استاد جامعهشناسی دانشگاه پاریس در سخنانی به ظاهر «علمی» و «بیطرفانه» بستر ایدئولوژیک این تهاجمات فاشیستی را هموار و رفتارهای فاشیستی را توجیه میکند. در سرتاسر این گفتگو آزاده کیان کلمهای در محکومیت این حملات و این افغانستانیستیزی نمیگوید بلکه در تمام گفتگو میکوشد با هر خزعبلی رفتارهای فاشیستی را توجیه کند.
او ورود افغانستانیها به ایران را سیاست حکومت میداند، تغییر ترکیب جمعیتی ایران را به دلیل ورود مهاجران خطرناک میداند و این مزخرف را ترویج میکند که حکومت ایران میخواهد از مهاجران افغانستانی برای سرکوب اعتراضات مردم ایران استفاده کند. در نهایت هم راهحل درخشان استاد جامعهشناس مقیم پاریس این است که برای مهاجران افغانستانی اردوگاه بسازند و یک خط در میان هم ادعا میکند این کار را همین الان هم کشورهای اروپایی انجام میدهند. جامعهشناس مقیم پاریس البته نمیگوید ایدهی ساخت اردوگاه برای پناهندگان و مهاجران و جدا کردن آنها از جامعه ایدهی راست افراطی و جریانهای فاشیستی اروپایی بوده است. این را نمیگوید که در اردوگاههای مهاجران استرالیا چه جنایتهایی اتفاق افتاده است. این را نمیگوید که در همان اروپا، همان آلمان و همان فرانسه تنها راست افراطی فاشیست است که نگران تغییر جمعیتی و خواهان کنترل ورود مهاجران است. جامعهشناس ایرانی مقیم پاریس به ما نمیگوید که آن فاشیست کوچولوی درونش با بیطرفی علمی بیرون زده و دارد همان قمههایی را تیز میکند که در سنندج بر تن مهاجر افغانستانی فرود آمد.
ما هم که ملتی هستیم که کمتر از هشت ماه پیش نعره میزدیم «برای کودکان افغانی» و حالا با خیال راحت هشتگ میزنیم «اخراج افغانی مطالبه ملی». اتحاد شوم اوباش حزباللهی و شاهاللهی و یک مشت انسانستیز آدمیخوار. بزرگترین موفقیت جمهوری اسلامی تکثیر خودش در درون تمامی کسانی بوده است که آنها را به اسارت گرفته است.
#زباله_یاب
#دراکولاها
#اضمحلال_ملی
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
🔴 دشمن در خانه است؛ حملات نژادپرستانه به افغانستانیهای مقیم ایران ادامه دارد
طبق گزارشات ارسالی به صدای شهریور، نهم مهرماه یک مهاجر افعانستانی در خیابان خمینی در محلهی عشقآباد اصفهان با انگیزههای نژادپرستانه مورد هجوم فرد یا افرادی با قمه قرار گرفته و از ناحیهی سر به شدت مجروح شده است. طبق این گزارش مادر او نیز پس از آن که فرزندش را با سری شکافته دیده دچار سکته شده و هماکنون هردوی آنها در بیمارستان به سر میبرند.
از سوی دیگر روزنامهی شرق خبر داده که یکشنبه شب گروهی موتورسوار با صورتهای پوشیده با قمه و چوب به افغانستانیهای ساکن محلهی قاسمآباد شهریار حمله کردند و دستم ۸ تن را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعدادی از مغازههای افغانستانیها را تخریب کردند. ساکنان میگویند آنان به هر کس که بر اساس چهره حدس میزدند افغانستانی است، حمله میکردند. آنان دوشنبه نیز با موتورهایشان به محله آمدند که مغازهداران از ترس محل کسب خود را بسته بودند. یکی از ساکنین به خبرنگار میگوید «آنها بدون ترس و مخفی کردن پلاک موتورهایشان تردد میکردند و فقط صورتهایشان را با دستمالی بسته بودند تا شناسایی نشوند».
اتحادی که در روزهای اخیر میان طیفهای مختلف حامی و مخالف جمهوری اسلامی، از کیهان و نمایندهی مجلس و فرماندار و روزنامهنگار اصلاحطلب تا سلطنتطلبان و اینفلوئنسر اینستاگرام و کارشناسان تلویزیونهای اپوزیسیون و حتی برخی از مردم عادی شکل گرفته نتایج عینی خود را یکی پس از دیگری مینمایاند. پس از انتشار تصاویر هولناک حملهی اوباش با قمه به مهاجر بیپناه افغانستانی، حالا از گوشه کنار اخبار مشابهی در حال انتشار است.
متن کامل را اینجا بخوانید
https://tinyurl.com/3man2u26
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
طبق گزارشات ارسالی به صدای شهریور، نهم مهرماه یک مهاجر افعانستانی در خیابان خمینی در محلهی عشقآباد اصفهان با انگیزههای نژادپرستانه مورد هجوم فرد یا افرادی با قمه قرار گرفته و از ناحیهی سر به شدت مجروح شده است. طبق این گزارش مادر او نیز پس از آن که فرزندش را با سری شکافته دیده دچار سکته شده و هماکنون هردوی آنها در بیمارستان به سر میبرند.
از سوی دیگر روزنامهی شرق خبر داده که یکشنبه شب گروهی موتورسوار با صورتهای پوشیده با قمه و چوب به افغانستانیهای ساکن محلهی قاسمآباد شهریار حمله کردند و دستم ۸ تن را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعدادی از مغازههای افغانستانیها را تخریب کردند. ساکنان میگویند آنان به هر کس که بر اساس چهره حدس میزدند افغانستانی است، حمله میکردند. آنان دوشنبه نیز با موتورهایشان به محله آمدند که مغازهداران از ترس محل کسب خود را بسته بودند. یکی از ساکنین به خبرنگار میگوید «آنها بدون ترس و مخفی کردن پلاک موتورهایشان تردد میکردند و فقط صورتهایشان را با دستمالی بسته بودند تا شناسایی نشوند».
اتحادی که در روزهای اخیر میان طیفهای مختلف حامی و مخالف جمهوری اسلامی، از کیهان و نمایندهی مجلس و فرماندار و روزنامهنگار اصلاحطلب تا سلطنتطلبان و اینفلوئنسر اینستاگرام و کارشناسان تلویزیونهای اپوزیسیون و حتی برخی از مردم عادی شکل گرفته نتایج عینی خود را یکی پس از دیگری مینمایاند. پس از انتشار تصاویر هولناک حملهی اوباش با قمه به مهاجر بیپناه افغانستانی، حالا از گوشه کنار اخبار مشابهی در حال انتشار است.
متن کامل را اینجا بخوانید
https://tinyurl.com/3man2u26
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
Telegraph
دشمن در خانه است؛ حملات نژادپرستانه به افغانستانیهای مقیم ایران ادامه دارد
طبق گزارشات ارسالی به صدای شهریور، نهم مهرماه یک مهاجر افعانستانی در خیابان خمینی در محلهی عشقآباد اصفهان با انگیزههای نژادپرستانه مورد هجوم فرد یا افرادی با قمه قرار گرفته و از ناحیهی سر به شدت مجروح شده است. طبق این گزارش مادر او نیز پس از آن که فرزندش…
سرخط
Video
🔴 وحشت مهاجران افغانستانی از نژادپرستان شهر اقبالیه (از توابع قزوین)
از صفحه «صدای شهریور»
نژادپرستانِ شهر #اقبالیه (از توابع قزوین) که روز گذشته به خانههای مهاجران افغانستانی حمله کردند، امروز ۱۴ مهر ۱۴۰۲ میخواهند بعد از نماز جمعه با جمعیت بیشتری دست به تجمع بزنند. مهاجران افغانستانی شدیداً در وحشت به سر میبرند.
#من_افغانستانی_هستم
بنا به گزارش منبعی آگاه به صدای شهریور، دیروز ۱۳ مهر ۱۴۰۲، نژاپرستانه به خانههای مهاجران افغانستانی در اقبالیه حمله کردهاند. نژادپرستان به هر مهاجری که در خیابان میدیدند با چوب حمله میکردند و چند نفر از مهاجران را هم با چاقو زخمی کردهاند که تاکنون اطلاع دقیقی از وضعیتشان نداریم. نژادپرستانه همچنین خانههای مهاجران را با گزارش همسایهها شناسایی کرده و به طرف پنجرهها سنگ و چوب پرتاب کرده و برخی از پنجرهها را شکستهاند. لازم به ذکر است که نیروهای پلیس نه تنها جلوی حملات به خانهها را نگرفته، بلکه با نژادپرستان همکاری کردهاند.
در ویدیویی مربوط به حملهی روز گذشته که از داخل خانهی یکی از مهاجران ثبت شده است، لحظهی پرتاب چوب توسط یکی از مهاجمان به پنجرهی خانه ثبت شده است. روی پنجرهی خانه چند قلب قرمز نقاشی شده است. همچنین صدای کودکی هراسان از داخل خانه شنیده میشود.
طبق فراخوانهایی که نژادپرستان در فضای مجازی منتشر کردهاند، آنها میخواهند امروز ۱۴ مهر ۱۴۰۲ بعد از نماز جمعه در مصلای اقبالیه با جمعیت بیشتری تجمع کنند.
شهروندان افغانستانی که شدیداً وحشتزده شدهاند، مجبور شدهاند که با قفل کردن در خانهها و قرار دادن وسایل سنگین جلوی درها جلوی ورود نژادپرستان را بگیرند. طبق مطالب منتشر شده در فضای مجازی، آنها به یکدیگر توصیه میکنند که تا جای ممکن خانه را، نه برای خرید و نه برای کار، ترک نکنند. به هیچ عنوان به همسایهها اعتماد نکنند. در صورت امکان در خانهی خود مواد غذایی و دارو ذخیره کنند. دقت کنند که بسیاری از نانواییها به افراد مهاجر نان نمیدهند. در صورت خروج، از تاکسیهای ناشناس استفاده نکنند. و مقابل درهایی که راحت باز میشوند وسایل سنگین قرار دهند و زیر پنجرهها چیزی پهن کنند.
*چهرههای افرادی که مشخصاً کودکان کمسن بودند توسط صدای شهریور تار شده است.
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sedayeshahrivar در توییتر
@sarkhatism
از صفحه «صدای شهریور»
نژادپرستانِ شهر #اقبالیه (از توابع قزوین) که روز گذشته به خانههای مهاجران افغانستانی حمله کردند، امروز ۱۴ مهر ۱۴۰۲ میخواهند بعد از نماز جمعه با جمعیت بیشتری دست به تجمع بزنند. مهاجران افغانستانی شدیداً در وحشت به سر میبرند.
#من_افغانستانی_هستم
بنا به گزارش منبعی آگاه به صدای شهریور، دیروز ۱۳ مهر ۱۴۰۲، نژاپرستانه به خانههای مهاجران افغانستانی در اقبالیه حمله کردهاند. نژادپرستان به هر مهاجری که در خیابان میدیدند با چوب حمله میکردند و چند نفر از مهاجران را هم با چاقو زخمی کردهاند که تاکنون اطلاع دقیقی از وضعیتشان نداریم. نژادپرستانه همچنین خانههای مهاجران را با گزارش همسایهها شناسایی کرده و به طرف پنجرهها سنگ و چوب پرتاب کرده و برخی از پنجرهها را شکستهاند. لازم به ذکر است که نیروهای پلیس نه تنها جلوی حملات به خانهها را نگرفته، بلکه با نژادپرستان همکاری کردهاند.
در ویدیویی مربوط به حملهی روز گذشته که از داخل خانهی یکی از مهاجران ثبت شده است، لحظهی پرتاب چوب توسط یکی از مهاجمان به پنجرهی خانه ثبت شده است. روی پنجرهی خانه چند قلب قرمز نقاشی شده است. همچنین صدای کودکی هراسان از داخل خانه شنیده میشود.
طبق فراخوانهایی که نژادپرستان در فضای مجازی منتشر کردهاند، آنها میخواهند امروز ۱۴ مهر ۱۴۰۲ بعد از نماز جمعه در مصلای اقبالیه با جمعیت بیشتری تجمع کنند.
شهروندان افغانستانی که شدیداً وحشتزده شدهاند، مجبور شدهاند که با قفل کردن در خانهها و قرار دادن وسایل سنگین جلوی درها جلوی ورود نژادپرستان را بگیرند. طبق مطالب منتشر شده در فضای مجازی، آنها به یکدیگر توصیه میکنند که تا جای ممکن خانه را، نه برای خرید و نه برای کار، ترک نکنند. به هیچ عنوان به همسایهها اعتماد نکنند. در صورت امکان در خانهی خود مواد غذایی و دارو ذخیره کنند. دقت کنند که بسیاری از نانواییها به افراد مهاجر نان نمیدهند. در صورت خروج، از تاکسیهای ناشناس استفاده نکنند. و مقابل درهایی که راحت باز میشوند وسایل سنگین قرار دهند و زیر پنجرهها چیزی پهن کنند.
*چهرههای افرادی که مشخصاً کودکان کمسن بودند توسط صدای شهریور تار شده است.
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sedayeshahrivar در توییتر
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 افغان جای چه کسی را تنگ کرده است؟
«ارسالی از یاران #همراه_سرخط»
در حالی که آمارِ رسمی مهاجرت و پناهجوییِ ایرانیان به اقصینقاطِ جهان روز به روز افزایش مییابد، موجِ منزجرکنندهای علیهِ مهاجرانِ افغانستانی به راه افتاده که باید عواقبِ خطرناکِ آن را بسیار بسیار جدی گرفت.
خبرِ حمله به افغانها -در شهرها و مناطقِ مختلف ایران- و انتشار تصاویرِ شرمآور و دردناکِ آن، سندی است بر رذالت و شرارتِ اوباشِ نژادپرستی که عقدهی حقارت و فلاکت و بردگیِ خود را بر سرِ بیپناهانِ افغانستان خالی میکنند!
افغان جای چه کسی را تنگ کرده است؟
جای شمایی که هر روز اخبار قتلهای ناموسی و زنکُشیهای همنژادانت را میخوانی و از کنارشان آسوده عبور میکنی؟! جای آنهایی که خود را به آب و آتش میزنند بلکه سرزمینِ چشم آبیها پناهشان دهد؟
جایِ پدر و مادری که نوزادِ خود را کنارِ سطل زباله رها میکنند؟ جای شهروندانی که در مملکت خودشان هم شهروندِ درجه چندم محسوب میشوند؟
جای آنهایی که در برابرِ ظلم از حقِ پایمالشدهی خویش میگذرند ولی آنرا از حلقِ ضعیفان بیرون میکشند؟!
و شما ای خارجنشینانِ ضدِ افغان که خواهانِ بازگرداندنِ ایشان به کشتارگاهِ طالبان هستید! ما نیز از کشورهای مهاجرپذیر تقاضا داریم انگلهایی چون شما را اخراج کرده و به وطن بازگردانند!
مهاجرِ افغانستانی خطرناک نیست.
خطرِ اصلی شمایید!
به نژادِ مجهول و تمدنِ موهومی که بوی تعفناش زمین و زمان را به خفگی کشانده است نبالید که به حق، آشِ دهانسوزی نبودهایم.
اگر جَنَم و اصالتاش را دارید، برای عواملِ اصلی نگونبختی و سیاهروزیتان شاخ و شانه بکشید دلاوران!
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
«ارسالی از یاران #همراه_سرخط»
در حالی که آمارِ رسمی مهاجرت و پناهجوییِ ایرانیان به اقصینقاطِ جهان روز به روز افزایش مییابد، موجِ منزجرکنندهای علیهِ مهاجرانِ افغانستانی به راه افتاده که باید عواقبِ خطرناکِ آن را بسیار بسیار جدی گرفت.
خبرِ حمله به افغانها -در شهرها و مناطقِ مختلف ایران- و انتشار تصاویرِ شرمآور و دردناکِ آن، سندی است بر رذالت و شرارتِ اوباشِ نژادپرستی که عقدهی حقارت و فلاکت و بردگیِ خود را بر سرِ بیپناهانِ افغانستان خالی میکنند!
افغان جای چه کسی را تنگ کرده است؟
جای شمایی که هر روز اخبار قتلهای ناموسی و زنکُشیهای همنژادانت را میخوانی و از کنارشان آسوده عبور میکنی؟! جای آنهایی که خود را به آب و آتش میزنند بلکه سرزمینِ چشم آبیها پناهشان دهد؟
جایِ پدر و مادری که نوزادِ خود را کنارِ سطل زباله رها میکنند؟ جای شهروندانی که در مملکت خودشان هم شهروندِ درجه چندم محسوب میشوند؟
جای آنهایی که در برابرِ ظلم از حقِ پایمالشدهی خویش میگذرند ولی آنرا از حلقِ ضعیفان بیرون میکشند؟!
و شما ای خارجنشینانِ ضدِ افغان که خواهانِ بازگرداندنِ ایشان به کشتارگاهِ طالبان هستید! ما نیز از کشورهای مهاجرپذیر تقاضا داریم انگلهایی چون شما را اخراج کرده و به وطن بازگردانند!
مهاجرِ افغانستانی خطرناک نیست.
خطرِ اصلی شمایید!
به نژادِ مجهول و تمدنِ موهومی که بوی تعفناش زمین و زمان را به خفگی کشانده است نبالید که به حق، آشِ دهانسوزی نبودهایم.
اگر جَنَم و اصالتاش را دارید، برای عواملِ اصلی نگونبختی و سیاهروزیتان شاخ و شانه بکشید دلاوران!
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
🔴 کارگر ایرانی یا کارگر افغانستانی؟ مسأله این نیست!
متن از گروه نویسندگان #سرخط
☑️ ریشههای بیکاری کارگران ایرانی را نه در کار کردن کارگران افغانستانی، که در موانع سرمایهگذاری تولیدی در کشور (در شرایطی که سرمایهها در حوزههای ایدئولوژیک و امنیتی دود میشوند و به هوا میروند)، در قانون کار استثماری و در قراردادهای موقت و حداقل دستمزدهای ناچیز باید جُست.
مسأله کارگر ایرانی بهتر است یا کارگر افغانستانی نیست؛ مسأله اعتراض کردن علیه «منطق استثمار» است؛ مسأله چرک و خون و کثافتی است که از «سرمایهداری» میچکد و اگر ما این چرک و خون را در هیأت رفتارهای مهاجرستیزانه درونی کنیم و بروز دهیم، چیزی نیستیم جز «پیچ و مهره»های همین سیستم استثماری کثافت جمهوری اسلامی و طالبان.
چرا اساسا باید موقعیتهای شغلی فوق استثماری وجود داشته باشد و بابت آن چانه بزنیم که ایرانیها تحت آن نابود شوند یا افغانستانیها؟
در هر دو کشور سیاهترینِ ارتجاعها حاکماند و باید علیه آن بپا خواست. اگر افغانستانیها از شر طالبان به ایران فرار میکنند، ما ایرانیها هم از شر جمهوری اسلامی به ترکیه و دوبی میرویم، تحت بدترین شرایط به زندگی و کار استثماری تن میدهیم و بعد باز تحت اسفانگیزترین موقعیتها خود را به این یا آن کشور اروپایی میرسانیم و زندگی تحقیرآمیز دیگری را از سر میگیریم.
این سیستم سرمایهداری و استبداد سیاسی حاصل از آن است که آوارگی و استثمار را به ما تحمیل کرده و به شنیعترین شکلی با برجسته کردن کاذب دعواهای نژادپرستانه، اصل ماجرا را مخفی میکند.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/45m4PZ5
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
متن از گروه نویسندگان #سرخط
☑️ ریشههای بیکاری کارگران ایرانی را نه در کار کردن کارگران افغانستانی، که در موانع سرمایهگذاری تولیدی در کشور (در شرایطی که سرمایهها در حوزههای ایدئولوژیک و امنیتی دود میشوند و به هوا میروند)، در قانون کار استثماری و در قراردادهای موقت و حداقل دستمزدهای ناچیز باید جُست.
مسأله کارگر ایرانی بهتر است یا کارگر افغانستانی نیست؛ مسأله اعتراض کردن علیه «منطق استثمار» است؛ مسأله چرک و خون و کثافتی است که از «سرمایهداری» میچکد و اگر ما این چرک و خون را در هیأت رفتارهای مهاجرستیزانه درونی کنیم و بروز دهیم، چیزی نیستیم جز «پیچ و مهره»های همین سیستم استثماری کثافت جمهوری اسلامی و طالبان.
چرا اساسا باید موقعیتهای شغلی فوق استثماری وجود داشته باشد و بابت آن چانه بزنیم که ایرانیها تحت آن نابود شوند یا افغانستانیها؟
در هر دو کشور سیاهترینِ ارتجاعها حاکماند و باید علیه آن بپا خواست. اگر افغانستانیها از شر طالبان به ایران فرار میکنند، ما ایرانیها هم از شر جمهوری اسلامی به ترکیه و دوبی میرویم، تحت بدترین شرایط به زندگی و کار استثماری تن میدهیم و بعد باز تحت اسفانگیزترین موقعیتها خود را به این یا آن کشور اروپایی میرسانیم و زندگی تحقیرآمیز دیگری را از سر میگیریم.
این سیستم سرمایهداری و استبداد سیاسی حاصل از آن است که آوارگی و استثمار را به ما تحمیل کرده و به شنیعترین شکلی با برجسته کردن کاذب دعواهای نژادپرستانه، اصل ماجرا را مخفی میکند.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/45m4PZ5
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
Telegraph
🔴 کارگر ایرانی یا کارگر افغانستانی؟ مسأله این نیست!
با بالا گرفتن موج افغانستانی ستیزی، عدهای میکوشند تا با کارگر-دوست نشان دادن خود، عذاب وجدان کاذبی را به مدافعان طبقهی کارگر تحمیل کنند مبنی بر اینکه: «چگونه است که دم از حق و حقوق کارگر ایرانی میزنید اما وقتی بحث به فرصتهای شغلیاش میرسد که نصیب افغانها…
سرخط
Photo
🔴 دیدیم و شرم نکردیم
این روزها بارها تصاویر شرمآوری از کتک زدن مهاجران افغانستانی در کوچه و خیابانهای ایران منتشر شده است. نه توسط عوامل حکومتی جنایتکار بلکه توسط مردمی که ادعا میکنند «آزادی» و «عدالت» میخواهند اما به همین راحتی حاضرند مهاجران افغانستانی را در کوچه و خیابان کتک بزنند و البته همزمان ادعای «غیرت» و «شرف» هم داشته باشند.
کافی است به کامنتهایی که زیر پستهای سرخط گذاشتهاند نگاه کنید تا چهرهی عریان فاشیسم و دیگریستیزی آدمخوار و خونریز را در سیمای تک تک اینها ببینید.
تنها برای یادآوری به یاد بیاوریم که سال گذشته و در جریان قیام ژینا افغانستانیهای بسیاری در کنار مردم ایران علیه ستم جمهوری اسلامی مبارزه کردند و بسیاری از آنها بازداشت و زندانی و شهید شدند. آن هم در وضعیتی که کمترین بهای بازداشت یک افغانستانی در ایران (چه اوراق اقامت قانونی داشته باشد و چه نداشته باشد) اخراج و رد مرز و در واقع تحویل به رژیم طالبان است. دقیقا همان رفتاری که یک برادر دینی دیگر جمهوری اسلامی در ترکیه مشغول انجام آن است و پناهجویان و مهاجرین، از جمله چندین پناهجو و مهاجر ایرانی را دیپورت و اخراج کرده است. هیولای دیگریستیزی و بسیج ملی علیه خارجیها اشکال گوناگونی دارد اما در همهی جهان به یک اندازه نشانههای یک بیماری عفونی عمیق است و آنهایی که کامنت میگذارند، آنهایی که هشتگ میزنند «اخراج افغانی خواسته ملی» و آنهایی که در خیابان مهاجران افغانستانی را کتک میزنند تنها تاولهای این عفونت هستند.
اما به یاد بیاوریم در سال گذشته محمدرضا سروری، نوجوان ۱۴ سالهی افغانستانی در اعتراضات ۳۰ شهریور تهران با گلولهای از پشت سر کشته شد.
ستاره تاجیک در ۳۱ شهریور به دلیل صدمات متعدد ناشی از برخورد با جسم سخت در حالی که صورت و بدن او دچار شکستگیهای متعدد شده بود کشته شد.
و نجمالدین تاجیک کارگر مهاجر افغانستانی در ۸ مهر در جمعهی خونین زاهدان به قتل رسید.
یکبار هم از خودمان بپرسیم: ما برای افغانستانیها چه کردیم؟ بله! سالها و دههها در مقابل ظلم حکومتی در قبال آنان سکوت کردیم و بعد خودمان نیز شریک ظلم و تعدی و تبعیض شدیم.
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
این روزها بارها تصاویر شرمآوری از کتک زدن مهاجران افغانستانی در کوچه و خیابانهای ایران منتشر شده است. نه توسط عوامل حکومتی جنایتکار بلکه توسط مردمی که ادعا میکنند «آزادی» و «عدالت» میخواهند اما به همین راحتی حاضرند مهاجران افغانستانی را در کوچه و خیابان کتک بزنند و البته همزمان ادعای «غیرت» و «شرف» هم داشته باشند.
کافی است به کامنتهایی که زیر پستهای سرخط گذاشتهاند نگاه کنید تا چهرهی عریان فاشیسم و دیگریستیزی آدمخوار و خونریز را در سیمای تک تک اینها ببینید.
تنها برای یادآوری به یاد بیاوریم که سال گذشته و در جریان قیام ژینا افغانستانیهای بسیاری در کنار مردم ایران علیه ستم جمهوری اسلامی مبارزه کردند و بسیاری از آنها بازداشت و زندانی و شهید شدند. آن هم در وضعیتی که کمترین بهای بازداشت یک افغانستانی در ایران (چه اوراق اقامت قانونی داشته باشد و چه نداشته باشد) اخراج و رد مرز و در واقع تحویل به رژیم طالبان است. دقیقا همان رفتاری که یک برادر دینی دیگر جمهوری اسلامی در ترکیه مشغول انجام آن است و پناهجویان و مهاجرین، از جمله چندین پناهجو و مهاجر ایرانی را دیپورت و اخراج کرده است. هیولای دیگریستیزی و بسیج ملی علیه خارجیها اشکال گوناگونی دارد اما در همهی جهان به یک اندازه نشانههای یک بیماری عفونی عمیق است و آنهایی که کامنت میگذارند، آنهایی که هشتگ میزنند «اخراج افغانی خواسته ملی» و آنهایی که در خیابان مهاجران افغانستانی را کتک میزنند تنها تاولهای این عفونت هستند.
اما به یاد بیاوریم در سال گذشته محمدرضا سروری، نوجوان ۱۴ سالهی افغانستانی در اعتراضات ۳۰ شهریور تهران با گلولهای از پشت سر کشته شد.
ستاره تاجیک در ۳۱ شهریور به دلیل صدمات متعدد ناشی از برخورد با جسم سخت در حالی که صورت و بدن او دچار شکستگیهای متعدد شده بود کشته شد.
و نجمالدین تاجیک کارگر مهاجر افغانستانی در ۸ مهر در جمعهی خونین زاهدان به قتل رسید.
یکبار هم از خودمان بپرسیم: ما برای افغانستانیها چه کردیم؟ بله! سالها و دههها در مقابل ظلم حکومتی در قبال آنان سکوت کردیم و بعد خودمان نیز شریک ظلم و تعدی و تبعیض شدیم.
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 گویی سهم افغانها از این جهان بیش از زندگی، مرگ بوده است
زلزلهای به بزرگی ۶/۲ ریشتر دیروز دوباره هرات را لرزاند. اگر این خط را میخوانید و صفحه را اسکرول میکنید، شاید بهتر باشد کمی بیشتر تأمل کنید.
خاورمیانه در آتش میسوزد. در آتش جنگ نیروهای شبهنظامی ارتجاعی حماس و دولت اشغالگر اسرائیل. در آتش بمبارانشدن روژاوا توسط دولت ترکیه. در آتش خون و تن بیجان صدها کودک بیگناه. در میان این اخبار افغانستان دوبار میلرزد و سرخط اخبار را نیز در حد چندساعتی به خود مشغول نمیکند.
بیش از ۲۵۰۰ نفر به گواه آمار در زلزلهی هرات جان میبازند اما مرگشان صدایی از کسی بلند نمیکند. بسیاری از روستاها بطور کامل ویران میشوند و تصاویر ویرانههایشان آه از نهاد کسی بلند نمیکند. همه امدادهای بینالمللی که در چند روز گذشته اعلام حمایت کرده بودند در نسبت با اسرائیل، در برابر مرگ افغانها ساکتاند. افغانستانی که چندسال قبل در یک همدستی و اتحاد آشکار میان قدرتهای بینالملی مجددا به اسارت طالبان درآمد و مردمش برای بار هزارم آواره و مجبور به مهاجرت به کشورهای همجوار و همسایه شدند.
گویی سهم افغانها از این جهان بیش از زندگی، مرگ بوده است. به همین دلیل است که خبر کشتهشدن افغانها، تبدیل به خبر نمیشود. چندان که کشته شدن مردم فلسطین خبرساز نیست.
صحبت از یک زلزله و آوار تخریب و ویرانی، صحبت از یک اتفاق طبیعی، خشم طبیعت یا حتی مسالهای صرفا سیاسی-اقتصادی نیست که بواسطهی آن از بیکفایتی طالبان و سیاستهای محرومسازی و نئولیبرالیسم و بنیادگرایی و .. سخن بگوییم. هر رویداد به ظاهر طبیعی، نسبتی وثیق با وضعیت اجتماعی دارد. و ما باید از خودمان یپرسیم: اگر از روی اخبار زلزلهی افغانستان، آوارگیشان و جاندادنشان میگذریم، چه بلایی بر سر وضعیت اخلاقی جامعهمان آمده است؟ آیا میان این پریدنها و ندیدنها با افغانستیزی، فاشیسم و آنچه روزهای گذشته در اقبالیه قزوین و پاکدشت و .. در جریان بود میتوان نسبتی برقرار کرد؟
ما در #سرخط فکر میکنیم از رهگذر اندیشیدن به این مفاهیم و گرفتن چندباره و هموارهی مچ خودمان در ماجرای دیگریستیزی و نژادپرستی است که میتوانیم از سیاست اخلاقیتری سخن بگوییم.
#افغانستان
#هرات
#زلزله
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
زلزلهای به بزرگی ۶/۲ ریشتر دیروز دوباره هرات را لرزاند. اگر این خط را میخوانید و صفحه را اسکرول میکنید، شاید بهتر باشد کمی بیشتر تأمل کنید.
خاورمیانه در آتش میسوزد. در آتش جنگ نیروهای شبهنظامی ارتجاعی حماس و دولت اشغالگر اسرائیل. در آتش بمبارانشدن روژاوا توسط دولت ترکیه. در آتش خون و تن بیجان صدها کودک بیگناه. در میان این اخبار افغانستان دوبار میلرزد و سرخط اخبار را نیز در حد چندساعتی به خود مشغول نمیکند.
بیش از ۲۵۰۰ نفر به گواه آمار در زلزلهی هرات جان میبازند اما مرگشان صدایی از کسی بلند نمیکند. بسیاری از روستاها بطور کامل ویران میشوند و تصاویر ویرانههایشان آه از نهاد کسی بلند نمیکند. همه امدادهای بینالمللی که در چند روز گذشته اعلام حمایت کرده بودند در نسبت با اسرائیل، در برابر مرگ افغانها ساکتاند. افغانستانی که چندسال قبل در یک همدستی و اتحاد آشکار میان قدرتهای بینالملی مجددا به اسارت طالبان درآمد و مردمش برای بار هزارم آواره و مجبور به مهاجرت به کشورهای همجوار و همسایه شدند.
گویی سهم افغانها از این جهان بیش از زندگی، مرگ بوده است. به همین دلیل است که خبر کشتهشدن افغانها، تبدیل به خبر نمیشود. چندان که کشته شدن مردم فلسطین خبرساز نیست.
صحبت از یک زلزله و آوار تخریب و ویرانی، صحبت از یک اتفاق طبیعی، خشم طبیعت یا حتی مسالهای صرفا سیاسی-اقتصادی نیست که بواسطهی آن از بیکفایتی طالبان و سیاستهای محرومسازی و نئولیبرالیسم و بنیادگرایی و .. سخن بگوییم. هر رویداد به ظاهر طبیعی، نسبتی وثیق با وضعیت اجتماعی دارد. و ما باید از خودمان یپرسیم: اگر از روی اخبار زلزلهی افغانستان، آوارگیشان و جاندادنشان میگذریم، چه بلایی بر سر وضعیت اخلاقی جامعهمان آمده است؟ آیا میان این پریدنها و ندیدنها با افغانستیزی، فاشیسم و آنچه روزهای گذشته در اقبالیه قزوین و پاکدشت و .. در جریان بود میتوان نسبتی برقرار کرد؟
ما در #سرخط فکر میکنیم از رهگذر اندیشیدن به این مفاهیم و گرفتن چندباره و هموارهی مچ خودمان در ماجرای دیگریستیزی و نژادپرستی است که میتوانیم از سیاست اخلاقیتری سخن بگوییم.
#افغانستان
#هرات
#زلزله
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 آتش بیگانههراسی و افغانستانیستیزی به هر بهانهای شعلهور میشود
گفته میشود که روز گذشته طی یک درگیری خیابانی در میبد یک نوجوان به قتل رسیده و قاتل که اهل افغانستان بوده به سرعت دستگیر میشود.
جمعی از مردم شهر به این بهانه به شهرک محل سکونت اتباع افغانستانی حمله کرده و خانهها را به آتش کشیدهاند.
این صرفا نوک کوه یخ نژادپرستی و بیگانهستیزی است که در اعماق جامعهی «ایرانی» جریان دارد.
تعمیم دادن یک جرم ارتکابی به تمامی افراد متعلق به یک قوم یا ملیت در اقلیت و جرمانگاری کردن از آنها، از نشانههای اولیهی فاشیسم است که البته صرفا مختص جغرافیای ایران نبوده و در همه جای دنیا سابقهای دیرینه دارد. نمونهای مشابه، کاری است که جامعهی آلمان سالهای طولانی با اقلیت یهودی این کشور کرد و در نهایت منجر به هولناکترین نسلکشی سیستماتیک تاریخ انسان در طول سالهای جنگ جهانی دوم شد.
قتل، سرقت، تجاوز و خشونت و هر بزه دیگری، ریشهها و دلایلی فارغ از ملیت، نژاد و طبقه دارد.
روزی نیست که خبر زورگیری، زنکشی یا قتل خیابانی که در آن هم مرتکب بزه و هم قربانی هر دو ایرانی هستند را نشنویم.
کاملا محتمل بود که قربانی درگیری خیابانی دیشب در میبد، نه نوجوان ایرانی که تبعهی افغانستانی باشد.
اگر حالا و در همین لحظه که به خاطر قدرت گرفتن دوبارهی طالبان، تعداد بیشتری از اتباع افغانستان به ایران پناه آوردهاند و بیشتر در سطح شهر دیده میشوند، در مقابل کمپینهای سازمانیافتهی افغانستانیستیزی نایستیم، در آیندهای نه چندان دور، فرزندانمان بار شرم ناشی از گناه ما را به دوش خواهند کشید و از ما خواهند پرسید: آن لحظه که افغانستانیها را میکشتند و خانههایشان را آتش میزدند، آن روزی که حکومت آنها را دستهدسته ردمرز میکرد و به کام مرگ به دست طالبان میفرستاد، تو کجا بودی و چه میکردی؟
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_فاشیسم
#مهاجران_افغانستانی
#افغانستانی_ستیزی
#بیگانه_هراسی
@sarkhatism
گفته میشود که روز گذشته طی یک درگیری خیابانی در میبد یک نوجوان به قتل رسیده و قاتل که اهل افغانستان بوده به سرعت دستگیر میشود.
جمعی از مردم شهر به این بهانه به شهرک محل سکونت اتباع افغانستانی حمله کرده و خانهها را به آتش کشیدهاند.
این صرفا نوک کوه یخ نژادپرستی و بیگانهستیزی است که در اعماق جامعهی «ایرانی» جریان دارد.
تعمیم دادن یک جرم ارتکابی به تمامی افراد متعلق به یک قوم یا ملیت در اقلیت و جرمانگاری کردن از آنها، از نشانههای اولیهی فاشیسم است که البته صرفا مختص جغرافیای ایران نبوده و در همه جای دنیا سابقهای دیرینه دارد. نمونهای مشابه، کاری است که جامعهی آلمان سالهای طولانی با اقلیت یهودی این کشور کرد و در نهایت منجر به هولناکترین نسلکشی سیستماتیک تاریخ انسان در طول سالهای جنگ جهانی دوم شد.
قتل، سرقت، تجاوز و خشونت و هر بزه دیگری، ریشهها و دلایلی فارغ از ملیت، نژاد و طبقه دارد.
روزی نیست که خبر زورگیری، زنکشی یا قتل خیابانی که در آن هم مرتکب بزه و هم قربانی هر دو ایرانی هستند را نشنویم.
کاملا محتمل بود که قربانی درگیری خیابانی دیشب در میبد، نه نوجوان ایرانی که تبعهی افغانستانی باشد.
اگر حالا و در همین لحظه که به خاطر قدرت گرفتن دوبارهی طالبان، تعداد بیشتری از اتباع افغانستان به ایران پناه آوردهاند و بیشتر در سطح شهر دیده میشوند، در مقابل کمپینهای سازمانیافتهی افغانستانیستیزی نایستیم، در آیندهای نه چندان دور، فرزندانمان بار شرم ناشی از گناه ما را به دوش خواهند کشید و از ما خواهند پرسید: آن لحظه که افغانستانیها را میکشتند و خانههایشان را آتش میزدند، آن روزی که حکومت آنها را دستهدسته ردمرز میکرد و به کام مرگ به دست طالبان میفرستاد، تو کجا بودی و چه میکردی؟
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_فاشیسم
#مهاجران_افغانستانی
#افغانستانی_ستیزی
#بیگانه_هراسی
@sarkhatism