🔴 جمهوری اسلامی: وزیر كشور استعفا دهد.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
اینکه استاندار گلستان مرخصی گرفته است و در اين شرايط همه چيز را ول کرده و رفته شرمآور است، ولی اینکه وسط سیل گلستان وزیر کشور مىآيد تلویزیون و راحت مىگويد: برای مشکلات خانوادگی رفته خارج و بهش گفتم ببین اگر مشکلی پیش نمیاد برو، «شرمآورتر است»
اگر هر كشور ديگرى بود وزیر و استاندارش باید "حداقل" استعفا میدادند!
🔸این مطالبه "حداقلی" به جایی نمیرسد، آنکه باید کنار برود حسن روحانی است که در این شرایط از تفریح قشم نگذشت.
✍ دکتر #سعید_زیباکلام:
▫️شورای نگهبان! درود بر بصیرت و نگهبانیات!
▫️مجلس شورا! چه با صلابت و هشیاری از منافع ملی و آرمانهای انقلاب حفاظت و حراست میکنید.
▫️درود بر وجدانهای نمایندگان ملت!
🆔 @Saeidzibakalam
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
اینکه استاندار گلستان مرخصی گرفته است و در اين شرايط همه چيز را ول کرده و رفته شرمآور است، ولی اینکه وسط سیل گلستان وزیر کشور مىآيد تلویزیون و راحت مىگويد: برای مشکلات خانوادگی رفته خارج و بهش گفتم ببین اگر مشکلی پیش نمیاد برو، «شرمآورتر است»
اگر هر كشور ديگرى بود وزیر و استاندارش باید "حداقل" استعفا میدادند!
🔸این مطالبه "حداقلی" به جایی نمیرسد، آنکه باید کنار برود حسن روحانی است که در این شرایط از تفریح قشم نگذشت.
✍ دکتر #سعید_زیباکلام:
▫️شورای نگهبان! درود بر بصیرت و نگهبانیات!
▫️مجلس شورا! چه با صلابت و هشیاری از منافع ملی و آرمانهای انقلاب حفاظت و حراست میکنید.
▫️درود بر وجدانهای نمایندگان ملت!
🆔 @Saeidzibakalam
📝 #یادداشت دکتر #سعید_زیباکلام:
🔺چقدر خوب بود رسانههای غیرتمند و وظیفهشناس (شامل صدا و سیما) از دولت میخواستند اعلام کند اولاً در این ایام کدامیک از وزرا به مناطق سیلزده سفر کردهاند؟ و ثانیا چه اقداماتی کردهاند ؟
🔺بهراستی، جانبداری از اعتدال و تدبیر و شرافت و غیرت حدومرز ندارد؟
🔺بهراستی مصلحتاندیشیهای مقامات عالیمقام حدود و ثغوری دارد؟
🔺آیا موازین مصلحتاندیشیها روشن است؟
🆔 @Saeidzibakalam
🔺چقدر خوب بود رسانههای غیرتمند و وظیفهشناس (شامل صدا و سیما) از دولت میخواستند اعلام کند اولاً در این ایام کدامیک از وزرا به مناطق سیلزده سفر کردهاند؟ و ثانیا چه اقداماتی کردهاند ؟
🔺بهراستی، جانبداری از اعتدال و تدبیر و شرافت و غیرت حدومرز ندارد؟
🔺بهراستی مصلحتاندیشیهای مقامات عالیمقام حدود و ثغوری دارد؟
🔺آیا موازین مصلحتاندیشیها روشن است؟
🆔 @Saeidzibakalam
📝⭕️ #یادداشت دکتر #سعید_زیباکلام:
🔻حاجی دلیگانی، نماینده مجلس: "بحث دو تابعیتی استاندار گلستان و خانوادهاش در مجلس پیگیری میشود."
🔹ببینید راهبردهای کلان نظام چقدر از سال ۸۸-۸۹ به بعد موفق و بصیرتمندانه بوده که تازه حاجی دلیگانی میخواهد فقط موضوع دوتابعیتی بودن استاندار گلستان و خانوادهاش را پیگیری کند!!
🔸نمایندگان شریف و غیرتمند و وطندوست مجلس شورای پاکدستی! اصل موضوع دوتابعیتیها چی شد؟
🔹امکان دارد شیفتگان خدمت، صادقانه و شفاف به ملت بگویند کدام مقامات وطندوست دوتابعیتی هستند؟
🔸امکان داره مجلس شورای خدوم، مواضع و آراء نمایندگان در موضوع دوتابعیتیها را شفاف به ملت اعلام کند؟
⛔️خدایا! نظام داره کجا میره؟ قرار بود مجلس خانه ملت باشد و پاسدار انقلاب و میهن.
🤲 خدایا! توفیقمان ده تا پرده نفاق و چربزبانی و فریبکاری از چهره گرگان و کفتاران و لاشخوران این ملت بزداییم.
▪️"الحمدلله الذی هدینا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدینا الله".
🗓 چهارشنبه، ۷ فروردین ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
🔻حاجی دلیگانی، نماینده مجلس: "بحث دو تابعیتی استاندار گلستان و خانوادهاش در مجلس پیگیری میشود."
🔹ببینید راهبردهای کلان نظام چقدر از سال ۸۸-۸۹ به بعد موفق و بصیرتمندانه بوده که تازه حاجی دلیگانی میخواهد فقط موضوع دوتابعیتی بودن استاندار گلستان و خانوادهاش را پیگیری کند!!
🔸نمایندگان شریف و غیرتمند و وطندوست مجلس شورای پاکدستی! اصل موضوع دوتابعیتیها چی شد؟
🔹امکان دارد شیفتگان خدمت، صادقانه و شفاف به ملت بگویند کدام مقامات وطندوست دوتابعیتی هستند؟
🔸امکان داره مجلس شورای خدوم، مواضع و آراء نمایندگان در موضوع دوتابعیتیها را شفاف به ملت اعلام کند؟
⛔️خدایا! نظام داره کجا میره؟ قرار بود مجلس خانه ملت باشد و پاسدار انقلاب و میهن.
🤲 خدایا! توفیقمان ده تا پرده نفاق و چربزبانی و فریبکاری از چهره گرگان و کفتاران و لاشخوران این ملت بزداییم.
▪️"الحمدلله الذی هدینا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدینا الله".
🗓 چهارشنبه، ۷ فروردین ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
⭕️📝 #یادداشت دکتر #سعید_زیباکلام
✅"چرا عدالتخواهان همواره باید سیاهنمایی کنند؟"
❌ زیرا رجال قدرتمند و مسئولان، از هر حزب و جناح و جریانی، همواره مستعد سیاهکاری و تبهکاری هستند.
❌ زیرا بسیاری از مسئولان نظام نه بالقوه که بالفعل دچار سیاهکاری و تبهکاری شدهاند.
❌ زیرا نهادهای نظارتی همواره استعداد دارند تا با نهادهای تحت نظارت خود وارد دادوستدی تبهکارانه شوند و شبکهای از مفسدان و غارتگران اموال عمومی را تشکیل بدهند.
❌ زیرا هیچ مقدار بصیرت لازم نیست تا دیده شود که امروزه چنین شبکه گستردهای بواقع تشکیل شدهاست. نیز، هیچ مقدار شجاعت هم لازم نیست تا گفته شود که امروزه چنین ابرشبکهای از تبهکاران تشکیل شدهاست.
❌ زیرا مادام که سیاهکارانی هستند که بی هیچ ترس و هراسی، و بی هیچ حساب و کتاب و عقابی مدام در پی تجاوز به بیتالمال هستند باید که سیاهنمایانی باشند تا از سر عدالتخواهی و امانتداری و وطندوستی آن سیاهکاریها را بنمایانند و افشا کنند، تا همچون غربالی عرصه سیاست و اقتصاد را از سیهکاران و تبهکاران بزدایند و تطهیر کنند. تا حقوق یتیمان و محرومان و مستضعفان و ابناءالسبیل و بیپناهان کمتر از سوی منافقان ظاهرالصلاح حراملقمهی مست دنیا مورد تعدی و تجاوز قرار گیرد.
✳ آری! عدالتخواهان اگر علیشناس و علیفهماند و پیمانی با علی در دل بستهاند که بسم الله! یاعلی! وگرنه مام وطن را پاسداری کنند و وطندوستی پیشه کنند و جوانمردی و مروت و انصاف.
▪️"ای دنیا! اف بر دوستی تو و بر شیفتگان مکار و متجاوز تو"
🖋سعید زیباکلام
🗓۱۲ فروردین ۱۳۹۸، روز جمهوری اسلامی
🆔 @Saeidzibakalam
✅"چرا عدالتخواهان همواره باید سیاهنمایی کنند؟"
❌ زیرا رجال قدرتمند و مسئولان، از هر حزب و جناح و جریانی، همواره مستعد سیاهکاری و تبهکاری هستند.
❌ زیرا بسیاری از مسئولان نظام نه بالقوه که بالفعل دچار سیاهکاری و تبهکاری شدهاند.
❌ زیرا نهادهای نظارتی همواره استعداد دارند تا با نهادهای تحت نظارت خود وارد دادوستدی تبهکارانه شوند و شبکهای از مفسدان و غارتگران اموال عمومی را تشکیل بدهند.
❌ زیرا هیچ مقدار بصیرت لازم نیست تا دیده شود که امروزه چنین شبکه گستردهای بواقع تشکیل شدهاست. نیز، هیچ مقدار شجاعت هم لازم نیست تا گفته شود که امروزه چنین ابرشبکهای از تبهکاران تشکیل شدهاست.
❌ زیرا مادام که سیاهکارانی هستند که بی هیچ ترس و هراسی، و بی هیچ حساب و کتاب و عقابی مدام در پی تجاوز به بیتالمال هستند باید که سیاهنمایانی باشند تا از سر عدالتخواهی و امانتداری و وطندوستی آن سیاهکاریها را بنمایانند و افشا کنند، تا همچون غربالی عرصه سیاست و اقتصاد را از سیهکاران و تبهکاران بزدایند و تطهیر کنند. تا حقوق یتیمان و محرومان و مستضعفان و ابناءالسبیل و بیپناهان کمتر از سوی منافقان ظاهرالصلاح حراملقمهی مست دنیا مورد تعدی و تجاوز قرار گیرد.
✳ آری! عدالتخواهان اگر علیشناس و علیفهماند و پیمانی با علی در دل بستهاند که بسم الله! یاعلی! وگرنه مام وطن را پاسداری کنند و وطندوستی پیشه کنند و جوانمردی و مروت و انصاف.
▪️"ای دنیا! اف بر دوستی تو و بر شیفتگان مکار و متجاوز تو"
🖋سعید زیباکلام
🗓۱۲ فروردین ۱۳۹۸، روز جمهوری اسلامی
🆔 @Saeidzibakalam
⭕️📝 #یادداشت دکتر #سعید_زیباکلام
📌چرا سیاهنمایی جرمانگاری نمیشود؟
🔹۱. ابتدا باید سوال کنیم سیاهنمایی چیست؟ واضح است که کاملاً امکان دارد افراد مختلف پاسخهای متفاوتی به این سوال بدهند. لیکن پاسخهای دو گروه است که اهمیت بسیار دارد: گروهی که در جامعه ما متهم به سیاهنمایی میشوند و گروهی که برخی افراد را متهم به سیاهنمایی میکنند و سپس برخی از آنها را محکوم و مجازات میکنند.
🔸۲. اگر از متهمان بپرسیم: به راستی شما چکار کردهاید که متهم به سیاهنمایی شدهاید؟ پاسخشان نوعاً این است که برخی از موارد رانتخواری، غارت بیتالمال، تعدی و تجاوز به اموال عمومی، و حقهبازی و عوامفریبی و دروغگویی برخی مقامات و مدیران نظام را افشاء و بعضاً مورد انتقاد و اعتراض قرار دادهایم.
🔹۳. و اگر از متهمکنندگان بپرسیم:
به راستی متهمان/محکومان چه کردهاند؟ چنانچه سوالکننده را به علل سیاسی قابل اعتناء و اوضاع را به لحاظ افکار عمومی منفی ارزیابی کرده و در مقام پاسخ برآیند، پاسخشان نوعاً این است که:
آنها سیاهنمایی کردهاند. اگر اصرار شود که یعنی چکار کردهاند؟ احتمالاً گفته میشود:
برخی از مسئولان نظام را سیاهنمایی کردهاند. اگر باز هم پافشاری شود که ”سیاهنمایی کردهاند“، یعنی دقیقاً چکار کردهاند؟ چنانچه در مقام پاسخگویی برآیند احتمالاً نوعاً چیزی در این حدود میگویند:
واقعیات را قلب/مخدوش کردهاند. اگر احیاناً سوالکننده متوجه فضای سیاسی نباشد و یا به فضای سیاسی بیاعتنا باشد و مصرّ بر روشنشدن ماجرا شود، سوال میکند: مگر واقعیات چگونه بودهاند؟ متهمکنندگان نوعاً یکی از این گونه پاسخها یا ترکیبی از آنها را میدهند:
واقعیات اینگونه نیست که گفته شده.
یا: متهمان هیچ سند یا مدرک محکمهپسندی که نشان دهد واقعیت آن گونه است که آنها ادعا کردهاند، ندارند.
یا: خود این سوالات نوعی سیاهنمایی قوه قضاییه است.
چنانچه سوالکننده بازهم پیگیر سوالات مجازاتانگیزش شود، احتمالاً سوال میکند: آیا در واقع میخواهید ادعای متهمان را تکذیب کنید؟ و یا: گفتید ”واقعیات اینگونه نیست“، امکان دارد بگویید واقعیات چگونه است؟ و هکذا.
🔸۴. میتوان منطقاً این سلسله از سوال و جواب را بدون هیچ فرجام معیّن یا طبیعیای ادامه داد لیکن گمان میکنم همین مقدار کفایت کند تا نشان دهد ”مفهوم سیاهنمایی“ چه میزان لیز و لغزنده و غبارآلود است. و نتیجتاً، دستگاه قضا میتواند با آن نه تقریباً که تحقیقاً هر کاری که اراده و میل کند انجام بدهد.
🔹۵. آیا روشن نیست که فرجام عملی جرمانگارینشدنِ سیاهنمایی و این روندِ قضاییِ فیالواقع سیاسی چیست؟ آیا دیده نمیشود که از طرفی، همواره افشاگران و معترضان به تعدّی و تجاوز به بیتالمال عموماً و به سهولت مورد تعقیب قضایی و مجازات قرار میگیرند و از طرف دیگر، همواره عموم مسئولان مفسد و ظالم و سارقِ اموال عمومی از هر گونه تعقیب و مجازات مصون میشوند؟
🔸۶. اینک آیا قدری روشن شده که چرا سیاهنمایی جرمانگاری نشده است؟ و چرا تا آیندهای قابل پیشبینی چنین نخواهد شد؟
🔹۷. البته روشن است که حتی اگر سیاهنمایی در شرایطی اضطراری به شفافترین و مضبوطترین صورت ممکن هم جرمانگاری شود باز هم رویهمرفته این امکان وجود دارد که ”جرم سیاهنمایی“ به طور دلخواه و بلاضابطه در مواردی و در موقعیتهایی به منتقدان و معترضان به دربار زروزوروتزویر نسبت داده آنها را متهم و سپس محکوم و مجازات کنند.
🔸۸. آیا تاکنون به جدّ اندیشیدهایم که چه مصالح عالیهای لاپوشانی و اختفای چنین سرقتسالاریِ خودساختهای را ایجاب و توجیه میکند؟
▪️"کل نفس بما کسبت رهینه"
🖋 سعید زیباکلام
🗓۱۸ فروردین ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
📌چرا سیاهنمایی جرمانگاری نمیشود؟
🔹۱. ابتدا باید سوال کنیم سیاهنمایی چیست؟ واضح است که کاملاً امکان دارد افراد مختلف پاسخهای متفاوتی به این سوال بدهند. لیکن پاسخهای دو گروه است که اهمیت بسیار دارد: گروهی که در جامعه ما متهم به سیاهنمایی میشوند و گروهی که برخی افراد را متهم به سیاهنمایی میکنند و سپس برخی از آنها را محکوم و مجازات میکنند.
🔸۲. اگر از متهمان بپرسیم: به راستی شما چکار کردهاید که متهم به سیاهنمایی شدهاید؟ پاسخشان نوعاً این است که برخی از موارد رانتخواری، غارت بیتالمال، تعدی و تجاوز به اموال عمومی، و حقهبازی و عوامفریبی و دروغگویی برخی مقامات و مدیران نظام را افشاء و بعضاً مورد انتقاد و اعتراض قرار دادهایم.
🔹۳. و اگر از متهمکنندگان بپرسیم:
به راستی متهمان/محکومان چه کردهاند؟ چنانچه سوالکننده را به علل سیاسی قابل اعتناء و اوضاع را به لحاظ افکار عمومی منفی ارزیابی کرده و در مقام پاسخ برآیند، پاسخشان نوعاً این است که:
آنها سیاهنمایی کردهاند. اگر اصرار شود که یعنی چکار کردهاند؟ احتمالاً گفته میشود:
برخی از مسئولان نظام را سیاهنمایی کردهاند. اگر باز هم پافشاری شود که ”سیاهنمایی کردهاند“، یعنی دقیقاً چکار کردهاند؟ چنانچه در مقام پاسخگویی برآیند احتمالاً نوعاً چیزی در این حدود میگویند:
واقعیات را قلب/مخدوش کردهاند. اگر احیاناً سوالکننده متوجه فضای سیاسی نباشد و یا به فضای سیاسی بیاعتنا باشد و مصرّ بر روشنشدن ماجرا شود، سوال میکند: مگر واقعیات چگونه بودهاند؟ متهمکنندگان نوعاً یکی از این گونه پاسخها یا ترکیبی از آنها را میدهند:
واقعیات اینگونه نیست که گفته شده.
یا: متهمان هیچ سند یا مدرک محکمهپسندی که نشان دهد واقعیت آن گونه است که آنها ادعا کردهاند، ندارند.
یا: خود این سوالات نوعی سیاهنمایی قوه قضاییه است.
چنانچه سوالکننده بازهم پیگیر سوالات مجازاتانگیزش شود، احتمالاً سوال میکند: آیا در واقع میخواهید ادعای متهمان را تکذیب کنید؟ و یا: گفتید ”واقعیات اینگونه نیست“، امکان دارد بگویید واقعیات چگونه است؟ و هکذا.
🔸۴. میتوان منطقاً این سلسله از سوال و جواب را بدون هیچ فرجام معیّن یا طبیعیای ادامه داد لیکن گمان میکنم همین مقدار کفایت کند تا نشان دهد ”مفهوم سیاهنمایی“ چه میزان لیز و لغزنده و غبارآلود است. و نتیجتاً، دستگاه قضا میتواند با آن نه تقریباً که تحقیقاً هر کاری که اراده و میل کند انجام بدهد.
🔹۵. آیا روشن نیست که فرجام عملی جرمانگارینشدنِ سیاهنمایی و این روندِ قضاییِ فیالواقع سیاسی چیست؟ آیا دیده نمیشود که از طرفی، همواره افشاگران و معترضان به تعدّی و تجاوز به بیتالمال عموماً و به سهولت مورد تعقیب قضایی و مجازات قرار میگیرند و از طرف دیگر، همواره عموم مسئولان مفسد و ظالم و سارقِ اموال عمومی از هر گونه تعقیب و مجازات مصون میشوند؟
🔸۶. اینک آیا قدری روشن شده که چرا سیاهنمایی جرمانگاری نشده است؟ و چرا تا آیندهای قابل پیشبینی چنین نخواهد شد؟
🔹۷. البته روشن است که حتی اگر سیاهنمایی در شرایطی اضطراری به شفافترین و مضبوطترین صورت ممکن هم جرمانگاری شود باز هم رویهمرفته این امکان وجود دارد که ”جرم سیاهنمایی“ به طور دلخواه و بلاضابطه در مواردی و در موقعیتهایی به منتقدان و معترضان به دربار زروزوروتزویر نسبت داده آنها را متهم و سپس محکوم و مجازات کنند.
🔸۸. آیا تاکنون به جدّ اندیشیدهایم که چه مصالح عالیهای لاپوشانی و اختفای چنین سرقتسالاریِ خودساختهای را ایجاب و توجیه میکند؟
▪️"کل نفس بما کسبت رهینه"
🖋 سعید زیباکلام
🗓۱۸ فروردین ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۱)
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
💢 اندیشه ”اسلامیکردن دانشگاه“ از همان ابتدای انعقادش ناصواب و اشتباه بود زیرا به تصریح و اکثراً به تلویح مبتنی بر پیشفرضهایی بود که یکی از یکی تآمّلناشدهتر و بلکه ناموجّهتر بودند و کماکان هستند.
♦️اکنون به بررسی این پیشفرضها میپردازیم.
🔸بزرگترین پیشفرض یا پیشفرض مادر این فکر این بود که حوزههای علمیه و مؤسسات تابعه آن همگی اسلامی هستند. و به همین دلیل است که در این چهل سال حتی یکبار هم نشنیدهایم که حوزه را باید اسلامی کرد.
🔸دلالت پیشفرض مادر نامصرّحِ ناگفته این است که نه تنها همه اجزاء و ارکان و مناسبات ریز و درشت حوزه کاملا یا رویهمرفته با موازین اسلامی مطابقت دارد که بعلاوه، مدیریت مدارس حوزوی، دروس حوزوی، چگونگی آموزش در حوزهها، نگرش به پژوهش، کیفیت پژوهش در حوزهها، نظام مالی حاکم بر مدیریت حوزهها، چگونگی ارتقاء مراتب علمی در حوزهها، و ربط و نسبت حوزهها با مجموعه گسترده و متنوعی از پدیدارها و معضلات و حاجات و آمال و آرمانهای اجتماعیـسیاسیـاقتصادیـفرهنگیِ جامعه هیچیک هیچ مقدار جرح و تعدیل و اصلاحی طلب نمیکند.
▪️انتهای بخش اول
▫️ادامه دارد...
🗓۲۹ فروردین ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
💢 اندیشه ”اسلامیکردن دانشگاه“ از همان ابتدای انعقادش ناصواب و اشتباه بود زیرا به تصریح و اکثراً به تلویح مبتنی بر پیشفرضهایی بود که یکی از یکی تآمّلناشدهتر و بلکه ناموجّهتر بودند و کماکان هستند.
♦️اکنون به بررسی این پیشفرضها میپردازیم.
🔸بزرگترین پیشفرض یا پیشفرض مادر این فکر این بود که حوزههای علمیه و مؤسسات تابعه آن همگی اسلامی هستند. و به همین دلیل است که در این چهل سال حتی یکبار هم نشنیدهایم که حوزه را باید اسلامی کرد.
🔸دلالت پیشفرض مادر نامصرّحِ ناگفته این است که نه تنها همه اجزاء و ارکان و مناسبات ریز و درشت حوزه کاملا یا رویهمرفته با موازین اسلامی مطابقت دارد که بعلاوه، مدیریت مدارس حوزوی، دروس حوزوی، چگونگی آموزش در حوزهها، نگرش به پژوهش، کیفیت پژوهش در حوزهها، نظام مالی حاکم بر مدیریت حوزهها، چگونگی ارتقاء مراتب علمی در حوزهها، و ربط و نسبت حوزهها با مجموعه گسترده و متنوعی از پدیدارها و معضلات و حاجات و آمال و آرمانهای اجتماعیـسیاسیـاقتصادیـفرهنگیِ جامعه هیچیک هیچ مقدار جرح و تعدیل و اصلاحی طلب نمیکند.
▪️انتهای بخش اول
▫️ادامه دارد...
🗓۲۹ فروردین ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
دکتر سعید زیباکلام
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۳) 🔸پیشفرض سوم که به شدت متأثر از پیشفرض مادر است این که نهاد بزرگ و بسیار تأثیرگذار قضایی هم اسلامی است زیرا اولاً رئیس فقیه آن از جانب ولی فقیه نصب شده است و ثانیاً بسیاری از مناصب کلیدی آن در دست حوزویان است و بنابراین…
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۴)
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔸پیشفرض ضمنی پنجم این که همه نهادهای تعلیم و تربیتی ابتدایی و متوسط سراسر کشور کمابیش اسلامی هستند و اگر هم نقصان و انحرافاتی این جا و آنجا وجود دارد با اصلاح دانشگاه که سرچشمه و منبع اصلی مفاسد و انحرافات است مرتفع خواهد شد.
🔸پیشفرض ششم این است که همه نهادهای فرهنگی و هنری ما یا کمابیش اسلامی هستند و یا اگر هم به قدر رضایتبخشی اسلامی نیستند به احتمال قوی تابع نهاد بزرگ و تأثیرگذاری به نام دانشگاه هستند که هم هدایت و مدیریت آن نهادها را عهدهدار هستند و هم بدنه کارشناسی و اجرایی آن نهادها را تشکیل میدهند. با تغییر هدایت و مدیریت آن نهادها به سمت حوزویان و بعضاً دانشگاهیانِ منقاد از طرفی، و اسلامیکردن دانشگاهها از طرفی دیگر، نهادهای فرهنگیـهنریِ کمتر اسلامی هم اسلامی خواهند شد.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش چهارم
▫️ادامه دارد...
🗓۴ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔸پیشفرض ضمنی پنجم این که همه نهادهای تعلیم و تربیتی ابتدایی و متوسط سراسر کشور کمابیش اسلامی هستند و اگر هم نقصان و انحرافاتی این جا و آنجا وجود دارد با اصلاح دانشگاه که سرچشمه و منبع اصلی مفاسد و انحرافات است مرتفع خواهد شد.
🔸پیشفرض ششم این است که همه نهادهای فرهنگی و هنری ما یا کمابیش اسلامی هستند و یا اگر هم به قدر رضایتبخشی اسلامی نیستند به احتمال قوی تابع نهاد بزرگ و تأثیرگذاری به نام دانشگاه هستند که هم هدایت و مدیریت آن نهادها را عهدهدار هستند و هم بدنه کارشناسی و اجرایی آن نهادها را تشکیل میدهند. با تغییر هدایت و مدیریت آن نهادها به سمت حوزویان و بعضاً دانشگاهیانِ منقاد از طرفی، و اسلامیکردن دانشگاهها از طرفی دیگر، نهادهای فرهنگیـهنریِ کمتر اسلامی هم اسلامی خواهند شد.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش چهارم
▫️ادامه دارد...
🗓۴ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
دکتر سعید زیباکلام
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۴) 🖋 دکتر #سعید_زیباکلام 🔸پیشفرض ضمنی پنجم این که همه نهادهای تعلیم و تربیتی ابتدایی و متوسط سراسر کشور کمابیش اسلامی هستند و اگر هم نقصان و انحرافاتی این جا و آنجا وجود دارد با اصلاح دانشگاه که سرچشمه و منبع اصلی مفاسد…
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۵)
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔸پیشفرض ضمنی هفتم این است که نهادهای نظامی/انتظامی ما اسلامی هستند زیرا اولاً رؤسای آنها بلااستثناء از سوی ولی فقیه منصوب میشوند و ثانیاً تمام این قبیل نهادها تحت هدایت و نظارت دقیق سازمانهای عقیدتی/سیاسی قرار دارند، سازمانهایی که مدیریتشان بلااستثناء با حوزویان است.
🔸بدینترتیب است که تمام نهادهای نظامی/انتظامی منحیثالمجموع اسلامی هستند. نهادهای امنیتی نیز، با کمی تفاوت اینجا و آنجا، وضعی مشابه نهادهای نظامی/انتظامی دارند و لذا آنها هم تماماً اسلامی هستند.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش پنجم
▫️ادامه دارد...
🗓۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔸پیشفرض ضمنی هفتم این است که نهادهای نظامی/انتظامی ما اسلامی هستند زیرا اولاً رؤسای آنها بلااستثناء از سوی ولی فقیه منصوب میشوند و ثانیاً تمام این قبیل نهادها تحت هدایت و نظارت دقیق سازمانهای عقیدتی/سیاسی قرار دارند، سازمانهایی که مدیریتشان بلااستثناء با حوزویان است.
🔸بدینترتیب است که تمام نهادهای نظامی/انتظامی منحیثالمجموع اسلامی هستند. نهادهای امنیتی نیز، با کمی تفاوت اینجا و آنجا، وضعی مشابه نهادهای نظامی/انتظامی دارند و لذا آنها هم تماماً اسلامی هستند.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش پنجم
▫️ادامه دارد...
🗓۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
دکتر سعید زیباکلام
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۵) 🖋 دکتر #سعید_زیباکلام 🔸پیشفرض ضمنی هفتم این است که نهادهای نظامی/انتظامی ما اسلامی هستند زیرا اولاً رؤسای آنها بلااستثناء از سوی ولی فقیه منصوب میشوند و ثانیاً تمام این قبیل نهادها تحت هدایت و نظارت دقیق سازمانهای عقیدتی/سیاسی…
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۶)
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔴 نتیجهگیری
🔹اگر از موضعی فوقانی نگاهی به آن پیشفرضها بیافکنیم با منظره رویهمرفته بسیار شگفتانگیزی مواجه میشویم: در میان عموم نهادهای بزرگ کشور تنها یک نهاد است که باید اسلامی شود زیرا مابقی یا کاملاً و یا کمابیش اسلامی هستند. آن نهاد هم دانشگاه است. روشن است که هیچ مقام مسئولی در جمهوری اسلامی چنین بیمهابا و بیملاحظه نیست که این موضع و آن پیشفرضها را بر زبان آورد. لیکن باید تصریح کنم که زبان گویای اعمال و بعضا سیاستهای اجرایی، و نیز زبان اظهارات کمابیش صریحِ کلّیت مسئولان نظام دقیقاً همین دلالت را دارد.
♦️اینک قدری تأمل کنیم: تمام نهادهای متعددِ به ارثرسیده از رژیم سابق، حدوداً یکی دو سه سال بعد از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن ۵۷ یا کاملاً و یا کمابیش اسلامی شدند، الّا دانشگاه.
🔹به عبارت دیگر تمام اجزاء و نهادهای فرهنگ و جامعه کلان ایران همگی و به سرعت کمابیش اسلامی شدند الّا دانشگاه. منظره عجیبی است که تمام نهادهای بزرگ و مؤثر کشور جملگی اسلامی باشند یا اسلامی شده باشند و تنها یک نهاد همچنان و بیهیچ تأثیر و تأثر متقابلی با سایر خردهفرهنگها و نهادها، غیر اسلامی مانده باشد. گویی خردهفرهنگهای متعدد جامعه کلان ما در یک فضای واحدِ جداگانه قرنطینهشده قرار دارند و این خردهفرهنگ دانشگاه است که بنیاناً در فضای نامبارک و کمابیش منحوس و آلودهای قرار دارد. همه مطلوب و یا کمابیش مطلوبند الّا دانشگاه، که به طرز غیرمنتظره و مذمومی غیر اسلامی باقی مانده و لاجرم باید اسلامی شود.
🔹ملاحظه میشود که چرا فکر ”اسلامیکردن دانشگاه“ از بیخوبن بر روی شماری از پیشفرضهای سرتاپا غلط استوار بوده است. اینک اما میخواهم به تصریح تمام بگویم که هیچ یک از نهادهای بزرگ و تأثیرگذار جامعه ما اسلامی نبوده و نیست اما ناگهان ما بر آن شدیم که دانشگاه را باید اسلامی کرد! در اینجا رايحه مهلکِ متعفّنی به مشام میرسد که امیدوارم این قبیل گفتگوها باب بررسی بیپرده و شفاف پدیدار مهلک متعفّن را بگشاید.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش ششم
▫️ادامه دارد...
🗓۸ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔴 نتیجهگیری
🔹اگر از موضعی فوقانی نگاهی به آن پیشفرضها بیافکنیم با منظره رویهمرفته بسیار شگفتانگیزی مواجه میشویم: در میان عموم نهادهای بزرگ کشور تنها یک نهاد است که باید اسلامی شود زیرا مابقی یا کاملاً و یا کمابیش اسلامی هستند. آن نهاد هم دانشگاه است. روشن است که هیچ مقام مسئولی در جمهوری اسلامی چنین بیمهابا و بیملاحظه نیست که این موضع و آن پیشفرضها را بر زبان آورد. لیکن باید تصریح کنم که زبان گویای اعمال و بعضا سیاستهای اجرایی، و نیز زبان اظهارات کمابیش صریحِ کلّیت مسئولان نظام دقیقاً همین دلالت را دارد.
♦️اینک قدری تأمل کنیم: تمام نهادهای متعددِ به ارثرسیده از رژیم سابق، حدوداً یکی دو سه سال بعد از برداشتن گام اول انقلاب در بهمن ۵۷ یا کاملاً و یا کمابیش اسلامی شدند، الّا دانشگاه.
🔹به عبارت دیگر تمام اجزاء و نهادهای فرهنگ و جامعه کلان ایران همگی و به سرعت کمابیش اسلامی شدند الّا دانشگاه. منظره عجیبی است که تمام نهادهای بزرگ و مؤثر کشور جملگی اسلامی باشند یا اسلامی شده باشند و تنها یک نهاد همچنان و بیهیچ تأثیر و تأثر متقابلی با سایر خردهفرهنگها و نهادها، غیر اسلامی مانده باشد. گویی خردهفرهنگهای متعدد جامعه کلان ما در یک فضای واحدِ جداگانه قرنطینهشده قرار دارند و این خردهفرهنگ دانشگاه است که بنیاناً در فضای نامبارک و کمابیش منحوس و آلودهای قرار دارد. همه مطلوب و یا کمابیش مطلوبند الّا دانشگاه، که به طرز غیرمنتظره و مذمومی غیر اسلامی باقی مانده و لاجرم باید اسلامی شود.
🔹ملاحظه میشود که چرا فکر ”اسلامیکردن دانشگاه“ از بیخوبن بر روی شماری از پیشفرضهای سرتاپا غلط استوار بوده است. اینک اما میخواهم به تصریح تمام بگویم که هیچ یک از نهادهای بزرگ و تأثیرگذار جامعه ما اسلامی نبوده و نیست اما ناگهان ما بر آن شدیم که دانشگاه را باید اسلامی کرد! در اینجا رايحه مهلکِ متعفّنی به مشام میرسد که امیدوارم این قبیل گفتگوها باب بررسی بیپرده و شفاف پدیدار مهلک متعفّن را بگشاید.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش ششم
▫️ادامه دارد...
🗓۸ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
دکتر سعید زیباکلام
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۶) 🖋 دکتر #سعید_زیباکلام 🔴 نتیجهگیری 🔹اگر از موضعی فوقانی نگاهی به آن پیشفرضها بیافکنیم با منظره رویهمرفته بسیار شگفتانگیزی مواجه میشویم: در میان عموم نهادهای بزرگ کشور تنها یک نهاد است که باید اسلامی شود زیرا مابقی…
⭕️📝 اسلامیکردن دانشگاه و حوزه! (۷)
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔻 آیا اسلامیشدن دانشگاه به معنای علمیشدن دانشگاه است؟
🔸برخی میگویند که اسلامیشدن دانشگاه یعنی علمیشدن آن. این سخن ابهامات بسیاری دارد و چقدر خوب است که قائلان آن سخن خود به تشریح و توضیح آن اقدام کنند. با این وصف، اگر خواسته باشیم قدری از آن ابهامات بکاهیم لازم میشود بر مقوله ”علمیت“ یا ”علمیبودن“ تأمل کنیم. برای این امر شایسته است به نکاتی چند بپردازیم.
🔹در حوزه تخصصی ”علمشناسی“، زمانی ما علمشناسان بر این باور یقینی و امیدبخش بودیم که یافتن ممیّزاتی برای ”علمیت“ یا ”علمیبودن“ یا ”تمییز علم از غیر علم“ کار چندان دشواری نیست و عنقریب این ممیّزات را شناسایی خواهیم کرد. اگر سرمنزلِ یافتن آن موازین را در نهضت روشنفکری قرن هجده اروپا قرار دهیم و قدری هم خودِ نهضت روشنفکری را مورد مطالعه غیر روزنامهنگارانه قرار دهیم درخواهیم یافت که هیوم و کانت رویهمرفته تلقی سادهاندیشانهای از این موازین داشتند. اما باید اذعان کنم که اکثر ما علمشناسان از اواخر قرن بیستم تدریجا و متزایداً تمایل یافتهایم درباره چیستی”علمیت“(”علمیبودن“) و ممیّزات آن اساساً مباحثه و مناقشه نکنیم و از این موضوع عبور کنیم زیرا جایگاه ممتاز و منحصربهفردی که فلاسفه عصر عقل برای علم قائل شده بودند از حدود ربع چهارم قرن بیستم رو به زوال گذاشته است. تحت تأثیر انقلاب علمی قرن هفدهم، فیلسوفان و اندیشمندان نهضت روشنفکری بر این پندار رفته بودند که علم مجسمه معرفت صادق و عقلانی است. امروزه اما، نه تنها هیچ فیلسوف علمشناسی بر این باور نیست که حتی برخی از فیلسوفان بزرگ و پرنفوذ غرب چندان اهمیتی برای علم قائل نیستند و آن را نهادی، یا جریانی همطراز سایر نهادهای اجتماعی، فرهنگی، و هنری میدانند. به همین دلیل هم هست که اگر در آثار پژوهشی سی چهل سال گذشته جستجو کنیم به سرعت بلاموضوعشدن مقوله علمیت را درخواهیم یافت. از آن طرف، اقلّی از علمشناسان را هم خواهیم یافت که گرچه دست از پژوهش در این زمینه برداشتهاند لیکن امید دارند شاید بتوان در آینده سخن اجماعآورِ قابل قبولی درباره علم گفت.
🔹دوم اینکه، همین نکته نخست فوق دلالت دارد بر اینکه ”علمی“ صفت یا خصوصیتی ذاتی، ماهوی، جوهری، و طبیعی نیست و هر کس به هر نحو و شکلی که بخواهد میتواند آن را مفهومسازی کند.
🔹سوم نکته اینکه، بنده از ”علمیشدن“ دانشگاه به رغم قدری تأمل و تلاش هیچگونه تصور یا تخیلی نتوانستم فراهم آورم: دانشگاه یک نهاد ذوابعاد و پیچیدهای است که در آن کارها و تعاملات مقولتاً بسیار متنوعی صورت میگیرد و بعلاوه محصولات مقولتاً متنوعی از آن و در آن حاصل میشود. اینکه قائل شویم همه انواع آن مقولات فلان ویژگی را باید پیدا کنند سخن غیر قابل فهمی است. اذعان کنم که تاکنون درباره هیچ دانشگاهی چنین ویژگی را هم نشنیدهام. البته گاه در عنوان دانشگاهی، ”علم و فناوری“ ذکر میشود لیکن ”علمی“ به منزله ویژگی یا ممیّزة آن دانشگاه ــ ”دانشگاه علمی“ ــ هرگز برخورد نکردهام.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش هفتم
▫️ادامه دارد...
🗓۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam
🖋 دکتر #سعید_زیباکلام
🔻 آیا اسلامیشدن دانشگاه به معنای علمیشدن دانشگاه است؟
🔸برخی میگویند که اسلامیشدن دانشگاه یعنی علمیشدن آن. این سخن ابهامات بسیاری دارد و چقدر خوب است که قائلان آن سخن خود به تشریح و توضیح آن اقدام کنند. با این وصف، اگر خواسته باشیم قدری از آن ابهامات بکاهیم لازم میشود بر مقوله ”علمیت“ یا ”علمیبودن“ تأمل کنیم. برای این امر شایسته است به نکاتی چند بپردازیم.
🔹در حوزه تخصصی ”علمشناسی“، زمانی ما علمشناسان بر این باور یقینی و امیدبخش بودیم که یافتن ممیّزاتی برای ”علمیت“ یا ”علمیبودن“ یا ”تمییز علم از غیر علم“ کار چندان دشواری نیست و عنقریب این ممیّزات را شناسایی خواهیم کرد. اگر سرمنزلِ یافتن آن موازین را در نهضت روشنفکری قرن هجده اروپا قرار دهیم و قدری هم خودِ نهضت روشنفکری را مورد مطالعه غیر روزنامهنگارانه قرار دهیم درخواهیم یافت که هیوم و کانت رویهمرفته تلقی سادهاندیشانهای از این موازین داشتند. اما باید اذعان کنم که اکثر ما علمشناسان از اواخر قرن بیستم تدریجا و متزایداً تمایل یافتهایم درباره چیستی”علمیت“(”علمیبودن“) و ممیّزات آن اساساً مباحثه و مناقشه نکنیم و از این موضوع عبور کنیم زیرا جایگاه ممتاز و منحصربهفردی که فلاسفه عصر عقل برای علم قائل شده بودند از حدود ربع چهارم قرن بیستم رو به زوال گذاشته است. تحت تأثیر انقلاب علمی قرن هفدهم، فیلسوفان و اندیشمندان نهضت روشنفکری بر این پندار رفته بودند که علم مجسمه معرفت صادق و عقلانی است. امروزه اما، نه تنها هیچ فیلسوف علمشناسی بر این باور نیست که حتی برخی از فیلسوفان بزرگ و پرنفوذ غرب چندان اهمیتی برای علم قائل نیستند و آن را نهادی، یا جریانی همطراز سایر نهادهای اجتماعی، فرهنگی، و هنری میدانند. به همین دلیل هم هست که اگر در آثار پژوهشی سی چهل سال گذشته جستجو کنیم به سرعت بلاموضوعشدن مقوله علمیت را درخواهیم یافت. از آن طرف، اقلّی از علمشناسان را هم خواهیم یافت که گرچه دست از پژوهش در این زمینه برداشتهاند لیکن امید دارند شاید بتوان در آینده سخن اجماعآورِ قابل قبولی درباره علم گفت.
🔹دوم اینکه، همین نکته نخست فوق دلالت دارد بر اینکه ”علمی“ صفت یا خصوصیتی ذاتی، ماهوی، جوهری، و طبیعی نیست و هر کس به هر نحو و شکلی که بخواهد میتواند آن را مفهومسازی کند.
🔹سوم نکته اینکه، بنده از ”علمیشدن“ دانشگاه به رغم قدری تأمل و تلاش هیچگونه تصور یا تخیلی نتوانستم فراهم آورم: دانشگاه یک نهاد ذوابعاد و پیچیدهای است که در آن کارها و تعاملات مقولتاً بسیار متنوعی صورت میگیرد و بعلاوه محصولات مقولتاً متنوعی از آن و در آن حاصل میشود. اینکه قائل شویم همه انواع آن مقولات فلان ویژگی را باید پیدا کنند سخن غیر قابل فهمی است. اذعان کنم که تاکنون درباره هیچ دانشگاهی چنین ویژگی را هم نشنیدهام. البته گاه در عنوان دانشگاهی، ”علم و فناوری“ ذکر میشود لیکن ”علمی“ به منزله ویژگی یا ممیّزة آن دانشگاه ــ ”دانشگاه علمی“ ــ هرگز برخورد نکردهام.
🔴 و الی الله ترجع الامور
▪️انتهای بخش هفتم
▫️ادامه دارد...
🗓۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
🆔 @Saeidzibakalam