🔷️ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ﭘﺎﺩﺷﺎهی پارلمانی🔷️
611 subscribers
18.7K photos
11.3K videos
320 files
25.9K links
سرنگونی جمهوری اﺷﻐﺎﻟﮕﺮ اسلامی و بازگشت به آیین ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ پادشاهی پارلمانی تنها راه رهایی نیا خاکمان ایران است

https://telegram.me/SDPadshahiparlemani1
Download Telegram
بررسی نظام‌های حکومتی جهان: نظام #پادشاهی_پارلمانی چیست؟


نظام پادشاهی [پارلمانی] بر پایه تفکیک مسئولیت‌ها میان قوای سه‌گانه مقننه، قضاییه و مجریه است. احزاب سیاسی در یک رقابت دموکراتیک، نمایندگانی را با رای مردم به پارلمان (یا همان مجلس شورای ملی) می‌فرستند.

هنگامی‌که نمایندگان به نامزد نخست وزیری احزاب حائز اکتریت، رای اعتماد دادند، پادشاه با برگزیدن وی به عنوان نخست وزیر کشور، پشتیبانی قانونی و معنوی خویش را از وی اعلام می‌دارد.

نخست وزیر و هیئت دولتش تا هنگامی‌که مورد تایید نمایندگان مردم در مجلس هستند و خشنودی #ملت را تامین می‌کنند، در جایگاه خویش بدون محدودیت زمانی می‌مانند و اگر اعتماد پارلمان را از دست بدهند، بیدرنگ برکنار می‌شوند

بدون آنکه برای یک دوره چهارساله (یا بیشتر) که ویژگی نظام‌های جمهوری است، به کشور تحمیل شوند به عبارت دیگر قدرت درنظام پادشاهی پارلمانی، فردی و موروثی نیست زیرا قوه مجریه دراختیار نخست وزیر، وزیرانش و پارلمان قرار دارد که در هر همه پرسی توسط مردم تایید می‌گردد و با برکنار می‌شود

#پادشاه گرچه رییس کشور است (به غیر از ژاپن و سوئد که پادشاه حتی عنوان رییس کشور را هم دارا نیست) ولی فاقد قدرت گسترده است و بنابراین پاسخگوی کاستی‌ها و ناتوانی‌های قوه مجریه نیست. بنابراین #پادشاهی_پارلمانی حکومت فردی نیست.

#نخست_وزیر منتخب پارلمانی که خود برآمده از #اراده_ملی است رییس قوه مجریه است و نه #نهاد_پادشاهی.

#نهاد_پادشاهی، سُنتی ریشه‌دار در #تاریخ_ایران است ولی اکنون نقشی کاملا نمادین می‌تواند دارا باشد. در #ایران، پادشاه می‌تواند نماد یکپارچگی تیره‌های گوناگون کشور باشد.

👑


در عصر کُهن‌تر هم در انگلستانِ سده هفدهم، پس از یازده سال جمهوری به سیستم پادشاهی برگشت پادشاهی‌ پارلمانی گردید.
. بر خلاف تبلیغات برخی جمهوری‌خواهان که می‌گویند اگر نظام پادشاهی در کشوری برافتاد دیگر برگشتنی نیست، در چند نمونه، بازگشت پادشاهی به کشوری را پس از دوره‌ای جمهوری سراغ داریم. در عصر کنونی، اسپانیا که پس از ژنرال فرانکو شاهد بازگشت خوان کارلوسِ پادشاه و نهادینه شدن دموکراسی بود، نمونه زنده‌ای است. همچنین کامبوج که پس از سال‌ها جنایات خمرهای سرخ در دهه‌های هفتاد و هشتاد، در سال ۱۹۹۳ گواه بازگشت پادشاهی و آرامش بود، مثال مناسب دیگری است
تمام بدبختی ما همین است که خودمان راه رفتن بلد بودیم اما این لشگر روشنفکرنمایان انگلیسی آمدند به شما راه رفتن کبک را بیاموزند. یک عمر فریاد کشیدم هر ملتی شیوه و سنت خودش را در حکومتداری دارد خودتان را با کشورهای تازه بنیاد و بی هویتی مانند جمهوری های موز که نه هویت دارند نه سنت تاریخی سیاسی اما سودی ندارد گویی با دیوار سخن میگویم.
یک بار ملت انگلیس یک غلطی کردند جمهوری را آزمودند از دل آن دیکتاتوری کرامول درآمد با یک انقلاب خونین کرامول را سرنگون کردند و دیگر سخن از جمهوری نکردند
یک بار ملت اسپانیا در دام جمهوریت فرانکویی افتادند پس از سالها با گفتن غلط کردیم شاهزاده خوان کارلوس را از ایتالیا بازگردانیدند و دور جمهوری را خط کشیدند.
اما شگفتا از عده ای از مردم ایران شگفتا از این لشگر سبک مغز لعنت بر این دسیسه و مکر و فریب انگلیسی ها که رقیب استعمار گر خود فرانسه را ازپادشاهی خلع و سمبل حکومت های جمهوری شد و نتیجه آن کاملا مشخص است
شگفتا از این روشنفکر نمایان انگلوفیل که هزاربار دیگر از این سوراخ جمهوریت گزیده شوند تا ایران را به کل به فنا ندهند دست بردار نیستند