‍‍ 🔴 آیا تفکیک طیفه متوسط و فرو دست در قیام 98 معنا دارد؟
ایا قیام براندازی ایران ماهیت طبقاتی دلرد یا جریانی ملی و مردمی است؟

2⃣ قسمت دوم

در طول چهار دهه حاکمیت ولایت مداران مدعی مردم سالاری دینی که اساسا دارای تفکر ضدتوسعه ایی هستند، و آن را بعنوان مفهومی غربی و مادی گرا رد می کنند و اقتصاد را علم حیوانات می نامند، اقتصاد کشور افول کرده و رشد اقتصادی شروع شده در دوران پهلوی و مدرنیزاسیون کشور متوقف شده و هرگونه طرح توسعه ایی کنار گذاشته شده و حتی در سازمانها و وزارت خانه ها اثری لز طرح های توسعه وحود ندارد و بجای آن صدور انقلاب در راس برنامه حاکمیت قرار گرفته و تمام منابع کشور صرف آن شده است.
چنین گرایشی موجب نابودی اقتصاد و صنعت و تولید و تجارت، و از بین رفتن تولید سرانه ملی، نابودی تولیدات و صادرات غیر نفتی و از بین رفتن و ورشکستگی صنایع و پیشه ها و حرفه ها و افزایش بیکاری در جامعه و کاهش قدرت خرید مردم، و رکود مطلق در بازار، و حاکمیت فقر گسترده و از بین رفتن سرمایه های طبقه متوسط و پایین، و دو قطبی شدن جامعه با اقلیت ثروتمند و اکثریت فقیر شده است.

بواقع در جامعه فقر زده ایران که حتی طبقه متوسط آن به فلاکت افتاده و طبقه بالای پیشین نابود شده، جز تعدادی رانت خوار و غارتگر و چپاولگر و مفت خور، در سایه یک اقتصاد دولتی محض و مارکسیستی، طبقه دیگری باقی باقی نمانده است.
حکومت دینی بعنوان دیکتاتور ایدیولوزیک( با اقتصاد کمونیستی - سوسیالیستی )، در مقابل ملتی در بند و فقیر، طبقه دیگری وجود ندارد. بواقع در ایران نه فرادستی هست نه فرودستی

جمهوری اسلامی با شعار "حکومت مستضعفان" قدرت را بدست گرفت. اکنون می بینیم در این چهل سال مستضعفان بیچاره تر و طبقه متوسط به مستضعف تبدیل شده و یک گروه شیاد و کلاهبردار بر ثروت و سرمایه کشور چنگ انداخته و با رانت خواری بدنبال غارت و چپاول اموال و ثروت کشور هستند و خامنه ای برای نجات از تناقض موجود مجبور به باز تعریف واژه مستضعف شده تا یقه خود را از دست جامعه سقوط کرده رها کند و مجوز کشتار معترضان حق طلب را مشروع جلوه دهد . لذا صحبت از تفکیک طبقاتی در این کشور بی معناست.

اما گروهی که این دیدگاه را مطرح می کنتد جناح موسوم به اصلاح طلبان هستند که با این بیان شیادانه میخواهند چنبن القا کنند که ایشان طبقه متوسط را در اختیار دارند و آنها به این اعتراضات وارد نشده اند و جنبشی را که در 88 راه افتاد را مربوط به طبقه متوسط خوانده و با اشاره به قطب بندی شمال و جنوب شهر تهران سعی دارند القا کنند جنبش 88 در مناطق شمالی و قیام 96 و 98 در متاطق جنوبی اتفاق افتاده است .
اما در اقع چنبن نیست .
شمال تهران بخشی است که عمدتا طبقه حاکم در آن سکنی دارند و هرکز معترض نبوده و از الطاف رژیم بهره مند می باشند.
کروه جمعیتی که در 88 شرکت کردند همان افرادی هستند که از شرق و غرب و جنوب شهر در 96 و 98 با شعار براندازی به میدان امدند؛ زیرا در 88 فریب اصلاح طلبان را خورده و تصور می کردند موسوی و کروبی با بازگشت به دوران طلایی امام کار مفیدی به آنها خواهد کرد و اکنون که برای همگان آشکار شده هر دو جناح بفکر تحمیل حاکمیت موجود هستند، راه خود را جدا کرده و فریاد #اصلاح_طلب_اصولگرا #دیگه_تمومه_ماجرا
سر داده و به برانداز تبدیل شدند .

بواقع قیام براندازی نه قیامی طبقاتی، بلکه قیام ملی است و مانند هنه قیام ها بتدریج همه گروه های جامعه را با خود همراه می کند و هر بار با قدرتی بیشتر وارد میدان می شود و سرکوب و تلاش انحرافی حاکمیت توسط اصولگرا و اصلاح طلب هیچ تاثبیری در گسترش آن ندارد؛ زیرا ملت ایران به مرحله #انتخاب_بین_بقا_و_انقراض رسبده اند و بقا را به ازای نایودی جنهوری اسلامی انتخاب کرده اند .

◀️پایان .