Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
🔴 #امام_خمینی و گزاره «نظام مقدس»!
....
....
🔶 امام خلاف باور غالب علما و مراجع کنونی و هم عصر خودشان که #دین را فقط برای آبادانی آخرت می پنداشتند، تنها قرائتی از اسلام را پذیرفته بودند که رسیدن به سعادت اخروی، در گرو نیل به سعادت دنیوی است.
🔶و برای همین بود که در اندیشه ایشان، دین باید گره گشای مسائل جامعه امروز بشری، پاسخگوی پرسش های ذهن آدمی و مروج یک روش زندگی خاص و به عبارت بهتر، یک نوع #تمدن باشد.
🔶امام اما هوشیارتر از آن بود که « #حکومت_اسلامی» را با « #اسلام_حکومتی» اشتباه بگیرد و خود موسس نوعی «حکومت مذهبی نامشروع» گردد.
🔶امام با دیدی همه جانبه به تاریخ اسلام به این حقیقت دست یافته بود، که غالب حکومت های مذهبی پس از #پیامبر .ص.، که در تمام سرزمین های اسلامی تشکیل شده بودند، نه تنها دینی نبوده اند بلکه نامشروع و ضد دینی نیز بوده اند.
🔶حکومت هایی که یک وجه مشترک خاص با یکدیگر داشتند و آن "قدسی کردن" تمام شئونات اجتماعی سیاسی، تحت تئوری «السلطان ظل الله» که سلطان و حاکم اسلامی سایه خدا است و هیچکس حق اعتراض به او و عملکرد او را ندارد، و حکومت اسلامی خواست خداوند است و مردم آنقدر بالغ و رشید نیستند که در کار خدا فضولی کنند، و در یک کلام با سنگر گرفتن پشت مقدسات، به مقدسات خنجر می زدند، و مردم را #استعمار و #استحمار می نمودند و ستم روا می داشتند.
🔶امام اما وقتی حکومت اسلامی تشکیل داد، تمام بت های دینی را شکست و در اولین اقدام از تمام گزاره هایی که می شود از آنها تقدس سازی کرد، #تقدس_زدایی نمود تا مردم و توده ها، جسارت مواجهه و پرسش و استیضاح آنان را داشته باشند.
🔶کارکتر هایی مثل #روحانیت، رهبری، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، سپاه پاسداران، ارتش، بسیج، مراجع تقلید، حوزه های علمیه، انتظار فرج، انسان مومن، انسان انقلابی و ... را هر چند امام برخی را تاسیس و برخی را ترویج می کند، اما در مقام تایید، نه تنها از #مقدس_کردن آنها شدیدا اجتناب می کنند، بلکه آنان را کامل زمینی، ملموس، قابل خطا و انحراف و قابل دسترس توده ها قرار می دهند، به نحوی که خودشان اولین نفری هستند که در مقام منتقد برخی از آنها ظاهر می شوند.
🔶امام حتی پا را فراتر گذاشته و تعریف و فلسفه تازه ای از عبادات به ظاهر شخصی، چون حج و نماز و روزه و ... ارائه می دهند که عمیقا ضد نگاه سکولار و مقدس ماب به دین است.
🔶امام هم زمان با تقدس زدایی از نهادها یا اشخاص فوق، به تقدس بخشی به دو گزاره تازه « #مردم» و « #عدالت»، اقدام می کنند که در کل تاریخ توسط حاکمان اسلامی تحقیر و تخفیف داده شده است.
🔶امام، با احیا کردن این دو اصل، مشروعیت حکومت اسلامی را در گرو "کسب رضایت مردم و اجرای عدالت اجتماعی" قرار دادند و هیچ شخص، نهاد و گزاره دینی را فرای این دو شرط مورد تایید اسلام قلمداد نکردند.
🔶امام با تکرار مکرر عباراتی چون «وای بر روزی که مردم از جمهوری اسلامی ناامید گردند، می ترسم ما کاری با اسلام کنیم که محمدرضا نکرد، آن روز که مردم قیام کنند علیه شما مسئولین، یوم الله است، مردم ما را سرکار آوردند و ممکن است ما را کنار بزنند، می ترسم عاقبت ما عاقبت هیتلر بشود و ...» برای "مردم" نقشی اصلی، به صورت آغاز کننده و تمام کننده قائل شدند.
بر خلاف نظر برخی علمای کنونی که برای مردم نقشی صرفا مقبولیتی و نه مشروعیتی قائل اند.
🔶فلذا آنجا است که گزاره «نظام مقدس» آنچنان که امروزه صبح تا شب لق لقه زبان ها شده و برای گریز از #نقد، تکرار می شود، در گفتار و اندیشه امام، #مطلقا تبلیغ و ترویج نشده است.
#سلمان_کدیور
.....
.....
@Falaakhon
....
....
🔶 امام خلاف باور غالب علما و مراجع کنونی و هم عصر خودشان که #دین را فقط برای آبادانی آخرت می پنداشتند، تنها قرائتی از اسلام را پذیرفته بودند که رسیدن به سعادت اخروی، در گرو نیل به سعادت دنیوی است.
🔶و برای همین بود که در اندیشه ایشان، دین باید گره گشای مسائل جامعه امروز بشری، پاسخگوی پرسش های ذهن آدمی و مروج یک روش زندگی خاص و به عبارت بهتر، یک نوع #تمدن باشد.
🔶امام اما هوشیارتر از آن بود که « #حکومت_اسلامی» را با « #اسلام_حکومتی» اشتباه بگیرد و خود موسس نوعی «حکومت مذهبی نامشروع» گردد.
🔶امام با دیدی همه جانبه به تاریخ اسلام به این حقیقت دست یافته بود، که غالب حکومت های مذهبی پس از #پیامبر .ص.، که در تمام سرزمین های اسلامی تشکیل شده بودند، نه تنها دینی نبوده اند بلکه نامشروع و ضد دینی نیز بوده اند.
🔶حکومت هایی که یک وجه مشترک خاص با یکدیگر داشتند و آن "قدسی کردن" تمام شئونات اجتماعی سیاسی، تحت تئوری «السلطان ظل الله» که سلطان و حاکم اسلامی سایه خدا است و هیچکس حق اعتراض به او و عملکرد او را ندارد، و حکومت اسلامی خواست خداوند است و مردم آنقدر بالغ و رشید نیستند که در کار خدا فضولی کنند، و در یک کلام با سنگر گرفتن پشت مقدسات، به مقدسات خنجر می زدند، و مردم را #استعمار و #استحمار می نمودند و ستم روا می داشتند.
🔶امام اما وقتی حکومت اسلامی تشکیل داد، تمام بت های دینی را شکست و در اولین اقدام از تمام گزاره هایی که می شود از آنها تقدس سازی کرد، #تقدس_زدایی نمود تا مردم و توده ها، جسارت مواجهه و پرسش و استیضاح آنان را داشته باشند.
🔶کارکتر هایی مثل #روحانیت، رهبری، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، سپاه پاسداران، ارتش، بسیج، مراجع تقلید، حوزه های علمیه، انتظار فرج، انسان مومن، انسان انقلابی و ... را هر چند امام برخی را تاسیس و برخی را ترویج می کند، اما در مقام تایید، نه تنها از #مقدس_کردن آنها شدیدا اجتناب می کنند، بلکه آنان را کامل زمینی، ملموس، قابل خطا و انحراف و قابل دسترس توده ها قرار می دهند، به نحوی که خودشان اولین نفری هستند که در مقام منتقد برخی از آنها ظاهر می شوند.
🔶امام حتی پا را فراتر گذاشته و تعریف و فلسفه تازه ای از عبادات به ظاهر شخصی، چون حج و نماز و روزه و ... ارائه می دهند که عمیقا ضد نگاه سکولار و مقدس ماب به دین است.
🔶امام هم زمان با تقدس زدایی از نهادها یا اشخاص فوق، به تقدس بخشی به دو گزاره تازه « #مردم» و « #عدالت»، اقدام می کنند که در کل تاریخ توسط حاکمان اسلامی تحقیر و تخفیف داده شده است.
🔶امام، با احیا کردن این دو اصل، مشروعیت حکومت اسلامی را در گرو "کسب رضایت مردم و اجرای عدالت اجتماعی" قرار دادند و هیچ شخص، نهاد و گزاره دینی را فرای این دو شرط مورد تایید اسلام قلمداد نکردند.
🔶امام با تکرار مکرر عباراتی چون «وای بر روزی که مردم از جمهوری اسلامی ناامید گردند، می ترسم ما کاری با اسلام کنیم که محمدرضا نکرد، آن روز که مردم قیام کنند علیه شما مسئولین، یوم الله است، مردم ما را سرکار آوردند و ممکن است ما را کنار بزنند، می ترسم عاقبت ما عاقبت هیتلر بشود و ...» برای "مردم" نقشی اصلی، به صورت آغاز کننده و تمام کننده قائل شدند.
بر خلاف نظر برخی علمای کنونی که برای مردم نقشی صرفا مقبولیتی و نه مشروعیتی قائل اند.
🔶فلذا آنجا است که گزاره «نظام مقدس» آنچنان که امروزه صبح تا شب لق لقه زبان ها شده و برای گریز از #نقد، تکرار می شود، در گفتار و اندیشه امام، #مطلقا تبلیغ و ترویج نشده است.
#سلمان_کدیور
.....
.....
@Falaakhon
🔴 هزینههای اسراف در کاربرد دو واژه اسلامی و دینی
🔶یکی از کارهای عجیبی که در دو قرن گذشته در جهان اسلام و در نیم قرن گذشته در تجربه #انقلاب_اسلامی_ایران بدون توجه به تبعات آن انجام دادیم، افزودن #دینی و #اسلامی بر سر هر چیزی بود که در اطراف خود یافتیم. از جمله این امور: تمام مفاهیم، ساختارها، نهادها، سازمانها، نظامها، نظریهها، انقلابها، کشورها، افراد، مناطق، اماکن، خیابانها، کوچهها، غذاها، پوشاک، بانک، مدرسه، دانشگاه، علوم ، روشها و تقریبا همه چیز. به عنوان نمونه :
#حکومت_اسلامی یا دینی، #دولت_اسلامی و دینی، #نظام_دینی یا اسلامی، #شهر_اسلامی و دینی، #معماری_اسلامی، #رسانه_اسلامی و دینی، #پارک_اسلامی و دینی، #علم_دینی یا اسلامی، #فرهنگ_دینی یا اسلامی، #اقتصاد_دینی یا اسلامی، #بانک_اسلامی، #جنگ_دینی، #دانشگاه_دینی، #مدیریت_دینی و اسلامی، #سازمان_دینی واسلامی، #طب_اسلامی و دینی، #ادبیات_اسلامی، #پوشش_اسلامی، #توسعه_اسلامی، #هنر_دینی واسلامی، #تمدن_دینی واسلامی، #انجمن_اسلامی، #حزب_اسلامی، #حزب_الله، #مجلس_اسلامی، #روابط_بین_الملل_اسلامی، #حقوق_بشر_اسلامی، و هزاران هزار عنوان دیگر..
🔶بدون اغراق هیچ نیازی به نامیدن تمام این امور با وصف و قید اسلامی نبود. چنانکه در طول تاریخ اسلام و در هیچ تجربه حکومتی با هویت اسلامی هیچ امر اجتماعی و مدنی و سازمانی با قید و لقب دینی واسلامی نبوده است و اساسا این وصف دینی و اسلامی کاربردی نداشته است.
🔶به #نهج_البلاغه بنگرید در حالی که حکومت امام بی تردید از ما اسلامیتر و دینیتر بوده اما یک بار با چنین القاب و اوصافی رو به رو نیستیم. وقتی حاکم اسلامی و جامعه مسلمان و قانون مطابق اسلام بوده طبیعی است که همه چیز در #مسیر_اسلامی_شدن باشد، اما هیچ گاه همه چیز را #دینی و #اسلامی نام نمینهادند.
🔶فراموش نکنیم با هر بار گفتن دینی و اسلامی در باره چیز یا کسی که واقعا اسلامی و دینی نیست و اگر هم باشد نسیمی از اسلام در آن است زخمی بر این دو واژه زدهایم. مگر این دو واژه چقدر جان دارند که به شکل مبتذل و بی حساب و کتاب بر سر هر امری بیایند و از این همه زخمی که بر میدارند جان به در ببرند؟!
چنانکه گفتم این مصیبت گریبانگیر فقط ما نبود بلکه ما خود تحت تاثیر نوعی اسلامگرایی در این تله افتادیم. واژه #الإسلامي و #الإسلامية و #الديني و #الدينية در اسلامگرایی معاصر بر سر هر چیزی آمد. #أسلمة_العلوم ، #أسلمة_السياسة، #أسلمة_الحكم، #أسلمة_العالم، #أسلمة_الأنظمة، #أسلمة_الأنسنة! ، #أسلمة_الشريعة، #أسلمة_القانون والتقنين و هزار نوع #الأسلمه هاي دیگر که در قرن گذشته جهان را پر کرد بخشی از این حکایت است.
در نتیجه، این موج سهمگین دینی سازی و اسلامی سازی همه چیز در لفظ و وصف و واژه باعث شد که عملا اسلام و دین با واقعیت عینی این امور مساوی دانسته شود. وقتی که نتایج کار با دین و اسلام فاصله بسیار داشت، عملا اصل دین واسلام در جهان و حتی جهان اسلام آسیب جبران ناپذیری خورد.
🔶حال اگر همین کارنامه فعلی را داشتیم اما با این القاب و اوصاف نامیده نمیشد امروزه وزر و وبال عالم و آدم به نام اسلام تمام نمیشد. ما باید رفتار و روش بانکداری را حتی الامکان با اسلام مطابقت میدادیم، اما نامش را بانکداری اسلامی نمیگذاشتیم. اقتصاد را باید به همین ترتیبی که عمل کردیم در مسیر اسلام قرار میدادیم، اما چه نیازی به اینهمه ادعاست که این، اقتصاد اسلامی است؟
🔶و اینک ماییم و واقعیتی ناپسند و نادرست که نام ذره ذره آن را اسلامی و دینی نهادهایم! این دانشگاه غرق در فساد و تباهی نظری و عملی واقعا دانشگاه اسلامی است؟ این علوم انسانی رایج در کشور اسلامی است؟ چرا اصرار داریم واژه اسلامی و دینی را بر سر هر چیزی اضافه کنیم؟ تو مسلمانی و شعر هم که میگویی مطابق اسلام و ارزشهای اسلام بگو، اما نام آن را #شعر_اسلامی نگذار. تو مسلمان و اهل ایمانی، فیلم سینمایی بساز با موازین اسلام، اما لطفا نام آن را #فیلم_اسلامی یا #سینمای_اسلامی نگذار. در بانک، ربا نده و نگیر و مطابق فقه اسلام عمل کن، اما نام آن را #بانکداری_اسلامی نگذار. این همه اسلامی و دینی اگر در عمل به تحقق ملموس و رضایت بخش اهداف و غایات دین نینجامد به تخریب دین واسلام خواهد انجامید.
🔶اسم بزرگترین خیابانهای تمام شهرهای کشور را میگذاریم امام حسین و امام علی و القاب اسلامی. آیا این امر به حسینی بودن رفتار مردم کمک میکند؟ نامش را بگذار خیابان ایکس، اما رفتار مردم و حکومت را حسینی و اسلامی و دینی کنیم كه اگر به هر دلیل آن اندازه حد اقلی از دین واسلام تحقق نیافت، به اساس وریشه دین واسلام لطمه نخورد. جلوی این فرایند فاجعهبار را بگیرید.
🆔@mohamad_ali_mirzaaei
🆔@saeidzibakalam
🔶یکی از کارهای عجیبی که در دو قرن گذشته در جهان اسلام و در نیم قرن گذشته در تجربه #انقلاب_اسلامی_ایران بدون توجه به تبعات آن انجام دادیم، افزودن #دینی و #اسلامی بر سر هر چیزی بود که در اطراف خود یافتیم. از جمله این امور: تمام مفاهیم، ساختارها، نهادها، سازمانها، نظامها، نظریهها، انقلابها، کشورها، افراد، مناطق، اماکن، خیابانها، کوچهها، غذاها، پوشاک، بانک، مدرسه، دانشگاه، علوم ، روشها و تقریبا همه چیز. به عنوان نمونه :
#حکومت_اسلامی یا دینی، #دولت_اسلامی و دینی، #نظام_دینی یا اسلامی، #شهر_اسلامی و دینی، #معماری_اسلامی، #رسانه_اسلامی و دینی، #پارک_اسلامی و دینی، #علم_دینی یا اسلامی، #فرهنگ_دینی یا اسلامی، #اقتصاد_دینی یا اسلامی، #بانک_اسلامی، #جنگ_دینی، #دانشگاه_دینی، #مدیریت_دینی و اسلامی، #سازمان_دینی واسلامی، #طب_اسلامی و دینی، #ادبیات_اسلامی، #پوشش_اسلامی، #توسعه_اسلامی، #هنر_دینی واسلامی، #تمدن_دینی واسلامی، #انجمن_اسلامی، #حزب_اسلامی، #حزب_الله، #مجلس_اسلامی، #روابط_بین_الملل_اسلامی، #حقوق_بشر_اسلامی، و هزاران هزار عنوان دیگر..
🔶بدون اغراق هیچ نیازی به نامیدن تمام این امور با وصف و قید اسلامی نبود. چنانکه در طول تاریخ اسلام و در هیچ تجربه حکومتی با هویت اسلامی هیچ امر اجتماعی و مدنی و سازمانی با قید و لقب دینی واسلامی نبوده است و اساسا این وصف دینی و اسلامی کاربردی نداشته است.
🔶به #نهج_البلاغه بنگرید در حالی که حکومت امام بی تردید از ما اسلامیتر و دینیتر بوده اما یک بار با چنین القاب و اوصافی رو به رو نیستیم. وقتی حاکم اسلامی و جامعه مسلمان و قانون مطابق اسلام بوده طبیعی است که همه چیز در #مسیر_اسلامی_شدن باشد، اما هیچ گاه همه چیز را #دینی و #اسلامی نام نمینهادند.
🔶فراموش نکنیم با هر بار گفتن دینی و اسلامی در باره چیز یا کسی که واقعا اسلامی و دینی نیست و اگر هم باشد نسیمی از اسلام در آن است زخمی بر این دو واژه زدهایم. مگر این دو واژه چقدر جان دارند که به شکل مبتذل و بی حساب و کتاب بر سر هر امری بیایند و از این همه زخمی که بر میدارند جان به در ببرند؟!
چنانکه گفتم این مصیبت گریبانگیر فقط ما نبود بلکه ما خود تحت تاثیر نوعی اسلامگرایی در این تله افتادیم. واژه #الإسلامي و #الإسلامية و #الديني و #الدينية در اسلامگرایی معاصر بر سر هر چیزی آمد. #أسلمة_العلوم ، #أسلمة_السياسة، #أسلمة_الحكم، #أسلمة_العالم، #أسلمة_الأنظمة، #أسلمة_الأنسنة! ، #أسلمة_الشريعة، #أسلمة_القانون والتقنين و هزار نوع #الأسلمه هاي دیگر که در قرن گذشته جهان را پر کرد بخشی از این حکایت است.
در نتیجه، این موج سهمگین دینی سازی و اسلامی سازی همه چیز در لفظ و وصف و واژه باعث شد که عملا اسلام و دین با واقعیت عینی این امور مساوی دانسته شود. وقتی که نتایج کار با دین و اسلام فاصله بسیار داشت، عملا اصل دین واسلام در جهان و حتی جهان اسلام آسیب جبران ناپذیری خورد.
🔶حال اگر همین کارنامه فعلی را داشتیم اما با این القاب و اوصاف نامیده نمیشد امروزه وزر و وبال عالم و آدم به نام اسلام تمام نمیشد. ما باید رفتار و روش بانکداری را حتی الامکان با اسلام مطابقت میدادیم، اما نامش را بانکداری اسلامی نمیگذاشتیم. اقتصاد را باید به همین ترتیبی که عمل کردیم در مسیر اسلام قرار میدادیم، اما چه نیازی به اینهمه ادعاست که این، اقتصاد اسلامی است؟
🔶و اینک ماییم و واقعیتی ناپسند و نادرست که نام ذره ذره آن را اسلامی و دینی نهادهایم! این دانشگاه غرق در فساد و تباهی نظری و عملی واقعا دانشگاه اسلامی است؟ این علوم انسانی رایج در کشور اسلامی است؟ چرا اصرار داریم واژه اسلامی و دینی را بر سر هر چیزی اضافه کنیم؟ تو مسلمانی و شعر هم که میگویی مطابق اسلام و ارزشهای اسلام بگو، اما نام آن را #شعر_اسلامی نگذار. تو مسلمان و اهل ایمانی، فیلم سینمایی بساز با موازین اسلام، اما لطفا نام آن را #فیلم_اسلامی یا #سینمای_اسلامی نگذار. در بانک، ربا نده و نگیر و مطابق فقه اسلام عمل کن، اما نام آن را #بانکداری_اسلامی نگذار. این همه اسلامی و دینی اگر در عمل به تحقق ملموس و رضایت بخش اهداف و غایات دین نینجامد به تخریب دین واسلام خواهد انجامید.
🔶اسم بزرگترین خیابانهای تمام شهرهای کشور را میگذاریم امام حسین و امام علی و القاب اسلامی. آیا این امر به حسینی بودن رفتار مردم کمک میکند؟ نامش را بگذار خیابان ایکس، اما رفتار مردم و حکومت را حسینی و اسلامی و دینی کنیم كه اگر به هر دلیل آن اندازه حد اقلی از دین واسلام تحقق نیافت، به اساس وریشه دین واسلام لطمه نخورد. جلوی این فرایند فاجعهبار را بگیرید.
🆔@mohamad_ali_mirzaaei
🆔@saeidzibakalam