🔷️ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ﭘﺎﺩﺷﺎهی پارلمانی🔷️
611 subscribers
18.7K photos
11.3K videos
320 files
25.9K links
سرنگونی جمهوری اﺷﻐﺎﻟﮕﺮ اسلامی و بازگشت به آیین ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ پادشاهی پارلمانی تنها راه رهایی نیا خاکمان ایران است

https://telegram.me/SDPadshahiparlemani1
Download Telegram
🌹🌹🌹📚زندگی نامه #کوروش_بزرگ📚🌹🌹🌹

#قسمت_دوم

👉 @great_cyrus
از آنجا اخلاقاً آرامتر شده بود نسبت به دوستانش بیشتر مهربانی از خود نشان می داد.کوروش بزرگ در واقع به هنگام تمرین های ورزشی،از قبیل سوارکاری و تیراندازی و غیره، که جوانان هم سن و سال اغلب با هم رقابت می کنند،او برای آنکه رقیبان خود را ناراحت و عصبی نکند آن مسابقه هایی را انتخاب نمی کرد که می دانست در آنها از ایشان قوی تر است و حتماً برنده خواهد شد،بلکه آن تمرین هایی را انتخاب می نمود که در آنها خود را ضعیف تر از رقیبانش می دانست،و ادعا می کرد که از ایشان پیش خواهد افتاد و از قضا در پرش با اسب از روی مانع ونبرد با تیر وکمان و نیزه اندازی از روی زین،با اینکه هنوز بیش از اندازه ورزیده نبود،اول می شد.

کوروش وقتی هم مغلوب می شد نخستین کسی بود که به خود می خندید. از آنجا که شکست های کوروش در مسابقات وی را از تمرین و تلاش در آن بازیها دلزده و نومید نمی کرد،و برعکس با سماجت تمام میکوشید تا در دفعه ی بعد در آن بهترکامیاب شود؛در اندک مدت به درجه ای رسیدکه در سوارکاری با رقیبان خویش برابر شد و بازهم چندان شور و حرارت به خرج می داد تا سرانجام از ایشان هم جلو زد. وقتی کوروش در این زمینه ها تعلیم و تربیت کافی یافت به طبقه ی جوانان هیجده تا بیست ساله درآمد،و در میان ایشان با تلاش و کوشش در همه ی تمرین های اجباری،با ثبات و پایداری ، با احترام وگذشت به سالخوردگان و با فرمانبردایش از استان انگشت نما گردید. »


زندگی کوروش جوان بدین حال ادامه یافت تا آنکه یک روز اتفاقی روی داد که مقدر بود زندگی کوروش را دگرگون سازد؛« یک روز که کوروش در ده بایاران خود بازی می کرد و از طرف همه ی ایشان در بازی به عنوان پادشاه انتخاب شده بود پیشآمدی روی دادکه هیچکس پی آمدهای آنرا پیش بینی نمی کرد. کوروش بر طبق اصول و مقررات بازی چند نفری را به عنوان نگهبانان شخصی و پیام رسانان خویش تعیین کرده بود. هر یک به وظایف خویش آشنا بود و همه می بایست از فرمانهاو دستورهای فرمانروای خود در بازی اطاعت کنند.


یکی از بچه ها که دراین بازی شرکت داشت و پسریکی از نجیب زادگان ماد به نام آرتمبارس بود،چون با جسارت تمام ازفرمانبری از کوروش خودداری کردتوقیف شد و بر طبق اصول و مقررات واقعی جاری در دربار پادشاه اکباتان شلاقش زدند. وقتی پس از این تنبیه،که جزو مقررات بازی بود،ولش کردند پسرک بسیار خشمگین و ناراحت بود،چون با او که فرزند یکی از نجبای قوم بود همان رفتار زننده و توهین آمیزی راکرده بودندکه معمولاً با یک پسر روستایی حقیر میکنند.

👉 @great_cyrus
رفت و شکایت به پدرش برد. آرتمبارس که احساس خجلت و اهانت فوق العاده ای نسبت به خود کرد از پادشاه بارخواست،ماجرا را به استحضار او رسانید و از اهانت و بی حرمتی شدید و آشکاری که نسبت به طبقه ی نجبا شده بود شکوه نمود. پادشاه کوروش و پدرخوانده ی او را به حضور طلبید و عتاب و خطابش به آنان بسیار تند و خشن بود. به کوروش گفت: «این تویی،پسر روستایی حقیری چون این مردک،که به خودجرئت داده و پسر یکی از نجبای طراز اول مرا تنبیه کرده ای؟ »

کوروش جواب داد:

«هان ای پادشاه!من اگرچنین رفتاری با او کرده ام عملم درست و منطبق بر عدل و انصاف بوده است. بچه های ده مرا به عنوان شاه خود در بازی انتخاب کرده بودند،چون به نظرشان بیش ازهمه ی بچه های دیگر شایستگی این عنوان را داشتم. باری،در آن حال که همگان فرمان های مرا اجرا می کردند این یک به حرفهای من گوش نمی داد. »

@great_cyrus
استیاگ دانست که این یک چوپان زاده ی معمولی نیست که اینچنین حاضر جوابی می کند!در خطوط چهره ی او خیره شد،به نظرش شبیه به خطوط چهره ی خودش می آمد. بی درنگ شاکی و پسرش رامرخص کرد و آنگاه میتراداتس را خطاب قرار داده بی مقدمه گفت : « این بچه را از کجا آورده ای؟»چوپان بیچاره سخت جا خورد،من من کنان سعی کرد قصه ای سر هم کند و به شاه بگوید ولی وقتی که استیاگ تهدیدش کرده که اگر راست نگوید همانجا پوستش را زنده زنده خواهد کند،تمام ماجرا را آنسان که می دانست برایش بازگفت.

استیاگ بیش ازآنکه از هارپاگ خشمگین شده باشد از کوروش ترسیده بود. بار دیگر مغان دربار و معبران خواب رابرای رایزنی فراخواند...

🌹پایان قسمت #دوم🌹

ادامه دارد...❤️

@great_cyrus
Forwarded from پیوند نگار
#منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی

قبل و بعد از ٥٧

1⃣ قسمت اول 🔽

در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :

⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند

سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:

🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.

🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.

🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.

🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.

🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.

🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و می‌گویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.

iran times

در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .

هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...

2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Forwarded from پیوند نگار
#منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی

قبل و بعد ار ٥٧

2⃣ #قسمت_دوم 🔽

#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️

با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .

از این نکته شروع کنیم که :

◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .

علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه می‌کنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...

از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.

همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».

در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.

البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.

لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .

قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .

اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.

به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.

طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .

3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
🔴من محمدرضا پهلوی شاه ایران و خلبان شهباز هستم.

#قسمت_دوم

شاه برای استراحت به اتاقی که برای استراحت آماده شده بود رفته و روی تخت کوچک تا شو ارتشی که در آنجا برای ایشان مهیا ش

ده بود کمی دراز کشیده و دوباره به میز مذاکره بر می گشت.

در آخر مدت ۴ ساعت مذاکره، کشور ایران به رهبری مدبرانه و برنامه ریزی دقیق به تمام هدف هائی که می خواستند رسیدند. صدام حسین خسته، گیج و خواب آلود تازه فهمید بازی را کاملاً به محمد رضا شاه فقید باخته بود.

شاه دستور داد که این قرار داد در سازمان ملل متحد ثبت شود و به نام قرار داد الجزایر نامیده شود.

این پایانی بود بر اختلافات مرزی ایران و عراق و البته شکست بزرگی برای صدام حسین که پس از وقوع انقلاب مذهبی فرصتی بدست آورد برای عقده گشایی و نهایتا پس از ۸ سال جنگ با شیر مردان و زنان ایران بار دیگر ناچار به پذیرش معاهده الجزایر شد...
۴۰۰ سال است که در خاورمیانه بر سر آب و زمین دعواست!!

اختلاف سوریه و ترکیه مربوط به امروز نیست سالهاست.
دعوای عربستان و یمن و عراق و کویت و قطر هم مربوط به امروز نیست.

از زمانیکه لورنس پا به عربستان گذاشت دعوا بود! کنفرانس صلح الجزایردر ۱۹۷۵ به خاطر چشم و ابروی صدام نبود به خاطر پرهیز از جنگ در خاورمیانه بود.
سالها بود عراق میگفت "الکویته" مال من است! عربستان میگفت یمن خاک من است! قطر و بحرین و عمان هم ، خانه هایشان برروی شن های داغ بنا شده بود که با وزش هر بادی برباد رفته بودند! از سپتامبر ۱۹۷۳ که تانکهای اسرائیل به طرف بلندیهای جولان و صحرای سینا و خلیج عقبه سرازیر شد،
شاه متوجه شد که باز هم نقشه جغرافیای سیاسی خاورمیانه در حال تغییر است!!
وقتیکه در کنفرانس ۱۴ نوامبر اتحادیه عرب از انور سادات ایراد گرفتند که چرا ۶ روزه تسلیم شدی؟! پاسخ داده بود:
مصر ۶ روز جنگید ۶۰ سال فاحشه صادر خواهد کرد!! نوبت همه تان خواهد رسید"!!

روزیکه قرار شد شاه از ایران برود *ملک حسین پادشاه اردن به طور خصوصی به دیدار شاه آمد. ۲۷ دسامبر ۱۹۷۸ در کاخ نیاوران ملک حسین پادشاه اردن هاشمی به محمدرضا شاه گفت: نرو، زیر پای مردم خاورمیانه نفت نیست، بشکه های باروت است!! اگر بروی خاورمیانه رفتنیست.

شاه پاسخ داده بود: قیمت این رفتن را مردمی خواهند پرداخت که نمیدانند برقراری صلح در منطقه ای با میلیارد ها دلار منابع طبیعی و انرژی کار هر حکومتی نیست!! من در مقابل مردم خود نخواهم ایستاد. سلطنت بر روی جنازه های مردم کشورم خواست من نیست. برای من رفاه و آینده مردم ایران مهم است .

مشکل باروت زیر پای مردم خاورمیانه تقصیرمن نیست، تولید روزانه ۳۰ میلیون بشکه نفت همه دنیا را به خاورمیانه میکشد و بعد از رفتن من، میدانم که خاورمیانه رفتنیست..."

پادشاهی که ۲۰ روز بعد از این سخنان از ایران رفت و شاید گریه اون روز او در مهرآباد برای امروز من ایرانی بود.

(پایان)

🌹نوشته استاد نادر گرامیان