Forwarded from پیوند نگار
#کرامت_و_ذلت_انسانی
کرامت واژه ایی است که یکی از نیازها اساسی انسان شمرد میشود.
افراد بشری در داشتن کرامت با همدیگر متفاوت می باشند و درک هر کسی از کرامت و میزان و سطح ان متفاوت هست و جوامع مختلف تعریفهای متفاوتی از ان داده و زمینه های متعددی در سطوح مختلف برای تامین ان فراهم می کنند .
اما در واژه نامه ها معانی خاصی مانند بزرگی ورزیدن، سربلندی، سرافرازی، ارجمندی، احترام و جوانمردی، بخشندگی و دهش معنا کرده اند .
در واقع مخالف واژه کرامت قید و بند و خواری و خفت و تحقیر و ذلت و خست و نامردی و ناجوانمردی و حقارت و زبونی و پستی و رذالت میتوان دانست .
با دقت در این مفاهیم آشکار میشود که بخشی از این مفاهیم شخصیتی و ذاتی و بخشی اکتسابی است .
مورد ذاتی کرامت انساتی مورد نظر بحث نیست . آنچه مورد نظر هست جنبه اجتماعی است که مهم بوده و مورد توجه می باشد .
وقتی خمینی در سال ٥٧ ادعا میکتد ما شما را به کرامت انسانی میرسانیم دقیقا چه منظوری داشت؟
در مفهوم کرامت به دو مولفه ی روانی و اقتصادی نهفته است.
در بعد روانی مسائلی مانند عزت نفس، استقلال، رضایت شغلی ، روابط سالم و محترمانه اجتماعی داخلی و بین المللی ، رفع تبعیض ، عدم انواع مفاسد ، جوانمردی و وفاداری و احترام به فردیت و تامین آزادی های فردی و ... قابل توجه هستند .
در بعد اقتصادی، کرامت به مفهوم سخاوت و بخشندگی و دهش معنا پیدا میکند. این مفاهیم در جامعه ایی امکان پذیر هست که دارای اقتصادی سالم و در رونق میتواند معنا پیدا بکند و سخاوت و بخشندگی از آنچه مقدور است، ممکن هست و مطالبه بخشش از شخصی که درمانده زندگی خود و شرمنده اهل و عیال و فرزندان خود می باشد امری عبث و بیهوده است .
حال با توجه به وضعیت زندگی در چهل سال گذشته، آیا میتوان باور کرد که خمینی در ادعای خود صادق بوده و کوچکترین اقدامی در این رژیم در این مورد انجام شده است یا نه ؟
رژیمی که از زمان سرکار آمدن با کشتن و زندان و حبس و تحقیر و توهین و محدود کردن آزادی های فردی، ایجاد انواع تبعیض عمل کرده و با ادعای استقرار حکومت مستصعفان، اکثریت جامعه را به مستضعف تبدیل کرده و امروز آنها را به خوردن نان خشک دعوت و الگوی مردم یمن را که با پای لخت راه رفته و مانند انسانهای اولیه لنگ به کمر می بندند، معرفی میکند.
این مفاهیم را به بهانه آرمان گرایی تحمیل می کنند، اما خودشان به آن پایبند نبوده بلکه فقط از مردم میخواهند که از آنها بپذیرند. مثلا از استقلال سیاسی صحبت میکنند، اما وقتی به روابط رژیم توجه کنیم میبینیم این رژیم ابزار دست جناح سلطه و استثمار گر بوده و برای پیشبرد اهداف آنها، تلاش کرده است.
مثلا کشورهای اروپایی که بعنوان استعمارگران کهن شناخته میشوند در 40 سال گذشته بدنبال نظریه جهانی سازی بوده و سعی داشتند با از بین بردن روحیه ملی گرایی هویت آنها را از بین برده و کشورها را برای جذب مواد اولیه تاراج و بازار فروش کالاهای خود کنند. این گروه بر این باور بود که خاورمیانه و کشورهای نفت خیز نباید در زمینه تولیدات صنعتی رشد کرده و صرفا فروشنده نفت باشند و جمهوری اسلامی با سیاستهای خود همه کارخانجات و صنایع ایران را بتدریج نابود، و با ایجاد جنگهای مدهبی در منطقه، سیاستهای استعماری را عملی کرده است. از طرفی برای جلب نظر و حمایت روسیه، بعنوان دشمن ایران ، وارد جنگ سوریه میشود تا مانع اجرای پروژه خط گاز خلیج فارس شده و مانع صدمات سنگین به اقتصاد متکی بر صادرات گاز روسیه شود.
از طرفی سیاستهای رژیم عاملی برای گریز مردم از فرهنگ دینی شده و جامعه را دچار تزلزل فرهنکی می کند.
همچنین با تکیه بر تعریفی فرقه ایی از مفاهیم مذهبی زمینه سلطه گری بر جامعه را فراهم، و خود را دانا، و مردم را نادان تلقی میکنند.
با چنین عملکردهایی تمام مولفه های کرامت انسانی نابود و عامل تحقیر و توهین و تبعیض و بروز انواع مفاسد در جامعه میشوند.
بهمین دلیل است که مردم باید با شنیدن واژه هایی فریبنده که عامل سرکوب میشوند، هوشیار بوده و فریب آنها را نخورده و به جای توجه به شعارها، به عینیات و برنامه های عملی مدعیان توجه کنند.
آنها که روزی با کرامت انسان مردم را فریب میدادند، امروز هم با مفاهیم دمکراسی و جمهوریت و عدالت و عناوین دهان پرکن مبارزه با دیکتاتوری و روشنفکری مردم را فریب میدهند.
سابقه چهل سال گذشته نشان داده است که فریب خوردن از چنین جریاناتی چه عواقب سنگین و تاریخی می تواند داشته باشد .
کرامت واژه ایی است که یکی از نیازها اساسی انسان شمرد میشود.
افراد بشری در داشتن کرامت با همدیگر متفاوت می باشند و درک هر کسی از کرامت و میزان و سطح ان متفاوت هست و جوامع مختلف تعریفهای متفاوتی از ان داده و زمینه های متعددی در سطوح مختلف برای تامین ان فراهم می کنند .
اما در واژه نامه ها معانی خاصی مانند بزرگی ورزیدن، سربلندی، سرافرازی، ارجمندی، احترام و جوانمردی، بخشندگی و دهش معنا کرده اند .
در واقع مخالف واژه کرامت قید و بند و خواری و خفت و تحقیر و ذلت و خست و نامردی و ناجوانمردی و حقارت و زبونی و پستی و رذالت میتوان دانست .
با دقت در این مفاهیم آشکار میشود که بخشی از این مفاهیم شخصیتی و ذاتی و بخشی اکتسابی است .
مورد ذاتی کرامت انساتی مورد نظر بحث نیست . آنچه مورد نظر هست جنبه اجتماعی است که مهم بوده و مورد توجه می باشد .
وقتی خمینی در سال ٥٧ ادعا میکتد ما شما را به کرامت انسانی میرسانیم دقیقا چه منظوری داشت؟
در مفهوم کرامت به دو مولفه ی روانی و اقتصادی نهفته است.
در بعد روانی مسائلی مانند عزت نفس، استقلال، رضایت شغلی ، روابط سالم و محترمانه اجتماعی داخلی و بین المللی ، رفع تبعیض ، عدم انواع مفاسد ، جوانمردی و وفاداری و احترام به فردیت و تامین آزادی های فردی و ... قابل توجه هستند .
در بعد اقتصادی، کرامت به مفهوم سخاوت و بخشندگی و دهش معنا پیدا میکند. این مفاهیم در جامعه ایی امکان پذیر هست که دارای اقتصادی سالم و در رونق میتواند معنا پیدا بکند و سخاوت و بخشندگی از آنچه مقدور است، ممکن هست و مطالبه بخشش از شخصی که درمانده زندگی خود و شرمنده اهل و عیال و فرزندان خود می باشد امری عبث و بیهوده است .
حال با توجه به وضعیت زندگی در چهل سال گذشته، آیا میتوان باور کرد که خمینی در ادعای خود صادق بوده و کوچکترین اقدامی در این رژیم در این مورد انجام شده است یا نه ؟
رژیمی که از زمان سرکار آمدن با کشتن و زندان و حبس و تحقیر و توهین و محدود کردن آزادی های فردی، ایجاد انواع تبعیض عمل کرده و با ادعای استقرار حکومت مستصعفان، اکثریت جامعه را به مستضعف تبدیل کرده و امروز آنها را به خوردن نان خشک دعوت و الگوی مردم یمن را که با پای لخت راه رفته و مانند انسانهای اولیه لنگ به کمر می بندند، معرفی میکند.
این مفاهیم را به بهانه آرمان گرایی تحمیل می کنند، اما خودشان به آن پایبند نبوده بلکه فقط از مردم میخواهند که از آنها بپذیرند. مثلا از استقلال سیاسی صحبت میکنند، اما وقتی به روابط رژیم توجه کنیم میبینیم این رژیم ابزار دست جناح سلطه و استثمار گر بوده و برای پیشبرد اهداف آنها، تلاش کرده است.
مثلا کشورهای اروپایی که بعنوان استعمارگران کهن شناخته میشوند در 40 سال گذشته بدنبال نظریه جهانی سازی بوده و سعی داشتند با از بین بردن روحیه ملی گرایی هویت آنها را از بین برده و کشورها را برای جذب مواد اولیه تاراج و بازار فروش کالاهای خود کنند. این گروه بر این باور بود که خاورمیانه و کشورهای نفت خیز نباید در زمینه تولیدات صنعتی رشد کرده و صرفا فروشنده نفت باشند و جمهوری اسلامی با سیاستهای خود همه کارخانجات و صنایع ایران را بتدریج نابود، و با ایجاد جنگهای مدهبی در منطقه، سیاستهای استعماری را عملی کرده است. از طرفی برای جلب نظر و حمایت روسیه، بعنوان دشمن ایران ، وارد جنگ سوریه میشود تا مانع اجرای پروژه خط گاز خلیج فارس شده و مانع صدمات سنگین به اقتصاد متکی بر صادرات گاز روسیه شود.
از طرفی سیاستهای رژیم عاملی برای گریز مردم از فرهنگ دینی شده و جامعه را دچار تزلزل فرهنکی می کند.
همچنین با تکیه بر تعریفی فرقه ایی از مفاهیم مذهبی زمینه سلطه گری بر جامعه را فراهم، و خود را دانا، و مردم را نادان تلقی میکنند.
با چنین عملکردهایی تمام مولفه های کرامت انسانی نابود و عامل تحقیر و توهین و تبعیض و بروز انواع مفاسد در جامعه میشوند.
بهمین دلیل است که مردم باید با شنیدن واژه هایی فریبنده که عامل سرکوب میشوند، هوشیار بوده و فریب آنها را نخورده و به جای توجه به شعارها، به عینیات و برنامه های عملی مدعیان توجه کنند.
آنها که روزی با کرامت انسان مردم را فریب میدادند، امروز هم با مفاهیم دمکراسی و جمهوریت و عدالت و عناوین دهان پرکن مبارزه با دیکتاتوری و روشنفکری مردم را فریب میدهند.
سابقه چهل سال گذشته نشان داده است که فریب خوردن از چنین جریاناتی چه عواقب سنگین و تاریخی می تواند داشته باشد .
Telegram
attach📎