‌بولدوزر اشکم روان شدجیگرم راخون مکن
در دلم عشق وطن باشد دلم را خون مکن

سنگ ها از سینه ام بردار و خاک از #پیکرم
من( #رضاشاهم)مرا زین بیشتر محزون مکن

من که مجنون وطن هستم ندارم خانه یی
این همه ظلم و ستم با عاشق مفتون مکن

من که داغ نوجوانان وطن دارم به دل
#پیکرم را بلدوزربا تیغه ات داغون مکن

شنل #سربازیم بردار و بر دوشم گذار
های بنال ای بولدوزر برپیکرم افغون مکن

با توهستم بولدوزر بامن به کرمانشان بیا
مسکن شیران من ای بولدوزر ویرون مکن

من به کرمانشان روم دیشب شنیدم دخترک
گفت ما ای جا یخ زدیم سرما ویخبندون مکن

های بنال ای بلدوزر اندر سر پل ذهاب
درزمستان کومه هارا بیشتر ویلون مکن

شنل سربازیم پوشم به جسم دخترک
تا بسازم خانه اش را داغ من افزون مکن

با توهستم بلدوزر های بلدوزر هردم بنال
این قدر بی حرمتی با خلق خوزستون مکن

کارگران شادگان بیکار و بیمار و فقیر
در خفاجیه جوانان راهی زندون مکن

#رکس_آبادان من ای بلدوزرآتیش گرفت
خاک #خوزستان من درزیرگل مدفون مکن

های بنال ای بلوزر از کرخه و کارون بگو
زنده رود اصفهان را سهم رفسنجون مکن

قامتم را خورد کردند ازغم و رنج وطن
مثل خلخالی و ریشهری مرا مدیون مکن

من شنل با آن کلاه وچکمه ام پوشیده ام
حکم کردم( خرعل )خاین دگرطغیون مکن

گر گرفته چار ستون پیکرم در سیستان
آن کپرهای دبستانی ایرانشهر راویرون مکن

های بنال ای بلدوزر از مرگ کارتن خوابها
گورخوابان را درون گورها مدفون مکن

با قطارهمراه من شومیرویم. سوی شمال
بر #خزر شیون نما بر کندوان افغون مکن