✅چکلیست اجرای موفق استراتژی در سازمان
اگر استراتژی دارید اما نتیجه نمیگیرید، این چکلیست را بررسی کنید:
🔸 آیا استراتژی به زبان ساده برای کارکنان توضیح داده شده است؟
🔸 آیا اهداف استراتژیک به KPIهای مشخص تبدیل شدهاند؟
🔸 آیا مسئول مشخص برای هر ابتکار استراتژیک تعیین شده است؟
🔸 آیا منابع (بودجه، زمان، نیروی انسانی) همراستا با استراتژی تخصیص یافتهاند؟
🔸 آیا جلسات بازبینی استراتژی بهصورت منظم برگزار میشود؟
🔸 آیا فرهنگ سازمانی از استراتژی حمایت میکند یا در برابر آن مقاومت دارد؟
⬅️اگر بیش از ۳ پاسخ «خیر» دارید، مشکل شما در اجراست، نه در طراحی.
#مدیریت_استراتژیک #اجرای_استراتژی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
اگر استراتژی دارید اما نتیجه نمیگیرید، این چکلیست را بررسی کنید:
🔸 آیا استراتژی به زبان ساده برای کارکنان توضیح داده شده است؟
🔸 آیا اهداف استراتژیک به KPIهای مشخص تبدیل شدهاند؟
🔸 آیا مسئول مشخص برای هر ابتکار استراتژیک تعیین شده است؟
🔸 آیا منابع (بودجه، زمان، نیروی انسانی) همراستا با استراتژی تخصیص یافتهاند؟
🔸 آیا جلسات بازبینی استراتژی بهصورت منظم برگزار میشود؟
🔸 آیا فرهنگ سازمانی از استراتژی حمایت میکند یا در برابر آن مقاومت دارد؟
⬅️اگر بیش از ۳ پاسخ «خیر» دارید، مشکل شما در اجراست، نه در طراحی.
#مدیریت_استراتژیک #اجرای_استراتژی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍6
✅حاکمیت شرکتی (Corporate Governance)؛ ستون پنهان موفقیت استراتژیک
بسیاری از شکستهای استراتژیک نه بهخاطر ضعف بازار، بلکه به دلیل ضعف حاکمیت شرکتی رخ میدهند.
حاکمیت شرکتی چارچوبی است که مشخص میکند چه کسی تصمیم میگیرد، چگونه تصمیم گرفته میشود و چه کسی پاسخگوست.
🔰اصول کلیدی حاکمیت شرکتی مؤثر:
🔸شفافیت در اطلاعات و تصمیمات
🔸پاسخگویی مدیران به ذینفعان
🔸تفکیک مالکیت از مدیریت
🔸کنترل و نظارت مؤثر (هیئتمدیره فعال)
🔰سازمانهایی با حاکمیت شرکتی قوی:
🔸ریسکهای استراتژیک کمتری دارند
🔸اعتماد سرمایهگذاران را سریعتر جلب میکنند
🔸تصمیمات بلندمدتتری اتخاذ میکنند
#مدیریت_استراتژیک #حاکمیت_شرکتی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
بسیاری از شکستهای استراتژیک نه بهخاطر ضعف بازار، بلکه به دلیل ضعف حاکمیت شرکتی رخ میدهند.
حاکمیت شرکتی چارچوبی است که مشخص میکند چه کسی تصمیم میگیرد، چگونه تصمیم گرفته میشود و چه کسی پاسخگوست.
🔰اصول کلیدی حاکمیت شرکتی مؤثر:
🔸شفافیت در اطلاعات و تصمیمات
🔸پاسخگویی مدیران به ذینفعان
🔸تفکیک مالکیت از مدیریت
🔸کنترل و نظارت مؤثر (هیئتمدیره فعال)
🔰سازمانهایی با حاکمیت شرکتی قوی:
🔸ریسکهای استراتژیک کمتری دارند
🔸اعتماد سرمایهگذاران را سریعتر جلب میکنند
🔸تصمیمات بلندمدتتری اتخاذ میکنند
#مدیریت_استراتژیک #حاکمیت_شرکتی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍9
✅کسب و کار پلتفرمی؛ چگونه اکوسیستم بسازیم؟
مدلهای پلتفرمی بر اتصال بازیگران مختلف تمرکز دارند.
نمونههای موفق:
Uber (راننده ↔ مسافر)
Airbnb (میزبان ↔ مهمان)
دیجیکالا (فروشنده ↔ خریدار)
🔰مراحل طراحی کسب و کار پلتفرمی:
1. شناسایی دو یا چند گروه کلیدی کاربر
2. ایجاد ارزش برای هر دو طرف همزمان
3. کاهش اصطکاک تعامل (هزینه، زمان، پیچیدگی)
4. طراحی قوانین و مشوقها
5. مقیاسپذیری سریع
📌 نکته حیاتی:
پلتفرم موفق ابتدا اعتماد میسازد، سپس رشد میکند.
#مدیریت_استراتژیک #مدل_کسبوکار #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
مدلهای پلتفرمی بر اتصال بازیگران مختلف تمرکز دارند.
نمونههای موفق:
Uber (راننده ↔ مسافر)
Airbnb (میزبان ↔ مهمان)
دیجیکالا (فروشنده ↔ خریدار)
🔰مراحل طراحی کسب و کار پلتفرمی:
1. شناسایی دو یا چند گروه کلیدی کاربر
2. ایجاد ارزش برای هر دو طرف همزمان
3. کاهش اصطکاک تعامل (هزینه، زمان، پیچیدگی)
4. طراحی قوانین و مشوقها
5. مقیاسپذیری سریع
📌 نکته حیاتی:
پلتفرم موفق ابتدا اعتماد میسازد، سپس رشد میکند.
#مدیریت_استراتژیک #مدل_کسبوکار #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍5
✅آیا تورم چند هزار درصدی در راه است؟
✍محمد طبیبیان
اخیراً نقل قولی از جناب دکتر عبده مطرح شد به این مضمون که اگر تورم به روال موجود تشدید شود به ابر تورم میرسد و نرخ هایی که به صورت متعارف شگفت انگیز و غیر فابل باور به نظر میرسد عادی خواهد شد. برخی از منابع خبری رقم تمثیلی ۳۰۰۰ درصد که ایشان مطرح کردند را به عنوان ارزیابی یا تخمین از روند آتی نرخ تورم معرفی کرده پیرامون آن نکته سنجی کرده اند.
یکم، ساز وکار افزایش قیمتها برای بسیاری قابل تصور نیست. بیاد دارم که در اوائل دهه هزار وسیصد و شصت یک نفر گلایه می کرد که اتومبیل پیکان از سی هزار تومان به پنجاه هزار تومان افزایش یافته و قیمت غیر قابل باوری است. عرض کردم یک میلیون تومان هم خواهد شد و فرد مزبور با و حشت و نا باوری پاسخ داد. چند سال معدود گذشت و قیمت آن از ده میلیون گذشت و اکنون نمی دانم قیمت یک اتومبیل مشابه چه رقمی است اما شنیده ام موتور سیکلت متعارف هشتصد میلیون است. یا قیمت سکه طلا که چند سال پیش برای هدیه به تازه عروس و داماد میخریدیم چهل هزار تومان اکنون شنیده ام چهل میلیون تومان است. دلار روزی هفت تومان بود و روزی ناباورانه هزار تومان شد. عده ای گفتند امریکا توطئه کرده که هزار تومانی که بزرگترین رقم اسکناس ما بود را به یک هزارم دلار کاهش دهد! هر تومان یک دهم سنت. حالا میگویند دلار از صدهزار تومان هم بالاتر رفته. این افزایش های نرخ تورم مثل آتش است که به جان اقتصاد و جامعه میافتد و هر آن شعله ور میشود.
دوم، درک نرخ تصاعدی ساده است اما از چشم بسیاری دور میافتد. اخیراً شنیدم که نرخ دلار و طلا روزانه یک درصد افزایش مییافته. یک درصدبه نظر رقم کوچی است اما اگر این امر سه ماه مثلا نود روز ادامه یابد نرخ تورم سه ماهه می شود ۱/۰۱ به توان نود. محاسبه کنید می شود حدود ۲/۵ یعنی در نود روز یکصد و پنجاه در صد تورم. پس این روند ها را نباید دست کم گرفت.
سوم، تورم از این ویژگی برخوردار است که چنانکه در انتظارات مردم جایگیر شد، تحقق مییابد. مردم هم با رفتار خود آن را تشدید میکنند. در بسیاری از کشورهای امریکای لاتین و افریقا و همچنین کشورهای اروپایی بعد از جنگ اول که دستخوش ابر تورم بودند مردم اول ماه حقوق خود را به دلار یا یورو (در سالهای اخیر) و ارزهای معتبر تبدیل میکردند و طی ماه به تدریج بفروش میرساندند تا صرف معاش کنند، یا همان ابتدای ماه ذخیره مورد نیاز طول ماه را خریداری میکردند. این امر اقدام به ناچار در سطح فردی است، اما در سطح جامعه خود اقدامی تورم ساز نیز هست.
سوم، حکومتها در این شرایط تحت فشار قرار میگیرند تا حقوق کارمندان و کارگران را افزایش دهند وبه شرکتهایی که قادر به تامین هزینههای تورم نیستند کمک کنند، همچنین بودجه خود را افزایش دهند تا خدمات دولتی را در سطح فلاکت باری که به آن دچار است تداوم بخشند. برای این نیز به افزایش نقدینگی دست میزنند که هیمه اصلی تورم است.
چهارم، هر چه نرخ تورم افزایش یابد کنترل آن مشکل تر است و اقدامات حادتری را طلب میکند که از مدیریتهای ضعیف متعارف ساخته نیست. مرحوم فریدمن اقتصاد دان مشهور گفته بود که نباید تصور کنیم که وجود تورم در یک کشور فقط نشان از سوء مدیریت پولی یا بودجه ای است. وجود تورم به معنی این است که بسیاری امور در سطح وسیع دچار سوء مدیریت است. حسن مدیریت بسیاری امور برای باز گردانده شدن یه وضع مناسب، کار بزرگی است.
پنجم ، در همین راستا و اسباب نگرانی فرمایش اخیر نقل شده از ریاست محترم جمهور که منابع جمع آوری شده از افزایش قیمت بنزین صرف بهبود معاش مردم خواهد شد جای تامل دارد. این هم از معماها است. اگر فقط به من پول بدهید وضع من را بهتر کرده اید اگر به همه ما پول بدهید فقط تورم ایجاد کرده اید! افزایش معاش مردم نیازمند کالا است. بایستی تولید و تجارت و تجارت بین المللی افزایش یابد. برای این امور چه فکری کرده اید؟ به راه آن رییس جمهور سه چهار دوره قبل نروید، همان پول پاشی های پوپولیستی بعضاً شروع مراحلی بود که ما را به اینجا رساند.
#اقتصاد
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✍محمد طبیبیان
اخیراً نقل قولی از جناب دکتر عبده مطرح شد به این مضمون که اگر تورم به روال موجود تشدید شود به ابر تورم میرسد و نرخ هایی که به صورت متعارف شگفت انگیز و غیر فابل باور به نظر میرسد عادی خواهد شد. برخی از منابع خبری رقم تمثیلی ۳۰۰۰ درصد که ایشان مطرح کردند را به عنوان ارزیابی یا تخمین از روند آتی نرخ تورم معرفی کرده پیرامون آن نکته سنجی کرده اند.
یکم، ساز وکار افزایش قیمتها برای بسیاری قابل تصور نیست. بیاد دارم که در اوائل دهه هزار وسیصد و شصت یک نفر گلایه می کرد که اتومبیل پیکان از سی هزار تومان به پنجاه هزار تومان افزایش یافته و قیمت غیر قابل باوری است. عرض کردم یک میلیون تومان هم خواهد شد و فرد مزبور با و حشت و نا باوری پاسخ داد. چند سال معدود گذشت و قیمت آن از ده میلیون گذشت و اکنون نمی دانم قیمت یک اتومبیل مشابه چه رقمی است اما شنیده ام موتور سیکلت متعارف هشتصد میلیون است. یا قیمت سکه طلا که چند سال پیش برای هدیه به تازه عروس و داماد میخریدیم چهل هزار تومان اکنون شنیده ام چهل میلیون تومان است. دلار روزی هفت تومان بود و روزی ناباورانه هزار تومان شد. عده ای گفتند امریکا توطئه کرده که هزار تومانی که بزرگترین رقم اسکناس ما بود را به یک هزارم دلار کاهش دهد! هر تومان یک دهم سنت. حالا میگویند دلار از صدهزار تومان هم بالاتر رفته. این افزایش های نرخ تورم مثل آتش است که به جان اقتصاد و جامعه میافتد و هر آن شعله ور میشود.
دوم، درک نرخ تصاعدی ساده است اما از چشم بسیاری دور میافتد. اخیراً شنیدم که نرخ دلار و طلا روزانه یک درصد افزایش مییافته. یک درصدبه نظر رقم کوچی است اما اگر این امر سه ماه مثلا نود روز ادامه یابد نرخ تورم سه ماهه می شود ۱/۰۱ به توان نود. محاسبه کنید می شود حدود ۲/۵ یعنی در نود روز یکصد و پنجاه در صد تورم. پس این روند ها را نباید دست کم گرفت.
سوم، تورم از این ویژگی برخوردار است که چنانکه در انتظارات مردم جایگیر شد، تحقق مییابد. مردم هم با رفتار خود آن را تشدید میکنند. در بسیاری از کشورهای امریکای لاتین و افریقا و همچنین کشورهای اروپایی بعد از جنگ اول که دستخوش ابر تورم بودند مردم اول ماه حقوق خود را به دلار یا یورو (در سالهای اخیر) و ارزهای معتبر تبدیل میکردند و طی ماه به تدریج بفروش میرساندند تا صرف معاش کنند، یا همان ابتدای ماه ذخیره مورد نیاز طول ماه را خریداری میکردند. این امر اقدام به ناچار در سطح فردی است، اما در سطح جامعه خود اقدامی تورم ساز نیز هست.
سوم، حکومتها در این شرایط تحت فشار قرار میگیرند تا حقوق کارمندان و کارگران را افزایش دهند وبه شرکتهایی که قادر به تامین هزینههای تورم نیستند کمک کنند، همچنین بودجه خود را افزایش دهند تا خدمات دولتی را در سطح فلاکت باری که به آن دچار است تداوم بخشند. برای این نیز به افزایش نقدینگی دست میزنند که هیمه اصلی تورم است.
چهارم، هر چه نرخ تورم افزایش یابد کنترل آن مشکل تر است و اقدامات حادتری را طلب میکند که از مدیریتهای ضعیف متعارف ساخته نیست. مرحوم فریدمن اقتصاد دان مشهور گفته بود که نباید تصور کنیم که وجود تورم در یک کشور فقط نشان از سوء مدیریت پولی یا بودجه ای است. وجود تورم به معنی این است که بسیاری امور در سطح وسیع دچار سوء مدیریت است. حسن مدیریت بسیاری امور برای باز گردانده شدن یه وضع مناسب، کار بزرگی است.
پنجم ، در همین راستا و اسباب نگرانی فرمایش اخیر نقل شده از ریاست محترم جمهور که منابع جمع آوری شده از افزایش قیمت بنزین صرف بهبود معاش مردم خواهد شد جای تامل دارد. این هم از معماها است. اگر فقط به من پول بدهید وضع من را بهتر کرده اید اگر به همه ما پول بدهید فقط تورم ایجاد کرده اید! افزایش معاش مردم نیازمند کالا است. بایستی تولید و تجارت و تجارت بین المللی افزایش یابد. برای این امور چه فکری کرده اید؟ به راه آن رییس جمهور سه چهار دوره قبل نروید، همان پول پاشی های پوپولیستی بعضاً شروع مراحلی بود که ما را به اینجا رساند.
#اقتصاد
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍8
✅چگونه تصمیم درست بگیریم وقتی آینده مبهم است؟
مدیریت استراتژیک همیشه با عدمقطعیت همراه بوده، اما امروز این عدمقطعیت به اوج رسیده است.
نوسانات اقتصادی، تغییرات فناوری و تحولات سیاسی باعث شدهاند تصمیمگیری استراتژیک بیش از هر زمان دیگری پیچیده شود.
🔰مدیران استراتژیک موفق در چنین شرایطی:
🔸بهجای پیشبینی دقیق آینده، چند آینده محتمل را در نظر میگیرند
🔸تصمیمات خود را مرحلهای و قابل بازنگری طراحی میکنند
🔸بر انعطافپذیری منابع (مالی، انسانی، فناورانه) تمرکز دارند
🔸از دادهها استفاده میکنند، اما اسیر توهم قطعیت نمیشوند
📌 اصل طلایی:
در محیطهای مبهم، بهترین استراتژی «درستترین پیشبینی» نیست؛
بلکه بیشترین آمادگی برای سناریوهای مختلف است.
#مدیریت_استراتژیک #تفکر_استراتژیک #تحول_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
مدیریت استراتژیک همیشه با عدمقطعیت همراه بوده، اما امروز این عدمقطعیت به اوج رسیده است.
نوسانات اقتصادی، تغییرات فناوری و تحولات سیاسی باعث شدهاند تصمیمگیری استراتژیک بیش از هر زمان دیگری پیچیده شود.
🔰مدیران استراتژیک موفق در چنین شرایطی:
🔸بهجای پیشبینی دقیق آینده، چند آینده محتمل را در نظر میگیرند
🔸تصمیمات خود را مرحلهای و قابل بازنگری طراحی میکنند
🔸بر انعطافپذیری منابع (مالی، انسانی، فناورانه) تمرکز دارند
🔸از دادهها استفاده میکنند، اما اسیر توهم قطعیت نمیشوند
📌 اصل طلایی:
در محیطهای مبهم، بهترین استراتژی «درستترین پیشبینی» نیست؛
بلکه بیشترین آمادگی برای سناریوهای مختلف است.
#مدیریت_استراتژیک #تفکر_استراتژیک #تحول_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍10
✅۶ اصل برای افزایش خلاقیت در سازمانها
۱- اگر یک ایده خوب را به تیمی ضعیف بدهید، آنگاه خواهید دید که آنها چگونه این ایده را خراب میکنند. اما اگر یک ایده ضعیف را به یک تیم عالی بدهید، میبینید که آنها چگونه باعث بهتر شدن ایده شما میشوند.
۲- تا زمانی که به دنبال کشف نادیدهها و ندانستهها باشید، برای رهبری کردن آماده نیستید.
۳- وظیفه یک مدیر این نیست که دیگران را از ریسک کردن باز دارد. بلکه او وظیفه دارد ریسک کردن را برای آنها سادهتر کند.
۴- معمولا هزینهای که برای پرهیز از اشتباه میپردازیم از هزینهای که صرف درست کردن اوضاع میکنیم بیشتر است.
۵- ساختار ارتباطی افراد یک شرکت نباید متناسب با ساختار مسئولیتی آن باشد. همه افراد باید فرصت و اجازه صحبت کردن با یکدیگر را داشته باشند.
۶- تصور نکنید که توافق کلی بر روی یک موضوع برابر است با ایجاد تغییر. یادتان باشد حتی وقتی تمام گروه هم با شما موافق باشند، باز هم تغییر کردن بسیار دشوار و سخت است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
۱- اگر یک ایده خوب را به تیمی ضعیف بدهید، آنگاه خواهید دید که آنها چگونه این ایده را خراب میکنند. اما اگر یک ایده ضعیف را به یک تیم عالی بدهید، میبینید که آنها چگونه باعث بهتر شدن ایده شما میشوند.
۲- تا زمانی که به دنبال کشف نادیدهها و ندانستهها باشید، برای رهبری کردن آماده نیستید.
۳- وظیفه یک مدیر این نیست که دیگران را از ریسک کردن باز دارد. بلکه او وظیفه دارد ریسک کردن را برای آنها سادهتر کند.
۴- معمولا هزینهای که برای پرهیز از اشتباه میپردازیم از هزینهای که صرف درست کردن اوضاع میکنیم بیشتر است.
۵- ساختار ارتباطی افراد یک شرکت نباید متناسب با ساختار مسئولیتی آن باشد. همه افراد باید فرصت و اجازه صحبت کردن با یکدیگر را داشته باشند.
۶- تصور نکنید که توافق کلی بر روی یک موضوع برابر است با ایجاد تغییر. یادتان باشد حتی وقتی تمام گروه هم با شما موافق باشند، باز هم تغییر کردن بسیار دشوار و سخت است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍4
✅عادتهای سادهای که میزان بهرهوری در محل کار را افزایش میدهد.
خیلی از افراد کارهای روزانه خود را به طور کامل انجام نمیدهند و ادعا میکنند وقت کافی برای انجام همهی کارهایشان را ندارند. آنها با اینکه همواره مشغول کار هستند، همیشه از برنامهریزیشان عقب میمانند. در مقابل، برخی دیگر میتوانند کارهای زیادی در طول روز انجام دهند.
این افراد نیروی فراطبیعی ندارند، بلکه برخی عادات ساده را در خود بوجود آوردهاند که باعث موفقیتشان میشود. عادات سادهای همانند تمیز نگهداشتن میز کار یا داشتن ۸ ساعت خواب کامل شبانه.
🔰 ۱۲ عادت ساده که بهرهوری شما را افزایش میدهد
۱- محل کار تمیز و مرتب
شاید هرجومرج باعث خلاقیت بیشتری شود، اما دفتر کار شلوغ و بهمریخته هیچ کمکی به انجام بهتر کارها نمیکند. کارمندانی که میز کار مرتب و منظمی دارند، کمتر دچار خستگی و فرسودگی شغلی میشوند و وقفههای کاری کمتری هم دارند.
۲- به کارگیری قانون ۲۰/۸۰
هر چقدر هم روز پرکاری داشته باشید، به گونهای برنامه ریزی کنید که ۹۰ دقیقه (حدود ۲۰ درصد از ۸ ساعت کاری) به انجام فعالیتهای مهم و اولویتهای اصلی خود اختصاص دهید. پس اگر ۸۰ درصد باقی مانده از روز را هم صرف انجام کارهای بیاهمیت کنید، با همان ۹۰ دقیقهای که به اهداف و اولویتهای اصلی خود اختصاص دادهاید، امکان پیشرفت خواهید داشت.
۳- کار کمتر
بر اساس تحقیقی که جان پِنکَول (John Pencavel)، استاد دانشگاه استنفورد با تحلیل دادههای مربوط به کارگران در طی جنگجهانیاول انجام داده است، با افزایش ساعتکاری به ۴۹ ساعت، خروجی بهتری به دست میآید. اما پس از آن بازدهی رو به کاهش میرود و خروجی ۷۰ ساعت کار برابر با خروجی ۵۶ ساعت کار است.
۴- کنارگذاشتن گوشی موبایل
تا وقتی گوشیتان را دور از دسترس قرار ندهید، یک عامل حواسپرتکننده همراهتان هست. پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا به این نتیجه رسیدهاند، اگر به گوشی در حال لرزشتان توجهی هم نکنید، در هر حال صدایش باعث انحراف حواستان میشود.
۵- انجام فعالیتهای ارزشمند
انجام فعالیتهای موردعلاقه به سادگی و انجام کارهایی که رغبتی به انجام آنها نداریم، به دشواری پیش میروند. پس بهتر است، فعالیتهای ناخوشایند را به دیگران واگذار کنید و خودتان به سراغ فعالیتهای پرارزش بروید.
سپردن فعالیتهای کمارزش به دیگران باعث برقراری ارتباط و شکلگیری گروهها نیز میشود. حتی ممکن است این فعالیتها برای دیگران پرارزش محسوب شوند.
۶- برگزاری جلسات با بازدهی بیشتر
اغلب جلسات بدون صورت جلسه برگزار میشود. در حالیکه بسیار مهم است بدانید هدف از جلسه چیست و چه چیزهایی باید در طی آن بیان شوند. زمانی را به بیان ایدههای گوناگون اختصاص دهید. این کار هیچ نیازی به تهیه صورت جلسه ندارد.
پس این ایدهها را به حال خود رها نکنید و آنها را بنویسید. بعد از برگزاری جلسه قوانینی برای پیگیری ایدهها داشته باشید. در غیر این صورت، جلسات هیچ نتیجهای به دنبال نخواهند داشت.
۷- داشتن استراحت کاری
شاید رئیستان تمایلی به این کار نداشته باشد، اما تحقیقات انجام شده در دانشگاه میشیگان نشان میدهد چرت روزانه سبب کاهش رفتارهای عصبی شده و قدرت تحمل موقعیتهای دشوار را افزایش میدهد. همچنین تحقیقات نشان میدهد افرادی که سر کار چند دقیقه چرت میزنند بهرهوری بیشتری دارند.
۸- دوری از موانع بهرهوری بالا
شناسایی موانع بهرهوری اولین قدم برای اجتناب از آنهاست. بنا بر پژوهش کریِر بیلدر (CareerBuilder) در سال ۲۰۱۵، ۵ مورد زیر باعث از بین رفتن تمرکز افراد میشود: مکالمات تلفنی/ارسال پیام کوتاه، اینترنت، غیبت کردن و سخن چینی، شبکههای اجتماعی، ایمیل.
۹- اولویتبندی کارها
برای داشتن بهرهوری بیشتر باید در اولویتهایتان دقت کنید و متناسب با توانایی ذهنتان اقدام کنید.
۱۰- خواب مناسب و به اندازه
برای داشتن یک روز مفید باید خواب شبانهی کافی داشته باشیم. چراکه کمخوابی و خواب بیشاز اندازه مخرب هستند. در افراد کمخواب و پرخواب، احتمال گرفتن مرخصی و استعلاجی بیشتر است.
۱۱- استفاده از نور خورشید
این که در مقابل نور خورشید کار کنید، ذهن قدرتمندتری خواهید داشت. زیرا نور خورشید بهرهوری افراد را افزایش میدهد. تحقیقات سازمان انرژی کالیفرنیا نشان میدهد کارمندانی که در محل کار، کنار پنجره مینشینند، عملکرد بهتری دارند.
۱۲- ورزش کردن
ورزش باعث تقویت سلامتی و افزایش کارایی فرد میشود. نیاز نیست به سراغ ورزش سنگینِ کراسفیت بروید، بلکه یک پیادهروی ساده هم نتیجهبخش است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
خیلی از افراد کارهای روزانه خود را به طور کامل انجام نمیدهند و ادعا میکنند وقت کافی برای انجام همهی کارهایشان را ندارند. آنها با اینکه همواره مشغول کار هستند، همیشه از برنامهریزیشان عقب میمانند. در مقابل، برخی دیگر میتوانند کارهای زیادی در طول روز انجام دهند.
این افراد نیروی فراطبیعی ندارند، بلکه برخی عادات ساده را در خود بوجود آوردهاند که باعث موفقیتشان میشود. عادات سادهای همانند تمیز نگهداشتن میز کار یا داشتن ۸ ساعت خواب کامل شبانه.
🔰 ۱۲ عادت ساده که بهرهوری شما را افزایش میدهد
۱- محل کار تمیز و مرتب
شاید هرجومرج باعث خلاقیت بیشتری شود، اما دفتر کار شلوغ و بهمریخته هیچ کمکی به انجام بهتر کارها نمیکند. کارمندانی که میز کار مرتب و منظمی دارند، کمتر دچار خستگی و فرسودگی شغلی میشوند و وقفههای کاری کمتری هم دارند.
۲- به کارگیری قانون ۲۰/۸۰
هر چقدر هم روز پرکاری داشته باشید، به گونهای برنامه ریزی کنید که ۹۰ دقیقه (حدود ۲۰ درصد از ۸ ساعت کاری) به انجام فعالیتهای مهم و اولویتهای اصلی خود اختصاص دهید. پس اگر ۸۰ درصد باقی مانده از روز را هم صرف انجام کارهای بیاهمیت کنید، با همان ۹۰ دقیقهای که به اهداف و اولویتهای اصلی خود اختصاص دادهاید، امکان پیشرفت خواهید داشت.
۳- کار کمتر
بر اساس تحقیقی که جان پِنکَول (John Pencavel)، استاد دانشگاه استنفورد با تحلیل دادههای مربوط به کارگران در طی جنگجهانیاول انجام داده است، با افزایش ساعتکاری به ۴۹ ساعت، خروجی بهتری به دست میآید. اما پس از آن بازدهی رو به کاهش میرود و خروجی ۷۰ ساعت کار برابر با خروجی ۵۶ ساعت کار است.
۴- کنارگذاشتن گوشی موبایل
تا وقتی گوشیتان را دور از دسترس قرار ندهید، یک عامل حواسپرتکننده همراهتان هست. پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا به این نتیجه رسیدهاند، اگر به گوشی در حال لرزشتان توجهی هم نکنید، در هر حال صدایش باعث انحراف حواستان میشود.
۵- انجام فعالیتهای ارزشمند
انجام فعالیتهای موردعلاقه به سادگی و انجام کارهایی که رغبتی به انجام آنها نداریم، به دشواری پیش میروند. پس بهتر است، فعالیتهای ناخوشایند را به دیگران واگذار کنید و خودتان به سراغ فعالیتهای پرارزش بروید.
سپردن فعالیتهای کمارزش به دیگران باعث برقراری ارتباط و شکلگیری گروهها نیز میشود. حتی ممکن است این فعالیتها برای دیگران پرارزش محسوب شوند.
۶- برگزاری جلسات با بازدهی بیشتر
اغلب جلسات بدون صورت جلسه برگزار میشود. در حالیکه بسیار مهم است بدانید هدف از جلسه چیست و چه چیزهایی باید در طی آن بیان شوند. زمانی را به بیان ایدههای گوناگون اختصاص دهید. این کار هیچ نیازی به تهیه صورت جلسه ندارد.
پس این ایدهها را به حال خود رها نکنید و آنها را بنویسید. بعد از برگزاری جلسه قوانینی برای پیگیری ایدهها داشته باشید. در غیر این صورت، جلسات هیچ نتیجهای به دنبال نخواهند داشت.
۷- داشتن استراحت کاری
شاید رئیستان تمایلی به این کار نداشته باشد، اما تحقیقات انجام شده در دانشگاه میشیگان نشان میدهد چرت روزانه سبب کاهش رفتارهای عصبی شده و قدرت تحمل موقعیتهای دشوار را افزایش میدهد. همچنین تحقیقات نشان میدهد افرادی که سر کار چند دقیقه چرت میزنند بهرهوری بیشتری دارند.
۸- دوری از موانع بهرهوری بالا
شناسایی موانع بهرهوری اولین قدم برای اجتناب از آنهاست. بنا بر پژوهش کریِر بیلدر (CareerBuilder) در سال ۲۰۱۵، ۵ مورد زیر باعث از بین رفتن تمرکز افراد میشود: مکالمات تلفنی/ارسال پیام کوتاه، اینترنت، غیبت کردن و سخن چینی، شبکههای اجتماعی، ایمیل.
۹- اولویتبندی کارها
برای داشتن بهرهوری بیشتر باید در اولویتهایتان دقت کنید و متناسب با توانایی ذهنتان اقدام کنید.
۱۰- خواب مناسب و به اندازه
برای داشتن یک روز مفید باید خواب شبانهی کافی داشته باشیم. چراکه کمخوابی و خواب بیشاز اندازه مخرب هستند. در افراد کمخواب و پرخواب، احتمال گرفتن مرخصی و استعلاجی بیشتر است.
۱۱- استفاده از نور خورشید
این که در مقابل نور خورشید کار کنید، ذهن قدرتمندتری خواهید داشت. زیرا نور خورشید بهرهوری افراد را افزایش میدهد. تحقیقات سازمان انرژی کالیفرنیا نشان میدهد کارمندانی که در محل کار، کنار پنجره مینشینند، عملکرد بهتری دارند.
۱۲- ورزش کردن
ورزش باعث تقویت سلامتی و افزایش کارایی فرد میشود. نیاز نیست به سراغ ورزش سنگینِ کراسفیت بروید، بلکه یک پیادهروی ساده هم نتیجهبخش است.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍6
✅استراتژی تمرکز
(Focus Strategy)
همه سازمانها قرار نیست بر همه مشتریان تمرکز کنند.
استراتژی تمرکز بر خدمترسانی عمیق به یک بخش مشخص از بازار تأکید دارد.
🔰دو نوع استراتژی تمرکز:
تمرکز بر هزینه: ارائه قیمت رقابتی به یک بخش خاص بازار
تمرکز بر تمایز: ارائه ارزش منحصربهفرد به یک گروه مشخص مشتری
🔰مزایای استراتژی تمرکز:
شناخت عمیقتر مشتری
وفاداری بالاتر
رقابتپذیری بیشتر در برابر بازیگران بزرگ
استفاده بهینه از منابع محدود
نمونههای موفق:
برندهای لوکس (تمرکز بر تمایز)
کسبوکارهای محلی تخصصی (تمرکز جغرافیایی یا رفتاری)
#مدیریت_استراتژیک #استراتژی_رقابتی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
(Focus Strategy)
همه سازمانها قرار نیست بر همه مشتریان تمرکز کنند.
استراتژی تمرکز بر خدمترسانی عمیق به یک بخش مشخص از بازار تأکید دارد.
🔰دو نوع استراتژی تمرکز:
تمرکز بر هزینه: ارائه قیمت رقابتی به یک بخش خاص بازار
تمرکز بر تمایز: ارائه ارزش منحصربهفرد به یک گروه مشخص مشتری
🔰مزایای استراتژی تمرکز:
شناخت عمیقتر مشتری
وفاداری بالاتر
رقابتپذیری بیشتر در برابر بازیگران بزرگ
استفاده بهینه از منابع محدود
نمونههای موفق:
برندهای لوکس (تمرکز بر تمایز)
کسبوکارهای محلی تخصصی (تمرکز جغرافیایی یا رفتاری)
#مدیریت_استراتژیک #استراتژی_رقابتی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍6
چرا اشرف بروجردی چهره مهمی است؟
✍محمدرضا اسلامی
زندگی اشرف بروجردی شگفتآور بود. یکی از اصلاحطلبترین سیاستمداران ایرانی، که در اوج دوره اصلاحات ناچار شد اصلاحطلبترین شورای شهر را منحل کند.
زندگی اشرف بروجردی از این بابت محل تأمل است که ایشان نمادی از ناکامیهای ما ایرانیان از بعد مشروطه تا به امروز، در اصلاح ساختارها و نهادهای جمعیمان بوده است.
🔵روایت یک شوربختی
یکی از بزرگترین دستاوردهای سیدمحمد خاتمی «شورای شهر» بود. یکی از ارکان مغفول قانون اساسی که در دولت خاتمی محقق شد (اصل ۷ و اصل ۱۰۰ قانون اساسی). شورای شهر، تلاشِ خاتمی بود برای بسط امر خردجمعی در ایرانی که از بعد از مشروطه برای دموکراسی کوشیده.
خاتمی تلاش کرد تا بجای «شهردارِ منصوب» مردم با شورای منتخب «شهردار را انتخاب» کنند.
بنابراین شورای شهر اول میوه و «محصول اصلاحات» بود. انتخابات برگزار شد و چهرههای اصلاحطلب به شورا راه یافتند. اما شوربختی ایرانی بیپایان است.
به قدری زد و خورد و پرخاشگری در شورای اول رخ داد که وزارت کشور خاتمی (یعنی همان نهادی که برای گسترش «امر دموکراسی» تلاش کرده بود) ناچار شد که شورای شهر تهران را منحل کند. اشرف بروجردی در آن ایام مسئول پیگیری فرآیند انحلال شورای شهر تهران بود. چه فضاحتی.
اسفند ماه سال ۷۷ و حوالی یکسال پس از دوم خرداد ۷۶ بود که انتخابات اولین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار شد.
چهره هایی همچون ابراهیم اصغرزاده، عبداله نوری، جمیله کدیور، صدیقه وسمقی… شهردار تهران را انتخاب کردند: مرتضی الویری.
اما بروز اختلافات دائم میان شورا و شهرداری باعث شد تا الویری استعفا کند.
سپس شورای شهر «ملک مدنی» را برای شهرداری تهران برگزید. اما شوربختانه اختلاف، دعوا و مشاجرهها نهتنها فروکش نکرد، بلکه بیشتر شد.
مشاجرهها در شورا ادامه یافت تا اینکه «اشرف بروجردی» معاون امور اجتماعی و شوراهای وزارت کشور بحث «انحلال شورای شهر» را مطرح کرد.
سرانجام پس از مدتها کش و قوس و تشکیل چندین جلسه هیئت اختلاف که گفته میشد برخی از آنها تا ۷ ساعت نیز به طول انجامید، هیئت حل اختلاف مرکزی که شامل نمایندگانی از قوای کشور بود [و حکمیتی رسمی میان طرفین دعوا را نیز داشت] رأی به انحلال شورای شهر اول تهران داد.
موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات در استقبال از این تصمیم شورای حل اختلاف مصاحبه کرد و اینطور گفت که این تصمیم برای آسایش مردم تهران گرفته شد.
یک تراژدی دردناک برای ایرانِ پس از مشروطه. یک تجربه تلخ در امر دموکراسی.
پرخاشگری و بداخلاقی دلیل اصلی فروپاشی و انحلال شورای شهر اول بود. ابراهیم اصغرزاده یکی از پرخاشگرترین چهرههای آن شورا بود.
ویژگی امثال ابراهیم اصغرزاده «ناسازگاری» است. به قدری جدال و ناسازگاری را ادامه دادند که پیامد آن، در شورای دوم آقای مهندس چمران با تیم آبادگران آمدند و محمود احمدینژاد شهردار تهران شد و از آن روز کشور در مسیر دیگری قرار گرفت...
امروز اشرف بروجردی روی در نقاب خاک کشید.
اشرف بروجردی در زیست شخصی، نماد صبر و صبوری بود. انواع سختیها (به تعبیر امروزیها بدشانسیها و به تعبیر متدینین “ابتلاء”ها) را مبتلا شد، ولی در زیست اجتماعی فعال و پرتحرک ماند. اشرف بروجردی نماد دختر ایرانی بود که میخواست فراتر از یک دختر خانه، دغدغه اجتماعی داشته باشد ولی در تلاطم ایرانِ پس از ۵۷ انواع مصائب را متحمل شد. یک دخترِ خانواده مرفه که با یک مهندس مکانیک از خانواده متمول ازدواج کرد (غلامعلی معتمدی) اما انفجار هفتم تیر، همسر را از او گرفت.
برای اصلاحات کوشید ولی پرخاشگریها و بداخلاقیها پروژه اصلاحات را متوقف کرد. اوج شوربختی برای اشرف بروجردی (و آنها که دل در گرو اصلاحات داشتند) از آنجا بود که اصلاحات، بخشی از بزرگترین ضربهها را از امثال ابراهیم اصغرزاده و از «درون خودِ اصلاحات» خورد. عملا خوندل چهرههایی مانند او به دلیل ناسازگاریهای خودیهایی بود که از آنها انتظارِ بلوغ و متانت داشتند. پروژه اصلاحات شکست خورد و اشرف بروجردی از «میدان» به حاشیه و به گوشه فضای آرام کتابخانه و مرکز اسناد ملی رفت.
اشرف بروجردی نه طعم یک خانواده ماندگار را چشید، و نه هارمونیِ رفتارهای بالغ اجتماعی را تجربه کرد، و نه از چنگ سرطان، راه فراری یافت. دختر ایران که انواع مصائب و بداخلاقیها را چشید و رفت.
زن ایرانی که بهای بداخلاقیها، پرخاشگریها و ناسازگاریهای مردان ایران را پرداخت.
اشرف بروجردی سه سال از مادرم جوانتر بود و اکنون برای رفتنش بسیار زود بود؛ ولی سرطان و خستگی از این مسیر پرآشوب، امکانی برای بیشتر ماندنش نگذاشت.
اولین معاون وزیر کشور زن پس از ۵۷، و نخستین زنی که به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رسید. اکنون ترا زمانی برای استراحت رسید. بدرود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✍محمدرضا اسلامی
زندگی اشرف بروجردی شگفتآور بود. یکی از اصلاحطلبترین سیاستمداران ایرانی، که در اوج دوره اصلاحات ناچار شد اصلاحطلبترین شورای شهر را منحل کند.
زندگی اشرف بروجردی از این بابت محل تأمل است که ایشان نمادی از ناکامیهای ما ایرانیان از بعد مشروطه تا به امروز، در اصلاح ساختارها و نهادهای جمعیمان بوده است.
🔵روایت یک شوربختی
یکی از بزرگترین دستاوردهای سیدمحمد خاتمی «شورای شهر» بود. یکی از ارکان مغفول قانون اساسی که در دولت خاتمی محقق شد (اصل ۷ و اصل ۱۰۰ قانون اساسی). شورای شهر، تلاشِ خاتمی بود برای بسط امر خردجمعی در ایرانی که از بعد از مشروطه برای دموکراسی کوشیده.
خاتمی تلاش کرد تا بجای «شهردارِ منصوب» مردم با شورای منتخب «شهردار را انتخاب» کنند.
بنابراین شورای شهر اول میوه و «محصول اصلاحات» بود. انتخابات برگزار شد و چهرههای اصلاحطلب به شورا راه یافتند. اما شوربختی ایرانی بیپایان است.
به قدری زد و خورد و پرخاشگری در شورای اول رخ داد که وزارت کشور خاتمی (یعنی همان نهادی که برای گسترش «امر دموکراسی» تلاش کرده بود) ناچار شد که شورای شهر تهران را منحل کند. اشرف بروجردی در آن ایام مسئول پیگیری فرآیند انحلال شورای شهر تهران بود. چه فضاحتی.
اسفند ماه سال ۷۷ و حوالی یکسال پس از دوم خرداد ۷۶ بود که انتخابات اولین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار شد.
چهره هایی همچون ابراهیم اصغرزاده، عبداله نوری، جمیله کدیور، صدیقه وسمقی… شهردار تهران را انتخاب کردند: مرتضی الویری.
اما بروز اختلافات دائم میان شورا و شهرداری باعث شد تا الویری استعفا کند.
سپس شورای شهر «ملک مدنی» را برای شهرداری تهران برگزید. اما شوربختانه اختلاف، دعوا و مشاجرهها نهتنها فروکش نکرد، بلکه بیشتر شد.
مشاجرهها در شورا ادامه یافت تا اینکه «اشرف بروجردی» معاون امور اجتماعی و شوراهای وزارت کشور بحث «انحلال شورای شهر» را مطرح کرد.
سرانجام پس از مدتها کش و قوس و تشکیل چندین جلسه هیئت اختلاف که گفته میشد برخی از آنها تا ۷ ساعت نیز به طول انجامید، هیئت حل اختلاف مرکزی که شامل نمایندگانی از قوای کشور بود [و حکمیتی رسمی میان طرفین دعوا را نیز داشت] رأی به انحلال شورای شهر اول تهران داد.
موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات در استقبال از این تصمیم شورای حل اختلاف مصاحبه کرد و اینطور گفت که این تصمیم برای آسایش مردم تهران گرفته شد.
یک تراژدی دردناک برای ایرانِ پس از مشروطه. یک تجربه تلخ در امر دموکراسی.
پرخاشگری و بداخلاقی دلیل اصلی فروپاشی و انحلال شورای شهر اول بود. ابراهیم اصغرزاده یکی از پرخاشگرترین چهرههای آن شورا بود.
ویژگی امثال ابراهیم اصغرزاده «ناسازگاری» است. به قدری جدال و ناسازگاری را ادامه دادند که پیامد آن، در شورای دوم آقای مهندس چمران با تیم آبادگران آمدند و محمود احمدینژاد شهردار تهران شد و از آن روز کشور در مسیر دیگری قرار گرفت...
امروز اشرف بروجردی روی در نقاب خاک کشید.
اشرف بروجردی در زیست شخصی، نماد صبر و صبوری بود. انواع سختیها (به تعبیر امروزیها بدشانسیها و به تعبیر متدینین “ابتلاء”ها) را مبتلا شد، ولی در زیست اجتماعی فعال و پرتحرک ماند. اشرف بروجردی نماد دختر ایرانی بود که میخواست فراتر از یک دختر خانه، دغدغه اجتماعی داشته باشد ولی در تلاطم ایرانِ پس از ۵۷ انواع مصائب را متحمل شد. یک دخترِ خانواده مرفه که با یک مهندس مکانیک از خانواده متمول ازدواج کرد (غلامعلی معتمدی) اما انفجار هفتم تیر، همسر را از او گرفت.
برای اصلاحات کوشید ولی پرخاشگریها و بداخلاقیها پروژه اصلاحات را متوقف کرد. اوج شوربختی برای اشرف بروجردی (و آنها که دل در گرو اصلاحات داشتند) از آنجا بود که اصلاحات، بخشی از بزرگترین ضربهها را از امثال ابراهیم اصغرزاده و از «درون خودِ اصلاحات» خورد. عملا خوندل چهرههایی مانند او به دلیل ناسازگاریهای خودیهایی بود که از آنها انتظارِ بلوغ و متانت داشتند. پروژه اصلاحات شکست خورد و اشرف بروجردی از «میدان» به حاشیه و به گوشه فضای آرام کتابخانه و مرکز اسناد ملی رفت.
اشرف بروجردی نه طعم یک خانواده ماندگار را چشید، و نه هارمونیِ رفتارهای بالغ اجتماعی را تجربه کرد، و نه از چنگ سرطان، راه فراری یافت. دختر ایران که انواع مصائب و بداخلاقیها را چشید و رفت.
زن ایرانی که بهای بداخلاقیها، پرخاشگریها و ناسازگاریهای مردان ایران را پرداخت.
اشرف بروجردی سه سال از مادرم جوانتر بود و اکنون برای رفتنش بسیار زود بود؛ ولی سرطان و خستگی از این مسیر پرآشوب، امکانی برای بیشتر ماندنش نگذاشت.
اولین معاون وزیر کشور زن پس از ۵۷، و نخستین زنی که به ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رسید. اکنون ترا زمانی برای استراحت رسید. بدرود.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍6👎2
✅ ۶ سؤال کلیدی برای بازنگری استراتژی سازمان
اگر بخواهید در یک جلسه کوتاه، کیفیت استراتژی سازمان را بسنجید، این ۶ سؤال را بپرسید:
1⃣آیا استراتژی ما پاسخ روشنی به «کجا رقابت کنیم؟» میدهد؟
2⃣آیا مزیت رقابتی ما مشخص و قابل دفاع است؟
3⃣آیا استراتژی با منابع واقعی سازمان همخوانی دارد؟
4⃣آیا کارکنان استراتژی را میفهمند و به آن متعهدند؟
5⃣آیا شاخصهای مشخصی برای سنجش پیشرفت داریم؟
6⃣آیا مکانیزم بازنگری و اصلاح استراتژی تعریف شده است؟
🔰اگر پاسخ بیش از دو سؤال «نامشخص» یا «منفی» است،
استراتژی شما نیاز به بازنگری فوری دارد.
#مدیریت_استراتژیک #تحول_استراتژیک #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
اگر بخواهید در یک جلسه کوتاه، کیفیت استراتژی سازمان را بسنجید، این ۶ سؤال را بپرسید:
1⃣آیا استراتژی ما پاسخ روشنی به «کجا رقابت کنیم؟» میدهد؟
2⃣آیا مزیت رقابتی ما مشخص و قابل دفاع است؟
3⃣آیا استراتژی با منابع واقعی سازمان همخوانی دارد؟
4⃣آیا کارکنان استراتژی را میفهمند و به آن متعهدند؟
5⃣آیا شاخصهای مشخصی برای سنجش پیشرفت داریم؟
6⃣آیا مکانیزم بازنگری و اصلاح استراتژی تعریف شده است؟
🔰اگر پاسخ بیش از دو سؤال «نامشخص» یا «منفی» است،
استراتژی شما نیاز به بازنگری فوری دارد.
#مدیریت_استراتژیک #تحول_استراتژیک #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍8
✅تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها در سال ۲۰۲۵
• عربستان: هزار و سیصد میلیارد
• ترکیه: هزار و ششصد میلیارد
• اسرائیل: ۶۱۱ میلیارد
• امارات: ۵۶۹ میلیارد
• ایران: ۳۵۷ میلیارد
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
• عربستان: هزار و سیصد میلیارد
• ترکیه: هزار و ششصد میلیارد
• اسرائیل: ۶۱۱ میلیارد
• امارات: ۵۶۹ میلیارد
• ایران: ۳۵۷ میلیارد
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍9
✅همراستاسازی استراتژی و ساختار سازمانی
یکی از خطاهای کلاسیک در مدیریت استراتژیک این است که تصور میشود با تدوین استراتژی، کار تمام شده است.
درحالیکه ساختار سازمانی تعیین میکند آیا استراتژی واقعاً اجرا خواهد شد یا نه.
یعنی ساختار باید تابع استراتژی باشد، نه برعکس.
🔰نمونههای عدم همراستایی:
🔸استراتژی نوآوری با ساختار بوروکراتیک
🔸استراتژی مشتریمحور با ساختار محصولمحور
🔸استراتژی رشد سریع با فرآیندهای کند تصمیمگیری
اگر ساختار سازمانی، سیستم پاداش و فرآیند تصمیمگیری با استراتژی هماهنگ نباشند، حتی بهترین استراتژیها نیز شکست میخورند.
#مدیریت_استراتژیک #تفکر_استراتژیک #تحول_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
یکی از خطاهای کلاسیک در مدیریت استراتژیک این است که تصور میشود با تدوین استراتژی، کار تمام شده است.
درحالیکه ساختار سازمانی تعیین میکند آیا استراتژی واقعاً اجرا خواهد شد یا نه.
چندلر میگوید:
«Structure follows Strategy»
یعنی ساختار باید تابع استراتژی باشد، نه برعکس.
🔰نمونههای عدم همراستایی:
🔸استراتژی نوآوری با ساختار بوروکراتیک
🔸استراتژی مشتریمحور با ساختار محصولمحور
🔸استراتژی رشد سریع با فرآیندهای کند تصمیمگیری
اگر ساختار سازمانی، سیستم پاداش و فرآیند تصمیمگیری با استراتژی هماهنگ نباشند، حتی بهترین استراتژیها نیز شکست میخورند.
#مدیریت_استراتژیک #تفکر_استراتژیک #تحول_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍7
✅چرا مزیت رقابتی از انسانها شروع میشود؟
در بسیاری از سازمانها، منابع انسانی هنوز یک واحد اجرایی تلقی میشود، نه یک شریک استراتژیک.
اما سازمانهای پیشرو میدانند که سرمایه انسانی، منبع اصلی مزیت رقابتی پایدار است.
🔰ابعاد کلیدی استراتژی منابع انسانی:
🔸جذب استعدادهای همراستا با استراتژی
🔸توسعه مهارتهای آیندهمحور
🔸طراحی سیستمهای انگیزشی مبتنی بر عملکرد استراتژیک
🔸ایجاد فرهنگ سازمانی حامی یادگیری و تغییر
⬅️تحقیقات نشان میدهد سازمانهایی که HR را در تدوین استراتژی دخیل میکنند، تا ۳۰٪ عملکرد بهتری در اجرای استراتژی دارند.
#مدیریت_استراتژیک #سرمایه_انسانی #رهبری_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
در بسیاری از سازمانها، منابع انسانی هنوز یک واحد اجرایی تلقی میشود، نه یک شریک استراتژیک.
اما سازمانهای پیشرو میدانند که سرمایه انسانی، منبع اصلی مزیت رقابتی پایدار است.
🔰ابعاد کلیدی استراتژی منابع انسانی:
🔸جذب استعدادهای همراستا با استراتژی
🔸توسعه مهارتهای آیندهمحور
🔸طراحی سیستمهای انگیزشی مبتنی بر عملکرد استراتژیک
🔸ایجاد فرهنگ سازمانی حامی یادگیری و تغییر
⬅️تحقیقات نشان میدهد سازمانهایی که HR را در تدوین استراتژی دخیل میکنند، تا ۳۰٪ عملکرد بهتری در اجرای استراتژی دارند.
#مدیریت_استراتژیک #سرمایه_انسانی #رهبری_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍8
✅مزیت رقابتی پایدار؛
چرا «خوب بودن» دیگر کافی نیست؟
در بسیاری از صنایع، خوب بودن به سطح حداقلی بقا تبدیل شده است.
آنچه سازمانها را متمایز میکند، مزیت رقابتی پایدار است؛ مزیتی که رقبا نتوانند بهراحتی آن را تقلید کنند.
طبق دیدگاه منبعمحور، یک مزیت زمانی پایدار است که منابع سازمان:
🔸ارزشمند (Valuable)
🔸کمیاب (Rare)
🔸تقلیدناپذیر (Inimitable)
🔸سازمانیافته (Organized)
🔰نمونههای رایج مزیت پایدار:
🔸برند قدرتمند
🔸دانش تخصصی انباشتهشده
🔸فرهنگ سازمانی منحصربهفرد
🔸روابط بلندمدت با مشتریان کلیدی
#مدیریت_استراتژیک #مزیت_رقابتی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
چرا «خوب بودن» دیگر کافی نیست؟
در بسیاری از صنایع، خوب بودن به سطح حداقلی بقا تبدیل شده است.
آنچه سازمانها را متمایز میکند، مزیت رقابتی پایدار است؛ مزیتی که رقبا نتوانند بهراحتی آن را تقلید کنند.
طبق دیدگاه منبعمحور، یک مزیت زمانی پایدار است که منابع سازمان:
🔸ارزشمند (Valuable)
🔸کمیاب (Rare)
🔸تقلیدناپذیر (Inimitable)
🔸سازمانیافته (Organized)
🔰نمونههای رایج مزیت پایدار:
🔸برند قدرتمند
🔸دانش تخصصی انباشتهشده
🔸فرهنگ سازمانی منحصربهفرد
🔸روابط بلندمدت با مشتریان کلیدی
#مدیریت_استراتژیک #مزیت_رقابتی #تفکر_استراتژیک
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍11
گِل به سر مالیدیم و بر سینه زدیم و سیاه پوشیدیم و رجز خواندیم و شب زنده داشتیم! کتاب بر سر گرفتیم و توبه کردیم و استغفار! شیون از دل برآوردیم و نماز وحشت خواندیم!
هر کاری کردیم جز دست به کاری زدن!
هر کاری کردیم جز اینکه کاری بکنیم!
[میغرّد] دیوارها را بلند برنیاوردیم و نیکو نساختیم! و کار امروز به فردا گذاشتیم! خِرَدنامهها شستیم و هوسنامهها دریدیم و تصاویر کُتُب سوختیم و در یکدیگر افتادیم و هر که را تهمت زدیم از زندیق و شکاک و فلسفی و دهری و گبر و مجوس، که این عقوبت فرود نیامدی اگر خلقی از شمایان را انکاری گزاف برنخاستی! - آری - همواره خود را گناهی میتراشیم تا سزاوارِ این تنبیه شویم!
"تاراجنامه"
یاد استاد بهرام بیضایی را گرامی می داریم.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
هر کاری کردیم جز دست به کاری زدن!
هر کاری کردیم جز اینکه کاری بکنیم!
[میغرّد] دیوارها را بلند برنیاوردیم و نیکو نساختیم! و کار امروز به فردا گذاشتیم! خِرَدنامهها شستیم و هوسنامهها دریدیم و تصاویر کُتُب سوختیم و در یکدیگر افتادیم و هر که را تهمت زدیم از زندیق و شکاک و فلسفی و دهری و گبر و مجوس، که این عقوبت فرود نیامدی اگر خلقی از شمایان را انکاری گزاف برنخاستی! - آری - همواره خود را گناهی میتراشیم تا سزاوارِ این تنبیه شویم!
"تاراجنامه"
یاد استاد بهرام بیضایی را گرامی می داریم.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍17
⭕️❌اشتباهات مرگبار در مدیریت استراتژیک
اشتباه مرگبار ۱ | اشتباه گرفتن برنامهریزی با استراتژی
یکی از رایجترین خطاهای مدیریتی این است که برنامهریزی عملیاتی با استراتژی یکسان فرض میشود.
در حالی که این دو، ماهیت کاملاً متفاوتی دارند.
برنامهریزی پاسخ میدهد: «چگونه کارها را انجام دهیم؟»
استراتژی پاسخ میدهد: «کجا رقابت کنیم و چگونه برنده شویم؟»
سازمانهایی که استراتژی را به چکلیست وظایف تقلیل میدهند:
▪️درگیر بهینهسازیهای کوتاهمدت میشوند
▪️توان تمایز خود را از دست میدهند
▪️نسبت به تغییرات محیطی واکنشپذیر، نه پیشنگر، عمل میکنند.
🔴 نشانه خطر:
اگر تمام جلسات استراتژیک شما درباره بودجه، زمانبندی و اجراست، احتمالاً استراتژی ندارید؛ فقط برنامه دارید.
📗راهکار مدیریتی:
قبل از «چگونه اجرا کنیم»، شفاف پاسخ دهید:
«چه چیزی را عمداً انجام نمیدهیم؟»
#مدیریت_استراتژیک #تفکر_استراتژیک #خطای_مدیریتی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
اشتباه مرگبار ۱ | اشتباه گرفتن برنامهریزی با استراتژی
یکی از رایجترین خطاهای مدیریتی این است که برنامهریزی عملیاتی با استراتژی یکسان فرض میشود.
در حالی که این دو، ماهیت کاملاً متفاوتی دارند.
برنامهریزی پاسخ میدهد: «چگونه کارها را انجام دهیم؟»
استراتژی پاسخ میدهد: «کجا رقابت کنیم و چگونه برنده شویم؟»
سازمانهایی که استراتژی را به چکلیست وظایف تقلیل میدهند:
▪️درگیر بهینهسازیهای کوتاهمدت میشوند
▪️توان تمایز خود را از دست میدهند
▪️نسبت به تغییرات محیطی واکنشپذیر، نه پیشنگر، عمل میکنند.
🔴 نشانه خطر:
اگر تمام جلسات استراتژیک شما درباره بودجه، زمانبندی و اجراست، احتمالاً استراتژی ندارید؛ فقط برنامه دارید.
📗راهکار مدیریتی:
قبل از «چگونه اجرا کنیم»، شفاف پاسخ دهید:
«چه چیزی را عمداً انجام نمیدهیم؟»
#مدیریت_استراتژیک #تفکر_استراتژیک #خطای_مدیریتی
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍7
✅سه قانون ساده مدیریت پول که ثروتمندان هرگز فراموش نمیکنند
1. خرج کمتر از درآمد: ساده به نظر میرسد، اما اکثر مردم برعکس عمل میکنند.
2. سرمایهگذاری مستمر: نه یکباره، بلکه هر ماه و هر هفته.
3. افزایش دائمی دانش مالی: کتاب، دوره، و مشاوره.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
1. خرج کمتر از درآمد: ساده به نظر میرسد، اما اکثر مردم برعکس عمل میکنند.
2. سرمایهگذاری مستمر: نه یکباره، بلکه هر ماه و هر هفته.
3. افزایش دائمی دانش مالی: کتاب، دوره، و مشاوره.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍10
✅ آرزوهای میلی!
✍️حامد پاک طینت
به این اعداد نگاه کنید:
مراکز خدماتی حوزوی، جامعه المصطفی، حوزه خراسان،..
۲۷.۰۰۰ میلیارد تومان
مراکز مذهبی شامل ۹ نهاد و مرکز فرهنگی
۳۱.۰۰۰ میلیارد تومان
نهادهای تبلیغاتی بین المللی شامل مجمع جهانی اهل بیت
۲۵۹ میلیارد تومان
نهادهای زبان و فرهنگ اسلامی ازجمله بنیاد سعدی
۱۱۶ میلیارد تومان
سایر نهادهای مذهبی و فرهنگی پراکنده
۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میلیارد تومان
و ....
سالی نیست که مردم از این اعداد نگویند اما اعدادی که ملاحظه می کنید امسال معادل هزینه تکمیل همه پروژه های آبرسانی اضطراری کشور است. کشوری که بحران شدید آب در آن تبدیل به یک بحران امنیتی شده است!
معادل نوسازی ۱۰ هزار مدرسه فرسوده در سطح کشور است که وزیرش در مقابل دوربین ها نگوید مسئولیت او کار عمرانی شده است، با این بودجه تمام پروژه های ریلی حیاتی کشور از راه آهن چابهار-زاهدان تا راه آهن رشت-آستارا، راه آهن شیراز-بوشهر-عسلویه تکمیل می شد تا ایران بعنوان یک کریدور بین المللی مطرح در منطقه درآمد ارزی پایدار و همیشگی خلق کند؛ و با این بودجه ۳ میلیون نفر فاقد بیمه در کشور بیمه درمانی میشدند؛
با این بودجه می شد ۱ میلیون خانوار در فقر مطلق تحت پوشش کامل معیشتی قرار گیرند و می شد با خرید هزاران اتوبوس مدرن، آلودگی و ترافیک تهران و شهرهای بزرگ را ۳۰% کاهش داد
پنج ماه پیش مقاله ای تحت عنوان "رئیس جمهور مکتبی من" نگاشتم که به عملکرد خاویر میلی و مدل موفقیتش در آرژانتین اشاره داشت و انعکاس بسیار گسترده آن تا جایی رفت که حتی بسیاری از روشنفکران و تحلیلگران بروز و ظهور فردی چون او را نسخه نجات اقتصاد ایران تجویز کردند
فرض محال که محال نیست!
اگر خاویر میلی رئیس جمهور موفق و محبوب ارژانتین، امروز رئیس جمهور ایران بود و بودجه سال بعد مملکتش را می خواست به مجلس ارائه کند، منصفانه با چنین ردیفهایی چه می کرد؟
برای ۴۰۰ هزار میلیارد تومان ریپو و ۲۷۰ هزار میلیارد تومان تنخواه از بانک مرکزی که ۶۷۰ هزار میلیارد تومان کسری روی دستش گذاشته چه نسخه ای تجویز می کرد؟
تمام ردیفهای اینچنینی در خلق این کسری و تورمی که مردم تجربه می کنند سهیم هستند. بیش از ۵% فشار تورمی که مردم در سال آینده تجربه خواهند کرد بابت همین چند ردریفی است که در ابتدای متن اشاره شد
اگر او بود نه فقط این ردیفها بلکه ریالی برای شرکتهای دولتی که حالا حیاط خلوت دولت برای بودجه های هزاران میلیاردی هستند اختصاص نمی داد. تمام شرکتهای زیانده دولتی که محل نشستن دولتی های دیروز و رفقا در صندلی های هیئت مدیره امروز هستند را منحل می کرد، آنها را واگذار می کرد، ادغام می کرد و شر آنها را از سر بودجه کم می کرد تا مردم و کشور نفس بکشند
با کاسبان تحریم چه می کرد؟
با میلیاردها دلار یارانه ای که به جیب مردم نمی رود چه میکرد؟
آرزوها را اما کنار بگذاریم!
ظهور و بروز فردی مانند خاویر میلی و اره برقی معروفش در این جنگل تاریک و انبوه چقدر واقع بینانه به نظر می رسد؟!
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✍️حامد پاک طینت
به این اعداد نگاه کنید:
مراکز خدماتی حوزوی، جامعه المصطفی، حوزه خراسان،..
۲۷.۰۰۰ میلیارد تومان
مراکز مذهبی شامل ۹ نهاد و مرکز فرهنگی
۳۱.۰۰۰ میلیارد تومان
نهادهای تبلیغاتی بین المللی شامل مجمع جهانی اهل بیت
۲۵۹ میلیارد تومان
نهادهای زبان و فرهنگ اسلامی ازجمله بنیاد سعدی
۱۱۶ میلیارد تومان
سایر نهادهای مذهبی و فرهنگی پراکنده
۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میلیارد تومان
و ....
سالی نیست که مردم از این اعداد نگویند اما اعدادی که ملاحظه می کنید امسال معادل هزینه تکمیل همه پروژه های آبرسانی اضطراری کشور است. کشوری که بحران شدید آب در آن تبدیل به یک بحران امنیتی شده است!
معادل نوسازی ۱۰ هزار مدرسه فرسوده در سطح کشور است که وزیرش در مقابل دوربین ها نگوید مسئولیت او کار عمرانی شده است، با این بودجه تمام پروژه های ریلی حیاتی کشور از راه آهن چابهار-زاهدان تا راه آهن رشت-آستارا، راه آهن شیراز-بوشهر-عسلویه تکمیل می شد تا ایران بعنوان یک کریدور بین المللی مطرح در منطقه درآمد ارزی پایدار و همیشگی خلق کند؛ و با این بودجه ۳ میلیون نفر فاقد بیمه در کشور بیمه درمانی میشدند؛
با این بودجه می شد ۱ میلیون خانوار در فقر مطلق تحت پوشش کامل معیشتی قرار گیرند و می شد با خرید هزاران اتوبوس مدرن، آلودگی و ترافیک تهران و شهرهای بزرگ را ۳۰% کاهش داد
پنج ماه پیش مقاله ای تحت عنوان "رئیس جمهور مکتبی من" نگاشتم که به عملکرد خاویر میلی و مدل موفقیتش در آرژانتین اشاره داشت و انعکاس بسیار گسترده آن تا جایی رفت که حتی بسیاری از روشنفکران و تحلیلگران بروز و ظهور فردی چون او را نسخه نجات اقتصاد ایران تجویز کردند
فرض محال که محال نیست!
اگر خاویر میلی رئیس جمهور موفق و محبوب ارژانتین، امروز رئیس جمهور ایران بود و بودجه سال بعد مملکتش را می خواست به مجلس ارائه کند، منصفانه با چنین ردیفهایی چه می کرد؟
برای ۴۰۰ هزار میلیارد تومان ریپو و ۲۷۰ هزار میلیارد تومان تنخواه از بانک مرکزی که ۶۷۰ هزار میلیارد تومان کسری روی دستش گذاشته چه نسخه ای تجویز می کرد؟
تمام ردیفهای اینچنینی در خلق این کسری و تورمی که مردم تجربه می کنند سهیم هستند. بیش از ۵% فشار تورمی که مردم در سال آینده تجربه خواهند کرد بابت همین چند ردریفی است که در ابتدای متن اشاره شد
اگر او بود نه فقط این ردیفها بلکه ریالی برای شرکتهای دولتی که حالا حیاط خلوت دولت برای بودجه های هزاران میلیاردی هستند اختصاص نمی داد. تمام شرکتهای زیانده دولتی که محل نشستن دولتی های دیروز و رفقا در صندلی های هیئت مدیره امروز هستند را منحل می کرد، آنها را واگذار می کرد، ادغام می کرد و شر آنها را از سر بودجه کم می کرد تا مردم و کشور نفس بکشند
با کاسبان تحریم چه می کرد؟
با میلیاردها دلار یارانه ای که به جیب مردم نمی رود چه میکرد؟
آرزوها را اما کنار بگذاریم!
ظهور و بروز فردی مانند خاویر میلی و اره برقی معروفش در این جنگل تاریک و انبوه چقدر واقع بینانه به نظر می رسد؟!
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍11
✅تورم، وقتی کاسبی را ناممکن میکند
✍حسین عبده تبریزی
امروز تهران شاهد اعتراضهای گستردهی فروشندگان کالاهای بادوام و صرافیها بود. این اعتراضات روشن است که در ذات خود سیاسی نیست، اما در شرایط امروز کشور، ظرفیت تبدیل به اعتراضات سیاسی را دارد. در آغاز تورمهای حاد، اولین بحران نه سیاسی است و نه حتی معیشتی، بلکه بحرانِ فهم معامله است. فروشنده و تولیدکننده ناگهان متوجه میشوند که قیمت دیگر معنای پیشین خود را ندارد و پول دیگر واحد سنجش قابلاتکا نیست. مسئلهی اصلی این نیست که سود کم شده، بلکه این است که معلوم نیست فروش امروز به زیان فردا منجر میشود یا نه.
در چنین وضعی، فعالان کالاهای بادوام زودتر از دیگران دچار اختلال میشوند. کسی که یخچال، موبایل، خودرو، مصالح یا ماشینآلات میفروشد، نمیداند آیا میتواند کالای فروختهشده را جایگزین کند یا خیر. فروش متوقف میشود، نه از سر طمع، بلکه از سر ناتوانی در تصمیمگیری عقلانی.
تولیدکننده هم در موقعیتی مشابه قرار میگیرد. نمیداند هزینهی مواد اولیه، دستمزد و انرژی در ماه بعد چه خواهد شد و آیا قیمت فروش آینده این هزینهها را پوشش میدهد یا نه. برنامهریزی کوتاه میشود و افق تصمیمگیری به چند روز یا چند هفته کاهش مییابد.
در این مرحله، اعتراضها اگر شکل بگیرند، ماهیتی صنفی و فنی دارند. مطالبهها حول نرخ ارز واقعی، ثبات مقررات، یا امکان تعدیل قراردادها میچرخد. زبان اعتراض، زبان کاسبی است نه سیاست، و خواستهها بیشتر ناظر به امکان ادامهی زندگی اقتصادیاند.
تجربهی آلمان در دورهی وایمار نشان میدهد که نخستین واکنشها از سوی مغازهداران و نانوایان بود. آنها نمیدانستند چه زمانی قیمت بگذارند و چگونه بفروشند. هنوز شعار سیاسی مطرح نبود، اما فرسایش تدریجی اعتماد به قواعد اقتصادی، زمینه را برای رادیکال شدن فضا فراهم کرد.
در آرژانتین نیز همین الگو تکرار شد. ابتدا برچسب قیمتها برداشته شد، قراردادها کوتاهمدت شدند و فروشندگان از فروش نقدی اجتناب کردند. وقتی دولت نتوانست چارچوب قابلفهم برای معامله ارائه کند، همان سردرگمی صنفی به اعتراض اجتماعی و سپس سیاسی تبدیل شد.
در ترکیه، در موج تورمی سالهای اخیر، اعتراضهای اولیه از سوی تولیدکنندگان و فروشندگان بود. تفاوت در این بود که دولت با ارائهی شاخصها و سازوکارهای تعدیل، امکان بازگشت نسبی عقلانیت معاملاتی را فراهم کرد و اجازه نداد بحران صنفی به سرعت سیاسی شود.
در ونزوئلا، جایی که این ابزارها کاملاً غایب بودند، معامله عملاً فروپاشید. پول کارکرد خود را از دست داد و امتناع از فروش به رفتاری عمومی بدل شد. در چنین شرایطی، هر تجمع اقتصادی ناگزیر سیاسی میشود، چون جامعه احساس میکند قواعد پایهی زندگی از کار افتاده است.
در ایران نیز مسئلهی اصلی همین است. تورم حاد با نبود زبان رسمی معامله، فقدان شاخصهای مرجع و انعطافناپذیری قراردادها همراه شده است. اعتراضها از ناتوانی در کاسبی آغاز میشوند، اما چون پاسخ فنی نمیگیرند، به سرعت به سطح سیاسی منتقل میشوند. در نهایت، تورم حاد پیش از آنکه یک بحران سیاسی باشد، یک شوک تعادل اجتماعی است. وقتی امکان محاسبه، قرارداد و پیشبینی از بین میرود، سیاست به صحنه میآید، نه به عنوان علت، بلکه به عنوان پیامد فروپاشی عقلانیت اقتصادی.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
✍حسین عبده تبریزی
امروز تهران شاهد اعتراضهای گستردهی فروشندگان کالاهای بادوام و صرافیها بود. این اعتراضات روشن است که در ذات خود سیاسی نیست، اما در شرایط امروز کشور، ظرفیت تبدیل به اعتراضات سیاسی را دارد. در آغاز تورمهای حاد، اولین بحران نه سیاسی است و نه حتی معیشتی، بلکه بحرانِ فهم معامله است. فروشنده و تولیدکننده ناگهان متوجه میشوند که قیمت دیگر معنای پیشین خود را ندارد و پول دیگر واحد سنجش قابلاتکا نیست. مسئلهی اصلی این نیست که سود کم شده، بلکه این است که معلوم نیست فروش امروز به زیان فردا منجر میشود یا نه.
در چنین وضعی، فعالان کالاهای بادوام زودتر از دیگران دچار اختلال میشوند. کسی که یخچال، موبایل، خودرو، مصالح یا ماشینآلات میفروشد، نمیداند آیا میتواند کالای فروختهشده را جایگزین کند یا خیر. فروش متوقف میشود، نه از سر طمع، بلکه از سر ناتوانی در تصمیمگیری عقلانی.
تولیدکننده هم در موقعیتی مشابه قرار میگیرد. نمیداند هزینهی مواد اولیه، دستمزد و انرژی در ماه بعد چه خواهد شد و آیا قیمت فروش آینده این هزینهها را پوشش میدهد یا نه. برنامهریزی کوتاه میشود و افق تصمیمگیری به چند روز یا چند هفته کاهش مییابد.
در این مرحله، اعتراضها اگر شکل بگیرند، ماهیتی صنفی و فنی دارند. مطالبهها حول نرخ ارز واقعی، ثبات مقررات، یا امکان تعدیل قراردادها میچرخد. زبان اعتراض، زبان کاسبی است نه سیاست، و خواستهها بیشتر ناظر به امکان ادامهی زندگی اقتصادیاند.
تجربهی آلمان در دورهی وایمار نشان میدهد که نخستین واکنشها از سوی مغازهداران و نانوایان بود. آنها نمیدانستند چه زمانی قیمت بگذارند و چگونه بفروشند. هنوز شعار سیاسی مطرح نبود، اما فرسایش تدریجی اعتماد به قواعد اقتصادی، زمینه را برای رادیکال شدن فضا فراهم کرد.
در آرژانتین نیز همین الگو تکرار شد. ابتدا برچسب قیمتها برداشته شد، قراردادها کوتاهمدت شدند و فروشندگان از فروش نقدی اجتناب کردند. وقتی دولت نتوانست چارچوب قابلفهم برای معامله ارائه کند، همان سردرگمی صنفی به اعتراض اجتماعی و سپس سیاسی تبدیل شد.
در ترکیه، در موج تورمی سالهای اخیر، اعتراضهای اولیه از سوی تولیدکنندگان و فروشندگان بود. تفاوت در این بود که دولت با ارائهی شاخصها و سازوکارهای تعدیل، امکان بازگشت نسبی عقلانیت معاملاتی را فراهم کرد و اجازه نداد بحران صنفی به سرعت سیاسی شود.
در ونزوئلا، جایی که این ابزارها کاملاً غایب بودند، معامله عملاً فروپاشید. پول کارکرد خود را از دست داد و امتناع از فروش به رفتاری عمومی بدل شد. در چنین شرایطی، هر تجمع اقتصادی ناگزیر سیاسی میشود، چون جامعه احساس میکند قواعد پایهی زندگی از کار افتاده است.
در ایران نیز مسئلهی اصلی همین است. تورم حاد با نبود زبان رسمی معامله، فقدان شاخصهای مرجع و انعطافناپذیری قراردادها همراه شده است. اعتراضها از ناتوانی در کاسبی آغاز میشوند، اما چون پاسخ فنی نمیگیرند، به سرعت به سطح سیاسی منتقل میشوند. در نهایت، تورم حاد پیش از آنکه یک بحران سیاسی باشد، یک شوک تعادل اجتماعی است. وقتی امکان محاسبه، قرارداد و پیشبینی از بین میرود، سیاست به صحنه میآید، نه به عنوان علت، بلکه به عنوان پیامد فروپاشی عقلانیت اقتصادی.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @strategiaacademy
👍3