Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این که با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زندگی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موحب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد.
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم شد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط که منجر به واکنشهای مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر انکان بهره مندی از دارای ها و امکانات همدیگر حسادت و تنفر از دارایی های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمیهایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد. شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان اشنا شوند نه اینکه یا در راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار از مثلا سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها-بعد از زدن واکسنهای لازمه-حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شارپدمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوزیوی و تجاری لازم را قراهم نمود تا افراد بتوانتد با تلاشی در خور ان را بدست اورند و با فعالیت در حوزه مورد علافه و استعدلد خود هم موفقیتهای اجتناعی کسب کردع و هم درامد لازم را کسب کرده و هم برلی جامعه ثروت ایحاد کند. با اجرای سیاستهای تنش زا ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این که با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زندگی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موحب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد.
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم شد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط که منجر به واکنشهای مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر انکان بهره مندی از دارای ها و امکانات همدیگر حسادت و تنفر از دارایی های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمیهایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد. شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان اشنا شوند نه اینکه یا در راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار از مثلا سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها-بعد از زدن واکسنهای لازمه-حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شارپدمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوزیوی و تجاری لازم را قراهم نمود تا افراد بتوانتد با تلاشی در خور ان را بدست اورند و با فعالیت در حوزه مورد علافه و استعدلد خود هم موفقیتهای اجتناعی کسب کردع و هم درامد لازم را کسب کرده و هم برلی جامعه ثروت ایحاد کند. با اجرای سیاستهای تنش زا ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
5⃣ #قسمت_پنجم 🔽
◀️ ادامه #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این موارد که لیست بلند بالایی می توان برای آن تعیین کرد تنها در سیستم سیاسی می تواند اتفاق بیافتد که انسان به معنای عام ان در کانون تلاشهای خود بعنوان هدف قرار بگیرد و هر آنچه بعتوان مدیران و تصمیم سازان و مجریان آنها انجام می دهند برای انسان بوده و بخاطر انسان تلاش کنند و فلسفه وجودیشان افزلیش کیفیت زندگی او و تامینشرایط رضایت کلی از زیست برای انسان را ایحاد کند .
تنها چنین سیستمی هست که می تواند در جهن رسد و بالندگی زندکی انسانها تلاش کرده و نتیجه لازم را بگیرد .
لذا برای مقایسه نخوه زندگی و میران بهره مندی انسانها در همان گام اول مقایسه ریالی نتیجه بخش نخواهد بود، بلکه در اولین گام باید سوال کرد سیستم مدیریت ان دوره به انسانهای هم عصر خود چه اندازه ارزش و اهمیت میداده و آیا تلاشهای او انسان به معنای عام را بعنوان هدف در کانون توجه خود داشت یا نه ؟
#نتیحه ...
در مجموع باید کیفیت زندگی را در حدی که موجب ایجاد رضایت کلی از زندگی و زیست طبیعی باشد را فراهم نمود.
در این صورت میتوان گفت پیشرفتی انجام شده است که رفاهی طبیعی از دست نرفته و امکانات رفاهی تکنولوزیکی بیشتری اضافه شده است . و این مهم زمانی حاصل می شود که سازمان مدیریت حانعه انسان مخور بوده و همه چیری را برای انسان تامین کرده و به نیازهای او ماسخ داوه و اقوان به تفسیر و تاویل انسان نکرده و نخواهد جیری بیشتر از انجه عینیت کلی اوست بر انسان تحمیل کند و او را دارای حق انتخاب در تمام حوزه ها دانسته و حداقلی از قوانین مدنی را برای ایجاد نظم لازم برای پیشبرد یک زندکی دلپدیر ایجاد و اعمال کند و احازه دهد انسانها خود زندگی کنند .
◀️ #قیاس_دوره_قبل_و_بعداز٥٧ ⬇️
اگر قصد مقایسه ایران قبل و بعد از ٥٧ باشد، می توان با توجه به فاکتور #رضایت_کلی_مردم_از_زندگی در دو دوره زمانی توجه کرد .
نکته آشکاری برای این دو مقوله در دسترس است :
در سال ٥٧ طبق اظهارات متفق القول همه انقلابیون هیج کس بخاطر فقر و فلاکت و نارضایتی از وضعیت زندگی و معاش و کسب و کار انقلاب نکرد . بلکه انگیزه انقلاب را در دو گروه مختلف می توان دو موضوع متفاوت خلاصه کرد .
گروهی که خود را روشنفکران از اقسام و گرایش های مختلف میدانستند، انگیزه انقلاب خود را #نبود_آزادیهای_سیاسی و بسته بودن فضای سیاسی و تک قطبی بودن آن و آنچه آنها از آن تحت عنوان استبداد سیاسی شاه می نامیدند، بود .
این گروه بعد از انقلاب با فاصله اندکی از پبروزی بشدت سرکوب شده و گروهی که مقاومت کردتد محبوس شدند، برخی که اقداماتی انجام دادند اعدام شدند و برخی بخاطر شکستی که خوردند سرخورده شده و دچار سیاست زدگی گشته و منزوی شدند و گروهی دیکر جلای وطن شده و در طول این سالها از آرمانهای اولیه خود عدول کرده و بنوعی دچار استحاله شده و به ابزار دست رژیم تبدیل و بعنوان اپوزسبون صادراتی در خدمت رژیم اسلامی درآمدند . یعنی حتی امکان فعالیت های قبل از ٥٧ را هم پیدا نکردند و آزادی های موحود در قبل از ٥٧ هم از بین رفت . اما این گروههای آزادیخواه بنوعی با رژیم دیکتاتوری #دینی_نظامی_امنیتی کنار آمده و همکاری کردند. یعنی این گروه در ادعای خود صادق نبودند و اتفاقا از فضای نسبی سیاسی استفاده میکرده اند و نشان دادندکه در مقابل دیکتاتوری توانایی اقدام نداشتند.
اما گروه حاکم که توانستند پیروزی انقلاب را به نفع خود تمام کنند روحانیون و مذهبی ها بودند که صراحتا گفتند انگیزه آنها اجرای احکام شرعی در کشور بود و به آزادی باور نداشته و حتی آزادی های مدنی زمان شاه را هم از بین بردند.
در نمودار نیازهای مزلو مطالبه آزادی در مقوله نیازهای برتر خودشکوفایی و عزت نفس دسته بندی می شود که بالاتر از سه دسته نیاز یعنی نیاز به عشق و احترام و نیاز به ایمنی و نیازهای فیزیولوژیک می باشند.
یعنی بعد از تامین این نیازها به مقوله نیازهای برتر می رسیم.
بدینسان انسان اجتماعی قبل از انقلاب به مرحله نیازهای متعالی رسیده و از نیازهای ابتدایی و فیزیولوزیکی گذشته بود. لذا انقلاب ٥٧ ریشه در نارضایتی های در نیازهای متعالی داشت .
اما امروز اگر به اعتراضات مردم توجه شود، اعتراض به مشکلات معیشتی و بیکاری و فقر و فلاکت می باشد. یعنی نارضایتی ها به مرحله نیازهای ابتدایی و فیزیولوژیک رسیده، بهمین دلیل در ردیف انسانهای اندوهگین و نگران و افسرده تقسیم بندی می شوند .
این مقایسه تصویر روشنی از تفاوت دو دوره ارائه می کند .
نکته دوم که باید دقت کرد این است :
اگر در ٥٧ انقلاب نمی شد وضعیت کشور الان در جه شرایطی بود؟
و با توجه به روند چهل سال گذشته ادامه و استمرار این روند به کجا منتهی می شود؟
با این قیاس هم می شود پیش بینی هایی در زمینه های مختلف جهت مقایسه دو دوره ارائه نمود.
⏺ #پایان ⏩
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
5⃣ #قسمت_پنجم 🔽
◀️ ادامه #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این موارد که لیست بلند بالایی می توان برای آن تعیین کرد تنها در سیستم سیاسی می تواند اتفاق بیافتد که انسان به معنای عام ان در کانون تلاشهای خود بعنوان هدف قرار بگیرد و هر آنچه بعتوان مدیران و تصمیم سازان و مجریان آنها انجام می دهند برای انسان بوده و بخاطر انسان تلاش کنند و فلسفه وجودیشان افزلیش کیفیت زندگی او و تامینشرایط رضایت کلی از زیست برای انسان را ایحاد کند .
تنها چنین سیستمی هست که می تواند در جهن رسد و بالندگی زندکی انسانها تلاش کرده و نتیجه لازم را بگیرد .
لذا برای مقایسه نخوه زندگی و میران بهره مندی انسانها در همان گام اول مقایسه ریالی نتیجه بخش نخواهد بود، بلکه در اولین گام باید سوال کرد سیستم مدیریت ان دوره به انسانهای هم عصر خود چه اندازه ارزش و اهمیت میداده و آیا تلاشهای او انسان به معنای عام را بعنوان هدف در کانون توجه خود داشت یا نه ؟
#نتیحه ...
در مجموع باید کیفیت زندگی را در حدی که موجب ایجاد رضایت کلی از زندگی و زیست طبیعی باشد را فراهم نمود.
در این صورت میتوان گفت پیشرفتی انجام شده است که رفاهی طبیعی از دست نرفته و امکانات رفاهی تکنولوزیکی بیشتری اضافه شده است . و این مهم زمانی حاصل می شود که سازمان مدیریت حانعه انسان مخور بوده و همه چیری را برای انسان تامین کرده و به نیازهای او ماسخ داوه و اقوان به تفسیر و تاویل انسان نکرده و نخواهد جیری بیشتر از انجه عینیت کلی اوست بر انسان تحمیل کند و او را دارای حق انتخاب در تمام حوزه ها دانسته و حداقلی از قوانین مدنی را برای ایجاد نظم لازم برای پیشبرد یک زندکی دلپدیر ایجاد و اعمال کند و احازه دهد انسانها خود زندگی کنند .
◀️ #قیاس_دوره_قبل_و_بعداز٥٧ ⬇️
اگر قصد مقایسه ایران قبل و بعد از ٥٧ باشد، می توان با توجه به فاکتور #رضایت_کلی_مردم_از_زندگی در دو دوره زمانی توجه کرد .
نکته آشکاری برای این دو مقوله در دسترس است :
در سال ٥٧ طبق اظهارات متفق القول همه انقلابیون هیج کس بخاطر فقر و فلاکت و نارضایتی از وضعیت زندگی و معاش و کسب و کار انقلاب نکرد . بلکه انگیزه انقلاب را در دو گروه مختلف می توان دو موضوع متفاوت خلاصه کرد .
گروهی که خود را روشنفکران از اقسام و گرایش های مختلف میدانستند، انگیزه انقلاب خود را #نبود_آزادیهای_سیاسی و بسته بودن فضای سیاسی و تک قطبی بودن آن و آنچه آنها از آن تحت عنوان استبداد سیاسی شاه می نامیدند، بود .
این گروه بعد از انقلاب با فاصله اندکی از پبروزی بشدت سرکوب شده و گروهی که مقاومت کردتد محبوس شدند، برخی که اقداماتی انجام دادند اعدام شدند و برخی بخاطر شکستی که خوردند سرخورده شده و دچار سیاست زدگی گشته و منزوی شدند و گروهی دیکر جلای وطن شده و در طول این سالها از آرمانهای اولیه خود عدول کرده و بنوعی دچار استحاله شده و به ابزار دست رژیم تبدیل و بعنوان اپوزسبون صادراتی در خدمت رژیم اسلامی درآمدند . یعنی حتی امکان فعالیت های قبل از ٥٧ را هم پیدا نکردند و آزادی های موحود در قبل از ٥٧ هم از بین رفت . اما این گروههای آزادیخواه بنوعی با رژیم دیکتاتوری #دینی_نظامی_امنیتی کنار آمده و همکاری کردند. یعنی این گروه در ادعای خود صادق نبودند و اتفاقا از فضای نسبی سیاسی استفاده میکرده اند و نشان دادندکه در مقابل دیکتاتوری توانایی اقدام نداشتند.
اما گروه حاکم که توانستند پیروزی انقلاب را به نفع خود تمام کنند روحانیون و مذهبی ها بودند که صراحتا گفتند انگیزه آنها اجرای احکام شرعی در کشور بود و به آزادی باور نداشته و حتی آزادی های مدنی زمان شاه را هم از بین بردند.
در نمودار نیازهای مزلو مطالبه آزادی در مقوله نیازهای برتر خودشکوفایی و عزت نفس دسته بندی می شود که بالاتر از سه دسته نیاز یعنی نیاز به عشق و احترام و نیاز به ایمنی و نیازهای فیزیولوژیک می باشند.
یعنی بعد از تامین این نیازها به مقوله نیازهای برتر می رسیم.
بدینسان انسان اجتماعی قبل از انقلاب به مرحله نیازهای متعالی رسیده و از نیازهای ابتدایی و فیزیولوزیکی گذشته بود. لذا انقلاب ٥٧ ریشه در نارضایتی های در نیازهای متعالی داشت .
اما امروز اگر به اعتراضات مردم توجه شود، اعتراض به مشکلات معیشتی و بیکاری و فقر و فلاکت می باشد. یعنی نارضایتی ها به مرحله نیازهای ابتدایی و فیزیولوژیک رسیده، بهمین دلیل در ردیف انسانهای اندوهگین و نگران و افسرده تقسیم بندی می شوند .
این مقایسه تصویر روشنی از تفاوت دو دوره ارائه می کند .
نکته دوم که باید دقت کرد این است :
اگر در ٥٧ انقلاب نمی شد وضعیت کشور الان در جه شرایطی بود؟
و با توجه به روند چهل سال گذشته ادامه و استمرار این روند به کجا منتهی می شود؟
با این قیاس هم می شود پیش بینی هایی در زمینه های مختلف جهت مقایسه دو دوره ارائه نمود.
⏺ #پایان ⏩
Telegram
attach📎