⭕️ ترکیه هم عقب نشست و تحریمها را پذیرفت
🔻 «المانیتور»: ترکیه بدنبال منابع فروش نفتی برای جایگزینی خرید از ایران
⬅️ پس از اعمال تحریمهای ایالات متحده به‌منظور به صفر رساندن صادرات نفت ایران، #ترکیه بدنبال منابع فروش نفتی برای جایگزینی خرید از ایران می‌باشد.
#سقوط_نزدیک_است.
#قیام_سراسری_ملی
#ایران_را_پس_بگیریم
🔻 «المانیتور»: ترکیه بدنبال منابع فروش نفتی برای جایگزینی خرید از ایران
⬅️ پس از اعمال تحریمهای ایالات متحده به‌منظور به صفر رساندن صادرات نفت ایران، #ترکیه بدنبال منابع فروش نفتی برای جایگزینی خرید از ایران می‌باشد.
#سقوط_نزدیک_است.
#قیام_سراسری_ملی
#ایران_را_پس_بگیریم
⭕️ #همه_نگران_آسیب_ایران_هستیم.
وضعیت ایران بسیار بحرانی است.
در عین حال که همه نگران آسیب ایرانمان هستیم؛ اما در این برهه حساس، کسانی که در چهل سال گذشته هیچ اهمیتی به سرنوشت ایران و ایرانی نداده، و دنبال منافع و مطامع خود بودند، یکدفعه بیاد ایران افتاده و از وحشت قیام ملی ایرانیان، برای بدست گرفتن سرنوشتشان بدست خود، و برکنار کردن فرقه تبهکار، ادعا می کنند ایران ممکن است آسیب ببیند.
به این گروه یادآور می شویم:
ایران در این چهل سال آسیبهایی دیده است که از هر جنگ چند ساله دیگری نمی دید :
ترویج فساد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی
تعمیق استبداد دینی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی
نابودی محیط زیست
نابودی صنایع و تجارت
نابودی هویت و فرهنگ
نابودی نظام بانکداری
ترویج مدیریت کوتوله ها و جهالت حکومتی و عوامفریبی
و دهها بحران شدید که همگی قابل شمارش نیست.
هیچ جنگی قادر نبود این حجم از آسیب را یکجا به کشوری بزند، بطوری که جمعیت آن کشور به مردمی غمگین و افسرده و عصبی و منفعل تبدیل شود.
امروز تنها راه پیشگیری از آسیب بیشتر ایرانمان:
#قیام_سراسری_ملی_میلیونی است
که امکان نجات و پیشرفت را فراهم می کند .
وضعیت ایران بسیار بحرانی است.
در عین حال که همه نگران آسیب ایرانمان هستیم؛ اما در این برهه حساس، کسانی که در چهل سال گذشته هیچ اهمیتی به سرنوشت ایران و ایرانی نداده، و دنبال منافع و مطامع خود بودند، یکدفعه بیاد ایران افتاده و از وحشت قیام ملی ایرانیان، برای بدست گرفتن سرنوشتشان بدست خود، و برکنار کردن فرقه تبهکار، ادعا می کنند ایران ممکن است آسیب ببیند.
به این گروه یادآور می شویم:
ایران در این چهل سال آسیبهایی دیده است که از هر جنگ چند ساله دیگری نمی دید :
ترویج فساد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی
تعمیق استبداد دینی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی
نابودی محیط زیست
نابودی صنایع و تجارت
نابودی هویت و فرهنگ
نابودی نظام بانکداری
ترویج مدیریت کوتوله ها و جهالت حکومتی و عوامفریبی
و دهها بحران شدید که همگی قابل شمارش نیست.
هیچ جنگی قادر نبود این حجم از آسیب را یکجا به کشوری بزند، بطوری که جمعیت آن کشور به مردمی غمگین و افسرده و عصبی و منفعل تبدیل شود.
امروز تنها راه پیشگیری از آسیب بیشتر ایرانمان:
#قیام_سراسری_ملی_میلیونی است
که امکان نجات و پیشرفت را فراهم می کند .
Forwarded from اتچ بات
♊️ دوراهی #حمله_نظامی و #قیام_سراسری_ملی .
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
1⃣ قسمت اول ⏬
تنشهای بین رژیم آخوندی و غرب در فراز و فرودهای سریعی قرار گرفته که نه تنها وقایع منطقه و عملکرد تنش آفرینی فرامرزی رژیم را تحت الشعاع قرار داده، بلکه تحولات درون کشور خصوصا مبارزات مدنی چندین ساله هم تحت تاثیر این حوادث دچار شدت و ضعف شده است.
بر کسی پوشیده نیست که مبارزه آزادیخواهی ایرانیان قدمتی به طول چهل سال گذشته داشته؛ هرچند تحت تاثیر عوامل خارجی قرار گرفته اما هرگز بستکی مطلقی به آن نداشته و اصالت ملی و مردمی آن محفوظ بوده است؛ زیرا انگیزه این مبارزات در دل ایرانیانی است که به میهن خود عشق می ورزند و برای حقوق و آزادی های خود و آینده فرزندانشان تلاش میکنند و این چیزی نبست که با حمایت یا عدم حمایت بیگانگان تغییر کند. البته قابل انکار نیست که وقایع خارجی بر آن تاثیر گذاشته و گاه هزینه مبارزه را افزایش و گاه کاهش دهد.
باز بر کسی پوشیده نیست که کارتر و کسینجر و هایزر و سولیوان و راکفلر و سیاستمداران جهانگرای آن دوره مانند برژینسکی رئیس جمهور وقت فرانسه و نخست وزیر وقت بریتانیا در گرفتاری چهل ساله ملت ایران چه نقش محوری داشته اند.
همچنین نقش، عملکرد و حمایتهای اوباما و روسای دولتهای سه کشور اروپایی، خصوصا اتحادیه اروپا و روسیه و چین در قدرت گرفتن جمهوری اسلامی و توسعه آن در خارج از مرزها و حیف و میل ثروت ملت ایران در جنگهای مذهبی بی پایان برای پیشبرد اهداف گلوبالیستی آنها تا چه حد پررنگ بوده است.
قطعا در تاریح چهل ساله زندگی جمهوری اسلامی، ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکاست که بطور جدی در برابر اقدامات جمهوری اسلامی ایستاده و برای پیشبرد اهداف ناسیونالبستی آمریکا، تلاش کرده آن را محدود و مهار کند.
تلاشهای ترامپ از لحاظ استراتژیکی ممانعت از پیشبرد اهداف جهانگرایی در خاورمیانه هست، و از لحاظ تاکتیکی ممانعت از پیشبرد جتگهای نیابتی و محدود کردن فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی بوده است.
ترامپ تحریمهای اقتصادی را ابزار برخورد با آخوندها انتخاب کرده است، زیرا مهمتربن نقطه ضعف، و صدمه پذیر نظام اسلامی را اقتصاد تشخیص داده است.
ترامپ بخوبی آگاه هست جمهوری اسلامی برای تامین منافع حامیان جهانگرایی اش در طول چهل سال گذشته، اقتصاد و صنایع و تجارت ایران را نابود کردە و فروس نفت و هزینه کردن درآمد آن در جنگهای منطقه کاری بود که خامنه ای به آن معتاد شده بود و برایش اهنینی نداشت در داخل کشور چه اتفاقی می افتد و تنها جیزی که می خواست، این بود که تبلیغات داخلی او براه بوده و آب از آب تکان نخورد. بهمین دلیل نظامش دچار فساد شده بود و اختلاس و دزدی رونق پیدا کرده بود و او به منتقدان میگفت کش ندهید.
اعتیاد و فقر و بیکاری بیداد میکرد و خامنه ای اسم سالها را برای حمایت از تولید داخلی نامگذاری میکرد. کالاهای بنجل چینی را وارد میکردند و از اقتصاد مقاومتی حرف میزدند. ربح مرکب و رباخواری را در بانکها رایج کرده و از بانکداری اسلامی دم میزدند.
در واقع قسمت اعظم بحرانهای موجود در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی، بانکداری و سیاسی و خصوصا بحران هویتی از دهه ها قبل شروع شده و در چند سال اخیر، ار اواخر دوره احمدی نژاد شدت گرفته بود، تا جایی که رژیم برای برون رفت از مشکلاتش، نرمش قهرمانه کرده و برجام را بعنوان ابزار گذار از مشکلاتش، از متحدان گلوبالیست خود هدیه گرفته بود.
لذا بحرانهای موجود صرفا معلول عملکرد ترامپ نیست، بلکه ریشه در چهل سال خیانت حاکمان آخوندی دارد.
همانطور مبارزات مدنی ملت ایران هم با ترامپ شروع نشده و از بسیاری سالها قبل وجود داشته و نافرمانی های مربوط به مناسبتهای ملی مانند جشن نوروز و چهارشنبه سوری، و عدم مشارکت در مراسم حکومتی مانند نماز جمعه و جشنهای دهه زجر تقابل آشکاری بود که بصورت مستمر ادامه داشت.
کاری که اقدامات ترامپ انجام داد تحریم درآمدهای نفتی بود که بخاطر آن دمل چرکین فساد جمهوری اسلامی سرباز کرد و بوی تعفن آن مشام همه را آزرد و جمعیت بسیاری را متوجه واقعیات رژیم کرد.
از طرفی فضای اعتراضات را باز کرد و ناتوانی رژیم از ادامه اقتصاد نفتی، نقاط ضعف رژیم را آشکار کرد، و باعث شد مخالفان با جسارت بیشتری وارد میدان شوند، و گفتمان براندازی که از ٨٨ در جامعه ایران شکل گرفته و با حمایت اوباما از رژیم، بشدت سرکوب شده بود، اکنون در دوره ترامپ و در دی ٩٦ دوباره قد برافراشت، و این بار با وجود سرکوب شدید حکومت، اما بخاطر عدم حضور شخصی مانند اوباما در کاخ سفید، بازتاب جهانی پیدا کرد، و به گفتمان غالب جامعه ایران تبدیل شد .
ادامه 👇
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
1⃣ قسمت اول ⏬
تنشهای بین رژیم آخوندی و غرب در فراز و فرودهای سریعی قرار گرفته که نه تنها وقایع منطقه و عملکرد تنش آفرینی فرامرزی رژیم را تحت الشعاع قرار داده، بلکه تحولات درون کشور خصوصا مبارزات مدنی چندین ساله هم تحت تاثیر این حوادث دچار شدت و ضعف شده است.
بر کسی پوشیده نیست که مبارزه آزادیخواهی ایرانیان قدمتی به طول چهل سال گذشته داشته؛ هرچند تحت تاثیر عوامل خارجی قرار گرفته اما هرگز بستکی مطلقی به آن نداشته و اصالت ملی و مردمی آن محفوظ بوده است؛ زیرا انگیزه این مبارزات در دل ایرانیانی است که به میهن خود عشق می ورزند و برای حقوق و آزادی های خود و آینده فرزندانشان تلاش میکنند و این چیزی نبست که با حمایت یا عدم حمایت بیگانگان تغییر کند. البته قابل انکار نیست که وقایع خارجی بر آن تاثیر گذاشته و گاه هزینه مبارزه را افزایش و گاه کاهش دهد.
باز بر کسی پوشیده نیست که کارتر و کسینجر و هایزر و سولیوان و راکفلر و سیاستمداران جهانگرای آن دوره مانند برژینسکی رئیس جمهور وقت فرانسه و نخست وزیر وقت بریتانیا در گرفتاری چهل ساله ملت ایران چه نقش محوری داشته اند.
همچنین نقش، عملکرد و حمایتهای اوباما و روسای دولتهای سه کشور اروپایی، خصوصا اتحادیه اروپا و روسیه و چین در قدرت گرفتن جمهوری اسلامی و توسعه آن در خارج از مرزها و حیف و میل ثروت ملت ایران در جنگهای مذهبی بی پایان برای پیشبرد اهداف گلوبالیستی آنها تا چه حد پررنگ بوده است.
قطعا در تاریح چهل ساله زندگی جمهوری اسلامی، ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکاست که بطور جدی در برابر اقدامات جمهوری اسلامی ایستاده و برای پیشبرد اهداف ناسیونالبستی آمریکا، تلاش کرده آن را محدود و مهار کند.
تلاشهای ترامپ از لحاظ استراتژیکی ممانعت از پیشبرد اهداف جهانگرایی در خاورمیانه هست، و از لحاظ تاکتیکی ممانعت از پیشبرد جتگهای نیابتی و محدود کردن فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی بوده است.
ترامپ تحریمهای اقتصادی را ابزار برخورد با آخوندها انتخاب کرده است، زیرا مهمتربن نقطه ضعف، و صدمه پذیر نظام اسلامی را اقتصاد تشخیص داده است.
ترامپ بخوبی آگاه هست جمهوری اسلامی برای تامین منافع حامیان جهانگرایی اش در طول چهل سال گذشته، اقتصاد و صنایع و تجارت ایران را نابود کردە و فروس نفت و هزینه کردن درآمد آن در جنگهای منطقه کاری بود که خامنه ای به آن معتاد شده بود و برایش اهنینی نداشت در داخل کشور چه اتفاقی می افتد و تنها جیزی که می خواست، این بود که تبلیغات داخلی او براه بوده و آب از آب تکان نخورد. بهمین دلیل نظامش دچار فساد شده بود و اختلاس و دزدی رونق پیدا کرده بود و او به منتقدان میگفت کش ندهید.
اعتیاد و فقر و بیکاری بیداد میکرد و خامنه ای اسم سالها را برای حمایت از تولید داخلی نامگذاری میکرد. کالاهای بنجل چینی را وارد میکردند و از اقتصاد مقاومتی حرف میزدند. ربح مرکب و رباخواری را در بانکها رایج کرده و از بانکداری اسلامی دم میزدند.
در واقع قسمت اعظم بحرانهای موجود در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی، بانکداری و سیاسی و خصوصا بحران هویتی از دهه ها قبل شروع شده و در چند سال اخیر، ار اواخر دوره احمدی نژاد شدت گرفته بود، تا جایی که رژیم برای برون رفت از مشکلاتش، نرمش قهرمانه کرده و برجام را بعنوان ابزار گذار از مشکلاتش، از متحدان گلوبالیست خود هدیه گرفته بود.
لذا بحرانهای موجود صرفا معلول عملکرد ترامپ نیست، بلکه ریشه در چهل سال خیانت حاکمان آخوندی دارد.
همانطور مبارزات مدنی ملت ایران هم با ترامپ شروع نشده و از بسیاری سالها قبل وجود داشته و نافرمانی های مربوط به مناسبتهای ملی مانند جشن نوروز و چهارشنبه سوری، و عدم مشارکت در مراسم حکومتی مانند نماز جمعه و جشنهای دهه زجر تقابل آشکاری بود که بصورت مستمر ادامه داشت.
کاری که اقدامات ترامپ انجام داد تحریم درآمدهای نفتی بود که بخاطر آن دمل چرکین فساد جمهوری اسلامی سرباز کرد و بوی تعفن آن مشام همه را آزرد و جمعیت بسیاری را متوجه واقعیات رژیم کرد.
از طرفی فضای اعتراضات را باز کرد و ناتوانی رژیم از ادامه اقتصاد نفتی، نقاط ضعف رژیم را آشکار کرد، و باعث شد مخالفان با جسارت بیشتری وارد میدان شوند، و گفتمان براندازی که از ٨٨ در جامعه ایران شکل گرفته و با حمایت اوباما از رژیم، بشدت سرکوب شده بود، اکنون در دوره ترامپ و در دی ٩٦ دوباره قد برافراشت، و این بار با وجود سرکوب شدید حکومت، اما بخاطر عدم حضور شخصی مانند اوباما در کاخ سفید، بازتاب جهانی پیدا کرد، و به گفتمان غالب جامعه ایران تبدیل شد .
ادامه 👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
♊️ دوراهی #حمله_نظامی و #قیام_سراسری_ملی .
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
2⃣ قسمت دوم ⏬
حال صف بندی نیروهای جهانی نشان میدهد، بعد از ترامپ، در بریتانیا هم جانسون یکی شبیه فکری او سر کار آمده و بزودی برگزیت را عملی و اتحادیه اروپا را که کانون قدرت جهانگرایان هست، کم اثر خواهد کرد.
توافق مکرون با جانسون و سخنان اخیر نماینده آلمان در مجلس آن کشور و اولتیماتوم حقوق بشری که این کشور به آخوندها داد، و شیوه عمل متحد دولتهای غربی در قبال انهدام هواپیمای اوکراینی و موضوع هسته ایی، نشان می دهد یک ائتلاف از قدرتهای برتر غربی در کنار ائتلاف عربی بر علیه جمهوری اسلامی در حال شکل گیری است. از طرفی بازی جمهوری اسلامی با کارت هسته ایی نیز شرایط و زمینه یک اقدام نظامی هماهنگ را فراهم می کند.
از طرفی امواج اعتراضات ملی مردم ایران نیز در کنار موج اعتراضات ملتهای عراق و لبنان یکی پس از دیگر بالا آمده و ضربات مشروعیت زدایی را بر پیکر رژیم می زند.
اکنون ایران بر سر دوراهی مهمی در حال نوسان هست.
☆ حمله نظامی کشورهای ائتلافی با هدف نابودی قدرت هسته ای رژیم.
☆ قیام سراسری براندازی ملت ایران.
همانطور که شاهزاده رضاپهلوی تاکید کرده اند، جنگ نه تنها هیچ کمکی در برقراری دمکراسی در ایران نمی کند، بلکه موحب فروکش کردن اعتراضات مردمی هم میشود.
از طرفی تحریمهای اقتصادی با فشار حداکثری هرچند رژیم را بشدت محدود و ضعیف می کند، اما هرگز موجب سقوط ان و برقراری دمکراسی نمیشود.
همچنین مذاکره با آخوندها نیز، نه گرهی از مشکل روابط بین المللی باز میکند و نه کمکی به دمکراسی ایران مینماید .
تنها راه حل اثربخش و ممکن و عملی و کم هزینه این است که نیروی سرکوب رژیم هدف قرلر گرفته و تضعیف شود، تا قادر به سرکوب گسترده نشود؛ از طرفی کشورهای ائتلاف با ملت ایران و تنها وکیل مشروعشان که هم ملت او را صدا کرده اند و هم توانایی های لازم در ایشان وجود دارد، و هم قابل اعتماد و اطمینان هستند، یعنی شاهزاده رضاپهلوی بعنوان رهبر دوره گذار به رسمیت شناخته شود، و از طریق ایشان جهت تقویت نیروهای برانداز اقدام شود تا امکان تشکیل دولت موقت و تامین دیگر ابزارهای سقوط رژیم و حل عمومی مشکلات ایران و خاورمیانه با هزینه کمتری عملی شود.
در آخر یک نکته قالل توضیح هست که علت عمده مخالفتهایی که بنام جمهوری خواهی، اما بواقع از طرف اصلاح طلبان در طیفهای مختلف برای حفظ نظام انجام می شود، همین امر هست که ایشان تنها شخصیتی هستند که با محور ایشان همه ایران می تواند در جبهه براندازی متحد شود. بهمین دلیل حملات خود را به بهانه های واهی مانند جمهوری خواهی و فدرالیست و قوم گرایی و دیکتاتورهراسی گسترش داده و بر علیه ایشان صدایشان را بلند می کنند.
اما قطعا صدای ملت ایران در خیابانها برای پشتیبانی از شاهزاده بلندتر بوده و در موجهای آتی اعتراضات، قوی تر و رساتر نیز خواهد شد، و افرادی مانند تاج زاده و سعیدحجاریان و اتاقهای پوچ فکر اصلاح طلبان، با متمرکز کردن نیروهای خود از چپهای کمونیست و ملی منقلی های مصدفی و ملی مکتبی های نهضت آزادی و جبهه مجعول آزادی و هماهنگ کردن با همزادان خود در میان مزاحمین خلق و تجزیه طلبان و همه ورشکسته های سیاسی که در فاجعه ٥٧ دست اندرکار بوده و دخالت داشتند، قادر به خدشه در عزم ملت ایران و بازگشت به محورهای دمکراسی خواهی و سکولاریسم و مدرنیته و حکومت متخصصان که چهار پایه پهلویسم هست نخواهند بود و این بار اتحاد شوم سرخ و سیاه از سپهر سباسی ایران بعنوان عناصری ایران ویران کن رفع خواهد شد .
پایان.
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
2⃣ قسمت دوم ⏬
حال صف بندی نیروهای جهانی نشان میدهد، بعد از ترامپ، در بریتانیا هم جانسون یکی شبیه فکری او سر کار آمده و بزودی برگزیت را عملی و اتحادیه اروپا را که کانون قدرت جهانگرایان هست، کم اثر خواهد کرد.
توافق مکرون با جانسون و سخنان اخیر نماینده آلمان در مجلس آن کشور و اولتیماتوم حقوق بشری که این کشور به آخوندها داد، و شیوه عمل متحد دولتهای غربی در قبال انهدام هواپیمای اوکراینی و موضوع هسته ایی، نشان می دهد یک ائتلاف از قدرتهای برتر غربی در کنار ائتلاف عربی بر علیه جمهوری اسلامی در حال شکل گیری است. از طرفی بازی جمهوری اسلامی با کارت هسته ایی نیز شرایط و زمینه یک اقدام نظامی هماهنگ را فراهم می کند.
از طرفی امواج اعتراضات ملی مردم ایران نیز در کنار موج اعتراضات ملتهای عراق و لبنان یکی پس از دیگر بالا آمده و ضربات مشروعیت زدایی را بر پیکر رژیم می زند.
اکنون ایران بر سر دوراهی مهمی در حال نوسان هست.
☆ حمله نظامی کشورهای ائتلافی با هدف نابودی قدرت هسته ای رژیم.
☆ قیام سراسری براندازی ملت ایران.
همانطور که شاهزاده رضاپهلوی تاکید کرده اند، جنگ نه تنها هیچ کمکی در برقراری دمکراسی در ایران نمی کند، بلکه موحب فروکش کردن اعتراضات مردمی هم میشود.
از طرفی تحریمهای اقتصادی با فشار حداکثری هرچند رژیم را بشدت محدود و ضعیف می کند، اما هرگز موجب سقوط ان و برقراری دمکراسی نمیشود.
همچنین مذاکره با آخوندها نیز، نه گرهی از مشکل روابط بین المللی باز میکند و نه کمکی به دمکراسی ایران مینماید .
تنها راه حل اثربخش و ممکن و عملی و کم هزینه این است که نیروی سرکوب رژیم هدف قرلر گرفته و تضعیف شود، تا قادر به سرکوب گسترده نشود؛ از طرفی کشورهای ائتلاف با ملت ایران و تنها وکیل مشروعشان که هم ملت او را صدا کرده اند و هم توانایی های لازم در ایشان وجود دارد، و هم قابل اعتماد و اطمینان هستند، یعنی شاهزاده رضاپهلوی بعنوان رهبر دوره گذار به رسمیت شناخته شود، و از طریق ایشان جهت تقویت نیروهای برانداز اقدام شود تا امکان تشکیل دولت موقت و تامین دیگر ابزارهای سقوط رژیم و حل عمومی مشکلات ایران و خاورمیانه با هزینه کمتری عملی شود.
در آخر یک نکته قالل توضیح هست که علت عمده مخالفتهایی که بنام جمهوری خواهی، اما بواقع از طرف اصلاح طلبان در طیفهای مختلف برای حفظ نظام انجام می شود، همین امر هست که ایشان تنها شخصیتی هستند که با محور ایشان همه ایران می تواند در جبهه براندازی متحد شود. بهمین دلیل حملات خود را به بهانه های واهی مانند جمهوری خواهی و فدرالیست و قوم گرایی و دیکتاتورهراسی گسترش داده و بر علیه ایشان صدایشان را بلند می کنند.
اما قطعا صدای ملت ایران در خیابانها برای پشتیبانی از شاهزاده بلندتر بوده و در موجهای آتی اعتراضات، قوی تر و رساتر نیز خواهد شد، و افرادی مانند تاج زاده و سعیدحجاریان و اتاقهای پوچ فکر اصلاح طلبان، با متمرکز کردن نیروهای خود از چپهای کمونیست و ملی منقلی های مصدفی و ملی مکتبی های نهضت آزادی و جبهه مجعول آزادی و هماهنگ کردن با همزادان خود در میان مزاحمین خلق و تجزیه طلبان و همه ورشکسته های سیاسی که در فاجعه ٥٧ دست اندرکار بوده و دخالت داشتند، قادر به خدشه در عزم ملت ایران و بازگشت به محورهای دمکراسی خواهی و سکولاریسم و مدرنیته و حکومت متخصصان که چهار پایه پهلویسم هست نخواهند بود و این بار اتحاد شوم سرخ و سیاه از سپهر سباسی ایران بعنوان عناصری ایران ویران کن رفع خواهد شد .
پایان.
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
♊️ دوراهی #حمله_نظامی و #قیام_سراسری_ملی .
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
1⃣ قسمت اول ⏬
تنشهای بین رژیم آخوندی و غرب در فراز و فرودهای سریعی قرار گرفته که نه تنها وقایع منطقه و عملکرد تنش آفرینی فرامرزی رژیم را تحت الشعاع قرار داده، بلکه تحولات درون کشور خصوصا مبارزات مدنی چندین ساله هم تحت تاثیر این حوادث دچار شدت و ضعف شده است.
بر کسی پوشیده نیست که مبارزه آزادیخواهی ایرانیان قدمتی به طول چهل سال گذشته داشته؛ هرچند تحت تاثیر عوامل خارجی قرار گرفته اما هرگز بستکی مطلقی به آن نداشته و اصالت ملی و مردمی آن محفوظ بوده است؛ زیرا انگیزه این مبارزات در دل ایرانیانی است که به میهن خود عشق می ورزند و برای حقوق و آزادی های خود و آینده فرزندانشان تلاش میکنند و این چیزی نبست که با حمایت یا عدم حمایت بیگانگان تغییر کند. البته قابل انکار نیست که وقایع خارجی بر آن تاثیر گذاشته و گاه هزینه مبارزه را افزایش و گاه کاهش دهد.
باز بر کسی پوشیده نیست که کارتر و کسینجر و هایزر و سولیوان و راکفلر و سیاستمداران جهانگرای آن دوره مانند برژینسکی رئیس جمهور وقت فرانسه و نخست وزیر وقت بریتانیا در گرفتاری چهل ساله ملت ایران چه نقش محوری داشته اند.
همچنین نقش، عملکرد و حمایتهای اوباما و روسای دولتهای سه کشور اروپایی، خصوصا اتحادیه اروپا و روسیه و چین در قدرت گرفتن جمهوری اسلامی و توسعه آن در خارج از مرزها و حیف و میل ثروت ملت ایران در جنگهای مذهبی بی پایان برای پیشبرد اهداف گلوبالیستی آنها تا چه حد پررنگ بوده است.
قطعا در تاریح چهل ساله زندگی جمهوری اسلامی، ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکاست که بطور جدی در برابر اقدامات جمهوری اسلامی ایستاده و برای پیشبرد اهداف ناسیونالبستی آمریکا، تلاش کرده آن را محدود و مهار کند.
تلاشهای ترامپ از لحاظ استراتژیکی ممانعت از پیشبرد اهداف جهانگرایی در خاورمیانه هست، و از لحاظ تاکتیکی ممانعت از پیشبرد جتگهای نیابتی و محدود کردن فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی بوده است.
ترامپ تحریمهای اقتصادی را ابزار برخورد با آخوندها انتخاب کرده است، زیرا مهمتربن نقطه ضعف، و صدمه پذیر نظام اسلامی را اقتصاد تشخیص داده است.
ترامپ بخوبی آگاه هست جمهوری اسلامی برای تامین منافع حامیان جهانگرایی اش در طول چهل سال گذشته، اقتصاد و صنایع و تجارت ایران را نابود کردە و فروس نفت و هزینه کردن درآمد آن در جنگهای منطقه کاری بود که خامنه ای به آن معتاد شده بود و برایش اهنینی نداشت در داخل کشور چه اتفاقی می افتد و تنها جیزی که می خواست، این بود که تبلیغات داخلی او براه بوده و آب از آب تکان نخورد. بهمین دلیل نظامش دچار فساد شده بود و اختلاس و دزدی رونق پیدا کرده بود و او به منتقدان میگفت کش ندهید.
اعتیاد و فقر و بیکاری بیداد میکرد و خامنه ای اسم سالها را برای حمایت از تولید داخلی نامگذاری میکرد. کالاهای بنجل چینی را وارد میکردند و از اقتصاد مقاومتی حرف میزدند. ربح مرکب و رباخواری را در بانکها رایج کرده و از بانکداری اسلامی دم میزدند.
در واقع قسمت اعظم بحرانهای موجود در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی، بانکداری و سیاسی و خصوصا بحران هویتی از دهه ها قبل شروع شده و در چند سال اخیر، ار اواخر دوره احمدی نژاد شدت گرفته بود، تا جایی که رژیم برای برون رفت از مشکلاتش، نرمش قهرمانه کرده و برجام را بعنوان ابزار گذار از مشکلاتش، از متحدان گلوبالیست خود هدیه گرفته بود.
لذا بحرانهای موجود صرفا معلول عملکرد ترامپ نیست، بلکه ریشه در چهل سال خیانت حاکمان آخوندی دارد.
همانطور مبارزات مدنی ملت ایران هم با ترامپ شروع نشده و از بسیاری سالها قبل وجود داشته و نافرمانی های مربوط به مناسبتهای ملی مانند جشن نوروز و چهارشنبه سوری، و عدم مشارکت در مراسم حکومتی مانند نماز جمعه و جشنهای دهه زجر تقابل آشکاری بود که بصورت مستمر ادامه داشت.
کاری که اقدامات ترامپ انجام داد تحریم درآمدهای نفتی بود که بخاطر آن دمل چرکین فساد جمهوری اسلامی سرباز کرد و بوی تعفن آن مشام همه را آزرد و جمعیت بسیاری را متوجه واقعیات رژیم کرد.
از طرفی فضای اعتراضات را باز کرد و ناتوانی رژیم از ادامه اقتصاد نفتی، نقاط ضعف رژیم را آشکار کرد، و باعث شد مخالفان با جسارت بیشتری وارد میدان شوند، و گفتمان براندازی که از ٨٨ در جامعه ایران شکل گرفته و با حمایت اوباما از رژیم، بشدت سرکوب شده بود، اکنون در دوره ترامپ و در دی ٩٦ دوباره قد برافراشت، و این بار با وجود سرکوب شدید حکومت، اما بخاطر عدم حضور شخصی مانند اوباما در کاخ سفید، بازتاب جهانی پیدا کرد، و به گفتمان غالب جامعه ایران تبدیل شد .
ادامه 👇
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
1⃣ قسمت اول ⏬
تنشهای بین رژیم آخوندی و غرب در فراز و فرودهای سریعی قرار گرفته که نه تنها وقایع منطقه و عملکرد تنش آفرینی فرامرزی رژیم را تحت الشعاع قرار داده، بلکه تحولات درون کشور خصوصا مبارزات مدنی چندین ساله هم تحت تاثیر این حوادث دچار شدت و ضعف شده است.
بر کسی پوشیده نیست که مبارزه آزادیخواهی ایرانیان قدمتی به طول چهل سال گذشته داشته؛ هرچند تحت تاثیر عوامل خارجی قرار گرفته اما هرگز بستکی مطلقی به آن نداشته و اصالت ملی و مردمی آن محفوظ بوده است؛ زیرا انگیزه این مبارزات در دل ایرانیانی است که به میهن خود عشق می ورزند و برای حقوق و آزادی های خود و آینده فرزندانشان تلاش میکنند و این چیزی نبست که با حمایت یا عدم حمایت بیگانگان تغییر کند. البته قابل انکار نیست که وقایع خارجی بر آن تاثیر گذاشته و گاه هزینه مبارزه را افزایش و گاه کاهش دهد.
باز بر کسی پوشیده نیست که کارتر و کسینجر و هایزر و سولیوان و راکفلر و سیاستمداران جهانگرای آن دوره مانند برژینسکی رئیس جمهور وقت فرانسه و نخست وزیر وقت بریتانیا در گرفتاری چهل ساله ملت ایران چه نقش محوری داشته اند.
همچنین نقش، عملکرد و حمایتهای اوباما و روسای دولتهای سه کشور اروپایی، خصوصا اتحادیه اروپا و روسیه و چین در قدرت گرفتن جمهوری اسلامی و توسعه آن در خارج از مرزها و حیف و میل ثروت ملت ایران در جنگهای مذهبی بی پایان برای پیشبرد اهداف گلوبالیستی آنها تا چه حد پررنگ بوده است.
قطعا در تاریح چهل ساله زندگی جمهوری اسلامی، ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکاست که بطور جدی در برابر اقدامات جمهوری اسلامی ایستاده و برای پیشبرد اهداف ناسیونالبستی آمریکا، تلاش کرده آن را محدود و مهار کند.
تلاشهای ترامپ از لحاظ استراتژیکی ممانعت از پیشبرد اهداف جهانگرایی در خاورمیانه هست، و از لحاظ تاکتیکی ممانعت از پیشبرد جتگهای نیابتی و محدود کردن فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی بوده است.
ترامپ تحریمهای اقتصادی را ابزار برخورد با آخوندها انتخاب کرده است، زیرا مهمتربن نقطه ضعف، و صدمه پذیر نظام اسلامی را اقتصاد تشخیص داده است.
ترامپ بخوبی آگاه هست جمهوری اسلامی برای تامین منافع حامیان جهانگرایی اش در طول چهل سال گذشته، اقتصاد و صنایع و تجارت ایران را نابود کردە و فروس نفت و هزینه کردن درآمد آن در جنگهای منطقه کاری بود که خامنه ای به آن معتاد شده بود و برایش اهنینی نداشت در داخل کشور چه اتفاقی می افتد و تنها جیزی که می خواست، این بود که تبلیغات داخلی او براه بوده و آب از آب تکان نخورد. بهمین دلیل نظامش دچار فساد شده بود و اختلاس و دزدی رونق پیدا کرده بود و او به منتقدان میگفت کش ندهید.
اعتیاد و فقر و بیکاری بیداد میکرد و خامنه ای اسم سالها را برای حمایت از تولید داخلی نامگذاری میکرد. کالاهای بنجل چینی را وارد میکردند و از اقتصاد مقاومتی حرف میزدند. ربح مرکب و رباخواری را در بانکها رایج کرده و از بانکداری اسلامی دم میزدند.
در واقع قسمت اعظم بحرانهای موجود در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی، بانکداری و سیاسی و خصوصا بحران هویتی از دهه ها قبل شروع شده و در چند سال اخیر، ار اواخر دوره احمدی نژاد شدت گرفته بود، تا جایی که رژیم برای برون رفت از مشکلاتش، نرمش قهرمانه کرده و برجام را بعنوان ابزار گذار از مشکلاتش، از متحدان گلوبالیست خود هدیه گرفته بود.
لذا بحرانهای موجود صرفا معلول عملکرد ترامپ نیست، بلکه ریشه در چهل سال خیانت حاکمان آخوندی دارد.
همانطور مبارزات مدنی ملت ایران هم با ترامپ شروع نشده و از بسیاری سالها قبل وجود داشته و نافرمانی های مربوط به مناسبتهای ملی مانند جشن نوروز و چهارشنبه سوری، و عدم مشارکت در مراسم حکومتی مانند نماز جمعه و جشنهای دهه زجر تقابل آشکاری بود که بصورت مستمر ادامه داشت.
کاری که اقدامات ترامپ انجام داد تحریم درآمدهای نفتی بود که بخاطر آن دمل چرکین فساد جمهوری اسلامی سرباز کرد و بوی تعفن آن مشام همه را آزرد و جمعیت بسیاری را متوجه واقعیات رژیم کرد.
از طرفی فضای اعتراضات را باز کرد و ناتوانی رژیم از ادامه اقتصاد نفتی، نقاط ضعف رژیم را آشکار کرد، و باعث شد مخالفان با جسارت بیشتری وارد میدان شوند، و گفتمان براندازی که از ٨٨ در جامعه ایران شکل گرفته و با حمایت اوباما از رژیم، بشدت سرکوب شده بود، اکنون در دوره ترامپ و در دی ٩٦ دوباره قد برافراشت، و این بار با وجود سرکوب شدید حکومت، اما بخاطر عدم حضور شخصی مانند اوباما در کاخ سفید، بازتاب جهانی پیدا کرد، و به گفتمان غالب جامعه ایران تبدیل شد .
ادامه 👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
♊️ دوراهی #حمله_نظامی و #قیام_سراسری_ملی .
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
2⃣ قسمت دوم ⏬
حال صف بندی نیروهای جهانی نشان میدهد، بعد از ترامپ، در بریتانیا هم جانسون یکی شبیه فکری او سر کار آمده و بزودی برگزیت را عملی و اتحادیه اروپا را که کانون قدرت جهانگرایان هست، کم اثر خواهد کرد.
توافق مکرون با جانسون و سخنان اخیر نماینده آلمان در مجلس آن کشور و اولتیماتوم حقوق بشری که این کشور به آخوندها داد، و شیوه عمل متحد دولتهای غربی در قبال انهدام هواپیمای اوکراینی و موضوع هسته ایی، نشان می دهد یک ائتلاف از قدرتهای برتر غربی در کنار ائتلاف عربی بر علیه جمهوری اسلامی در حال شکل گیری است. از طرفی بازی جمهوری اسلامی با کارت هسته ایی نیز شرایط و زمینه یک اقدام نظامی هماهنگ را فراهم می کند.
از طرفی امواج اعتراضات ملی مردم ایران نیز در کنار موج اعتراضات ملتهای عراق و لبنان یکی پس از دیگر بالا آمده و ضربات مشروعیت زدایی را بر پیکر رژیم می زند.
اکنون ایران بر سر دوراهی مهمی در حال نوسان هست.
☆ حمله نظامی کشورهای ائتلافی با هدف نابودی قدرت هسته ای رژیم.
☆ قیام سراسری براندازی ملت ایران.
همانطور که شاهزاده رضاپهلوی تاکید کرده اند، جنگ نه تنها هیچ کمکی در برقراری دمکراسی در ایران نمی کند، بلکه موحب فروکش کردن اعتراضات مردمی هم میشود.
از طرفی تحریمهای اقتصادی با فشار حداکثری هرچند رژیم را بشدت محدود و ضعیف می کند، اما هرگز موجب سقوط ان و برقراری دمکراسی نمیشود.
همچنین مذاکره با آخوندها نیز، نه گرهی از مشکل روابط بین المللی باز میکند و نه کمکی به دمکراسی ایران مینماید .
تنها راه حل اثربخش و ممکن و عملی و کم هزینه این است که نیروی سرکوب رژیم هدف قرلر گرفته و تضعیف شود، تا قادر به سرکوب گسترده نشود؛ از طرفی کشورهای ائتلاف با ملت ایران و تنها وکیل مشروعشان که هم ملت او را صدا کرده اند و هم توانایی های لازم در ایشان وجود دارد، و هم قابل اعتماد و اطمینان هستند، یعنی شاهزاده رضاپهلوی بعنوان رهبر دوره گذار به رسمیت شناخته شود، و از طریق ایشان جهت تقویت نیروهای برانداز اقدام شود تا امکان تشکیل دولت موقت و تامین دیگر ابزارهای سقوط رژیم و حل عمومی مشکلات ایران و خاورمیانه با هزینه کمتری عملی شود.
در آخر یک نکته قالل توضیح هست که علت عمده مخالفتهایی که بنام جمهوری خواهی، اما بواقع از طرف اصلاح طلبان در طیفهای مختلف برای حفظ نظام انجام می شود، همین امر هست که ایشان تنها شخصیتی هستند که با محور ایشان همه ایران می تواند در جبهه براندازی متحد شود. بهمین دلیل حملات خود را به بهانه های واهی مانند جمهوری خواهی و فدرالیست و قوم گرایی و دیکتاتورهراسی گسترش داده و بر علیه ایشان صدایشان را بلند می کنند.
اما قطعا صدای ملت ایران در خیابانها برای پشتیبانی از شاهزاده بلندتر بوده و در موجهای آتی اعتراضات، قوی تر و رساتر نیز خواهد شد، و افرادی مانند تاج زاده و سعیدحجاریان و اتاقهای پوچ فکر اصلاح طلبان، با متمرکز کردن نیروهای خود از چپهای کمونیست و ملی منقلی های مصدفی و ملی مکتبی های نهضت آزادی و جبهه مجعول آزادی و هماهنگ کردن با همزادان خود در میان مزاحمین خلق و تجزیه طلبان و همه ورشکسته های سیاسی که در فاجعه ٥٧ دست اندرکار بوده و دخالت داشتند، قادر به خدشه در عزم ملت ایران و بازگشت به محورهای دمکراسی خواهی و سکولاریسم و مدرنیته و حکومت متخصصان که چهار پایه پهلویسم هست نخواهند بود و این بار اتحاد شوم سرخ و سیاه از سپهر سباسی ایران بعنوان عناصری ایران ویران کن رفع خواهد شد .
پایان.
سقوط سرنوشت محتوم و قریب الوقوع جمهودی اسلامی
2⃣ قسمت دوم ⏬
حال صف بندی نیروهای جهانی نشان میدهد، بعد از ترامپ، در بریتانیا هم جانسون یکی شبیه فکری او سر کار آمده و بزودی برگزیت را عملی و اتحادیه اروپا را که کانون قدرت جهانگرایان هست، کم اثر خواهد کرد.
توافق مکرون با جانسون و سخنان اخیر نماینده آلمان در مجلس آن کشور و اولتیماتوم حقوق بشری که این کشور به آخوندها داد، و شیوه عمل متحد دولتهای غربی در قبال انهدام هواپیمای اوکراینی و موضوع هسته ایی، نشان می دهد یک ائتلاف از قدرتهای برتر غربی در کنار ائتلاف عربی بر علیه جمهوری اسلامی در حال شکل گیری است. از طرفی بازی جمهوری اسلامی با کارت هسته ایی نیز شرایط و زمینه یک اقدام نظامی هماهنگ را فراهم می کند.
از طرفی امواج اعتراضات ملی مردم ایران نیز در کنار موج اعتراضات ملتهای عراق و لبنان یکی پس از دیگر بالا آمده و ضربات مشروعیت زدایی را بر پیکر رژیم می زند.
اکنون ایران بر سر دوراهی مهمی در حال نوسان هست.
☆ حمله نظامی کشورهای ائتلافی با هدف نابودی قدرت هسته ای رژیم.
☆ قیام سراسری براندازی ملت ایران.
همانطور که شاهزاده رضاپهلوی تاکید کرده اند، جنگ نه تنها هیچ کمکی در برقراری دمکراسی در ایران نمی کند، بلکه موحب فروکش کردن اعتراضات مردمی هم میشود.
از طرفی تحریمهای اقتصادی با فشار حداکثری هرچند رژیم را بشدت محدود و ضعیف می کند، اما هرگز موجب سقوط ان و برقراری دمکراسی نمیشود.
همچنین مذاکره با آخوندها نیز، نه گرهی از مشکل روابط بین المللی باز میکند و نه کمکی به دمکراسی ایران مینماید .
تنها راه حل اثربخش و ممکن و عملی و کم هزینه این است که نیروی سرکوب رژیم هدف قرلر گرفته و تضعیف شود، تا قادر به سرکوب گسترده نشود؛ از طرفی کشورهای ائتلاف با ملت ایران و تنها وکیل مشروعشان که هم ملت او را صدا کرده اند و هم توانایی های لازم در ایشان وجود دارد، و هم قابل اعتماد و اطمینان هستند، یعنی شاهزاده رضاپهلوی بعنوان رهبر دوره گذار به رسمیت شناخته شود، و از طریق ایشان جهت تقویت نیروهای برانداز اقدام شود تا امکان تشکیل دولت موقت و تامین دیگر ابزارهای سقوط رژیم و حل عمومی مشکلات ایران و خاورمیانه با هزینه کمتری عملی شود.
در آخر یک نکته قالل توضیح هست که علت عمده مخالفتهایی که بنام جمهوری خواهی، اما بواقع از طرف اصلاح طلبان در طیفهای مختلف برای حفظ نظام انجام می شود، همین امر هست که ایشان تنها شخصیتی هستند که با محور ایشان همه ایران می تواند در جبهه براندازی متحد شود. بهمین دلیل حملات خود را به بهانه های واهی مانند جمهوری خواهی و فدرالیست و قوم گرایی و دیکتاتورهراسی گسترش داده و بر علیه ایشان صدایشان را بلند می کنند.
اما قطعا صدای ملت ایران در خیابانها برای پشتیبانی از شاهزاده بلندتر بوده و در موجهای آتی اعتراضات، قوی تر و رساتر نیز خواهد شد، و افرادی مانند تاج زاده و سعیدحجاریان و اتاقهای پوچ فکر اصلاح طلبان، با متمرکز کردن نیروهای خود از چپهای کمونیست و ملی منقلی های مصدفی و ملی مکتبی های نهضت آزادی و جبهه مجعول آزادی و هماهنگ کردن با همزادان خود در میان مزاحمین خلق و تجزیه طلبان و همه ورشکسته های سیاسی که در فاجعه ٥٧ دست اندرکار بوده و دخالت داشتند، قادر به خدشه در عزم ملت ایران و بازگشت به محورهای دمکراسی خواهی و سکولاریسم و مدرنیته و حکومت متخصصان که چهار پایه پهلویسم هست نخواهند بود و این بار اتحاد شوم سرخ و سیاه از سپهر سباسی ایران بعنوان عناصری ایران ویران کن رفع خواهد شد .
پایان.
Telegram
attach 📎