آنچه در روز 7 آبان سال 1395 مصادف با 2575 شاهنشاهی در روز کورش بزرگ در پاسارگاد دیدیم:
#مردمی که بنزین 1000تومانی زده بودند در ترافیک 20 کیلو متری به کندی حرکت می کردند.
#ترافیک دلنشینی بود کسی بابت ترافیک اعصابش خورد نبود.
#جای پارک برای این سیل عظیم ماشینها تدارک نشده بود.
#علاوه بر این که کلیه تورهای مسافرتی به پاسارگاد را لغو کرده بودند اجازه به هیچ اتوبوس و مینی بوسی برای حمل افراد به پاسارگاد نداده بودند و لی مردم همچنان با اتومبیل های شخصی خود می آمدند.
#علیرغم این که چندین ماه به صورت غیر رسمی شایع کردند که پاسارگاد در روز 7 آبان تعطیل و بسته است بیش از 4 میلیون نفر ایرانی شیفته کورش از راه دور و نزدیک به پاسارگاد آمدند.
#با وجود این که جاده ورودی به پاسارگاد را با یک کامیون که در عرض جاده پارک کرده بود بسته بودند شیدایان کورش با اتومبیل های خود به خاکی و بیابان زدند و خود را به پاسارگاد رساندند.
#سمت مقابل اتوبان نیز که از شهرهاي نیمه شمالی به پاسارگاد آمده بودند نیز وضعیت به همین صورت بود.
#از بیشتر ماشینها آهنگهای شاد پخش میشد چراغها روشن بود و دستهابا این نشانه ✌️ از شیشه ها بیرون بود
#هیچ گونه سیستم صوتی و بلندگویی در اختیار مردم نبود ولی صدای فریاد و شعار جمعیت منطقه را به لرزه در آورده بود.
#وای فای و یا تلفن رایگانی در محل وجود نداشت حتی سیستم تلفن همراه را هم در منطقه مختل کرده بودند به طوری که افراد نتوانند با یکدیگر و حتی خانواده هایشان تماس داشته باشند ولی افراد طوری دور کورش جمع شده بودند که گویا همان زمان کوروش است و اصلا تلفن اختراع نشده است.
#گرچه در روزهای عادی پاسارگاد را ساعت 8 شب تعطیل می کردند آن روز ساعت 4 بعد از ظهر تعطیلی پاسارگاد را اعلام کردند و ساعت 6 بعداز ظهر هم کلیه چراغ ها را خاموش کردند ولی عاشقان کورش تا ساعت 12 شب همچنان دور پاسارگاد جمع بودند و با صدای رسا فریادهای حماسی سر می دادند.
#تعداد زیادی نیروهای گارد امنیتی با ون های شیشه دودی در پیرامون پاسارگاد مستقر شده بودند.
#ماشینهای آگاهی پلیس به تعداد زیاد در گوشه و کنار وجود داشتند ولی از بیکاری خمیازه می کشیدند چون دوستداران کورش برای صلح ودوستی و اتحاد آمده بودند نه برای آشوب . یک هلیکوپتر نیز مدام در آسمان در بالای سر جمعیت در گردش بود.
#مجبور شدیم در بیابانهای اطراف پارک کنیم و پیاده به سمت آرامگاه برویم.
#در مسیری که پیاده میرفتیم اثری از ایستگاه های صلواتی آب و شربت نبود بلکه اندک آب سردکن ها را در پاسارگاد تعطیل و جمع کرده بودند و حتی شیر های آب را هم بر روی مردم بسته بودند.
#یک دستگاه امبولانس در کل مسیر دید شد آن هم ....
#هیج گزارشگر و خبرنگاری برای جمع آوری گزارش به صدا و سیما در محل حضور نیافت و صدا و سیما و رسانه های خارجی هم کاملا از این مراسم بی خبر بودند ولی افراد چنان خودجوش با دوربین گوشی ها و منوپدهای خود عکس و فیلم تهیه می کردند تا نه تنها مردم ایران بلکه جهانیان هم بفهمند در پاسارگاد چه می گذرد.
#مرد و زن در طول مسیری با پای پیاده مرفتند و گروه گروه نغمه های شاد می خواندند .
#لباس های بومی بختیاری ، کرد ، بلوچ ،گیلکی ،خراسانی، شیرازی و آذری بیشتر به چشم می خورد.
#به نزدیکی آرامگاه که رسیدیم دوریبن های مدار بسته زیادی برای شناسایی و کنترل مردم به چشم می خورد.
#پهپادها با دوربین های قوی برای شناسایی افراد در بالای سر آنان مدام در حرکت بودند. ولی مردم هیچ باکی نداشتند بلکه سرشان را بالا می گرفتند و روبروی دوربین های پهبادها دستشان را با این نشانه ✌️✌️✌️✌️✌️بالا می بردند و هورا می کشیدند.
#در کنار آرامگاه فقط اشک شوق بود و سرود و خوشحالی. صدای زن و مرد یک صدا بگوش میرسید :ایران وطن ما کورش پدر ما
ما آریایی هستیم
#کسی به خانمی تعرضی نمی کرد. صدای ناله و زاری به گوش نمیرسید. کسی را لعن و نفرین نمی کردند. فقط دور ارامگاه میچرخیدیم و خوشحال بودیم و آواز می خواندیم.
#کسی برای رسیدن به آرامگاه دیگری را زیر پا له نمی کرد.
#حتی یک مورد سرقت یا جیب زنی و یا نزاع و دعوا در بین این چند میلیون جمعیت مشاهده یا گزارش نشد.
#با وجود این که هیچ برنامه ریزی و مدیریتی برای این سیل عظیم جمعیت نشده بود همگی بعد از چند بار چرخیدن بدور آرامگاه آرام شدند. چرخیدن نه برای پرستیدن بود چون سنگ که پرستیدن ندارد . فقط شوق گردش به عشق پدر و به دور افتخار ایران زمین بود.
#ما به کوروش سر زدیم و آرام شدیم. و بنا داریم باز هم هر ساله در 7 آبان و روز کورش به دور آرامگاه او جمع شویم و ادای احترام کنیم.
*به امید روزی که این خوشحالی ها باز هم به تمام مردم ایران برسد و همه بهره مند شوند
ارسالی مخاطبین
@Roshanfkrane
#مردمی که بنزین 1000تومانی زده بودند در ترافیک 20 کیلو متری به کندی حرکت می کردند.
#ترافیک دلنشینی بود کسی بابت ترافیک اعصابش خورد نبود.
#جای پارک برای این سیل عظیم ماشینها تدارک نشده بود.
#علاوه بر این که کلیه تورهای مسافرتی به پاسارگاد را لغو کرده بودند اجازه به هیچ اتوبوس و مینی بوسی برای حمل افراد به پاسارگاد نداده بودند و لی مردم همچنان با اتومبیل های شخصی خود می آمدند.
#علیرغم این که چندین ماه به صورت غیر رسمی شایع کردند که پاسارگاد در روز 7 آبان تعطیل و بسته است بیش از 4 میلیون نفر ایرانی شیفته کورش از راه دور و نزدیک به پاسارگاد آمدند.
#با وجود این که جاده ورودی به پاسارگاد را با یک کامیون که در عرض جاده پارک کرده بود بسته بودند شیدایان کورش با اتومبیل های خود به خاکی و بیابان زدند و خود را به پاسارگاد رساندند.
#سمت مقابل اتوبان نیز که از شهرهاي نیمه شمالی به پاسارگاد آمده بودند نیز وضعیت به همین صورت بود.
#از بیشتر ماشینها آهنگهای شاد پخش میشد چراغها روشن بود و دستهابا این نشانه ✌️ از شیشه ها بیرون بود
#هیچ گونه سیستم صوتی و بلندگویی در اختیار مردم نبود ولی صدای فریاد و شعار جمعیت منطقه را به لرزه در آورده بود.
#وای فای و یا تلفن رایگانی در محل وجود نداشت حتی سیستم تلفن همراه را هم در منطقه مختل کرده بودند به طوری که افراد نتوانند با یکدیگر و حتی خانواده هایشان تماس داشته باشند ولی افراد طوری دور کورش جمع شده بودند که گویا همان زمان کوروش است و اصلا تلفن اختراع نشده است.
#گرچه در روزهای عادی پاسارگاد را ساعت 8 شب تعطیل می کردند آن روز ساعت 4 بعد از ظهر تعطیلی پاسارگاد را اعلام کردند و ساعت 6 بعداز ظهر هم کلیه چراغ ها را خاموش کردند ولی عاشقان کورش تا ساعت 12 شب همچنان دور پاسارگاد جمع بودند و با صدای رسا فریادهای حماسی سر می دادند.
#تعداد زیادی نیروهای گارد امنیتی با ون های شیشه دودی در پیرامون پاسارگاد مستقر شده بودند.
#ماشینهای آگاهی پلیس به تعداد زیاد در گوشه و کنار وجود داشتند ولی از بیکاری خمیازه می کشیدند چون دوستداران کورش برای صلح ودوستی و اتحاد آمده بودند نه برای آشوب . یک هلیکوپتر نیز مدام در آسمان در بالای سر جمعیت در گردش بود.
#مجبور شدیم در بیابانهای اطراف پارک کنیم و پیاده به سمت آرامگاه برویم.
#در مسیری که پیاده میرفتیم اثری از ایستگاه های صلواتی آب و شربت نبود بلکه اندک آب سردکن ها را در پاسارگاد تعطیل و جمع کرده بودند و حتی شیر های آب را هم بر روی مردم بسته بودند.
#یک دستگاه امبولانس در کل مسیر دید شد آن هم ....
#هیج گزارشگر و خبرنگاری برای جمع آوری گزارش به صدا و سیما در محل حضور نیافت و صدا و سیما و رسانه های خارجی هم کاملا از این مراسم بی خبر بودند ولی افراد چنان خودجوش با دوربین گوشی ها و منوپدهای خود عکس و فیلم تهیه می کردند تا نه تنها مردم ایران بلکه جهانیان هم بفهمند در پاسارگاد چه می گذرد.
#مرد و زن در طول مسیری با پای پیاده مرفتند و گروه گروه نغمه های شاد می خواندند .
#لباس های بومی بختیاری ، کرد ، بلوچ ،گیلکی ،خراسانی، شیرازی و آذری بیشتر به چشم می خورد.
#به نزدیکی آرامگاه که رسیدیم دوریبن های مدار بسته زیادی برای شناسایی و کنترل مردم به چشم می خورد.
#پهپادها با دوربین های قوی برای شناسایی افراد در بالای سر آنان مدام در حرکت بودند. ولی مردم هیچ باکی نداشتند بلکه سرشان را بالا می گرفتند و روبروی دوربین های پهبادها دستشان را با این نشانه ✌️✌️✌️✌️✌️بالا می بردند و هورا می کشیدند.
#در کنار آرامگاه فقط اشک شوق بود و سرود و خوشحالی. صدای زن و مرد یک صدا بگوش میرسید :ایران وطن ما کورش پدر ما
ما آریایی هستیم
#کسی به خانمی تعرضی نمی کرد. صدای ناله و زاری به گوش نمیرسید. کسی را لعن و نفرین نمی کردند. فقط دور ارامگاه میچرخیدیم و خوشحال بودیم و آواز می خواندیم.
#کسی برای رسیدن به آرامگاه دیگری را زیر پا له نمی کرد.
#حتی یک مورد سرقت یا جیب زنی و یا نزاع و دعوا در بین این چند میلیون جمعیت مشاهده یا گزارش نشد.
#با وجود این که هیچ برنامه ریزی و مدیریتی برای این سیل عظیم جمعیت نشده بود همگی بعد از چند بار چرخیدن بدور آرامگاه آرام شدند. چرخیدن نه برای پرستیدن بود چون سنگ که پرستیدن ندارد . فقط شوق گردش به عشق پدر و به دور افتخار ایران زمین بود.
#ما به کوروش سر زدیم و آرام شدیم. و بنا داریم باز هم هر ساله در 7 آبان و روز کورش به دور آرامگاه او جمع شویم و ادای احترام کنیم.
*به امید روزی که این خوشحالی ها باز هم به تمام مردم ایران برسد و همه بهره مند شوند
ارسالی مخاطبین
@Roshanfkrane
☀️🔸🔸🔸
شاید زمین آن سیارهای نیست که ما در آن باید
میزیستیم و از این رو، چیزی در ما همیشه
پنهان میمانَد و به این زندگی برنمیگردد.
از دستهایمان بیرون رفتهایم
از چشمهایمان
و همه چیزِ این خاک را کاویدهایم :
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
به این سیاره تبعید شدهایم.
و اینجا
زیباترین جا
برای تنهاییست.
📙 #کسی_در_من_همهچیز_را_خواب_میبیند.
🖋 #شهرام_شیدایی
@Roshanfkrane
شاید زمین آن سیارهای نیست که ما در آن باید
میزیستیم و از این رو، چیزی در ما همیشه
پنهان میمانَد و به این زندگی برنمیگردد.
از دستهایمان بیرون رفتهایم
از چشمهایمان
و همه چیزِ این خاک را کاویدهایم :
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
به این سیاره تبعید شدهایم.
و اینجا
زیباترین جا
برای تنهاییست.
📙 #کسی_در_من_همهچیز_را_خواب_میبیند.
🖋 #شهرام_شیدایی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی خواننده در #تاجیکستان میخواند :
#کسی_ما_را_از_اصل_خود_جدا_کرده
سالن یکسره فریاد میشود...
ایران فرهنگی مرز ندارد
زیرا تمدن ایرانشهری همیشه
""زنده ""
بوده و خواهد بود...
#فرهنگ #ایرانیان #پارسی
@Roshanfkrane
#کسی_ما_را_از_اصل_خود_جدا_کرده
سالن یکسره فریاد میشود...
ایران فرهنگی مرز ندارد
زیرا تمدن ایرانشهری همیشه
""زنده ""
بوده و خواهد بود...
#فرهنگ #ایرانیان #پارسی
@Roshanfkrane
درود هم میهنان
آیا ایرانیان باید در جشن زادیاد (تولد)، افروزه ( شمع) جشن زادیاد را خاموش کنند؟؟
بربنیاد داشته های تاریخی، ایرانیان با بازه ی ( فاصله ی) چند هزار ساله از دیگر ملتها، از نخستین مردم جهان هستند که دارای شاروندی ( تمدن)، فرهنگ و سنگ نوشته و خَت بودند.
ایرانیان جشن زادیاد_ زایچه _زادروز _ زادمان _ هاتینار _ اَژات ( تولد) را بسیار گرامی می داشتند. و همیشه برای زادیاد جشن می ساختند.
از سویی دیگر، ایرانیان به «آتش» ارژ می نهادند.
١_ برای گرمایش و پخت و پز خوراک
٢_ برای پرتو افکنی و روشنی بخشی
١_ایرانیان برای نگهداری آتش ( چون آتش زنه ای مانند کبریت و....نبود ) آتشکده ها ساختند و پرستارانی برای نگهداری آتش گماردند و مردم نیز در خانه های خود ابزار «آتشبَر» داشتند که از آتشکده ها آتش می گرفتند و به خانه های خود می بردند. ( مانند نیاز به پمپ بنزین کنونی برای اتومبیل ها)!!
پرستاری از آتش، همان نگهبانی و نگهداری از آتش است و نه پرستش و نیایش آتش، که به دروغ بر ایرانیان بستند.
« مپندار که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بودند»
(پردیسی)
٢_ پرتو و روشنایی آتش،
ایرانیان به روشنایی بسیار ارژ می نهادند. آنها همچنان که تاریکی را مادر نادانی و بی خرَدی و پلیدی و پَتیاری تاریک اندیشی و بدبختی می دانستند
روشنایی را مایه ی راستی و درستی و شادی و نیکی و دانش و نیک اندیشی و روشن نگری و سپید بختی به شمار می آوردند.
روشن نمودن شَمالِه ( شمع) در جشن زادیاد، همانا آرزوی سپید بختی و بهروزی و نیک زیوی برای جشن گیرنده است.
که در میانه ی جشن افروزه ها را روشن می کنند تا روشنایی را پیشکشی نمایند و هرگز آنرا خاموش نمی کنند زیرا خاموشی سِپَندار ( شمع) بگونه ای کم ارژی و ریشخند به باورهای بسیار پسندیده و سپنته ی ( مقدس) نیاکانمان است.
شوربختانه این جشن بگونه ای نارسا به اروپا رفت و گویا برای پیشگیری از آتش سوزی و بدون کوچکترین نگرشی به فرزان ( فلسفه ی) روشن نمودن افروزه، آنرا خاموش می کنند و همین باور نادرست به ایرانی که پس از تازش تازیان بسیاری از فرهنگ بزرگ و زیبای خود را از دست داد برگشت و اکنون افروزه ها را با شور و شادی خاموش نموده و و هیاهو می آفرینیم.
شایسته است افروزه ها را در کنار شیرینی / کوک ( کیک )روشن نموده و بادست افشانی و پایکوبی و خوردن شیرینی کوک بگذاریم افروزه ها خودشان خاموش شوند.
( واژه ی کیک انگلیسی از واژه کوک ایرانی گرفته شده است)
خاموش نمودنِ افروزه و ( فوت)کشتن روشنایی ، رهآورد زشتِ اروپاییان و نکوهیدنِ #فرهنگ_ایرانیان است،
« ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم»
☘🌿☘🌿🌹
پاینده ایران سرافراز 🌷
٢٢/١/٨٧٨۴
١٣٩٨ العربی
«خاک پای فرهنگ ستوار ایران »
#آرتاباز
#تاریخ #فرهنگ #ارسالی #دانستنی
#زرتشت #پارسی #ایرانیان
@Roshanfkrane
درود هم میهنان
آیا ایرانیان باید در جشن زادیاد (تولد)، افروزه ( شمع) جشن زادیاد را خاموش کنند؟؟
بربنیاد داشته های تاریخی، ایرانیان با بازه ی ( فاصله ی) چند هزار ساله از دیگر ملتها، از نخستین مردم جهان هستند که دارای شاروندی ( تمدن)، فرهنگ و سنگ نوشته و خَت بودند.
ایرانیان جشن زادیاد_ زایچه _زادروز _ زادمان _ هاتینار _ اَژات ( تولد) را بسیار گرامی می داشتند. و همیشه برای زادیاد جشن می ساختند.
از سویی دیگر، ایرانیان به «آتش» ارژ می نهادند.
١_ برای گرمایش و پخت و پز خوراک
٢_ برای پرتو افکنی و روشنی بخشی
١_ایرانیان برای نگهداری آتش ( چون آتش زنه ای مانند کبریت و....نبود ) آتشکده ها ساختند و پرستارانی برای نگهداری آتش گماردند و مردم نیز در خانه های خود ابزار «آتشبَر» داشتند که از آتشکده ها آتش می گرفتند و به خانه های خود می بردند. ( مانند نیاز به پمپ بنزین کنونی برای اتومبیل ها)!!
پرستاری از آتش، همان نگهبانی و نگهداری از آتش است و نه پرستش و نیایش آتش، که به دروغ بر ایرانیان بستند.
« مپندار که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بودند»
(پردیسی)
٢_ پرتو و روشنایی آتش،
ایرانیان به روشنایی بسیار ارژ می نهادند. آنها همچنان که تاریکی را مادر نادانی و بی خرَدی و پلیدی و پَتیاری تاریک اندیشی و بدبختی می دانستند
روشنایی را مایه ی راستی و درستی و شادی و نیکی و دانش و نیک اندیشی و روشن نگری و سپید بختی به شمار می آوردند.
روشن نمودن شَمالِه ( شمع) در جشن زادیاد، همانا آرزوی سپید بختی و بهروزی و نیک زیوی برای جشن گیرنده است.
که در میانه ی جشن افروزه ها را روشن می کنند تا روشنایی را پیشکشی نمایند و هرگز آنرا خاموش نمی کنند زیرا خاموشی سِپَندار ( شمع) بگونه ای کم ارژی و ریشخند به باورهای بسیار پسندیده و سپنته ی ( مقدس) نیاکانمان است.
شوربختانه این جشن بگونه ای نارسا به اروپا رفت و گویا برای پیشگیری از آتش سوزی و بدون کوچکترین نگرشی به فرزان ( فلسفه ی) روشن نمودن افروزه، آنرا خاموش می کنند و همین باور نادرست به ایرانی که پس از تازش تازیان بسیاری از فرهنگ بزرگ و زیبای خود را از دست داد برگشت و اکنون افروزه ها را با شور و شادی خاموش نموده و و هیاهو می آفرینیم.
شایسته است افروزه ها را در کنار شیرینی / کوک ( کیک )روشن نموده و بادست افشانی و پایکوبی و خوردن شیرینی کوک بگذاریم افروزه ها خودشان خاموش شوند.
( واژه ی کیک انگلیسی از واژه کوک ایرانی گرفته شده است)
خاموش نمودنِ افروزه و ( فوت)کشتن روشنایی ، رهآورد زشتِ اروپاییان و نکوهیدنِ #فرهنگ_ایرانیان است،
« ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم»
☘🌿☘🌿🌹
پاینده ایران سرافراز 🌷
٢٢/١/٨٧٨۴
١٣٩٨ العربی
«خاک پای فرهنگ ستوار ایران »
#آرتاباز
#تاریخ #فرهنگ #ارسالی #دانستنی
#زرتشت #پارسی #ایرانیان
@Roshanfkrane