Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
⭕️ فدریکا موگرینی، مسئول چپول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، خواستار پرهیز از افزایش تنش با ایران شد .
فدریکا موگرینی، همنشین تنهایی ها و متحد ظریف الدوله برجام باز نافرجام، طناز مجلس شورای اسلامی اخوندی، باز مانده تیم منهدم شده جان کری لنگ دراز، دمکرات رذل آمریکایی، روز دوشنبه ملتمسانه ابراز کرد که باید از هر نوع افزایش تنش با ایران اجتناب شود.
موگرینی عشوه گر، پشتیبان دیکتاتورهایی مانند مادرو و جمهوری اسلامی، پیش از آغاز نشست شورای وزیران اتحادیه اروپا در بروکسل در جمع خبرنگاران با ناامیدی گفت:
اتحادیه اروپا با تمام ابزارهایی که دارد از این توافق حمایت میکند.
موگرینی چپول نافرجام بخوبی می داند سیلی که براه افتاده بسیار بزرگتر از قد و قواره جمهوری اسلامی است و همه چپولهای مدرن گلوبالیست را به ساحل عدم خواهد فرستاد و خاورمیانه را می کند و دوران اتحادیه و اتحادیه بازی ها سپری شده و ملتها به سرنوشت خود تصمیم خواهند گرفت و منافع ملت خود را پیگیر خواهند شد و دوران سلطه گری شرکتهای چند ملیتی تمام شده است .
بهمین دلیل است که با ملاحظه علائم نابودی خود دست و پا می زند .
🔻 #گلوبالیسم_چپول
🔺 #ناسیونالیسم_مردمگرا
فدریکا موگرینی، همنشین تنهایی ها و متحد ظریف الدوله برجام باز نافرجام، طناز مجلس شورای اسلامی اخوندی، باز مانده تیم منهدم شده جان کری لنگ دراز، دمکرات رذل آمریکایی، روز دوشنبه ملتمسانه ابراز کرد که باید از هر نوع افزایش تنش با ایران اجتناب شود.
موگرینی عشوه گر، پشتیبان دیکتاتورهایی مانند مادرو و جمهوری اسلامی، پیش از آغاز نشست شورای وزیران اتحادیه اروپا در بروکسل در جمع خبرنگاران با ناامیدی گفت:
اتحادیه اروپا با تمام ابزارهایی که دارد از این توافق حمایت میکند.
موگرینی چپول نافرجام بخوبی می داند سیلی که براه افتاده بسیار بزرگتر از قد و قواره جمهوری اسلامی است و همه چپولهای مدرن گلوبالیست را به ساحل عدم خواهد فرستاد و خاورمیانه را می کند و دوران اتحادیه و اتحادیه بازی ها سپری شده و ملتها به سرنوشت خود تصمیم خواهند گرفت و منافع ملت خود را پیگیر خواهند شد و دوران سلطه گری شرکتهای چند ملیتی تمام شده است .
بهمین دلیل است که با ملاحظه علائم نابودی خود دست و پا می زند .
🔻 #گلوبالیسم_چپول
🔺 #ناسیونالیسم_مردمگرا
Forwarded from Attach Master
🔴 عنوان شده #شورای_مدیریت_گذار توسط " #حسن_شریعتمداری " و برخی عناصر پسمانده از شورش ٥٧ تشکیل شده است.
سخنگوی این شورا مطرح میکند دلیل تشکیل آن این است که جمهوری اسلامی در حال سقوط است و این سقوط باید مدیریت شود تا هرج و مرج ایجاد نشده و نظم ثانوی بعد از آن سریعا ایجاد شود.
موضوعی تحت عنوان فدرالیسم در این شورا مطرح شده و پرچمی بدون نشان ترسیم شده و گفته شده این شورا یک حزب نیست، بلکه با همراهی احزاب برای دوره گذار تشکیل شده است.
البته آشکارا موضوع فدرالیسم و سه رنگ پرچم بدون نشان ایران، دقیقا نکته انحرافی این شورا هست، چرا که مطلع هستند بیش از 90% جمعیت ایران نسبت به یکپارچگی ایران حساسیت دارند، و فورا توجهشان به آن جلب شده و به مفهوم درونی شورا دقت نخواهند کرد.
اما چرا این انحراف را مطرح میکنند؟
دقیقا ریشه در شیطنت اخوندیشان دارد.
آنها عنوان شورا را نه "شورای گذار" بلکه "شورای مدیریت گذار" مطرح کرده و نکته قابل توجه اینجا هست.
شریعتمداری آمده است تا ماموریت "مدیریت گذار" را عملی کند.
هدف این مدیریت، ممانعت از هرج مرج پیش بینی شده و ایجاد نظم ثانوی است؛ و این نظم ثانوی را یک مجلس موسسان انجام خواهد داد، که طبعا شورا تشکیل آن را مدیریت و چیدمانش را مشخص خواهد کرد. پس طبعا برای نظمی که قصد اجرای آن را دارند برنامه اولیه ایی هم دارند. این برنامه را تحت نام "جمهوری دمکراتیک فدرالی" عنوان کرده اند.
پس هم طرح مشخص هست، و هم ابزار؛ و مردم در این میان تنها کاری که باید انجام دهند، تبعیت از این شورا و شعارهای آن خواهد بود. درست مانند٥٧.
اما خاستگاه اجتماعی شریعتمداری کجاست؟
او یک بظاهر تکنوکراتی بالای ٧٥ سال سن، با کت و شلوار و کراوت است.
اما در واقع تحصیل کرده مکتب فقه شیعی است و آن را نزد پدرش که مرجع تقلید بوده و خمینی را هم مرجع تقلید کرده بود، آموخته است.
او از پیشگامان شورش ٥٧ بوده و بعد از پیروزی در نزاع قدرت، تا حد جنگ مسلحانه در قالب حزب خلق مسلمان پیش رفته و از حزب جمهوری اسلامی خمینی شکست نظامی خورده و چهل سال فراری شده و اکنون سر بر آورده است و پرونده یک جنگ داخلی را پشت سر دارد، که بسیاری در آن کشته شده اند.
او با اهداف مارکسیسم اسلامی، یک انقلابی پنجاه و هفتی هست. او هم به "خلق" که واژه و سنبل چپی است باور دارد، و هم به "مسلمان". و در واقع او حامی "خلقی است که مسلمان هم باشد."
تا اینجا ادعای او در مورد "دمکراسی" و "سکولاریسم" مشخص میشود. در حد خدعه خمینی و تقیه شیعی از دمکراسی و سکولاریسم حمایت خواهد کرد.
اما اهداف واقعی شورش ٥٧ چه بود؟
هدف داخلی، منطقه ایی و بین المللی آن شورش تامین اهداف جهانگرایان بود، و آقای شریعتمداری هم از وفاداران و طرفداران گلوبالیسم است.
اکنون وقتی ایشان گذار را مدیریت کنند، تغییری در مبانی موجود رخ نخواهد داد. همه برنامه های جمهوری اسلامی که مورد تایید جهانخواران گلوبالیسم هست، در نظم جدید شریعتمداری هم اجرایی خواهد شد. اما نه بوسیله "ولایت فقیه خمینیسیم" بلکه توسط "مارکسیست های اسلامی" و "چپهای مسلمان" که البته بمراتب کثیفتر از جمهوری اسلامی ولایت فقیهی هستند.
اما آیا در معادلات موجود جهان و تحولاتی که در حال رخ دادن است، شریعتمداری امکان مدیریت این گذار را دارد؟
آیا میتواند با مدیریت گذار، مانع گذار جامعه از جریان مزدوری گلوبالیسم به سوی یک ناسیونالیسم مردمگرا باشد؟
آیا او توان مدیریت این جریان را دارد، که در جهان قد علم کرده و در حال نابود کردن قدرتهای سیاسی جهانگرایی است؟
در واقع دو قطبی امروز در ایران بر سر نظام جمهوری و پادشاهی یا قدرت متمرکز و فدرالیسم نیست. اینها برای فریب دادن مردم هستند. چون این انتخاب براحتی میتواند توسط مردم انجام شود، و در واقع هم با حفظ اصول دمکراسی و سکولاریسم، تاثیر و تفاوت مهمی با هم ندارند، که چنان محل مناقشه مرگ آوری باشند.
دو قطبی واقعی امروز بر سر #ناسیونالیسم_مردمگرا و #گلوبالیسم_جهانگرا است .
همه آنها که در شورش ٥٧ نقش داشتند متعهد به گلوبالیسم هستند، چه مخالف جمهوری اسلامی باشند، چه مخالف ولایت فقیه باشند، و چه اصلاح طلب نشان دهند، و چه چپی و مارکسیسم و چه مارکسیسم اسلامی باشند.
امروز گذار واقعی را #نسل_شیک_پاسارگادی انجام می دهد، و از همه این مفاهیم کذایی حاکم گذر می کند، نه صرفا از یک شکل خاصی از حکومت؛ و این آقایان فرسوده مغز، فسیل فکر و مزدور فراماسونری، قادر به درک این نسل شیک، و توانایی و روحیه روانی آنها نبوده و البته امکان عملی مقابله با سرکشی آن را هم ندارند. چه بماند آن را مدیریت کنند.
دیگر در نظام "سکولار دمکراسی" با رویکرد "ناسیونالیست مردم گرا" که نظم جدید "ایران نوین" خواهد بود، جایی برای شورشی های ٥٧ و آخوند و آخوندزاده و آقا و آقازاده وجود نخواهد داشت.
سخنگوی این شورا مطرح میکند دلیل تشکیل آن این است که جمهوری اسلامی در حال سقوط است و این سقوط باید مدیریت شود تا هرج و مرج ایجاد نشده و نظم ثانوی بعد از آن سریعا ایجاد شود.
موضوعی تحت عنوان فدرالیسم در این شورا مطرح شده و پرچمی بدون نشان ترسیم شده و گفته شده این شورا یک حزب نیست، بلکه با همراهی احزاب برای دوره گذار تشکیل شده است.
البته آشکارا موضوع فدرالیسم و سه رنگ پرچم بدون نشان ایران، دقیقا نکته انحرافی این شورا هست، چرا که مطلع هستند بیش از 90% جمعیت ایران نسبت به یکپارچگی ایران حساسیت دارند، و فورا توجهشان به آن جلب شده و به مفهوم درونی شورا دقت نخواهند کرد.
اما چرا این انحراف را مطرح میکنند؟
دقیقا ریشه در شیطنت اخوندیشان دارد.
آنها عنوان شورا را نه "شورای گذار" بلکه "شورای مدیریت گذار" مطرح کرده و نکته قابل توجه اینجا هست.
شریعتمداری آمده است تا ماموریت "مدیریت گذار" را عملی کند.
هدف این مدیریت، ممانعت از هرج مرج پیش بینی شده و ایجاد نظم ثانوی است؛ و این نظم ثانوی را یک مجلس موسسان انجام خواهد داد، که طبعا شورا تشکیل آن را مدیریت و چیدمانش را مشخص خواهد کرد. پس طبعا برای نظمی که قصد اجرای آن را دارند برنامه اولیه ایی هم دارند. این برنامه را تحت نام "جمهوری دمکراتیک فدرالی" عنوان کرده اند.
پس هم طرح مشخص هست، و هم ابزار؛ و مردم در این میان تنها کاری که باید انجام دهند، تبعیت از این شورا و شعارهای آن خواهد بود. درست مانند٥٧.
اما خاستگاه اجتماعی شریعتمداری کجاست؟
او یک بظاهر تکنوکراتی بالای ٧٥ سال سن، با کت و شلوار و کراوت است.
اما در واقع تحصیل کرده مکتب فقه شیعی است و آن را نزد پدرش که مرجع تقلید بوده و خمینی را هم مرجع تقلید کرده بود، آموخته است.
او از پیشگامان شورش ٥٧ بوده و بعد از پیروزی در نزاع قدرت، تا حد جنگ مسلحانه در قالب حزب خلق مسلمان پیش رفته و از حزب جمهوری اسلامی خمینی شکست نظامی خورده و چهل سال فراری شده و اکنون سر بر آورده است و پرونده یک جنگ داخلی را پشت سر دارد، که بسیاری در آن کشته شده اند.
او با اهداف مارکسیسم اسلامی، یک انقلابی پنجاه و هفتی هست. او هم به "خلق" که واژه و سنبل چپی است باور دارد، و هم به "مسلمان". و در واقع او حامی "خلقی است که مسلمان هم باشد."
تا اینجا ادعای او در مورد "دمکراسی" و "سکولاریسم" مشخص میشود. در حد خدعه خمینی و تقیه شیعی از دمکراسی و سکولاریسم حمایت خواهد کرد.
اما اهداف واقعی شورش ٥٧ چه بود؟
هدف داخلی، منطقه ایی و بین المللی آن شورش تامین اهداف جهانگرایان بود، و آقای شریعتمداری هم از وفاداران و طرفداران گلوبالیسم است.
اکنون وقتی ایشان گذار را مدیریت کنند، تغییری در مبانی موجود رخ نخواهد داد. همه برنامه های جمهوری اسلامی که مورد تایید جهانخواران گلوبالیسم هست، در نظم جدید شریعتمداری هم اجرایی خواهد شد. اما نه بوسیله "ولایت فقیه خمینیسیم" بلکه توسط "مارکسیست های اسلامی" و "چپهای مسلمان" که البته بمراتب کثیفتر از جمهوری اسلامی ولایت فقیهی هستند.
اما آیا در معادلات موجود جهان و تحولاتی که در حال رخ دادن است، شریعتمداری امکان مدیریت این گذار را دارد؟
آیا میتواند با مدیریت گذار، مانع گذار جامعه از جریان مزدوری گلوبالیسم به سوی یک ناسیونالیسم مردمگرا باشد؟
آیا او توان مدیریت این جریان را دارد، که در جهان قد علم کرده و در حال نابود کردن قدرتهای سیاسی جهانگرایی است؟
در واقع دو قطبی امروز در ایران بر سر نظام جمهوری و پادشاهی یا قدرت متمرکز و فدرالیسم نیست. اینها برای فریب دادن مردم هستند. چون این انتخاب براحتی میتواند توسط مردم انجام شود، و در واقع هم با حفظ اصول دمکراسی و سکولاریسم، تاثیر و تفاوت مهمی با هم ندارند، که چنان محل مناقشه مرگ آوری باشند.
دو قطبی واقعی امروز بر سر #ناسیونالیسم_مردمگرا و #گلوبالیسم_جهانگرا است .
همه آنها که در شورش ٥٧ نقش داشتند متعهد به گلوبالیسم هستند، چه مخالف جمهوری اسلامی باشند، چه مخالف ولایت فقیه باشند، و چه اصلاح طلب نشان دهند، و چه چپی و مارکسیسم و چه مارکسیسم اسلامی باشند.
امروز گذار واقعی را #نسل_شیک_پاسارگادی انجام می دهد، و از همه این مفاهیم کذایی حاکم گذر می کند، نه صرفا از یک شکل خاصی از حکومت؛ و این آقایان فرسوده مغز، فسیل فکر و مزدور فراماسونری، قادر به درک این نسل شیک، و توانایی و روحیه روانی آنها نبوده و البته امکان عملی مقابله با سرکشی آن را هم ندارند. چه بماند آن را مدیریت کنند.
دیگر در نظام "سکولار دمکراسی" با رویکرد "ناسیونالیست مردم گرا" که نظم جدید "ایران نوین" خواهد بود، جایی برای شورشی های ٥٧ و آخوند و آخوندزاده و آقا و آقازاده وجود نخواهد داشت.
Forwarded from Attach Master
🔴 عنوان شده #شورای_مدیریت_گذار توسط " #حسن_شریعتمداری " و برخی عناصر پسمانده از شورش ٥٧ تشکیل شده است.
سخنگوی این شورا مطرح میکند دلیل تشکیل آن این است که جمهوری اسلامی در حال سقوط است و این سقوط باید مدیریت شود تا هرج و مرج ایجاد نشده و نظم ثانوی بعد از آن سریعا ایجاد شود.
موضوعی تحت عنوان فدرالیسم در این شورا مطرح شده و پرچمی بدون نشان ترسیم شده و گفته شده این شورا یک حزب نیست، بلکه با همراهی احزاب برای دوره گذار تشکیل شده است.
البته آشکارا موضوع فدرالیسم و سه رنگ پرچم بدون نشان ایران، دقیقا نکته انحرافی این شورا هست، چرا که مطلع هستند بیش از 90% جمعیت ایران نسبت به یکپارچگی ایران حساسیت دارند، و فورا توجهشان به آن جلب شده و به مفهوم درونی شورا دقت نخواهند کرد.
اما چرا این انحراف را مطرح میکنند؟
دقیقا ریشه در شیطنت اخوندیشان دارد.
آنها عنوان شورا را نه "شورای گذار" بلکه "شورای مدیریت گذار" مطرح کرده و نکته قابل توجه اینجا هست.
شریعتمداری آمده است تا ماموریت "مدیریت گذار" را عملی کند.
هدف این مدیریت، ممانعت از هرج مرج پیش بینی شده و ایجاد نظم ثانوی است؛ و این نظم ثانوی را یک مجلس موسسان انجام خواهد داد، که طبعا شورا تشکیل آن را مدیریت و چیدمانش را مشخص خواهد کرد. پس طبعا برای نظمی که قصد اجرای آن را دارند برنامه اولیه ایی هم دارند. این برنامه را تحت نام "جمهوری دمکراتیک فدرالی" عنوان کرده اند.
پس هم طرح مشخص هست، و هم ابزار؛ و مردم در این میان تنها کاری که باید انجام دهند، تبعیت از این شورا و شعارهای آن خواهد بود. درست مانند٥٧.
اما خاستگاه اجتماعی شریعتمداری کجاست؟
او یک بظاهر تکنوکراتی بالای ٧٥ سال سن، با کت و شلوار و کراوت است.
اما در واقع تحصیل کرده مکتب فقه شیعی است و آن را نزد پدرش که مرجع تقلید بوده و خمینی را هم مرجع تقلید کرده بود، آموخته است.
او از پیشگامان شورش ٥٧ بوده و بعد از پیروزی در نزاع قدرت، تا حد جنگ مسلحانه در قالب حزب خلق مسلمان پیش رفته و از حزب جمهوری اسلامی خمینی شکست نظامی خورده و چهل سال فراری شده و اکنون سر بر آورده است و پرونده یک جنگ داخلی را پشت سر دارد، که بسیاری در آن کشته شده اند.
او با اهداف مارکسیسم اسلامی، یک انقلابی پنجاه و هفتی هست. او هم به "خلق" که واژه و سنبل چپی است باور دارد، و هم به "مسلمان". و در واقع او حامی "خلقی است که مسلمان هم باشد."
تا اینجا ادعای او در مورد "دمکراسی" و "سکولاریسم" مشخص میشود. در حد خدعه خمینی و تقیه شیعی از دمکراسی و سکولاریسم حمایت خواهد کرد.
اما اهداف واقعی شورش ٥٧ چه بود؟
هدف داخلی، منطقه ایی و بین المللی آن شورش تامین اهداف جهانگرایان بود، و آقای شریعتمداری هم از وفاداران و طرفداران گلوبالیسم است.
اکنون وقتی ایشان گذار را مدیریت کنند، تغییری در مبانی موجود رخ نخواهد داد. همه برنامه های جمهوری اسلامی که مورد تایید جهانخواران گلوبالیسم هست، در نظم جدید شریعتمداری هم اجرایی خواهد شد. اما نه بوسیله "ولایت فقیه خمینیسیم" بلکه توسط "مارکسیست های اسلامی" و "چپهای مسلمان" که البته بمراتب کثیفتر از جمهوری اسلامی ولایت فقیهی هستند.
اما آیا در معادلات موجود جهان و تحولاتی که در حال رخ دادن است، شریعتمداری امکان مدیریت این گذار را دارد؟
آیا میتواند با مدیریت گذار، مانع گذار جامعه از جریان مزدوری گلوبالیسم به سوی یک ناسیونالیسم مردمگرا باشد؟
آیا او توان مدیریت این جریان را دارد، که در جهان قد علم کرده و در حال نابود کردن قدرتهای سیاسی جهانگرایی است؟
در واقع دو قطبی امروز در ایران بر سر نظام جمهوری و پادشاهی یا قدرت متمرکز و فدرالیسم نیست. اینها برای فریب دادن مردم هستند. چون این انتخاب براحتی میتواند توسط مردم انجام شود، و در واقع هم با حفظ اصول دمکراسی و سکولاریسم، تاثیر و تفاوت مهمی با هم ندارند، که چنان محل مناقشه مرگ آوری باشند.
دو قطبی واقعی امروز بر سر #ناسیونالیسم_مردمگرا و #گلوبالیسم_جهانگرا است .
همه آنها که در شورش ٥٧ نقش داشتند متعهد به گلوبالیسم هستند، چه مخالف جمهوری اسلامی باشند، چه مخالف ولایت فقیه باشند، و چه اصلاح طلب نشان دهند، و چه چپی و مارکسیسم و چه مارکسیسم اسلامی باشند.
امروز گذار واقعی را #نسل_شیک_پاسارگادی انجام می دهد، و از همه این مفاهیم کذایی حاکم گذر می کند، نه صرفا از یک شکل خاصی از حکومت؛ و این آقایان فرسوده مغز، فسیل فکر و مزدور فراماسونری، قادر به درک این نسل شیک، و توانایی و روحیه روانی آنها نبوده و البته امکان عملی مقابله با سرکشی آن را هم ندارند. چه بماند آن را مدیریت کنند.
دیگر در نظام "سکولار دمکراسی" با رویکرد "ناسیونالیست مردم گرا" که نظم جدید "ایران نوین" خواهد بود، جایی برای شورشی های ٥٧ و آخوند و آخوندزاده و آقا و آقازاده وجود نخواهد داشت.
سخنگوی این شورا مطرح میکند دلیل تشکیل آن این است که جمهوری اسلامی در حال سقوط است و این سقوط باید مدیریت شود تا هرج و مرج ایجاد نشده و نظم ثانوی بعد از آن سریعا ایجاد شود.
موضوعی تحت عنوان فدرالیسم در این شورا مطرح شده و پرچمی بدون نشان ترسیم شده و گفته شده این شورا یک حزب نیست، بلکه با همراهی احزاب برای دوره گذار تشکیل شده است.
البته آشکارا موضوع فدرالیسم و سه رنگ پرچم بدون نشان ایران، دقیقا نکته انحرافی این شورا هست، چرا که مطلع هستند بیش از 90% جمعیت ایران نسبت به یکپارچگی ایران حساسیت دارند، و فورا توجهشان به آن جلب شده و به مفهوم درونی شورا دقت نخواهند کرد.
اما چرا این انحراف را مطرح میکنند؟
دقیقا ریشه در شیطنت اخوندیشان دارد.
آنها عنوان شورا را نه "شورای گذار" بلکه "شورای مدیریت گذار" مطرح کرده و نکته قابل توجه اینجا هست.
شریعتمداری آمده است تا ماموریت "مدیریت گذار" را عملی کند.
هدف این مدیریت، ممانعت از هرج مرج پیش بینی شده و ایجاد نظم ثانوی است؛ و این نظم ثانوی را یک مجلس موسسان انجام خواهد داد، که طبعا شورا تشکیل آن را مدیریت و چیدمانش را مشخص خواهد کرد. پس طبعا برای نظمی که قصد اجرای آن را دارند برنامه اولیه ایی هم دارند. این برنامه را تحت نام "جمهوری دمکراتیک فدرالی" عنوان کرده اند.
پس هم طرح مشخص هست، و هم ابزار؛ و مردم در این میان تنها کاری که باید انجام دهند، تبعیت از این شورا و شعارهای آن خواهد بود. درست مانند٥٧.
اما خاستگاه اجتماعی شریعتمداری کجاست؟
او یک بظاهر تکنوکراتی بالای ٧٥ سال سن، با کت و شلوار و کراوت است.
اما در واقع تحصیل کرده مکتب فقه شیعی است و آن را نزد پدرش که مرجع تقلید بوده و خمینی را هم مرجع تقلید کرده بود، آموخته است.
او از پیشگامان شورش ٥٧ بوده و بعد از پیروزی در نزاع قدرت، تا حد جنگ مسلحانه در قالب حزب خلق مسلمان پیش رفته و از حزب جمهوری اسلامی خمینی شکست نظامی خورده و چهل سال فراری شده و اکنون سر بر آورده است و پرونده یک جنگ داخلی را پشت سر دارد، که بسیاری در آن کشته شده اند.
او با اهداف مارکسیسم اسلامی، یک انقلابی پنجاه و هفتی هست. او هم به "خلق" که واژه و سنبل چپی است باور دارد، و هم به "مسلمان". و در واقع او حامی "خلقی است که مسلمان هم باشد."
تا اینجا ادعای او در مورد "دمکراسی" و "سکولاریسم" مشخص میشود. در حد خدعه خمینی و تقیه شیعی از دمکراسی و سکولاریسم حمایت خواهد کرد.
اما اهداف واقعی شورش ٥٧ چه بود؟
هدف داخلی، منطقه ایی و بین المللی آن شورش تامین اهداف جهانگرایان بود، و آقای شریعتمداری هم از وفاداران و طرفداران گلوبالیسم است.
اکنون وقتی ایشان گذار را مدیریت کنند، تغییری در مبانی موجود رخ نخواهد داد. همه برنامه های جمهوری اسلامی که مورد تایید جهانخواران گلوبالیسم هست، در نظم جدید شریعتمداری هم اجرایی خواهد شد. اما نه بوسیله "ولایت فقیه خمینیسیم" بلکه توسط "مارکسیست های اسلامی" و "چپهای مسلمان" که البته بمراتب کثیفتر از جمهوری اسلامی ولایت فقیهی هستند.
اما آیا در معادلات موجود جهان و تحولاتی که در حال رخ دادن است، شریعتمداری امکان مدیریت این گذار را دارد؟
آیا میتواند با مدیریت گذار، مانع گذار جامعه از جریان مزدوری گلوبالیسم به سوی یک ناسیونالیسم مردمگرا باشد؟
آیا او توان مدیریت این جریان را دارد، که در جهان قد علم کرده و در حال نابود کردن قدرتهای سیاسی جهانگرایی است؟
در واقع دو قطبی امروز در ایران بر سر نظام جمهوری و پادشاهی یا قدرت متمرکز و فدرالیسم نیست. اینها برای فریب دادن مردم هستند. چون این انتخاب براحتی میتواند توسط مردم انجام شود، و در واقع هم با حفظ اصول دمکراسی و سکولاریسم، تاثیر و تفاوت مهمی با هم ندارند، که چنان محل مناقشه مرگ آوری باشند.
دو قطبی واقعی امروز بر سر #ناسیونالیسم_مردمگرا و #گلوبالیسم_جهانگرا است .
همه آنها که در شورش ٥٧ نقش داشتند متعهد به گلوبالیسم هستند، چه مخالف جمهوری اسلامی باشند، چه مخالف ولایت فقیه باشند، و چه اصلاح طلب نشان دهند، و چه چپی و مارکسیسم و چه مارکسیسم اسلامی باشند.
امروز گذار واقعی را #نسل_شیک_پاسارگادی انجام می دهد، و از همه این مفاهیم کذایی حاکم گذر می کند، نه صرفا از یک شکل خاصی از حکومت؛ و این آقایان فرسوده مغز، فسیل فکر و مزدور فراماسونری، قادر به درک این نسل شیک، و توانایی و روحیه روانی آنها نبوده و البته امکان عملی مقابله با سرکشی آن را هم ندارند. چه بماند آن را مدیریت کنند.
دیگر در نظام "سکولار دمکراسی" با رویکرد "ناسیونالیست مردم گرا" که نظم جدید "ایران نوین" خواهد بود، جایی برای شورشی های ٥٧ و آخوند و آخوندزاده و آقا و آقازاده وجود نخواهد داشت.
Forwarded from Attach Master
🔴 عنوان شده #شورای_مدیریت_گذار توسط " #حسن_شریعتمداری " و برخی عناصر پسمانده از شورش ٥٧ تشکیل شده است.
سخنگوی این شورا مطرح میکند دلیل تشکیل آن این است که جمهوری اسلامی در حال سقوط است و این سقوط باید مدیریت شود تا هرج و مرج ایجاد نشده و نظم ثانوی بعد از آن سریعا ایجاد شود.
موضوعی تحت عنوان فدرالیسم در این شورا مطرح شده و پرچمی بدون نشان ترسیم شده و گفته شده این شورا یک حزب نیست، بلکه با همراهی احزاب برای دوره گذار تشکیل شده است.
البته آشکارا موضوع فدرالیسم و سه رنگ پرچم بدون نشان ایران، دقیقا نکته انحرافی این شورا هست، چرا که مطلع هستند بیش از 90% جمعیت ایران نسبت به یکپارچگی ایران حساسیت دارند، و فورا توجهشان به آن جلب شده و به مفهوم درونی شورا دقت نخواهند کرد.
اما چرا این انحراف را مطرح میکنند؟
دقیقا ریشه در شیطنت اخوندیشان دارد.
آنها عنوان شورا را نه "شورای گذار" بلکه "شورای مدیریت گذار" مطرح کرده و نکته قابل توجه اینجا هست.
شریعتمداری آمده است تا ماموریت "مدیریت گذار" را عملی کند.
هدف این مدیریت، ممانعت از هرج مرج پیش بینی شده و ایجاد نظم ثانوی است؛ و این نظم ثانوی را یک مجلس موسسان انجام خواهد داد، که طبعا شورا تشکیل آن را مدیریت و چیدمانش را مشخص خواهد کرد. پس طبعا برای نظمی که قصد اجرای آن را دارند برنامه اولیه ایی هم دارند. این برنامه را تحت نام "جمهوری دمکراتیک فدرالی" عنوان کرده اند.
پس هم طرح مشخص هست، و هم ابزار؛ و مردم در این میان تنها کاری که باید انجام دهند، تبعیت از این شورا و شعارهای آن خواهد بود. درست مانند٥٧.
اما خاستگاه اجتماعی شریعتمداری کجاست؟
او یک بظاهر تکنوکراتی بالای ٧٥ سال سن، با کت و شلوار و کراوت است.
اما در واقع تحصیل کرده مکتب فقه شیعی است و آن را نزد پدرش که مرجع تقلید بوده و خمینی را هم مرجع تقلید کرده بود، آموخته است.
او از پیشگامان شورش ٥٧ بوده و بعد از پیروزی در نزاع قدرت، تا حد جنگ مسلحانه در قالب حزب خلق مسلمان پیش رفته و از حزب جمهوری اسلامی خمینی شکست نظامی خورده و چهل سال فراری شده و اکنون سر بر آورده است و پرونده یک جنگ داخلی را پشت سر دارد، که بسیاری در آن کشته شده اند.
او با اهداف مارکسیسم اسلامی، یک انقلابی پنجاه و هفتی هست. او هم به "خلق" که واژه و سنبل چپی است باور دارد، و هم به "مسلمان". و در واقع او حامی "خلقی است که مسلمان هم باشد."
تا اینجا ادعای او در مورد "دمکراسی" و "سکولاریسم" مشخص میشود. در حد خدعه خمینی و تقیه شیعی از دمکراسی و سکولاریسم حمایت خواهد کرد.
اما اهداف واقعی شورش ٥٧ چه بود؟
هدف داخلی، منطقه ایی و بین المللی آن شورش تامین اهداف جهانگرایان بود، و آقای شریعتمداری هم از وفاداران و طرفداران گلوبالیسم است.
اکنون وقتی ایشان گذار را مدیریت کنند، تغییری در مبانی موجود رخ نخواهد داد. همه برنامه های جمهوری اسلامی که مورد تایید جهانخواران گلوبالیسم هست، در نظم جدید شریعتمداری هم اجرایی خواهد شد. اما نه بوسیله "ولایت فقیه خمینیسیم" بلکه توسط "مارکسیست های اسلامی" و "چپهای مسلمان" که البته بمراتب کثیفتر از جمهوری اسلامی ولایت فقیهی هستند.
اما آیا در معادلات موجود جهان و تحولاتی که در حال رخ دادن است، شریعتمداری امکان مدیریت این گذار را دارد؟
آیا میتواند با مدیریت گذار، مانع گذار جامعه از جریان مزدوری گلوبالیسم به سوی یک ناسیونالیسم مردمگرا باشد؟
آیا او توان مدیریت این جریان را دارد، که در جهان قد علم کرده و در حال نابود کردن قدرتهای سیاسی جهانگرایی است؟
در واقع دو قطبی امروز در ایران بر سر نظام جمهوری و پادشاهی یا قدرت متمرکز و فدرالیسم نیست. اینها برای فریب دادن مردم هستند. چون این انتخاب براحتی میتواند توسط مردم انجام شود، و در واقع هم با حفظ اصول دمکراسی و سکولاریسم، تاثیر و تفاوت مهمی با هم ندارند، که چنان محل مناقشه مرگ آوری باشند.
دو قطبی واقعی امروز بر سر #ناسیونالیسم_مردمگرا و #گلوبالیسم_جهانگرا است .
همه آنها که در شورش ٥٧ نقش داشتند متعهد به گلوبالیسم هستند، چه مخالف جمهوری اسلامی باشند، چه مخالف ولایت فقیه باشند، و چه اصلاح طلب نشان دهند، و چه چپی و مارکسیسم و چه مارکسیسم اسلامی باشند.
امروز گذار واقعی را #نسل_شیک_پاسارگادی انجام می دهد، و از همه این مفاهیم کذایی حاکم گذر می کند، نه صرفا از یک شکل خاصی از حکومت؛ و این آقایان فرسوده مغز، فسیل فکر و مزدور فراماسونری، قادر به درک این نسل شیک، و توانایی و روحیه روانی آنها نبوده و البته امکان عملی مقابله با سرکشی آن را هم ندارند. چه بماند آن را مدیریت کنند.
دیگر در نظام "سکولار دمکراسی" با رویکرد "ناسیونالیست مردم گرا" که نظم جدید "ایران نوین" خواهد بود، جایی برای شورشی های ٥٧ و آخوند و آخوندزاده و آقا و آقازاده وجود نخواهد داشت.
سخنگوی این شورا مطرح میکند دلیل تشکیل آن این است که جمهوری اسلامی در حال سقوط است و این سقوط باید مدیریت شود تا هرج و مرج ایجاد نشده و نظم ثانوی بعد از آن سریعا ایجاد شود.
موضوعی تحت عنوان فدرالیسم در این شورا مطرح شده و پرچمی بدون نشان ترسیم شده و گفته شده این شورا یک حزب نیست، بلکه با همراهی احزاب برای دوره گذار تشکیل شده است.
البته آشکارا موضوع فدرالیسم و سه رنگ پرچم بدون نشان ایران، دقیقا نکته انحرافی این شورا هست، چرا که مطلع هستند بیش از 90% جمعیت ایران نسبت به یکپارچگی ایران حساسیت دارند، و فورا توجهشان به آن جلب شده و به مفهوم درونی شورا دقت نخواهند کرد.
اما چرا این انحراف را مطرح میکنند؟
دقیقا ریشه در شیطنت اخوندیشان دارد.
آنها عنوان شورا را نه "شورای گذار" بلکه "شورای مدیریت گذار" مطرح کرده و نکته قابل توجه اینجا هست.
شریعتمداری آمده است تا ماموریت "مدیریت گذار" را عملی کند.
هدف این مدیریت، ممانعت از هرج مرج پیش بینی شده و ایجاد نظم ثانوی است؛ و این نظم ثانوی را یک مجلس موسسان انجام خواهد داد، که طبعا شورا تشکیل آن را مدیریت و چیدمانش را مشخص خواهد کرد. پس طبعا برای نظمی که قصد اجرای آن را دارند برنامه اولیه ایی هم دارند. این برنامه را تحت نام "جمهوری دمکراتیک فدرالی" عنوان کرده اند.
پس هم طرح مشخص هست، و هم ابزار؛ و مردم در این میان تنها کاری که باید انجام دهند، تبعیت از این شورا و شعارهای آن خواهد بود. درست مانند٥٧.
اما خاستگاه اجتماعی شریعتمداری کجاست؟
او یک بظاهر تکنوکراتی بالای ٧٥ سال سن، با کت و شلوار و کراوت است.
اما در واقع تحصیل کرده مکتب فقه شیعی است و آن را نزد پدرش که مرجع تقلید بوده و خمینی را هم مرجع تقلید کرده بود، آموخته است.
او از پیشگامان شورش ٥٧ بوده و بعد از پیروزی در نزاع قدرت، تا حد جنگ مسلحانه در قالب حزب خلق مسلمان پیش رفته و از حزب جمهوری اسلامی خمینی شکست نظامی خورده و چهل سال فراری شده و اکنون سر بر آورده است و پرونده یک جنگ داخلی را پشت سر دارد، که بسیاری در آن کشته شده اند.
او با اهداف مارکسیسم اسلامی، یک انقلابی پنجاه و هفتی هست. او هم به "خلق" که واژه و سنبل چپی است باور دارد، و هم به "مسلمان". و در واقع او حامی "خلقی است که مسلمان هم باشد."
تا اینجا ادعای او در مورد "دمکراسی" و "سکولاریسم" مشخص میشود. در حد خدعه خمینی و تقیه شیعی از دمکراسی و سکولاریسم حمایت خواهد کرد.
اما اهداف واقعی شورش ٥٧ چه بود؟
هدف داخلی، منطقه ایی و بین المللی آن شورش تامین اهداف جهانگرایان بود، و آقای شریعتمداری هم از وفاداران و طرفداران گلوبالیسم است.
اکنون وقتی ایشان گذار را مدیریت کنند، تغییری در مبانی موجود رخ نخواهد داد. همه برنامه های جمهوری اسلامی که مورد تایید جهانخواران گلوبالیسم هست، در نظم جدید شریعتمداری هم اجرایی خواهد شد. اما نه بوسیله "ولایت فقیه خمینیسیم" بلکه توسط "مارکسیست های اسلامی" و "چپهای مسلمان" که البته بمراتب کثیفتر از جمهوری اسلامی ولایت فقیهی هستند.
اما آیا در معادلات موجود جهان و تحولاتی که در حال رخ دادن است، شریعتمداری امکان مدیریت این گذار را دارد؟
آیا میتواند با مدیریت گذار، مانع گذار جامعه از جریان مزدوری گلوبالیسم به سوی یک ناسیونالیسم مردمگرا باشد؟
آیا او توان مدیریت این جریان را دارد، که در جهان قد علم کرده و در حال نابود کردن قدرتهای سیاسی جهانگرایی است؟
در واقع دو قطبی امروز در ایران بر سر نظام جمهوری و پادشاهی یا قدرت متمرکز و فدرالیسم نیست. اینها برای فریب دادن مردم هستند. چون این انتخاب براحتی میتواند توسط مردم انجام شود، و در واقع هم با حفظ اصول دمکراسی و سکولاریسم، تاثیر و تفاوت مهمی با هم ندارند، که چنان محل مناقشه مرگ آوری باشند.
دو قطبی واقعی امروز بر سر #ناسیونالیسم_مردمگرا و #گلوبالیسم_جهانگرا است .
همه آنها که در شورش ٥٧ نقش داشتند متعهد به گلوبالیسم هستند، چه مخالف جمهوری اسلامی باشند، چه مخالف ولایت فقیه باشند، و چه اصلاح طلب نشان دهند، و چه چپی و مارکسیسم و چه مارکسیسم اسلامی باشند.
امروز گذار واقعی را #نسل_شیک_پاسارگادی انجام می دهد، و از همه این مفاهیم کذایی حاکم گذر می کند، نه صرفا از یک شکل خاصی از حکومت؛ و این آقایان فرسوده مغز، فسیل فکر و مزدور فراماسونری، قادر به درک این نسل شیک، و توانایی و روحیه روانی آنها نبوده و البته امکان عملی مقابله با سرکشی آن را هم ندارند. چه بماند آن را مدیریت کنند.
دیگر در نظام "سکولار دمکراسی" با رویکرد "ناسیونالیست مردم گرا" که نظم جدید "ایران نوین" خواهد بود، جایی برای شورشی های ٥٧ و آخوند و آخوندزاده و آقا و آقازاده وجود نخواهد داشت.
Forwarded from Attach Master
🔴 #جان_بولتون:
«ترامپ عددی نیست»
#مشاور سابق امنیت ملی #کاخ_سفید در یک مصاحبه آنلاین گفت:
«او [ #ترامپ ] از داشتن #دانش_بنیادین محروم است. او یک #جمهوریخواه #محافظهکار نیست، نمیخواهم بگویم او #لیبرال #دموکرات است. او #عددی نیست. ترامپ به لحاظ فکری #استراتژی دوربردی ندارد.»
وی گفت: « کار در کاخ سفید مثل نشستن در یک ماشین #قمار بود»
💥 پ ن
#بولتون ثابت کرده یک آدم #عصبی #بیفکر و بی کله #خشونت_طلب هست و اگر حامیان فاسدش نبودند هیچ جایگاهی در سیاست #آمریکا نداشت و در جایگاه فعلی اش هم فقط نقش یک #مزدور #جنگ_طلب را بازی می کند که اهداف اربابان #گلوبالیست خود را پیش ببرد .
اظهارات او نشان میدهد یک #پوپولیست و #عوامفریب هست و خودش هم آدمی #عوام هست که واژه هایی که استفاده میکند معنای آنها را نمی داند .
یک مورد عینی برای ایرانیان که شاهد بر این مدعاست :
بولتون اگر از #دانش حداقلی سیاسی برخوردار بود، هرگز روی بازنده شرط نمی بست .
او با حضور در جمع گروه #تروریستی و #خائن و #جنایتکار مثل #سازمان_مجاهدبن_خلق نشان داد، از دانش و شناخت حداقلی برخوردار نبست . وگرنه باید متوجه میشد این گروه در ایران به اندازه آخوندها #منفور هست، و ملت #ایران از کسانی که در جنگ در کنار #دشمن #سرزمین آنها ایستاده و گیرای نظامی برای کشتار #سربازان #مدافع_میهن را به ارتش #عراق میداد و از #اسرای ایرانی برای #صدام #بازجویی میکرد و #ستون_پنجم ارتش عراق در شهرهای ایران بود، هرگز خوششان نمی آید، و طبعا هرکس از آنها حمایت کند، او هم منفور خواهد بود و دشمن ایران تلقی می شود .
بولتون اگر اندکی #شعور داشت می فهمید یک گروه تروریستی #قاچاقچی #مواد_مخدر و #اسلحه چیزی برای او نخواهد داد، که که در کنار آنها ایستاده و حیثت خود را برباد دهد؛ در حالی که هیچ دست آوردی نخواهد داشت ؛ و اگر کتار #ملت_ایران بود، برایش بهتر بود .
این کافی است بدانیم بولتون یک #احمق_سیاسی هست و اینکه او ترامپ را فاقد دانش بنیادین بخواند تشان از آن است که او نمی تواند ترامپ را درک کند، و شاید هم اربابانش وظیفه داده اند تا در انتخابات پیش رو به نفع آنها کار کند و این تلاش و کتاب نوشتن و ... در این راستا هست .
اگر چنین نبود، ترامپ که در یکی دو سال اخیر دانش بنیادی خود را از دست نداده است؛ و اگر حرف امروز بولتون واقعیت داشت، او بسیار #نادان بود که همکاری با ترامپ را در کاخ سفید بعنوان مشاور امنیت ملی قبول کرد .
اربابان بولتون بخوبی میدانند که #استراتژی_کلان یا دوربرد ترامپ نابودی گلوبالیستهای تروریستی هست که مزدورانی مثل بولتون را به خدمت میگیرند تا توسط آنها سلطه خود را بر جهان اعمال کنند و الان بولتون تلاش می کند مانع نابودی اربابانش شود .
بولتون میگوید ترامپ عددی نیست .
او نمی داند در ریاضیات مدرن تنها اعداد نیستند که مهم هستند. بلکه مولفه های زیادی مانند ضرایب ثابت و متغیرها و توابع ... وجود دارند که هرچند خود عددی نبستند، اما تغییرات مهمی ایجاد می کنند .
بولتون شاید فهمیده باشد طیف بندی احزاب در جهان نوین عوض میشود .
دیگر تقسم بندی قدیمی مثل جمهوری خواه و دمکرات و لیبرال چپ و محافظه کار راست دوره اش تمام شده است .
گفتمان آینده جهان #ناسیونالیسم #صلح_طلب هست، و مردمان بجای گرفتاری بحثهای بی سر و ته ، بفکر ساختن کشورهای خود و زندگی #مسالمت_آمیز با همسایگان بوده و بحای مجادله های #ایدئولوژیک بیهوده ، با هم #رقابت_اقتصادی و علمی و تکنولوژیکی می کنند، و این رقابت هم میدان #جنگ و هم میدان #دوستی و #همکاری ملتها بوده و نتیجه آن صرفا آبادانی کشورها و زندگی شاد ملتها خواهد بود .
دیگر جهانگرایی نخواهد بود که بهانه ای برای جهانگشایی و سلطه #ابرسرمایه_داران بر ملتها و پیگیری #انترناسیونالیسم احمقانه #کمونیستها با جنگ و ترور در جهان باشد؛ و نه ناسیونالیسم #فاشیستی #نژادپرست خواهد بود که جنگهای نژاد پرستانه بکنند .
جهان به سمت گفتمان "ناسیونالیسم" اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میرود که ریشه انسانی آن عمیق و در خواست قلبی همه ملتهای جهان دارد، و بنیان دانش آن ریشه ای به عمق #خردمندی نسل بشری دارد .
آینده جهان چنین خواهد شد، و تقلاهای مذبوحانه اشخاصی مانند بولتون مانع محقق شدن چنین جهانی نخواهد بود . راهی است که طی شده و هدفی است که عملی خواهد شد .
#ناسیونالیسم_صلح_طلب
#ناسیونالیسم_خردگرا
#ناسیونالیسم_مردمگرا
«ترامپ عددی نیست»
#مشاور سابق امنیت ملی #کاخ_سفید در یک مصاحبه آنلاین گفت:
«او [ #ترامپ ] از داشتن #دانش_بنیادین محروم است. او یک #جمهوریخواه #محافظهکار نیست، نمیخواهم بگویم او #لیبرال #دموکرات است. او #عددی نیست. ترامپ به لحاظ فکری #استراتژی دوربردی ندارد.»
وی گفت: « کار در کاخ سفید مثل نشستن در یک ماشین #قمار بود»
💥 پ ن
#بولتون ثابت کرده یک آدم #عصبی #بیفکر و بی کله #خشونت_طلب هست و اگر حامیان فاسدش نبودند هیچ جایگاهی در سیاست #آمریکا نداشت و در جایگاه فعلی اش هم فقط نقش یک #مزدور #جنگ_طلب را بازی می کند که اهداف اربابان #گلوبالیست خود را پیش ببرد .
اظهارات او نشان میدهد یک #پوپولیست و #عوامفریب هست و خودش هم آدمی #عوام هست که واژه هایی که استفاده میکند معنای آنها را نمی داند .
یک مورد عینی برای ایرانیان که شاهد بر این مدعاست :
بولتون اگر از #دانش حداقلی سیاسی برخوردار بود، هرگز روی بازنده شرط نمی بست .
او با حضور در جمع گروه #تروریستی و #خائن و #جنایتکار مثل #سازمان_مجاهدبن_خلق نشان داد، از دانش و شناخت حداقلی برخوردار نبست . وگرنه باید متوجه میشد این گروه در ایران به اندازه آخوندها #منفور هست، و ملت #ایران از کسانی که در جنگ در کنار #دشمن #سرزمین آنها ایستاده و گیرای نظامی برای کشتار #سربازان #مدافع_میهن را به ارتش #عراق میداد و از #اسرای ایرانی برای #صدام #بازجویی میکرد و #ستون_پنجم ارتش عراق در شهرهای ایران بود، هرگز خوششان نمی آید، و طبعا هرکس از آنها حمایت کند، او هم منفور خواهد بود و دشمن ایران تلقی می شود .
بولتون اگر اندکی #شعور داشت می فهمید یک گروه تروریستی #قاچاقچی #مواد_مخدر و #اسلحه چیزی برای او نخواهد داد، که که در کنار آنها ایستاده و حیثت خود را برباد دهد؛ در حالی که هیچ دست آوردی نخواهد داشت ؛ و اگر کتار #ملت_ایران بود، برایش بهتر بود .
این کافی است بدانیم بولتون یک #احمق_سیاسی هست و اینکه او ترامپ را فاقد دانش بنیادین بخواند تشان از آن است که او نمی تواند ترامپ را درک کند، و شاید هم اربابانش وظیفه داده اند تا در انتخابات پیش رو به نفع آنها کار کند و این تلاش و کتاب نوشتن و ... در این راستا هست .
اگر چنین نبود، ترامپ که در یکی دو سال اخیر دانش بنیادی خود را از دست نداده است؛ و اگر حرف امروز بولتون واقعیت داشت، او بسیار #نادان بود که همکاری با ترامپ را در کاخ سفید بعنوان مشاور امنیت ملی قبول کرد .
اربابان بولتون بخوبی میدانند که #استراتژی_کلان یا دوربرد ترامپ نابودی گلوبالیستهای تروریستی هست که مزدورانی مثل بولتون را به خدمت میگیرند تا توسط آنها سلطه خود را بر جهان اعمال کنند و الان بولتون تلاش می کند مانع نابودی اربابانش شود .
بولتون میگوید ترامپ عددی نیست .
او نمی داند در ریاضیات مدرن تنها اعداد نیستند که مهم هستند. بلکه مولفه های زیادی مانند ضرایب ثابت و متغیرها و توابع ... وجود دارند که هرچند خود عددی نبستند، اما تغییرات مهمی ایجاد می کنند .
بولتون شاید فهمیده باشد طیف بندی احزاب در جهان نوین عوض میشود .
دیگر تقسم بندی قدیمی مثل جمهوری خواه و دمکرات و لیبرال چپ و محافظه کار راست دوره اش تمام شده است .
گفتمان آینده جهان #ناسیونالیسم #صلح_طلب هست، و مردمان بجای گرفتاری بحثهای بی سر و ته ، بفکر ساختن کشورهای خود و زندگی #مسالمت_آمیز با همسایگان بوده و بحای مجادله های #ایدئولوژیک بیهوده ، با هم #رقابت_اقتصادی و علمی و تکنولوژیکی می کنند، و این رقابت هم میدان #جنگ و هم میدان #دوستی و #همکاری ملتها بوده و نتیجه آن صرفا آبادانی کشورها و زندگی شاد ملتها خواهد بود .
دیگر جهانگرایی نخواهد بود که بهانه ای برای جهانگشایی و سلطه #ابرسرمایه_داران بر ملتها و پیگیری #انترناسیونالیسم احمقانه #کمونیستها با جنگ و ترور در جهان باشد؛ و نه ناسیونالیسم #فاشیستی #نژادپرست خواهد بود که جنگهای نژاد پرستانه بکنند .
جهان به سمت گفتمان "ناسیونالیسم" اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میرود که ریشه انسانی آن عمیق و در خواست قلبی همه ملتهای جهان دارد، و بنیان دانش آن ریشه ای به عمق #خردمندی نسل بشری دارد .
آینده جهان چنین خواهد شد، و تقلاهای مذبوحانه اشخاصی مانند بولتون مانع محقق شدن چنین جهانی نخواهد بود . راهی است که طی شده و هدفی است که عملی خواهد شد .
#ناسیونالیسم_صلح_طلب
#ناسیونالیسم_خردگرا
#ناسیونالیسم_مردمگرا
Telegram
📎