Forwarded from Attach Master
🔴 فشار برای همکاری پس از آزادی؛
🔻 روایت #بهداد_اسفهبد، شهروند دو تابعیتی از بازداشت توسط #اطلاعات_سپاه در #ایران
خبرگزاری هرانا – بهداد اسفهبد، شهروند ایرانی-کانادایی طی یادداشتی از بازداشت، بازجویی و فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی توسط اطلاعات سپاه در ایران خبر داد.
آقای اسفهبد میگوید پس از اینکه در ژانویه به ایران آمده است، در خیابان با ارائه حکمی بازداشت و پس از ۶ روز با تهدید به #پرونده_سازی در صورت عدم همکاری در خارج از کشور آزاد شده است.
او اشاره کرده که طی هفتههای گذشته با او و خواهرش از طرف اطلاعات سپاه تماسهایی گرفته شده و همین مسئله او را به علنی کردن آنچه بر وی گذشته وا داشته است.
بهداد اسفهبد، شهروند ایرانی-کانادایی، مهندس نرمافزار و متخصص حرف و متن دیجیتال پس از خروج از ایران ضمن شرح روایتی از بازداشت و بازجویی در ایران و فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی توسط نهادهای امنیتی میگوید:
“با اینکه برای اطلاعات سپاه محرز شد که من «فعالیت سیاسی و مخفیکاری نمیکنم» از من خواستند در ازای آزادیم، درباره دوستانم که از فعالان خارج از کشور هستند به آنها خبر بدهم”.
او می گوید:
“برای تعطیلات کریسمس از آمریکا به پرتغال رفتم و هفتم ژانویه از مسیر استانبول وارد ایران شده و برای دیدار خانواده و چهلم درگذشت پدربزرگم به #ساری، زادگاهم رفتم. از آنجا که برمیگشتیم در اینستاگرام عکس گذاشتم و این گروه در اطلاعات سپاه ظاهرا من را دنبال میکردند و به دلیل روابطم با فعالان خارج کشور من را نشان کرده بودند و متوجه شدند من در داخل کشور هستم و دو روزی دنبال من بودند. یک بار که با شماره مستقیم تماس تلفنی گرفتم از برنامهام مطلع شدند و در خیابان چهار نفر مرا صدا کردند و حکمی را به من نشان دادند. چیزی که از آن حکم یادم هست اطلاعات سپاه بود و جرا ئمی مثل «اقدام علیه امنیت ملی و همکاری با گروههای معاند».
آن چهار نفر او را سوار ماشین کرده و به محل اقامتش در خانه خواهرش برده و لپتاپ و پاسپورتهایش را ضبط کرده و وسایلش را گشته بعد چشمهایش را بسته و به جایی برده و در سلول انفرادی زندانی میکنند که بعد معلوم شده زندان اوین است. بازجویان به او میگفتند “تا وقتی حرف بزنی، گذرواژههایت را بدهی و دروغ نگویی و مخفیکاری نکنی شکنجه و اذیتت نمیکنیم”.
او میگوید نمیخواسته به بازجویان امکان دسترسی به موبایل و حسابهای شخصیاش را بدهد “اما مرا تهدید کردند و من چون اطلاعات سپاه را میشناختم میدانستم مقاومت بیفایده است، بنابراین “آنها دسترسی کامل به حساب گوگل من (ایمیل، پیام و عکس و تماسها)، فیسبوک، توئیتر و لینکدین” پیدا کردند. بعد “شش روز مرا بازجویی کردند از هشت تا یازده صبح و چند ساعت بعد از ناهار، با چشم بسته و رو به دیوار”.
به گفته آقای اسپهبد حساسیت بازجویان اطلاعات سپاه بیشتر “گروههایی بود که در زمینه سانسور در اینترنت فعالیت میکنند، بیشتر از همه اصل ۱۹. بنیانگذاران این سازمان از دوستان من بودند و بازجویان به من میگفتند تو با این گروه همکاری داری.”
او میگوید “در زمان جنبش سبز اخبار را به انگلیسی توییت میکردم و از این طریق با عدهای دوست شدم. عکسی هم بود در کنفرانس رایتسکان در سال ۲۰۱۶ که در شبکههای اجتماعی همرسان کرده بودم و فکر میکنم آن عکس هم برای آنها حساسیت ایجاد کرده بود”.
اما آنها که “پانزده سال اطلاعات من را در اختیار داشتند قانع شدند که کار سیاسی و مخفیکاری نمیکنم و برایشان محرز شد با کسی همکاری ندارم اما گفتند یا باید برایت پرونده تشکیل بدهیم و به دادگاه بفرستیم و از دو ماه تا دو سال ممکن است محکوم شوی یا اینکه آزادتت می کنیم از ایران بروی اما رفاقتت را با این افراد حفظ کن و ما گاهی تماس میگیریم و به ما خبر بده آنها کجا هستند و چه میکنند. من آنجا قبول کردم که این کار را بکنم و از ایران خارج شدم”.
به این ترتیب آقای اسفهبد “اعتماد” بازجویانش را جلب و بدون اینکه قصد همکاری داشته باشد ایران را ترک میکند اما میگوید که “به من ضربه روحی خورد و زندگیم به هم ریخت و نتوانستم کارم را ادامه بدهم. محدودیتهای کرونا هم وضع را بدتر کرد”.
وی در ادامه گفت: “حدود هفت هفته پیش در اینستاگرام برای اولین بار بعد از خروج از ایران با من تماس گرفتند. من جواب ندادم. بعد شروع کردند به تماس با تلفن یا در واتساپ و سیگنال و جاهای دیگر. من به هیچکدام جواب ندادم. دو سه هفته بعد با خواهرم در ایران تماس گرفتند. خواهرم به آنها گفته پیامشان را به من رسانده اما هیچ کنترلی بر آنچه من میکنم ندارد”.
او درباره اینکه چرا اکنون موضوع را علنی کرده است میگوید:
“اکنون که به سراغ خواهرش در ایران رفتهاند به این نتیجه رسیده که نباید در قبال نقض حقوق بشر ساکت نشست و تصمیم گرفته است ماجرایش را علنی کند.
🔻 روایت #بهداد_اسفهبد، شهروند دو تابعیتی از بازداشت توسط #اطلاعات_سپاه در #ایران
خبرگزاری هرانا – بهداد اسفهبد، شهروند ایرانی-کانادایی طی یادداشتی از بازداشت، بازجویی و فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی توسط اطلاعات سپاه در ایران خبر داد.
آقای اسفهبد میگوید پس از اینکه در ژانویه به ایران آمده است، در خیابان با ارائه حکمی بازداشت و پس از ۶ روز با تهدید به #پرونده_سازی در صورت عدم همکاری در خارج از کشور آزاد شده است.
او اشاره کرده که طی هفتههای گذشته با او و خواهرش از طرف اطلاعات سپاه تماسهایی گرفته شده و همین مسئله او را به علنی کردن آنچه بر وی گذشته وا داشته است.
بهداد اسفهبد، شهروند ایرانی-کانادایی، مهندس نرمافزار و متخصص حرف و متن دیجیتال پس از خروج از ایران ضمن شرح روایتی از بازداشت و بازجویی در ایران و فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی توسط نهادهای امنیتی میگوید:
“با اینکه برای اطلاعات سپاه محرز شد که من «فعالیت سیاسی و مخفیکاری نمیکنم» از من خواستند در ازای آزادیم، درباره دوستانم که از فعالان خارج از کشور هستند به آنها خبر بدهم”.
او می گوید:
“برای تعطیلات کریسمس از آمریکا به پرتغال رفتم و هفتم ژانویه از مسیر استانبول وارد ایران شده و برای دیدار خانواده و چهلم درگذشت پدربزرگم به #ساری، زادگاهم رفتم. از آنجا که برمیگشتیم در اینستاگرام عکس گذاشتم و این گروه در اطلاعات سپاه ظاهرا من را دنبال میکردند و به دلیل روابطم با فعالان خارج کشور من را نشان کرده بودند و متوجه شدند من در داخل کشور هستم و دو روزی دنبال من بودند. یک بار که با شماره مستقیم تماس تلفنی گرفتم از برنامهام مطلع شدند و در خیابان چهار نفر مرا صدا کردند و حکمی را به من نشان دادند. چیزی که از آن حکم یادم هست اطلاعات سپاه بود و جرا ئمی مثل «اقدام علیه امنیت ملی و همکاری با گروههای معاند».
آن چهار نفر او را سوار ماشین کرده و به محل اقامتش در خانه خواهرش برده و لپتاپ و پاسپورتهایش را ضبط کرده و وسایلش را گشته بعد چشمهایش را بسته و به جایی برده و در سلول انفرادی زندانی میکنند که بعد معلوم شده زندان اوین است. بازجویان به او میگفتند “تا وقتی حرف بزنی، گذرواژههایت را بدهی و دروغ نگویی و مخفیکاری نکنی شکنجه و اذیتت نمیکنیم”.
او میگوید نمیخواسته به بازجویان امکان دسترسی به موبایل و حسابهای شخصیاش را بدهد “اما مرا تهدید کردند و من چون اطلاعات سپاه را میشناختم میدانستم مقاومت بیفایده است، بنابراین “آنها دسترسی کامل به حساب گوگل من (ایمیل، پیام و عکس و تماسها)، فیسبوک، توئیتر و لینکدین” پیدا کردند. بعد “شش روز مرا بازجویی کردند از هشت تا یازده صبح و چند ساعت بعد از ناهار، با چشم بسته و رو به دیوار”.
به گفته آقای اسپهبد حساسیت بازجویان اطلاعات سپاه بیشتر “گروههایی بود که در زمینه سانسور در اینترنت فعالیت میکنند، بیشتر از همه اصل ۱۹. بنیانگذاران این سازمان از دوستان من بودند و بازجویان به من میگفتند تو با این گروه همکاری داری.”
او میگوید “در زمان جنبش سبز اخبار را به انگلیسی توییت میکردم و از این طریق با عدهای دوست شدم. عکسی هم بود در کنفرانس رایتسکان در سال ۲۰۱۶ که در شبکههای اجتماعی همرسان کرده بودم و فکر میکنم آن عکس هم برای آنها حساسیت ایجاد کرده بود”.
اما آنها که “پانزده سال اطلاعات من را در اختیار داشتند قانع شدند که کار سیاسی و مخفیکاری نمیکنم و برایشان محرز شد با کسی همکاری ندارم اما گفتند یا باید برایت پرونده تشکیل بدهیم و به دادگاه بفرستیم و از دو ماه تا دو سال ممکن است محکوم شوی یا اینکه آزادتت می کنیم از ایران بروی اما رفاقتت را با این افراد حفظ کن و ما گاهی تماس میگیریم و به ما خبر بده آنها کجا هستند و چه میکنند. من آنجا قبول کردم که این کار را بکنم و از ایران خارج شدم”.
به این ترتیب آقای اسفهبد “اعتماد” بازجویانش را جلب و بدون اینکه قصد همکاری داشته باشد ایران را ترک میکند اما میگوید که “به من ضربه روحی خورد و زندگیم به هم ریخت و نتوانستم کارم را ادامه بدهم. محدودیتهای کرونا هم وضع را بدتر کرد”.
وی در ادامه گفت: “حدود هفت هفته پیش در اینستاگرام برای اولین بار بعد از خروج از ایران با من تماس گرفتند. من جواب ندادم. بعد شروع کردند به تماس با تلفن یا در واتساپ و سیگنال و جاهای دیگر. من به هیچکدام جواب ندادم. دو سه هفته بعد با خواهرم در ایران تماس گرفتند. خواهرم به آنها گفته پیامشان را به من رسانده اما هیچ کنترلی بر آنچه من میکنم ندارد”.
او درباره اینکه چرا اکنون موضوع را علنی کرده است میگوید:
“اکنون که به سراغ خواهرش در ایران رفتهاند به این نتیجه رسیده که نباید در قبال نقض حقوق بشر ساکت نشست و تصمیم گرفته است ماجرایش را علنی کند.
Telegram
📎