Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎