This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #آمریکا چگونه #شوروی ابرقدرت را فروپاشید 👆
جالب
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
جالب
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حافظه_تاریخی
🎬 این آخرین رژه پیروزی #انقلاب_اکتبر است، چند ماه قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی
هیچکس تصور نمیکرد که مدتی بعد شوروی یعنی ابرقدرت شرق، با آن قدرت بە اصطلاح افسانهای نظامی و سیاسیش که از جنگ داخلی سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۲ و جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده بود، دیگر وجود نداشته باشد.
#تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
🎬 این آخرین رژه پیروزی #انقلاب_اکتبر است، چند ماه قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی
هیچکس تصور نمیکرد که مدتی بعد شوروی یعنی ابرقدرت شرق، با آن قدرت بە اصطلاح افسانهای نظامی و سیاسیش که از جنگ داخلی سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۲ و جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده بود، دیگر وجود نداشته باشد.
#تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
#کرونا و دو توصیه به دولت و منتقدانش
✍️ #بابک_زمانی:
🔸در سال ١٩٤١ وقتی آلمان هیتلری به شوروی استالینی حمله كرد، #استالین ٤٨ ساعت در شوك بود و توان بیرون آمدن از اتاق خودش را هم نداشت، او با #هیتلر پیمان عدم مخاصمه امضا كرده بود.
حمله #آلمان قبل از یكسره شدن جنگ او با بریتانیا حماقت محض بود. جاسوسان شوروی خبرهای موثقی از تداركات آلمان برای شروع حمله نداده بودند. البته دلایل دیگری هم برای این شوكه شدن وجود داشت؛ استالین در همین چند سال آخر هزاران نفر، بخش مهمی از افسران ارتش سرخ را تسویه كرده بود (آیا هیتلر قبل از جنگ اقداماتی برای مشكوك كردن استالین به افسران خودش انجام داده بود؟ معلوم نیست) این تسویه شامل نیروهای اطلاعاتی و امنیتی هم میشد. (آیا این موضوع در بیاطلاع ماندن استالین بیتأثیر بود؟)
🔸تا همین دیروز هرگونه شایعه در مورد حمله آلمان را شایعه ضدانقلاب تلقی و تكذیب كرده بود. عده زیادی به جرم شایعهپراکنی در زندان بودند. بنا بر روایتی اولین فردی كه خبر حمله را آورده بود، اعدام شده بود و حالا اعلان جنگ رسمی آلمان به شوروی!
🔸پس شوكه شدن استالین آن هم به مدت ٤٨ ساعت بیدلیل نبود. استالین دولت، پارلمان و شوراها و ارتش را به فرمانبران حزب تبدیل كرده بود و در حزب هم تمام جناحهای مخالف با هر درجه از مخالفت را با دست خودشان نابود كرده بود و درنتیجه اتحاد جماهیر #شوروی سوسیالیستی را محدود به اراده خودش کرده بود. حالا درست درهمان ساعاتی كه نیروهای آلمان مرزهای كشور شوراها را درمینوردیدند، فیلد مارشال، رهبر كارگران جهان، فیلسوف بزرگ تمام اعصار با چند بطری ودكا به پستویی خزیده بود و هیچکس جرئت نزدیك شدن به او را نداشت. تا اینكه وروشیلف دوست دوران كودكی جرات كرد، وارد شد و ابتدا حتی تحكم كرد كه "«كوبا»* همه را كشتی هیچکس نمانده دفاع كنه، حالا خودت بیا جمعش كن" و بعد با مهربانی سروصورت او را صفا داد بر او لباس پوشاند و تا سكوی سخنرانی کاخ كرملین در میدان سرخ هدایت كرد.
استالین تنها گفت "نترس اعدامت نمیکنم" و تا مدتها نه او و نه هیچکدام دیگر از یاران قدیمش را اعدام نكرد.
🔸به نظر خیلیها نطق استالین در آن روز سرد كه حتی توان روی پا ایستادن را هم نداشت، در پاسخ به حمله هیتلر و اعلام جنگ و آمادگی و تهییج ملتهای شوروی به دفاع میهنی كه بسیار باقدرت ادا شد، مهمترین، {اگرنه تنها} خدمت استالین به آن اتحادیه ملتها بود.
🔸اینطور نبود كه مردم روس و سایر ملتها با سكوت و چون بره به قربانگاه تسویههای استالین رفته باشند. مقاومت بخشهای مهمی از حزب كمونیست و کمونیستهای روس از بوخارین تا كیروف، نویسندگان بزرگی از ماندلشتایم تا پاسترناك و بسیاری روزنامهنگاران، دانشمندان و مردم عادی زیباترین نمونههای مقاومت انسان در برابر استبداد هستند، اما در بحبوحه حمله نازیسم به اتحادیه ملتها همه زعامت ساختار موجود به رهبری استالین را پذیرفتند و نزدیك ده سال یكی از خونبارترین جنگهای تاریخ را به پیروزی رساندند.
🔸تفاوتهای كشور ما و رهبران و مسئولینش با بهاصطلاح كشور شوراها اظهر من الشمس است و واضح است كه مقصود نگارنده چنین قیاس معالفارقی نیست. مقصودم آوردن مثال از قابل نقدترین شرایط برای كسانی است كه منتقد سیستم هستند تا تكلیف هر نقد خفیفتری به هر سیستم دیگری با اشكالات كمتر هم روشن شود. این یادآوری و این یادداشت را تنها به این خاطر آوردم كه یکبار دیگر تأکید كنم؛
🔸در #بحرانها و مصائب اجتماعی و طبیعی (نظیر بحران فعلی كورونا) دولت، ساختار متمركز دولت و حكومت مهمترین اهرم مقابله با آن بحران اجتماعی و هراس ناشی از آن هستند، بنابراین:
🔸دولت و حكومت میبایست با هیبتی مقتدر، برنامهریز و هدایتگر در انظار و اذهان عموم ظاهر شود، نیرویی كه تفوق بحران موجود بر چالش دائمی قدرت را درك میکند و درنتیجه تنها و تنها راهحلهای عقلگرایانه را با #صداقت و #مسئولیتپذیری همراه با پذیرش و پوزش آشکار از خطاها پیش میگیرد.
🔸از دیگر سو جناحهای سیاسی داخل و خارج حكومت، مردم و فرهیختگان باید درك كنند كه جز ساختارهای مستقر و موجود هیچ اهرم دیگری در برابر خطری كه موجودیت یك كشور یا یك تمدن را تهدید میکند وجود ندارد. بنابراین بهجای تشدید جو ترس و وحشت عمومی با نقدهای ویرانگر در برابر سیستمی كه تازه بههیچوجه معایبش در حد اتحادیه مورد مثال نیست، مردم را به رعایت دستورات بهداشتی و اعتماد به مسئولین و كارشناسان تشویق كنند و راهحل احتمالی شان را با نقد سازنده به مسئولینی كه فرمان این اهرم را در دست دارند منتقل سازند.
*كوبا: نام خانگی استالین در جوانی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️ #بابک_زمانی:
🔸در سال ١٩٤١ وقتی آلمان هیتلری به شوروی استالینی حمله كرد، #استالین ٤٨ ساعت در شوك بود و توان بیرون آمدن از اتاق خودش را هم نداشت، او با #هیتلر پیمان عدم مخاصمه امضا كرده بود.
حمله #آلمان قبل از یكسره شدن جنگ او با بریتانیا حماقت محض بود. جاسوسان شوروی خبرهای موثقی از تداركات آلمان برای شروع حمله نداده بودند. البته دلایل دیگری هم برای این شوكه شدن وجود داشت؛ استالین در همین چند سال آخر هزاران نفر، بخش مهمی از افسران ارتش سرخ را تسویه كرده بود (آیا هیتلر قبل از جنگ اقداماتی برای مشكوك كردن استالین به افسران خودش انجام داده بود؟ معلوم نیست) این تسویه شامل نیروهای اطلاعاتی و امنیتی هم میشد. (آیا این موضوع در بیاطلاع ماندن استالین بیتأثیر بود؟)
🔸تا همین دیروز هرگونه شایعه در مورد حمله آلمان را شایعه ضدانقلاب تلقی و تكذیب كرده بود. عده زیادی به جرم شایعهپراکنی در زندان بودند. بنا بر روایتی اولین فردی كه خبر حمله را آورده بود، اعدام شده بود و حالا اعلان جنگ رسمی آلمان به شوروی!
🔸پس شوكه شدن استالین آن هم به مدت ٤٨ ساعت بیدلیل نبود. استالین دولت، پارلمان و شوراها و ارتش را به فرمانبران حزب تبدیل كرده بود و در حزب هم تمام جناحهای مخالف با هر درجه از مخالفت را با دست خودشان نابود كرده بود و درنتیجه اتحاد جماهیر #شوروی سوسیالیستی را محدود به اراده خودش کرده بود. حالا درست درهمان ساعاتی كه نیروهای آلمان مرزهای كشور شوراها را درمینوردیدند، فیلد مارشال، رهبر كارگران جهان، فیلسوف بزرگ تمام اعصار با چند بطری ودكا به پستویی خزیده بود و هیچکس جرئت نزدیك شدن به او را نداشت. تا اینكه وروشیلف دوست دوران كودكی جرات كرد، وارد شد و ابتدا حتی تحكم كرد كه "«كوبا»* همه را كشتی هیچکس نمانده دفاع كنه، حالا خودت بیا جمعش كن" و بعد با مهربانی سروصورت او را صفا داد بر او لباس پوشاند و تا سكوی سخنرانی کاخ كرملین در میدان سرخ هدایت كرد.
استالین تنها گفت "نترس اعدامت نمیکنم" و تا مدتها نه او و نه هیچکدام دیگر از یاران قدیمش را اعدام نكرد.
🔸به نظر خیلیها نطق استالین در آن روز سرد كه حتی توان روی پا ایستادن را هم نداشت، در پاسخ به حمله هیتلر و اعلام جنگ و آمادگی و تهییج ملتهای شوروی به دفاع میهنی كه بسیار باقدرت ادا شد، مهمترین، {اگرنه تنها} خدمت استالین به آن اتحادیه ملتها بود.
🔸اینطور نبود كه مردم روس و سایر ملتها با سكوت و چون بره به قربانگاه تسویههای استالین رفته باشند. مقاومت بخشهای مهمی از حزب كمونیست و کمونیستهای روس از بوخارین تا كیروف، نویسندگان بزرگی از ماندلشتایم تا پاسترناك و بسیاری روزنامهنگاران، دانشمندان و مردم عادی زیباترین نمونههای مقاومت انسان در برابر استبداد هستند، اما در بحبوحه حمله نازیسم به اتحادیه ملتها همه زعامت ساختار موجود به رهبری استالین را پذیرفتند و نزدیك ده سال یكی از خونبارترین جنگهای تاریخ را به پیروزی رساندند.
🔸تفاوتهای كشور ما و رهبران و مسئولینش با بهاصطلاح كشور شوراها اظهر من الشمس است و واضح است كه مقصود نگارنده چنین قیاس معالفارقی نیست. مقصودم آوردن مثال از قابل نقدترین شرایط برای كسانی است كه منتقد سیستم هستند تا تكلیف هر نقد خفیفتری به هر سیستم دیگری با اشكالات كمتر هم روشن شود. این یادآوری و این یادداشت را تنها به این خاطر آوردم كه یکبار دیگر تأکید كنم؛
🔸در #بحرانها و مصائب اجتماعی و طبیعی (نظیر بحران فعلی كورونا) دولت، ساختار متمركز دولت و حكومت مهمترین اهرم مقابله با آن بحران اجتماعی و هراس ناشی از آن هستند، بنابراین:
🔸دولت و حكومت میبایست با هیبتی مقتدر، برنامهریز و هدایتگر در انظار و اذهان عموم ظاهر شود، نیرویی كه تفوق بحران موجود بر چالش دائمی قدرت را درك میکند و درنتیجه تنها و تنها راهحلهای عقلگرایانه را با #صداقت و #مسئولیتپذیری همراه با پذیرش و پوزش آشکار از خطاها پیش میگیرد.
🔸از دیگر سو جناحهای سیاسی داخل و خارج حكومت، مردم و فرهیختگان باید درك كنند كه جز ساختارهای مستقر و موجود هیچ اهرم دیگری در برابر خطری كه موجودیت یك كشور یا یك تمدن را تهدید میکند وجود ندارد. بنابراین بهجای تشدید جو ترس و وحشت عمومی با نقدهای ویرانگر در برابر سیستمی كه تازه بههیچوجه معایبش در حد اتحادیه مورد مثال نیست، مردم را به رعایت دستورات بهداشتی و اعتماد به مسئولین و كارشناسان تشویق كنند و راهحل احتمالی شان را با نقد سازنده به مسئولینی كه فرمان این اهرم را در دست دارند منتقل سازند.
*كوبا: نام خانگی استالین در جوانی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عطر وحشت!
🎬 سازندگان این عطر تلاش می کنند که بوی وحشت، دادگاه نظامی و مرگ را در ساختمانی تداعی کنند که زمان #استالین، هزاران نفر از مخالفان سیاسی رژیم #شوروی را در آن اعدام کردند.
آنها مخالف تبدیل این ساختمان به یک محیط تجاری هستند./BBC
#تاریخ #جالب
@Roshanfkrane
🎬 سازندگان این عطر تلاش می کنند که بوی وحشت، دادگاه نظامی و مرگ را در ساختمانی تداعی کنند که زمان #استالین، هزاران نفر از مخالفان سیاسی رژیم #شوروی را در آن اعدام کردند.
آنها مخالف تبدیل این ساختمان به یک محیط تجاری هستند./BBC
#تاریخ #جالب
@Roshanfkrane
🔺 وقتی #چین به حکومت #صدام گفت:
اگر به ازای مرگ هر 5 سرباز عراقی یک سرباز ائتلاف را بکشید، پیروزید!
✍️ #حسين_باستاني
[جنگ #کویت در 28 فوریه 1991 پایان یافت. اخیرا نوار صوتی جلسه شورای فرماندهی عراق در 24 فوریه و تنها چهار روز قبل از آتش بس و در روز نخست حمله زمینی ائتلاف منتشر شده که نکات عجیبی از سطح حماقت سران #عراق دارد.
در این جلسه طه یاسین، سعدون حمادی و چند فرمانده ارشد دیگر حضور دارند. سعدون حمادی که مغز دیپلماتیک عراق به حساب میآمد، اعلام میکند در دیدار با رییس جمهور چین، او به حمادی گفته "اگر عراق در قبال مرگ 5 سربازش یک نفر از ائتلاف را بکشد، پیروز است"
در ادامه پیشنهاد میدهد رادیو عراق با پخش وسیع آهنگهای شاد شرایط را عادی نشان دهد و برای آغاز جنگ اعلام جشن کند. این سخنان او آنقدر احمقانه است که طه یاسین میگوید "دکتر سعدون،برای حمله و مرگ سربازان اعلام جشن کنیم!؟"
البته خود طه هم دست کمی در حماقت ندارد و میگوید آمریکا دو سه روزی حمله میکند " عده ای را میکشد" و دوباره برمیگردد و حتی میتوان از آنها بعدها غرامت گرفت.
وضعیت خود صدام هم در جلسه از بقیه بدتر است. او از حضار میپرسد طارق عزیز که به سفر رفته بود، برگشته؟ حضار اظهار بی اطلاعی میکنند. سپس صدام به یکی از اعضا میگوید "روزنامه را بخوان، ببین طارق کی برمیگردد!"
صدام از وضعیت دو لشکر 14 و 18 میپرسد، نظامی حاضر در جلسه میگوید "ارتباطمان با آنها قطع شده"
مقداری درباره منطقه عمل این دو لشکر حرف میزنند. سپس صدام میگوید با توجه به اینکه اطلاع قطعی نداریم، باید گفت آمریکا در این نقطه پیشرفتی نکرده است! صدام صراحتا میگوید اگر 24 ساعت دوام بیاوریم، کار ائتلاف تمام میشود.
در ادامه اعضا از میانجیگری شوروی حرف میزنند و اینکه به علت عدم اعتنای امریکا به میانجیگری #شوروی باید مسکو را دچار انگیزش و خشم کنیم. صدام در ادامه از سطح کمک شوروی میپرسد و حضار اظهار نارضایتی میکنند. بعد از مدتی بحث صدام میگوید "رها کنید و با توکل به خدا خانه به خانه می جنگیم" و [با گفتن] "انشاءالله سیدی" جمع بلند میشود.
جلسه در ادامه خواستار تحریک روحانیون ایران به دفاع از عراق میشود. وزیر اطلاع رسانی میگوید در مرز تلویزیون ایران را گرفته ایم و روحانیون ضد آمریکا حرف میزنند و باید از فرصت استفاده کنیم. صدام معتقد است با ادامه جنگ، شوروی و الجزایر مجبور به ورود به درگیری میشوند و اگر آمریکا بخواهد وارد عراق شود، کربلا را به قبرستان آنها تبدیل میکنیم.
این حرفها در فاصله 4 روز تا نابودی کامل ارتش و سقوط تقریبی جنوب عراق مطرح میشود. صدام پیشنهاد میدهد با رژه واحدهای جیش الشعبی، روحیه جنگی به مردم بدهیم. در طول جلسه بارها حضار با صدای بلند میخندند، حسنی مبارک و اوزال [نخست وزیر وقت ترکیه] را مسخره میکنند. دقیقا در مقطعی که 400 عراقی در پناهگاه عامریه جزغاله شدند و زیرساختهای عراق نابود شد. آنها دوست داشتند همه چیز را عادی نشان دهند... میخندیدند و روی کمک های واهی حساب میکردند.]
*** تمام متن بالا، از حساب توییتری نقل قول مستقیم شده که متعلق به یکی از کارشناسان جهان عرب با نام "ابراهیمی" است و از منابع دست اول در مورد دوران حکومت صدام حسین محسوب می شود. آقای ابراهیمی در ذیل متن خود، لینک خبر را نیز از جلسه مقام های ارشد حکومت وقت عراق در دسترس قرار داده است.
#سیاسی #تاریخ #جنگ
@Roshanfkrane
اگر به ازای مرگ هر 5 سرباز عراقی یک سرباز ائتلاف را بکشید، پیروزید!
✍️ #حسين_باستاني
[جنگ #کویت در 28 فوریه 1991 پایان یافت. اخیرا نوار صوتی جلسه شورای فرماندهی عراق در 24 فوریه و تنها چهار روز قبل از آتش بس و در روز نخست حمله زمینی ائتلاف منتشر شده که نکات عجیبی از سطح حماقت سران #عراق دارد.
در این جلسه طه یاسین، سعدون حمادی و چند فرمانده ارشد دیگر حضور دارند. سعدون حمادی که مغز دیپلماتیک عراق به حساب میآمد، اعلام میکند در دیدار با رییس جمهور چین، او به حمادی گفته "اگر عراق در قبال مرگ 5 سربازش یک نفر از ائتلاف را بکشد، پیروز است"
در ادامه پیشنهاد میدهد رادیو عراق با پخش وسیع آهنگهای شاد شرایط را عادی نشان دهد و برای آغاز جنگ اعلام جشن کند. این سخنان او آنقدر احمقانه است که طه یاسین میگوید "دکتر سعدون،برای حمله و مرگ سربازان اعلام جشن کنیم!؟"
البته خود طه هم دست کمی در حماقت ندارد و میگوید آمریکا دو سه روزی حمله میکند " عده ای را میکشد" و دوباره برمیگردد و حتی میتوان از آنها بعدها غرامت گرفت.
وضعیت خود صدام هم در جلسه از بقیه بدتر است. او از حضار میپرسد طارق عزیز که به سفر رفته بود، برگشته؟ حضار اظهار بی اطلاعی میکنند. سپس صدام به یکی از اعضا میگوید "روزنامه را بخوان، ببین طارق کی برمیگردد!"
صدام از وضعیت دو لشکر 14 و 18 میپرسد، نظامی حاضر در جلسه میگوید "ارتباطمان با آنها قطع شده"
مقداری درباره منطقه عمل این دو لشکر حرف میزنند. سپس صدام میگوید با توجه به اینکه اطلاع قطعی نداریم، باید گفت آمریکا در این نقطه پیشرفتی نکرده است! صدام صراحتا میگوید اگر 24 ساعت دوام بیاوریم، کار ائتلاف تمام میشود.
در ادامه اعضا از میانجیگری شوروی حرف میزنند و اینکه به علت عدم اعتنای امریکا به میانجیگری #شوروی باید مسکو را دچار انگیزش و خشم کنیم. صدام در ادامه از سطح کمک شوروی میپرسد و حضار اظهار نارضایتی میکنند. بعد از مدتی بحث صدام میگوید "رها کنید و با توکل به خدا خانه به خانه می جنگیم" و [با گفتن] "انشاءالله سیدی" جمع بلند میشود.
جلسه در ادامه خواستار تحریک روحانیون ایران به دفاع از عراق میشود. وزیر اطلاع رسانی میگوید در مرز تلویزیون ایران را گرفته ایم و روحانیون ضد آمریکا حرف میزنند و باید از فرصت استفاده کنیم. صدام معتقد است با ادامه جنگ، شوروی و الجزایر مجبور به ورود به درگیری میشوند و اگر آمریکا بخواهد وارد عراق شود، کربلا را به قبرستان آنها تبدیل میکنیم.
این حرفها در فاصله 4 روز تا نابودی کامل ارتش و سقوط تقریبی جنوب عراق مطرح میشود. صدام پیشنهاد میدهد با رژه واحدهای جیش الشعبی، روحیه جنگی به مردم بدهیم. در طول جلسه بارها حضار با صدای بلند میخندند، حسنی مبارک و اوزال [نخست وزیر وقت ترکیه] را مسخره میکنند. دقیقا در مقطعی که 400 عراقی در پناهگاه عامریه جزغاله شدند و زیرساختهای عراق نابود شد. آنها دوست داشتند همه چیز را عادی نشان دهند... میخندیدند و روی کمک های واهی حساب میکردند.]
*** تمام متن بالا، از حساب توییتری نقل قول مستقیم شده که متعلق به یکی از کارشناسان جهان عرب با نام "ابراهیمی" است و از منابع دست اول در مورد دوران حکومت صدام حسین محسوب می شود. آقای ابراهیمی در ذیل متن خود، لینک خبر را نیز از جلسه مقام های ارشد حکومت وقت عراق در دسترس قرار داده است.
#سیاسی #تاریخ #جنگ
@Roshanfkrane
✅ به پشتیبانی نفت می غریم و می تازیم و چنگ به روی این و آن می اندازیم!!
✍️ شادوران #رضا_بابایی
🔸وزیر خارجه #شوروی سابق در کتاب خاطرات خود مینویسد: در سفر به تهران از مسئولین جمهوری اسلامی پرسیدم رفتارهای سیاسی و اقتصادی شما با منطق سیاسی و اقتصادی سازگار نیست. پس کشور شما چگونه اداره میشود؟ مسئولان ایرانی با خنده جواب میدادند: این کشور را امام زمان اداره میکند. سفیر شوروی میگوید: من تحقیق کردم، گمان نمیکنم امام زمان ایرانیها کسی باشد که قرار است از آسمان بیاید. لابد منظور مسئولان ایرانی از امام زمان، همان نفتی است که در این سرزمین میجوشد و حکومتشان را از حساب و کتاب اقتصادی و سیاسی و برنامهریزی و تعامل با دنیا بینیاز کرده است.
🔸بیش از صد سال است که ایران در چاه نفت افتاده است. بیش از صد سال است که بودجههای سالانه کشورمان را قیمت نفت مینویسد، نه نظریههای جهانشمول در اقتصاد و سیاست.
🔸نفت شاه را مستبد کرد، تا آنجا که گفت: (حزب فقط حزب رستاخیر، هرکس نمیخواهد کشور را ترک کند). نفت باد غرور در آستین ژندۀ ما افکنده است که به هیچ یک از پیامدهای عمل و سخن خویش نمیاندیشیم و چنان شعارهایی میدهیم که لرزه بر اندام هر اقتصاد و هر سرنوشتی میاندازد.
🔸سرمست از جام نفت، به ریش همه تجربههای بشری و نظریههای علمی در اقتصاد و سیاست میخندیم. به پشتوانۀ نفت میغرّیم و میتازیم و چنگ به روی این و آن میاندازیم.
🔸این هیاهو که اکنون در جهان افکندهایم به مدد نفت است، نه به معجزۀ منطق و تدبیر و آرمان. نفت، سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی سنت و شیوۀ دینداری ما را جیرهخوار خود کرده است.
🔸تا وقتی که حوزههای علمیه دست در جیب نفت دارند، علوم انسانی را به چیزی نمیگیرند. نفت، جای تولید و مالیات و پیوندهای ملی و همکاری دولت و ملت را گرفته است.
🔸نفت به دولتها میگوید من مردم را به شما نیازمند میکنم و شما را از مردم بینیاز میسازم. هیچ سیاستی نیست که به رأی و نظر مردم، بیش از دلارهایی که من به خزانه وارد میکنم، نیازمند باشد. مبادا به هزینهها و زیانها بیندیشید، مبادا نگران پول باشید؛ همه بر گردن من است. من از دل زمین میجوشم تا آرزوهای شما را برآورم. جوشیدن از من و خروشیدن از شما.
🔸راستی چه خبر از «تمدن نوین اسلامی»؟ چرا در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد همهجا سخن از تمدنسازی بود و اکنون کمتر از آن سخن میگویند؟ جز این است که در آن سالها ایران بیشترین درآمدهای نفتی را در ۱۱۰ سال گذشته داشت و بلکه آن مقدار پول نقد که در آن چند سال به خزانۀ دولت وارد شد بیش از همۀ درآمدهای نفتی ایران از روز نخست تا سال ۱۳۹۰ بود؟
🔸چاه نفت، همان خم رنگرزی است که شغالی در آن افتاد و چون برآمد، خویش را طاووس علّیین دید. تا زمانیکه نفت میجوشد، ما دنیا را و قوانین سیاست و اقتصاد را به سخره میگیریم و پرچمها میسوزانیم و از دیوار سفارتها بالا میرویم و شعار مرگ بر این و آن ما گوش فلک را پر میکند. سالهاست که نفت میجوشد و ما میخروشیم.
#اندیشه #اقتصاد #سیاسی
@Roshanfkrane
✍️ شادوران #رضا_بابایی
🔸وزیر خارجه #شوروی سابق در کتاب خاطرات خود مینویسد: در سفر به تهران از مسئولین جمهوری اسلامی پرسیدم رفتارهای سیاسی و اقتصادی شما با منطق سیاسی و اقتصادی سازگار نیست. پس کشور شما چگونه اداره میشود؟ مسئولان ایرانی با خنده جواب میدادند: این کشور را امام زمان اداره میکند. سفیر شوروی میگوید: من تحقیق کردم، گمان نمیکنم امام زمان ایرانیها کسی باشد که قرار است از آسمان بیاید. لابد منظور مسئولان ایرانی از امام زمان، همان نفتی است که در این سرزمین میجوشد و حکومتشان را از حساب و کتاب اقتصادی و سیاسی و برنامهریزی و تعامل با دنیا بینیاز کرده است.
🔸بیش از صد سال است که ایران در چاه نفت افتاده است. بیش از صد سال است که بودجههای سالانه کشورمان را قیمت نفت مینویسد، نه نظریههای جهانشمول در اقتصاد و سیاست.
🔸نفت شاه را مستبد کرد، تا آنجا که گفت: (حزب فقط حزب رستاخیر، هرکس نمیخواهد کشور را ترک کند). نفت باد غرور در آستین ژندۀ ما افکنده است که به هیچ یک از پیامدهای عمل و سخن خویش نمیاندیشیم و چنان شعارهایی میدهیم که لرزه بر اندام هر اقتصاد و هر سرنوشتی میاندازد.
🔸سرمست از جام نفت، به ریش همه تجربههای بشری و نظریههای علمی در اقتصاد و سیاست میخندیم. به پشتوانۀ نفت میغرّیم و میتازیم و چنگ به روی این و آن میاندازیم.
🔸این هیاهو که اکنون در جهان افکندهایم به مدد نفت است، نه به معجزۀ منطق و تدبیر و آرمان. نفت، سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی سنت و شیوۀ دینداری ما را جیرهخوار خود کرده است.
🔸تا وقتی که حوزههای علمیه دست در جیب نفت دارند، علوم انسانی را به چیزی نمیگیرند. نفت، جای تولید و مالیات و پیوندهای ملی و همکاری دولت و ملت را گرفته است.
🔸نفت به دولتها میگوید من مردم را به شما نیازمند میکنم و شما را از مردم بینیاز میسازم. هیچ سیاستی نیست که به رأی و نظر مردم، بیش از دلارهایی که من به خزانه وارد میکنم، نیازمند باشد. مبادا به هزینهها و زیانها بیندیشید، مبادا نگران پول باشید؛ همه بر گردن من است. من از دل زمین میجوشم تا آرزوهای شما را برآورم. جوشیدن از من و خروشیدن از شما.
🔸راستی چه خبر از «تمدن نوین اسلامی»؟ چرا در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد همهجا سخن از تمدنسازی بود و اکنون کمتر از آن سخن میگویند؟ جز این است که در آن سالها ایران بیشترین درآمدهای نفتی را در ۱۱۰ سال گذشته داشت و بلکه آن مقدار پول نقد که در آن چند سال به خزانۀ دولت وارد شد بیش از همۀ درآمدهای نفتی ایران از روز نخست تا سال ۱۳۹۰ بود؟
🔸چاه نفت، همان خم رنگرزی است که شغالی در آن افتاد و چون برآمد، خویش را طاووس علّیین دید. تا زمانیکه نفت میجوشد، ما دنیا را و قوانین سیاست و اقتصاد را به سخره میگیریم و پرچمها میسوزانیم و از دیوار سفارتها بالا میرویم و شعار مرگ بر این و آن ما گوش فلک را پر میکند. سالهاست که نفت میجوشد و ما میخروشیم.
#اندیشه #اقتصاد #سیاسی
@Roshanfkrane
دیکتاتور #چین گول دروغ های خودش را خورده بود و گمان می کرد که دانشمندانش نوابغی هستند که می توانند برای هر مشکلی راه حلی علمی بیابند.
مترجم: بیژن اشترى
#مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد، از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند.
به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کرده اند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش می تواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذایی اش را حل کند.
مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد می کند.
او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
#استالین هم در #شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود، اما راهکارش متفاوت بود.
او تئوری های علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها،در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیون ها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایده ها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوری هایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد.به این ترتیب میلیون ها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوری های لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.
حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان #دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی می چرخد.
دستاوردهای علمی رژیم های استبدادی شوخی های تلخ روزگار ماست.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
مترجم: بیژن اشترى
#مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد، از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند.
به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کرده اند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش می تواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذایی اش را حل کند.
مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد می کند.
او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
#استالین هم در #شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود، اما راهکارش متفاوت بود.
او تئوری های علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها،در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیون ها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایده ها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوری هایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد.به این ترتیب میلیون ها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوری های لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.
حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان #دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی می چرخد.
دستاوردهای علمی رژیم های استبدادی شوخی های تلخ روزگار ماست.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
Forwarded from اتچ بات
«من درخواست عفو نمیکنم!»
در حیاط زندان گودالی کندند و اجساد اعدامیها را دفن کردند. یک گور جمعی ساده برای چال کردن اجساد مردان مزاحم. همیشه چند سرباز وظیفه هم پیدا میشوند که بیل دستشان بگیرند و بدون عذاب وجدانی بر اجساد خاک بریزند. تمام شد. مردی که امید یک کشور بود، اینجا در حیاط زندان، با دستوپای بسته با سیمخاردار، به تاریخ پیوست. دیگر نبود تا سلطۀ مسکو را به چالش بکشد. او مرده بود و خبر به کرملین مخابره شد: «نادی اکنون زیر خاک است». در دادگاهی مخفیانه در بوداپست محاکمهاش کردند، زیرا هنوز هواداران پرشماری داشت که به زور سرنیزۀ نظامیان شوروی خاموش بودند. تنها چیزی که از دادگاه او مانده، نوار ضبطشدۀ محاکمۀ اوست و آخرین جملۀ ضبط شده صدای اوست که میگوید: «من درخواست عفو نمیکنم.» حکم اعدام او و همرزمانش همان روز بر چوبۀ دار اجرا شد.
یکی از غمانگیزترین رخدادهای اروپا پس از جنگ جهانی دوم، «انقلاب مجارستان» است. مردی که در این گور جمعی، با صورت بر خاک و دستوپای بسته مدفون بود، رهبر این انقلاب بود: ایمره نادی. اعدام او باید درس عبرتی میشد برای بقیۀ دولتمردان بلوک شرق تا هوس نکنند از مدار شوروی خارج شوند. البته همۀ این رخدادها چند سال پس از مرگ استالین بود و دیگر نمیشود این جنایت را هم پای استالین نوشت! از قضا در سرکوب خونین مردم مجارستان خروشچوف نقش داشت، هماو که با انتقاد از استالین، روند استالینزدایی را در شوروی کلید زده بود، اما خود او زندگی سیاسیاش را مدیون استالین بود. اما برویم سراغ داستان تلخ انقلاب مردمی که نمیخواستند کشوری اقماری زیر سایۀ کرملین باشند...
ایمره نادی خود از بیستسالگی کمونیست بود و از نسل اول کمونیستهای اروپای شرقی بود. پس از جنگ جهانی اول، مدت کوتاهی در مجارستان اعلام جمهوری شوروی شد: جمهوری شوروی مجارستان (مانند روسیۀ شوروی). نادی در این حکومت کمونیستی حضور داشت، وقتی فقط ۲۳ سال داشت. جمهوری شوروی مجارستان سرنگون شد و نادی به روسیه رفت. آنجا در امور زراعی فعالیت میکرد و همزمان نمایندۀ کمونیستهای مجار در شوروی بود و همینکه پاکسازیهای استالین گریبانش را نگرفت، نشان میدهد کمونیست سربهراهی بود. باری، جنگ جهانی دوم شد و زور ارتش سرخ شوروی بر آلمان چربید و اروپای شرقی به قلمرو اقماری شوروی بدل شد.
نادی پس از جنگ در حکومتی کمونیستی وزیر کشاورزی شد، اما پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ کوشید فضای استالینیستی را در مجارستان نیز عوض کند. نخستوزیر شد و اصلاحات گستردهای انجام داد. اما جناح استالینیست رقیب او در حزب کمونیست مجارستان پس از دو سال او را حذف کرد، هم از مقامش و هم از حزب. سال بعد، ۱۹۵۶، خروشچوف در روسیه آن سخنرانی معروف علیه استالین را انجام داد و پسلرزههای آن به کشورهای اروپای شرقی هم رسید، اول در لهستان و بعد در مجارستان. دانشجویان و روشنفکران مجار اعتراضات را به خیابان کشاندند و حزب کمونیست اواخر اکتبر ۱۹۵۶ مجبور شد نادی را به مقام خود بازگرداند. نادی بیدرنگ اعلام انقلاب کرد و تصمیم گرفت از فرصت استفاده کند و مجارستان را از مدار شوروی خارج کند. گناهی نابخشودنی!
کرملین چند روزی تحمل کرد، اما وقتی نادی اعلام کرد در مجارستان دموکراسی پارلمانی برقرار میشود و این کشور از پیمان ورشو (اتحاد نظامی زیر امر شوروی) خارج میشود، تانکهای شوروی به مجارستان سرازیر شدند. از این پس حرف آخر را غرش تانکها میزد. دو تا سه هزار نفر کشته شدند و بیش از دویست هزار نفر از مجارستان گریختند. نادی به سفارت یوگسلاوی رفت و تانکهای شوروی آنجا را محاصره کردند. یانوش کادار، رقیب شورویدوست نادی که همدست با شوروی این خیزش را سرکوب میکرد، به نادی قول مصونیت قضایی داد تا از سفارت یوگسلاوی بیرون بیاید. نادی و یارانش بیرون آمدند، اما کاگب آنها را بازداشت کرد و به رومانی برد. کادار که از همان ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۸ قدرتمندترین مرد مجارستان کمونیست ماند، این خیزش را «ضدانقلاب» نامید و هزاران نفر را بازداشت، شکنجه و بسیاری را اعدام کرد. وقتی آب از آسیاب افتاد، شوروی نادی را تحویل مجارستان داد و یک سال و نیم بعد، در دادگاهی مخفی نادی محاکمه و اعدام شد.
نادی قربانی کمونیسمی شد که خود چهل سال سینهچاکش بود، اما در نهایت قهرمانانه مُرد. چهل سال بعد در ۱۹۸۹، وقتی بلوک شرق فروریخت، جسد او را از گور جمعی درآوردند و به شکل باشکوهی به خاک سپردند. در آن روز، دشمن قدیمی و عامل اعدام او، یانوش کادار، هنوز زنده بود و دید که نمیتوان با چند سرباز و چند بیل، تاریخ را دفن کرد...
در ویدئوی پیوست خیزش مجارستان را ببینید، نادی را هم ابتدای ویدئو در حال سخنرانی میبینید.
مهدی تدینی
#شوروی #بلوک_شرق
#تاریخ
@Roshanfkrane
در حیاط زندان گودالی کندند و اجساد اعدامیها را دفن کردند. یک گور جمعی ساده برای چال کردن اجساد مردان مزاحم. همیشه چند سرباز وظیفه هم پیدا میشوند که بیل دستشان بگیرند و بدون عذاب وجدانی بر اجساد خاک بریزند. تمام شد. مردی که امید یک کشور بود، اینجا در حیاط زندان، با دستوپای بسته با سیمخاردار، به تاریخ پیوست. دیگر نبود تا سلطۀ مسکو را به چالش بکشد. او مرده بود و خبر به کرملین مخابره شد: «نادی اکنون زیر خاک است». در دادگاهی مخفیانه در بوداپست محاکمهاش کردند، زیرا هنوز هواداران پرشماری داشت که به زور سرنیزۀ نظامیان شوروی خاموش بودند. تنها چیزی که از دادگاه او مانده، نوار ضبطشدۀ محاکمۀ اوست و آخرین جملۀ ضبط شده صدای اوست که میگوید: «من درخواست عفو نمیکنم.» حکم اعدام او و همرزمانش همان روز بر چوبۀ دار اجرا شد.
یکی از غمانگیزترین رخدادهای اروپا پس از جنگ جهانی دوم، «انقلاب مجارستان» است. مردی که در این گور جمعی، با صورت بر خاک و دستوپای بسته مدفون بود، رهبر این انقلاب بود: ایمره نادی. اعدام او باید درس عبرتی میشد برای بقیۀ دولتمردان بلوک شرق تا هوس نکنند از مدار شوروی خارج شوند. البته همۀ این رخدادها چند سال پس از مرگ استالین بود و دیگر نمیشود این جنایت را هم پای استالین نوشت! از قضا در سرکوب خونین مردم مجارستان خروشچوف نقش داشت، هماو که با انتقاد از استالین، روند استالینزدایی را در شوروی کلید زده بود، اما خود او زندگی سیاسیاش را مدیون استالین بود. اما برویم سراغ داستان تلخ انقلاب مردمی که نمیخواستند کشوری اقماری زیر سایۀ کرملین باشند...
ایمره نادی خود از بیستسالگی کمونیست بود و از نسل اول کمونیستهای اروپای شرقی بود. پس از جنگ جهانی اول، مدت کوتاهی در مجارستان اعلام جمهوری شوروی شد: جمهوری شوروی مجارستان (مانند روسیۀ شوروی). نادی در این حکومت کمونیستی حضور داشت، وقتی فقط ۲۳ سال داشت. جمهوری شوروی مجارستان سرنگون شد و نادی به روسیه رفت. آنجا در امور زراعی فعالیت میکرد و همزمان نمایندۀ کمونیستهای مجار در شوروی بود و همینکه پاکسازیهای استالین گریبانش را نگرفت، نشان میدهد کمونیست سربهراهی بود. باری، جنگ جهانی دوم شد و زور ارتش سرخ شوروی بر آلمان چربید و اروپای شرقی به قلمرو اقماری شوروی بدل شد.
نادی پس از جنگ در حکومتی کمونیستی وزیر کشاورزی شد، اما پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ کوشید فضای استالینیستی را در مجارستان نیز عوض کند. نخستوزیر شد و اصلاحات گستردهای انجام داد. اما جناح استالینیست رقیب او در حزب کمونیست مجارستان پس از دو سال او را حذف کرد، هم از مقامش و هم از حزب. سال بعد، ۱۹۵۶، خروشچوف در روسیه آن سخنرانی معروف علیه استالین را انجام داد و پسلرزههای آن به کشورهای اروپای شرقی هم رسید، اول در لهستان و بعد در مجارستان. دانشجویان و روشنفکران مجار اعتراضات را به خیابان کشاندند و حزب کمونیست اواخر اکتبر ۱۹۵۶ مجبور شد نادی را به مقام خود بازگرداند. نادی بیدرنگ اعلام انقلاب کرد و تصمیم گرفت از فرصت استفاده کند و مجارستان را از مدار شوروی خارج کند. گناهی نابخشودنی!
کرملین چند روزی تحمل کرد، اما وقتی نادی اعلام کرد در مجارستان دموکراسی پارلمانی برقرار میشود و این کشور از پیمان ورشو (اتحاد نظامی زیر امر شوروی) خارج میشود، تانکهای شوروی به مجارستان سرازیر شدند. از این پس حرف آخر را غرش تانکها میزد. دو تا سه هزار نفر کشته شدند و بیش از دویست هزار نفر از مجارستان گریختند. نادی به سفارت یوگسلاوی رفت و تانکهای شوروی آنجا را محاصره کردند. یانوش کادار، رقیب شورویدوست نادی که همدست با شوروی این خیزش را سرکوب میکرد، به نادی قول مصونیت قضایی داد تا از سفارت یوگسلاوی بیرون بیاید. نادی و یارانش بیرون آمدند، اما کاگب آنها را بازداشت کرد و به رومانی برد. کادار که از همان ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۸ قدرتمندترین مرد مجارستان کمونیست ماند، این خیزش را «ضدانقلاب» نامید و هزاران نفر را بازداشت، شکنجه و بسیاری را اعدام کرد. وقتی آب از آسیاب افتاد، شوروی نادی را تحویل مجارستان داد و یک سال و نیم بعد، در دادگاهی مخفی نادی محاکمه و اعدام شد.
نادی قربانی کمونیسمی شد که خود چهل سال سینهچاکش بود، اما در نهایت قهرمانانه مُرد. چهل سال بعد در ۱۹۸۹، وقتی بلوک شرق فروریخت، جسد او را از گور جمعی درآوردند و به شکل باشکوهی به خاک سپردند. در آن روز، دشمن قدیمی و عامل اعدام او، یانوش کادار، هنوز زنده بود و دید که نمیتوان با چند سرباز و چند بیل، تاریخ را دفن کرد...
در ویدئوی پیوست خیزش مجارستان را ببینید، نادی را هم ابتدای ویدئو در حال سخنرانی میبینید.
مهدی تدینی
#شوروی #بلوک_شرق
#تاریخ
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 انیمیشن کوتاه Konflikt (مناقشه)
👈ساخته و نوشته ی «Garri Bardin» فیلمساز روسی.
👈محصول ۱۹۸۳ میلادی #شوروی سابق
#انیمیشن #جالب
@Roshanfkrane
👈ساخته و نوشته ی «Garri Bardin» فیلمساز روسی.
👈محصول ۱۹۸۳ میلادی #شوروی سابق
#انیمیشن #جالب
@Roshanfkrane