انگلستان برای بار دوم بین ایران و افغانستان جدایی افکند! (۲)
(پشت پرده شیطنت جدید بیبیسی)
همه میدانیم که بیبیسی نه تنها هیچ تعلق خاطری به ایران و ایرانیان ندارد، بلکه بهواسطه اینکه وابسته به وزارت امور خارجه انگلیس است، منافعش در تضاد با منافع ایران جای میگیرد. با این وجود جزو حرفهایترین رسانههای دنیا است. شما در این رسانه با اخباری که آشکارا سوگیری به نفع یک گروه یا کشور، با علیه گروه و کشوری دیگر داشته باشد روبرو نمیشوید.
یا اصطلاحاتی همچون «مدعیان حقوق بشر»، «دستنشانده»، «دروغگو»، «جنایتکار» و... که روزانه از اخبار صدا و سیمایمان بارها میشنویم، در بیبیسی به گوش نمیخورد. با این وجود همه میدانیم که بیبیسی هم به نفع جریانها و گروههایی خاص سوگیری دارد و هم زیرآب گروهها و کشورهای مقابل را میزند. اما این کار را آنچنان حرفهای انجام میدهد که در ناخودآگاه آدمیزاد رخنه میکند.
همین رفتار به ظاهر حرفهای باعث شده که این رسانه، پرمخاطبترین رسانه در حوزه زبان فارسی باشد. هم ایرانیان و هم افغانستانیها بیبیسی را با فاصلهای بسیار زیاد، رسانه نخست خبررسانیشان کردهاند. بیش از چهار میلیون و سیصد هزار نفر در فیسبوک، یک میلیون و نیم در اینستاگرام، نهصد و پنجاه هزار نفر در تلگرام و به همین اندازه هم در توئیتر، بیبیسی را دنبال میکنند. بیبیسیای که سالهاست در ایران فیلتر شده و با این وجود، این همه دنبالکننده دارد.
بیبیسی همچنین رسانهای است که امکان بیان دیدگاههای مختلف را فراهم میکند. اگرچه در راستای سیاستهای انگلستان، همیشه به یک گروه امکان بسیار بیشتری در این راه میدهد. اما در حالیکه تجزیهطلبان و خارجنشینان پای ثابت برنامههای بیبیسی هستند، ایراندوستان و شهروندان داخل کشور نمیتوانند به راحتی در برنامههای بیبیسی شرکت کرده و دیدگاههایشان را با بینندگان، شنوندگان یا خوانندن در میان بگذارند.
بنابراین تنها یک گروه از دیدگاهها یکهتاز میداناند و خواه ناخواه پیامدهای ویرانگرشان را بر اندیشه مردم ایران باقی میگذارند.
برای نمونه، در جریان برگزاری همهپرسی استقلال عراق، بیبیسی همچون دولت انگلیس بهظاهر بیطرف بود. اما پوشش خبری وسیعی که در این زمینه داشت، و همچنین افرادی که بهعنوان کارشناس دعوت میکرد (که عموماً جدایی و استقلال را حق طبیعی کردها میدانستند) نشان میداد که خواسته بیبیسی و دولت انگلیس چیست.
در این میان چنانچه کسی از داخل ایران بخواهد در مقابل جریانهای جداییطلب بایستد، دیر یا زود باید پاسخگوی نهادهای امنیتی باشد. دستکم تجربه شخصی نگارنده این را نشان میدهد. گمان نمیرود در هیچ کشور دیگری در دنیا نویسندهای را بازخواست کنند که چرا از میهندوستی مینویسد.
طبیعتا وقتی هیچ رسانه داخلیای جذابیت و قدرت رقابت با چنین رسانههایی را ندارد، یا باید در بیبیسی به مقابله با جریانهای تفرقهافکن رفت یا رسانههای داخلی معیارهای حرفهایشان را آنچنان ارتقا دهند تا بتوانند مخاطبان گستردهتری به خود کشانده و امثال بیبیسی را از یکهتاز میدان بودن به زیر آورند.
حالا اینکه ما نتوانستهایم مخاطبان افغانستانی را به رسانههایمان جذب کنیم، دیگر جای خود دارد. بسیاری از رسانههای داخلی، بهویژه آنهایی که قدرت و سرمایه بیشتری دارند، اصولا مخالف مباحثی درباره نزدیکیهای فرهنگی غیرمذهبی (بر پایه زبان و تاریخ و...) هستند و آنرا به نادرست در مقابل اسلام میبینند.
با این اوضاع، باید هر روز به جای اینکه رسانههایمان مخاطبان را به سوی خود جذب کنند، به تحلیل اینکه چرا بیبیسیها چنین رفتاری دارند و چرا «آمدنیوز»ها مخاطبان زیادی دارند بپردازند. و نویسندگانی که در خاک کشور میتوانند در خدمت ایران باشند، گاهی از سر ناچاری کشور را ترک کرده و دیر یا زود به دام رسانههایی میافتند که چشم دیدن ایران را ندارند.
ایران جزو معدود کشورهایی است که بخش زیادی از شهروندانش، اخبار و تحلیلهای مربوط به کشورشان را از رسانههایی که در کشورهای دیگر مستقر است میخوانند. بر همین پایه تا زمانی که رسانههای واقعا مستقل و آزاد نداشته باشیم، نباید انتظاری جز این داشت.
امیر هاشمی مقدم
#ایران_بزرگ_فرهنگی
@IrBozorg
(پشت پرده شیطنت جدید بیبیسی)
همه میدانیم که بیبیسی نه تنها هیچ تعلق خاطری به ایران و ایرانیان ندارد، بلکه بهواسطه اینکه وابسته به وزارت امور خارجه انگلیس است، منافعش در تضاد با منافع ایران جای میگیرد. با این وجود جزو حرفهایترین رسانههای دنیا است. شما در این رسانه با اخباری که آشکارا سوگیری به نفع یک گروه یا کشور، با علیه گروه و کشوری دیگر داشته باشد روبرو نمیشوید.
یا اصطلاحاتی همچون «مدعیان حقوق بشر»، «دستنشانده»، «دروغگو»، «جنایتکار» و... که روزانه از اخبار صدا و سیمایمان بارها میشنویم، در بیبیسی به گوش نمیخورد. با این وجود همه میدانیم که بیبیسی هم به نفع جریانها و گروههایی خاص سوگیری دارد و هم زیرآب گروهها و کشورهای مقابل را میزند. اما این کار را آنچنان حرفهای انجام میدهد که در ناخودآگاه آدمیزاد رخنه میکند.
همین رفتار به ظاهر حرفهای باعث شده که این رسانه، پرمخاطبترین رسانه در حوزه زبان فارسی باشد. هم ایرانیان و هم افغانستانیها بیبیسی را با فاصلهای بسیار زیاد، رسانه نخست خبررسانیشان کردهاند. بیش از چهار میلیون و سیصد هزار نفر در فیسبوک، یک میلیون و نیم در اینستاگرام، نهصد و پنجاه هزار نفر در تلگرام و به همین اندازه هم در توئیتر، بیبیسی را دنبال میکنند. بیبیسیای که سالهاست در ایران فیلتر شده و با این وجود، این همه دنبالکننده دارد.
بیبیسی همچنین رسانهای است که امکان بیان دیدگاههای مختلف را فراهم میکند. اگرچه در راستای سیاستهای انگلستان، همیشه به یک گروه امکان بسیار بیشتری در این راه میدهد. اما در حالیکه تجزیهطلبان و خارجنشینان پای ثابت برنامههای بیبیسی هستند، ایراندوستان و شهروندان داخل کشور نمیتوانند به راحتی در برنامههای بیبیسی شرکت کرده و دیدگاههایشان را با بینندگان، شنوندگان یا خوانندن در میان بگذارند.
بنابراین تنها یک گروه از دیدگاهها یکهتاز میداناند و خواه ناخواه پیامدهای ویرانگرشان را بر اندیشه مردم ایران باقی میگذارند.
برای نمونه، در جریان برگزاری همهپرسی استقلال عراق، بیبیسی همچون دولت انگلیس بهظاهر بیطرف بود. اما پوشش خبری وسیعی که در این زمینه داشت، و همچنین افرادی که بهعنوان کارشناس دعوت میکرد (که عموماً جدایی و استقلال را حق طبیعی کردها میدانستند) نشان میداد که خواسته بیبیسی و دولت انگلیس چیست.
در این میان چنانچه کسی از داخل ایران بخواهد در مقابل جریانهای جداییطلب بایستد، دیر یا زود باید پاسخگوی نهادهای امنیتی باشد. دستکم تجربه شخصی نگارنده این را نشان میدهد. گمان نمیرود در هیچ کشور دیگری در دنیا نویسندهای را بازخواست کنند که چرا از میهندوستی مینویسد.
طبیعتا وقتی هیچ رسانه داخلیای جذابیت و قدرت رقابت با چنین رسانههایی را ندارد، یا باید در بیبیسی به مقابله با جریانهای تفرقهافکن رفت یا رسانههای داخلی معیارهای حرفهایشان را آنچنان ارتقا دهند تا بتوانند مخاطبان گستردهتری به خود کشانده و امثال بیبیسی را از یکهتاز میدان بودن به زیر آورند.
حالا اینکه ما نتوانستهایم مخاطبان افغانستانی را به رسانههایمان جذب کنیم، دیگر جای خود دارد. بسیاری از رسانههای داخلی، بهویژه آنهایی که قدرت و سرمایه بیشتری دارند، اصولا مخالف مباحثی درباره نزدیکیهای فرهنگی غیرمذهبی (بر پایه زبان و تاریخ و...) هستند و آنرا به نادرست در مقابل اسلام میبینند.
با این اوضاع، باید هر روز به جای اینکه رسانههایمان مخاطبان را به سوی خود جذب کنند، به تحلیل اینکه چرا بیبیسیها چنین رفتاری دارند و چرا «آمدنیوز»ها مخاطبان زیادی دارند بپردازند. و نویسندگانی که در خاک کشور میتوانند در خدمت ایران باشند، گاهی از سر ناچاری کشور را ترک کرده و دیر یا زود به دام رسانههایی میافتند که چشم دیدن ایران را ندارند.
ایران جزو معدود کشورهایی است که بخش زیادی از شهروندانش، اخبار و تحلیلهای مربوط به کشورشان را از رسانههایی که در کشورهای دیگر مستقر است میخوانند. بر همین پایه تا زمانی که رسانههای واقعا مستقل و آزاد نداشته باشیم، نباید انتظاری جز این داشت.
امیر هاشمی مقدم
#ایران_بزرگ_فرهنگی
@IrBozorg
Forwarded from 🌐سَرزَمینِ شیر و خُورشید🌐
🔥 یاد بگیریم برای نامیدن جشنهای زیبایمان، از واژگان درست بهره بگیریم ❗️
❌ سال نو!
✅ نوروز ✔️
❌ روز طبیعت!
✅ سیزدهبدر ✔️
❌ چهارشنبه آخرِ سال!
✅ چهارشنبهسوری ✔️
#ایران_بزرگ_فرهنگی
@irandoostan
❌ سال نو!
✅ نوروز ✔️
❌ روز طبیعت!
✅ سیزدهبدر ✔️
❌ چهارشنبه آخرِ سال!
✅ چهارشنبهسوری ✔️
#ایران_بزرگ_فرهنگی
@irandoostan
Forwarded from رنسانس ایرانی🌱IRCF
سرزمین های جدا شده از ایران
در ۲۰۰ سال گذشته!
سه سرزمین شمالی را روسیه و سه سرزمین خاوری و جنوبی را انگلیس از ایران جدا کردند.
#بازگشت_به_پادشاهی و به روز کردن قانون مربوطه آن یعنی احیای شکوه و عظمت #ایران_بزرگ_فرهنگی
پاینده ایران
#رستاخیز_فیروزه_ای 💎
#فیروز_جامگان
#جاویدشاه
#بگوبرگردشاه
در ۲۰۰ سال گذشته!
سه سرزمین شمالی را روسیه و سه سرزمین خاوری و جنوبی را انگلیس از ایران جدا کردند.
#بازگشت_به_پادشاهی و به روز کردن قانون مربوطه آن یعنی احیای شکوه و عظمت #ایران_بزرگ_فرهنگی
پاینده ایران
#رستاخیز_فیروزه_ای 💎
#فیروز_جامگان
#جاویدشاه
#بگوبرگردشاه