روشنفکران
69.5K subscribers
48.9K photos
40.5K videos
2.39K files
6.66K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
در سال 1330 کفش ایرانی ها گیوه و نعلین و گالش بود و از طرفی
شهرنشینی باب شده بود.
یک جوان اصالتا شیرازی، به نام محمد رحیم متقی ایروانی، پیش
خودش فکر کرد که مردم ممکن است بی نان سر کنند، اما بی کفش
نمیتوانند دنبال نان بدوند! به قول او نمیتوان شهرنشینی کرد، آن هم
بدون کفش و پابرهنه؛ پس مردم به دوچیز نیاز دارند. یکی نان و یکی
کفش!

با این فکر به کشور چکسلواکی رفت و دو کارشناس چک استخدام کرد
و یک دستگاه اتوکلاو کفش خرید و به ایران آمد و در خیابان گلوبندک
پاساژی ساخت که کفش تولید کند.

ایروانی کارش را با 35 کارگر شروع کرد؛ او کمر همت بست و چون
سوداهای بزرگ در سر داشت، با وام و پس انداز و ارث و... زمین
بزرگ تری در مهرآباد کرج خرید و در آن محل اول یک مسجد ساخت
و بعد کارخانه ی تولید کفشش را هم به آنجا منتقل کرد.

محمد رحیم کم و بیش، از این و آن، سرزنش میشنید که ،" تا وقتی کفش
خارجی هست، چه کسی گیوه و گالش ایرانی میخرد؟".

اما این حرفها او را دلسرد نکرد و کم کم طوری شد که در سال 1337
، کفش چرمی ای تولید کرد که مرگ نداشت! او کفش ها را با قیمت 4
تومان میفروخت. این در حالی بود که کفش خارجی آن زمان ده تومان
بود و آن دوام و زیبایی را نداشت!

جالب اینکه ایروانی، در سال 1343 شرکتی با هدف پرورش 22
کودک دو ماهه تا 2ساله تاسیس کرد تا در آینده، این کودکان، از مدیران
کارخانه اش و مدیران ایرانی بشوند.

قرار بر این شد بخشی از درآمدش به مصارف تحصیلی این 22 کودک
برسد و خوراک، پوشاک و وسایل زندگی ساده و کم خرج آنها همه به
عهده ی خودش باشد. قانونی هم وضع کرد که هیچ کدام از این کودکانِ
تحت سرپرستی او، بعد از رسیدن به سن 18 سالگی، هیچ تعهدی نسبت
به او ندارند و آزادند که هرجور دلشان خواست زندگی کنند! فقط انتظار
او اینست که نسبت به "تحصیل" جدی باشند و "اسلام" و "حسن اخلاق"
را اساس کارشان قرار بدهند.

ایروانی، طی سال های 35 تا 1357 بیش از 50 شرکت تاسیس کرد و
برای کارگرانش خانه ی سازمانی ساخت و سرویس رایگان ایاب و
ذهاب در نظر گرفت!

القصه کسب و کار او توسعه پیدا کرد و در سال 57، شرکت کفش
محمدرحیم متقی ایروانی، مصادره شد و متاسفانه به دلایلی مثل ضعف
مدیریت و واگذار نکردن آن به بخش خصوصی، کارخانه ای که
روزگاری، 10هزار خانوار کارگری را به خوبی اداره میکرد، 4
میلیارد و هشتصد میلیون تومانِ آن زمان، ضرر داد

قلب کارخانه از تپش ایستاد و کارخانه ی او هم به مرور، تبدیل به انبار
ماشین ها و خودروهای سایپا شد
ایروانی، با دل شکسته به آمریکا رفت و کودکان تحت نظرش، که آن
زمان 14 تا 16 ساله شده بودند را هم، با هزینه ی خودش به خارج از
کشور برد؛ و در آنجا کارخانه ی چرمسازی بوستون را تاسیس کرد و
باز هم کفش تولید کرد! و سرانجام در 12بهمن ماه سال 1384 بعد از
یک روزِ کاملِ کاری در غربت از دنیا رفت

#محمد_رحیم_متقی_ایروانی، همان موسس کفش "ملی" بود.
همان کفشی که در کودکیِ خیلی از ما، مرگ نداشت. همه ی ماها از آن
کفش ها پوشیده ایم و از #کفش_ملی خاطره داریم!
کفشهامان تنگ میشد اما خراب نمیشد! هم اکنون از پرسنل 10 هزار
نفریِ کفشِ ملی فقط و فقط 700 نفر باقی مانده اند.
#معرفی
#تاریخ

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کفش_ملی این بِرندِ مظلوم که مدتی دچاربی‌مهری مامردم بوددراوج سختیهای مردم سیل زده #گلستان ومازندران (ده هزار ) جفت چکمه هدیه داده است.

هزاران آفرین ودرودبه شرف ِ صاحبان ومسئولینش..!!👌
#سیل
@Roshanfkrane
‍یک داستان واقعی است حتمأ بخوانید
#حکایت
▫️در سال ۱۳۳۰، کفش اغلب ایرانی ها گیوه و نعلین و گالش بود و از طرفی شهر نشینی باب شده بود. یک جوان اصالتاً شیرازی، به نام
#محمدرحیم_متقی_ایروانی، با خود فکر کرد که مردم ممکن است بی نان سر کنند،
اما بی کفش نمیتوانند دنبال نان بروند!

▫️به نظر او نمیتوان شهرنشینی کرد، آن هم بدون کفش و پا برهنه؛ پس مردم به دوچیز نیاز دارند. یکی نان و یکی کفش!

▫️با این فکر به کشور چکسلواکی رفت و دو کارشناس چک استخدام کرد و یک دستگاه اتوکلاو کفش خرید و به ایران آمد و در خیابان
گلوبندک تهران پاساژی ساخت و شروع به تولید کفش نمود.

▫️ایروانی کارش را با ۳۵ کارگر شروع کرد؛
او کمر همت بست و چون سوداهای بزرگ در سر داشت، با وام و پس انداز و ارث و...،
زمین بزرگتری در مهرآباد کرج خرید و در آن محل اول یک مسجد ساخت و بعد کارخانه تولید کفش را هم به آنجا منتقل کرد.

▫️#محمدرحیم_متقی کم و بیش، از این و آن، سرزنش می‌شنید که، "تا وقتی کفش خارجی هست، چه کسی گیوه و گالش ایرانی میخرد؟؟".
اما این حرفها او را دلسرد نکرد و کم کم طوری شد که در سال ۱۳۳۷ کفش های چرمی تولید کرد که بسیار با دوام بود.

▫️او کفش ها را به قیمت چهارتومان میفروخت. این در حالی بود که کفش خارجی آن زمان ده تومان بود
و آن دوام و زیبایی را نداشت!!!!!

▫️جالب اینکه ایروانی، در سال ۱۳۴۳ موسسه ای با هدف نگهداری و پرورش ۲۲ کودک ۲ ماهه تا ۲ ساله ی سرراهی تاسیس کرد تا در آینده، این کودکان، از مدیران کارخانه اش و مدیران ایرانی بشوند.

▫️قرار بر این شد بخشی از درآمدش به مصارف تحصیلی این ۲۲ کودک برسد و خوراک، پوشاک و وسایل زندگی ساده و کم خرج آنها
همه به عهده خودش باشد.
قانونی هم وضع کرد که هیچکدام از این کودکان تحت سرپرستی او، بعداز رسیدن به سن ۱۸ سالگی، هیچ تعهدی نسبت به او ندارند و آزادند که هرجور دلشان خواست زندگی کنند!!
فقط انتظار او اینست که نسبت به "تحصیل" جدی باشند و "حسن اخلاق" را اساس کارشان قرار بدهند.

▫️ایروانی، طی سال های ۳۵ تا ۵۷ بیش از ۵۰ شرکت تاسیس کرد و برای کارگرانش خانه های سازمانی ساخت
و سرویس ایاب و ذهاب رایگان در نظر گرفت.

▫️در این سالها کسب و کار او پیوسته رو به پیشرفت بود،
تا آنکه در سال ۵۷، شرکت کفش محمدرحیم متقی ایروانی این سرمایه دار ایرانی متدین، شریف و انسان دوست، بدون ذکر هرگونه دلیل و اتهام, مصادره و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و متاسفانه به دلیل واگذار کردن آن
به نورچشمی‌ها، کارخانه ای که روزگاری، ۱۰ هزار خانواده کارگری را به خوبی اداره می کرد به ورشکستگی کشیده شد!

▫️قلب کارخانه ای که محل درآمد و امرار معاش ۱۰ هزار خانواده بود، از تپش ایستاد و کارخانه موفق و خوشنام «کفش ملی» به مرور،
تبدیل به انبار ماشین آلات و خودروهای سایپا شد!

▫️ایروانی، با دل شکسته به آمریکا رفت
و کودکان تحت نظرش، که آن زمان ۱۴ تا ۱۶ ساله شده بودند را هم، با هزینه خودش به آمریکا برد و در آنجا کارخانه چرمسازی بوستون را تاسیس کرد و باز هم کفش تولید کرد!

▫️سرانجام در ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۸۴
در پایان یک روز کاری در غربت از دنیا رفت.
محمد رحیم متقی ایروانی، همان موسس (کفش ملی)بود.

▫️از خواندن این واقعیت، هم لذت بردم وهم افسوس فراوان خوردم که در اثر فساد و بی قانونی و ندانم کاری، چه ضرباتی به اقتصاد
و شخصیت هایی همانند آقای متقی ایروانی زده شده ،،

روانشان شاد و نامشان ماندگار

سیدپیمان طاهری

#ارسالی #تاریخ_معاصر #کفش_ملی

@Roshanfkrane