Forwarded from Attach Master
🔴 #دستور_نوشتن_تاريخ_به_نظاميان
✍️: محمدجواد اكبرين
کتاب «روایت رهبری» که تازه به بازار آمده خاطراتی از آیتالله خامنهای درباره ماجرای رهبریش دارد که برای اولینبار منتشر میشود؛ خاطراتی که او قبلا از سرِ تواضع نگفته بود. فقط مشکلش این است که رهبری درست زمانی تواضع را کنار گذاشته که همه شاهدانش مردهاند: هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و احمد خمینی.
در قدم بعد، خاطرهنویس رهبری در نامهای سرگشاده از فرزندان هاشمی خواسته که خاطرات پدر را اصلاح کنند! او تا آنجا پیش رفته که میگوید: «سکوت اعضای خبرگان در قبال روایت مرحوم هاشمی هم دلیلی بر صحت خاطرات ایشان نیست»! معنای روشن این درخواست آن است که همه تاریخنویسیها باید با روایت یک نفر هماهنگ باشد.
این روند البته سالهاست که آغاز شده؛ زیرا برای روایتی متفاوت از تاریخ انقلاب ابتدا باید بخشهایی از گذشته را پاک یا تحریف کرد.
۶ خردادماه ۹۲ تنها چند روز پس از ردصلاحيت هاشمی رفسنجانی، رهبری به دانشگاه امام حسین سپاه رفت و «يكى از وظایف مهم مسوولان و فرماندهان این دانشگاه» را تعلیم «تاريخ انقلاب» به مردم و جوانان دانست و تاكيد كرد انقلاب فقط در اين صورت «آیندهای اطمینانبخش و قطعی» دارد. این سخنرانی به نوعی دستور نوشتن تاريخ انقلاب به نظاميان بود. پیشتر نوشتم که وقتی یک سازمان يا آكادمى نظامىِ غيرمرتبط با تاريخ، قرار است معلم تاريخ مردم و جوانان شود زمینهسازی برای فردایی است که مبادا كسى بگوید انقلاب اسلامى هم مثل سایر انقلابها فرزندان خود را خورد و همه شركاى انقلاب از نهضت آزادى تا جبهه مشاركت، از چپ تا راست، از منتظرى تا موسوى، كروبى و هاشمى همه را استالينيستى حدف كرد. گويا تاريخ انقلاب بايد از نو نوشته شود تا بنابر متن جديد، آيندگان بدانند كه انقلاب از اول چنين فرزندان و صاحبانى نداشته كه بخواهد بخوردشان! اين تاريخ جديدى است كه سپاه بايد معلم آن باشد تا به تعبیر رهبری «زمينهساز آیندهای اطمینانبخش و قطعی» باشد.
پیشتر وقتی معلمان جدید تاریخ با توصیف هاشمی به «حاجآقا خاطره» برخی از خاطرات او را تحقیر و تخفیف میکردند «موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمینی» اعلام کرد که اسناد خاطرات او در موسسه موجود است (روزنامه شرق/ ۲۱مهرماه ۹۲) یک هفته بعد، خبرگزارى فارسِ سپاه، اعلام كرد كه «کمیته جدیدی برای حفظ آثار امام» اعلام موجودیت میکند. (۲۹مهرماه ۹۲)
نمونههای دیگری هم در این سالها اتفاق افتاده؛ مثلا روی جلد کتاب ششم دبستان، با فتوشاپ پوستری از خامنهای را به سر در مسجد جامع خرمشهر (هنگام فتح خرمشهر) اضافه کردند. یا در کتاب درسی تعلیمات اجتماعی سوم راهنمایی (نظام قدیم) چهرهی میرحسین موسوی از تصویر کابینه شهید رجایی حذف شد. این تاریخسازی فقط محدود به وقایع سیاسی نیست؛ مثلا روایتی از جنگ با بیش از ۱۰۰ بار چاپ، پرفروشترین کتاب سال ۸۸ شد. رهبری نیز در ۲۱ اردیبهشت ۸۹ آن را «بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی» دانست. اما فرمانده تکاوران خرمشهر، این روایت از جنگ را نامعتبر خوانده است.
پروژه تحریف تاریخ اهدافی بزرگتر دارد که البته در عصر شبکههای اجتماعی دیگر به آسانیِ گذشته نیست.
میرحسین موسوی در بیانیهی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ گفته بود: «اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، بلکه تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم.».
معلمان جدید تاریخ سالهاست که با تحریف تاریخ قدیم، تعریف این «زندگی جدید» را آغاز کردهاند.
✍️: محمدجواد اكبرين
کتاب «روایت رهبری» که تازه به بازار آمده خاطراتی از آیتالله خامنهای درباره ماجرای رهبریش دارد که برای اولینبار منتشر میشود؛ خاطراتی که او قبلا از سرِ تواضع نگفته بود. فقط مشکلش این است که رهبری درست زمانی تواضع را کنار گذاشته که همه شاهدانش مردهاند: هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و احمد خمینی.
در قدم بعد، خاطرهنویس رهبری در نامهای سرگشاده از فرزندان هاشمی خواسته که خاطرات پدر را اصلاح کنند! او تا آنجا پیش رفته که میگوید: «سکوت اعضای خبرگان در قبال روایت مرحوم هاشمی هم دلیلی بر صحت خاطرات ایشان نیست»! معنای روشن این درخواست آن است که همه تاریخنویسیها باید با روایت یک نفر هماهنگ باشد.
این روند البته سالهاست که آغاز شده؛ زیرا برای روایتی متفاوت از تاریخ انقلاب ابتدا باید بخشهایی از گذشته را پاک یا تحریف کرد.
۶ خردادماه ۹۲ تنها چند روز پس از ردصلاحيت هاشمی رفسنجانی، رهبری به دانشگاه امام حسین سپاه رفت و «يكى از وظایف مهم مسوولان و فرماندهان این دانشگاه» را تعلیم «تاريخ انقلاب» به مردم و جوانان دانست و تاكيد كرد انقلاب فقط در اين صورت «آیندهای اطمینانبخش و قطعی» دارد. این سخنرانی به نوعی دستور نوشتن تاريخ انقلاب به نظاميان بود. پیشتر نوشتم که وقتی یک سازمان يا آكادمى نظامىِ غيرمرتبط با تاريخ، قرار است معلم تاريخ مردم و جوانان شود زمینهسازی برای فردایی است که مبادا كسى بگوید انقلاب اسلامى هم مثل سایر انقلابها فرزندان خود را خورد و همه شركاى انقلاب از نهضت آزادى تا جبهه مشاركت، از چپ تا راست، از منتظرى تا موسوى، كروبى و هاشمى همه را استالينيستى حدف كرد. گويا تاريخ انقلاب بايد از نو نوشته شود تا بنابر متن جديد، آيندگان بدانند كه انقلاب از اول چنين فرزندان و صاحبانى نداشته كه بخواهد بخوردشان! اين تاريخ جديدى است كه سپاه بايد معلم آن باشد تا به تعبیر رهبری «زمينهساز آیندهای اطمینانبخش و قطعی» باشد.
پیشتر وقتی معلمان جدید تاریخ با توصیف هاشمی به «حاجآقا خاطره» برخی از خاطرات او را تحقیر و تخفیف میکردند «موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمینی» اعلام کرد که اسناد خاطرات او در موسسه موجود است (روزنامه شرق/ ۲۱مهرماه ۹۲) یک هفته بعد، خبرگزارى فارسِ سپاه، اعلام كرد كه «کمیته جدیدی برای حفظ آثار امام» اعلام موجودیت میکند. (۲۹مهرماه ۹۲)
نمونههای دیگری هم در این سالها اتفاق افتاده؛ مثلا روی جلد کتاب ششم دبستان، با فتوشاپ پوستری از خامنهای را به سر در مسجد جامع خرمشهر (هنگام فتح خرمشهر) اضافه کردند. یا در کتاب درسی تعلیمات اجتماعی سوم راهنمایی (نظام قدیم) چهرهی میرحسین موسوی از تصویر کابینه شهید رجایی حذف شد. این تاریخسازی فقط محدود به وقایع سیاسی نیست؛ مثلا روایتی از جنگ با بیش از ۱۰۰ بار چاپ، پرفروشترین کتاب سال ۸۸ شد. رهبری نیز در ۲۱ اردیبهشت ۸۹ آن را «بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی» دانست. اما فرمانده تکاوران خرمشهر، این روایت از جنگ را نامعتبر خوانده است.
پروژه تحریف تاریخ اهدافی بزرگتر دارد که البته در عصر شبکههای اجتماعی دیگر به آسانیِ گذشته نیست.
میرحسین موسوی در بیانیهی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ گفته بود: «اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، بلکه تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم.».
معلمان جدید تاریخ سالهاست که با تحریف تاریخ قدیم، تعریف این «زندگی جدید» را آغاز کردهاند.
Telegram
📎