Forwarded from فرزندان کوروش
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
۲۰۰ سال از حمله تازیان به ایران می گذشت
زبان پارسی رفته رفته از مدارس و مکاتبات دیوانی حذف و به جای آن زبان تازیان اجباری
ودرس داده می شد.
خلفای عباسی در بغداد با اینکه خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچگونه ظلم و ستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشکسالی رخ داده بود ولی مامورین خلیفه بيرحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان می خواستند و بسوی بغداد می فرستادند تا خرج خوشگذرانی خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگر زاده از سیستان بر میخیزد
#یعقوب_ليث_صفاری یا رادمان پسر ماهک سیستانی او با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماورانهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و فارس و کرمان تا قسمتی از خوزستان را از چیره گی متجاوزان تازی رهایی می بخشد .
یعقوب در فرمانی به تمام نقاط ایران زبان عربی را زدایش و زبان پارسی دری را رایج می کند (در دفاتر دیوانی و حکومتی)
تا پس از آن ما گواه پیدایش عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی و مولوی و نظامی و حافظ و سعدی باشیم که چگونه در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کردند...
اگر یعقوب ليث صفاری چنین کار بزرگی را برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد کشور ما هم امروز بمانند تمامی کشورهای شمال آفریقا تازی زبان بودند.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان را داشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید . يعقوب ليث صفاری نان و پیاز و شمشیری را در یک سینی می گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید:
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی من یک رویگر زاده ایرانی هستم غذای من ساده است نان و پیاز اما پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هرچند خود را خلیفه مسلمین بخوانی این شمشیر است...
برگرفته از تاریخ سیستان و ايران
یعقوب لیث صفاری یکی از آزادگان و فرماندهان میهن پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به سبب بیماری درگذشت.
یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمد ابن جعفر مدافع !!!
وای بر نادانی ما...
در روزهای کار آزادی نوروز اگر گذرتان به دزفول افتاد بیشک به آرامگاه این مرد بزرگ بروید و به او ادای احترام کنید .
در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر آرامگاهی دور افتاده، مکانی که بیشتر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این ارامگاه یکی از شجاع ترین ، غیرتمند ترین و میهن پرست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفاری آرمیده است.
به راستی
ملتی که تاریخ نمی خواند محکوم به فناست!
پاینده ایران 💎
۲۰۰ سال از حمله تازیان به ایران می گذشت
زبان پارسی رفته رفته از مدارس و مکاتبات دیوانی حذف و به جای آن زبان تازیان اجباری
ودرس داده می شد.
خلفای عباسی در بغداد با اینکه خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچگونه ظلم و ستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشکسالی رخ داده بود ولی مامورین خلیفه بيرحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان می خواستند و بسوی بغداد می فرستادند تا خرج خوشگذرانی خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگر زاده از سیستان بر میخیزد
#یعقوب_ليث_صفاری یا رادمان پسر ماهک سیستانی او با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماورانهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و فارس و کرمان تا قسمتی از خوزستان را از چیره گی متجاوزان تازی رهایی می بخشد .
یعقوب در فرمانی به تمام نقاط ایران زبان عربی را زدایش و زبان پارسی دری را رایج می کند (در دفاتر دیوانی و حکومتی)
تا پس از آن ما گواه پیدایش عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی و مولوی و نظامی و حافظ و سعدی باشیم که چگونه در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کردند...
اگر یعقوب ليث صفاری چنین کار بزرگی را برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد کشور ما هم امروز بمانند تمامی کشورهای شمال آفریقا تازی زبان بودند.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان را داشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید . يعقوب ليث صفاری نان و پیاز و شمشیری را در یک سینی می گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید:
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی من یک رویگر زاده ایرانی هستم غذای من ساده است نان و پیاز اما پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هرچند خود را خلیفه مسلمین بخوانی این شمشیر است...
برگرفته از تاریخ سیستان و ايران
یعقوب لیث صفاری یکی از آزادگان و فرماندهان میهن پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به سبب بیماری درگذشت.
یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمد ابن جعفر مدافع !!!
وای بر نادانی ما...
در روزهای کار آزادی نوروز اگر گذرتان به دزفول افتاد بیشک به آرامگاه این مرد بزرگ بروید و به او ادای احترام کنید .
در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر آرامگاهی دور افتاده، مکانی که بیشتر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این ارامگاه یکی از شجاع ترین ، غیرتمند ترین و میهن پرست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفاری آرمیده است.
به راستی
ملتی که تاریخ نمی خواند محکوم به فناست!
پاینده ایران 💎
Forwarded from Attach Master
۲۰۰ سال از حمله تازیان به ایران می گذشت
زبان پارسی رفته رفته از مدارس و مکاتبات دیوانی حذف و به جای آن زبان تازیان اجباری
ودرس داده می شد.
خلفای عباسی در بغداد با اینکه خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچگونه ظلم و ستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشکسالی رخ داده بود ولی مامورین خلیفه بيرحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان می خواستند و بسوی بغداد می فرستادند تا خرج خوشگذرانی خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگر زاده از سیستان بر میخیزد
#یعقوب_ليث_صفاری یا رادمان پسر ماهک سیستانی او با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماورانهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و فارس و کرمان تا قسمتی از خوزستان را از چیره گی متجاوزان تازی رهایی می بخشد .
یعقوب در فرمانی به تمام نقاط ایران زبان عربی را زدایش و زبان پارسی دری را رایج می کند (در دفاتر دیوانی و حکومتی)
تا پس از آن ما گواه پیدایش عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی و مولوی و نظامی و حافظ و سعدی باشیم که چگونه در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کردند...
اگر یعقوب ليث صفاری چنین کار بزرگی را برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد کشور ما هم امروز بمانند تمامی کشورهای شمال آفریقا تازی زبان بودند.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان را داشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید . يعقوب ليث صفاری نان و پیاز و شمشیری را در یک سینی می گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید:
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی من یک رویگر زاده ایرانی هستم غذای من ساده است نان و پیاز اما پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هرچند خود را خلیفه مسلمین بخوانی این شمشیر است...
برگرفته از تاریخ سیستان و ايران
یعقوب لیث صفاری یکی از آزادگان و فرماندهان میهن پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به سبب بیماری درگذشت.
یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمد ابن جعفر مدافع !!!
وای بر نادانی ما...
در روزهای کار آزادی نوروز اگر گذرتان به دزفول افتاد بیشک به آرامگاه این مرد بزرگ بروید و به او ادای احترام کنید .
در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر آرامگاهی دور افتاده، مکانی که بیشتر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این ارامگاه یکی از شجاع ترین ، غیرتمند ترین و میهن پرست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفاری آرمیده است.
به راستی
ملتی که تاریخ نمی خواند محکوم به فناست!
زبان پارسی رفته رفته از مدارس و مکاتبات دیوانی حذف و به جای آن زبان تازیان اجباری
ودرس داده می شد.
خلفای عباسی در بغداد با اینکه خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچگونه ظلم و ستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشکسالی رخ داده بود ولی مامورین خلیفه بيرحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان می خواستند و بسوی بغداد می فرستادند تا خرج خوشگذرانی خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگر زاده از سیستان بر میخیزد
#یعقوب_ليث_صفاری یا رادمان پسر ماهک سیستانی او با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماورانهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و فارس و کرمان تا قسمتی از خوزستان را از چیره گی متجاوزان تازی رهایی می بخشد .
یعقوب در فرمانی به تمام نقاط ایران زبان عربی را زدایش و زبان پارسی دری را رایج می کند (در دفاتر دیوانی و حکومتی)
تا پس از آن ما گواه پیدایش عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی و مولوی و نظامی و حافظ و سعدی باشیم که چگونه در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کردند...
اگر یعقوب ليث صفاری چنین کار بزرگی را برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد کشور ما هم امروز بمانند تمامی کشورهای شمال آفریقا تازی زبان بودند.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان را داشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید . يعقوب ليث صفاری نان و پیاز و شمشیری را در یک سینی می گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید:
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی من یک رویگر زاده ایرانی هستم غذای من ساده است نان و پیاز اما پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هرچند خود را خلیفه مسلمین بخوانی این شمشیر است...
برگرفته از تاریخ سیستان و ايران
یعقوب لیث صفاری یکی از آزادگان و فرماندهان میهن پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به سبب بیماری درگذشت.
یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمد ابن جعفر مدافع !!!
وای بر نادانی ما...
در روزهای کار آزادی نوروز اگر گذرتان به دزفول افتاد بیشک به آرامگاه این مرد بزرگ بروید و به او ادای احترام کنید .
در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر آرامگاهی دور افتاده، مکانی که بیشتر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این ارامگاه یکی از شجاع ترین ، غیرتمند ترین و میهن پرست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفاری آرمیده است.
به راستی
ملتی که تاریخ نمی خواند محکوم به فناست!
Telegram
attach 📎