Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
5⃣ #قسمت_پنجم 🔽
◀️ ادامه #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این موارد که لیست بلند بالایی می توان برای آن تعیین کرد تنها در سیستم سیاسی می تواند اتفاق بیافتد که انسان به معنای عام ان در کانون تلاشهای خود بعنوان هدف قرار بگیرد و هر آنچه بعتوان مدیران و تصمیم سازان و مجریان آنها انجام می دهند برای انسان بوده و بخاطر انسان تلاش کنند و فلسفه وجودیشان افزلیش کیفیت زندگی او و تامینشرایط رضایت کلی از زیست برای انسان را ایحاد کند .
تنها چنین سیستمی هست که می تواند در جهن رسد و بالندگی زندکی انسانها تلاش کرده و نتیجه لازم را بگیرد .
لذا برای مقایسه نخوه زندگی و میران بهره مندی انسانها در همان گام اول مقایسه ریالی نتیجه بخش نخواهد بود، بلکه در اولین گام باید سوال کرد سیستم مدیریت ان دوره به انسانهای هم عصر خود چه اندازه ارزش و اهمیت میداده و آیا تلاشهای او انسان به معنای عام را بعنوان هدف در کانون توجه خود داشت یا نه ؟
#نتیحه ...
در مجموع باید کیفیت زندگی را در حدی که موجب ایجاد رضایت کلی از زندگی و زیست طبیعی باشد را فراهم نمود.
در این صورت میتوان گفت پیشرفتی انجام شده است که رفاهی طبیعی از دست نرفته و امکانات رفاهی تکنولوزیکی بیشتری اضافه شده است . و این مهم زمانی حاصل می شود که سازمان مدیریت حانعه انسان مخور بوده و همه چیری را برای انسان تامین کرده و به نیازهای او ماسخ داوه و اقوان به تفسیر و تاویل انسان نکرده و نخواهد جیری بیشتر از انجه عینیت کلی اوست بر انسان تحمیل کند و او را دارای حق انتخاب در تمام حوزه ها دانسته و حداقلی از قوانین مدنی را برای ایجاد نظم لازم برای پیشبرد یک زندکی دلپدیر ایجاد و اعمال کند و احازه دهد انسانها خود زندگی کنند .
◀️ #قیاس_دوره_قبل_و_بعداز٥٧ ⬇️
اگر قصد مقایسه ایران قبل و بعد از ٥٧ باشد، می توان با توجه به فاکتور #رضایت_کلی_مردم_از_زندگی در دو دوره زمانی توجه کرد .
نکته آشکاری برای این دو مقوله در دسترس است :
در سال ٥٧ طبق اظهارات متفق القول همه انقلابیون هیج کس بخاطر فقر و فلاکت و نارضایتی از وضعیت زندگی و معاش و کسب و کار انقلاب نکرد . بلکه انگیزه انقلاب را در دو گروه مختلف می توان دو موضوع متفاوت خلاصه کرد .
گروهی که خود را روشنفکران از اقسام و گرایش های مختلف میدانستند، انگیزه انقلاب خود را #نبود_آزادیهای_سیاسی و بسته بودن فضای سیاسی و تک قطبی بودن آن و آنچه آنها از آن تحت عنوان استبداد سیاسی شاه می نامیدند، بود .
این گروه بعد از انقلاب با فاصله اندکی از پبروزی بشدت سرکوب شده و گروهی که مقاومت کردتد محبوس شدند، برخی که اقداماتی انجام دادند اعدام شدند و برخی بخاطر شکستی که خوردند سرخورده شده و دچار سیاست زدگی گشته و منزوی شدند و گروهی دیکر جلای وطن شده و در طول این سالها از آرمانهای اولیه خود عدول کرده و بنوعی دچار استحاله شده و به ابزار دست رژیم تبدیل و بعنوان اپوزسبون صادراتی در خدمت رژیم اسلامی درآمدند . یعنی حتی امکان فعالیت های قبل از ٥٧ را هم پیدا نکردند و آزادی های موحود در قبل از ٥٧ هم از بین رفت . اما این گروههای آزادیخواه بنوعی با رژیم دیکتاتوری #دینی_نظامی_امنیتی کنار آمده و همکاری کردند. یعنی این گروه در ادعای خود صادق نبودند و اتفاقا از فضای نسبی سیاسی استفاده میکرده اند و نشان دادندکه در مقابل دیکتاتوری توانایی اقدام نداشتند.
اما گروه حاکم که توانستند پیروزی انقلاب را به نفع خود تمام کنند روحانیون و مذهبی ها بودند که صراحتا گفتند انگیزه آنها اجرای احکام شرعی در کشور بود و به آزادی باور نداشته و حتی آزادی های مدنی زمان شاه را هم از بین بردند.
در نمودار نیازهای مزلو مطالبه آزادی در مقوله نیازهای برتر خودشکوفایی و عزت نفس دسته بندی می شود که بالاتر از سه دسته نیاز یعنی نیاز به عشق و احترام و نیاز به ایمنی و نیازهای فیزیولوژیک می باشند.
یعنی بعد از تامین این نیازها به مقوله نیازهای برتر می رسیم.
بدینسان انسان اجتماعی قبل از انقلاب به مرحله نیازهای متعالی رسیده و از نیازهای ابتدایی و فیزیولوزیکی گذشته بود. لذا انقلاب ٥٧ ریشه در نارضایتی های در نیازهای متعالی داشت .
اما امروز اگر به اعتراضات مردم توجه شود، اعتراض به مشکلات معیشتی و بیکاری و فقر و فلاکت می باشد. یعنی نارضایتی ها به مرحله نیازهای ابتدایی و فیزیولوژیک رسیده، بهمین دلیل در ردیف انسانهای اندوهگین و نگران و افسرده تقسیم بندی می شوند .
این مقایسه تصویر روشنی از تفاوت دو دوره ارائه می کند .
نکته دوم که باید دقت کرد این است :
اگر در ٥٧ انقلاب نمی شد وضعیت کشور الان در جه شرایطی بود؟
و با توجه به روند چهل سال گذشته ادامه و استمرار این روند به کجا منتهی می شود؟
با این قیاس هم می شود پیش بینی هایی در زمینه های مختلف جهت مقایسه دو دوره ارائه نمود.
⏺ #پایان ⏩
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
5⃣ #قسمت_پنجم 🔽
◀️ ادامه #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این موارد که لیست بلند بالایی می توان برای آن تعیین کرد تنها در سیستم سیاسی می تواند اتفاق بیافتد که انسان به معنای عام ان در کانون تلاشهای خود بعنوان هدف قرار بگیرد و هر آنچه بعتوان مدیران و تصمیم سازان و مجریان آنها انجام می دهند برای انسان بوده و بخاطر انسان تلاش کنند و فلسفه وجودیشان افزلیش کیفیت زندگی او و تامینشرایط رضایت کلی از زیست برای انسان را ایحاد کند .
تنها چنین سیستمی هست که می تواند در جهن رسد و بالندگی زندکی انسانها تلاش کرده و نتیجه لازم را بگیرد .
لذا برای مقایسه نخوه زندگی و میران بهره مندی انسانها در همان گام اول مقایسه ریالی نتیجه بخش نخواهد بود، بلکه در اولین گام باید سوال کرد سیستم مدیریت ان دوره به انسانهای هم عصر خود چه اندازه ارزش و اهمیت میداده و آیا تلاشهای او انسان به معنای عام را بعنوان هدف در کانون توجه خود داشت یا نه ؟
#نتیحه ...
در مجموع باید کیفیت زندگی را در حدی که موجب ایجاد رضایت کلی از زندگی و زیست طبیعی باشد را فراهم نمود.
در این صورت میتوان گفت پیشرفتی انجام شده است که رفاهی طبیعی از دست نرفته و امکانات رفاهی تکنولوزیکی بیشتری اضافه شده است . و این مهم زمانی حاصل می شود که سازمان مدیریت حانعه انسان مخور بوده و همه چیری را برای انسان تامین کرده و به نیازهای او ماسخ داوه و اقوان به تفسیر و تاویل انسان نکرده و نخواهد جیری بیشتر از انجه عینیت کلی اوست بر انسان تحمیل کند و او را دارای حق انتخاب در تمام حوزه ها دانسته و حداقلی از قوانین مدنی را برای ایجاد نظم لازم برای پیشبرد یک زندکی دلپدیر ایجاد و اعمال کند و احازه دهد انسانها خود زندگی کنند .
◀️ #قیاس_دوره_قبل_و_بعداز٥٧ ⬇️
اگر قصد مقایسه ایران قبل و بعد از ٥٧ باشد، می توان با توجه به فاکتور #رضایت_کلی_مردم_از_زندگی در دو دوره زمانی توجه کرد .
نکته آشکاری برای این دو مقوله در دسترس است :
در سال ٥٧ طبق اظهارات متفق القول همه انقلابیون هیج کس بخاطر فقر و فلاکت و نارضایتی از وضعیت زندگی و معاش و کسب و کار انقلاب نکرد . بلکه انگیزه انقلاب را در دو گروه مختلف می توان دو موضوع متفاوت خلاصه کرد .
گروهی که خود را روشنفکران از اقسام و گرایش های مختلف میدانستند، انگیزه انقلاب خود را #نبود_آزادیهای_سیاسی و بسته بودن فضای سیاسی و تک قطبی بودن آن و آنچه آنها از آن تحت عنوان استبداد سیاسی شاه می نامیدند، بود .
این گروه بعد از انقلاب با فاصله اندکی از پبروزی بشدت سرکوب شده و گروهی که مقاومت کردتد محبوس شدند، برخی که اقداماتی انجام دادند اعدام شدند و برخی بخاطر شکستی که خوردند سرخورده شده و دچار سیاست زدگی گشته و منزوی شدند و گروهی دیکر جلای وطن شده و در طول این سالها از آرمانهای اولیه خود عدول کرده و بنوعی دچار استحاله شده و به ابزار دست رژیم تبدیل و بعنوان اپوزسبون صادراتی در خدمت رژیم اسلامی درآمدند . یعنی حتی امکان فعالیت های قبل از ٥٧ را هم پیدا نکردند و آزادی های موحود در قبل از ٥٧ هم از بین رفت . اما این گروههای آزادیخواه بنوعی با رژیم دیکتاتوری #دینی_نظامی_امنیتی کنار آمده و همکاری کردند. یعنی این گروه در ادعای خود صادق نبودند و اتفاقا از فضای نسبی سیاسی استفاده میکرده اند و نشان دادندکه در مقابل دیکتاتوری توانایی اقدام نداشتند.
اما گروه حاکم که توانستند پیروزی انقلاب را به نفع خود تمام کنند روحانیون و مذهبی ها بودند که صراحتا گفتند انگیزه آنها اجرای احکام شرعی در کشور بود و به آزادی باور نداشته و حتی آزادی های مدنی زمان شاه را هم از بین بردند.
در نمودار نیازهای مزلو مطالبه آزادی در مقوله نیازهای برتر خودشکوفایی و عزت نفس دسته بندی می شود که بالاتر از سه دسته نیاز یعنی نیاز به عشق و احترام و نیاز به ایمنی و نیازهای فیزیولوژیک می باشند.
یعنی بعد از تامین این نیازها به مقوله نیازهای برتر می رسیم.
بدینسان انسان اجتماعی قبل از انقلاب به مرحله نیازهای متعالی رسیده و از نیازهای ابتدایی و فیزیولوزیکی گذشته بود. لذا انقلاب ٥٧ ریشه در نارضایتی های در نیازهای متعالی داشت .
اما امروز اگر به اعتراضات مردم توجه شود، اعتراض به مشکلات معیشتی و بیکاری و فقر و فلاکت می باشد. یعنی نارضایتی ها به مرحله نیازهای ابتدایی و فیزیولوژیک رسیده، بهمین دلیل در ردیف انسانهای اندوهگین و نگران و افسرده تقسیم بندی می شوند .
این مقایسه تصویر روشنی از تفاوت دو دوره ارائه می کند .
نکته دوم که باید دقت کرد این است :
اگر در ٥٧ انقلاب نمی شد وضعیت کشور الان در جه شرایطی بود؟
و با توجه به روند چهل سال گذشته ادامه و استمرار این روند به کجا منتهی می شود؟
با این قیاس هم می شود پیش بینی هایی در زمینه های مختلف جهت مقایسه دو دوره ارائه نمود.
⏺ #پایان ⏩
Telegram
attach📎