بعد اخه امروز یه کوله سیستمتومی داشتیم که میگفت یک هفته ست تب کردم و گلودرد و سردرد دارم و مریض من بود و میگفت از کوله سیستکتومی شما اینا رو گرفتم. فکر کنم منم از کوله سیستکتومیش گرفتم.
یه مریض ایتیپی داشتیم با پلاکت ۳۷ که دارم تلاش میکنم یادم بیاد لکوپنی هم داشت یا نه و اول کوله سیستکتومیه رو دیدم یا ایتیپیه رو که بهش دادم کولهسیستکتومیمو یا نه.
Forwarded from کالیکو و شرکا (Saber)
ولی اگر سرفه بخاطر سیگار باشه و بدندرد بخاطر خستگی و بعدا بخاطر غیبت دهنم رو بگان چی
همه دارن انتخاب واحد میکنن ولی ما لیترالی ۲۱ واحد از ۳۰ واحدمونو هنوز امتحان هم ندادیم 😩
اینجا چنان ناامن و ناپایدار است که اگر برای یک ساعت از کسی جدا شوی، ممکن است مجبور شوی در ابدیت دنبالش بگردی.
[یادداشتهای شیطان]
[یادداشتهای شیطان]
قرار بود این همگروهیمون که خیلی گوهه امروز نیاد، و من صبح خیلی خوشحال و رومود بودم، بعد زنگ زد گفت میام و سّگّ شدم. با گریه به مریم گفتم من از نظر روحی توانایی شنیدن صدای این آدمو ندارم. و همینطوری در خودم گریستم تا راند تموم شد حضرت آقا نیومد، ولی من هنوز از فکر این که ممکنه ببینمش اعصابم خرده.
یعنی کل علوم پایه آرزو میکردم اینو نبینم، نه تنها تمام کلاسا با هم بودیم، الان استیجری هم روزامو با حضورش قهوهای میکنه.
بعد جای دردناکش اینه که چون من بیسیکلی از همه بدم میاد، کسی باور نمیکنه که این یکی واقعا کصشره و باید بهش نفرت ورزید. هی بهش فرصت میدن. :((